حدیث درمورد نظم

  • اهمیت نظم وچند خاطره از مرحوم امام(ره)

    ، حيوانات بطور غير ارادي وناخواسته ازيك نظم دقيق برخوردارهستند. حتي ميتوان ازنظم حاكم برحيوانات نظم راعملا درزندگي پياده كرد. همين دستاوردهايي كه ازحيوانات بوجود مي آيد،(رشد،حركت،بازدهي، مواد مصرفي،توليدات هرحيوان و....)دال برنظم ثابت وسيرثابت بروجوداين حيوانات است. 3- نظم وفطرت: نظم امري فطري درانسان است، فرق فطرت وغريزه اينست: چيزهايي كه اختصاص به انسان دارد، باتوجه به بعد مادي ومعنوي انسان، به آن فطرت ميگويند. وآنچه اختصاص به انسان دارد، غريزه نام دارد، زيرا بعد مادي تنها ميباشد وانسان دراين مورد باحيوان مشترك است. انسان ازنظرفطري هم نظم را بعنوان يك اصل ثابت ولازم پذيرفته است. 4- نظم روان: علاوه براين، نظم امري رواني است. اگراز نظر رواني، انسان دريك سيرونظم ثابن قرار گيرد، مثل همان نظمي كه دردستگاه گوارش حاكم است. ازنظر روحي نيز اگرانسان منظم باشد به محض اينكه زمان تغذيه ي روحي اوميشودوبه تاخير افتد اغنا نميشود. اگر روح سالم باشد، احساس خلاء ميكند. چنانكه جسم گرسنه، هنگام نيازاعلام گرسنگي مي كند، روح گرسنه نيزتظاهراتي دارد كه بايد درموقع گرسنگي او را تغذيه كرد. گاهي تغذيه روح در ارتباط باخداست، گاه پس ازمدتها دوري ازپدر ومادر، به محبت آنها نيازمند است وگاه درشدايد سختيهابه تسكين وتسلي محتاج است. روح سالم دراين زمانهااعلام نياز مي كند. 5- نظم واجتماع: نظم امري اجتماعي هم هست، اگر جامعه اي نظم حاكم نباشد، نظام جامعه برهم ميخورد، بي نظمي ثمرات خوبي براي هيچ يك ازافراد دربرنخواهد داشت. مشخص است كه نظم حاكم براجتماع را افراد منظم جامعه وقانون بوجود مي آورند. امام خميني(ره) درمدت زندگي پربركت خودهمواره نظم وبرنامه ريزي راسرلوحه كارهاي شخصي وغير شخصي قرار ميداند. به طوري كه اطرافيان دقيقا نظم وترتيب را درزندگي ايشان درك ميكردند، زيرا نظم يكي ازاساسي ترين برنامه هاي انسان متعهد درارتباط برقراركردنبا خالق است. به قول خود امام(ره) كه ميفرمودند: ((اگر درندگي مان، دررفتاروحركتمان نظم بدهيم، فكرمان هم بالطبع نظم ميگيرد، وقتي فكر نظم گرفت وانسان درزندگي نظم داشت، يقينا ازآن نظم فكري كامل الهي برخوردار   خواهدشد، دراينصورت لغزشها واشتباهات كمترميشود وانسان درمرحله اي قرار ميگيرد كه جز براي پياده كردن اوامر الهي ورضايت او به چيز ديگري نظر نخواهدكرد)). دراين رابطه ميبينيم كه كلام امام رهنمون ما درمورد نظم است. چنانكه فرمايشي ازمولاي متقيان علي(ع) به مارسيده كه، شما رابه تقواي الهي ونظم دركارهايتان توصيه مي كنم، با كمي فكر وتامل مي بينيم كه برنامه ريزي جهت امورات ديني هم بدن نظم ميسر نيست ...



  • نظم در کارها

    حتماً در مورد نظم خیلی شنیده و خوانده اید و می دانید تا آنجا اهمیت دارد که بزرگ مرد تاریخ امیرمومنان در آخرین لحظات عمر خود ما را به تقوا و نظم در کارها سفارش  کردند  و این اهمیت نظم را می رساند که برابری با تقوا می کند . نظم فقط مرتب کردن سر و وضع  خودمان و کمد و نظافت خانه و..... نیست بلکه در ابعاد بزرگتری هم معنا می دهد و همه امور را در بر می گیرد . بعنوان مثال دیروز که پشت چراغ قرمز بودم یک زوج جوان را دیدم که خانم کفش های  10 سانتی در خیابان پوشیده بود و آقای نگون بخت هم دست او  را گرفته و هم کیف ایشان را حمل می کرد تا مبادا بار اضافه باعث زمین خوردن خانم شود. جلوتر که رفتند دیدم با چه بدبختی از جدول  رد شدند و این همه مشقت را نفهمیدم چرا باید تحمل کنند.  من جمله ای دارم برای خودم که « اگر صد سال عمر کنم نمی توانم مثل او  فکر کنم » اینجا مصداق پیدا می کرد. منظورم همین بی نظمی هاست یعنی اینکه بدانیم دقیقا کجا باید چه لباسی بپوشیم و با چه هیبتی ظاهر شویم گاهی در محل کارم  یا خیابان به افرادی بر می خورم که از آرایشی استفاده کرده اند که اگر لباس عروس هم به آن اضافه کنند هیچ چیز از یک عروس خانم کم ندارند . و یا از افرادی که از عطر های تند و زیادی در محل کار یا محل آموزشی  استفاده می کنند . این نوع آرایش و آراستگی مناسب محل  کار و آموزش نیست و نوعی بی نظمی محسوب می شود  .  حتی برعکس  هم همین مصداق را دارد یعنی در مجالسی افرادی با لباس محل کار تشریف می آورند که آن هم خوب نیست .  بعضی ها ظاهری آشفته دارند که آن هم نوعی بی نظمی است . اینکه دقیقا بدانیم چی کجا بپوشیم نوعی نظم است به طوری که هر کس ما را بیند از لیاس ما  دقیقا بداند  کجامی رویم و از کجا آمده ایم . درست پشت همین چراغ صدای آمبولانسی  نظرم را جلب کرد ، بقدری ماشین ها نامنظم بودند که نمی توانستند کنار بروند  از شیشه آمبولانس دیدم دو نفر به شدت دارند روی مریض کار می کنند و راننده هم مضطرب بود و این نشان می داد  مریض بدحال است و گاهی عمر یک انسان به یک لحظه به موقع رسیدن است .  در حالی که به ماشین ها نگاه می کردم و قلبم داشت رشته رشته می شد و نمی توانستم کاری بکنم و فکر میکردم آیا این فرد پیر است یا  جوان کودک یا بزرگ و روشنی چراغ یک خانواده که حالا در بی نظمی های ما گیر کرده است . نکته جالب تر اینکه وقتی چراغ سبز شد مسافر ماشین جلویی آمبولانس تازه یادش افتاده بود پیاده شود و به راننده پول بده . گفتم خدایا نه شاید همین یک لحظه !! ایکاش نظم همچون تقوادرتمامی ابعاد زندگی ما بسط پیدا کند  .

  • برق کاخ سفید قطع شد

      مقام های امنیتی واشنگتن در حال تحقیق بر روی رویداد قطع برق روز سه شنبه هستند که کاخ سفید و بخش هایی از مرکز شهر واشنگتن را در بر گرفت.  به گزارش ایرنا به نقل از پایگاه اینترنتی روزنامه «واشنگتن پست» ، مقام های امنیتی واشنگتن گفته اند که ظاهرا' وقوع انفجار در یک تاسیسات برق در جنوب «مریلند» موجب شوک ناگهانی فشار و قطع برق در بخش هایی از واشنگتن شده است.«کریس گلدارت» مدیر آژانس امنیت و مدیریت فوق العاده واشنگتن دی.سی گفت که این منطقه روز سه شنبه قطع گسترده برق را تجربه کرده که بسیاری از ساختمان های مرکز شهر را در خاموشی فرو برده است.وی افزود: مراکز دارای مرکز عملیات حیاتی از جمله کاخ سفید و وزارت امور خارجه ، فعالیت تاسیسات خود را به سامانه های برق پشتیبان منتقل کردند.چندین ایستگاه مترو نیز حدود ساعت 1 و 30 دقیقه بعدازظهر سه شنبه با برق پشتیبان به فعالیت خود ادامه دادند. به نقل از تابناک

  • حدیث در مورد قناعت

         امام على عليه‏السلام : اَطيَبُ العَيشِ القَناعَةُ؛ خوش‏ترين زندگى، زندگى با قناعت است. غررالحكم، ح 2918 امام على عليه‏السلام : مَنِ اقتَصَرَ عَلى بُلغَةِ الكَفافِ فَقَدِ انتَظَمَ الراحَةَ وَ تَبَوَّأَ خَفضَ الدَّعَةِ؛ هر كس به مقدار كفايت، قناعت كند، آسايش مى‏يابد و براى خويش زمينه گشايش فراهم مى‏كند. نهج البلاغه، حكمت 377 امام على عليه‏السلام : مِن شَرَفِ الهِمَّةِ لُزومِ القِناعَةِ؛پايبندى به قناعت، از والايى همّت است. غررالحكم، ج6، ص44، ح9435 امام صادق عليه‏السلام : حُرِمَ الحَريصُ خَصلَتَينِ وَلَزِمَتهُ خَصلَتانِ: حُرِمَ القَناعَةَ فَافتَقَدَ الرّاحَةَ وَحُرِمَ الرِّضا فَافتَقَدَ اليَقينَ؛حريص از دو خصلت محروم شده و در نتيجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و در نتيجه آسايش را از دست داده است، از راضى بودن محروم است و در نتيجه يقين را از دست داده است. غررالحكم، ج3، ص330، ح4634  امام على عليه‏السلام : امام على عليه السلام :اِنتَقِم مِنَ الحِرصِ بِالقَناعَةِ كَما تَنتَقِمُ مِنَ العَدُوِّ بِالقِصاصِ؛از حرص، با قناعت انتقام بگير، چنان كه با قصاص از دشمن انتقام مى گيرى. كافى، ج2، ص138، ح3  امام على عليه‏السلام : لَو لاخَمسُ خِصالٍ لَصارَ النّاسُ كُلُّهُم صالِحينَ: أوَّلُهَا القَناعَةُ بِالجَهلِ، الحِرصُ عَلَى الدُّنيا، وَالشُّحُّ بِالفَضلِ، وَالرِّياءُ فِى العَمَلِ وَالعجابُ بِالرَّىِ؛اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى. غررالحكم، ج2، ص451، ح3260 امام صادق عليه‏السلام : اِنَّ صاحِبَ الدّينِ فَكَّرَ فَـعَـلَـتْهُ السَّكينَةُ وَ اسْتَـكانَ فَـتَواضَعَ وَ قَنِعَ فَاسْتَغْنى وَ رَضىَ بِما اُعْطىَ وَ انْفَرَدَ فَكُفىَ الاِْخْوانَ وَ رَفَضَ الشَّهَواتِ فَصارَ حُرّا وَ خَلَعَ الدُّنْيا فَتَحامَى الشُّرورَ وَ اطَّرَحَ الْحَسَدَ فَظَهَرتِ الْمَحَبَّةُ وَ لَمْ يُخِفِ النّاسَ فَـلَـمْ يَخَفْهُمْ وَ لَمْ يُذْنِبْ اِلَيْهِمْ فَسَلِمَ مِنْهُمْ وَ سَخَتْ نَفْسُهُ عَنْ كُلِّ شَى‏ءٍ ففازَ وَ اسْتَكْمَلَ الْفَضْلَ وَ اَبْصَرَ العافيَةَ فَاَمِنَ النَّدامَةَ؛ آدم دين‏دار چون مى‏انديشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مى‏كند متواضع است. چون قناعت مى‏كند، بى‏نياز است. به آنچه داده شده خشنود است. چون تنهايى را برگزيده از دوستان بى‏نياز است. چون هوا و هوس را رها كرده آزاد است. چون دنيا را فرو گذارده از بدى‏ها و گزندهاى آن در امان است. چون حسادت را دور افكنده محبتش آشكار ...

  • حدیث درباره شهادت

    5. در ردیف شهیدان  قال السّجاد علیه السلام : حمدا نسعدبه فی السّعداء من اولیائه و نصیر به فی نظم الشّهداء بسیوف اعدائه. حضرت امام سجاد علیه السلام فرمود : سپاس خدای را، سپاسی که بدان در زمره اولیاء نیکبختی قرار گیریم و بواسطه آن در ردیف شهیدان با  شمشیر دشمنانش در آئیم. صحیفه سجّادیه، ج41، دعاء1 6. شهادت طلبی قال رسول الله صلی الله علیه و آله : من طلب الشّهاده صادقا اعطیها و لولم تصبه. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : هر کس از روی صدق شهادت را طلب کند، خداوند به او ((ثواب)) آن را عطا خواهد کرد، هر چند به شهادت  نرسد. کنز المعال، ج4، ص421، حدیث11210 7. تبریک به شهیدان قال امیر المومنین علیه السلام : انّ الله کتب القتل علی قوم و الموت علی آخرین و کلّ آتیه منیّته کما کتب الله له فطوبی للمجاهدین فی  سبیل الله و المقتولین فی طاعته. حضرت امام علی علیه السلام فرمود : خداوند برای گروهی کشته شدن و برای گروهی دیگر مرگ را مقرّر نموده و هر کدام به اجل معین خود  آنسان که او مقدّر کرده است می رسند، پس خوشا به حال مجاهدان راه خدا و کشتگان راه اطاعت او. نهج السعاده، ج2، ص107 8. خون شهید انّ علیّ ابن الحسین علیه السلام کان یقول : قال رسول الله صلی الله علیه و آله :ما من قطره احبّ الی الله عزّوجلّ من قطره دمٍ فی سبیل الله.امام زین العابدین علیه السلام پیوسته از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود:هیچ قطره ای در نزد خداوند دوست داشتنی تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود نیست.وسائل الشیعه، ج11، ص8، حدیث11  9. شهید درد جراحت را احساس نمی کند قال رسول الله صلی الله علیه و آله : الشّهید لایجد الم القتل الّا کما یجد احدکم مسّ القرصه. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : شهید درد کشته شدن را احساس نمی کند، مگر در حدّی که یکی از شما پوست دست خود را بین دو  انگشت فشار دهد. کنز المعال، ج4، ص398، حدیث11103 10. آمرزش گناهان شهید قال رسول الله صلی الله علیه و آله : للشّهید سبع خصال من الله اوّل قطره من دمه مغفور له کلّ ذنب. حضرت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : به شهید هفت امتیاز از طرف خداوند عطا می شود، اولین آنها بخشیدن تمام گناهان اوست بواسطه اولین  قطره خونش. وسائل الشیعه، ج11، ص9، حدیث20 11. شهادت، کفّاره گناهان قال الباقر علیه السلام : اوّل قطره من دم الشّهید کفّاره لذنوبه الّا الدَّین فانّ کفّارته قضاءه. امام باقر علیه السلام فرمود : اولین قطره خون شهید کفاره گناهان اوست مگر بدهیها، که کفاره آن ادای آن است. وسائل الشیعه، ج13، ص85، حدیث5 12. موجب آمرزش گناهان قال الصادق علیه السلام : من قتل فی سبیل الله، لم یعرّفه الله شیئاً ...

  • چهل حدیث امام علی

      چهل حديث اخلاقي از حضرت علي عليه السلام :     1- خير پنهانى و كتمان گرفتارى مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزايا وَ كِتْمانُ الْمَصائِبِ. از گنجهاى بهشت; نيكى كردن و پنهان نمودن كار[نيك] و صبر بر مصيبتها و نهان كردن گرفتاريها (يعنى عدم شكايت از آنها) است.   2- ويژگى هاى زاهد أَلزّاهِدُ فِى الدُّنْيا مَنْ لَمْ يَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ يَشْغَلِ الْحَلالُ شُكْرَهُ. زاهد در دنيا كسى است كه حرام بر صبرش غلبه نكند، و حلال از شكرش باز ندارد.   3- تعادل در جذب و طرد افراد « أَحْبِبْ حَبيبَكَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ يَعْصِيَكَ يَوْمًا ما. وَ أَبْغِضْ بَغيضَكَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ يَكُونَ حَبيبَكَ يَوْمًا ما.» با دوستت آرام بيا، بسا كه روزى دشمنت شود، و با دشمنت آرام بيا، بسا كه روزى دوستت شود. 4- بهاى هر كس قيمَةُ كُلِّ امْرِء ما يُحْسِنُ. ارزش هر كسى آن چيزى است كه نيكو انجام دهد.  

  • ای که دستت میرسد کاری بکن !!!!!!!!!!!!!

    خلاصه نکات ۶ درس اول مبانی فهم حدیث (درس ششم صبح روز شنبه اضافه خواهد شد!) درس اول: تعریف و کاربرد تعریف  فقه الحدیث: فقه درلغت به معنای فهم عمیق و دقیق است و حدیث در اصطلاح به سخن و رفتار و تقریر معصوم(ع) گفته می شود و منور از این ترکیب ، فهم درست و ژرف ازگفتار و کردار معصومان(ع) است ابن ادریس حلی نخستین کسی است که از ترکیب فقه الحدیث در کتاب فقهی خود السرائر به کار برده است شیخ آقا بزرگ درایه الحدیث و فقه الحدیث را همسان نگرفته و آن دو را به علاوه علم رجال ،سه علم در عرض هم دانسته است.او فقه الحدیث را نزدیک به شرح الحدیث یکسان و نزدیک می بیند و کتابهای مربوط به فقه الحدیث را تحت عنوان شرح الحدیث آورده است. تعریف برگزیده: دانشی که به بررسی متن حدیث می پردازد و با ارائه مبانی و سیر منطقی فهم آن ما را به مقصود اصلی گوینده حدیث نزدیک می گرداند جایگاه فقه الحدیث: دانشهای حدیثی در یک دسته بندی کلی به دانشهای مربوط به رجال و سند و علوم مرتبط با متن و محتوای آن تقسیم می شود.که دسته سوم به هر دو بخش وابسته است. دسته اول مشکلات مربوط به اسناد راویات در علم رجال ساماندهی شده است.دسته دوم به فهم و محتوا و مضمون حدیث یاری می رساند که فقه الحدیث نام دارد.دسته سوم بیشتر به مسائل برونی و جانبی حدیث سروکار دارد مثل مصطلح الحدیث و نقد حدیث و تاریخ و... حاکم نیشابوری می گوید: شناخت فقه الحدیث ثمره علوم حدیث است و شریعت بدان استوار ارتباط فقه الحدیث با دیگر دانشها: این علم با علومی مانند: اصول فقه / ادب/ لغت / کلام / زبان شناسی/ معنا شناسی ارتباط دارد. ادبیات عرب و اصول فقه تاثیر زیادی در شکل گیری و حل مسائل فقه الحدیث دارد. این سه علم در هدف که رسیدن به معنای متون دینی است مشترک اند ضرورت فقه الحدیث: حدیث مادر علوم اسلامی است. اگر حدیث فهمیده نشود مانند این است که خوانده شده اما مورد استفاده قرار نگرفته است. ائمه هدی در کلامشان مکرر ما را به فهم مراد احادیث و تعارضهای کلامشان و ژرف نگری در سخنانشان سفارش کرده اند درس دوم:تعریف و کاربرد(2) کاربرد و ثمره های فقه الحدیث روایات معصومین(ع) در بر گیرنده زرف ترین معارف هستی شناسی از خدا تا انسان و از دنیا تا معاد است و استفاده از آن در گرو آشنایی با زبان امامان(ع)است چند کاربرد خاص: 1-تصدیق و شناخت: مهمترین فایده فهم حدیث تعالی درجه ایمان است. انسان با درک درست و عمیق از روایات به معنای آنان پی می برد و توان تصدیق و تایید را می یابد و معرفت و ایمان خود را افزایش می دهد. 2-فهم قوت و ضعف حدیث: حدیث صحیح نزد قدما (صاحبان کتب اربعه) و متاخرین(ابن طاووس و علامه حلی و..) متفاوت است.آنان به صرف صحت سند به ...

  • درمورد کانی ها

                                          (معرفي كاني ها)                                   تهیه و تنظیم از : حسین صفا هر كاني متشكل از عنصرها ويا گروه عنصرهايي است كه در طبيعت بهم پيوسته و جامدي متبلور و غير عالي را تشكيل داده اند هر ماده متبلور داراي ساختاري دروني مشخصي است كه در آن اتم ها به نسبت هاي معين وجود دارد و طبق الگوي هندسي منظمي در كنار هم قرار گرفته اند اين نظم اتمي يكي از بارز ترين خصوصيات كاني ها محسوب ميشود ودر تمام قسمتهاي آن بطور يكنواخت وجود دارد و اگر تبلور در شرايط ايده آل صورت گرفته باشد حاصل آن پديدار شدن سطوح بلورين كامل خواهد بود مثلا ممكن است رطوبت موجود در هوا انجماد حاصل كند و مبدل به بلور هاي يخ مي شود شكل ظاهري بلور هاي يخ نحوي انتظام اتم هاي اكسيژن و هيدروژن را در كنار هم نشان مي دهد بلور ها از لحاظ اندازه وشكل متفاوت اند همگي از قوانين تقارن معيني تبعيت مي كنند . يكي از مشخصات بسيار بارز بلور ها ، ثابت بودن اندازه زواياي بين سطوح آن ها است . زواياي ميان سطوح مشخص در يك كاني خاص هميشه مقداري ثابت است وربطي به بزرگي وكوچكي اندازه ي بلور ندارد . اندازه گيري هاي مكرر و دقيق در زواياي بين سطوح بلور ها با ر ها نشان داده است كه ممكن است بلورهاي يك ماده به شكل هاي ظاهري تفاوتي ديده شود ، اما زواياي بين سطوح خاص از آن ماده همواره مقداري ثابت است بيشتر كاني هايي كه از يك ماده ي مذاب(يا ماگما) مشا" مي گيرند، در دماي بالاتر از درجه ي جوش آب متبلور مي شوند. بنابر اين ،مشاهده ي مستقيم رشد بلور در آن ها متشكل است .وقتي بلور در محيطي غير محدود رشد داده شود ، داراي سطوح طبيعي و شكل هندسي كامل مي شود شكل يك بلور در واقع انعكاس از ساختمان دروني آني است و مي توان به كمك آن كاني هاي زيادي را شناسا يي كرد اما بايد به خاطرداشت كه ممكن است دو ياچند بلور از لحاظ ساختمان دروني شكل بلور مشابه باشند از جمله كاني هاي معمولي كه شكل بلور در آن ها وسيله تشخيص خوبي است مي توان به كوارتز ، هاليت ، گرونا (گارنت) ، فلوئوريت ، پيريت ، گالن ، آمفيول و پيروكسن اشاره كرد.سختي هر بلور كه مقياس از ميزان مقاومت آن در برابر سايش و خراشيدگي است ، يكي ديگر از خواص آن است و به ساختمان دروني و قدرت پيوند هاي بين اتمي مربوط مي شود اين خاصيت نسبي از جمله نخستين خاصيت هاي است كه مي توان كاني هاي ناشناس در روي زمين را به كمك آن شناسايي كرد. رنگ يكي از مشخص ترين خواص كاني است و در مورد كاني هاي مثل گالن (خاكستري سربي ) آزدريت (آبي لاجوردي ) و اوليوين (سبز زيتوني ) ، بسيار مشخص كننده است . ساير كاني ها بسته به وجود ناخالصي ميانبار تفاوت ...

  • تحقیق درباره قرآن / روایت حدیث

    4 . قرآن   (1)رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):ان البيت اذا كثر فيه تلاوة القرآن كثر خيره واتسع اهله واضاء لاهل السماء كما تضى ء نجوم السماء لاهل الدنياخانه اى كه در آن قرآن فراوان خوانده شود، خير آن بسيار گردد و به اهل آن وسعت داده شود و براى آسمانيان بدرخشد چنان كه ستارگان آسمان براى زمينيان مى درخشند. كافى 2/610/1.     (2)رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):الا من تعلم القرآن وعمله وعمل بما فيه فاءنا له سائق الى الجنة ودليل الى الجنة ؛بدانيد هر كس قرآن را بياموزد و به ديگران آموزش دهد و به آنچه در قرآن است عمل كند، من جلودار و راهنماى او به سوى بهشت هستم . كنزالعمال 1/531/2375.   (3)رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):يا بنى لاتغفل عن قراءة القرآن فان القرآن يحيى القلب وينهى عن الفحشاء والمنكر والبغى ؛فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش ، زيرا كه قرآن دل را زنده مى كند و از فحشاء و زشتى و ستم باز مى دارد. كنزالعمال 2/291/4033.     (4)رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):ان اردتم عيش السعداء وموت الشهداء والنجاة يوم الحسرة والظل يوم الحرور والهدى يوم الضلالة فادرسوا القرآن فانه كلام الرحمان و حرز من الشيطان و رجحان فى الميزان ؛اگر زندگى سعادتمندان ، مرگ شهيدان ، نجات روز حسرت (قيامت )، سايه روز سوزان و هدايت در روز گمراهى را مى خواهيد، قرآن را ياد بگيريد كه آن سخن خداى مهربان است و سپرى است در مقابل شيطان و سنگينى در ترازوى اعمال . جامع الاخبار ص 41.     (5)رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):اصدق القول وابلغ الموعظة واحسن القصص كتاب الله ؛راست ترين سخن ، رساترين پند و زيباترين حكايت ، كتاب خدا (قرآن ) است . بحارالانوار 77/116/8.     (6)رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):من قراء القرآن ابتغاء وجه الله وتفقها فى الدين كان له من الثواب مثل جميع ما اعطى الملائكة والانبياء والمرسلون .هر كس براى كسب رضايت خدا و آگاهى در دين قرآن بياموزد، ثوابى مانند همه آنچه كه به فرشتگان و پيامبران و رسولان داده شده ، براى اوست . وسائل الشيعه 6/183/7683.     (7)امام على (عليه السلام):عليكم بكتاب الله ... من عمل به سبق ؛بر شما باد رجوع به كتاب خدا (قرآن )... كسى كه به آن عمل كند از همه پيشى مى گيرد. نهج البلاغه خطبه 155.     (8)امام على (عليه السلام):الا ان فيه ماياءتى والحديث عن الماضى ودواء دائكم ونظم ما بينكم ؛آگاه باشيد كه دانش آينده ، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است . نهج البلاغه خطبه 157.     (9)امام على (عليه السلام):ان القرآن ظاهره انيق وباطنه عميق لاتفنى عجائبه و لا تنقضى غرائبه ولاتكشف الظلمات الا به ؛براستى كه قرآن ظارهش زيباست و باطنش ...