خانه معلم كاشان
نامه ي دانش آموز به معلم خود
آموزگار مهربانم وجودت را با تمام بزرگي آن در قلبم حس مي كنم،نگاهت چه مهربان وصميمي است.در وراي چهره ي خسته وچشمان كم فروغت،قلبي به وسعت دريا ولطافت نسيم بهاري نهفته است كه گلهاي بهاري براي اين همه صداقت،عطر خودشان را به شما تقديم مي كنن. آموزگار مهربانم، قد خميده ومو هاي سپيدت نشان از گذر عمر مي دهد.اما چه باك؟عمري سراسر از كوشش بوده است كه حاصل آن تحويل اميدهاي از آينده ساز به جامعه بوده است اميدهاي گه هرگاه شما را مي بيند،به دستهاي نحيفتان بوسه مي زند واشك شوق،پهناي صورتشان را فرا مي گيرد. آموزگار مهربانم، دلسوزي ات را در كلاس به خوبي حس مي كنم ومي دانم كه وقتي با گچ بر تخته مي نويسي ،همه ي وجودت را ميان دستانت گرفته اي وبين ما تقسيم مي كني! آموزگار مهربانم: لبخند شيرينت را هميشه ودر همه حال دوست خواهم داشت وهمان طور كه قول داده بودم،آموزگاري خواهم شد مهربان،صميمي،دلسوزوپرتلاش. باشد كه روزي به پاي تو برسم وگرد پيري بر سر و صورتم پاشيده شودو دست در موهاي برفي ام كنم وبگويم :آموزگا مهربانم تو را من دوست دارم
اردوي معلمان ناشنوا به عنوان هفته معلم در كاشان
از طرف اداره آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران ماه ارديبهشت سال ۱۳۸۶ همه ما معلمان ناشنوا از جمله آقايان و خانمها در محل اداره استثنايي جمع شديم و همراه با كارشناس ناشنوايان ( سركار خانم معصومين ) به كاشان حركت كرديم ، اولين ديدار باغ فين بوده ، چه عظمتي ! باغ فين<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> اين باغ در جنوب كاشان و در مجاورت چشمه سليمانيه به مساحت 23700 متر مربع قرار دارد و شامل مجموعه هاي ذيل مي باشد : سر در و برج و بارو – شتر گلوي صفوي – شتر گلوي قاجاري – حمام كوچك – حمام سلطنتي – بناي خلوت كريم خاني – اتاق شاه نشين و موزه . در اثر زلزله سال 982 هجري قمري باغ به كلي ويران شد و باغ فعلي به دستور شاه عباس صفوي در حدود سال 1000 هجري قصري بنا گرديد كه اين باغ نيز بر اثر تخريب شد ولي دوباره باز سازي گرديد و در زمان قاجاريه نيز تعدادي بنا از جمله شتر گلوي فتحعلي شاه و حمام سلطنتي به آن اضافه گرديد . از جمله وقايع سياسي و تاريخي مهم كه در باغ فين كاشان رخ داده : تاجگذاري شاه اسماعيل و شاه عباس دوم و قتل امير كبير مي باشد . دومين ديدار خانه تاريخي خانه طباطبايي بوده ، خانه طباطبايي اين خانه در جوار بقعه مباركه امامزاده سلطان امير احمد قرار دارد و به خاطر اينكه سنگ بناي اين خانه را شخصي به نام حاج سيد جعفر طباطبايي بنا نهاده است به خانه طباطبايي مرسوم و مشهور گرديده است . اين خانه در زميني به مساحت 4730 متر مربع و در حدود سال 1250 هجري قمري با مهارت و هنرمندي معمار معروف كاشاني استاد علي مريم احداث گرديده است . مبناي اين خانه شامل پنج درب ورودي و چهار حياط مي باشد . قسمت اندروني خانه شمال اتاق پنج دري ساده و سر داب بزرگ با مشخصات منحصر به فرد بادگير ، سقف ضربي ، نوع مصالح به كار رفته و دو جداره كه عمودي باز و بسته مي شود به همراه يك حياط اصلي و يك حياط كه متعلق به خدمه بوده است . سومين ديدار گلاب گيري در قمصر ، افسوس ! با نداشتن وقت زياد از ديدن بقيه خانه هاي تاريخي محروم شديم . خوشبختانه اطلاعاتي از بقيه خانه هاي تاريخي داريم برايتان باز گو می كنيم و با شامل مجموعه هاي ذيل مي باشد . خانه بروجردي اين خانه در محله قديمي سلطان امير احمد قرار دارد كه در حوالي ...
گرامیداشت هفته پیوند خانه و مدرسه
هر سال 24تا 30مهرماه به عنوان هفته پیوند اولیا و مربیان نامگذاری شده است و به همین مناسبت برنامه های ویژه فرهنگی، آموزشی و هنری با مشارکت اولیا و مربیان در مدارس سراسر کشور اجرا می شود. آموزش و پرورش یکی از ارکان مهم توسعه است و برای رسیدن به این توسعه نیاز است تا اولیا، خانه و مدرسه را بشناسند و از ارتباط آن دو بتوان به نسل توسعه یافته دست یافت . امید است با گشوده تر شدن درهای مدارس به روی والدین کاردان، اهل نظر، متخصص و ماهر آموزش را از انحصار و محدوده تنگ چهار دیواری مدرسه و صرفا معلمان رهایی بخشند چراکه حیات اجتماعی هزاره سوم بیش از هر زمان دیگر طالب و تشنه بهره گیری از توانمندی ها و مهارت های والدین در عرصه آموزش و پرورش است. به طور کلی اکثر پدران و مادران در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم برای تحصیلات موفقیت آمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و خواهان موفقیت آنان هستند. خانواده ها غالبا در قبال فراهم آوردن رفاه و امکانات مالی و مادی و تأمین نیازهای اولیه فرزندان، خود را مسؤل دانسته و سعی می کنند نیازهای آنان را فراهم نمایند. ولی گاهی از مهمترین نیازهای دوره رشد فرزندان خویش بی توجه می مانند و احتمالا به محض مشاهده رفتار نابهنجار در فرزندان خود، مدرسه و معلم و دیگر عوامل تربیتی مدارس را مقصر می پندارند و گاه نیز مدرسه و معلم را در مقابل خود حس می کنند. در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چارچوب هدف ها و برنامه های مشخص تربیت عمومی عهده دار می باشد. آموزش و پرورش عمومی به نیازهای هر گروه در قالب هدف های کلی تربیتی و شکوفایی، کم و بیش پاسخ می دهد اما طبیعت هر فرد را ویژگی هایی است که در قالب برنامه های عمومی نمی گنجد و به چاره جویی و اعمال روش های خاص نیاز دارد. هدف ها و سیاست های آموزش عمومی به شرایط طبیعی و متوسط هر گروه سنی متوجه است و مدرسه را معمولا مجال آن نیست که ضرورت هاو نیازهای تربیتی فرد را نیز تشخیص بدهد و به صورت مطلوب دنبال کند. مجموعه این نگرش های اولیای دانش آموزان ومسؤلان مدارس، شرایطی را فراهم می سازند که دانش آموزان تحت تأثیر برخی عوامل مخرب در فاصله بین خانه و مدرسه قرارنگیرند. در برخی مواقع این عوامل گاه چنان تأثیر عمیق در رفتار و شخصیت دانش آموزان به جا می گذارد که کلیه زحمات اولیا و مربیان و معلمان بی ثمر می ماند. در چنین شرایطی لازم است که بین اولیا و مربیان همخوانی وجود داشته باشد و در جهت هم خوانی لازم است جلساتی بین اولیا و مربیان تشکیل شود. انجمن خانه و مدرسه یا اولیا و مربیان نیم قرن پیش در سال 1326 خورشیدی تشکیل شده و در حقیقت بنیاد این مشارکت ...
بخشنامه های اداری
کمیته مستند سازی تمام بخشنامه های کارشناسی های آموزش وپرورش کاشان را مورد بررسی قرار می دهد تا بخشنامه ها مطابق مقررات واز نظر ویراستاری موردی از اشتباه نداشته باشد . این کمیته شامل کلیه معاونین-کارشناس حقوقی مسئول فن آوری اطلاعات مسئول دبیر خانه ومسئول تشکیلات و آمار وبودجه مدیریت می باشد. پس از عبور بخشنامه ها از این فیلتربا امضائ مدیریت ویا یکی از معاونین قا بلیت اجرایی به خود می گیرد وجهت ابلاغ واجراءروی سایت فرستاده می شود وبرای کلیه مدیران مدارس لازم الاجراء است. نکاتی که مدیران هنگام صادر شدن بخشنامه ها باید رعایت کنند. ۱-مسئولیت دریافت واجرای بخشنامه هابعهده مدیران است ۲-از برداشت های شخصی در اجرای آن خوداری کنید ۳-به تاریخ اعتبار ویا جواب دادن آن توجه کنید تا حقی از کسی ضایع نشود ۴-در ارسال جواب ها دقت لازم بعمل آید ۵-ملاک اجرائ کلیه امور دستور العمل ها وبخشنامه های کتبی است. ۶-حتی المقدور سعی شود کلیه امور مدارس طبق دستور کتبی مدیریت -کارشناسان ویا ابلاغ صورت پذیردتا در آینده اگر با مشگلی برخورد کردید.بتوانید جوابگو باشید. امید است با رعایت موارد فوق بتوانیم اعمال رویه واحدی در سطح منطقه داشته باشیم. انشاءالله
خانه های قدیمی
خانه های قدیمی را دوست دارمتاریخ در آنها به زیبایی در حرکت استهمه چیز عمر داردحرف داردبرکت داردتکنولوژی آن ها را له نکردهیاغی گری ها ی مدرن تغییرشان ندادههنوز حیاط هستحوض استکوزه هستقناری می خواندماهی شنا می کنددیوارهای اتاق های کوچکمهمان جمعیتی زیاد استسفره ها گسترده اندصدای پیرها شنیده می شودحضورشان برکت خانه استکوزه ها مملو از ترشیدیگ کوچک مفهومی نداردنذری پزان به راههمسایه حق به گردن دارددست ها صدا دارددرختان نفس می کشندباغچه هنوز آرزو نشدهزیرزمین انباری نیستحیاط را بالکن نمی خوانندپنجره فقط در نقاشی ها نیستباران در خانه می باردایوان زیر حصیرچایی همیشه دم استروی سماورتوی قوریدر خانه همیشه باز استمهمانی ها دلیل و برهان نمی خواهدغذاها ساده و خانگی استبویش نیازی به هود نداردعطرش تا هفت خانه می رودکسی نان خشکه نداردنان برکت سفره استمهمان ناخوانده آب خورشت را زیاد می کندصفای خانه های قدیمیدلخوری ها مشاوره نمی خواهددوستی ها حساب و کتاب نداردسلام ها اینقدر معنا نداردسلام گرگی وجود ندارد...
جلسه شورای دبیران
همزمان با هفته معلم و بزرگداشت مقام معلم دومین جلسه شواری دبیران در خانه تاریخی مس برگزار گردید
سالگرد درگذشت " تراب" شاعر و نقاش کاشانی
محمد هاشم تراب فرزند حسين تاجر كاشاني به سال 1352 ه.ش زاده شد و در دامن مادري به نام خورشيد پرورش يافت و از پرتومهرش بهره مند شد .وي تحصيل خود را در يكي از مكتب خانه هاي كاشان آغاز نمود . محمد هاشم در اين مكتب براي اولين بار شروع به سرودن شعركرد و ماجرا چنان بود كه معلم طفل بي گناهي را برفلك بسته و بي رحمانه مي زد . تراب از اين صحنه سخت متاثر مي شود و نخستين بيت از سروده هاي خود را به زبان مي آورد و از مكتب دار مي خواهد تا از اين عمل دست بردارد . تراب با يافتن ذوق شاعرانه در خود به وادي شعر و ادب قدم نهاد و در خدمت شعرا و ادباي آن عهد كاشان كسب فيض مي كند و از جمله استادان وي در اين مرحله سيد منزوي است كه محمد هاشم از محضر اين شاعر بهره بسيار برد محمد هاشم در سالهاي نوجواني بود كه پدرش را از دست داد و براي امرار معاش ، شغل دوزندگي را برگزيد ، خياط خانه تراب در بازارچه ملك بود كه با منزل مسكوني او در كوچه تبريزيها فاصله چنداني نداشت . وي سالها به اين شغل ادامه داد ولي در سنين بالا كه توان كاركردن ازاو سلب شده بود دست از حرفه برداشت و در خانه به كار شاعري و نقاشي مي پرداخت . تراب كه نقاش توانايي هم بود و در هنرش بيشتر به نقاشيهاي قهوه خانه اي و مجالس بزم و ميدان هاي رزم و از جمله صحنه هايي از واقعه كربلا توجه داشت . افزون بر اين محمد هاشم از علم رمل آگاه بود و به ياري اين علم ، مطالبي براي سئوال كننده اظهار مي داشت كه موجب تعجب حاضران مي شد . وي همچنين با علوم غريبه و ادعيه و اوراد ، كارهايي انجام مي داد كه شگفتي همگان را بر مي انگيخت و كارهايش در اين مورد شهرتي داشت . تراب شاعري پركار بود بطوريكه سروده هايش به صدهزار بيت مي رسيد ولي از آنجائيكه اهتمام چنداني به تدوين آثار خود نداشت مقداري از سروده هايش در دست اشخاص متفرق شده وبا از ميان رفته است . شاعر در منزلش در اتاقي كه در آن مي نشست صندوق بزرگي داشت كه مخزن اشعارش بود . بدين ترتيب كه سروده هاي خود را بر روي قطعات متفذقه كاغذي كه به دست مي آورد مي نوشت و در اين صندوق مي انداخت تا در سر فرصت آن را پاكنويس كند . بعد از مرگ او يكي از ادب دوستان كاشاني به نام رضا قوامي كه مقيم تهران بود اين اوراق پراكنده را بازنويسي كرد و از آن ديواني براي تراب فراهم گرديد . گذشته از اين آثار ديگري از شاعر در زمان حياتش به طبع رسيده است مانند ليلي و مجنون با تصويرهايي به قلم شاعر و دو منتخب از اشعار او و از آثار چاپ نشده ديگر : مثنوي عاشقانه " داستان عشق شيرويه با سيمين دختر شاه منظر در حدود سه هزار بيت ، تراب در اشاره به شيرو و سيمين مي گويد : تراب از عشق شيرويت غرض چيست ؟/ كه كس را از تو دل آشفته ...
زندگی نامه سهراب سپهری
زندگي نامه سهراب سپهريسهراب سپهري نقاش و شاعر، 15 مهرماه سال 1307 در كاشان متولد شد.خود سهراب ميگويد :... مادرم ميداند كه من روز چهاردهم مهر به دنيا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صداي اذان را ميشنديده است... (هنوز در سفرم - صفحه 9)پدر سهراب، اسدالله سپهري، كارمند اداره پست و تلگراف كاشان، اهل ذوق و هنر.وقتي سهراب خردسال بود، پدر به بيماري فلج مبتلا شد.... كوچك بودم كه پدرم بيمار شد و تا پايان زندگي بيمار ماند. پدرم تلگرافچي بود. در طراحي دست داشت. خوش خط بود. تار مينواخت. او مرا به نقاشي عادت داد... (هنوز در سفرم - صفحه 10)درگذشت پدر در سال 1341مادر سهراب، ماه جبين، اهل شعر و ادب كه در خرداد سال 1373 درگذشت.تنها برادر سهراب، منوچهر در سال 1369 درگذشت. خواهران سهراب : همايوندخت، پريدخت و پروانه.محل تولد سهراب باغ بزرگي در محله دروازه عطا بود.سهراب از محل تولدش چنين ميگويد :... خانه، بزرگ بود. باغ بود و همه جور درخت داشت. براي يادگرفتن، وسعت خوبي بود. خانه ما همسايه صحرا بود . تمام روياهايم به بيابان راه داشت... (هنوز در سفرم - صفحه 10)سال 1312، ورود به دبستان خيام (مدرس) كاشان.... مدرسه، خوابهاي مرا قيچي كرده بود . نماز مرا شكسته بود . مدرسه، عروسك مرا رنجانده بود . روز ورود، يادم نخواهد رفت : مرا از ميان بازيهايم ربودند و به كابوس مدرسه بردند . خودم را تنها ديدم و غريب ... از آن پس و هربار دلهره بود كه به جاي من راهي مدرسه ميشد.... (اتاق آبي - صفحه 33) ... در دبستان، ما را براي نماز به مسجد ميبردند. روزي در مسجد بسته بود . بقال سر گذر گفت : نماز را روي بام مسجد بخوانيد تا چند متر به خدا نزديكتر باشيد.مذهب شوخي سنگيني بود كه محيط با من كرد و من سالها مذهبي ماندم.بي آنكه خدايي داشته باشم ... (هنوز در سفرم)سهراب از معلم كلاس اولش چنين ميگويد :... آدمي بي رويا بود. پيدا بود كه زنجره را نميفهمد. در پيش او خيالات من چروك ميخورد...خرداد سال 1319 ، پايان دوره شش ساله ابتدايي.... دبستان را كه تمام كردم، تابستان را در كارخانه ريسندگي كاشان كار گرفتم. يكي دو ماه كارگر كارخانه شدم . نميدانم تابستان چه سالي، ملخ به شهر ما هجوم آورد . زيانها رساند . من مامور مبارزه با ملخ در يكي از آباديها شدم. راستش، حتي براي كشتن يك ملخ نقشه نكشيدم. اگر محصول را ميخوردند، پيدا بود كه گرسنه اند. وقتي ميان مزارع راه ميرفتم، سعي ميكردم پا روي ملخها نگذارم.... (هنوز در سفرم)مهرماه همان سال، آغاز تحصيل در دوره متوسطه در دبيرستان پهلوي كاشان.... در دبيرستان، نقاشي كار جدي تري شد. زنگ نقاشي، نقطه روشني در تاريكي هفته بود... (هنوز در سفرم - صفحه 12)از دوستان اين دوره : محمود فيلسوفي و احمد مديحيسال 1320، ...