جنبش باهاوس
مکتب باهاوس
کارگاه های باهاوس نخست در سال 1906 با عنوان مدرسه هنرها و صنایع دستی وایمار، توسط معماری هلندی به نام هنری وان دولده تأسیس شد. او نماینده برجسته هنر نوین بود و در برنامه آموزشی اش بر صنعت گری در کنار خلاقیت و آزمایشگری آزاد تأکید می کرد. وی با آغاز جنگ جهانی اول یک معمار جوان آلمانی به نام والتر گروپیوس را جانشین خود کرد. او مدیریت این مدرسه را پذیرفت و بخش های مختلف مدرسه اصلی را با نام جدید باهاوس از نو سازمان داد. در اینجا لازم است دو جنبه از شهرت این مدرسه مورد بررسی قرار گیرد : اول اینکه ادعا می شود روش آموزش در آنجا منحصرا متناسب با طراحی صنعتی تحول یافته است. دوم اینکه این موسسه را مهد طراحی صنعتی مدرن می دانند. در سالهای اولیه تاسیس مدرسه باوهاوس، هدف اصلی، یکپارچه کردن هنر و حرفه بود. اولین مرحله ساختار آموزشی، دوره ابتدایی بود که یوهانس ایتن آن را بنا نهاد. سپری کردن این دوره برای تمام هنرجویان اجباری بود. در این دوره، یادگیری حالت عملی داشت. در حین کارعملی، شکل، رنگ، ماده و بافت بر پایه مطالعات نظری بررسی و ترکیب می شدند. پس از آن نوبت آموزش در کارگاه فرا می رسید که شامل دو رشته دروس هنری و حرفه ای می شد و از سال 1924 رشته معماری نیز به آن افزوده شد. در این دوره برای تدریس کارهای تخصصی، همان شیوه دوره ابتدایی به کار گرفته می شد. در برنامه های این مدرسه بر تحقیق برای پیدا کردن راه حل های پاره ای از مسائل مانند مسکن و شهر سازی و تولید انبوه با کیفیت بالا و سودمند که از نیازهای حیاتی آلمان فقر زده آن زمان بود تأکید می شد. گروپیوس برخی از بهترین و خلاق ترین مغزهای متفکر آن زمان از جمله پل کله، ایتن،کاندینسکی،موهولی ناگی، جوزف آلبرز را به خدمت گرفت. همچنین برخی اساتید جنبش های برجسته آوانگارد برای تدریس مدرسه دعوت می کرد.در زمان ایتن به نگرش متافیزیکی ( انتزاعی ) اهمیت می دادند و بر تجربه به مثابه ابزاری برای خودیابی تاکید می کردند. پس از کناره گیری ایتن در سال 1923، لازلو موهولی - ناگی و یوزف آلبرس، مدریت دوره ابتدایی را به عهده گرفتند. آنها بر عینیت فنی و اقتصاد، و به دست آوردن حداکثر نتیجه با حداقل تلاش، تاکید می ورزیدند که بار دیگر به اشکال هندسی و انتزاعی منجر شد که ریشه در یک نظریه ایدئالیست افلاطونی داشت. گروپیوس در سال 1923 ایده " هنر و تکنولوژی به عنوان یک واحد نو" را تبلیغ می کرد. منظور واقعی از این ایده 1926 در رساله ای تحت عنوان " اصول تولیدی باوهاوس" چنین خلاصه شده بود : کارگاه های باوهاوس اساسا آزمایشگاه هایی هستند که در آنها نمونه هایی از محصولاتی که برای تولید انبوه و زمان ما مناسب هستند، ...
مدرسه ی باهوس
مدرسه باهاوسباوهاوس (آلمانی: Bauhaus، به معنی خانه معماری) نام یک مدرسهٔ معماری و هنرهای کاربردی در آلمان بود که از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ به پرورش هنرمندان پرداخت و نقش مهمی در برقراری پیوند میان طرح و فن ایفا کرد. آموزههای آن پیش و پس از انحلال به عنوان نماد مدرنیته شناخته شد و در سالهای بعد نیز پیروانی داشت. این آموزهها جنبش هنریای با همین نام به وجود آورد که از جریانات مهم و تأثیرگذار قرن بیستم محسوب میشود.مدرسه باوهاوس در سه شهر آلمان، در سه دوره زمانی (وایمار از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۵، دسائو از ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۲ و برلین از ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۳) و تحت مدیریت سه معمار (والتر گروپیوس از ۱۹۱۹ تا ۱۰۲۷، هانس مه یر از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۰ و لودویگ میس ون دروهه از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳) به فعالیت پرداخت.تاریخچه مدرسهوالتر گروپیوس در سال ۱۹۱۹ با ادغام آکادمی هنرهای زیبا و مدرسه هنرها و پیشهها، مدرسه باوهاوس را در وایمار بنیان نهاد. او در نخستین بیانیه خود، نظر ویلیام ماریس درباره تعالی صنایع دستی را با فکر وحدت همهٔ هنرها (با رعایت تقدم معماری) درآمیخت و مرزبندی میان جنبههای تزیینی و کاربردی در هنرها را مردود شمرد. او چندی بعد در سال ۱۹۲۳ اهمیت طراح-صنعتگر در تولید صنعتی کلان را مورد تاکید قرار داد، که به عنوان اصل عمده آموزه باوهاوس دانسته شد. پس از آن کارگاههای باوهاوس به صورت آزمایشگاههای ساخت پیش نمونه برای تولید ماشینی درآمدند و بسیاری از فرآوردههای این کارگاهها (به خصوص میز و صندلی، منسوجات و لوازم چراغ برقی) با موافقت صاحبان صنایع در خط تولید کارخانهای قرار گرفتند. سبک فرآوردههای باوهاوس خصلت هندسی و ساده داشت و به سبب صرفهجویی در وسایل و مطالعه در کیفیت مواد از پالودگی خط و شکل برخوردار بود.با طراحی تعدادی ساختمان تازه در دسائو (که نتیجه کار گروهی گروپیوس، معلمان و شاگردان بود) باوهاوس از وایمار به مکان جدید انتقال یافت. پس از این تغییر مکان، تأثیر باوهاوس در معماری و هنرهای کاربردی اروپا رخ نمود و تا پایان جنگ دوم نیز پایدار ماند.در سال ۱۹۳۲ میس ون باوهاوس را به برلین انتقال داد، اما فعالیت آن در برلین دیری نپایید چراکه یک سال بعد، در ۱۱ آوریل ۱۹۳۳ دولت نازی باوهاوس را تعطیل کرد.چندی بعد موهولی ناگی و برخی دیگر از معلمان مدرسهٔ جدیدی به همین نام در شیکاگو برپا کردند. تا اواخر دههٔ ۱۹۶۰ اکثر مدارس طراحی و معماری اروپا و ایلات متحده دستکم بخشی از برنامههای آموزشی باوهاوس را پذیرفتند.تعدادی از هنرمندان بزرگ قرن بیستم همچون پل کله، واسیلی کاندینسکی، والتر گروپیوس، موهولی ناگی، جوزف آلبرز و دیگران در این مدرسه ...
چقدر درباره طراحی صنعتی می دانید؟
به گونه ای که اگر با اندکی دقت به محیط پیرامونتان بنگرید، جلوه های انکار ناپذیر و مسخ کننده ی تولیدات طراحی صنعتی را مشاهده خواهید کرد. طراحی صنعتی در عصر جدید، از اواخر قرن هجدهم میلادی و به تعبیری هم زمان با انقلاب صنعتی در اروپا و اختراع موتور بخار آغاز شد و در مسیر پیشرفتهای علمی و فنی قرار گرفت. اگرچه همواره دغدغه ی زیبایی و آسایش همراه با طراحان صنعتی بوده است و این موجب می شود تا این رشته در زمره مهم ترین و جذاب ترین رشته های طراز اول جهان مطرح شود. در سال های آغازین قرن بیستم، گروهی از هنرمندان و صنعت گران به رهبری والترگروپیوس،تحت عنوان جنبش باهاوس در آلمان، اقدام به راه اندازی آکادمی باهوس کردند. این آکادمی که بعدها مدرسه ی باهاوس نام گرفت، در ابتدا هدف اتحاد و پیوند میان هنر و صنعت را دنبال می کرد و پس از چندی مکتب باهاوس علی رقم تمامی موانع، مباحثی چون هماهنگ سازی طراحی و تکنولوژی روز و همچنین استفاده از قابلیت های بیانی هنرها در جهت اعتلا و اتحاد هنرها با یکدیگر را مطرح ساخت. این مکتب پیروان و علاقه مندان بسیاری را گرد آورد که در زمینه ی مباحث بین رشته ای فعالیت می کردند. دراین مدرسه هنری-فنی به هنرهای معاصر و تبدیل هنر سنتی به هنر صنعتی حول محور عناصر معماری و فضا سازی توجه ویژه ای می شد. شاید بتوان گفت که طراحی صنعتی اولین بار در این مدرسه مطرح و به عنوان رشته ای مستقل شروع به کار کرد. اگر بخواهیم اطلاعات بیشتری در مورد این رشته که در حال حاضر اصول و مبانی آن در دانشگاه های معتبر دنیا و برخی دانشگاههای ایران همچون دانشگاه های هنرهای زیبا و دانشگاه هنر تهران، دانشگاه علم و صنعت تهران، دانشگاه تبریز و چند دانشگاه آزاد اسلامی تدریس می شود، به دست آوریم، در ابتدا بهتر است با زیر مجموعه ها و آنچه در ارتباط مستقیم با فرایند طراحی صنعتی می باشد آشنایی مختصری پیدا کنیم. طراحی صنعتی، همان گونه که از نامش پیداست، ترکیبی است از طرح ها و ایده ها، که در مرحله ی اجرا و نهایتا تبدیل به یک شی ء مورد استفاده و کاربردی می شوند. با این حال از طراحی صنعتی همواره یه عنوان یک رشته هنری و زیبا شناسانه یاد می شود. این رشته نیز همچون علوم دیگر، به برخی رشته های دیگر مانند:پزشکی،مکانیک، برق، صنایع، روانشناسی، جامعه شناسی، کامپیوتر، معماری و... وابسته بوده و تأثیرات متقابل و بعضا تنگاتنگی میانشان برقرار است. اگر با دیدی وسیع تر به این رشته ها نگاه کنیم، شاخه ها ی اصلی این درخت پربار را می توان به گرایشات زیر دسته بندی کرد: طراحی محصولات اعم از لوازم خانگی، الکترونیکی، تجهیزات پزشکی، اداری، ...
آشنایی با مکتب باهاوس
کارگاه های باهاوس نخست در سال 1906 با عنوان مدرسه هنرها و صنایع دستی وایمار، توسط معماری هلندی به نام هنری وان دولده تأسیس شد. او نماینده برجسته هنر نوین بود و در برنامه آموزشی اش بر صنعت گری در کنار خلاقیت و آزمایشگری آزاد تأکید می کرد. وی با آغاز جنگ جهانی اول یک معمار جوان آلمانی به نام والتر گروپیوس را جانشین خود کرد. او مدیریت این مدرسه را پذیرفت و بخش های مختلف مدرسه اصلی را با نام جدید باهاوس از نو سازمان داد.در اینجا لازم است دو جنبه از شهرت این مدرسه مورد بررسی قرار گیرد : اول اینکه ادعا می شود روش آموزش در آنجا منحصرا متناسب با طراحی صنعتی تحول یافته است. دوم اینکه این موسسه را مهد طراحی صنعتی مدرن می دانند.در سالهای اولیه تاسیس مدرسه باوهاوس، هدف اصلی، یکپارچه کردن هنر و حرفه بود. اولین مرحله ساختار آموزشی، دوره ابتدایی بود که یوهانس ایتن آن را بنا نهاد. سپری کردن این دوره برای تمام هنرجویان اجباری بود. در این دوره، یادگیری حالت عملی داشت. در حین کارعملی، شکل، رنگ، ماده و بافت بر پایه مطالعات نظری بررسی و ترکیب می شدند. پس از آن نوبت آموزش در کارگاه فرا می رسید که شامل دو رشته دروس هنری و حرفه ای می شد و از سال 1924 رشته معماری نیز به آن افزوده شد. در این دوره برای تدریس کارهای تخصصی، همان شیوه دوره ابتدایی به کار گرفته می شد. در برنامه های این مدرسه بر تحقیق برای پیدا کردن راه حل های پاره ای از مسائل مانند مسکن و شهر سازی و تولید انبوه با کیفیت بالا و سودمند که از نیازهای حیاتی آلمان فقر زده آن زمان بود تأکید می شد. گروپیوس برخی از بهترین و خلاق ترین مغزهای متفکر آن زمان از جمله پل کله، ایتن،کاندینسکی،موهولی ناگی، جوزف آلبرز را به خدمت گرفت. همچنین برخی اساتید جنبش های برجسته آوانگارد برای تدریس مدرسه دعوت می کرد.در زمان ایتن به نگرش متافیزیکی ( انتزاعی ) اهمیت می دادند و بر تجربه به مثابه ابزاری برای خودیابی تاکید می کردند. پس از کناره گیری ایتن در سال 1923، لازلو موهولی - ناگی و یوزف آلبرس، مدریت دوره ابتدایی را به عهده گرفتند. آنها بر عینیت فنی و اقتصاد، و به دست آوردن حداکثر نتیجه با حداقل تلاش، تاکید می ورزیدند که بار دیگر به اشکال هندسی و انتزاعی منجر شد که ریشه در یک نظریه ایدئالیست افلاطونی داشت. گروپیوس در سال 1923 ایده " هنر و تکنولوژی به عنوان یک واحد نو" را تبلیغ می کرد. منظور واقعی از این ایده 1926 در رساله ای تحت عنوان " اصول تولیدی باوهاوس" چنین خلاصه شده بود :کارگاه های باوهاوس اساسا آزمایشگاه هایی هستند که در آنها نمونه هایی از محصولاتی که برای تولید انبوه و زمان ما مناسب هستند، بدقت ...
آشنایی با مکتب باهاوس
آشنایی با مکتب باهاوس کارگاه های باهاوس نخست در سال 1906 با عنوان مدرسه هنرها و صنایع دستی وایمار، توسط معماری هلندی به نام هنری وان دولده تأسیس شد. او نماینده برجسته هنر نوین بود و در برنامه آموزشی اش بر صنعت گری در کنار خلاقیت و آزمایشگری آزاد تأکید می کرد. باوهاوس در زبان آلمانی Bauhaus و به معنی خانه معماری است. مکتب طراحی و هنری باهاوس تأثیر عمیقی بر فرهنگ تجسمی در سده ی اخیر گذاشت، این مکتب درسال 1919،روزهای پر آشوب پس از شورش های انقلابی آلمان پی ریزی شد، که در پی شکست این کشور در جنگ جهانی اول رخ داد. این مکتب و مدرسه نقش مهمی در برقراری پیوند میان طرح و فن ایفا کرد. آموزه های آن پیش و پس از انحلال به عنوان نماد مدرنیته شناخته شد. ادعا می شود، روش آموزش در آنجا منحصرا متناسب با طراحی صنعتی تحول یافته است و این موسسه را مهد طراحی صنعتی مدرن می دانند. مدرسه در سه شهر آلمان، در سه دوره زمانی (وایمار از 1919 تا 1925، دسائو از 1925 تا 1932 و برلین از 1932 تا 1933) و تحت مدیریت سه معمار (والتر گروپیوس از 1919 تا 1927، هانس مه یر از 1928 تا 190 و لودویگ میس ون دروهه از 1930 تا 1933) به فعالیت پرداخت. وی با آغاز جنگ جهانی اول یک معمار جوان آلمانی به نام والتر گروپیوس را جانشین خود کرد. او مدیریت این مدرسه را پذیرفت و بخش های مختلف مدرسه اصلی را با نام جدید باهاوس از نو سازمان داد. والترگروپیوس:والتر گروپیوس در سال 1919 با ادغام آکادمی هنرهای زیبا و مدرسه هنرها و پیشه ها، مدرسه باوهاوس را در وایمار بنیان نهاد. او در نخستین بیانیه خود، نظر ویلیام ماریس درباره تعالی صنایع دستی را با فکر وحدت همه ی هنرها درآمیخت و مرزبندی میان جنبه های تزیینی و کاربردی در هنرها را مردود شمرد؛ نخستین مانیفست آن مزین شده بود به گراوری چوبی اثر لیونل فینینگر با عنوان کاتدرال و اینگونه آغاز می شود: «هدف نهایی همه هنر های تجسمی ساختمان کامل است» و در ادامه آمده: «ما در پی آنیم که جامعه تازه ای از هنرمندان پدید آوریم تا در میان آن ها دیگر تعصب حرفه ای که اکنون چون دیواری بلند هنرمندان و صنعتگران را از هم جدا می سازد، وجود نداشته باشد». از نظر سوسیالیست انگلیسی ویلیام موریس کاتدرال های سدهای میانه نشانه ای از وحدت هنر و حرفه، ترکیب هماهنگ مغز و بازو، فرد و جامعه اند. گروپیوس هم چنین پایان انزواجویی هنر و بازگشت به سوی پیشه گری را طی یک تلاش جمعی عظیم اعلام کرد، ایدئولوژی باهاوس در سال های ابتدایی آن ضد سرمایه داری رمانتیک بود. والتر گروپیوس اولین مرحله ساختار آموزشی، دوره ابتدایی بود که یوهانس ایتن آن را بنا نهاد. سپری کردن این دوره برای تمام هنرجویان ...
آشنایی با مکتب باهاوس
آشنایی با مکتب باهاوس کارگاه های باهاوس نخست در سال 1906 با عنوان مدرسه هنرها و صنایع دستی وایمار، توسط معماری هلندی به نام هنری وان دولده تأسیس شد. او نماینده برجسته هنر نوین بود و در برنامه آموزشی اش بر صنعت گری در کنار خلاقیت و آزمایشگری آزاد تأکید می کرد. وی با آغاز جنگ جهانی اول یک معمار جوان آلمانی به نام والتر گروپیوس را جانشین خود کرد. او مدیریت این مدرسه را پذیرفت و بخش های مختلف مدرسه اصلی را با نام جدید باهاوس از نو سازمان داد.در اینجا لازم است دو جنبه از شهرت این مدرسه مورد بررسی قرار گیرد : اول اینکه ادعا می شود روش آموزش در آنجا منحصرا متناسب با طراحی صنعتی تحول یافته است. دوم اینکه این موسسه را مهد طراحی صنعتی مدرن می دانند.در سالهای اولیه تاسیس مدرسه باوهاوس، هدف اصلی، یکپارچه کردن هنر و حرفه بود. اولین مرحله ساختار آموزشی، دوره ابتدایی بود که یوهانس ایتن آن را بنا نهاد. سپری کردن این دوره برای تمام هنرجویان اجباری بود. در این دوره، یادگیری حالت عملی داشت. در حین کارعملی، شکل، رنگ، ماده و بافت بر پایه مطالعات نظری بررسی و ترکیب می شدند. پس از آن نوبت آموزش در کارگاه فرا می رسید که شامل دو رشته دروس هنری و حرفه ای می شد و از سال 1924 رشته معماری نیز به آن افزوده شد. در این دوره برای تدریس کارهای تخصصی، همان شیوه دوره ابتدایی به کار گرفته می شد. در برنامه های این مدرسه بر تحقیق برای پیدا کردن راه حل های پاره ای از مسائل مانند مسکن و شهر سازی و تولید انبوه با کیفیت بالا و سودمند که از نیازهای حیاتی آلمان فقر زده آن زمان بود تأکید می شد. گروپیوس برخی از بهترین و خلاق ترین مغزهای متفکر آن زمان از جمله پل کله، ایتن،کاندینسکی،موهولی ناگی، جوزف آلبرز را به خدمت گرفت. همچنین برخی اساتید جنبش های برجسته آوانگارد برای تدریس مدرسه دعوت می کرد.در زمان ایتن به نگرش متافیزیکی ( انتزاعی ) اهمیت می دادند و بر تجربه به مثابه ابزاری برای خودیابی تاکید می کردند. پس از کناره گیری ایتن در سال 1923، لازلو موهولی - ناگی و یوزف آلبرس، مدریت دوره ابتدایی را به عهده گرفتند. آنها بر عینیت فنی و اقتصاد، و به دست آوردن حداکثر نتیجه با حداقل تلاش، تاکید می ورزیدند که بار دیگر به اشکال هندسی و انتزاعی منجر شد که ریشه در یک نظریه ایدئالیست افلاطونی داشت. گروپیوس در سال 1923 ایده " هنر و تکنولوژی به عنوان یک واحد نو" را تبلیغ می کرد. منظور واقعی از این ایده 1926 در رساله ای تحت عنوان " اصول تولیدی باوهاوس" چنین خلاصه شده بود :کارگاه های باوهاوس اساسا آزمایشگاه هایی هستند که در آنها نمونه هایی از محصولاتی که برای تولید انبوه و ...