جملات قصار ائمه
جملات قصار از پیامبر اعظم (ص)
سرکشی آفت شجاعت است.به خود نازیدن آفت شرافت است.منت آفت جوانمردی است.خودپسندی آفت جمال است.دروغ آفت سخن است.فراموشی آفت دانش است.بیخردی آفت بردباری است.اسراف آفت بخشش است. هوس آفت دین است.( نهج الفصاحة جمله 1) <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> محبوبترین کارها در نزد خدا کاریست که دوام آن بیشتر است گرچه اندک باشد(نهج الفصاحة جمله73) برچهره چاپلوسان خاک بپاشید.( نهج الفصاحة جمله 91) مردم را از معاشرانشان بشنایسد زیرا هم جنس با هم جنس پرواز میکند( نهج الفصاحة جمله 106) برامت خویش بیشتراز هرچیزازشکم پرستی وپرخوابی وبیکارگی وبی ایمانی بیمناکم(جمله 109) ایمان خود را خالص کن تااندکی عبادت تو را کفایت کند( نهج الفصاحة جمله 110) خدا رابخوانید و به اجابت دعای خویش یقین داشته باشید وبدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بیخبر نمیپذیرد( نهج الفصاحة جمله 116) اگر خداوند چیزی به تو داد باید نشان نعمت وکرم وی در تو پدیدار شود( نهج الفصاحة جمله 128) وقتی کسی که اخلاق ودین وی مایه رضایت است ;بخواستگاری می آید بوی زن بدهیدواگر چنین نکنید فتنه وفساد در زمین فراوان خواهد شد( نهج الفصاحة جمله 130) وقتی کس آشنای خود را دوست دارد او را آگاه سازد که این کار موجب باقی ماندن دوستی ودوام محبت است( نهج الفصاحة جمله 140) هر کس کاری میکند باید آنرا خوب انجام دهد( نهج الفصاحة جمله 221) خوارترین انسان کسی است که مردم را خوارشمارد( نهج الفصاحة جمله 250) وقتی کار به نهایت سختی رسید راه چاره پیدا میشود( نهج الفصاحة جمله 296) میان مردم را به اصلاح آورید اگرچه با دروغ باشد( نهج الفصاحة جمله 318) دانش را بجویید اگرچه در چین باشد ( نهج الفصاحة جمله 324) خدا را چنان پرستش کن که گویی او را میبینی اگرتو او را نمی بینی بدان که او تو را میبیند( نهج الفصاحة جمله 335) عاقلتر از همه مدرم کسی است که با مردم بیشتر صلح ونرمی کند( نهج الفصاحة جمله 358) زانوی شتر را ببند وتوکل کن( نهج الفصاحة جمله 359) دانشمند ترین مردم کسی است که دانش دیگران را به آگاهی خود بیفزاید( نهج الفصاحة جمله 360) بدانکه پیروزی همراه صبر است و کشایش هراه رنج وبدنبال سختی آسانی است( نهج الفصاحة جمله 363) چنان کار کن که گویی هیچ وقت نخواهی مرد و چنان بیمناک باش که گویی فردا خواهی مرد( نهج الفصاحة جمله 367) کارها وابسته به نیت است( نهج الفصاحة جمله 369) دانشمند باش یا دانش آموز یا مستمع یا دوستدار علم و پنجمی مباش که هلاک خواهی شد( نهج الفصاحة جمله 375) غافلتر از همه مردم کسی است که ...
سخنان ائمه در مورد فضایل وضو
قال الصادق - علیه السلام -:من توضا و تمندل كتبت له حسنة ، و من توضا و لم یتمندل حتى یجف وضوئه كتبت له ثلاثون حسنة ؛ كسى كه وضو بگیرد و خود را با حوله خشك نماید، یك حسنه براى او نوشته مى شود، و هر كه وضو بگیرد و خشك نكند، بلكه صبر نماید تا اعضاء وضو به خودى خود خشك شود، سى حسنه براى او نوشته مى شود. (بحارالانوار، ج 80، ص 330) قال الباقر - علیه السلام -:ثلاث كفارات فاسباغ الوضوء فى السبرات و بالمشى باللیل و النهار الى الجماعات و المحافظة على الصلوات ؛ سه چیز است كه جبران كننده و محو كننده گناه است : 1 - كامل گرفتن وضو در هواى بسیار سرد. 2 - راه رفتن در شب و روز به سوى جماعتهاى اسلامى (نماز جماعت و جمعه ). 3 - مراقبت بر انجام صحیح نمازها.
وصایای شهدا (وصیت نامه شهید محمد رضا رحیمی )
به بهانه سالگرد شهادت شهید محمد رضا رحیمی فرزند مرحوم حاج محمد حسین – تاریخ شهادت ۲/۷/۶۱ سومار - وصیت نامه : سلام بر حضرت حق یگانه خالق و معبودم سلام بر فرستاده بر حق او حضرت رسول اکرم (ص) ختمی مرتبت . سلام بر امام علی (ع) پرچمدار امامت و ائمه اطهار . سلام و درود فراوان بر مهدی موعود یگانه منجی عالم بشریت (عج) . سلام و درود بی پایان بر نایب بر حقش خمینی کبیر دامه توفیقاته . و درود و سلام بر ارواح طیبه شهدای خونین کفن انقلاب اسلامی . لب به سخن می گشایم : من فرزند انقلاب و امام و شاگرد مکتب اصیل اسلام با چهره ای باز به ندای پرچمدار انقلاب اسلامی امام بزرگوار لبیک گفته ، رو به سوی جبهه خونین حق علیه باطل آورده و با خدای خویش پیمان جهاد تا شهادت بسته ام و توصیه می کنم گوش بفرمان قلب تپنده امام عزیز داده و هر چه بیشتر جبهه های جنگ را با وجود شریف خویش معطر نموده و رزمندگان والامقام را یاری نمایید . و با ید بگویم که : ما میرویم اگر خدا بخواهد به لقایش بپیوندیم . مامیرویم تا اگر خدا بخواهد و قبول کند وسیله ای برای سقوط صدام گردیم . ما میرویم تا امام زنده بماند . خدمت پدر و مادر عزیزم عرضه میدارم که از فقدان من ناراحت نباشند زیرا از امانت الهی خویش خوب نگهداری کرده و مرا به صاحب اصلی ام ارجاع داده اند . انالله و انا الیه راجعون اندکی با تو نگفتم غم دل ترسیدم که دل آزرده شوی ، گرنه سخن بسیار است . در پایان از شما ملت قهرمان نقاضا دارم ، همچنان گذشته در صحنه انقلاب بوده و سدی برای ناکثین ، قاسطین و مارقین شوید . در ضمن کتابهای اینجانب را وقف مسجد نمایید . والسلام امام را دعا کنید خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار .
نمازجمعه
نمازجمعه ، از شيوه های زيبا و دلپذير عبادت به شمار می رود که از سوی دين مبين اسلام به منظور تحقق آرمان های اجتماعی، تشريع گرديده است. نمازجمعه علاوه بر اهداف عبادی و تربيتی، رويکردی به حکمتها و مصلحتهای اجتماعی هم چون وحدت و همدلی، تعاون و برادری، عدالت و انصاف، و صلح و همزيستی دارد.نمازگزاران هر شهر و ديار، در زمان و مکان معيّن به هم می پيوندند، و با حضور قلب و رعايت طهارت و نظافت، وبلکه با ظاهری آراسته و عطرآگين، صف های خود را استوار می سازند و به سخنان امام جمعه گوش فرا می دهند. سخنانی که همگان را به تقوا و رستگاری فرا می خواند، آحاد جامعه را از شرايط و وضعيت يکديگر آگاه می سازد، ونيرو و توان آنان را جهت رفع مسائل و مشکلات جامعة اسلامی بسيج می کند. حضرت امام خمينی قدس سره درباره نمازجمعه در کتاب تحرير الوسيله چنين می فرمايد: سزاوار آن است که امام جمعه در خطبه اش مسائل مربوط به مصالح دينی و دنيايی مسلمانان، حوادث خوب و بد و شرايط مساعد و نامساعد جامعة مسلمان، مسائل سياسی، اجتماعی و اقتصادی که در استقلال و کيان مسلمانان مؤثر است، و هر آن چه که مسلمانان در معاد و معاش به آن نيازمندند، تذکر دهد. هم چنين شايسته است که امام جمعه، چگونگی رفتار و کردار با کشورها و جامعه های غيرمسلمان را با نمازگزاران در ميان گذارد و آنان را از توطئه ها و دخالت های برخی کشورهای بيگانه در امور سياسی و اقتصادی مسلمانان آگاه سازد. خلاصه آن که نمازجمعه و خطبه های آن از گردهماييهای بس عظيم مسلمانان هم چون حج و اعياد فطر و قربان است که از شرايع بسيار مهم اسلام به شمار می رود.نظر به اهميت خطبه های نمازجمعه و مضمون و محتوای آنها، در احکام نمازجمعه آمده است که گوش کردن مردم به خطبه ها، موافق احتياط و بلکه واجب است. هم چنين اقتضای احتياط، سکوت و صحبت نکردن در حين ايراد خطبه هاست. هم چنان که توصيه شده است شنوندگان در حال ايراد خطبه ها، روبروی امام بنشينند و روی خود را بيش از آن چه که در نماز جايز است، اين سو و آن سو نگردانند.به منظور بيان اهميت و جايگاه جمعه و نمازجمعه از ديدگاه اسلام به گلچينی از احاديث و روايات ائمة معصومين عليهم السلام اشاره می رود.ارجمندی روز جمعهاميرمؤمنان حضرت علی(ع) می فرمايد:جمعه را حق و حرمتی است، مبادا که آن را ضايع گردانی. يا در چيزی از عبادت خدا و تقرب به او با کار نيک و ترک گناه فرو گذار کنی. چرا که خداوند در اين روز نيکی ها را چند برابر سازد، بديها را بزدايد، و مرتبه ها را بيافزايد.همچنين حضرت امام رضا(ع) به نقل از پيامبر اکرم(ص) می فرمايد:جمعه سرور روزها است. خداوند در اين روز نيکی ها را چند برابر سازد، بديها ...
جملات قصار مقام معظم رهبري (درباره چهارده معصوم عليهم السلام)
اميرالمؤمنين (ع) * على (عليهالسّلام) ظلمستيز بود و با ظلم و ظالم در هر سطح و با هر كيفيتى مىجنگيد. راه او، راه ما و كسانى است كه ادعاى پيروى از اميرالمؤمنين دارند. * اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) يكى از مظلومترين چهرههاى تاريخ است. * آن حضرت [اميرالمؤمنين] تجسم آيات قرآن در ميان مسلمين و تجسم عدلِ مطلق و «اشدّاء على الكفار و رحماء بينهم» بود. فاطمه زهرا (س) * در واقع فاطمهى زهرا فجر درخشانى است كه از گريبان او، خورشيد امامت و ولايت و نبوت درخشيده است. * [فاطمهى زهرا] آسمان بلند و رفيعى است كه در آغوش آن، ستارههاى فروزان ولايت قرار گرفته است. * آن بزرگوار محدثه بود، يعنى فرشتگان بر او فرود مىآمدند، با او مأنوس مىشدند و سخن مىگفتند. * دخت گرامى رسول اكرم معماى ناشناختهى ذهن و معارف بشرى است و آن حضرت را فقط با پيامبر اسلام و اميرالمؤمنين مىتوان مقايسه كرد. امام حسن (ع) * صلح امام حسن، صددرصد منطبق بر استدلال منطقى بود. * دوران امام مجتبى(عليهالصّلاةوالسّلام) و حادثهى صلح آن بزرگوار با معاويه، يا آن چيزى كه به نام صلح ناميده شد، حادثهى سرنوشتساز و بىنظيرى در كل روند انقلاب اسلامىِ صدر اول بود. * امام حسن مجتبى كارى كرد كه جريان اصيل اسلام در مجراى ديگرى، جريان پيدا بكند؛ منتها اگر نه به شكل حكومت - زيرا ممكن نبود - لااقل دوباره به شكل نهضت جريان پيدا كند. امام حسين (ع) * محبت مردم به حسينبنعلى (عليهالسّلام) ضامن حيات و بقاى اسلام است. * ماجراى امام حسين، نجاتبخشى يك ملت نبود، نجاتبخشى يك امت نبود، نجاتبخشى يك تاريخ بود. * امام حسين (عليهالسّلام) عظيمترين مبارز و مجاهد تاريخ اسلام است. * اگر عشق به امام حسين و ذكر مصائب اين بزرگوار نبود، معلوم نبود كه نهضت ما با اين كيفيت به پيروزى برسد. * حركت امام حسين، حركت عزت بود؛ يعنى عزت حق، عزت دين، عزت امامت و عزت آن راهى كه پيغمبر ارائه كرده بود. امام سجاد (ع) * از دعاهاى معتبر - بخصوص صحيفهى سجاديه - با توجه به معانى و مفاهيمش حتماً استفاده كنيد، ولو كم؛ اينها انسان را در همهى ميدانها قوى مىكند و در دل و روح و باطن خود احساس قدرت و قوّت مىكند؛ * شخصيت امام سجاد (عليهالسّلام) از آن شخصيتهاى دست نيافتنى است. نه اينكه فقط در عمل دست نيافتنى است، حتّى در ذهن هم دست نيافتنى است. از آن خورشيدهاى تابانى است كه ما فقط مىتوانيم شعاعش را از دور ببينيم. امام باقر (ع) * زندهكردن سخن حق در دنياى مادّى و منحط و گمراه كننده و ...
جملات قصار
این کلمات را به خاطر بسپار آدم ها هر قدر هم که خودشون رو بزرگ و دست نیافتنی بدونن، بالاخره زیر این آسمون کبود در مقابل یه نفر زانو می زنن و سر تسلیم فرو می آرن... یکی از شخصیت های غیر قابل تکرار تاریخ، که دوست و دشمن در مقابلش زانو می زنن، در مکتبش شاگردی می کنن، و شیفته مرام و غیرت و محبت و ایمانش اند، مولای متقیان، امیرمؤمنانه. به حکم این دو قضیه، همگی یه جورایی دلمون لک می زنه واسه جلب رضایت آقامون علی(ع) ؛ چون عاشقانه بهش معتقدیم و ایمان قلبی داریم. ****** با یکی پیمان دوستی می بندی و عهد رفاقت. هیچ فکر نمی کنی که حالا که به عنوان دوستت قرار گرفته، حقوقی به گردنت داره. چند صباحی خوشید و با بهانه ای کوچک از هم جدا می شید. دعوا که می کنی جایی واسه برگشت نمی ذاری؛ معذرت خواهی که می کنه کوتاه نمی یای. می ری با دشمنش دوستی می کنی که به قول معروف بسوزونیش. هیچ می دونی که مولات علی(ع) همه این کارها رو نهی کرده و آدم ها رو به چه رفتارهایی با دوستان سفارش کرده؟ در نامه به فرزندش حسن(ع) این طور سفارش کرده: «چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را برقرار کن. اگر روی برگرداند تو مهربانی کن و چون بخل ورزد تو بخشنده باش. هنگامی که دوری می گزیند تو نزدیک شو و چون سخت گیرد تو آسان گیر. به هنگام گناهش عذر او را بپذیر، چنانچه گویا بنده او هستی و او صاحب نعمت توست.... دشمن دوست خود را دوست مگیر تا با دوست دشمنی نکنی.... اگر خواستی از برادرت جدا شوی جایی برای دوستی باقی بگذار تا اگر روزی خواست به سوی تو باز گردد بتواند....»1 ****** از طرف متنفری اما به زبون تمجید می کنی. دروغ می گی. غیبت می کنی. اشتباه مخفی دوستت رو پیش همه بیان می کنی. دیگران رو با حرفهات آزار می دی. از ریختن آبروی رفیقت لذت می بری. مسخره می کنی تا همه بخندن. گاهی حتی به کلمات ناپسند متوسل می شی...؛ زبان! امان از زبان! عامل اصلی بزرگ ترین گناه های بشر! مبادا ازش غافل بشی. می خوای بدونی مولا علی(ع) در این باره چی توصیه فرمودن؟ «زبان و دل را هماهنگ کنید. انسان باید زبانش را حفظ کند. زیرا این زبان سرکش صاحب خود را به هلاکت می اندازد. به خدا سوگند! پرهیزگاری را ندیده ام که تقوا برای او سودمند باشد مگر آن که زبانش را حفظ کرده بود. زبان مؤمن در پس قلب او و قلب منافق از پس زبان اوست. زیرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنی بگوید اول می اندیشد. اگر نیک بود اظهار می کند و اگر بد بود، پنهان. در حالی که منافق آنچه به زبانش آمد می گوید و نمی داند چه به سود او و چه به ضررش است.»2 ****** غرور همه وجودت رو تسخیر کرده. در مقابل دیگران خودت رو خیلی بالا می بینی و بقیه رو خیلی پست و پایین. اصلاً قابل قیاس با اطرافیانت ...
جملات قصار از امام علی (ع)
۱ قالَ الاْمامُ علىّ بن أبی طالِب أمیرُ الْمُؤْمِنینَ (عَلَیْهِ السلام) :إغْتَنِمُوا الدُّعاءَ عِنْدَ خَمْسَهِ مَواطِنَ: عِنْدَ قِرائَهِ الْقُرْآنِ، وَ عِنْدَ الاْذانِ، وَ عِنْدَ نُزُولِ الْغَیْثِ، وَ عِنْدَ الْتِقاءِ الصَفَّیْنِ لِلشَّهادَهِ، وَ عِنْدَ دَعْوَهِ الْمَظْلُومِ، فَاِنَّهُ لَیْسَ لَها حِجابٌ دوُنَ الْعَرْشِ.([۱])حضرت امیر المومنین امام علی (علیه السلام) فرمود: پنج موقع را براى دعا و حاجت خواستن غنیمت شمارید:موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد فى سبیل اللّه موقع ناراحتى و آه کشیدن مظلوم. در چنین موقعیت ها مانعى براى استجابت دعا نیست.—2ـ قالَ(علیه السلام): اَلْعِلْمُ وِراثَهٌ کَریمَهٌ، وَ الاْدَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَ الْفِکْرَهُ مِرآهٌ صافِیَهٌ، وَ الاْعْتِذارُ مُنْذِرٌ ناصِحٌ، وَ کَفى بِکَ أَدَباً تَرْکُکَ ما کَرِهْتَهُ مِنْ غَیْرِکَ.([۲])فرمود: علم؛ ارثیه اى با ارزش، و ادب؛ زیورى نیکو، و اندیشه؛ آئینه اى صاف، و پوزش خواستن؛ هشدار دهنده اى دلسوز خواهد بود. و براى با أدب بودنت همین بس که آنچه براى خود دوست ندارى، در حقّ دیگران روا نداشته باشى.—3ـ قالَ(علیه السلام): اَلـْحَقُّ جَدیدٌ وَ إنْ طالَتِ الاْیّامُ، وَ الْباطِلُ مَخْذُولٌ وَ إنْ نَصَرَهُ أقْوامٌ.([۳])فرمود: حقّ و حقیقت در تمام حالات جدید و تازه است گر چه مدّتى بر آن گذشته باشد. و باطل همیشه پست و بى أساس است گر چه افراد بسیارى از آن حمایت کنند.—4ـ قالَ(علیه السلام): اَلدُّنْیا تُطْلَبُ لِثَلاثَهِ أشْیاء: اَلْغِنى، وَ الْعِزِّ، وَ الرّاحَهِ، فَمَنْ زَهِدَ فیها عَزَّ، وَ مَنْ قَنَعَ إسْتَغْنى، وَ مَنْ قَلَّ سَعْیُهُ إسْتَراحَ.([۴])فرمود: دنیا و اموال آن، براى سه هدف دنبال مى شود: بى نیازى، عزّت و شوکت، آسایش و آسوده بودن. هر که زاهد باشد; عزیز و با شخصیّت است، هر که قانع باشد; بى نیاز و غنى گردد، هر که کمتر خود را در تلاش و زحمت قرار دهد; همیشه آسوده و در آسایش است.—5ـ قالَ(علیه السلام): لَوْ لاَ الدّینُ وَ التُّقى، لَکُنْتُ أدْهَى الْعَرَبِ.([۵])فرمود: چنانچه دین دارى و تقواى الهى نمى بود، هر آینه سیاستمدارترین افراد بودم ولى دین و تقوا مانع سیاست بازى مى شود .—6ـ قالَ(علیه السلام): اَلْمُلُوکُ حُکّامٌ عَلَى النّاسِ، وَ الْعِلْمُ حاکِمٌ عَلَیْهِمْ، وَ حَسْبُکَ مِنَ الْعِلْمِ أنْ تَخْشَى اللّهَ، وَ حَسْبُکَ مِنَ الْجَهْلِ أنْ تَعْجِبَ بِعِلْمِکَ.([۶])فرمود: ملوک بر مردم حاکم هستند و علم بر تمامى ایشان حاکم خواهد بود، تو را در علم کافى است که از خداوند ترسناک باشى; و به دانش و علم خود بالیدن، بهترین ...
ولادت امام حسن عسگری مبارک باد
نام : حسن شهرت : عسگری زکی هادی ، سراج ، رفیق لقب : الخاص کنیه : ابو محمد معروف به « ابن رضا» (ع) نام پدر :امام علی النقی (ع) نام مادر: سوسن يا حديثه يا سليل تاریخ ولادت : هشتم ماه ربیع الثانی سال 232 هجری یا 231 هجری محل ولادت : مدینه طیبه مدت امامت : 6 سال تاریخ شهادت : هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هجری محل دفن : سامراء آسمان ديده بر زمين گشوده بود و مدينه، شب انتظارش را به دست صبح اميد مي سپرد که ناگاه در صبح دمي حيات بخش آفرينش، تولدي دوباره کرد و يازدهمين روشنگرش را به هستي بخشيد. عرش به برکت ميلاد جهان افروز امام عسکري (ع) بزم شادي گستراند. تولد او موعودي را بشارت دهنده است که ظهورش، سپيده دمي است به سوي روشنايي و مرهمي برتمامي رنج ها و مقصد تمام رفتن ها و رسيدن ها.به اميد ظهورش زندگينامه در عصر حکومت و خلافت متوکل سفاک ترین خلفای بنی العباس ، ابومحمد حسن بن علي، امام يازدهم از ائمه عشر (ع) و سيزدهمين معصوم از چهارده معصوم (ع)، در شهر تاریخی و پایگاه نشر اسلام مدینه در خانه ی امام هادی دهمین پیشوای جهان اسلام و از یک مادر دانشمند و پرفضیلت دیده به جهان گشود مادرش بانويي صالحه و عارفه به نام سوسن يا حديثه يا سليل بود که بانوان مدینه از محضر پر فیض او بهره های علمی می بردند . نامی که برای این مولود انتخاب گردید همتای نام جد بزرگوارش امام حسن مجتبی بود که تجدید کننده خاطرات نخستین ثمره ی باغ پر بار رسالت است . روز میلاد مبارک او به اتفاق اغلب سیره نویسان اسلامی در روز هشتم ربیع الثانی به سال 232 هجری بود . مدت كوتاه حيات امام به سه دوره تقسيم مي گردد: تا چهار سال و چند ماهگي امام (و به قولي تا 13 سالگي) از عمر شريفش در مدينه سر برده، تا 23 سالگي به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا مي زيسته (او پدر بزرگوارش امام هادي (ع) در محله عسگر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگي مي كردند و به عسگري لقب يافتند) و تا 29 سالگي يعني شش سال و اندي پس از رحلت امام دهم (ع) در سامرا ولايت بر امور و پيشوايي بر ستون را بر عهده داشته است. دوران زندگی کوتاه امام حسن عسگری بر سه دوره ی مشخص تقسیم میگردد: 1- پنج سال در حجاز در شهر زادگاه خود در حضور و مراقبت پدر بزرگوارش. 2- شانزده سال در عراق قبل از دوران امامت وپیشوائی . 3- هفت سال دوران کوتاه وپربار امامت وزعامت در عراق . سیرت امام حسن عسگری (ع)امام حسن عسگری (ع ) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی، باشکوه و وقار و مفسری بی نظیر برای قرآن مجید بود . راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش در ایام عمر کوتاه خود روشن کرد . چگونگي انتخاب امام به امامت: امام ...
امام موسی کاظم علیه السلام اسوه صبر و مقاومت
از این نظر اتحاد و یكپارچگی شیعیان در معرض خطر قرار داشت . توضیح آن كه پس از شهادت امام جعفر صادق علیه السلام , برخی از شیعیان درباره ی شناخت امام و این كه جانشین امام ششم چه كسی است , گرفتار تردید و عدم شناخت شدند.این گروه در اثر پاره ای از عوامل درونی و بیرونی , به امامت اسماعیل كه یكی از فرزندان امام جعفر صادق (ع ) بود و در زمان حیات پدر بزرگوارش فوت كرده بود , قائل شدند و اسماعیلیه نام گرفتند. گرچه پیدایش این فرقه موجب بزرگ ترین انشعاب در میان شیعیان بود ولی امر انشعاب به همین مورد محدود نگشت و گروه های دیگری نیز ظاهر شدند و هر كدام درباره ی امامت اعتقاداتی پیدا كردند , به طوری كه نوبختی می نگارد , در این زمان شیعیان به شش فرقه تقسیم شدند.اوضاع و احوالی كه به دلیل انشعاب , در میان شیعیان به وجود آمده بود , موجب شد رهبر شیعیان با دشواری خاص مواجه گردد , اما امام كاظم علیه السلام با علم و تدبیر امامت , جامعه شیعه را سامان داد و این ساماندهی آن گونه كارساز و موثر واقع شد كه نه تنها شیعیان موفق شدند بر مشكلات داخلی غلبه كنند بلكه به رسالت سیاسی و دینی خویش نیز توجه نمودند و همچون گذشته به استمرار راستین اسلام و مبارزه با خلفا پرداختند.این موفقیت های امام موسی بن جعفر علیه السلام , بر خلفای عباسی غیر قابل تحمل بود و آن ها را به عكس العمل وادار می كرد. دشمنی خلفای عباسی باامام كاظم (ع ) زمانی بیشتر میشد كه آن امام بزرگوار به طور علنی مخالفت خویش را با خلفا آشكار می كرد و آن ها را متوجه می نمود كه حكومت و رهبری جامعه از آن ائمه شیعه است و خلفای عباسی غاصب هستند.نوشته اند روزی امام كاظم علیه السلام مهدی عباسی را دید كه مشغول رد مظالم است . امام خطاب به مهدی عباسی فرمود :چرا آن چه را كه از راه ستم از ما گرفته شده است باز نمی گردانیمهدی پرسید آن چه از شما به ستم گرفته شده است , چه می باشدپاسخ امام به گونه ای بود كه مهدی عباسی را به تامل واداشت و او را متوجه كرد كه امام كاظم علیه السلام سلطه عباسیان را نامشروع می داند و به حاكمیت آن ها بر ممالك اسلامی اعتقادی ندارد.اعتقاد خلفای عباسی نسبت به سازش ناپذیری امام كاظم (ع ) و مبارزات بی امان آن بزرگوار به گونه ای بود كه هر نوع نا آرامی و قیامی را منتسب به امام كاظم (ع ) می كردند و معتقد بودند رهبری قیام هایی كه علیه عباسیان می شود , در دست امام موسی بن جعفر علیه السلام است . به عنوان مثال , زمانی كه قیام فخ رخ داد و حسین بن علی , رهبر پرشور این قیام خونین به شهادت رسید , هادی عباسی , درباره ی نقش امام كاظم (ع ) در رهبری قیام فخ , اظهار نگرانی كرد و گفت :به خدا قسم , حسین (رهبر شهید قیام فخ ) به ...