حدیث نظم
نظم و انضباط
نظم و انضباط«نظم» در لغت به معنای آراستن، برپا داشتن، ترتیب دادن كار و...[1] و در اصطلاح نظامی به معنای پیروی كامل از دستورهای نظامی است.[2] انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامان پذیری و آراستگی است.[3] نظم در آفرینش آفرینش براساس نظم استوار است و در دستگاه خلقت، هر پدیده ای جای خاصی دارد و مأموریت و كار ویژه ای به عهده دارد. كرات آسمانی در مدار معیّنی حركت می كنند، فصول سال و گذشت شب و روز نظم خاصی دارد و خلقت اشیا از اندازه، حدّ و میزان خاصی برخوردار است. خدای تعالی می فرماید: «إِنَّا كُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ»[4] ما هر چیزی را به اندازه (و روی حساب) آفریدیم. حكمت خداوندی در هر چیز تجلّی یافته و موجودات عالم نیز روی حساب و نظم دقیق و نیز براساس هدف معیّنی قدم به عرصه هستی نهاده اند. جهان چون خط وخال و چشم و ابروست كه هر چیزی بجای خویش نیكوست نظم شگفت و محیرالعقولی كه در همه مخلوقات، حركت سیاّره ها و ستارگان، گیاهان، موجودات دریایی و صحرایی، بدن انسان، گردش خون و... وجود دارد، همه و همه معلول تدبیر خداوند حكیم، مدبّرو تواناست. اهمیت نظم در زندگی خدای توانا و حكیمی كه نظم را در دستگاه پهناور و عظیم خلقت قرار داده است، همین نظم را در زندگی انسانها و روابط اجتماعی آنان می پسندد. از این رو، شایسته است كه انسان در زندگی فردی و اجتماعی خویش، نظم و ترتیب و تدبیر در امور را مراعات كند؛ زیرا به گفته روانشاسان: «احتیاج به نظم و ترتیب، جزء احتیاجات اساسی روانی محسوب می گردد، رنگ و شكل و خاصی به زندگی می دهد، افراد میل دارند زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی در آورند.»[5] نگاهی گذرا به حجم زیاد كتابهای قوانین و مقررات و بودجه های هنگفتی كه صرف قانونگذاری و تنظیم آنها می شود و اهمیتی كه همه ملل جهان به آنها می دهند ضرورت و لزوم نظم فردی و اجتماعی را در زندگی بشر آشكار می سازد. اسلام نیز به عنوان دین جهانی و كامل به نظم و برنامه ریزی در زندگی اهمیت فراوان داده و به پیروان خویش سفارش كرده كه تمام كارهای خود را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند و از بی برنامگی بپرهیزند. چرا كه تمام احكام اسلامی؛ واجبات، مستحبات، محرّمات، مكروهات و... در این راستا و در جهت برنامه دقیق و منظم دادن به مسلمانان قرار داده شده كه آنان را تحت نظم خاصّی در آورد. در دنیای كنونی نیز حركت قطارها، هواپیماها، ساعات كار ادارات و كارخانجات و... روی نظم خاصی و با دقیقه و ثانیه سنجیده می شود و با ورود كامپیوتر در عرصه زندگی نظم و ترتیب دقیقتر و بهتر صورت می گیرد و می توان گفت امروزه منظّم زندگی كردن جزء ضروریات ...
سبک زندگی اسلامی با احادیث زندگی
رفتار اشخاص عادی با تغییر شرایط زمانی و مکانی تغییر می پذیرد، اما رفتار و شیوة زندگی رسول اکرم6 هیچ گاه به کهنگی نمی گراید و در تمام بسترهای تاریخی تازگی دارد. از این رو، سیرة آن پیشوای عزیز در عصر ضدیت با ارزش ها و گرایش روز افزون به سمت مصرف گرایی و مدپرستی، درس «چگونه زیستن» است. سیره در زبان عربی از ماده سیر گرفته شده و سیر به معنای حرکت، رفتن و منش است. شهید مطهری می گوید: «لغت سیره را که مسلمین از صدر اسلام و شاید قرن دوم هجری به کار برده اند، خیلی عالی انتخاب کرده اند... گفتیم سیر یعنی رفتن و سیره، نوعی رفتن است و در زبان عربی سیره بر وزن فِعله است و فعله هم در زبان عربی بر نوع دلالت دارد. و چنانچه جلسه؛ یعنی نشستن و مجلس؛ یعنی نوع و سبک نشستن... سیر، یعنی رفتن و رفتار، ولی سیره؛ یعنی نوع و سبک رفتار. آنچه مهم است شناخت سبک و رفتار پیامبر است».[1] در این مقاله سعی شده به بخشی از سیرة عملی پیامبر عظیم الشّأن اسلام پرداخته شود. 1. کار و مبارزه با تن آسایی تلاش و کار، یکی از ویژگی های بارز رسول گرامی اسلام بود. او هم خود، کار می کرد و هم دیگران را به کار و پاداش دنیایی و آخرتی آن ترغیب می فرمود. در روایتی آمده است که روزی رسول خدا با جمعی از اصحاب در محلی حضور داشتند. چشمان یاران پیامبر به جوانی نیرومند و زیبا اندام افتاد که در اول صبح به کار اشتغال داشت. به آن حضرت عرض کردند: یا رسول الله! اگر این جوان نیرومند، نیرو و انرژی خود را در راه خدا مصرف می کرد، چقدر شایستة مدح و تمجید بود! حضرت فرمود: این سخن را نگویید؛ یا این جوان برای تأمین معاش و بی نیازی از دیگران کار می کند، یا هدف او پذیرایی از پدر و مادر ناتوان خود است، و یا مقصود او سر و سامان دادن به خانواده و فرزندانش می باشد. در همة این حالات، انگیزة او مقدس و کار او در راه خداست.[2] آن حضرت با دست های مبارک کار می کرد. امام صادق7فرمود: رسول خدا سنگ ها را به دوش خود حمل می کرد و دیوار خانه اش را می ساخت.[3] ایشان به کاشتن درخت بسیار علاقه داشت و خود با دست های مبارک باغ احداث می کرد تا خود و دیگران از آن نفع ببرند. علی علیه السلام به سلمان فرمود: «ای اباعبدالله! باغی را که پیامبر با دستان خویش آن را ساخته و درخت هایش را کاشته است، برای فروش به مشتریان عرضه کن.» و سلمان، آن را به دوازده درهم فروخت.[4] آن حضرت در عرصة اجتماع نیز مانند یک کارگر با جدیت کار می کرد و عرق می ریخت. آن حضرت هنگام تأسیس «مسجد قبا»، اولین مسجد مسلمانان، همدوش دیگران کار می کرد و سنگ های کوچک و بزرگ را حمل می کرد؛ به طوری که آثار گرد و خاک سنگ ها کاملاً در بدن او نمایان بود. اگر شخصی از اصحاب پیش ایشان ...
حدیث کسا و آیه تطهیر ...
ازاحادیث مشهور میان عامه و خاصه حدیث کسا است . این حدیث در کتابهای شیعه و اهل سنت به طُرُق و اسانید مختلف آمده و خاستگاه پیدایش اصطلاحاتی چون اصحاب کسا ، آل عبا و ... شده است . اصل حدیث چنین است : روزی پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) ، حضرت امیر، فاطمۀ زهرا و امام حسن و امام حسین ( علیهم السلام ) ، در منزل حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) یا اُمَّ سَلَمِه گرد آمدند . پیامبر بالاپوشی بر سر خود و آن چهارتن افکند و چنین دعا کرد : خدایا! اینان اهل بیت و نزدیکان من هستند ، هر پلیدی را از ایشان بزدای و آنان را ( از هر عیب و گناه ) پاک گردان . پس از آن جبرئیل فرود آمد و آیۀ تطهیر ( آیۀ سی و سوم سورۀ احزاب ) را فرود آورد . برخی از دانشمندان شیعه دربارۀ أسناد حدیث کسا و اثبات اعتبار آن رسالههایی فراهم آوردهاند و نیز شرح هایی بر آن نوشتهاند . همچنین شماری از شاعران نامدار عرب و فارس ، مضمون حدیث کسا را به نظم درآوردهاند . داستان حدیث کساء از مشهورترین روایات شیعه و سنی است که از حدود هفتاد واندی طرق نقل شده است و بیشتر طرق آن ( حدود 40 طریق ) از اهل سنت و سی و چند مورد از طریق شیعه نقل شده است . برای دستیابی به اسناد این روایت معروف و جالب که در شأن نزول آیه 33 سوره احزاب وارد شده است به تفاسیر شیعه و سنی مراجعه کنید . مانند کتب المیزان علامه طباطبایی و در المنثور سید جلال الدین سیوطی و تفسیر کبیر فخر رازی و تفسیر آلوسی و ... مهم و قابل دقت این است که تمام روایات رسیده از اهل سنت در مورد اهل بیت علیهم السلام که از پیامبر(ص) نقل کرده اند اهل بیت( ع ) را تنها پیامبر( ص ) ، علی ، حسن ، حسین و فاطمه علیهم السلام معرفی می کنند و غیر از اینان را جزء اهل بیت نمی شمارند . بعضی از دشمنان اهل بیت ( ع ) مانند عکرمه و بعضی از مفسرین اهل سنت تلاش کرده اند که به سیاق آیات سوره احزاب که در مورد زنان پیامبر ( ص ) است ، زنان ایشان را هم جزء اهل بیت بدانند ولی از دو نکته اساسی غفلت کرده اند . الف : در متن خود روایات ، عضویت زنان پیامبر(ص) در اهل بیت نفی شده است . ب : داستان این آیه داستانی جدا از داستان آیات زنان پیامبر(ص) است و این قصه در منزل ام سلمه از زنان پیامبر(ص) در قضیه ای جدا رخ داده است و قهراً نمی توان از سیاق آن با آیات بعد و قبل استفاده جست . شواهدی دیگر از جمله این که تمام ضمایر آیات زنان پیامبر(ص) مؤنث است ولی ضمایر این آیه همه مذکر هستند . آیات زنان پیامبر( ص ) حالت تذکر و حتی سرزنش دارد ، در حالی که این آیه کمال مدح و ستایش را آورده است . حال یک سوال در مورد این حدیث مطرح می شود و آن اینکه حديث كساء چگونه مؤيد اين نكته است كه اهل البيت در آيه تطهير، علي ...
مدیریت خانواده در اسلام
چکیده «مدیریت خانواده» یعنی علم و هنر هماهنگی کوشش ها و مساعی اعضای خانواده و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین. اگر خانواده مهم ترین نهاد تأثیر گذار دررشد،تعادل و شکوفایی افراد جامعه باشد،توجه به این نهاد و بررسی راهکارهای مدیریت این نهاد می تواند اولویت اصلی اندیشه های بشر باشد. از سوی دیگر،فرهنگ غنی اسلامی مملو از آیات و روایاتی است که می توانند راهنمای بسیارخوبی برای ما در این خصوص باشد چنان که رعایت دستورات و توصیه های موجود در آن می تواند نوید بخش خانواده ای سالم و متعالی و انسان هایی رشد یافته و مؤمن باشد که شکوفایی و اعتلای جامعه اسلامی را تضمین می کنند.ازاین رو، مقاله یحاضر با هدف بررسی راهکارهای مدیریت خانواده در اسلام، با استفاده از منابع ارزشمند فرهنگ اسلامی به توضیح راهکارهای اسلامی مدیریت خانواده پرداخته است. در این خصوص، باتوجه به اجزاء اصلی فرایند مدیریت که در متون تخصصی بدان ها اشاره شده است، چارچوب مقاله ی حاضر نیز تحت عناوینی همچون «دوراندیشی و پیش گیری»، «برنامه ریزی»، «نظم و مقررات و کنترل» و «مسؤولیت ها و روابط» تنظیم شده است و بدان وسیله سعی در ارائه ی ساختاری برای مدیریت خانواده در اسلام داشته ایم.واژگان کلیدی: مدیریت، مدیریت خانواده، راه کار، اسلام. مقدمه امروزه در جهانی زندگی می کنیم که از آن با عناوین مختلفی همچون عصر تکنولوژی و اطلاعات یاد می کنند و این امر، پیچیدگی و گستره ی خیره کننده و گیج کننده آن را به ما گوشزد می کند. رشد و شتاب روزافزون روابط و مناسبات انسانی و اشتغالات و گرفتاری هایی که لحظه به لحظه برای انسان این دوران پدید می آید، او را نسبت به مسائل خود حیران و سرگردان و غافل کرده است. آدمیان برای مقابله با چنین اوضاعی و جهت کنترل و اداره سازمان های عریض و طویل و مراکز صنعتی و سیستم های پیچیده آنها دائماً در حال نظریه پردازی و اندیشه ورزی هستند. آنان با استفاده از شاخه های گوناگون علوم و معارف سعی در «مدیریت» چنین اوضاعی دارند.اگر سازمان ها و مؤسسات را از جمله ارکان اصلی جوامع امروزی بدانیم، به زعم برخی اندیشمندان، «مدیریت» مهم ترین عامل در تداوم حیات و استمرار موفقیت سازمان ها و مؤسسات است. اما، پرسش بنیادین «مدیریت چیست و چگونه است؟» دارای پاسخ های بسیاری بوده و بحث های متنوعی را در پی داشته است. شاید بتوان گفت که به تعداد نظریه پردازان و اندیشه وران در این حوزه،برای پرسش فوق پاسخ وجود دارد. بعضی صاحب نظران مدیریت را«هنرانجام امور به وسیله ی دیگران» توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان تأکید ورزیده اند. برخی نیز مدیریت را «علم ...
حدیث کسا چیست؟
از احادیث مشهور میان عامه و خاصه «حدیث کسا» است. این حدیث در کتابهای شیعه و اهل سنت به طُرُق و اسانید مختلف آمده و خاستگاه پیدایش اصطلاحاتی چون «اصحاب کسا»، «آل عبا» و ... شده است. اصل حدیث چنین است: روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ، حضرت امیر، فاطمۀ زهرا و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام)، در منزل حضرت فاطمه (سلام الله علیها) یا اُمَّسَلَمِه گرد آمدند. پیامبر بالاپوشی بر سر خود و آن چهارتن افکند و چنین دعا کرد: «خدایا! اینان اهل بیت و نزدیکان من هستند، هر پلیدی را از ایشان بزدای و آنان را (از هر عیب و گناه) پاک گردان.» پس از آن جبرئیل فرود آمد و آیۀ تطهیر (آیۀ سی و سوم سورۀ احزاب) را فرود آورد. برخی از دانشمندان شیعه دربارۀ أسناد حدیث کسا و اثبات اعتبار آن رسالههایی فراهم آوردهاند و نیز شرحهایی بر آن نوشتهاند. همچنین شماری از شاعران نامدار عرب و فارس، مضمون حدیث کسا را به نظم درآوردهاند.
ایمان به خدا تنها راه نجات بشریت
نویسنده: رزگار حمیدی تنها راه نجات بشریت ایمان است و بس. [نیچه] شاید بارها و بارها در مورد امید به خداوند صحبت به میان آمده است که اگر این مسئله را رعایت کنیم با پشتکار به هر چیزی که آرزوی آن را در سر داریم خواهیم رسید. خداوند به واسطه ی لطف و عنایتی که در حق انسان دارد اگر چشم امید به او داشته باشیم هیچ گاه ما را از درگاه خود ناامید نخواهد کرد. ناامیدی از بزرگترین گناهان است ناامیدی یعنی اینکه ما اینگونه فکر می کنیم که در این جهان هیچ پناهی و امیدی وجود ندارد. در حالی که اگر واقعاً به خداوند بزرگ ایمان داشته باشیم تنها فریادرس اوست. (ایاک نعبد و ایاک نستعین) را هیچ وقت در زندگی شخصی خود فراموش نکنید. خداوند بهترین دوست انسان است و شما نیز باید به این ایمان و اعتقاد داشته باشید خداوند انسان را دوست دارد و همانگونه او انسان را دوست دارد انسان نیز باید خدا را دوست داشته باشد و برای او احترام قائل باشد خداوند مهربانترین مهربانان است و از هر جوانمردی جوانمردتر است. خداوند خیلی والا و منزه تر از آن است که انسان از او قطع امید کند. شاید یکی از علت های که قطع امید خواهیم کرد مرتکب شدن به گناهان کوچک و بزرگ باشد. اما خداوند بزرگ به واسطه ی رحم و عطوفت خود در حق انسان توبه را برای او قرار داده است تا همیشه بتوان به سوی او بازگشت. با توبه کردن گناهانمان تبدیل به به خوبی خواهند شد. به جز خداوند چه کسی خواهد توانست بدی را به خوبی تبدیل کند؟ بنابراین راه برگشت همیشه وجود دارد و می توان به خداوند بزرگ همیشه چمش امید داشت اما باید مواظب بود که توبه ها و پیمان های خود را نشکنیم. بهتر از خداوند چه کسی می تواند باشد. کسی که لحظه به لحظه عنایت می کند و ما را از شرها و خطرها محفوظ می دارد. اگر شما یک قدم به طرف خداوند بردارید او قدم ها به طرف شما برمی دارد و چه کسی بهتر از او می تواند همدم و دوست ما باشد. خداوند از همان ابتدای خلقت جهان هستی، یک نظم و انضباط را به همه موجودات از یک پروتون گرفته تا کهکشان ها عطا فرموده است. این نظم همان نیروی بالقوه درون موجودات است که هر کدام در مسیری سیر می کنند. یعنی اگر شما یک دانه گندم را بکارید نیروی بالقوه دانه گندم، گندم شدن است نه ذرت شدن. نیروی بالقوه خورشید تابش و گرما و نور است و نیروی بالقوه زمین این است که در اختیار انسان باشد زمین را به مادر انسان تشبیه کرده اند زیرا به مانند مادر همه احتیاجات ما را برآورده می سازد. با توجه به اینکه فاعل اصلی در تمام هستی خداوند است و تنها به اراده اوست که همه این نظم و انضباط در این جهان هستی حکمفرماست.پس می توان نتیجه گرفت که این نظم و انضباط و این ...
ادامه ی شعر حدیث مطرب ومی(4)
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند جوانان سعادتمند،پند پیر دانا را حدیث ازمطرب و می گو،وراز دهر کمترجو که کس نگشود ونگشاید به حکمت این معما را غزل گفتی ودر سفتی،بیاوخوش بخوان حافظ که بر نظم تو افشاند فلک، عقد ثریا را معنی این سه بیت از شعر حافظ: نصیحت وپند و اندرز را گوش کن،که جوانانی که سعادتمند هستند وراه خوشبختی را می خواهند طی کنند،پند پیر دانا برایشان با ارزش است سخن از می و شراب ومطرب بگو،واز اسرار روزگار کمتر جستجو کن که کسی به اسرار خلقت وراز آفرینش پی نخواهد برد ای حافظ! اشعارت را در قالب غزل سرودی ومثل گردن بند مروارید ،به آن نظم و ترتیب دادی که آسمان ،به خاطر این ترتیبی که در اشعار تو وجود دارد ستاره ی پروین وستارگان را در نظم و ترتیب قرارداده است عقد:گردن بند،رشته ی مروارید سفتن:سوراخ کردن پروین:شش ستاره ی کوچک که آن را به گردن بند یا خوشه ی انگور تشبیه کرده اند فهیمه خراسانی
نکته های قرآنی در باره نظم و انضباط مقدمه مولف
نکته های قرآنی در باره نظم و انضباط مقدمه مولف آموزه های وحیانی قرآن حکیم ، احادیث پیامبر اعظم ص ، روایات ائمه اطهار ع و سیره و روش آن بزرگواران تایید می کند که نظم و انظباط نقش بسیار ارزشمند و حیاتی در رسیدن انسان به مقصود و مقصد و راهیابی بشر به کمال مطلوب دارد. علاوه ی براین ، ملل و اقوام گوناگون نیز بر اثر تجربه های عینی دریافته اند که اگر بخواهند در زندگی فردی و اجتماعی خویش موفق شوند و گوی سبقت را در عرصه ی علم و عمل از سایرین بربایند ، لازم است که زندگی خود را بر مبنای نظم دقیق و انظباط شدید قرار دهند . برهمین اساس است که در اکثر کشورهای توسعه یافته هم رواج این امر بخوبی مشاهده می شود. از سوی دیگر هریک از ما هم دیده ایم که وقتی نظم و انظباط را در کارهایمان رعایت می کنیم چقدر به موفقیت و ثمربخشی می رسیم و هنگامی که در کارهایمان نظم و انظباط وجود ندارد چه مشکلات طاقت فرسایی سر راهمان بوجود می آید و به همین جهت نمی توانیم به مقصد و مقصودی که داشته ایم برسیم. اکنون سئوال مهم و قابل تامل این است که با اینهمه دلیل و برهان چرا در زندگی شخصی و مناسبات اجتماعی اینهمه بی نظمی رایج است ؟! لحظه ای به اطرافمان بنگریم و ببینیم که در صد نظم و انظباط در کارهایمان چقدر است ؟ مثلا : -آیا هرروز سر ساعت معین ازخواب بیدار می شویم ؟ - هرروز به موقع و منظم سر کارمان حاضر می شویم ؟ -به قول و وعده هایی که می دهیم به موقع عمل می کنیم ؟ -وقتی در جلسه ای قرار است شرکت کنیم سر ساعت معین در آن جا حاضر می شویم ؟ -وقتی قرار است جلسه ای برگزار کنیم به موقع و بدون تاخیر برگزار می کنیم ؟ -در 24ساعت شبانه روز برای خودمان برنامه ی دقیق و منظم داریم ؟ -کارهای اداری خود را به موقع و بدون تاخیر انجام می دهیم ؟ -برای 5 یا 10 یا 20 سال آینده خود برنامه ریزی کرده ایم ؟ -فرزندانمان افراد منظم و وقت شناس هستند؟ -برای هر کار خود وقت مشخص تعیین کرده ایم و موفق شده ایم که هر کار را در زمان مناسب پیش بینی شده انجام دهیم ؟ و... اگر کسی بتواند به 70در صد این پرسشها پاسخ مثبت بدهد ودر پی آن باشد که با تلاش و کوشش هر روز بیش از روز پیش منظم و منضبط شود معلوم می شود که فرد منظمی است و در سایه ی این نظم و انضباطی که دارد می تواند به موفقیت برسد. اما اگر کسی چنین نمره ای نگرفت باید به هوش باشد و بداند که در عرصه کارهایش فاقد یکی از برنامه های مهم و موثر برای موفقیت است !! اگر مدیر اداره ای یا مسئول نهادی یا صاحب کارخانه ای نتواند در زندگی فردی خویش ؛ انسان منظمی باشد به یقین در عرصه ی مدیریت و حکمرانی خودش هم دچار ضعف و اختلال خواهد شد ، چنانکه گفته اند ...
معرفت نفس بهترین روش عرفانی
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بعد از ذكر این حدیثشریف میفرماید: «شیعه و سنی این حدیث را از پیامبراكرم صلی الله علیه و آله نقل كردهاند و این یك حدیث مشهور است.۳ تفسیرهای هفتگانه برای حدیث من عرف نفسه. برای این حدیثشریف، تفسیرهای گوناگونی گفته شده یا میتوان گفت، از جمله: 1- این حدیث در حقیقت اشاره به «برهان نظم» است، یعنی هركس شگفتیهای ساختمان روح و جسم خود را بداند و به اسرار و نظامات پیچیده و حیرتانگیز این اعجوبه خلقت پی برد، راهی به خدا به روی او گشوده میشود؛ زیرا این نظم عجیب و آفرینش شگفت انگیز نمیتواند از غیر مبدا عالم و قادری، سرچشمه گرفته باشد. بنابراین، شناختن خویشتن سبب معرفه الله است. 2- ممكن است این حدیث اشاره به «برهان وجوب و امكان» باشد، چرا كه اگر انسان دقت در وجود خویش كند میبیند وجودی است از هر نظر وابسته و غیر مستقل، علم و قدرت و توانایی و هوشیاری و سلامت و بالاخره تمام هستی او با شاخ و برگهایش، وجودی است غیر مستقل و نیازمند كه بدون اتكا به یك وجود مستقل و بینیاز، یك لحظه امكان ادامه بقاء او نیست. او به اصطلاح شبیه به معانی حرفیه است كه در ضمن جمله به كار میروند، و در واقع بدون وابستگی معانی اسمیه، مفهوم و معنی خود را بكلی از دست میدهند؛ (مثلا، هنگامی كه گفته میشود: «من از خانه به سوی مسجد رفتم» واژه «از» و «تا» بدون تكیه بر «خانه» و «مسجد»، هیچ مفهومی ندارد. بنابراین، معانی اسمیه است كه به معانی حرفیه مفهوم میبخشد.) و به این ترتیب هر كس خود را با این ویژگی بشناسد خدای خود را خواهد شناخت، چرا كه وجود وابسته بدون وجود مستقل غیر ممكن است. 3- حدیث میتواند اشاره به «برهان علت و معلول» باشد؛ برای این كه انسان هرگاه در وجود خویش كمی دقت كند میفهمد كه روح و جسم او معلول علت دیگری است كه او را در آن زمان و مكان خاص به وجود آورده، هنگامی كه به سراغ علت وجود خویش (فیالمثل پدر و مادر) میرود باز آنها را معلول علت دیگری میبیند، و هنگامی كه سلسله این علت و معلول را پیگیری میكند، به اینجا میرسد كه آنها نمیتوانند تا بی نهایت پیش بروند چرا كه تسلسل لازم میآید و بطلان تسلسل بر همه دانشمندان مسلم است.۴بنابراین، باید این سلسله بهجایی ختمشود كهعلت نخستین و بهتعبیر دیگر علهالعلل و واجبالوجوداست،هستیاش از درون ذاتش میجوشد و در هستیخود محتاج دیگری نیست. هنگامی كهانسان خودش را بااین وصف بشناسد به خدای خویش پی میبرد. 4- این حدیث میتواند اشاره به «برهان فطرت» باشد، یعنی هرگاه انسان به زوایای قلب خود و اعماق روح خود پی ببرد، ...
پاسخ به یک شبه در مورد آیه 3 سوره المائده
پاسخ: نزول آيه را در روز غدير بسيارى از اساتيد فن حديث و تاريخ مانند: طبرى، ابن مردويه، ابونعيم اصفهانى، خطيب بغدادى، ابوسعيد سجستانى، ابوالحسن المغازلى، ابوالقاسم الحاكم الحسكانى، ابن عساكر دمشقى، خطيب خوارزمى، ابنجوزى، شيخ الاسلام حموينى، ابن كثير شامى و ... كه عموما از اساتيد طراز اول حديث و تاريخ اهل تسنن مىباشند تصديق كردهاند هرگاه به نقل اين گروه روايات اهل بيت پيامبر(ص) ضميمه گردد، نزول آيه در روز عيد غدير قطعى مىشود. اما مسأله ترتيب و نظم آيات كه مشكلى در بسيارى از مباحث براى مفسران ايجاد كرده است چندان پيچيده نيست؛ زيرا ترتيب نزول سورهها و آيات قرآن با ترتيب فعلى آن كاملا مغايرت دارد مثلا سورههايى است كه در مدينه نازل گرديدهاند و قاعدتا بايد جاى آنها پس از سورههايى باشد كه در مكه نازل شدهاند و عكس آن نيز چنين است حتى برخى از آيات يك سوره درمكه و بعضى از آن درمدينه نازل گرديده است و چه بسا ميان نزول دو آيه از يك سوره سالها فاصله شده است. اگر ما شأن نزول آيات را به دقت بخوانيم و يا لااقل آنچه را كه بالاى سورههاى قرآن نوشته شده است ملاحظه كنيم از هر گونه توضيحى بىنياز مىشويم. سورههايى است كه آنها را سوره مدنى مىنامند ولى بعضى آيات آن درمكه نازل شده است مانند سوره انفال كه تمام آن مدنى است مگر از آيه 20 تا 26 كه در مكه نازل گرديده است و عكس آن نيز در قران فروان است مانند سوره شعراء و كهف و امثال اينها. بنابراين ترتيب و نظم آيات و روابط آنها هيچ گاه نمىتوان براى ما در برابر روايات و احاديث قطعى سند محكمى باشد و روش دانشمندان اسلام در تفسير قرآن نيز همين بوده است و اين موضوع شواهد بسيارى دارد. هرگز قرآن نظم تأليف بشرى را ندارد كه موضوعى را گرفته و تا آخر سوره آن را تعقيب كند؛ قرآن مجموعه آياتى است كه بر حسب حوادث و پيشامدهاى گوناگون و هدفهاى مختلف تدريجا از طرف خداوند فرستاده شده است چه بسا در يك سوره مقصدهاى مختلف و موضوعات گوناگون مورد بحث واقع شده است و به همين دليل نمىتوان قبل و بعد آيهاى را گواه محكم بر چيزى گرفت و روابط آنها را حفظ نمود گاهى تمام ايات يك سوره به صورت آياتى است كه مضامين آنها بسان حلقه زنجير به هم پيوسته وارد شدهاند و گاهى ابدا به هم مربوط نيستند. با توجه به اين مطلب مشكل بزرگى كه گاهى براى انسان پيش مىآيد حل مىشود و آن اين كه بسيارى از آيات در ميان سورهاى كوچكترين تناسبى با قبل و بعد خود ندارد (به عنوان نمونه به سوره بقره آيههاى 238 و 239 مراجعه فرمائيد ،اين دو آيه پيرامون نماز گفتگو مى كند، در صورتى كه آيات ماقبل و ما بعد آن مربوط به ...
بيش از 150 حديث از پيامبر ص در مورد نماز
بيش از 150 حديث از پيامبر ص در مورد نمازمعراج مؤمن الصلوة ، معراج المؤمن نماز، معراج مؤمن استکشف الاسرار، ج 2، ص .676 سرالصلوة ، ص 7، اعتقادات مجلسي ، ص 29 نماز نور مؤمن الصلوة نور المؤمن نماز نور مؤمن استشهاب الاخبار، ص .50 نهج الفصاحه ، ص 396 نشانه ايمان علم الايمان الصلوة علامت و نشانه ايمان نمازاست شهاب الاخبار، ص 59 نماز ستون دين الصلوة عماد دينکم نماز، پايه و ستون دين شماست . ( ميزان الحکمه ، ج 5، ص 370 ) پرچم اسلام علم الاسلام الصلاة نماز، پرچم اسلام است( کنز العمال ، ج 7، ص ,279 حديث 1887 ) نماز وسيله تقرب مؤمن ان الصلوة قربان المؤمن همانانماز خواندن وسيله نزديکي مؤمن به خداست ( کنز العمال ، حديث 18907 ) جايگاه نماز موضع الصلوة من الدين کموضع الرأس من الجسد جايگاه نماز در دين ، مانند جايگاه سر در بدن استکنز العمال ، ج 7، حديث 18972 کليد نماز الوضوء مفتاح الصلاة وضو کليد و وسيله افتتاح نماز است نهج الفصاحه ، حديث 1588 نماز در مکانهاي مقدس جعلت لي الارض مسجدا و طهورا همانا زمين براي من سجده گاه و پاک کننده قرار داده شده استوسائل الشيعه ، ج 3،ص 593 نماز کامل با پرداخت زکات لا تتم صلاة الا بزکوة نماز کسي کامل نمي شود مگر با پرداخت زکات بحار الانوار، ج ,96 ص 29 قرائت قرآن در نماز قراءة القران في الصلاة افضل من قراءة القران في غيرالصلاة قرائت قرآن در نماز افضل است از غير نماز ( مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 292 ) سوره حمد، عطيه الهي اعطاني الله - عز و جل - فاتحة الکتاب خداوند سوره حمد را به من عطا کرده است ( امالي شيخ صدوق ، ص 117 ) رکوع و سجود ناقص و لا صلاة لمن لا يتم رکوعها و سجودها نمازگزاري که رکوع و سجودش را ناقص انجام دهد، آن نمازش ، نماز نيست ( بحار الانوار، ج ,29 ص 198 ) طولاني کردن سجده و اذا اردت ان يحشرک الله معي فاطل السجود بين يدي الله الواحد القهار و اگر خواستي خداوند تو را با من محشورسازد، سجده در پيشگاه خداي يکتاي قهار را طولاني کن ( بحار الانوار، ج ,85 ص 164 ) مقدمه نماز و لکل شي ء انف و انف الصلاة التکبير براي هرچيزي مقدمه اي است و مقدمه نماز، تکبير است ( وسائل الشيعه ، ج 3، ص 16 ) تعليم سوره حمد منها ما روي عن النبي - صلي الله عليه واله - انه قال لجابر بن عبدالله الانصاري : يا جابر! الا اعلمک افضل سورة انزلهاالله في کتابه ؟ فقال له جابر بلي بابي انت و امي يا رسول الله ! علمنيها. قال :فعلمه "الحمد" ام الکتاب . ثم قال : يا جابر! الااخبرک عنها؟ قال : بلي ، بابي انت و امي يا رسول الله ! اخبرني . قال : هي شفاء من کل داء الا السام از پيامبر (ص )روايت شده که به جابر بن عبدالله انصاري فرمود: اي جابر، آيابرترين سوره اي راکه خدا در کتابش نازل فرموده به تو نياموزم ...
چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا(س)
احاديثی از حضرت فاطمه زهراء (س): 1. ره آورد خلوص در عبادت فرمود: کسی که عبادت خالص خود را به خداوند متعال تقدیم میکند (و فقط برای رضای او عمل میکند﴾ خداوند نیز بهترین مصلحت خود را بر او نازل میكند. تحف العقول ص۹۶۰ 2. مرگ محبان شهادت است فاطمه معصومه(س)، از دختر امام صادق (ع) روایتى نقل ميکند که سلسله سندش به حضرت فاطمه زهرا (س) مىرسد که آن حضرت مىفرماید: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: «آگاه باشید! هرکس با محبّت آل محمّد ازدنیا برود شهید از دنیا رفته است.» عوالم العلوم، ج ٢١، ص ٣٥٣ 3. دوستدار علی (ع﴾ سعادتمند است فرمود: همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد. شرح نهج البلاغه ج 2، ص 449 مجمع الزّوائد: ج 9، ص 132 4. معرفی خاندان پیامبر فرمود: ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان خداییم و جایگاه نيکیها، ما دلیلهای روشن خداییم و وارث پیامران الهی. (شرح نهج البلاغه ج 16 ، ص 211) 5. ثواب قرائت سورههای قرآن حدیث فرمود: تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده میشوند. (کنزالعمال ، ج 1 ، ص582) 6. بهترین و ارزشمندترین کسان قالَتْ (سلام الله عليها): خیارکم الینکم مناکبة و اکرمهم لنسائهم فرمود: بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرمتر و مهربانتر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند. (دلال الامامه ص76 و کنزالعمال ، ج 7، ص225) 7. خداوند در دنیا برای مؤمنین سه چیز پسندید فرمود: از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1- تلاوت قرآن 2- نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا . (وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295) 8. ره آوردهای اطاعت و امامت اهل بیت (ع﴾ فرمود: خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقهها قرار داده است. (بحار الانوار، ج 43، ص 158) 9. ره آوردههای ایمان و نماز قالَتْ (سلام الله عليها): فجعل الله الایمان تطهیرا لكم من الشرك ، و الصلاة تنزیها لكم عن الكبر فرمود: خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد ، و نماز را برای دوری از تکبر و خودخواهی. (احتجاج طبرسی،ج1،ص258) 10. امام مانند کعبه است از حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) روایت شده که رسول خدا فرمودند: امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آنکه (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید. (بحار الانوار ، ج 36 ، ص 353) 11. ره آوردهای جهاد و صبر: فرمود: خداوند جهاد را موجب عزت و هیبت اسلام، و صبر را ...
اصول حديث مصطلح حديث
پرسش مشهور ترین کتابهای که در باره علم ( مصطلح الحدیث) نوشته شده است را نام ببرید؟ پاسخ مشهور ترین کتبی که در باره علم (مصطلح الحدیث) نوشته شده از قرار زیر می باشد: کتاب ( المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی) نوشته: ابو محمد رامهرمزی رحمه الله متوفای سیصد و شصت هجری قمری كتاب (معرفة علوم الحديث) نوشته : ابوعبدالله حاکم نیشابوری رحمه الله متوفای چهارصد و پنج هجری قمری کتاب (المستخرج علی معرفة علوم الحدیث) نوشته : ابونعیم اصفهانی رحمه الله متوفای چهارصد و سی هجري قمری کتاب ( الكفاية في علم الرواية) نوشته : ابوبکر خطیب بغدادی رحمه الله متوفای چهار صد و شصت و سه هجری قمری