حرفای قشنگ با معنا

  • جملات زیبا(1)

    جملات  زیبا(1)

    برو ای خوب من ، هم بغض دریا شو ، خداحافظ ! برو با بی کسی هایت هم آوا شو ، خداحافظ ! تو را با من نمی خواهم که « ما » معنا کنم دیگر … برو با یک « من » دیگر بمان « ما » شو ، خداحافظ ! به چه میخندی تـــــــــو؟ به مفهوم غم انگیز جدایــــــــــی؟ به چه چیـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــز؟ به شکست دل من یا پیروزی خویــــــــــــــــش؟ به چه میخنـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــدی؟ به نگاهم که چه مستانه تو را باور کــــــــــــــــــــــــ ـــــــــرد ؟ یا به افسونگری حرفهایت که مرا سوخت و خاکستر کــــــــــــــــــــــرد ؟ به دل سادهی من میخندی که دگرتا ابد نیز به فکر خود نیســــــــــــــــــــت ؟ خنده دار است بخنــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــد ... ببیـــــــن من هم مثل خــــــیلی از عاشـــــق ها از تو یـــــادگاری دارم ولــــی یــــادگـــاری من با بقیه فــــرق دارد یــــــادگــــــاری مــــن از تو ســــینه ای پر از درد اســـــت ...برای خودت زندگی کن، کسی که ترا دوست داشته باشد، با تو میماند برای داشتنت می جنگد.... اما اگر دوست نداشته باشد، به بهانه می میرود...... یه روزی پسری باخانوادش دعواش شد و از خانه زد بیرون و رفت خونه یکی از دوستاش یک ماه موند؛ بعد از یک ماه دختری را سر کوچه می‌بینه و بهش تیکه میندازه! یکی از دوستاش میگه می‌دونی این کی بود؟! میگه نه! میگه این خواهر همون رفیقت بود که تو یه ماه خونشون بودی! عذاب وجدان می‌گیره میره خونه رفیقش؛ رفیقش داشت مشروب می‌خورد به رفیقیش میگه ببخشید من سر کوچه به دختری تیکه انداختم ولی نمی‌دونستم خواهر تو بود! دوستش پیکشو می‌بره بالا میگه: به سلامتی رفیقی که یه ماه خونمون خورد و خوابید ولی خواهرمو نشناخت…زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه‌هایش را سیر کند، گوشت بدن خودش را می‌کند و می‌داد به جوجه‌هایش می‌خوردند زمستان تمام شد و کلاغ مرد! اما بچه‌هایش نجات پیدا کردند و گفتند: آخی خوب شد مرد، راحت شدیم از این غذای تکراری! این است واقعیت تلخ روزگار ما…می‌دونی قشنگترین احساس چه وقتیه؟ وقتی برمی‌گردی یواشکی به عشقت نگاه کنی می‌بینی که اونم داشته بهت نگاه می‌کرده…تمام سپاسم از آن کسی است ... که به من نیازی نداشت ... اما فراموشم نکرد !!! معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو  اشتباه کردی و حق با دیگریست ... معذرت خواهی یعنی اون رابطه .... بیشتر از غرورت واست ارزش داره ...



  • زندگی

      فردا و فردا و فردا، می خزد با گام های‌‌ کوچک از روزی به روزی تا که بسپارد به پایان رشته ی طومار هر دوران. و دیروزان و دیروزان کجا بوده است ما دیوانگان را جز نشانی از غباراندوده راه مرگ. فرو میر، آی، ای شمعک، فرو میر، آی، که نباشد زندگانی هیچ الا سایه ای لغزان و بازی های بازی پیشه ای نادان که بازد چندگاهی پرخروش و جوش نقشی اندرین میدان و آنگه هیچ. زندگی افسانه ای ست کز لب شوریده مغزی گفته آید سر به سر خشم و خروش و غرش و غوغا، لیک بی معنا.

  • سال نو مبارک

    در مورد بهار،سال نو وعید حرفای قشنگ و جذاب زیادی وجود داره که میشه به راحتی با اونا چند جلد کتاب نوشت. اما شاید ساده ترین و بی غل و غش ترین عبارت که کلی هم معنا در اونه همین باشه که هر روزتان نوروز. اما همین یه جمله ساده توی گوش خیلی ها از جمله خود من فرو نمی ره. همیشه منتظریم این ۳۶۵ روز تموم بشه و با اومدن سال نو و عید عزم خودمون رو جزم  کنیم تا بتونیم شروعی دوباره داشته باشیم. یه جور دیگه بشیم،بزرگتر بشیم،پولدارتر بشیم و خیلی از ((شویم)) های دیگه.اما همه می دونیم که خیلی از این ۳۶۵ روزا گذشته و هیچ اتفاق خارق العاده ای رخ نداده.راستش خیلی وقتا فراموش می کنیم سال نو یه گذر عددیه و فقط برکناری عدد ۸۸ و آمدن ۸۹ . فرا رسیدن سال نو سال یکهزار و سیصد و هشتاد و نه هجری خورشیدی مبارکباد.

  • ولنتاین مبارک

      داستان ولنتاين ترجمه: نوشين ديانتى كلمه ولنتاين در اصل به معنى فردى بود كه نامش از جعبه مخصوص بيرون مى آمد و به عنوان محبوب برگزيده مى شد. اين روند تا سال هاى ۱۵۰۰ ميلادى ادامه داشت. حدود سال ۱۵۳۳ ولنتاين به قطعه كاغذ تا شده اى گفته مى شد كه نام محبوب روى آن نوشته شده بود. پس از سال ۱۶۱۰ هديه اى بود كه به اين فرد خاص داده مى شد و از سال ۱۸۲۴ به شعر، نامه يا قطعه ادبى بدل شد كه براى محبوب نوشته مى شد. اگرچه ولنتاين هر سال روز ۱۴ فوريه جنش گرفته مى شود، اما اصل آن به جشن رومى ها به نام لوپركاليا بازمى گردد كه در ۱۵ فوريه برگزار مى شد. در اين جشن حاصل خيزى و بارورى گرامى داشته مى شد. ارتش رومى ها در آن زمان كشورها را از لحاظ اجتماعى و طبيعى مورد تاخت و تاز قرار مى داد. هنگامى كه رومى ها به فرانسه حمله كردند فستيوالى به راه انداختند كه در آن پسران رومى نام دختران رومى را از يك گلدان بيرون مى كشيدند تا همسرشان شود و سپس آن جفت در روز فستيوال هدايايى ردوبدل مى كردند. اين جشن مربوط به مشركين بود بنابراين در سال ۴۶۹ ميلادى پاپ گلاسيوس تصميم گرفت به آن رنگ و بوى مسيحيت ببخشد و اعلام كرد كه از حالا به بعد اين جشن به افتخار سن ولنتاين برگزار خواهد شد. سن ولنتاين رومى جوانى بود كه به دست امپراتور كلوديوس دوم كشته شد. گفته مى شود مرگ او به دليل كنار نگذاشتن مسيحيت بود و در ۱۴ فوريه ۲۷۰ ميلادى اتفاق افتاد. اما چرا سن ولنتاين كشته شد؟ در افسانه ها آمده كه در قرن سوم پس از ميلاد امپراتور كلاديوس دوم نمى خواست كه هيچ يك از سربازانش عاشق كسى شوند و ازدواج كنند چرا كه فكر مى كرد همسر و خانواده توجه سربازان را از وظيفه شان نسبت به او منحرف مى كند و گاهى اوقات باعث مى شود كه مردان اصلا در جنگ شركت نكنند. امپراتور به سربازان بيشترى نياز داشت پس ازدواج كردن را غير قانونى اعلام كرد و هركس كه مراسم عقد را برگزار مى كرد بايد كشته مى شد. گفته مى شود سن ولنتاين از دستور منع ازدواج سرپيچى مى كرد و جوانان را در خفا به عقد هم درمى آورد، اما او را پيدا كردند و كشتند. داستان ديگرى مى گويد كه مردى به نام ولنتاين به خاطر كمك به مسيحيان آزار ديده در زندان بود. ولنتاين زندانبان خود را به مسيحيت فراخواند و او و تمام خانواده اش را مسيحى كرد. زندانبان دختر نابينايى هم به نام جوليا داشت كه ولنتاين به او دلبسته شد و البته بينايى او را هم شفا داد. اما پيروزى با عشق نبود. صبح روز اعدام، ولنتاين نامه اى به جوليا نوشت و آن را «از طرف ولنتاين تو» امضا كرد. در ايتاليا هم در قرون وسطى فستيوال بهاره اى برگزار مى شد كه در آن جوانان مجرد در باغ ها جمع مى شدند و به شعر ...

  • اسمون عشق

    اسمون عشق

    <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />