جملات تقدیر از استاد

  • جملات زیبا از استاد علی شریعتی.....

    آنگاه که تقدیر نیست و از تدبیر نیز کاری ساخته نیست خواستن اگر با تمام وجود با بسیج همه اندامها و نیروهای روح و با قدرتی که در صمیمیت است تجلی کند اگر هم هستیمان را یک خواستن کنیم یک خواستن مطلق شویم و اگر با هجوم و حمله های صادقانه و سرشار از امید و یقین و ایمان بخواهیم پاسخ خویش را خواهیم گرفت.——————————–خداوندااز بچگی به من آموختندهمه را دوست بدارحال که بزرگ شده اموکسی را دوست می دارممی گویند:فراموشش کن——————————–خدایا به من زیستنی عطا کنکه در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته استحسرت نخورمو مردنی عطا کنکه بر بیهودگی اش سوگوار نباشم——————————–خدایا من در کلبه حقیرانه خود کسی را دارم که تو در ارش کبریایی خود نداریمنچون تویی را دارموتو چون خود نداری——————————–پروردگارا به من تو فیق عشق بی هوس،تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما——————————–… نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد … نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت … ولی بسیار مشتاقم … که از خاک گلویم سوتکی سازد … گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش … تا که پی در پی دم گرم خویش را بر گلویم سخت بفشارد …. و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد … تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را …——————————–به من بگو نگو ، نمیگویم ، اما نگو نفهم ، که من نمی توانم نفهمم ، من می فهمم .——————————–روزی که بود ندیدم….روزی که خواند نشنیدمروزی دیدم که نبود….روزی شنیدم که نخواند——————————–خدایا به من توفیق تلاش در شکستصبر در نومیدیعظمت بی نام دین بی دنیاعشق بی هوس عطا کن——————————–سرمایه های هر دلی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.——————————–من هرگز نمی نالم…قرنها نالیدن بس است…میخواهم فریاد بزنم…!اگر نتوانستم سکوت میکنم….——————————–همواره روحی مهاجر باش به سوی مبدا به سوی آنجا که بتوانی انسانتر باشو از انچه که هستی و هستند فاصله بگیری این رسالته دائمی توست——————————–خداوندا به هر کس که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر کس که دوست میداری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است.——————————–هر انسان کتابی است در انتظار خواننده اش.——————————–انها(دشمنان)از فهمیدن تو می ترسند.از گاو که گنده تر نمیشوی می دوشنت و از اسبکه دونده تر نمیشوی سوارت میشوند و از خر که قوی تر نمیشوی بارت میکنند. انها ازفهمیدنتو میترسند.——————————–ارزش انسان به اندازه حرف هایی هست که برای نگفتن دارد.——————————–اگر ...



  • بهترینهای سخنان استاد

    برای کشف اقیانوس های جدید باید جرات ترک ساحل را داشت این دنیا دنیای تغییر است نه تقدیر...زندگی سخت نیست ما آن را سخت می کنیم چون چیزی از زندگی نمیدانیم... مرا دردیست در دل اگر گویم زبان سوزد....دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است...خدایا بمن بیاموز قبل از آنکه در مورد راه رفتن کسی قضاوت کنم کمی با کفشهایش راه بروم...من رقص دختران هندی را از نماز خواندن پدر و مادرم بیشتر دوست دارم چون این دختران از روی عشق میرقند اما پدر و مادرم از روی عادت...درد من حصار برکه نیست بلکه زیستن با ماهیانیست که فکر دریا هم به ذهنشان خطور نکرده است...بزرگترین خوشبختی ادمها بد بختی های کوچکشان است...اگر نمیخواهی به دست هیچ استبدادگری گرفتار شوی فقط یک کار کن : بخوان و بخوان و بخوان....ی خواهم بنویسم آنقدر بنویسم که همه بدانند که حتی اگر قلمم بی جوهر باشد باز هم مینویسد . اگر ذهنم از هر چه هست پاک گردد باز هم مینویسم زیرا دستان مرا نیز قدرتیست بی همتا...همیشه رفتن راه رسیدن نیست …! ولی برای رسیدن باید رفت … در بن بست نیز راه آسمان باز است! پرواز بیاموزید…...ترجیح میدهم در خیابان با کفشهایم راه بروم و به خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم

  • متن برنامه معرفت - اندیشه های مولانا

    بشنو این نی چون حکایت می‌کند  از جدایی‌ها شکایت می‌کند   بشنو این نی چون حکایت می‌کند، تصحیح و اصل، نسخه اصلی در قونیه:                        بشنو از نی چون شکایت می‌کند             از جدایی‌ها حکایت می‌کند مولوی 18 بیت اول را از دستار خود درآورد و به حسام الدین داد قبل از اینکه او پیشنهاد کند.. که از عالم معنی باید می آمد و اینها بهانه بوده. همه مطالب 6 دفتر مثنوی مضامین آن در 18 بیت است و هر چه در بیت 18 بیت است در بیت اول است و هر چه در بیت اول موجود است در باب بشنو است آن هم اِنهُم اَنِ السمَع لَمَعزولون = کسانی که اهل معنی نیستند گوش ندارند. یعنی اساس کار شنیدن است کسانی که اهل معنی نیستند گوش ندارند ـ آدمی فربه شود از راه گوش ـ هم گوش مهم است و هم شنیدن ـ هم سماع داریم و هم استماع (شنیدن). استماع یعنی شنیدن با جان دل درست و با گوش‌هایمان شنیدن یسمعون است یعنی شنیدن عمومی، پس مولانا روی یستمعون تکیه دارد پس مولانا روی شنیدن تکیه دارد که روی دیدن ندارد شاید بسیاری از مردم چشم را مهم‌تر بدانند اما در واقع شنیدن مهم‌تر از دیدن است عالم شنیدن پس مهم‌تر از عالم دیدن است. آن قدر که مولانا به شنیدن اهمیت می‌دهد به دیدن اهمیت نمی‌دهد و شنیدن از دیدن مهم‌تر است عالم شنیدن بسی گسترده‌تر از عالم دیدن است دیدن تنها محسوسات است و شنیدن گوش به روی عالم معنا باز است. عالم معانی است که تنها از طریق گوش است عالم معانی را از طریق گوش می‌شنویم پس عالم معانی گسترده‌تر از عالم محسوسات است. از طریق چشم می‌بینیم و بعد با عقل خود تفسیر می‌کنیم در قرآن کریم هم سمیع همیشه قبل از بصیر است: هُوَ السَمیعُ البصیر جَعَلَ لَکُم السَمعَ و الابصار... . مولانا از بشنو کار را آغاز می‌کند در تفسیر کلمه شنیدن تنها این نیست که حرف را بشنود هر کس گوش صحیح داشته باشد حرف را می‌شنود با فرکانس مشخص اما شنیدن درست این نیست که تنها جملات را بشنوی و یا حتی مفاهیم را بفهمی اگر شما کلامی را شنیدی و با سابقه ذهنی آغشته کردی و درآمیختی در واقع نشنیدی هر کس یک پیش‌داوری دارد و ذهنیت‌هایی دارد و کلام را که می‌شنود به ذهنیت‌ها تفسیر می‌کند و با پیش‌فرض‌ها آنچه دوست داری می‌خواهی بشنوی و آنچه دوست دارد تفسیر می‌کند.شنیدن این است که یک لحظه پیش‌فرض‌ها را در پرانتز بگذاری بعد البته تحلیل کنی این می‌شود ادارکاولیه می‌شود اگر شما به مجرد شنیدن آغشته کنی حرف‌های طرف را، خودت در واقع نشنیدی. اما وقتی شنیدی بعد تجزیه و تحلیل کنی البته اونچه که مطابق حق و برهان است قبول کن و آنچه که مطابق حق و برهان نیست قبول نکن. اما یک لحظه پیش‌داوری‌های ...

  • متن برنامه معرفت - اندیشه های حکیم ملاصدرا

      اندیشه های حکیم ملاصدرا حکمت و دیانت از نگاه ملاصدرا معنا و مفهوم حرکت معنا و مفهوم وجود خودشناسی و خدا شناسی وجود و هستی نفس الرحمان و موجودیت موجودات کیستی انسان از دیدگاه ملاصدرا رابطه نفس با بدن حرکت حبی تفسیر آیه امانت انسان تحول و نوآوری در حرکت جوهری رابطه عقل و وحی صادره اول و حقیقت محمدیه