جمله درباره ی پدر
شعر زیبا درباره پدر
جملات زیبا درباره پدر دخـتــَــر کـه بــاشیمیـدونـی اَوّلــــیـن عِشــق زنـدگیـتــ پـــِدرتـهدخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مُحکــَم تــَریـن پَنــآهگــاه دنیــآآغــوش گــَرم پـــِدرتـهدخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مــَردانــه تـَریـن دستــیکـه مـیتونی تو دستـِـت بگیـــری ودیگـه اَز هـــیچی نَتــَرسیدســــتای گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِدرتـههَر کـجای دنیـا هم بـــاشیچه بـاشه چـه نبــاشهقَویتــریـن فِرشتــه ی نِگهبـــان پـــِدرته..گفــت : با پدر یه جمـــله بســـازگفتــم: من با پدر جمله نمیســازم ،دنیــــــــامو می سازم ..خدایـــا !به بزرگیـــــت قســـم …توعکس های دست جمعی …جای هیچ پدر و مـــــادری رو خــالی نذار …آمیـــــن. … .با پدرم جدول حل میکردم که گفتم : پدر نوشته دوست, عشق , محبت و چهار حرفیه …اتفاقا” دو حرف اولشم در اومده بود , یعنی ب و الفیه دفعه پدرم گفت فهمیدم عزیزم میشه بابابا اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباههگفت ببین اگه بنویسی بابا عمودیشم در میاد …… تو چشام اشک جمع شده بود و گفتم میدونم میشه بابا ولی …اینجا نوشته چهار حرفی، ولی تو که حرف نداری …..من نبودم و تو بودی ،بود شدم و تو تمام بودنت را به پایم ریختی ،حالا سالهاست که با بودنت زندگی می کنم ،هر روز، هر لحظه، هر آن و دم به دم هستیببخش که گاهی آنقدر هستی که نمی بینمت ،ببخش تمام نادانیها و نفهمی ها و کج فهمی هایم را،اعتراض ها و درشتیهایم را ، و هر آنچه را که آزارت داددستانت را می بوسم و پیشانیت را ،که چراغ راه زندگیم بودی و هستی و خواهی بود ،خاک پایت هستم تا هست و نیست هستبه حرمت شرافتت می ایستم و تعظیم می کنم..زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلندزندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگزندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناززندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باززندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست،زندگی راز دل مادر من. زندگی پینه ی دست پدر است، زندگی مثل زمان در گذر …..راحت نوشتیم بابا نان داد !بی آنکه بدانیم بابا چه سخت ، برای نان همه جوانیش را داد …..ســـَــر ســُـفره چیزی نبود . . .یــخ در پــارچوپدر هــر دو آب شــدند !چــه دنــیای بی رحمــیست . . ...پدر مثل خودکار می مونهشکل عوض نمی کنهولی یه دفعه می بینی که نمی نویسهمادر مثل مداد می مونههر لحظه تراشیده شدنشو می بینیتا اینکه تموم می شه...پدر؛ تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیستاما همیشه به جرم پدر بودن باید ایستادگی کند؛و با وجود همه مشکلات, به تو لبخند زند تا تو دلگرم شویکه اگر بدانی … چه کسی ،کشتی زندگی را از میان موج ...
اشعار در مورد غم از دست دادن پدر شعر مصیبت از دست دادن پدر، شعر ترحیم و اعلامیه
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل, تیشهای بود که شد باعث ویرانی من غم مرگ پدر کوچک غمی نیست. جگر می سوزدو درد کمی نیست. پدر زیبا گل باغ وجود است. که بی او زندگی جز ماتمی نیست. دلم پرازغم و درد است ای وای هوای خانمان سرد است ای وای پدر رفت و، از او ،جز قاب عکسی نمانده ،در کنارم نیست ای وای بابا غم مرگ تو زد آتش جگرم را بشکست پدر بار فراقت کمرم را تنها نه قدم از غم مرگ تو شکسته داغ تو شکسته کمر و بال و پرم را غمهای دلم قاتل جانم بود آخر آماده اجل ساخته بار سفرم را از جور عدو رفت زکف عز و جلالم چون برد فلک سایه لطف پدرم را دلتنگتر از هرشب و روز شدم من بی مهر پدر شمع پر از سوز شدم من تقدیر مرا بی سرو سامان و سپرکرد محروم زدیدار گل روی پدر کرد سخت است که دیدار رود تا به قیامت رویاست پدر، آید از این در به سلامت شب را به خیالش به سحرگاه رسانم از حکمت الله دیگر هیج ندانم سیمای پر از مهر عطوفت زکه جویم این سوز فراق دل خود را به که گویم آه از سر افسوس بیاید بسراغم خاموش شد از هجرت او نور چراغم پدر دستات برام گهواره بودن چشات مثل چراغ خــونه منبجز تو از همـــه دنیا بریدم کسی رو مثل تو عاشق ندیدم چون سايه ي رب بر سر ما سايه پدر بود برسايه ي رب در صحف همسايه پدر بود ايزد چو بفرمود که او رب صغير است در دفتر عشق آيه و سرمايه پدر بود پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل تیشهای بود که شد باعث ویرانی من یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند مرگ، گرگ تو شد، ای یوسف کنعانی من مه گردون ادب بودی و در خاک شدی خاک، زندان تو گشت، ای مه زندانی من از ندانستن من، دزد قضا آگه بود چو تو را برد، بخندید به نادانی من آن که در زیر زمین، داد سر و سامانت کاش میخورد غم بیسر و سامانی من بسر خاک تو رفتم، خط پاکش خواندم آه از این خط که نوشتند به پیشانی من رفتی و روز مرا تیره تر از شب کردی بی تو در ظلمتم، ای دیدهی نورانی من بی تو اشک و غم و حسرت همه مهمان منند قدمی رنجه کن از مهر، به مهمانی من صفحهی روی ز انظار، نهان میدارم تا نخوانند بر این صفحه، پریشانی من دهر، بسیار چو من سربگریبان دیده است چه تفاوت کندش، سر به گریبانی من عضو جمعیت حق گشتی و دیگر نخوری غم تنهائی و مهجوری و حیرانی من گل و ریحان کدامین چمنت بنمودند که شکستی قفس، ای مرغ گلستانی من من که قدر گهر پاک تو میدانستم ز چه مفقود شدی، ای گهر کانی من من که آب تو ز سرچشمهی دل ...
احترام و نیکی به پدر و مادر
احترام و نیکی به پدر و مادر احترام و نیکی به پدر و مادر یکی از اصول بسیار مهم و ارزشمند اخلاقی است که معصومین و ائمه هدی علیهم السلام در گفتار و کردار خود اهمیت و بهاء زیادی به آن داده اند وبرای روشن شدن این مطلب لازم است از جهات مختلف مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد: الف: نیکی به پدر و مادر معنی وسیعی دارد احترام به پدر و مادر معنی گسترده و وسیعی دارد به طور خلاصه هر شکل و ... هر نوع بی احترامی و هر چیزی که موجب ناخشنودی و نارضایتی آنها شود باید از آن دوری جست و در برابر آنها کاملاً خاضع و به خودش به آنها مودبانه و شایسته باشد و به تعبیر قرآن کریم: « و لا تقل لهما اف»(1) ترجمه: به پدر و مادر اف نگو. یعنی از ریزترین و کوچک ترین سخن و حرکتی که باعث آزردگی و بخش خاطر آنها گردد اجتناب کن. واژه ی اف بی مقدارترین و سبکترین تعبیر نامودبانه است که برای ابراز درد با ناراحتی گفته می شود. امام صادق علیه السلام فرمود:«لو علم الله شیئاً هو ادنی من اف لنهی عنه و هو من ادنی العقوق و من العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد النظر الیها» (2) ترجمه: « اگر در آزردن پدر و مادر خداوند چیزی را کمتر از اف میدانست از آن نهی می کرد» و از جمله آزردن این است که انسان یا چشم خیره بآنها بنگرد. اف گفتن از کمترین و بی مقدارترین موراد آزردن است از مفهوم این روایت فهیمده یم شود که احترام و نیکی به پدر و مادر تا چه اندازه وسعت و گسترش دارد. خلاصه این روایت بیانگر وسعت گسترش معنای بی احترامی به پدر و مادر است. ب: احترام و نیکی به پدر و مادر از دیدگاه قرآن در سیزده مورد ، قرآن کریم یاد از احترام و نیکی به پدر و مادر نموده و جالب اینکه در هفت مورد پس از دعوت به یکتایی و شکر خدا، بدون فاصله دعوت به احسان و تشکر از پدر و مادر می کند این مطلب بیانگر ارزش فوق العاده ی احترام به پدر و مادر است که بعد از اعتقاد به یکتای خدای منان مطرح و بیان شده است. 1-و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل الا تعبدون الا الله و بالوا لدین احساناً و ذالقربی» (3) ترجمه: « به یادآورید زمان اینکه از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدای یگانه پرستش نکنید و به پدر ومادر و نزدیکان ... نیکی کنید». در این آیه سخن از پیمان است که خداوند از بنی اسرائیل گرفته و آنها را بواسطه ی شکاستاندن این پیمان شدیداً مورد سرزنش قرار میدهد در این پیمان چندین مطلب آمده است من جمله دو مورد ذیل: 1-پیمان می گیرد که خدای یگانه را پرستش کنید و در برابر هیچ بتی سر تعظیم فرود نیاورد. 2- نسبت به پدر و مادر احترام ونیکی کنید. برنامه ای برای زنده ماندن ملت ها این آیه شریفه شأننزول آن درباره ی یهود است و در عین حال یک سلسله ...
جمله های زیبای مرحوم حسین پناهی
جاجازه … ! اشک سه حرف ندارد … ، اشک خیلی حرف دارد!!! با اجازه محیط زیست در دریا دکل می کاریم ماهی ها به جهنم ! کندوها پر از قیر شده اند زنبورهای کارگر به عسلویه رفته اند ، چه سعادتی ! داریوش به پارس می نازید ، ما به پارس جنوبی ! می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود . عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود … بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود و معنای خداحافـظ، تا فردا بود…! این روزها به جای” شرافت” از انسان ها فقط” شر” و ” آفت” می بینی ! راســــــتی، دروغ گـــــفتن را نیــــــــز، خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام…! “حــــال مـــن خـــــــوب اســت” … خــــــوبِ خــــوب میدونی”بهشت” کجاست ؟ یه فضـای ِ چند وجب در چند وجب ! بین ِ بازوهای ِ کسی که دوسـتش داری… رخش ، گاری کشی میکند رستم ، کنار پیاده رو سیگار میفروشد سهراب ته جوب به خود میپیچدمردان خیابانی برای تهمینه بوق میزنندابولقاسم ، برای شبکه سه سریال جنگی می سازدوای……………….موریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند !! وقتی کسی اندازت نیست دست بـه اندازه ی خودت نزن… این روزها “بــی” در دنیای من غوغا میکند! بــیکس ، بــیمار ، بــیزار ، بــیچاره بــیتاب ، بــیدار ، بــییار ، بــیدل ، بـیریخت،بــیصدا ، بــیجان ، بــینوا بــیحس ، بــیعقل ، بــیخبر ، بـینشان ، بــیبال ، بــیوفا ، بــیکلام ،بــیجواب ، بــیشمار ، بــینفس ، بــیهوا ، بــیخود،بــیداد ، بــیروح ، بــیهدف ، بــیراه ، بــیهمزبان بــیتو بــیتو بــیتو…… ماندن به پای کسی که دوستش داری قشنگ ترین اسارت زندگی است ! می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند … می دانی یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیــل است و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند آن وقت با خودت بگویـی بگذار منتـظـر بمانند !!! مگه اشک چقدر وزن داره…؟ که با جاری شدنش ، اینقدر سبک می شیم… من اگه خـــــــــــــــــــــدا بودم … یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو میشمردم ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــــها نمونده باشه … و هوای دو ...
پیامک و اس ام اس و جملات زیبا درباره ی روز معلم اردیبهشت 92
پیامک و اس ام اس زیبای تبریک روز معلم اردیبهشت 92 پیامک و اس ام اس زیبای تبریک روز معلم اردیبهشت 94 کارت پستال های زیبا به مناسبت روز معلم چگونه می توانم تمام لحظه هایی که چون سرو در مقابلم ایستادی و با شور عشقت مرا سیراب کردی جبران کنم جز اینکه بهترین درود ها و دعاهای خیرم را بدرقه راهت کنم . . . فروغ صبح دانایی انیس روز نادانی چگونه پاس دارم تورا اینک که می دانم خدا هم نیز چون من تورا بسیار دوست می دارد من هم چون خدایم تو را دارم. ۱۰۰۰ گل سرخ تقدیم به معلم عزیزم که به من درس صبر و وفاداری آموخت . و مرا در سرزمین دانش بارور ساخت . معلم عزیزم روزت مبارک . . . از یک کلام جان فزا صد مرده احیا می کنی هنگام تعلیم سخن کار مسیحا می کنی هردم که می گویی سخن جان میدهی مارا به تن درجان دمیدن در بدن اعجاز عیسی میکنی با دانش خود هر زمان بخشی حیات جاودان خضری وآب زندگی در ساغر ما میکنی دستت چوشد از گچ سپید آمد ید بیضا پدید یعنی به هنگام عمل اعجاز موسی می کنی نوحی وبا کشتی خود ما را به ساحل می بری چون ناخدایی با خدا روسوی در یا میکنی نمی دانم کدامین جمله را برای توصیف محبت هایتان بنویسم . نمی دانم چگونه شما را توصیف کنم ، معلمی از جنس بلور ، آسمانی و مهربان ، چقدر زیبا واژه ها را آسمانی می کنید . شاگرد کوچک شما تا خدا بوده و هست ، معلم بوده و هست و هر روز ، روز معلم هست . معلمی هنر است ، و معلمی عشقی است آسمانی روزتان مبارک . . . ای که الفبای زندگی را از سرچشمه نگاهت آموختم معلم عزیزم روزت مبارک . . . از حکیمی سوال کردند پدر ومادرت را بیشتر احترام می گذاری یا معلم خود را ؟پاسخ داد:معلم را زیرا پدر ومادر مرا از آسمان به زمین آورده اند ولی معلم مرا از زمین به آسمان پرواز می دهد. یک پدر بخشنده آب و گل است یک پدر روشنگر جان و دل است لیک اگر پرسی کدامین برترین آنکه دین آموزد و علم یقین روز و هفته معلم بر همه ی معلمان مبارک باد . معلم باغبان باغ عشق است معلم قافله سالار عشق است همه کار معلم کار عشق است معلمى، مهری است که از روز ازل با گل آدمی سرشته شد تا مردم از ظلمات جهل به نور دانایی رهنمون شوند ای که الفبای زندگی را از سرچشمه نگاهت آموختم .... معلم عزیز روزت مبارک .... از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم ای معلم چون کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو معلم عزیزم دوستت دارم! به او بگویید دوستش دارم به او که قلبش به وسعت دریایست که قایق کوچک من در آن غرق شده. به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نور و شعر و ترانه برد. وچشم هایم را به دنیایی پر از زیبایی باز کرد معلم پارچه ی لطیف زر بفتی است با تار محبت و پود علم. (دکتر ...
داستان کوتاه
یه داستان کوتاه غم انگیز ! احساساتم جریحه دار شد !! مرد جوانی از دانشکده فارغ التحصیل شد . ماه ها بود که ماشین اسپرت زیبایی پشت شیشه های یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود . مرد جوان از پدرش خواسته بود که برای هدیه ی فارغ التحصیلی آن ماشین را برایش بخرد . او می دانست که پدرش توانایی خرید آن را دارد . بالاخره روز فارغ التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اتاق مطالعه ی خصوصی اش فرا خواند و به او گفت : من از داشتن پسر خوبی مثل تو بی نهایت مغرور و شاد هستم و تو را بیش از هر کس دیگری در دنیا دوست دارم . سپس یک جعبه به دست او داد . پسر کنجکاو ولی نا امید جعبه را گشود و در آن یک انجیل زیبا که روی آن نام او طلا کوب شده بود یافت . با عصبانیت فریادی بر سر پدر کشید و گفت : با تمام مال و دارایی ای که داری ، یک انجیل به من می دهی ؟ کتاب مقدس را روی میز گذاشت و پدر را ترک کرد . سال ها گذشت و مرد جوان در کار و تجارت موفق شد . خانه ی زیبایی داشت و خانواده ای فوق العاده . یک روز به این فکر افتاد که پدرش حتما خیلی پیر شده و باید سری به او بزند . از روز فارغ التحصیلی دیگراو را ندیده بود . اما قبل از این که اقدامی بکند ، تلگرافی به دستش رسید که خبر فوت پدر در آن بود و حاکی از این بود که پدر تمام اموال خود را به او بخشیده است . بنابراین لازم بود فورا خود را به خانه برساند و به امور رسیدگی نماید . هنگامی که به خانه ی پدر رسید ، در قلبش احساس غم و پشیمانی کرد . اوراق و کاغذ های مم پدر را گشت و آن ها را بررسی نمود و در آن جا همان انجیل قدیمی را بازیافت . در حالی که اشک می ریخت انجیل را باز کرد و صفحات آن را ورق زد و کلید یک ماشین را پشت جلد آن پیدا کرد . در کنار آن یک برچسب با نام همان نمایشگاه که ماشین مورد نظر او را داشت وجود داشت . روی برچسب تاریخ روز فارغ التحصیلی اش بود و روی آن نوشته شده بود : تمام مبلغ پرداخت شده است . آخی !!
نگاره ی 1
- دانش آموزان هر گروه درباره ی آن چه در تصوير می بينند، با هم گفت و گو می کنند. - با توجّه به نظر معلّم، نماينده ای از گروه يا همه ی اعضای گروه هر چه را در تصوير می بينند، بيان می کنند. - معلّم با توجّه به اهداف اين نگاره، دانش آموزان را هدايت کرده و اشکالات تلفّظی آن ها را بر طرف می کند. - مرکز ثقل هر نگاره يکی دو موضوع محوری آن است . - کودک باید از طریق پرسش و پاسخ به سمت اهداف هدایت شود. - معلّم ابتدا سؤالش را به صورت جمله می پرسد وبچّه ها به صورت کلمه پاسخ می دهند. - در مرحله ی بعد دانش آموز باید به سوالات با جمله ی کامل پاسخ دهند. - اين مهم نيست که پرسش ها را ما آغاز کنيم يا کودک؛ مهم اين است که اين تعامل به صورت کاملاً فعّال و شاداب صورت گيرد و ادامه يابد. ﺳﺆالات: 1 – در این تصویر چه چیزهایی می بینید؟ پدر، مادر، امین، آزاده، تلویزیون، ساعت، ضبط صوت، کتاب، پنجره، میزعسلی، گلدان، مبل، تابلوی بسم الله، لامپ و... 2 – کی می تونه بگه، به پدر، مادر و برادر، خواهرهایی که باهم زندگی می کنند، چی می گن؟ خانواده 3 – پس یک خانواده از چه اعضایی تشکیل شده؟ پدر، مادر، برادرو خواهرها 4 – به کیا میگن اقوام و خویشان، یا در اصطلاح قوم و خویش؟ پدربزرگ، مادربزرگ ،عمو، عمّه ، دایی، خاله، پسرعمو، دختر دایی و... 5 – یک خانه دارای چه قسمت هایی است؟ اتاق نشيمن، اتاق پذيرايی، آشپزخانه، حياط، در، ديوار، نرده، باغچه، سقف، کف، پنجره، راهرو، اتاق خواب، حمّام، دست شويی، انباری، حياط خلوت، پشت بام، راه پله، پلکان و... 6 – معمولاً داخل هر خانه چه وسایل و اثاثیه ای وجود دارد؟ ميز، روميزی، صندلی، مبل، گل، گلدان، تلويزيون، ضبط صوت، آينه، جا لباسی، ساعت، پرده، پشتی، فرش، قالی، ميوه، کارد و چنگال، سفره و... 7 – کدام تصاویر در عکس به رنگ صورتی است ؟ پرده و مانتو مادر به رنگ صورتی است.( ﺳﺆال از رنگ ها ) نکته : اکنون ﺳﺆالاتی می پرسیم که مفاهیم قید ها شامل: چپ، راست، بالا، پايين، زير، رو، ميان و داخل؛ وصفت ها از قبيل پر، خالی، کم، زياد، بيش تر و کم تر در آن بیان شود. 7 – داخل قفسه چه چیزی چیده شده است؟ کتاب،ضبط صوت، کاغذ 8 – چه چيزهايی روی فرش است؟ مبل، ميز، آزاده، مادر، امين، برادر، بابا و... 9 – تلویزیون در کدام سمت تصویر قرار دارد؟ تلویزیون در سمت چپ تصویر قرار دارد. 10 – ظرف میوه پر است یا خالی ؟ پر! پس ظرف میوه پر از میوه است. و... 11 – هریک از اعضای خانواده چه می کنند؟ - بابا برای امين کتاب می خواند. - امين به قصّه ای که بابا می خواند، گوش می دهد. - آزاده از مادر سؤال می کند. و .. آيا دوست داريد کسی برای شما قصه بگويد؟ دوست داريد چه کسی ...
بیوگرافی گلشیفته فراهانی
مه دوستداران سینما بازی خوب گلشیفته فراهانی را دیده اند . بازیگری که حضورش در فیلم مجموعه دروغها لینک داغ بیشتر سایتها و مجلات شد و سپس با حضور بی حجاب خود در فرش قرمز هالیوود تعجب همگان را برانگیخت و به سرعت به برترین موضوع و لینک در فضای اینترنت تبدیل شد و با پخش تصاویر بی حجاب او موجب ایجاد مشکلات فیلمهایی که در ایران بازی نموده بود و هنوز اکران نگردیده بود گشت از آن جمله می توان به فیلم درباره الی اشاره نمود. وحالا پس از گذشت مدتی از این موضوعات داغ دوباره خبری از گلشیفته فراهانی تبدیل به لینک داغ اکثر سایتهای اینترنتی گشته است . گلشیفته فراهانی لیلای سینمای هالیوود شد. در زیر بیوگرافی کامل و شرح کامل وقایع زندگی گلشیفته فراهانی را می خوانید. گلشیفته فراهانی لیلای سینمای هالیوود گلشیفته فراهانی، قرار است در فیلم جدید رولند جافی، کارگردان صاحبنام هالیوود، به نام «اژدها چشمانتظار شماست» حضور یابد. به گزارش سایت های سینمایی وی در این فیلم در نقش لیلا هنرنمایی میکند و داستان فیلم مربوط به جنگ داخلی اسپانیاست. در این فیلم خبرنگار جوانی در مورد یکی از دوستان پدرش که قرار است از سوی کلیسای کاتولیک تقدیس شود تحقیق میکند. این خبرنگار پی میبرد که بین پدرش و دوست وی رابطه بسیار پیچیده و مخربی وجود داشته که از زمان کودکی آغاز و تا جنگ داخلی اسپانیا ادامه مییابد. این فیلم در مرحله پیشتولید قرار دارد و اکراناش برای سال ۲۰۱۰ برنامهریزی شده است. بیوگرافی گلشیفته فراهانی رهاورد (گلشیفته) فراهانی 19 تیر 1362 در تهران و در خانواده ای هنرمند متولد شد. وی یک خواهر (شقایق فراهانی، لیسانس نقاشی، بازیگر) یک برادر (آذرخش، لیسانس موسیقی، کاریکاتوریست) دارد. خانواده فراهانی یک فرزند خوانده معروف نیز دارد. اردشیر رستمی کاریکاتوریست، تصویرساز، مجسمه ساز، معمار، طراح لباس، شاعر و بازیگر است. او چندی پیش در سریال شهریار، در نقش شاعر شهیر آذری بازی کرد. پدرش بهزاد فراهانی متولد 1323، اصلیت فراهانی (اراک) دارد و از جمله بازیگران مطرح تئاتر و سینمای کشور پیش و پس از انقلاب است که عمری را در رادیو گذرانده و مادرش فهیمه رحیم نیا متولد 1326 تهران و فارغ التحصیل رشته هنرهای تجسمی از دانشگاه. D.e.a علوم انسانی استراسبورگ فرانسه است. وی فعالیت هنری خود را از سال 1347 در گروه هنر ملی و فعالیت سینمایی خود را از سال 1349 به عنوان بازیگر در فیلم "تجاوز" آغاز کرد. وضعیت خانوادگی گلشیفته فراهانی آن زمان که گلشیفته به دنیا آمد، خانواده فراهانی دیری از بازگشت شان ...
آنچه باید پدر و مادرها و آموزگاران درباره ی کلاس اولی ها بدانند!!!+مقاله+راهبر آموزشی
آنچه باید پدر و مادرها و آموزگاران درباره ی کلاس اولی ها بدانند!!! آنچه در این مقاله می خوانید: ضرورت تأمین امنیت روانی کلاس اولی ها محیط و فضای آموزشینظام آموزشی برنامه ریزی آموزشی ضرورت تأمین امنیت روانی کلاس اولی ها کودک شش هفت ساله چه ویژگی هایی دارد؟ در دنیای ذهنی او چه می گذرد؟ او دنیای پیرامون خود را چگونه تفسیر می کند؟ به عنوان آموزگار، ناظم، مدیر و سیاستگذار آموزشی، چقدر او را می شناسیم، و با او چگونه می خواهیم در محیط مدرسه و کلاس برخورد کنیم؟ ... و حال برای او که قرار است چند روز دیگر پا به مدرسه بگذارد چه برنامه ای داریم؟ این معصوم مشتاق متوهم، قرار است برای اولین بار از آغوش گرم و صمیمی خانواده، جدا شود و پا به جهانی ناشناخته و غریب به نام مدرسه بگذارد، جایی که در آن، از حضور مهربان پدر، مادر، مادربزرگ، پدر بزرگ، خواهر و برادر خبری نیست و ممکن است بغض غریبگی، دلتنگی و اضطراب، او را در این فضای ناآشنا به تنگ آورد. بسیاری از این کودکان (اگر تهران و چند شهر بزرگ را ملاک قرار ندهیم) از پله تجربه های جمعی مانند مهد کودک، کودکستان، و پیش دبستان ها، عبور نکرده اند و اگر هم گذر کرده باشند، حضوری متعهد، مسئولانه و مکلف به انجام مشق و درس، نداشته اند، موضوعی که یکی از عوامل مهم دلهره و اضطراب آنهاست. تصویر ذهنی او از مدرسه چیست؟ آدم های آن شبیه به چه کسانی هستند؟ پدر، مادر، دایی، عمو، مادر بزرگ مهربان ... یا بر پایه ی پیش داوری های منفی او، آدم هایی بد اخلاق، اخمو و ترسناک متصور می شوند؟ بدترین نوع ورود به این سرزمین وهم، این است که بی هیچ پیش زمینه مثبتی قدم به آن بگذارند.ما خود چگونه در هفت سالگی پا به مدرسه گذاشتیم؟ از آن روز، چه تصوری در ذهن و خاطره خود داریم؟ آن روز بر ما چه گذشت؟ با ما چگونه رفتار کردند؟ این خاطره ها هرچه باشد، خوب یا بد، تا پایان عمر با ما همراه است، چرا که اولین تجربه ی اجتماعی ماست (پس از خانواده) و بخشی از شخصیت و روان ما را می سازد. از این منظر، بدترین خاطره های عمرم را از کلاس اول به یاد دارم و این خاطره های بد، چه بخواهم و چه نخواهم، همچون محتویات یک کیسه زباله، بر شانه ی روحم حمل می شود و با همه کوشش و اراده ام، هرگز نتوانستم این کیسه را برای همیشه بر زمین بگذارم. روان شناسی هفت سالگی یا روان شناسی سازگاری با سال اول مدرسه، به چرایی این ناتوانی و ماندگاری خاطره های بد، پاسخ داده است. یک روز ناگوار و تلخ که هنوز وقتی به یاد می آورم قفسه سینه ام تنگ می شود. و چیزی شبیه به یک گلوله پارچه ای خشک و آغشته به خاک و خاکستر، راه گلویم را می بندد. لحظه هایی ناب که می توانست ...
حضانت
ضانت مقدمه: ملاقات فرزند از طرفي جزو حقوق كودك است و مرجعي نميتواند تحت هيچ شرايطي اين حق را از يكي از طرفين سلب كند. از نظر قانوني دختران تا سن 9 سالگي و پسران تا سن 15 سالگي با فردي زندگي خواهند كرد كه حضانت آنها را به عهده دارد. از اين مقطع سني به بعد كودك خود تصميم ميگيرد با چه كسي زندگي كند و تمايل او به ادامه زندگي با پدر يا مادر وضعيت تازهاي را براي او به وجود ميآورد. البته اين مسئله به توافق پدر و مادر بستگي دارد اما در اغلب موارد به سبب عدم توافق پدر و مادر بر سر اين مسئله، كار تعيين حضانت كودك به دادگاه كشيده ميشود. در دادگاههاي خانواده بحث حضانت مشكلاتي را ايجاد ميكند. مادري كه فرزند را به دنيا ميآورد، ميخواهد از فرزند خود مراقبت كند و هميشه اين نگراني را دارد كه اگر فرزند او به 7 سالگي برسد، سرنوشت او چه مي شود؟ قانون اين حق را بهطور دائم از مادر گرفته و اين مسئله عامل اصلي پيچيده شدن پروندههاي خانوادگي در زمينه حضانت است. دادگاهها نميتوانند خارج از قانون عمل كنند و اگر سوء رفتار پدر در دادگاه اثبات نشود حضانت فرزند را به پدر ميدهند. بنابر قول مشهور، دوران نگهداری و سرپرستی (حضانت)، با بلوغ و رشد به پایان میرسد و کودک، پسازبلوغ، اختیار دارد تا سرپرست زندگی خود را برگزیند. زیرا نگهداری و سرپرستی، به خاطر ناتوانی کودک در نگهداری خودش بوده است و اصل، ولایت نداشتن اشخاص بر یکدیگر است و پسازبلوغ و رشد، چنین چیزی مطرح نیست[1]. معانی لغوی و اصطلاحی حضانت: حضانت،ازحضن گرفته شده و برابر فارسی آن، «پهلو» است، قسمت زیر بغل تا برآمدگی لگن. به معنای نگهداری چیزی میباشد، همچون پرندهای کهاز تخمهای خود در زیر بال نگهداری میکند: «حضن الطائر بیضه». هنگامی که زنی، بچهاش را در آغوش میگیرد، گفته میشود: «حضنت ولدها»[2] از نظر اصطلاحی حضانت به معنای، حق نگهداری و سرپرستی طفل که به شخصی واگذار میشود، میباشد.[3] شرایط حضانت: اشخاصی که حضانت را میتوانند به عهده بگیرند، به شرح ذیل آورده شده است: -حضانت حق انحصاری پدر و مادر است؛ تا زمانی که پدر و مادر کودک زنده هستند و صلاحیت نگهداری از فرزند خود را دارند، حضانت با آنان است و هیچیک از خویشان پدری یا مادری نمیتوانند دراین مورد ادعایی کنند. -وضع خاص جد پدری؛ تا زمانی که پدر ومادر زنده هستند، حضانت با آنان است و هیچیک از خویشان، از جمله جد پدری، حقی بر نگاهداری و تربیت کودک ندارد. ولی، پس از مرگ پدر و مادر، هرگاه جد پدری زنده باشد، ولایت به حکم قانون بر عهدهی او است. -حضانت پس از جدایی زن و شوهر؛ قانون مدنی تا 7 سالگی کودک، به ...