جمله ای در مورد اطلاع از مرگ
آیت الله بهجت درون قبر
خاطره ای از شوخی حضرت آیت الله بهجت ! خیلی آقای بهجت حرف نمیزدند و دائمالذکر به نظر میآمدند. ایشان گاهی به مناسبتی چیزی میگفتند یا به دیگری میگفتند، و ما هم باید حواسمان جمع می بود که سریع مطب را بگیریم و استفاده کنیم. گاهی در ضمن لطایفی، نکات خیلی ظریف و دوستداشتنی را که متناسب با حال طرف بود بیان میکردند. یک روزی، شخصی در صحن مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) به آقا برخورد کرده بود. به آقا گفته بود که حضرت آقا من خودم را گم کردهام؛ میخواهم خودم را پیدا کنم، چکار کنم؟ آیت الله بهجت(رحمةالله علیه) فرموده بودند که برو در آن صحن یک اتاق و دفتری است به نام دفتر گمشدگان. بگو: من خودم را گم کرده ام، تا که در بلندگو شما را صدا کنند، ببینید آیا پیدا میشوید یا نه! منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی بهجت(رحمةالله علیه) مطالبی درخصوص ویژگیهای آیت الله بهجت : . سیر و سلوک و مقام معنوی آیت الله بهجت در سیروسلوک سابقه دهها ساله دارد، ایشان از شاگردان عارف کامل حضرت آیت الله سید علی آقای قاضی (ره) و مورد توجه خاص آن استاد بزرگ بوده و در اوان جوانی، مراحلی را در عرفان سپری کرده اند. بعضی از نزدیکان مرحوم قاضی می گفتند: « از مقامات و مراحلی که ایشان طی کرده اند اطلاع داریم، ولی عهدی داریم با ایشان که به احدی نگوییم. » عارف بزرگی چون امام خمینی (قدس سره) به ایشان عنایتی خاص داشته اند. امام بعد از بازگشت به قم در اول انقلاب، در بیت ایشان حضور یافته و به دیدار یکدیگر نایل می آیند. مؤلف کتاب انوارالملکوت نیز در این باره می نویسد:« آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت فومنی از شاگردان معروف آیت الحق و سند عرفان، عارف بی بدیل مرحوم آقای حاج میرزا علی آقای قاضی تبریزی(ره) در نجف اشرف بوده اند، و در زمان آن مرحوم، دارای حالات و مکاشفات غیبیه الهی بوده و در سکوت و مراقبه، حد اعلایی از مراتب را حایز بوده اند.» و بخاطر همین ویژگی بوده است که مرحوم آقای قاضی عنایت خاصی نسبت به ایشان داشت آقا ضیاءالدین آملی فرزند آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی در جلسه درس آیت الله بهجت در حضور ایشان برای حضار نقل کرده بود که من به چشم خود دیدم که مرحوم آقای میرزا علی آقای قاضی در نماز به ایشان اقتدا نمودند. . اطلاع از غیب و ظهور کرامات حضرت آیت الله بهجت از آن دسته اولیای خداست که بر خلاف غالب مردم که از عالم غیب اطلاعی ندارند، به قدرت خداوند متعال به مقاماتی رسیده که می تواند عوالمی از غیب را مشاهده کند. و شاید کثرت تکرار ذکر« یا ستار » توسط ایشان در خلوت و جلوت، و در حال نشستن و برخاستن از این حقیقت حکایت داشته باشد. آیت ...
تحقيق در مورد فردوسي
فردوسیحکیم ابوالقاسم حسن بن علی توسی معروف به فردوسی (حدود سال ۳۱۹ تا حدود ۳۹۷ هجری خورشیدی) در ناحیه توس خراسان به دنیا آمد و همانجا درگذشت و به خاک سپرده شد. او شاعر حماسهسرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانیترین منظومه به زبان پارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگترین شاعران فارسیگو دانستهاند. در ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده است.مجسمه فردوسی در میدان فردوسی تهران، اثر ابوالحسن صدیقی. زندگیدر مورد زندگی فردوسی افسانههای فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی اینکه به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در سدههای اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده است. دیگر اینکه به علت محبوب بودن اشعارش در میان مردم عادی، شاهنامهخوانها مجبور شدهاند برای زندگی او که مورد پرسشهای کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته است، داستانهایی سرهم کنند. تولدبنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۱۹ هجری خورشیدی (329 ه.ق./940 میلادی) در روستای باژ (پاز کنونی) در ناحیه توس خراسان متولد شد.استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۱۹ شده است شعر زیر است که پژوهشگران بیت آخر را اشاره به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۷۵ شمسی میدانند:بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت - نوانتر شدم چون جوانی گذشتفریدون بیداردل زنده شد - زمین و زمان پیش او بنده شدو از این که فردوسی در سال ۳۷۵، پنجاه و هشت ساله بوده است، نتیجه میگیرند او در حدود سال ۳۱۹ به دنیا آمده است.آرامگاه فردوسی در توس خراسان در نزدیکی مشهد.نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ زندگی فردوسی مطلب نوشته است، تولد فردوسی را در ده «باز» (پاز) نوشته است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کردهاند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمیدانند. پاز امروزه در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد در استان خراسان رضوی ایران قرار دارد.نام او را منابع قدیمیتر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشتهاند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بیارزش میدانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بیبنیاد» خواندهاست) و منابعی که از آن مقدمه نقل شدهاست، «منصور» گفته اند. نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شدهاست.محمدامین ریاحی، از فردوسیشناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته ...
گلچین جملات زیبا و طلایی از دکتر شریعتی
گلچین جملات زیبا و طلایی از دکتر شریعتی علی مزینانی یا علی شریعتی مزینانی، مشهور به دکتر علی شریعتی (آغاز زندگی در۲ آذر ۱۳۱۲ در روستای کاهک، سبزوار، خراسان – پایان زندگی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در ساوتهمپتون) نویسنده، جامعهشناس، تاریخشناس و پژوهشگر دینی ایرانی بود. دکتر شریعتی یک روشنفکر مسلمان انقلابی بود و سخنرانیها و کتابهای ارزشمندی از او به یاد گار مانده است. مهمترین ویژگی دکتر شریعتی به نظر می رسد شجاعت و فداکاری او در مبارزه با استبداد و زورگویی بود. جملات طلایی و واقعا زیبا از دکتر شریعتی (بخش اول) آفتاب من نه در مشرق است نه در مغرب. در مشرق نیست؛زیرا سالهاست که از طلوعش گذشته است. از افق دور شده است. به اوج آسمان آمده است. در مغرب نیز نیست. او اهل غروب نیست. او خورشید بی غروب من است.---------------- من شکست نمی خورم. ایمان و دوست داشتن رویین تنم کرده اند. ---------- انسان به میزان بر خورداری هایی که در زندگی دارد انسان نیست بلکه درست به خاطر نیازهایی که در خویش احساس میکند انسان است-------------------- هر کسی به میزانی انسان تر است که نیازهای کامل تر ومتعال تر و متکامل تر دارد ادم های اندک نیاز های اندک دارند ادم های بزرگ نیازهای بزرگ ------------------ باید انسان بودن پاک بودن مسئول بودن و در اندیشه سرنوشت دیگران بودن، وظیفه باشد بالاتر از ان صفت ادمی باشد باز هم بالاتر وجود ادمی باشد ----------------- هیچ گاه كسي را دوست نداشته باش، چون دوست داشتن اسارت است و اسارت انسان را به جنون مي كشاند هر گاه کسی را دوست داشتي رهايش كن. اگر به سویت باز نگشت بدان كه از اول هم مال تو نبوده است.----------------- دلی که از بی کسی غمگین است، هر کسی را می تواند تحمل کند، هیچ کس بد نیست. دلی که در بی اویی مانده است، برق هر نگاهی جانش را می خراشد.------------ هرگز نمی نالمنه ، من هرگز نمی نالم . قرن ها نالیدن بس است . می خواهم فریاد کنم . اگر نتوانستم ، سکوت می کنم . خاموش مردن بهتر از نالیدن است . جملات طلایی و واقعا زیبا از دکتر شریعتی (بخش دوم )--------- غم : چه دشوار شده است دم زدن ! در این جا که هر درختی مرا قامت تفنگی است و ... " صدای هر گامی غم ! غم !" تنهایی ، آزادی من هرگز از مرگ نمي هراسيده ام . عشق به آزادي ، سختي جان دادن را بر من هموار مي سازد . عشق به آزادي مرا همه عمر در خود گداخته است . آزادي معبود من است . به خاطر آزادي هر خطري بي خطر است . هر دردي بي درد است . هر زنداني رهايي است . هر جهادي آسودگي است . هر مرگي حيات است . مرا اينچنين پرورده اند من اينچنينم . پس چرا از فردا مي ترسم . من تنهايي را از آزادي بيشتر دوست دارم! ----------- حرف های نگفتنی : حرف هایی ...
همه چیز در مورد مرگ "اسامه بن لادن"...
یکی از خبرهای داغی که در ظرف دو روز گذشته بسیار سریع در صدر اخبار رسانه ها و مطبوعات جهان قرار گرفت مرگ اسامه بن لادن بود که پیامدهای خوشایندی نیز برای مردمی که دل پرخونی از تروریست های بین المللی دارند بهمراه داشت. خصوصا مردم امریکا و شهروندان نیویورکی که هنوز غم از دست دادن قربانیان فاجعه 11 سپتامبر 2001 را از یاد نبرده اند. مرگ اسامه بن لادن، هر چند فی نفسه خبر خوبی بود، اما متاسفانه باید باور داشت که هرگز به معنای پایان تروریسم و حتی تضعیف آن در جهان نیست. بن لادن، هر چند زمانی با بهره گیری از ثروت رویایی، هوش سرشار و کاریزمایی که تصویر کرده بود توانست به رهبر جریان تندروی جهان اسلام تبدیل شود اما از زمانی که زندگی اش تبدیل به تعقیب و گریز و از این مخفی گاه به آن پناهگاه رفتن شد، رفته رفته تسلط خود بر جریان القاعده را از دست داد و این گروه منسجم تروریستی، به گروهک های پرشماری با بن لادن های کوچک تر تبدیل شد که هر کدام از آنها، هر چند از بن لادن و القاعده واحد، ضعیف تر بودند اما به دلیل پراکندگی و گمنامی، کار مبارزه با آنان سخت تر شد و رفته رفته سبب ناامنی مناطق بیشتری گردید. اسامه بن لادن در ریاض، پایتخت عربستان سعودی متولد شد. او که بنیانگذار و رهبر گروه تروریستی القاعده بود، در ارتباط با حملات تروریستی بسیاری در سرتاسر جهان از جمله بمبگذاریهای ۷ اوت ۱۹۹۸ در سفارتخانههای آمریکا در دارالسلام (تانزانیا) و نایروبی (کنیا)، حمله به کشتی جنگی یواساس کول (USS Cole) و حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون در نیویورک تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا قرار داشت و سرانجام پس از گذشت نزدیک به 10 سال وی در تاریخ ۲ می 2011 توسط ارتش ایالات متحده آمریکا در منطقه ای بنام آبیتآباد پاکستان کشته شد. در تاریخ ۱ می (۲ می به ساعت محلی پاکستان) ۲۰۱۱ میلادی، باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که یک گروه کوچک از یگان فوق ویژه نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا طی عملیاتی اسامه بن لادن، بنیانگذار و رهبر گروه القاعده و عامل حملات 11 سپتامبر را در یک ویلا در پاکستان کشتهاند. وی اضافه کرد که هماکنون جسد اسامه بن لادن در اختیار آمریکا است. بنا به گفته مقامات رسمی ایالات متحده، این عملیات توسط ۲۰-۲۵ تکاور یگان فوق ویژه نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا تحت فرماندگی ستاد مشترک عملیات ویژه و با همکاری سازمان سیا حمله انجام پذیرفت.این افراد به وسیلهٔ ۲ هلیکوپتر به مخفیگاه بن لادن حمله کردند که طی آن وی و همرانش کشته شدند. این عملیات هیچ کشته یا زخمی برای نیروهای آمریکا نداشت. طبق اظهارات مقامات ...
جملات زیبا در مورد شهدا
جملات زیبا در مورد شهداای روشنای خانه امید، ای شهید """ ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است"""ای برتر از سراچه خورشید ای شهید ای شهیدان ، عشق مدیون شماست """هرچه ما داریم از خون شماست ای شقایق ها و ای آلاله ها """ دیدگانم دشت مفتون شماست . . . شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . . دید در معرض تهدید دل و دنیش را """ رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را رفت و حتی کسی از جبهه نیاورد به شهر """چفیه و قمقمه اش کوله و پوتینش را . . . رفتن به جهاد نفس راهی است بزرگ """از جبهه گریختن گناهی است بزرگ ما بر سر پست انقلابیم اکنون """ خفتن سر پست اشتباهی است بزرگ . . . کبوتر و دو پلاک و دو ساک خالی تو """ دلم دوباره گرفته زبیخیالی تو تو التماس نگاه کدام پنجرهای """ که نقش بسته نگاهم به طرح قالی تو . . . سری که هیچ سرآمدن نداشت، آمد """ بلند بود ولیکن بدن نداشت آمد بلند شد سر خود را به آسمان بخشید """سری که بر تن خود، خویشتن نداشت آمد . . . گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است ، وگرنه همه اجرها در گمنامیست. محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند . . . چفیهی من بوی شبنم میدهد """ عطر شبهای محرم میدهد چفیهی من، سفرهی دل میشود """ جمعه، با مهدی، مقابل میشود . . . در سینهام دوباره غمی جان گرفته است « امشب دلم به یاد شهیدان گرفته است » تا لحظهای پیش دلم گور سرد بود اینک به یمن یاد شما جان گرفته است تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟ """ ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد آن باد که آغشته به بوی نفس توست """ از کوچه ما کاش گذر داشته باشد . . . ای دشمن حق ما دلیر و حق پرستیم """برگرد ! تا سربند یا زهـرا (س) نبستیم . . . ای شهید ای روشنای خانه امید، ای شهیدای معنی حماسه جاوید، ای شهیدچشم ستارگان فلک از تو روشن استای برتر از سراچه خورشید ای شهید« زهره » به نام توست غزلخوان آسمانبا یاد توست مشعل « ناهید » ای شهید« قد قامت الصلاه » به خون تو سکه زددر گسترای ساحت تحمید ای شهیدتیغ سحر زجوهره خونت آبدارگشت و شکست لشکر تردید، ای شهیدآئینهدار خون تو اند آسمانیانرنگینکمان به شوق تو خندید ای شهیدایمن شدند دین و وطن تا به رستخیزفارغ شدند زآفت تهدید، ای شهیددر فتنهخیز حادثهها جان پناه ماستبانگی که در گلوی تو پیچید، ای شهیدصرافی جهان زتو گر نقد جان گرفتجام شهادتش به تو بخشید، ای شهیدنام تو گشت جوهر گفتار عارفان« عارف » زبان گشوده به تأکید، ای شهید کتاب حماسه های همیشه
مقاله ای در مورد شهید وشهادت وشهادت طلبی
شهادت قلّه کمال شهادت از برترين واژه هاي فرهنگ اسلامي و از مقدّس ترين مفاهيم معارف الهي است. شهادت اوج کمال انسان است، آنگاه که انسان تمام هستي خود را يکجا نثار معبود مي کند و قطرة وجودش به درياي بيکران هستي مطلق مي پيوندد. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «فوق کلّ ذي برٍّ برٌّ حتي يقتل في سبيل الله، فاذا قُتِلَ في سبيل الله فليس فوقه برّ؛(1) بالاتر از هر خير و نيکي، خير و نيکي وجود دارد تا انسان در راه خدا کشته شود که بالاتر از کشته شدن در راه خدا، خير و نيکي يافت نشود.» همچنين پيغمبراکرم(ص) فرمود: «اشرف الموت قتل الشهادة؛(2) شهادت برترين مرگ ها است.» و نيز از آن حضرت نقل شده که فرمود: «لوددت انّي اُقتَل في سَبيل الله، ثمّ احيا ثمّ اُقتَل ثمّ اُحيا ثم اقتل ثمّ اُقتَل؛(3) دوست دارم در راه خدا کشته شوم (نه يک بار و دو بار که) بارها کشته شوم و زنده شوم و باز هم کشته شوم.» حضرت اميراملؤمنين عليه السلام در مقام دعا و درخواست از خداوند متعال عرضه مي دارد: «نسأل الله منازل الشّهداء؛(4) از خداوند جايگاه شهيدان را طلب مي کنم.» مقدمه به شهادت تاریخ، دین مقدّس اسلام که کامل ترین نسخه الهی برای هدایت، شفای امراض درونی و کمال بشر است، از بدوِ پیدایی تاکنون، از طرف دشمنان حقّ و عدالت و معرفت، در معرض انواع حمله ها و تهاجم ها بوده است و خواهد بود; از این رو، طرّاح حکیمِ آن باید راهکارهای مناسبی را جهت حفظ آن پیش بینی کند; زیرا حفظ، گسترش، بالندگی و اقتدار دین و جامعه دیندار، در گرو داشتنِ راهکارهای دفاعی مناسب برای این منظور است تا از هر گونه آسیب و خطر دشمن در امان بماند. با بررسی قرآن کریم و روایات معصومان(علیهم السلام) می توان گفت که فرهنگ شهادت طلبی، یکی از مهم ترین راهکارهای اجتماعی دین برای تحصیلِ هدفِ پیشین است بدین بیان که این فرهنگ، با تزکیه مؤمنان و تقویت روح ایمان، تعبّد و غیرت دینی در آن ها و نیز تقویت روحِ ایثار و تعاون و صبر و ولایت پذیری و احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی، جامعه دینی را اقتدار، عزّت و استحکام می بخشد و بدین صورت از دین و ارزش های متعالی آن پاسداری می کند. موضوع مورد بحث دراین رساله، فرهنگ شهادت طلبی و تأثیری است که این فرهنگ می تواند در حفظ دین داشته باشد. برای روشن شدن مطلب، ابتدا به بحث انسان، دین، و شهادت پرداخته شده تا جایگاه و مسؤولیت انسان در عالم، و رابطه او با خدا، خود و دنیا مشخّص شود. در بخش دیگر، شهادت طلبی از منظر قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) مورد بحث قرارگرفته، و عوامل تقویت و نیز موانع ایجاد و رشد روحیه شهادت طلبی بیان شده است. بخش آخر نیز به بیان اسرار ...
گزیده ای از سخنان دکتر علی شریعتی در مورد زن
دکتر شریعتی در کتاب ارزنده “فاطمه، فاطمه است”، ضمن آنکه حضرت زهرا را اسوه حسنه و الگوی کامل برای پیروی زنان مسلمان معرفی میکند، بحثهایی جالب و دقیق نیز درباره تیپهای گوناگون زن در جوامع کنونی دنیای اسلام، از جمله ایران، دارد.در مجموعه آثار ۲۱ بنام “زن” در مبحث چگونه بودن زن مسلمان، نظر خود را درباره زنان موجود در جوامع امروز اسلامی چنین بیان می دارد :“… در جامعه و فرهنگ اسلامی، سه چهره از زن داریم :یکی چهرهی زن سنتی است و مقدسمأب. یکی چهرهی زن متجدد و اروپاییمأب، که تازه شروع به رشد و تکثیر کرده است. و یکی هم چهرهی فاطمه و زنان “فاطمهوار”، که هیچ شباهت و وجه مشترکی با چهرهای بهنام زن سنتی ندارد.سیمایی که از زن سنتی در ذهن افراد وفادار به مذهب در جامعهی ما تصویر شده است، با سیمای فاطمه همانقدر دور و بیگانه است که با چهرهی زن مدرن…این زن سوم، زنی است که میخواهد انتخاب کند، زنی است که نه چهره موروثی را میپذیرد و نه چهره تحمیلی صادراتی را. هر دو را آگاه است و هر دو را هم میداند. آنکه به نام سنت تحمیل میشد و در جریان آن به وراثت میرسید، مربوط به اسلام نیست. مربوط به سنتهای دوره پدرسالاری است و حتی آنچه امروز از غرب میآید، نه علم است، نه بشریت است، نه آزادی است، نه انسانیت است و نه مبتنی بر حرمت زن است. مبتنی بر حیلههای حقیر قدرتهای انحرافی بود.فقط برخی از زنهای اروپایی هستند که ما حق شناختشان را داریم و باید همیشه همانها را بشناسیم، آنهایی را که فیلمها و مجلهها و رمانهای جنسی نویسندگان به ما نشان میدهند و به عنوان تیپ کلی “زن اروپایی” به ما میشناسانند.حق نداریم آن دختر اروپایی را بشناسیم که از شانزده سالگی به صحرای نوبی، به آفریقا، به صحرای الجزایر و استرالیا میرود و تمام عمرش را در آن محیطهای وحشت و خطر و بیماری و مرگ و قبایل وحشی میگذراند و شب و روز، در جوانی و کمال و پیری، دربارهی امواجی که از شاخکهای مورچه فرستاده میشود و شاخکهای دیگر آن امواج را میگیرند، کار میکند و چون عمر را به پایان میبرد، دخترش کار و فکر او را دنبال میکند و این نسل دوم زن اروپایی، در سن پنجاه سالگی، به فرانسه باز میگردد و در دانشگاه میگوید: “من سخن گفتن مورچه را کشف کردهام و بعضی از علائم مکالمهی او را یافتهام”.حق نداریم مادام “گواشن” را بشناسیم که تمام عمر را صرف کرد تا ریشهی افکار و مسائل فلسفیی حکمت بوعلی و ابنرشد و ملاصدرا و حاجی ملاهادی سبزواری را در فلسفهی یونان و آثار ارسطو و دیگران پیدا کرد و با هم مقایسه نمود ...
مقاله ای کامل در مورد سلاح های شیمیایی
تجاوز کارانه بزند و جالب اینکه قدرت های بزرگ و سازمان ملل سکوت اختیار کردند زیرا این جنایات با منافع این قدرت ها منافات نداشت ولی زمانی که این منافع تهدید شود با نام حقوق بشر و تروریسم به شدت ایستادگی کرده و از تمامی حمایت ها نیز بهره می برند سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی اول با آغاز قرن بیستم و توسعه روز افزون دانش شیمی، زنگ خطر به کارگیری احتمالی و گسترده مواد شیمیایی در جنگ ها برای دولتمردان اروپایی به صدا درآمد و آنها را واداشت که طی قراردادی به کارگیری این مواد را ممنوع کنند. کنوانسیون ۱۹۰۷ لاهه به تصویب بیشتر کشورهای اروپایی رسید. با این حال برخلاف قرارداد منع کاربرد سلاح شیمیایی، این جنگ افزار مخوف در مقیاس گسترده ای طی جنگ جهانی اول به کار گرفته شد.جنگ شیمیایی نخستین بار، زمانی که آلمانی ها در اکتبر ۱۹۱۴ در نوشاپل گلوله های حاوی گاز اشک آور به سوی فرانسوی ها پرتاب کردند، آغاز شد. با وجود پراکندگی سربازان و محدود بودن شمار گلوله ها، این تاکتیک چندان کارساز نبود و حتی فرانسوی ها متوجه کاربرد آن نشدند. با این حال آلمانی ها دست از تلاش برنداشته و گاز کلر را نیز نخستین بار در ۲۲ آوریل ۱۹۱۵ در «یپرس» (Ypres) بلژیک علیه سربازان مستعمراتی فرانسه و پیاده نظام کانادایی که هیچ ماسکی برای حفاظت از خود نداشتند به کار بردند.علاوه بر این آلمانی ها به سرعت به فسژن و خردل روی آورده و آنها را در جبهه آزمودند.(۱) عامل تاول زای خردل گوگردی به وسیله آلمانی ها در ۱۹۱۷ و در نزدیکی دهکده یپرس بر ضد سربازان فرانسوی به کار گرفته شد و به همین دلیل فرانسویان نام ایپریت (Yperite) را نیز به عامل خردل دادند. همچنین خردل با نام دیگری به نام صلیب زرد (Yellow Cross) نیز شناخته شده بود چرا که برای مشخص کردن مخازن حاوی آن علامت صلیب زرد به کار می رفته است.(۲)به طور کلی در جنگ جهانی اول حدود ۱۲۵۰۰۰ تن عوامل سمی مشتمل بر ۴۵ نوع عامل شیمیایی مختلف به کار رفت که در بین آنها ۱۸عامل کشنده و ۲۷ عامل تحریک کننده بود. از میان عوامل ذکر شده به طور عمده فسژن و خردل حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار سرباز را از صحنه نبرد خارج کرد که تعداد بیشماری از آنها برای همیشه نابینا شدند و تقریباً ۱۰۰ هزار نفر جان باختند.روند سریع ساخت جنگ افزارهای شیمیایی جدید و کاربرد وسیع آن طی جنگ جهانی اول و مهمتر از همه برانگیخته شدن احساسات عمومی باعث شد بیش از پنجاه کشور معاهده ای مبنی بر عدم کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را در ژنو امضا کنند که به پروتکل ۱۹۲۵ ژنو (Geneva Protocol) معروف شد. (۳)اما تصمیمی درباره منع ساخت و انباشت این سلاح ها گرفته نشد. علاوه بر این با توجه به ویژگی های مواد ...
مقاله ای در مورد شهید وشهادت وشهادت طلبی
شهادت قلّه کمالشهادت از برترين واژه هاي فرهنگ اسلامي و از مقدّس ترين مفاهيم معارف الهي است. شهادت اوج کمال انسان است، آنگاه که انسان تمام هستي خود را يکجا نثار معبود مي کند و قطرة وجودش به درياي بيکران هستي مطلق مي پيوندد. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «فوق کلّ ذي برٍّ برٌّ حتي يقتل في سبيل الله، فاذا قُتِلَ في سبيل الله فليس فوقه برّ؛(1) بالاتر از هر خير و نيکي، خير و نيکي وجود دارد تا انسان در راه خدا کشته شود که بالاتر از کشته شدن در راه خدا، خير و نيکي يافت نشود.» همچنين پيغمبراکرم(ص) فرمود:«اشرف الموت قتل الشهادة؛(2) شهادت برترين مرگ ها است.»و نيز از آن حضرت نقل شده که فرمود: «لوددت انّي اُقتَل في سَبيل الله، ثمّ احيا ثمّ اُقتَل ثمّ اُحيا ثم اقتل ثمّ اُقتَل؛(3) دوست دارم در راه خدا کشته شوم (نه يک بار و دو بار که) بارها کشته شوم و زنده شوم و باز هم کشته شوم.»حضرت اميراملؤمنين عليه السلام در مقام دعا و درخواست از خداوند متعال عرضه مي دارد: «نسأل الله منازل الشّهداء؛(4) از خداوند جايگاه شهيدان را طلب مي کنم.»مقدمهبه شهادت تاریخ، دین مقدّس اسلام که کامل ترین نسخه الهی برای هدایت، شفای امراض درونی و کمال بشر است، از بدوِ پیدایی تاکنون، از طرف دشمنان حقّ و عدالت و معرفت، در معرض انواع حمله ها و تهاجم ها بوده است و خواهد بود; از این رو، طرّاح حکیمِ آن باید راهکارهای مناسبی را جهت حفظ آن پیش بینی کند; زیرا حفظ، گسترش، بالندگی و اقتدار دین و جامعه دیندار، در گرو داشتنِ راهکارهای دفاعی مناسب برای این منظور است تا از هر گونه آسیب و خطر دشمن در امان بماند. با بررسی قرآن کریم و روایات معصومان(علیهم السلام) می توان گفت که فرهنگ شهادت طلبی، یکی از مهم ترین راهکارهای اجتماعی دین برای تحصیلِ هدفِ پیشین است بدین بیان که این فرهنگ، با تزکیه مؤمنان و تقویت روح ایمان، تعبّد و غیرت دینی در آن ها و نیز تقویت روحِ ایثار و تعاون و صبر و ولایت پذیری و احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی، جامعه دینی را اقتدار، عزّت و استحکام می بخشد و بدین صورت از دین و ارزش های متعالی آن پاسداری می کند. موضوع مورد بحث دراین رساله، فرهنگ شهادت طلبی و تأثیری است که این فرهنگ می تواند در حفظ دین داشته باشد. برای روشن شدن مطلب، ابتدا به بحث انسان، دین، و شهادت پرداخته شده تا جایگاه و مسؤولیت انسان در عالم، و رابطه او با خدا، خود و دنیا مشخّص شود. در بخش دیگر، شهادت طلبی از منظر قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) مورد بحث قرارگرفته، و عوامل تقویت و نیز موانع ایجاد و رشد روحیه شهادت طلبی بیان شده است. بخش آخر نیز به بیان اسرار و آثار ...