حق وصبر

  • تناقضات ناصر پورپیرار - بخش چهارم ( لباس پادشاهان ساسانی )

    تناقضات ناصر پورپیرار - بخش چهارم ( لباس پادشاهان ساسانی )

     ابندا  توجه شما را به نوشته ای از ناصر پورپیرار در خصوص امپراتوری ساسانی جلب می نمایم و سپس چند تصویر مستند، که کاملا بی پایه و اساس بودن این ادعای وی را  به اثبات می رساند.    ستون پیامهای خوانندگان وب لاگ حق وصبر يکشنبه 9 مهر1385 ساعت: 23:4 نوشته شده توسط : ناصر پورپیرار :       " آِقای رضا. همین مصاحبه عدل برای اثبات قلابی بودن امپراتوری ساسانی کافی است. کسی باید از این در گل ماندگان سئوال کند که چرا یکی از آن لباسهای معروف که میگوید در کمد لباس رومیان و گنجینه ی کلیساها پیدا می شود بر تن یکی از این همه آدمهای سنگی که میگویند شاهان ساسانی اند، دیده نمیشود؟! اگر مرده ای به نام هخامنشی با آن نشست لندن جان گرفت، این نشست پاریس نیز قادر خواهد بود که بر اسکلت پوسیده ی ساسانیان گوشت برویاند. مطمئن باشید همان طور که تجمع لندن گند هخامنشیان را بیش تر در جهان پراکند، پاریس هم به حفر گودال عمیق تری برای دفن ساسانیان مشغول است. خردمندان جهان به عقل خود رجوع می کنند نه نمایشات و نقاشی های تخت جمشید و کوزه های چینی که به جای ساسانی قالب می زنند. "      پاسخ به ادعای دروغ ناصر پورپیرار :    تصویر ذیل نشان سیمرغ بر لباس ابریشمی دوره ساسانیان را نشان می دهد، درست همانند همان لباسی که در نقوش خسرو پرویز و یزدگرد سوم در کرمانشاه و سمرقند دیده می شود.    با سپاس                                                              لباس ابریشمی ساسانی - موزه پاریس           نقشی از ساسانیان - سمرقند             ( صحنه شكار گوزن - طاق بستان / تصویر پائین) :اين صحنه در قابي به طول 80/5 متر و عرض 90/3 متر حجاري شده است . در اين صحنه فيل باناني در سه رديف ، گوزن ها را از طريق دروازه اي كه در سمت راست حصار تعبيه شده به داخل شكارگاه رم مي دهند . اين گوزن ها به دنبال چند گوزن دست آموز كه روباني در گردن دارند ، در حال فرار مي باشند . در درون شكارگاه شاه سوار بر اسب در سه قسمت نمايش داده شده است . در قسمت بالا ، شاه سوار بر اسب ، آماده براي شكار مي باشد . او شمشيري مرصع به كمر آويخته و كماني بر گردن دارد . در پشت سر او زني ديده مي شود كه چتري در بالاي سر شاه گرفته است . در پشت سر شاه ، سه رديف زن نقش شده است دو رديف اول به حالت احترام ايستاده اند و رديف سوم نيز در حال نواختن آلات موسيقي مي باشند . در مقابل شاه عده اي از رامشگران برروي سكويي نشسته اند .       (نقش سوار كار- طاق بستان / تصویر پائین) : در بخش پائين ديوار انتهاي ايوان ، نقش مرد سواره اي حجاري شده كه حريفي پيش روي ندارد . اين سوار با صورتي سه ربعي و بدني تمام رخ سوار بر اسب قوي هيكلي است . اين شخص كلاه ...



  • نقد مقاله حق وصبر ( يادداشتي درباره تغيير نام نام خلیج فارس به "خلیج اسلام" )

    شبهه از سایت حق وصبر ناصرپورپیرارنویسنده ناصرپورپیرار دعواي مخرب و بي سرانجام « پان » ها - يادداشتي درباره تغيير نام خليج فارس   نزديك به چند دهه اي مي شود كه با اوج گيري ناسيوناليسم عربي از عهد جمال عبدالناصر، دعوايي مجعول و بي محتوا بر سر تغيير نام خليج فارس به خليج عربي ميان ناسيوناليست هاي عرب و ايراني، و بالطبع تا حدي در ميان برخي از مردم اين سرزمين ها در گرفته است كه هراز گاهي با يك بهانه تازه تجديد مي شود و موجي از عصبانيت سطحي و فاقد بنيان منطقي را در ميان روشنفكران ايران و كشور هاي عربي بر مي انگيزد. لازم به ذكر نيست كه بانيان و ادامه دهندگان اين دعوا در خطوط اصلي كساني جز ناسيوناليست هاي پان عرب و پان فارس، كه هر دو طيف در تعصب و نابخردي و تخريب روابط ميان كشورهاي همسايه به دليل تعصب هاي جاهلانه قومي و نژادي هيچ تفاوتي با هم ندارند، نيستند. طي روزهاي اخير اين دعواي اندكي كهنه و به طور كامل پوچ، بعد از چاپ نسخه جديد اطلس جغرافيايي جهان از سوي موسسه معروف نشنال جغرافي، كه در آن نام خليج عربي در داخل پرانتز در زير نام خليج فارس آمده است، شدتي دوباره يافته است تا بدان حد كه مخالفان اين اقدام در ايران هنوز هم بدون توجه به پاسخ منطقي و درست اين موسسه درباره اعتراض هاي طرح شده، كماكان با تحريف اصل ماجرا سخن از تغيير نام (!) از سوي موسسه مزبور به ميان مي آورند و به اين موضوع كه نام خليج عربي تنها در داخل پرانتز و در زير نام خليج فارس به عنوان اسم دوم ذكر شده است، غالبا اشاره اي ندارند ! و با هياهو اصرار دارند تا دايما از تغيير نام و نه ذكر نام دوم سخن بگويند! اندكي خردمندي و تامل در بنيان اين مرافعه، بي نتيجه بودن و از آن بدتر مخرب بودن آن را به وضوح آشكار مي سازد؛ نخست آن كه درياها و اقيانوس هاي جهان در يك معناي كلي به تمام مردم جهان تعلق دارد و وجود يك نام خاص بر يك دريا در هيچ كجا دليل بر مالكيت سرزمين يا ملتي بر آن نيست. همچنان كه وجود نام اقيانوس هند بر روي اقيانوس مزبور به اين معنا نيست كه مثلا مالك آن اقيانوس هنديان هستند! دوم آن كه تمام درياها و اقيانوس هاي حهان به طور كلي و طبيعي از قديم ترين زمان شناخته شده داراي يك يا چند اسم گوناگون بوده اند كه اين اسامي غالبا از سوي ساكنان كنار آن ها گرفته شده است. همچون درياي خزر كه در طول تاريخ ايران اسامي گوناگوني نظير درياي مازندران،درياي گرگان،درياي قزوين ( كاسپين امروزي در زبان هاي انگليسي و ... ) و درياي خزر داشته است و جالب آن كه نام خزر از تركان يهودي خزر آمده اما با اين حال بدون هيچ اعتراضي از سوي ايرانيان استفاده مي شود. ( و البته در اين مورد تاثير يهوديان ...

  • نقش ماهواره درپیشرفت وتخریب فرد وجامعه

                                         بسمه تعالیپیشرفت وتخریب ماهواره برفرد وجامعهخداوند قادر متعال عالم هستی رابراساس حکمت آفریده  می فرماید (ربنا ما خلقت هذا باطلا) ماازآفرینش انسان سه هدف می شناسیم.1-عبادت          2-امتحان وآزمایش          3-آباد کردن زمین  ودرسه موضوع  تعالی وپیشرفت وسعادت مادی ومعنوی  انسان  رامد نظر داشتهوماخلقت جن والانس الا لیعبدون  ( الذاریات 56)احسب الناس ان یترکو ان یقولوا  امنا وهم لایفتنون  ( عنکبوت 2)هوانشاکم من الارض واستعمرکم فیها      (هود 61)  لذا درمسیر تعالی وکمال انسان موانع رشد قراردارد و دربرابر تعالیم روحبخش الهی  وسوس های شبطانی وجود دارد  دربرابرحق باطل قراردارد دریرایرخوبی خوشی قراردارید که هرخوشی خوبی نیست وممکن است بلا شد.   وانسان موجودی است که دارای عقل وشهوت-خشم ومحبت،است . واگر عقل رابه عنوان تعادل  ورهبر وفرمانده قرار ندهدوافراط وتفریط راپیشه  کند درخسران قرار می گیردخالق یشر انسان را درخسران می داند مگر اینکه ایمان وعمل صالح وتوسل به حق وصبر داشته باشد صبر که راس ایمان است دوای هربیماری وافسردگی وخسرانی است وتنها با سختی آسانی واسایش وآرامش ورفا ه میسراستپس با این اوصاف وشناخت انسان باید مواطبخودوخانواده  باشدوخانواده راازآتش جهنم حفظ کندیا ایها الذین امنوا قو ا انفسکم واهلیکم نار ا وقودها الناس والحجاره علیها (تحریم 6)ما هر عملی انجام بدهیم چه خو ب وچه بد به خودمان بر می گرددومن عمل صالحا وفلنفسه ومن اسا. فعلیها ثم الی  ربکم  ترجعون  (الجاسیه 15)هر که اونیک می کند یابد                      نیک وبدهرچه می کندیابدبدمکن ای عزیزو نیک اندیش       که بدونیک می کنی باخود         (نعمت الله ولی) لذاباتوجه به اینکه امروز رهزنان دین وهویت صاحبان تکنولوژی  هستند وابزاروشبکه های  مجازی دردستان استکبار  وصهبونیست می باشد واجب است برای حفظ گوهر الهی خودبااحتیاط برخورد کنیملازم  است قبل ازاستفاده سوالات ذیل رادر ذهن خود مرور کنیم        1- پخش این برنامه توسط چه کسانی است  وباچه هدفی تهیه شده است   2 - آیا دربیان مطالب صادق وخود عامل هستند  3 - آکاهی مادربرابرالقاات اخبار وبرنامه های مذهبی وسیاسی جیست4- بدانیم اغلب ابن برنامه بامنظور خاص برای تغیر فرهنگ وهویت ونهایت تقلید وتبعیت ازآنان تهیه شده5- بدانیم کنترل این برنامه دست بیگانه ودشمن است6- بدانیم برنامه ها علی خصوص خشونت وبرهنگی  بدون سانسور است7- درنگاه به برنامه های  ضداخلاقی ماهواریی به عواقب آثارروحی وروانی آن  برروح وجسم وفکر وبه هم زدن آرامش وبوجود آمدن استرس وبیماری عصبی ...

  • حشر غلامان علی با علی

    خاك پاي اقا نظام : به قول آقای ططری نماینده سابق کرمانشاه: حضرت علی فرموده اند هرکس از من بدش بیاید بدون شک حرامزاده است وهرکس دوستداران ومریدان مرا به هر نحوی اذیت کند برود از مادرش بپرسد که پدر واقعیش کیست؟ حتما بپرس هرچند خودت هم پدر واعیتا میشناسی -------------------------- خاكپاي اقا نظام دوست عزيز ! شما مريد حضرت علي هستيد ؟ولي احكام خدا كه براي برپاييي آن حضرت علي آنقدر زحمت كشيد ه وجهاد کرده و حدود ۲۵ سال سکوت وصبر نموده است ولی  شمااهل حق ها  به راحتي  آنها را زير پا مي گذاريد. چند بار قران خوانده ايد ؟؟؟؟؟؟؟چند بار نهج البلاغه را خوانده ايد تا به سخن حضرت عمل كنيد؟؟؟؟؟ مگر بنا به فرموده رسول خدا . علی با قران وقران با علی  است را نمی دانید؟؟ پس چگونه است قران د ر بین شما اهل حق ها رونق ندارد پس در واقع حضرت علی  در بین شما رونق ندارد. حضرت رسول فرمودند ۶۰ با ر دندان هاي مرا بشكنيد (دوبار)  من رضايت مي دهم ولي يكي از احكامي راكه از نزد خدا اورده هم زير پا نزاريد... چطور در عبادات و احكام ازدواج واحكام تلقين ميت و........ بدعت كرده ايد ،  فروع دين را همه را تعطيل كرده ايد وبعد خود را مريد حضرت مولا مي دانيد؟؟؟ حضرت علي فرموده اند: ازما نيست كسي كه نماز را سبك بشمارد. وحضرت رسول فرموده اند : میان  بنده و کفر ترک نماز فاصله است . ولي اهل  حق مي گويد برما نماز واجب نيست..روزه واجب نيست....  دوست عزیز واقعا مرید و محب حضرت علی نماز نمی خواند؟؟؟؟؟؟؟  دوست عزیز من با دیدن تناقضات این فرقه با راه اهل بیت از آن جدا شدم و شما هم فکر کنید چون مولا علی را دوست دارید از حضرت بخواهید شما را  به دین واقعی راهنمایی کند. امید وارم دست ولایت حضرت علی قلب و جان شما  ومارا با قران جلا دهد   یا علی مدد    

  • حق وباطل وشاخصه های آن

    حق وباطل وشاخصه های آن حتما متن زیر را مطالعه کنید.اگر خواندید بازهم با دقت یک بار دیگر بخوانید وبه دیگران هم اطلاع دهید.(مورد استفاده در تمام لحظه ها به خصوص در روزهای پیش رو) پاسخ حجه الاسلام والمسلمین  استادهادی سروش  به سوال یکی از کاربران سوال:شاخصه های مهم حق که با توجه به آن انسان در پرتگاه باطل قرار نمی گیرد چیست؟ باسلام بنظرم میرسد بهترین سوالی که تاکنون (دراین وبلاگ)مطرح شده این پرسش است.  1-حق وباطل به چه معناست؟حق آنستکه دارای ثبوت وواقعیت است که توجه وعمل بآن عواقب نیکوئی بهمراه دارد وباطل درجهانبینی الهی دارای واقعیت نیست وگرائش به آن بسیارناپسنداست  2-باطل به تعبیر زیبای قرآن در سوره رعد18.کف روی آب است که ببرکت آب خودرا بنمایش درمی اوردوپس ازاندک زمانی نابودمیشود. 3-وجودنمائی باطل درحاشیه حق همیشه بوده وخواهدبود. 4-براین براساس شناخت حق از باطل برای همه ضروری است درغیراینصورت سقوط به پرتگاه باطل اجتناب ناپذیراست.  5- عمده راه شناخت حق از باطل که ازدیرزمان مورد توجه عوام بلکه خواص بوده معیار قرار داشتن انسانهای شناخته شده بوده که آنان در کجای جبهه بندی حق وباطل قراردارندوهستندکه براساس بیان معروف امیرالمومنین (ع) برای شناسائی حق نباید بدهان وگفتار انسانها نظر کردبلکه اول باید خود حق راشناخت و بعدانسانها راـ از اینجاست که زیبرآن شخصیت معروف صدراسلام وهماهنگ بااهل البیت(ع)مصداق بارزباطل میشود.(ن.گ به نهج/حکمت453) 6- بله اگر شخصیتی معصوم ازهرگونه معصیت واشتباه وخطاءباشدمیتواند معیار مابرای تمییز حق از باطل باشد مانندخود آنحضرت که پیامبر در باره اش فرمود علی مع الحق والحق مع علی.پس بعدازحضرات معصومین(ع) دیگراشخاص ملاک کامل حق وباطل نیستند.  7-چرائی ملاک قرارنگرفتن افرادبرای سنجش حق ازباطل بجهت عوامل ذیل است الف) تلون و رنگ عوض کردن اشخاص(ر.ک نهج /خ176) ب)امکان دویشیدن دین برای دنیایشان (ر.ک نهج/نامه33) ج)اشتباهات زیادی برای بشر درتشخیص وعمل بحق درطول تاریخ دیده شده ومیشودکه جریان سقیفه -جریان خوارج و..نمونه های بارز آنست.  8)ملاک تشخیص حق از باطل درمسائل اعتقادی _برهان_است و برهان استدلال محکم واستواریست که انسان رابه یقین جازم میرساندمنتهای مطلب این است که گاهی درمسائل عقیدتی _مغالطه _جای برهان مینشیندکه تشخیص چنین امری از افرادعادی ساخته نیست وباید به حکیمان وعالمان مراجعه نمود. 9) تشخیص وتمییزحق ازباطل در اموراخلاقی ساده تر بنظرمیآیدچون ازطرفی زیبائیهای اخلاقی مورد الهام انسان قرارمیگیرد(ر.ک سوره شمس) وبوسیله عقل ازطرف دیگر کمک میشود.  10)اماجداسازی حق از باطل درامور اجتماعی ...

  • تفاوت حلم و صبر

    تفاوت حلم و صبر

    پرسش : از صفات الهي حليم و صبور و صابر هست . سوالم اينه که چه تفاوتي بين حلم و صبر هست و ايا اين صفات درجاتي داره ؟پاسخ : حلم : (حلیم) از اسماء حسنى و صيغه مبالغه است و معنى آن در باره خدا چنانكه طبرسى ذيل آيه 225 بقره گويد: مهلت دهنده است وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ: خدا چاره ساز و مهلت دهنده است، بگناهكاران مهلت ميدهد و در عذاب آنها عجله نميكند. نا گفته نماند مهلت دادن يكنوع بردبارى است. پس خدا حليم است يعنى در عقوبت عجله و در هر نادانى بنده، غضب نميكند. حليم مجموعا 15 بار در قرآن شريف استعمال شده، 11 بار در باره خداوند و چهار بار در باره ابراهيم، اسمعيل، و شعيب.(1)علامه طباطبایی در المیزان ، طبرسی در مجمع البیان ، تفسیر نمونه و ... حلیم بودن خدا اینگونه معنا شده است:خداى سبحان حليم است، یعنی در مؤاخذه و عقوبت جفاكاران و ستمکاران عجله نمى‏كند به آنها مهلت می دهد با اینکه توانایی و قدرت بر مواخذه دارد.(2)صبر : صبر ؛ خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزيكه شرع و عقل تقاضا ميكند، يا از چيزيكه شرع و عقل از آن نهى ميكند.(3)خداوند متعال در قرآن ، صفات صبار ، صبور و صابر را به خودش نسبت نداده است ( به بیان دیگر این صفات در قرآن از صفات الهی شمرده نشده اند) ولی خداوند کسانی که دارای این صفات باشند را ستوده است. اما در روایات و دعاهایی که از حضرات معصومین به ما رسیده اند صفات صبار و صبور از صفات الهی شمرده شده اند. به عنوان نمونه در دعای جوشن کبیر می خوانیم : 57 اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا عَفُوُّ يَا غَفُورُ يَا صَبُورُ يَا شَكُورُ يَا رَءُوفُ يَا عَطُوفُ يَا مَسْئُولُ يَا وَدُودُ يَا سُبُّوحُ يَا قُدُّوسُ 65 اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا سَتَّارُ يَا غَفَّارُ يَا قَهَّارُ يَا جَبَّارُ يَا صَبَّارُلسان العرب در تفاوت دو صفت حلیم و صبور می گوید: صبر: في أَسماء الله تعالى: الصَّبُور تعالى و تقدَّس، هو الذي لا يُعاجِل العُصاة بالانْتقامِ، و هو من أَبنية المُبالَغة، و معناه قَرِيب من مَعْنَى الحَلِيم، و الفرْق بينهما أَن المُذنِب لا يأْمَنُ العُقوبة في صِفَة الصَّبُور كما يأْمَنُها في صِفَة الحَلِيم. صبور کسی است که در انتقام گرفتن از نافرمانان عجله نمی ورزد. کلمه صبور از صيغه های مبالغه (يعني بسيار صبرکننده) به شمار می رود. و معنای آن به معناي حليم نزديک است. فرق بين صبور و حليم آن است که انسان گناهکار در سايه صفت صبر الهی ايمن از مجازات نيست، ولی در سايه صفت حلم در امان و سلامتی است.(4)نکته : عده ای از متکلمین حلم را به معنای عفو گرفته اند و گفته اند خداوند حلیم ...