خاندان مجدي

  • شهرستان مشگين شهر

    شهرستان مشگين شهر

    رودخانه‌هاي بزرگ خياو، انار ، مشگين چاي و دهها رودخانة كوچك در آن جاري است. كوهستان سبلان در جنوب آن واقع شده و علاوه بر سه قلة معروف ان (هرم داغ – جنوار داغ – قلة بزرگ)كوههاي ديگري به نام گوي داغ، قاشقا داغ، كچي قيران (بزكش)در اين شهرستان واقع است. شهرستان مشگين شهر به دو قسمت طبيعي تقسيم مي شود:۱- مشگین شرقي و مشگين غربي كه اراضي و روستاهاي آن اغلب در جگله واقع است. ۲- دهستان مشگين (در اصطلاح معلي رضي) كه در دره ها تپة ماهور شده، ابادي كمتري دارد. فقط در تابستانها، طوايف و ايلات ائل سون (شاهسون) در ييلاقهاي مخصوص به خود ساكن شده و در پاييز به سوي قشلاق حركت مي كنند. شهرستان مشگين شهر هر چند در كنار رودخانه ها پر آبي چون خياو، انار و مشگين چاي چندين رود ديگر قرار گرفته و در دامنة شمالي كوهستان معروف سبلان و چندين كوهستان ديگر واقع شده است. ولي همواره از مناطق محروم و عقب افتادة آذربايجان بوده است و بعنوان دياري فراموش شده، فاقد بسياري از نيازهاي بنيادي شهري و مراكز توليدي و اقتصادي است. خوشبختانه در برنامه هاي اتي ، در راه عمران و آباداني اين ديار كه پر از جاذبه‌هاي اقتصادي ، كشاورزي، دامداري و توريستي قابل توجهي مي‌باشد. پيش بيني‌هاي لازم در نظر گرفته شده است. ابهاي گرم و معدني كوهستاني سبلان از جمله قوتورسويي، شابيل قينرجد، ملك سوئي ، مرويل، دودو، آق سو، ايلان لو، مراتع سر سبز سبلان و دامنه هاي پر بركت آن ، اطرافهاي ييلاق و قشلاق عشاير ائل سون و گذرگاههاي كوچ عشايري و روابط اقتصادي بين جوامع شهري، روستائي و عشايري از نظر اقتصادي اعتبار خاصي به مشگين شهر بخشيده است. كار اصلي اكثريت مردم ان، كشاورزي و دامداري بوده ، در شهر نيز داد و ستد و خدمات دولتي و عمومي از فعاليتهاي مردم آن محسوب مي شود.نام قديم اين شهرستان ، مشگين يا پشكين بوده ( منسوب به پيشكين بن محمد از ملوك اهرواتابكان آذربايجان ) ولي تناوباً نام خياو و مشگين گرفته و امروزه به هر دو نام شهرت دارد درباره مشگين شهر ، حمدالله مستوني دركتاب نزهه القلوب چنين آورده است : « مشگين از اقليم چهارم است . طولش از جزاير خالدات ( خب – ك )‌ و عرض آن از استوار ( لزم ؛) در اول (وراوي ) مي خواندند ، چون مشگين گرمي حاكم آنجا شد ، بدان نام معروف . هوايش معتدل است و به عفونت مايل ، بجهت آنكه شمالش را سبلان مانع است و آبش از كوه سبلان مي آيد غله و ميوه بسيار باشد ايل آنجا شافعي مذهب اند و بعضي حنفي و بعضي شيعه ، حقوق ديواني اش پنج هزار و دويست دينار است و ولايت اش به اقطاع لشگر مقرر است و كما بيش پنج تومان مقرري دارد . مجدالدين محمدالحسيني متخلص به مجدي كه يكي از منابع ...



  • آشنايي با شهرستان مشكين شهر

    شهرستان مشكين شهر   خياو يا مشگين شهر مركز شهرستان مشگين شهر ، يكي از شهرهاي ومعروف استان اردبيل كه در 295 كيلومتري تبريز از راه اردبيل و در 168 كيلومتري تبريز از راه اهر واقع شده است. مشگين شهر در 47 درجه و 1 دقيقه و 7 ثانيه طول شرقي و 38 درجه و 23 دقيقه و 34 ثانيه عرض شمال واقع شده، ارتفاع آن از سطح دريا 1830 متر است. خياو (خي يو)يا مشكين شهر امروزي، محدود است از شمال به شهرستان مغان ، از جنوب به رشته جبال سبلان، از شرق به شهرستان اردبيل و كشور شوروي سابق و از باختر به شهرستان اهر. مساحت اين شهر در حدود 1530 كيلومتر مربع طول ان 51 كيلومتر (امتداد شرقي – غربي) و عرض اش 30 كيلومتر مي‌باشد. رودخانه‌هاي بزرگ خياو، انار ، مشگين چاي و دهها رودخانة كوچك در آن جاري است. كوهستان سبلان در جنوب آن واقع شده و علاوه بر سه قلة معروف ان (هرم داغ – جنوار داغ – قلة بزرگ)كوههاي ديگري به نام گوي داغ، قاشقا داغ، كچي قيران (بزكش)در اين شهرستان واقع است. شهرستان مشگين شهر به دو قسمت طبيعي تقسيم مي شود: 1-مشگين شرقي و مشگين غربي كه اراضي و روستاهاي آن اغلب در جگله واقع است. 2-دهستان مشگين (در اصطلاح معلي رضي) كه در دره ها تپة ماهور شده، ابادي كمتري دارد. فقط در تابستانها، طوايف و ايلات ائل سون (شاهسون) در ييلاقهاي مخصوص به خود ساكن شده و در پاييز به سوي قشلاق حركت مي كنند. شهرستان مشگين شهر هر چند در كنار رودخانه ها پر آبي چون خياو، انار و مشگين چاي چندين رود ديگر قرار گرفته و در دامنة شمالي كوهستان معروف سبلان و چندين كوهستان ديگر واقع شده است. ولي همواره از مناطق محروم و عقب افتادة آذربايجان بوده است و بعنوان دياري فراموش شده، فاقد بسياري از نيازهاي بنيادي شهري و مراكز توليدي و اقتصادي است. خوشبختانه در برنامه هاي اتي ، در راه عمران و آباداني اين ديار كه پر از جاذبه‌هاي اقتصادي ، كشاورزي، دامداري و توريستي قابل توجهي مي‌باشد. پيش بيني‌هاي لازم در نظر گرفته شده است. ابهاي گرم و معدني كوهستاني سبلان از جمله قوتورسويي، شابيل قينرجد، ملك سوئي ، مرويل، دودو، آق سو، ايلان لو، مراتع سر سبز سبلان و دامنه هاي پر بركت آن ، اطرافهاي ييلاق و قشلاق عشاير ائل سون و گذرگاههاي كوچ عشايري و روابط اقتصادي بين جوامع شهري، روستائي و عشايري از نظر اقتصادي اعتبار خاصي به مشگين شهر بخشيده است. كار اصلي اكثريت مردم ان، كشاورزي و دامداري بوده ، در شهر نيز داد و ستد و خدمات دولتي و عمومي از فعاليتهاي مردم آن محسوب مي شود. نام قديم اين شهرستان ، مشگين يا پشكين بوده ( منسوب به پيشكين بن محمد از ملوك اهرواتابكان آذربايجان ) ولي تناوباً نام خياو و مشگين ...

  • یک درخواست فوری

    دوستان عزیزی که هر یک از فرهنگ لغت های زیر رو در اختیار دارن بنده رو در جریان بذارن خیلی ممنون میشم * باكلا، محمد حسن و آخرون. معجم مصطلحات علم اللغة الحديث، عربي - إنجليزي  و إنجليزي- عربي، (بيروت: مكتبة لبنان، 1983م). * بركة، بسام. معجم اللسانية، فرنسي عربي مع مسرد ألفبائي بالألفاظ العربية، (لبنان: جروس برس، 1984م). * بعلبكي، رمزي منير. معجم المصطلحات اللغوية، إنكليزي- عربي مع 16 مسرداً عربيا، (بيروت: دار العلم للملايين،1990م). * حنا، سامي عياد وآخرون. معجم اللسانيات الحديثة، إنجليزي- عربي، (بيروت: مكتب لبنان، 1977م). * خليل، خليل أحمد. معجم المصطلحات اللغوية، عربي- فرنسي- إنجليزي. (بيروت: دار الفكر اللبناني، 1995م). * الخولي، محمد علي: 1- معجم علم اللغة النظري، إنجليزي- عربي مع مسرد عربي- إنجليزي، (بيروت: مكتبة لبنان، 1982م ). 2- معجم علم اللغة التطبيقي، إنجليزي- عربي، (بيروت: مكتبة لبنان، 1986م). * السعران، حسن. المصطلح، معجم إنجليزي عربي للمفردات العلميّّة والفنيّة، (بيروت: دار صادر، 1967). * السيد، صبري إبراهيم. يورك، معجم مصطلحات العلوم اللغوية، إنجليزي-عربي، (لبنان: مكتبة لبنان) (القاهرة: الشركة المصرية العالميّة للنشر)، 2000. * عيّاد، عليه عزت. معجم المصطلحات اللغوية والأدبية، ألماني- إنجليزي- عربي، مع كشافين بالإنجليزية والعربية، (الرياض: دار المريخ ، 1982م). * مبارك، مبارك. معجم المصطلحات الألسنية ، فرنسي- إنجليزي- عربي، (بيروت: دار الفكر اللبناني ،1995م). * محيي الدين، محمد فوزي. القاموس الشامل لمصطلحات علم اللغة التطبيقي، إنجليزي- عربي، (الدوحة: دار الثقافة ، 2000م).1- المعجم الموحد لمصطلحات اللسانيات، إنجليزي- فرنسي- عربي، (تونس : المنظمة العربية للتربية والثقافة والعلوم، 1989م)، ط2.2- المعجم الموحد لمصطلحات اللسانيات، إنجليزي- فرنسي- عربي، (الدار البيضاء: مطبعة النجاح الجديدة، 2002م)، ط3.*المسدي، عبد السلام. قاموس اللسانيات، عربي- فرنسي و فرنسي- عربي، مع مقدمة في علم المصطلح، (تونس: الدار العربية للكتاب ، 1984م). * وهبة، مجدي وكامل المهندس. معجم المصطلحات العربية في اللغة والأدب، (بيروت: مكتبة لبنان، 1979م).  * يعقوب، إميل وآخرون. قاموس المصطلحات اللغوية والأدبية، عربي- إنجليزي- فرنسي، (بيروت: دار العلم للملايين، 1987م).      * أشار، بيار. سوسيولوجيا اللغة، ترجمة عبد الوهاب ترّو، (بيروت: منشورات عويدات، 1996م). * ديكرو، أوزوالد وجان ماري سشايفر. القاموس الموسوعي الجديد لعلوم اللسان، ترجمة: منذر عياشي، (الصّخير: جامعة البحرين، 2003م). * غارمادي، جولييت. اللسانة الاجتماعية، ترجمة خليل أحمد خليل. (بيروت: دار الطليعة،1990م). * فاسولد، رالف. علم ...

  • شهرستان مشگـــــــــــــین شهر

     خياو يا مشگين شهر مركز شهرستان مشگين شهر ، يكي از شهرهاي ومعروف استان اردبيل كه در 295 كيلومتري تبريز از راه اردبيل و در 168 كيلومتری تبريز از راه اهر واقع شده است. مشگين شهر در 47 درجه و 1 دقيقه و 7 ثانيه طول شرقي و 38 درجه و 23 دقيقه و 34 ثانيه عرض شمال واقع شده، ارتفاع آن از سطح دريا 1830 متر است. خياو (خي يو)يا مشكين شهر امروزي، محدود است از شمال به شهرستان مغان ، از جنوب به رشته جبال سبلان، از شرق به شهرستان اردبيل و كشور شوروي سابق و از باختر به شهرستان اهر. مساحت اين شهر در حدود 1530 كيلومتر مربع طول ان 51 كيلومتر (امتداد شرقي – غربي) و عرض اش 30 كيلومتر مي‌باشد. رودخانه‌هاي بزرگ خياو، انار ، مشگين چاي و دهها رودخانة كوچك در آن جاري است. كوهستان سبلان در جنوب آن واقع شده و علاوه بر سه قلة معروف ان (هرم داغ – جنوار داغ – قلة بزرگ)كوههاي ديگري به نام گوي داغ، قاشقا داغ، كچي قيران (بزكش)در اين شهرستان واقع است. شهرستان مشگين شهر به دو قسمت طبيعي تقسيم مي شود: ۱- مشگین شرقي و مشگين غربي كه اراضي و روستاهاي آن اغلب در جگله واقع است.   ۲- دهستان مشگين (در اصطلاح معلي رضي) كه در دره ها تپة ماهور شده، ابادي كمتري دارد. فقط در تابستانها، طوايف و ايلات ائل سون (شاهسون) در ييلاقهاي مخصوص به خود ساكن شده و در پاييز به سوي قشلاق حركت مي كنند.   شهرستان مشگين شهر هر چند در كنار رودخانه ها پر آبي چون خياو، انار و مشگين چاي چندين رود ديگر قرار گرفته و در دامنة شمالي كوهستان معروف سبلان و چندين كوهستان ديگر واقع شده است. ولي همواره از مناطق محروم و عقب افتادة آذربايجان بوده است و بعنوان دياري فراموش شده، فاقد بسياري از نيازهاي بنيادي شهري و مراكز توليدي و اقتصادي است. خوشبختانه در برنامه هاي اتي ، در راه عمران و آباداني اين ديار كه پر از جاذبه‌هاي اقتصادي ، كشاورزي، دامداري و توريستي قابل توجهي مي‌باشد. پيش بيني‌هاي لازم در نظر گرفته شده است. ابهاي گرم و معدني كوهستاني سبلان از جمله قوتورسويي، شابيل قينرجد، ملك سوئي ، مرويل، دودو، آق سو، ايلان لو، مراتع سر سبز سبلان و دامنه هاي پر بركت آن ، اطرافهاي ييلاق و قشلاق عشاير ائل سون و گذرگاههاي كوچ عشايري و روابط اقتصادي بين جوامع شهري، روستائي و عشايري از نظر اقتصادي اعتبار خاصي به مشگين شهر بخشيده است. كار اصلي اكثريت مردم ان، كشاورزي و دامداري بوده ، در شهر نيز داد و ستد و خدمات دولتي و عمومي از فعاليتهاي مردم آن محسوب مي شود. نام قديم اين شهرستان ، مشگين يا پشكين بوده ( منسوب به پيشكين بن محمد از ملوك اهرواتابكان آذربايجان ) ولي تناوباً نام خياو و مشگين گرفته و امروزه به هر دو نام ...

  • ابی قاسم حمزه ابن امام موسی کاظم (ع)

    فرزندان امام موسي كاظم(ع) هر يك داراي فضائلي هستند، ليكن حمزه داراي فضائلي ممتاز و در جلات قدر و عظمت شأن و اينكه او مردي عالم و فاضل و متقي بوده، احدي را دراين باب ترديد نيست، وي برادر ابويني حضرت احمد بن موسي(ع) ملقب به شاه چراغ و محمد عابد(ع) مي باشد و مادر او(ام احمد) از زنان محترمه و صالحه زمان خود بود كه امام موسي كاظم(ع) عنايت خاصي به او داشت ومورد اعتماد و اطمينان امام هفتم بود تا جائيكه او را يكي از اوصياء خود بحساب آورده است. زمانيكه حضرت موسي بن جعفر(ع) عازم بغداد بود ودايع امامت را به(ام احمد) سپرد و فرمود: براي هيچكس بازگو مكن، و هرگاه كسي آمد و آنرا مطالبه كرد تحويل بده و بدان كه من شهيد شده ام و كسي كه اين امانات را از تو بخواهد، وصي و جانشين من است و او است امام واجب الإطاعه كه بر تو و همه لازم است از او اطاعت نمايند. روزيكه هارون الرشيد حضرت موسي بن جعفر(ع) را در بغداد شهيد كرد، امام رضا(ع) نزد(ام احمد) آمد و فرمود: اماناتي را كه پدرم هنگام رفتن به شما سپرده بياور، ام احمد پرسيد: آيا امام موسي كاظم(ع) پدرت به شهادت رسيده؟ امام رضا(ع) فرمود: بلي، الآن از دفن پدرم خلاص شدم، امانات را بمن بسپار كه منم خليفه و جانشين پدرم موسي بن جعفر(ع) و امام بر جن و انس، ام احمد با شنيدن اين خبر شروع به گريه نمود و با صداي بلند شيون مي نمود و بعد از تسكين يافتن امانات امام موسي(ع) را تحويل امام رضا(ع) داد و با امام هشتم به امامت بيعت نمود(341). اما اينكه فرزند امام موسي كاظم(ع) جناب سيد جليل الشأن امامزاده حمزه(ع) چگونه به ايران آمده و يا اينكه تاريخ وفات و يا شهادت وي و نيز خصوصيات ديگر زندگي آن بزرگوار، در چه زماني، و با چه وضعي بوده، اقوال متفاوت و به مدرك و سند معتبري بر خورد نشده يا اينكه علماء در‌آن اختلاف فراواني داشته اند كه ما همه موارد اختلاف را ذيلا بيان نموده و مختار خود و دليل آنرا ذكر مي نمائيم. ابتداءا بايدگفت كه عده اي از مورخين ورود حمزه بن موسي(ع) را با خواهر خود فاطمه معصومه(ع) به ايران دانسته و همين امر هم باعث يك قول مبني بر مدفون بودن آن حضرت در اين شهر شده است كه ما ضمن اختلاف مدفن آن حضرت مفصلا بحث خواهيم نمود. اما عده اي ديگر از مورخين ورود آن حضرت و محمد بن موسي(ع) را با شاه چراغ به ايران ثبت كرده و داستان شهادت وي را هم بعد از به شهادت رسيدن جناب احمد بن موسي(ع) نوشته اند، كه بايد به جرأت اعلام نمود در مورد هر دو نقل قول فوق و كوچكترين مدرك مستندي موجود نمي باشد و مجرد نقل قول هم فاقد ارزش است. اما بهر حال بايد اظهار نمود كه درباره محل دفن جناب حمزه بن موسي(ع) مورخين شيعه، به اختلاف افتادند و براي آن حضرت ...

  • آشنایی با شهرستان مشگین شهر

    آشنایی با شهرستان مشگین شهر

    شهرستان مشگين شهر    خياو يا مشگين شهر مركز شهرستان مشگين شهر ، يكي از شهرهاي ومعروف استان اردبيل كه در 295 كيلومتري تبريز از راه اردبيل و در 168 كيلومتری تبريز از راه اهر واقع شده است. مشگين شهر در 47 درجه و 1 دقيقه و 7 ثانيه طول شرقي و 38 درجه و 23 دقيقه و 34 ثانيه عرض شمال واقع شده، ارتفاع آن از سطح دريا 1830 متر است. خياو (خي يو)يا مشكين شهر امروزي، محدود است از شمال به شهرستان مغان ، از جنوب به رشته جبال سبلان، از شرق به شهرستان اردبيل و كشور شوروي سابق و از باختر به شهرستان اهر. مساحت اين شهر در حدود 1530 كيلومتر مربع طول ان 51 كيلومتر (امتداد شرقي – غربي) و عرض اش 30 كيلومتر مي‌باشد. رودخانه‌هاي بزرگ خياو، انار ، مشگين چاي و دهها رودخانة كوچك در آن جاري است. كوهستان سبلان در جنوب آن واقع شده و علاوه بر سه قلة معروف ان (هرم داغ – جنوار داغ – قلة بزرگ)كوههاي ديگري به نام گوي داغ، قاشقا داغ، كچي قيران (بزكش)در اين شهرستان واقع است. شهرستان مشگين شهر به دو قسمت طبيعي تقسيم مي شود: ۱- مشگین شرقي و مشگين غربي كه اراضي و روستاهاي آن اغلب در جگله واقع است.   ۲- دهستان مشگين (در اصطلاح معلي رضي) كه در دره ها تپة ماهور شده، ابادي كمتري دارد. فقط در تابستانها، طوايف و ايلات ائل سون (شاهسون) در ييلاقهاي مخصوص به خود ساكن شده و در پاييز به سوي قشلاق حركت مي كنند.   شهرستان مشگين شهر هر چند در كنار رودخانه ها پر آبي چون خياو، انار و مشگين چاي چندين رود ديگر قرار گرفته و در دامنة شمالي كوهستان معروف سبلان و چندين كوهستان ديگر واقع شده است. ولي همواره از مناطق محروم و عقب افتادة آذربايجان بوده است و بعنوان دياري فراموش شده، فاقد بسياري از نيازهاي بنيادي شهري و مراكز توليدي و اقتصادي است. خوشبختانه در برنامه هاي اتي ، در راه عمران و آباداني اين ديار كه پر از جاذبه‌هاي اقتصادي ، كشاورزي، دامداري و توريستي قابل توجهي مي‌باشد. پيش بيني‌هاي لازم در نظر گرفته شده است. ابهاي گرم و معدني كوهستاني سبلان از جمله قوتورسويي، شابيل قينرجد، ملك سوئي ، مرويل، دودو، آق سو، ايلان لو، مراتع سر سبز سبلان و دامنه هاي پر بركت آن ، اطرافهاي ييلاق و قشلاق عشاير ائل سون و گذرگاههاي كوچ عشايري و روابط اقتصادي بين جوامع شهري، روستائي و عشايري از نظر اقتصادي اعتبار خاصي به مشگين شهر بخشيده است. كار اصلي اكثريت مردم ان، كشاورزي و دامداري بوده ، در شهر نيز داد و ستد و خدمات دولتي و عمومي از فعاليتهاي مردم آن محسوب مي شود. نام قديم اين شهرستان ، مشگين يا پشكين بوده ( منسوب به پيشكين بن محمد از ملوك اهرواتابكان آذربايجان ) ولي تناوباً نام خياو و مشگين گرفته ...

  • حمزه ابن امام موسى كاظم(عليه السلام) در ایران

      فرزندان امام موسى كاظم(عليه السلام) هر يك داراى فضائلى هستند، ليكن حمزه داراى فضائلى ممتاز و در جلات قدر و عظمت شأن و اينكه او مردى عالم و فاضل و متقى بوده، احدى را دراين باب ترديد نيست، وى برادر ابوينى حضرت احمد بن موسي(عليه السلام) ملقب به شاه چراغ و محمد عابد(عليه السلام) مي باشد و مادر او(ام احمد) از زنان محترمه و صالحه زمان خود بود كه امام موسى كاظم(عليه السلام) عنايت خاصى به او داشت ومورد اعتماد و اطمينان امام هفتم بود تا جائيكه او را يكى از اوصياء خود بحساب آورده است.   زمانيكه حضرت موسى بن جعفر(عليه السلام) عازم بغداد بود ودايع امامت را به(ام احمد) سپرد و فرمود: براى هيچكس بازگو مكن، و هرگاه كسى آمد و آنرا مطالبه كرد تحويل بده و بدان كه من شهيد شده ام و كسى كه اين امانات را از تو بخواهد، وصى و جانشين من است و او است امام واجب الإطاعه كه بر تو و همه لازم است از او اطاعت نمايند.   روزيكه هارون الرشيد (عليه الهاويه)حضرت موسى بن جعفر(عليه السلام) را در بغداد شهيد كرد، امام رضا(عليه السلام)نزد(ام احمد) آمد و فرمود: اماناتى را كه پدرم هنگام رفتن به شما سپرده بياور، ام احمد پرسيد: آيا امام موسى كاظم(عليه السلام) پدرت به شهادت رسيده؟   امام رضا(عليه السلام) فرمود: بلي، الآن از دفن پدرم خلاص شدم، امانات را بمن بسپار كه منم خليفه و جانشين پدرم موسى بن جعفر(عليه السلام) و امام بر جن و انس، ام احمد با شنيدن اين خبر شروع به گريه نمود و با صداى بلند شيون مى نمود و بعد از تسكين يافتن امانات امام موسي(عليه السلام) را تحويل امام رضا(عليه السلام) داد و با امام هشتم به امامت بيعت نمود.   اما اينكه فرزند امام موسى كاظم(عليه السلام) جناب سيد جليل الشأن امامزاده حمزه(عليه السلام) چگونه به ايران آمده و يا اينكه تاريخ وفات و يا شهادت وى و نيز خصوصيات ديگر زندگى آن بزرگوار، در چه زماني، و با چه وضعى بوده، اقوال متفاوت و به مدرك و سند معتبرى بر خورد نشده يا اينكه علماء در‌آن اختلاف فراوانى داشته اند كه ما همه موارد اختلاف را ذيلا بيان نموده و مختار خود و دليل آنرا ذكر مى نمائيم.   ابتداءا بايدگفت كه عده اى از مورخين ورود حمزه بن موسي(عليه السلام) را با خواهر خود فاطمه معصومه(عليه السلام) به ايران دانسته و همين امر هم باعث يك قول مبنى بر مدفون بودن آن حضرت در اين شهر شده است كه ما ضمن اختلاف مدفن آن حضرت مفصلا بحث خواهيم نمود.   اما عده اى ديگر از مورخين ورود آن حضرت و محمد بن موسي(عليه السلام) را با شاه چراغ به ايران ثبت كرده و داستان شهادت وى را هم بعد از به شهادت رسيدن جناب احمد بن موسي(عليه السلام) نوشته اند، كه بايد به جرأت اعلام ...