جمله برای فوت پدر
فوت پدر
سلام من یکی از دوستای یاشار هستم میخواستم بهتون خبر بدم پدرش فوت کرده و معلوم نیست کی میاد و اگه دوست داشتید میتونید براش پیغام تسلیت بزارید که باعث تسکین غمش بشه دوست یاشار(علی)
متن های زیبا در مورد پدر و مادر
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم . . . . . . . شرمنده می کند فرزند را ، دعای خیر مادر ، در کنج خانه ی سالمندان . . . . . . . خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد . . . . . . . به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن ، ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن ! . . . . همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن ، کوچک و کوچک تر میشود . . . ولی پدر . . . یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ، خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست . فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد . . . بیایید قدردان باشیم . . . به سلامتی پدر و مادرها . . . . دست پر مهر مادر تنها دستی است که اگر کوتاه از دنیا هم باشد ، از تمام دستها بلند تر است . . . . . . . پدر و پسر داشتن صحبت میکردن . . . پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو ؟ پسر میگه : من ! پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو ؟؟ ! پسر میگه : بازم من شیرم ! پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو !؟ پسر میگه : بابا تو شیری ! پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟ پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا . . . به سلامتی هرچی پدره . . . . . . . مادر تنها کسی است که میتوان “ دوستت دارم ”هایش را باور کرد ، حتی اگر نگوید . . . . . . . مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو ، صبوری مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو ، دلواپسی مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری ! مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد ! مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود ! مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن . . . . . . . اگر ۴ تکه نان خیلی خوشمزه وجود داشته باشد و شما ۵ نفر باشید ، کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید مطمئنا مادر است .
متن های زیبای تسلیت و ابراز همدردی به مناسبت درگذشت مادربزرگم
خبردرگذشت(…..)عزیز چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور مینشیند، ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چارهای جز تسلیم و رضا نیست خداوند قرین رحمتش فرماید از شنیدن خبر فوت(…..) بسیار متاثر شدم بنده این واقعه دردناک رو خدمت شما وخانواده محترم تسلیت عرض می کنم واز درگاه خداوند متعال برای جنابعالی صبر مسالت دارم مارو هم در غم عزیز از دست رفته تان شریک بدونید
داستان کوتاه
یه داستان کوتاه غم انگیز ! احساساتم جریحه دار شد !! مرد جوانی از دانشکده فارغ التحصیل شد . ماه ها بود که ماشین اسپرت زیبایی پشت شیشه های یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود . مرد جوان از پدرش خواسته بود که برای هدیه ی فارغ التحصیلی آن ماشین را برایش بخرد . او می دانست که پدرش توانایی خرید آن را دارد . بالاخره روز فارغ التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اتاق مطالعه ی خصوصی اش فرا خواند و به او گفت : من از داشتن پسر خوبی مثل تو بی نهایت مغرور و شاد هستم و تو را بیش از هر کس دیگری در دنیا دوست دارم . سپس یک جعبه به دست او داد . پسر کنجکاو ولی نا امید جعبه را گشود و در آن یک انجیل زیبا که روی آن نام او طلا کوب شده بود یافت . با عصبانیت فریادی بر سر پدر کشید و گفت : با تمام مال و دارایی ای که داری ، یک انجیل به من می دهی ؟ کتاب مقدس را روی میز گذاشت و پدر را ترک کرد . سال ها گذشت و مرد جوان در کار و تجارت موفق شد . خانه ی زیبایی داشت و خانواده ای فوق العاده . یک روز به این فکر افتاد که پدرش حتما خیلی پیر شده و باید سری به او بزند . از روز فارغ التحصیلی دیگراو را ندیده بود . اما قبل از این که اقدامی بکند ، تلگرافی به دستش رسید که خبر فوت پدر در آن بود و حاکی از این بود که پدر تمام اموال خود را به او بخشیده است . بنابراین لازم بود فورا خود را به خانه برساند و به امور رسیدگی نماید . هنگامی که به خانه ی پدر رسید ، در قلبش احساس غم و پشیمانی کرد . اوراق و کاغذ های مم پدر را گشت و آن ها را بررسی نمود و در آن جا همان انجیل قدیمی را بازیافت . در حالی که اشک می ریخت انجیل را باز کرد و صفحات آن را ورق زد و کلید یک ماشین را پشت جلد آن پیدا کرد . در کنار آن یک برچسب با نام همان نمایشگاه که ماشین مورد نظر او را داشت وجود داشت . روی برچسب تاریخ روز فارغ التحصیلی اش بود و روی آن نوشته شده بود : تمام مبلغ پرداخت شده است . آخی !!
نمایندگی و قیمومت طفل در صورت فوت پدر
سلام دوستی در مورد قیمومت بچه پس از فوت پدر طفل سوال پرسیده اند<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> پاسخ: نمایندگی و قیمومت بچه با پدر و پدرپدر بچه میباشد که در صورت فوت هر یک این وظیفه بر عهده دیگری است. حال در صورتیکه پس از فوت پدر مشخص شود که پدر پدر صلاحیت برای قیمومت بچه را ندارد و به نوعی مصلحت طفل را در اداره اموال وی رعایت نمی کند میتوان از دادگاه خواست تا برای طفل قیم دیگری از جمله مادر وی تعیین شود. پس در صورتیکه بر دادگاه مشخص شود که پدر پدر صلاحیت اداره اموال طفل را ندارد میتواند او را از این سمت حتی بدون رضایت او عزل نماید. البته توجه داشته باشید که قیمومت طفل با حضانت و نگهداری آن متفاوت میباشد حضانت و نگهداری طفل با پدر و مادر طفل است و در غیاب هریک با طرف حاضر میباشد ولی نماینده قانونی برای اداره اموال طفل یا همان قیمومت با پدر و پدر پدری طفل میباشد موفق باشید.
شرایط حضانت طفل پس از فوت پدر
شرایط حضانت طفل پس از فوت پدر <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> چنانچه بعد از رسیدن به سن هفت مصلحت طفل اقتضا کند با تشخیص دادگاه حضانت طفل همچنان با مادر خواهد بود. اما اگر پدر طفل فوت کند چه کسی عهده ار طفل خواهد بود؟ در متن حاضر به این سوال پاسخ داده خواهد شد. : در صورت فوت پدر طفل طبق قانون حضانت طفل با مادر خواهد بود و کسی حق ندارد مادر را از این حق محروم کند مگر به حکم قانون و مادر نیز نمیتواند از نگهداری و تربیت طفل خود پس از فوت پدر طفل امتناع کند مگر با عذر قانون. قانونگذار نگهداری و تربیت فرزند را حق و تکلیف پدر و مادر میداند. حق است زیرا کسی نمیتواند فرزند را از پدر و مادر جدا کند مگر به حکم قانون و تکلیف است برای اینکه پدر و مادر بدون دلیل موجه و قانونی نمیتوانند از نگهداری و تربیت فرزند خود خودداری کنند و زمانی که زن و شوهر با هم زندگی میکنند فرزند تحت حضانت پدر و مادر خویش است و چنانچه زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنند طبق قانون حضانت فرزند «پسر و دختر» تا هفت سالگی با مادر است و پس از هفت سالگی تا سن بلوغ با پدر است و پس از رسیدن به سن بلوغ فرزند انتخاب میکند که با کدام یک از پدر یا مادر زندگی کند البته چنانچه بعد از رسیدن به سن هفت مصلحت طفل اقتضا کند با تشخیص دادگاه حضانت طفل همچنان با مادر خواهد بود. اما اگر پدر طفل فوت کند چه کسی عهده ار طفل خواهد بود؟ در متن حاضر به این سوال پاسخ داده خواهد شد. حضانت: به معنی نگاهداری و تربیت کودک است. صغیر: کسی که به دلیل کم بودن سن قادر به اداره امورمالی خود نباشد. جدر پدری: پدر پدر حضانت: نگهداری * نگهداری و تربیت طفل پس از فوت پدر: در صورت فوت پدر طفل طبق قانون حضانت طفل با مادر خواهد بود و کسی حق ندارد مادر را از این حق محروم کند مگر به حکم قانون و مادر نیز نمیتواند از نگهداری و تربیت طفل خود پس از فوت پدر طفل امتناع کند مگر با عذر قانون، زیرا در صورت خودداری مادر از حضانت طفل دادگاه می تواند او را ملزم به نگهداری کند و اگر الزام ممکن نباشد به خرج پدر و اگر پدر زنده نباشد به خرج مادر حضانت طفل را تأمین کند و هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی مادر صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر قرار گیرد دادگاه میتواند به تقاضای نزدیکان طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ کند. موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی بشمار میآید: - اعتیاد زیان آور به الکل، موادمخدر و قمار. - اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء. - ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی. - سوء ...
شرايط حضانت طفل پس از فوت پدر
شرايط حضانت طفل پس از فوت پدر در صورت فوت پدر طفل طبق قانون حضانت طفل با مادر خواهد بود و کسي حق ندارد مادر را از اين حق محروم کند مگر به حکم قانون و مادر نيز نميتواند از نگهداري و تربيت طفل خود پس از فوت پدر طفل امتناع کند مگر با عذر قانون. به گزارش خبرگزاري فارس، قانونگذار نگهداري و تربيت فرزند را حق و تکليف پدر و مادر ميداند. حق است زيرا کسي نميتواند فرزند را از پدر و مادر جدا کند مگر به حکم قانون و تکليف است براي اينکه پدر و مادر بدون دليل موجه و قانوني نميتوانند از نگهداري و تربيت فرزند خود خودداري کنند و زماني که زن و شوهر با هم زندگي ميکنند فرزند تحت حضانت پدر و مادر خويش است و چنانچه زن و شوهر جدا از هم زندگي ميکنند طبق قانون حضانت فرزند «پسر و دختر» تا هفت سالگي با مادر است و پس از هفت سالگي تا سن بلوغ با پدر است و پس از رسيدن به سن بلوغ فرزند انتخاب ميکند که با کدام يک از پدر يا مادر زندگي کند البته چنانچه بعد از رسيدن به سن هفت مصلحت طفل اقتضا کند با تشخيص دادگاه حضانت طفل همچنان با مادر خواهد بود. اما اگر پدر طفل فوت کند چه کسي عهده ار طفل خواهد بود؟ در متن حاضر به اين سوال پاسخ داده خواهد شد. حضانت: به معني نگاهداري و تربيت کودک است. صغير: کسي که به دليل کم بودن سن قادر به اداره امورمالي خود نباشد. جدر پدري: پدر پدر حضانت: نگهداري * نگهداري و تربيت طفل پس از فوت پدر: در صورت فوت پدر طفل طبق قانون حضانت طفل با مادر خواهد بود و کسي حق ندارد مادر را از اين حق محروم کند مگر به حکم قانون و مادر نيز نميتواند از نگهداري و تربيت طفل خود پس از فوت پدر طفل امتناع کند مگر با عذر قانون، زيرا در صورت خودداري مادر از حضانت طفل دادگاه مي تواند او را ملزم به نگهداري کند و اگر الزام ممکن نباشد به خرج پدر و اگر پدر زنده نباشد به خرج مادر حضانت طفل را تأمين کند و هرگاه در اثر عدم مواظبت يا انحطاط اخلاقي مادر صحت جسماني يا تربيت اخلاقي طفل در معرض خطر قرار گيرد دادگاه ميتواند به تقاضاي نزديکان طفل يا به تقاضاي قيم او يا به تقاضاي رئيس حوزه قضايي هر تصميمي را که براي حضانت طفل مقتضي بداند اتخاذ کند موارد ذيل از مصاديق عدم مواظبت يا انحطاط اخلاقي بشمار ميآيد: - اعتياد زيان آور به الکل، موادمخدر و قمار. - اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء. - ابتلا به بيماريهاي رواني با تشخيص پزشکي قانوني. - سوء استفاده از طفل يا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقي مانند فساد و فحشاء تکدي گري و قاچاق. - تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف. پرسش؛ اگر خانمي، همسرش به عللي از جمله به طور مثال بر اثر تصادف فوت کرده و از وي فرزند ...
حضانت و ولايت در قانون ايران
حضانت فرزند در دوران بعد از بلوغ حق حضانت تا زمانی است که کودکان به سن بلوغ برسند. سن بلوغ ۹ سال تمام قمری برای دختر و پانزده سال تمام قمری برای پسر است. بعد از رسیدن به این سن، خود کودک میتواند تعیین کند که میخواهد با کدام یک از مادر یا پدر زندگی کند.پدر یا مادر در دورانی که حضانت فرزند را ندارد، میتواند او را تحت شرایطی که قانون مشخص کرده است، ملاقات کند. به عبارتی؛ حق ملاقات فرزندان برای پدر یا مادری که حضانت فرزند را ندارد، به رسمیت شناخته شده است. موارد زیر بر شرایط ملاقات حاکم است: شرایط ملاقات: زمان، مکان و مدت ملاقات با توافق طرفین تعیین و در حکم دادگاه ذکر میشود. مثلاً طرفین توافق میکنند که فردی که حضانت با او نیست، روز جمعه هرهفته از ساعت ۲ بعدازظهر تا شنبه ساعت ۵ بعدازظهر حق دارد فرزندان را ملاقات کند و به خانه خود ببرد. عدم توافق: چناچه طرفین توافق نداشته باشند، دادگاه زمان و مکان و مدت ملاقات را تعیین میکند. محل سکونت کودک: پدر یا مادری که حضانت فرزند را بر عهده دارد، نمیتواند او را از محل حضانت خارج کند. مثلاً اگر پدر و مادر هر دو در تهران زندگی میکنند، کسی که عهدهدار حضانت است نمیتواند محل سکونت خود را به شیراز منتقل کند، مگر اینکه در شرایط ضروری از دادگاه برای انتقال اجازه بگیرد. در صورت تخلف: در صورت تخلف از شرایط حضانت، طرف مقابل میتواند با مراجعه به دایره اجرای احکام دادگاه، برای اجرای حکم و الزام فرد متخلف به اجرای قانون درخواست کند. خروج از کشور: مشکل زمانی بروز میکند که فرزند از ایران خارج شود، زیرا در صورتیکه در شهر محل اقامت کنسولگری ایران وجود نداشته باشد، اجرای حکم امکانپذیز نیست. پیشگیری از خروج: اگر مادر متوجه شود که پدر قصد دارد فرزند را از کشور خارج کند، میتواند از دادگاه درخواست کند که شوهر و فرزند را ممنوع الخروج کند. جلوگیری از ملاقات: کسی که حضانت را بر عهده دارد، نمیتواند مانع ملاقات شخصی شود که فرزندان با او زندگی نمیکنند. مثلاً اگر بعد از هفت سالگی کودکان با پدر زندگی کنند، پدر نمیتواند مانع ملاقات مادر با فرزندانش شود و بالعکس. در صورت تخلف: اگر پدر به کرات مانع ملاقات مادر با فرزندان شود، مادر میتواند موضوع سلب صلاحیت پدر برای نگهداری از فرزندان را در دادگاه مطرح کند.مجازات متخلف: مطابق قانون اگر کسی که حکم حضانت علیه وی صادر شده، (پدر، مادر و یا شخص دیگر) مانع اجرای حکم شود و یا از پس دادن طفل خوداری کند، دادگاه صادر کننده حکم، او را ملزم میکند که فرزند یا فرزندان را به طرفی که حضانت را بر عهده دارد، ...
متن اهنگ (پدر) یاس
کسی چی می دونه از فرداپس الان هدفونتو بردارافکار اشعار بگم از دردامالان از خواب برپا دریاب اشکامحرفامسنگ صبورم آهنگمن از درد درونم با غم خوانمدرد دلم با تو بشنوچند جمله بگم با تو بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومدپدر وقتی رفت غم از در اومدقبل فوت پدر من اوضاع همین بودمشکلات ما همیشه در کمین بوددر هر قدم یک دشمنمن از ترس اعتماد رو در خودم کشتمبا خشونت به من می گفتن خوش اومدمنم از اون رفتارها خونم به جوش اومدما دیگه همه چی رو از دست داده بودیمسرمون کلاه رفت ما که ساده بودیمبه یاد روز می افتم که با دستبندبابای خوبم رو می گرفتن از منپس من رسما تنها شدم از غم خلوت کردم با خودمچیزی که در د آورد اون روزا قلب ماها رو که اونا آوردن حکم جلب بابا رو هر چی ازشون وقت خواستم منمی گفتن نه ناز کردنورشکسته شدیم آرهکار خدا بود اون همه چک رو پاس کردن بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومدپدر وقتی رفت غم از در اومدقبل فوت پدر من اوضاع همین بودمشکلات ما همیشه در کمین بود بقیه رو ادامه میدم من الان صریحیه پای ما خونه بود و یه پا کلانتریما هم ساکت نبودیم آره بنابراینفکر نکنین که ما پسر پیامبریمیکی از طلب کا را رو که خیلی لجنه تو خلوترفتم بالا سرش مثل اجل معلقفکر نکنین یاس هست مولکولی بیرحمبچه های شما ازم الگو میگیرنقاضی گفت چقدره طلبت ؟ گفت 7 – 8 تومنخواستم با دستام بگیرم و خفش کنمآره حرص بغض ، حس یه عقده یه نقطه تو قلبم نقطه ی سوخته14 – 15 ساله بودم آره تو همین مرزابا طلب کارا حساب کردم تومنی 5 زاریکمی اعصاب راحت شد قرضارو دادیم از چکا پاره کردی امضا ها روفکر نکن بدبختیا رو من پیچیدمشون از اون دور من سختیا رو میدیدمشونپیشرفت کور شد چقدر طنابشبابا گفت دست بالا ببر پناه بهش بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومدپدر وقتی رفت غم از در اومدقبل فوت پدر من اوضاع همین بودمشکلات ما همیشه در کمین بود جیبامون پاک تر بود از قلب نوزادکه پولی نمونده بود حتی 2زاریه ماشین داشتیم از دار دنیاکه اونم رفت و شد مال دزدابه صاب خونه با ترس گفتیم اجازه بشینیم؟چه سخت بود دوران اجاره نشینیخودمو کشیدم بیرون حالا از ته دلدارم می خونم برای شما از ته دلوقتی همه سرمستن با عرق و ودکامن در دستمه ورق و خودکاررشد نکردم من مثل علف هرزپشت نکردم من به هدف سبزانتظار کمک ندارم من از قرض الحسنهکمک؟ هه کمک یه ضرب المثلهاز گفتن حرف بله قربان بیزارمپس از الان دستمو رو قرآن میذارمکه به دست هیچ احدی آتو ندماگه تو بدی بلدی منم با تو بدماین مشکل برا من یه تجربه بودکه به زبون HIP-HOP ترجمه شد بگم چه روزای سختی رفت و سخت تر اومدپدر وقتی رفت غم از در اومدقبل فوت پدر من اوضاع همین ...
ارث قسمت اول
ارث در قانون مدنی از ارث تعریفی به میان نیامده و از موجبات ارث سخن گفته است . طبق ماده 861 قانون مدنی « موجب ارث دو امر است نسب و سبب . » به عبارت دیگر برای این که کسی وارث شناخته شود باید رابطه نسبی یا سببی با مورث خود که همان متوفی می باشد داشته باشد . مراد از متوفی این است که در بحث ارث تا زمانی که موت تحقق پیدا نکند موضوع ارث به میان نخواهد آمد مثلاً بین پدر و مادر و فرزند رابطه نسبی وجود دارد اما تا زمانی که یکی از آن دو فوت نکند بحث ارث سالبه به انتفاء موضوع است. پسر نمی تواند بگوید اینجانب وارث پدرم هستم زیرا ممکن است که پسر قبل از فوت پدر فوت کند و پدر وارث پسر گردد. نسب برای ارث طبقاتی معین شده که عبارتند از وارثین طبقه اول«1- پدر و مادر و اولاد و اولاد و اولاد ». وارثین طبقه دوم عبارتند از «اجداد و برادر و خواهر و اولاد آن ها »وارثین طبقه سوم «اعمام و عمات و اخوال و خالات و والاد آنها » باید توجه داشت که قاعده «ا لاقرب یمنع الابعد » با بودن وارثین طبقه اول نوبت به طبقه دوم نمی رسد و با بودن وارث از طبقه دوم نوبت به طبقه سوم نمی رسد . نکته دیگر اینکه در هر طبقه درجات وجود دارد که هر درجه ، درجه بعدی را از ارث محروم می کند .مثلاً در طبقه اول اگر کسی فوت کند و یک پسر و چند نوه از فرزندان دیگر داشته باشد تمام ارث به پسر که نسبت به نوه ها در درجه اول است می رسد. ممکن است حالت استثنایی پیدا شود که اگر متوفی یک پسر عموی ابوینی و یک عموی ابی داشته باشد ارث به پسر عموی ابوینی می رسد که مستند آن یک روایت است. از نکات دیگر که راجع به ارث باید گفت این است که ارث از قواعده آمره بوده و به تعبیر قرآن کریم حدود الله می باشد . یعنی در بحث ارث ما خط قرمز داریم توافق و اراده افراد بر خلاف آن قانوناً ممنوع است . یعنی کسی حق ندارد فرزندان و یا هر یک از وارثین خود در زمان فوت را از ارث محروم کند . اگر در زمان حیات بخواهد کلیه اموال خود را صلح یا وقف یا هبه نماید طبق قاعده « الناس مسلطون علی اموالهم » اشکالی ندارد . که البته این کار شاید از زاویه اخلاق مشکل داشته باشد. برای بعد از فوت هر کسی مجاز است تایک سوم اموال خود را به نحو دلخواه وصیت نماید که مشروع و معتبر است اما مازاد بر یک سوم غیر نافذ بوده و در صورت عدم تنفیذ از سوی سایر ورثه آن وصیت باطل خواهد بود. از نکات دیگری که راجع به ارث می توان مطرح نمود این است که یک نفر بر اثردو موجب یعنی نسب و سبب ارث ببرد . فرض کنید علی و فاطمه پسر عمو و دختر عمو با هم ازدواج می کنند . علی فوت می کند و هیچ وارث دیگری غیر از همسرش ندارد . در این جا فاطمه یک چهارم از کلیه اموال ( اعم از منقول و غیر منقول ...
شرایط حضانت طفل پس از فوت پدر
شرایط حضانت طفل پس از فوت پدر چنانچه بعد از رسیدن به سن هفت مصلحت طفل اقتضا کند با تشخیص دادگاه حضانت طفل همچنان با مادر خواهد بود. اما اگر پدر طفل فوت کند چه کسی عهده ار طفل خواهد بود؟ در متن حاضر به این سوال پاسخ داده خواهد شد. : در صورت فوت پدر طفل طبق قانون حضانت طفل با مادر خواهد بود و کسی حق ندارد مادر را از این حق محروم کند مگر به حکم قانون و مادر نیز نمیتواند از نگهداری و تربیت طفل خود پس از فوت پدر طفل امتناع کند مگر با عذر قانون. قانونگذار نگهداری و تربیت فرزند را حق و تکلیف پدر و مادر میداند. حق است زیرا کسی نمیتواند فرزند را از پدر و مادر جدا کند مگر به حکم قانون و تکلیف است برای اینکه پدر و مادر بدون دلیل موجه و قانونی نمیتوانند از نگهداری و تربیت فرزند خود خودداری کنند و زمانی که زن و شوهر با هم زندگی میکنند فرزند تحت حضانت پدر و مادر خویش است و چنانچه زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنند طبق قانون حضانت فرزند «پسر و دختر» تا هفت سالگی با مادر است و پس از هفت سالگی تا سن بلوغ با پدر است و پس از رسیدن به سن بلوغ فرزند انتخاب میکند که با کدام یک از پدر یا مادر زندگی کند البته چنانچه بعد از رسیدن به سن هفت مصلحت طفل اقتضا کند با تشخیص دادگاه حضانت طفل همچنان با مادر خواهد بود. اما اگر پدر طفل فوت کند چه کسی عهده ار طفل خواهد بود؟ در متن حاضر به این سوال پاسخ داده خواهد شد.حضانت: به معنی نگاهداری و تربیت کودک است. صغیر: کسی که به دلیل کم بودن سن قادر به اداره امورمالی خود نباشد. جدر پدری: پدر پدر حضانت: نگهداری* نگهداری و تربیت طفل پس از فوت پدر: در صورت فوت پدر طفل طبق قانون حضانت طفل با مادر خواهد بود و کسی حق ندارد مادر را از این حق محروم کند مگر به حکم قانون و مادر نیز نمیتواند از نگهداری و تربیت طفل خود پس از فوت پدر طفل امتناع کند مگر با عذر قانون، زیرا در صورت خودداری مادر از حضانت طفل دادگاه می تواند او را ملزم به نگهداری کند و اگر الزام ممکن نباشد به خرج پدر و اگر پدر زنده نباشد به خرج مادر حضانت طفل را تأمین کند و هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی مادر صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر قرار گیرد دادگاه میتواند به تقاضای نزدیکان طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ کند موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی بشمار میآید: - اعتیاد زیان آور به الکل، موادمخدر و قمار. - اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء. - ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی. - سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی ...