حروف میخی

  • جدول الفبای خط میخی فارسی باستان

    جدول الفبای خط میخی فارسی باستان

    جدول الفبای خط میخی فارسی باستان را هم به صورت یک فایل pdf آماده کرده‌ام: دریافت کنید: الفبای خط میخی فارسی باستان (pdfجدول الفبای خط میخی فارسی باستان را هم به صورت یک فایل pdf آماده کرده‌ام:جدول الفبای خط میخی فارسی باستان را هم به صورت یک فایل pdf آماده کرده‌ام:دریافت کنید:  الفبای خط میخی فارسی باستان (pdf)



  • خط های ایران پیش از اسلام

    نوشته استاد محمد تقي بهار خط ميخي: سومریان مردمی بودند که پیش از (3000) سال پيش از زادروز مسیح در قسمت جنوبی عراق سکونت داشته و دارای تمدنی بوده اند و خطی نیز داشتند که آن را از چپ به راست می نوشتند و این خط میخی است.در پيرامون سال (3000) پيش از میلاد طوایفی سامی نژاد که آن ها را فنیقی یا کنعانی می نامند از جزیره العرب یا سواحل خلیج فارس به سرزمین عراق تاخته و در كنارسومریان دولت و ايين شهر نشيني که آن را از سومریان آموخته بودند ایجاد کردند. ولی تمدن و دولت ياد شده دوام نکرد و بار دیگر از سومریان شكست خورد و آن مردم به سوریه و فلسطین شتافتند و در سواحلدرياي سفيد ماندند ولی طوایف سامی دیگری پس ز آن ها در بابل و آشور قدرت پیدا کرده دولت های بزرگي به نام دولت (کاسانیان)، (آشوریان) و (کلدانیان) از ميانه سده 18 ق. م. به بعد به وجودآوردند و بابل و نینوا پایتخت کلده و آشور شهرت جهانی یافت.در همین روزها طوایفی که به (عیلام) یا ملوک (اَنزان) موسوم بودند در خوزستان و سواحل خلیج فارس، لرستان، قسمت غربی و جنوبی ایران برخاسته و رقیب بزرگی برای آشوریان شدند و شوش پایتخت آنان مشهور جهان شد.خط میخی از چهار تا پنج هزار سال پیش از میلاد در نزد سومریان ساکن جنوبی بینالنهرين شناس بود و ازشكل ابتدايي (نقشی) ترقی کرده مرحله ی دوم و سوم را می پیمود، طوایف آشور و عیلام نیز همان خط را از سومریان گرفته و به کار بردند. این خط در پيرامون (1700 ق. م.) در مرحله ی دوم و سوم بود که ایرانیان مادی هم آن را گرفته و به کار بردند.درست روشن نیست که از چه تاریخ این خط به دست مادها افتاده است، ولي معلوم است که این خط در دست ایرانیان رو به ترقی و اصلاح نهاده و درميانه سده (6ق. م.) از مرحله ی «نموداری» یعنی علامتی و «آهنگی» یعنی صوتی به صورت الفبایی درآمده است و وقتی که کورش بزرگ دولت هخامنشی را سر و صورت داد و بابل را در (538 ق. م.) به دست اورد خط میخی که هنوز در کلده، آشور و عیلام به صورت نموداری و آهنگی بود در ایران صورت الفبایی یافته بود. کتیبه ها، نوشته های سنگی و سفالین پادشاهان هخامنشی که به سه زبان کلدانی، عیلامی وفارسي است گواهي درست است از این رو می توانیم بدانیم که ایرانیان مادی از دیرباز با این خط نزديكي داشته اند و آن را دیری ورزیده و به کار انداخته و ذوق خود را در اصلاح آن برگماشته و آن را به این صورت درآورده اند ورنه چگونه در مدت چند سال هخامنشایان می توانستند آن را از صورت اصلی به این صورت درآورند ؟خط میخی کلدانی دارای حرف ها و شکل هایی بسیار بود که بعضی از آن ها نمودار یک ذات با یک معنی و بعض دیگر نماینده ی صوت و هجایی ويژه بودند که با یک یا چند صوت از آن ...

  • آموزش خط میخی

    خط میخی، بر خلاف ظاهر ترسناکی که دارد، خیلی خط ساده‌ای است. یعنی آسان‌ترین قدمی که در راه یاد گرفتن زبان فارسی باستان و خواندن کتیبه‌های هخامنشی برمی‌دارید، همین یاد گرفتن خط است.خط میخی، بر خلاف سایر خطوط ایرانی، از چپ به راست نوشته می‌شود (مثل انگلیسی) و علامت‌هایش به هم نمی‌چسبند (بر خلاف فارسی نو و پهلوی). بنابراین کافی است که شکل حروف و چند قاعده‌ی ساده را یاد بگیرید تا بتوانید بخوانید و بنویسید.با چند مثال ساده شروع می‌کنیم و چند واژه‌ی امروزی را به خط میخی می‌نویسیم (توجه داشته باشید که نگارش و تلفظ واژه‌های باستانی کلماتی که مثال می‌زنیم ممکن است زمین تا آسمان با معادل امروزی‌شان فرق داشته باشد)۱- قاعده‌ی اول: این که صدای فتحه (a) نوشته نمی‌شود. اکثر حروف بی‌صدای فارسی باستان (مثل d، s و t) صدای فتحه‌ی نهفته دارند. یعنی یا ساکن خوانده می‌شوند یا با فتحه. پس چیزی که نوشتیم می‌توانست dasat یا dasata هم خوانده شود.دست (dast) نوشته می‌شود:dstdst۲- قاعده‌ی دوم :این که هر صدایی غیر از فتحه را باید بنویسید. چه صداهای کوتاه و چه بلند. اینجا هم که به صدای ئی نیاز داشتیم، از حرف i استفاده کردیم. البته این قاعده چند استثناء دارد که بعدا اشاره می‌کنیم. فعلا چند مثال:شیر (šīr) نوشته می‌شود:SirSir دقت کنید که در فونت پارسوماش، حروف کوچک و بزرگ انگلیسی ممکن است نماینده‌ی حروف خط میخی متفاوتی باشند. مثلا s می‌شود سین (مثل دست) و S می‌شود شین (مثل شیر). اگر از Word استفاده می‌کنید بهتر است Auto-capitalizing را غیر فعال کنید.۳- کار (kār) نوشته می‌شود:karkar(دقت کنید که برای صدای آ یک حرف a گذاشتیم)۴- مهران و شهنام و امیر و علی و همسر هم به ترتیب نوشته می‌شوند:mihranShnamamiralihmsrخوب فعلا با همین دو قاعده و جدول زیر می‌توانید واژه‌های رایج فارسی را به خط میخی بنویسید.در جدول به نکات زیر دقت کنید:۱- توی ستون دوم،ba یعنی اینکه این حرف می‌تواند هم b باشد و هم ba (همان قضیه‌ی فتحه‌ی نهان)۲- توی ستون کلید، حروف بزرگ را Boldکرده‌ام (مثلا نگاه کنید به Sبرای شین و s برای سین)۳- حروف فارسی باستان همین‌ها نیستند. چند حرف و علامت دیگر را نیاورده‌ام.۴- در فارسی باستان حرف ی (مثل یخ) با صدای ئی مثل (دین) فرق دارد و دو علامت جدا دارند. حرف/صدای فارسیصدای لاتینکلیدشکل میخیا آa/āaaئیi/īiiئوu/ūuuبbabbپpappتtattجjajjچčaCCخxaxxدdadcرrarrزzazzسsassشšaSSفfaffکkakkگgaggلlallمyammنmannوnavvهhahhیyayy فعلا کمی با همین‌ها تمرین کنید تا بعد …

  • تبدیل کلمه به خط میخی

    امروز با سایتی آشنا شدم که کلمات و جملات فارسی را به خط میخی پارسی باستان تبدیل می کند البته مطمئن نیستم که دقیقاً جملات را بطور صحیح به خط میخی تبدیل می کنه چون چیز زیادی راجب معنی خطوط میخی نمی دانم. برای تبدیل اینجا کلیک کنید و پس از ورود به سایت جمله فارسی تان را به حروف انگلیسی(فینگلیش) در کادر بنویسید سپس ترجمه را بصورت خط میخی در قالب تصویر مشاهده کنید. عزیزانی که خط میخی بلد هستند راهنمایی کنند.مثلا:زنده باد ایران ترجمه اشمیشه:  

  • خط ميخي

    خط ميخي

    خط ميخي ،خطي است که توسط اقوام باستاني آسياي غربي مثل سومري ها،آشوري ها،بابلي ها،ايلاميها، و ايرانيها از هزاره سوم پيش از ميلاد تا نيمه سده اول ميلادي براي نوشتن استفاده ميشده است.     در اين خط واژه ها يا هجاها يا حروف آن از نشانه هاي ميخ مانندي که در کنار هم قرار گرفته اند ،درست شده است.اين ميخها با توجه به قرار گرفتنشان تشکيل چهار عنصر را ميدهند.عنصر پنجمي هم وجود دارد که از ترکيب دو ميخ به صورت زاويه اي با دهانه باز به سمت راست درست شده است.اين احتمال ميرود که سومريها نشانه هاي خط ميخي را در حدود 2900 سال پيش از ميلاد در جلگه هاي پايين دجله و فرات،با ساده کردن خط تصويري ساخته اند.اکدي ها نيز با کوچ کردن به بابل از سال 2400 پيش از ميلاد،خط ميخي گرفته شده از خط تصويري را از سومري ها آموختند.ولي خط ميخي اکدي- سومري ،شکل بسيار پيچيده اي داشت.اين خط بيش از 2000 نشانه و 20000 هزوارش داشت.بعدها بابلي ها با کاستن از تعداد نشانه هاي خط ميخي،آنرا به 350 تا 400 نشانه رساندند.اکدي ها با صرف نظر از تاثير معني واژه در شکل واژه فصل تازه اي را در تاريخ خط گشودند و از واژه نگاري به هجا نگاري توجه نمودند.در زمان فرمانروايي اکدي ها در بابل ،خط ميخي به آشور و ايلام نيز راه يافت و اندکي بعد ،کاريها در آسياي صغير نيز به خط ميخي روي آوردند.خط ميخي کمي پس از 2000 سال پيش از ميلاد به سوريه راه يافت و از اين راه هيتي ها هم با خط ميخي آشنا شدند.اين خط حدود 1400 سال پيش از ميلاد ،خط بين المللي بخش بزرگي از غرب آسيا را تشکيل ميداد.در هزاره اول پيش از ميلاد،اورارتو ها هم خط ميخي آشوري را فرا گرفتند و ايرانيان در سده پنجم پيش از ميلاد براي نخستين بار به فرمان داريوش بزرگ،خط ميخي پارسي باستان را از خط ايلامي درست کردند.خط ميخي پارسي باستان با اين گمان که از خط ايلامي گرفته شده است خط مستقلي است و آنرا ميتوان تنها خط ميخي الفبايي ناميد.   داريوش شاه ميگويد: با ياري اهورامزدا خطي درست کردم از نوعي ديگر يعني به آريايي که پيش از اين نبود،هم بر لوح هاي گلي،هم بر پر گامنت . همچنين امضا و مهر کردم.اين خط نوشته شد و برايم خوانده شد.سپس فرستادم اين خط را به همه کشورها .مردم اين خط را آموختند.       قسمت اول اگر در نوشته های زیر نوشته هایی با خط میخی نمی بینید بگید تا نوشته ها رو به صورت عکس بذارم.خط میخی، بر خلاف ظاهر ترسناکی که دارد، خیلی خط ساده*ای است. یعنی آسان*ترین قدمی که در راه یاد گرفتن زبان فارسی باستان و خواندن کتیبه*های هخامنشی برمی*دارید، همین یاد گرفتن خط است.خط میخی، بر خلاف سایر خطوط ایرانی، از چپ به راست نوشته می*شود (مثل انگلیسی) و علامت*هایش ...

  • سیر تحول خط فارسی

    عنوان مقاله: سیر تحول خط فارسی نگارش: رقیه رمضان نژاد (بهشهر) چکیده :      مقاله ای که پیش رو دارید منشا و سیر تحول خط فارسی از ابتدا تا کنون می باشد . در این نوشته سعی شده است با بهره گیری از منابع موجود مطالبی مفید و  خواندنی نگاشته شود  تا این پندار از ذهن خوانندگان محو شود که خط به یکباره در یک نقطه از کره ی خاکی توسط شخصی اختراع شده و سپس راهی مناطق دیگر شده است . بلکه خط موجود و حاضر در بین ما سیری تاریخی را گذرانده که دانستن این سیر و چگونگی تحول و تطور آن برای فارسی زبانان بسیار جالب توجه می باشد .                                                                                                کلید واژه ها                1- ایدئوگرامی              2-  دپیره             3- سکاییان              4-  هزوارش              5- بغ              6- زبان طبعی            7- دپی            8-  هیریوغلف       بشر  از ابتدا ناگزیر بوده است در اجتماع زندگی کند و با دیگران در آمیزد. در واقع انسان وقتی به خود آمد دید که بین او و دیگر اعضای جامعه باید وسیله ی ارتباطی حاکم باشد تا مقاصد خو د را به دیگران بفهماند و از منظور دیگران نیز  با خبر شود  این نیازمندیهای متقابل او را مجبور ساخت تا از سمبول ها و اشاره های لفظی و کتبی و قرار دادی که بین او و دیگر اعضای جامعه مشترک بود استفاده نماید .یعنی به این فکر افتاد که اندیشه ها و خواسته های درونی خود را به شکلی و به گونه ای به طرف مقابل بفهماند . به این ترتیب پس از احساس این نیاز تلاش خود را به کار گرفت تا از ساده ترین روش برای بیان مقصود خود استفاده نماید .و آن ساده ترین راه همان استفاده از صفحات سنگی یا تخته یا دیوارهای اطراف وی بوده است  در واقع هنگامی که بشر خواست آن چه را که در اندیشه ی خود دارد نقش نماید زمانی است که گام نخست را به عرصه ی نگارش گذاشت .انسان به کمک آن توانست دانسته های خود را محفوظ نگهداشته و تاریخی از خود به جای بگذارد . گام نهادن در مسیر طولانی که در آن انسان های نخستین ابزاری برای انتقال بیان شفاهی بدون دیدن یکدیگر آغاز کردند نخستین گام نوشتن  تصاویر روی سفال ها بود در نتیجه در خاطر انسان این فکر ایجاد شد که اندوخته های ذهنی خود را بر روی اشیائ مذکور ثبت کند و به این طریق نقش هایی که از خود به جا می گذارد همان قدیم ترین نقش هایی هستند که اکنون ما در اختیار داریم .بدین طریق خط اولیه رفته رفته بوجودآمد و سیر خود را با گذشت زمان در پیش گرفته و خط هایی بعدها نوشته شد که امروزه به طور پیوسته و مداوم شکل تکامل یافته ی آن را مشاهده می کنیم.  پس می توان گفت ...

  • خطوط میخی چطور خوانده شد؟

    دانشمندان اروپائی پس از جنگهای صلیبی در سده‏های دوازده و سیزده‏ میلادی بسوی خاورزمین متوجه شدند و بتدریج بررسی و تحقیق در آداب‏ و رسوم و ادبیات و زبان و خط و هنر و دانش مردم خاورزمین یکی از هدفهای‏ اساسی کاروانان فرهنگی گردید. آنهمه خاورشناسان و تاریخ‏نویسان و رهگذران، که از کنار آثار و سنگ‏نگارهای گذشتگان این دیار میگذشتند، نوشته‏هائی که همراه آن‏ نقشها کنده شده بود،میدیدند، ولی به راز آن پی نمیبردند.کسانی هم که توجه‏ بیشتری به خطوط کرده‏اند، آنها را نقش و علاماتی تصور نموده بودند که برای زیبائی و تزئین صحنه‏ها ترسیم شده بود و بهیچوجه اندیشه اینکه‏ این علامات خط و شرح زندگی و کارهای کسانی باشد که آن آثار را بوجود آورده و از خود بیادگار گذارده‏اند، در مخیله‏شان خطور نمیکرد. از سدهء هفدهم بتدریج این علامتهای زیبا و منظم توجه خاورشناسان و جهانگردان را بخود جلب نمود و سبب شد تا در نتیجه مساعی و دقت چندین نفر از آنها کلید رمز خط میخی پارسی باستان و سپس سایر خطوط بدست آید. از دیر زمانی که به سدهء چهاردهم میلادی میرسد بسیاری از اروپائیان که‏ به ایران آمدند، ویرانه‏های تخت جمشید را از نزدیک دیده و در سفرنامه‏های‏ خود شرحی از آثار باقی‏مانده نوشته‏اند،«اودوریش فن پاردنن»1راهب‏ «فرانسیسکائی‏2»در سال 1320 میلادی و«ژوزفات بار بارو3»سفیر اهل«ونیز» حدود سال 1474 میلادی هنگام پادشاهی«اوزون حسن»فرمانروای ترک‏ میباشد. ونیزی نامبرده به هند و عثمانی و ایران سفر کرد و سفرنامه‏اش نخستین‏بار در سال 1543 در ونیز و مجددا سال بعد در همان شهر منتشر شد و ترجمه‏ انگلیسی آن به سال 1873 در لندن انتشار پیدا کرد. در سال 1573«جفری دو کت4»سفیر«رودلف دوم»(قیصر آلمان)در دربار شاه عباس و منشی او«گئورگ تکستاندر5»و در سال 1600 میلادی‏ «هانریچ پوزر6»و در 1621«گروس ندلیتز7». همه این اشخاص تخت جمشید را از نزدیک دیده و دربارهء آن کم‏وبیش‏ یادداشتهائی نوشته‏اند؛ ولی از خطوط و اشکال میخی بحثی نکرده و متوجه‏ آن نگردیده بودند و آنانی که دقت بیشتری کرده بودند مانند«س.س. ویته‏8»اشکال حروف را اثرات کرم‏خوردگی و موریانه تصور نموده بودند. در اوائل سدهء هفدهم فردریک«دوک هلشتاین‏9»در آلمان بندرگاهی‏ ساخت به نام«فریدر یکشتادت». او برای رونق این بندر بر آن شد که مرکز تجارت ابریشم گیلان را در آنجا قرار دهد، تجارت ابریشم ایران در آنزمان‏ مهم و مورد توجه کشورهای اروپائی بود. برای این منظور هیئتی را بعنوان‏ سفیر روانه دربار ایران نزد شاه صفی(1038-1052 هـ.ق)جانشین شاه‏ عباس کرد.«ادام الئاریوس‏10»دانشیار دانشگاه«لایپزیک»هم با سمت ...

  • میخی

    میخی به آن دسته از خطوط (دبیره‌ها) گفته می‌شود که نمادهایی شبیه میخ دارند. خطوط میخی متفاوتی وجود دارند که برای نوشتن زبانهای مختلفی به کار می‌روند. از گونه‌های مختلف خط میخی می‌توان به میخی سومری، اکدی، ایلامی، اوگاریتی اشاره کرد و همچنین خط میخی هخامنشی که برای نوشتن فارسی باستانی بکار می‌رفته است. تمام خطوط میخی که تا کنون رمزگشایی شده‌اند از چپ به راست نوشته می‌شوند. این خط که برخی معتقدند مبنایی اندیشه‌نگاشتی دارد، در همه کشورهای آسیای غربی بکار می‌رفته است. پژوهشگران، سومریان را ابداع کنندهٔ خط میخی می‌دانند. میخی سومریخط میخی سومری را بیش‌تر پژوهشگران نخستین گونهٔ خط در غرب آسیا می‌شمارند. سومریان (حدود ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد) با ابداع خط میخی دوره‌ای را آغاز کردند که به عنوان آغاز خط نویسی شهرت دارد و همچنین نخستین مدارک نگارشی بشر که به صورت لوحهای گلین برجای مانده متعلق به تمدن‌های میانرودان است. آثار برجا ماندهسرزمین سومریان را همسایگانشان شنعار (Shanar) می‌خوانند در تورات چندین بار مرز و بوم شنعار یاد گردیده (سفر پیدایش باب یازدهم، فقرات ۲-۳). همچنین چندین بار در یک کتیبه از کوروش این دو قوم یاد شده‌اند. مهمترین شهرهای شنعار در جنوب عراق کنونی در دهنه فرات عبارتند از: شهر اور که ویرانه آن را امروزه ابوشهرین خوانند.شهر اوروک (ارچ) که ویرانه آن را امروزه ورکه می‌گویند.از دیگر شهرها می‌توان به اریدو، لارسا، لاگاش، کلنون، نیپور، بور سیپا، مرد، کوته و شمالی ترین شهر سرزمین شنعار که کیش نامیده می‌شد و البته شهرهای دیگری که در این نوشتار آورده نمی‌شود.کهن ترین آثار کتبی که از شنعار به دست ما رسیده متعلق است به یک سده پیش از سومین هزاره پیش از میلاد. برای مثال مسیلیم در سه هزار و یکصد سال پیش از میلاد در شهر کیش پادشاهی داشت. در سرزمین جنوبی عراق کنونی از چهار هزار سال پیش از میلاد به دستیاری سومریها تمدن درخشانی بوجود آمد. کشف آثار در تلهای شهرهای کهن بخوبی ثابت می‌کند که بعدها تمدن بابل و آشور از مصریها آنچنان که سابقاً فکر می‌کردند سرچشمه نگرفته بلکه سرچشمه تمدن آنها از سومریها بوده که تمدن آنها به اقوام سامی نژاد متاخر آن دیار رسید. نژاد و زبان‌شناسینظر به زبان شناسی (فیلولوژی) زبان سومریها آنچنانکه از آثار کتبی خود آنان به ما رسیده با هیچ یک از زبانهای کهن پیوستگی ندارد نه با زبان سامی اکد که همسایه سومر بود نه از زبان غیر سامی ایلام، چنانکه خود زبان ایلام، سرزمینی که امروزه خوزستان می‌گوییم نه سامی است نه آریایی. همچنین پیوستن نژاد سومریها به نژاد مردمان آسیای ...