جاهاي ديدني كيش
عید سبز (خاطره )
جزيره كيش عيد نوروز امسال من همراه خانواده ام به جزيره ي زيبا ي كيش سفر كرديم . ما ابتدا به تهران رفتيم بعد هم به فرودگاه مهر آباد رفتيم آنجا بليط ها را نشان داديم و سوار هواپيما شديم حدود يك ساعت و نيم طول كشيد تا ما به جزيره رسيديم دوست پدرم در جزيره زندگي مي كند ما به خانه ي او رفتيم . او ما را به جاهاي ديدني زيادي برد . روز اول ما را به كاريز كه يك قنات زير زميني بود برد آنجا خيلي قشنگ و زيبا بود . همان روز ما به كشتي يوناني هم رفتيم كه ماهي هاي زيادي كف قايق ديده مي شدند . روز دوم به بازار رفتيم . بازار پرديس كه پر از لباسهاي رنگارنگ ، وسايل ورزشي ، كيف و كفش ، عطر و ادكلن و خيلي چيزهاي ديگر بود بعد از خريد براي خوردن ناهار به رستوران شانديز رفتيم و غذا خورديم آنجا موسيقي زنده اجرا مي كردند . بعدازظهر به پارك دلفين و باغ پرندگان رفتيم جاي ديدني و بسيار زيبايي بود . طاووس،ميمون ، مار ، طوطي ، مرغ مينا ، پنگوين ، تمساح و حيوانات زيادي در قفس بودند . در آنجا بستني و پفيلا خورديم و بعد از ديدن شتر مرغ ها به ديدن دلفين ها رفتيم . دلفين ها حيوانات دوست داشتني هستند . يكي از آن ها كه اسمش اسكار بود نقاشي مي كرد نقاشي او را فروختند و پول آن را به يتيمان دادند . شيرهاي دريايي هم برنامه اجرا كردند بالانس مي زدند ، مسواك مي زدند و مي رقصيدند و از حلقه ها عبور مي كردندديدن انها برايم خيلي جالب بود . روز سوم سوار يك كشتي شديم كه در جزيره مي گشت . تقريبا همه جاي جزيره را با آن گشتيم خيلي ديدني بود . در كيش خيلي به من خوش گذشت من از ديدن اين همه نعمت خداوند لذت بردم و خدا شكر كردم اميدوارم سال آينده هم بتوانم جاهاي ديدني ايران را ببينم . علیرضا توکل - ۹ ساله وبلاگ: مرکز من
سفر به جزيز زيباي كيش
بعد از اتمام سفر به مشهد مقدس پرواز داشتيم به سمت جزيره زيباي كيش ......... حدود ۴ شب اقامت ما در جزيره شروع شد ما وارد هتل زيباي شايان شديم البته اين هتل را از ۱ ماه قبل رزرو كرده بوديم ولي به دليل نداشتن جا فقط موفق شديم ۲ شب را رزرو كنيم و بعد از اون رفتيم به هتل سان رايز توصيه من به همه اونايي كه قصد سفر به جزيره رو دارند اين است كه حتماً هتل شايان رو براي يك شب هم كه شده امتحان كنن اصلاً ضرر نمي كنن آخه مزيتي كه داره اينه كه از درب لابي روباز هتل شايان تا اسكله چوبي و ساحل كمتر از ۵ دقيقه راه است و محيطي آرام و با صفا دارد مهماندارهاي خيلي مودب و خوش رويي دارد خوب بسه ديگه خيلي ازش تعريف كردم ولي حتماً امتحانش كنيد بعد از ورود به هتل وسايلمون را در اطاق گذاشتيم و لباسهامونو عوض كرديم و رفتيم به رستوران هتل و ناهار سفارش داديم و سرو كرديم و بدون هيچ معطلي رفتيم به طرف ساحل و همينطور كه داشتيم قدم مي زديم يكدفعه مرتضي گفت بيا بريم دوچرخه بگيريم تو بلدي گفتم من وقتي بچه بودم سوار شدم يعني تا كلاس اول راهنمايي و خلاصه رفتيم كه دوچرخه بگيريم آقاهه گفت بيا دونفره بگيريد ولي من ترسيدم گفتم مرتضي من مي ترسم تعادلش بهم بخوره بعد دوتايي با هم مي خوريم زمين و همه به ما مي خندند بيا همون تك نفره رو بگيريم ولي بگو به من يه كوچيكشو بده خلاصه اينكه دوچرخه گرفتيم و جاي همه شما خالي خيلي صفا داشت من با فاصله از مرتضي حركت مي كردم البته من جلوتر از مرتضي بودم اون پشت سر من بود آخه گفت اينجوري حواسم بهت هست و با فاصله كم از هم حركت مي كرديم بعضي جاها هم كنار هم قرار مي گرفتيم توي خيابوناش جاهاي خط كشي واسه دوچرخه هم داشت به مرتضي گفتم راهنمايي رانندگي اينجا چقدر حوصله داره حتي مقرراتي واسه دوچرخه سوارها هم تدارك ديدن خلاصه يكساعت چرخيديم و بعدش رفتيم و دوچرخه ها رو تحويل داديم ولي خيلي خوش گذشت خاطره خوبي بود ولي چشمتون روز بد نبينه وقتي پياده شدم اصلاً ديگه نمي تونستم راه برم آخه بعضي جاها خيلي تند پايدون مي زدم ولي خيلي خوب بود بعدش رفتيم هتل و يه استراحت كوتاه كرديم و شب دوباره اومديم بيرون ولي رفتيم توي لابي هتل و بليط جاهاي تفريحي رو همون روز اول برنامه ريزي كرديم و گرفتيم و شبها در خود هتل از ساعت ۱۲ شب تا ۱:۳۰ دقيقه بامداد جنگ شادي بود واقعاً شاد بود خيلي خيلي خيلي خوش گذشت راستي آقاي حميد استيلي با خانواده اش هم اونجا بودن دو تا دختر داشت اسم يكي از دختراش آتنا بود و خيلي با نمك و ظاهراً شيطون هم بود و خلاصه اينكه دوشب در هتل شايان خيلي خوش بوديم تا اينكه بعد هتل را تحويل داديم و رفتيم هتل سان رايز اونجا هم بد نبود ...
جزيره ي كيش
جزيره ي رويايي كيش در آب هاي نيلگون خليج هميشه فارس قرار دارد اين جزيره ... داراي مراكز خريد بسيار ساحل بسيار به ياد ماندني و زيبا و خاطره انگيز است از جاهاي ديدني جزيره ي كيش مي توان پارك پرندگان و پارك دلفين ها (دلفين آريوم) درخت كهن انجير معابد-شهر زيرزميني كاريز - شهر حريره - كشتي يوناني - از تفريحات دريايي در اين جزيره مي توان قايق سواري - جت اسكي -شنا - غواصي- و تفريحات ديگر جذاب است كاريز درخت انجير معابد جت اسكي دلفين آريوم و پارك پرندگان
� روستاهاي پيرامون - منيدر
اين نوشته نخستين جستار در زمينه ي شناخت روستاهاي پيراموني روستاي جاورتنه،منيدر، روستاي بزرگ و زيبايي كه قراره كمي با هم بشناسيمشتا جايي كه من شنيدم واژه ي منيدر ريخت دگرگون شده ي ميان دره و به معني روستايي است كه در ميان دره قرار گرفته.دين 100 درصد مردم اين روستا اسلام و كيش همه ي آنها شيعه است.زبانشان فارسي و گويش شان كمي پيچيده ...اين روستا در ارتفاع بسيار بالاتري از روستاي جاورتن قرار داره و به همين دليل شمار روزهاي سرد و برفيش بيشتره،جاهاي ديدني هم تا دلت بخواد داره و البته مردمش هم خيلي خيلي مهمون نوازن،اما چيزي كه من رو واداشت كه نخست از اين روستا آغاز كنم اين بود : تصوير بالا جاده ي اين روستا رو نشون ميده،البته تا جايي كه من يادمه اين بخش از جاده،بخش كم شيب و كم خطرشه(زماني كه از بالا به پايين نگاه مي كني سرت گيج ميره.)تو زمستون هم برف خطرساز بودنش رو افزايش ميده و البته شايسته است دست اندركاران گرام كه دستشون اندركاره چاره اي بينديشن... سخت نيست البته دست كم براي فناوري امروز ... تصوير زير رو ببينيد ... كارگران با بيل و كلنگ دارن جاده ي چالوس رو ميسازنداوري با شماست ؟
هرمزگان ، مروارید خلیج فارس
نوروز هنگامه‌ي گشت و گذار است، هنگامه‌ي ديد و بازديد. در اين روزگار با آمدن وسايلي كه آمد و شد را ساده كرده‌اند، نوروز، جز ديد و بازديد، رنگ و روي مسافرت هم يافته‌است. و مسافرت يعني، بار سفر بستن و رفتن به دياري ديگر. بي‌گمان در اين هنگامه كه رنج سفر بر خود هموار كرده‌ايم، بهترين فرصت خواهد بود كه از يادمان‌هاي ديرين شهري كه برگزيده‌ايم، ديدن كنيم، با طبيعت باشيم و از فرهنگ مردم آن شهر بيشتر بدانيم. در اين كوتاه كوشيده‌ايم تا شما را با برخي جاهاي ديدني استان هرمزگان آشنا كنيم، شايد شما قصد سفر به اين استان را داشته باشيد. استان هرمزگان داراي جاذبه‌هاي گردشگري بسياري است. يك نمونه‌ي اين جاذبه‌ها، كه ديدن آن يادآور تاريخ پُركشاكش اين بخش از ايران است، «قلعه هرمز» نام دارد. اين قلعه از روزگاراني نشان دارد كه پرتغالي‌ها بر خليج فارس و سواحل آن دست درازي مي‌كردند. فرمانده‌ي آنها «آلبوكرك» در ٦٠٠ سال پيش دستور ساختن اين قلعه را داد تا پناهگاهي براي دريانوردان پرتغالي باشد. بلنداي اين قلعه به ١٢ متر مي‌رسد و ضخامت ديوار‌هايش به ٣ و نيم متر. اين نيز گفتني است كه در روزگار شاه عباس صفوي، يكي از فرماندهان ايراني به نام «امام‌قلي خان» دست پرتغالي‌ها را از خليج فارس كوتاه كرد. همه‌ي اين يادمان‌هاي تاريخي ديدن قلعه هرمز را ديدني‌تر خواهد كرد.از ديگر يادگارهاي روزگار صفويه، «پُل لاتيدان»، در ٥٠ كيلومتري باختر بندرعباس بر روي رودخانه‌ي «كل» است. اين پُل تا سال ١٣٧٣ زير خاك پنهان بود تا آن كه سيلاب‌ها، بازمانده‌ي پل را آشكار ساخت. پُل لاتيدان ١٠٠٠ متر درازا دارد، يعني ٣ برابر سي و سه پُل اصفهان. افزون بر اين كه ٢٣٣ دهانه نيز براي آن ساخته شده است. ويژگي اين پُل ساخته شدن آن از سنگ‌هاي بدون شكل است. بي‌گمان پُل لاتيدان از شاهكارهاي روزگار صفويه است.در بندرعباس از «معبد هندوها» نيز بايد ديدن كرد. اين ساختمان چهارگوش در سال ١٣١٠ مهي ساخته شده و بر بالاي آن گنبدي ديده مي‌شود. معماري «معبد هندو»در سراسر ايران بي‌مانند است چون اثرگرفته از معماري نيايشگاه‌هاي هندي است. اين بنا روبه‌روي بازار بندرعباس است. «عمارت كلاه‌فرنگي» نيز بناي ديگري بازمانده از روزگار صفويه است و در كنار اسكله‌ي كهن بندرعباس، در بولوار طالقاني، جاي دارد. از گرمابه‌ي تاريخي «گله‌داري» نيز نام ببريم كه در محله‌ي «اوزي‌ها» در بخش مركزي شهرستان بندرعباس جاي دارد و ساخت آن به روزگار قاجاريه بازمي‌گردد. اين گرمابه كه از سنگ‌هاي درياي و ساروج محلي ساخته شده، اكنون موزه‌ي مردم‌شناسي ...
سفر ، شمال، طبيعت و تالش
Talesh Talesh Taleshخدمت دوستان عزيز و علاقمندان به سفر به مناطق زيباي تالش سلام عرض مي‌كنم. مختصر توضيحاتي در خصوص مناطقي از تالش كه مي‌تونيد سربزنيد و اقامت كنيد را با زبان ساده و كاملا مسافرتي براتون مي‌نويسم. دوستاني كه از سمت تهران به استان گيلان سفر ميكنن و مقصدشون مشخصا شمال غرب گيلان يعني تالش و آستارا باشه مي‌تونن براي صرفه‌جويي در وقت و مسافت، قبل از ورود به شهر رشت و گير افتادن تو شلوغي و ترافيك راه، از جاده ميانبر فومن كه بعد از امامزاده هاشم و رد شدن از پليس راه رشت از اتوبان جدا ميشه استفاده كنن. يك پل و كنار گذر بعد از پليس راه هست كه بايد به روي پل رفته و بقيه مسير بصورت مستقيم ادامه داره. بعد از گذشتن از ورودي شهر فومن و صومعه سرا و نيز مسير موازي رضوانشهر به مناطق حومه تالش مي‌رسيد. جنگل‌هاي زيباي گيسوم كه دوطرف جاده را كاملا پوشانيده به خوبي معرف فضاي طبيعي هستش كه واردش مي‌شيد. اگه طي روز به اين منطقه رسيده باشيد مي‌تونيد وارد تونل جنگلي رويايي گيسوم بشيد و سري به دريا بزنيد. براي اقامت شب در همون محل ساحل، كمپ‌هايي وجود داره كه ميشه استفاده كرد. در ضمن يه چيز هم بگم سعي كنيد تو اين منطقه زياد دنبال هتل‌هاي شيك و مجلل مثل شهرهاي ديگه نگرديد چون هم خيلي محدوده و هم صفاي استفاده طبيعي از محيط را نداره. از نظر امنيت خوشبختانه مناسبه و مردم مهمان نوازي داره. به عبارتي يكي از عوامل خوشحالي مردم مناطق روستايي بويژه در محلات اطراف شهرها، پذيرايي و يا راهنمايي مسافران هستش و كلا با اين موضوع حال ميكنن. بنابراين ميشه از امكانات خونه‌هاي محلي استفاده كرد. بعد از گيسوم به منطقه بي‌نظير اسالم و جاده اسالم به خلخال مي‌رسيم. دقت كنيد براي اينكه بتونيد اين مسير را ببينيد قبل از ورود به اسالم بايد از مسير سمت راست و قديمي استفاده كنيد چون اگه به سمت اتوبان جديد بريد ديگه سخت ميشه كارتون و دوباره بايد برگرديد به عقب. خب اين مسير براي خودش يه برنامه و حداقل يكروز كامل ميخاد به شرطي كه بخواهيد دوباره برگرديد به تالش و اگر هم بخواهيد به سمت خلخال و اردبيل بريد كه هيچ. اين مسير از زيباترين مسيرهاي كوهستاني دنياست و شهرت جهاني داره. تجهيزات لازم براي استفاده از اين جاده به ويژه چراغ مه شكن حتما بايد باشه چون در اكثر مواقع به كلي مه گرفته است و جايي ديده نميشه. ييلاقات بسياري بكر و زيبايي در طول مسير هست كه ييلاق الماس و كرمان (كرمون) از معروفترين هاش هستند. براي اقامت خانه هاي ييلاقي در طول جاده به شما پيشنهاد ميشن و من هم نظرم اينه كه استفاده كنيد و خيالتون راحت باشه. ...
از هر چه بگذريم .....
يادش بخير قديم قديما كوچه ها به قدري باريك بود كه وقتي خواستيم ازش عبور كنيم و بريم بازار به اجبار از كنار هم رد ميشديم و همين باعث ميشد قهري از بين ميرفت و صبح به صبح به همديگه سلام ميكرديم اي روزگار كجايي يادت بخير...نميدونم اصلا شايد همون نزديكي سبب ميشد خيلي از دختر پسرا همديگه رو ببينن و آشنا بشن و صد البته كارشون به ازدواج هم ختم ميشده" حالا كوچه هاي شهرمون بقدري گل و گشاد شدند كه برادر ميخواد از اون سمت كوچه حركت كنه تازه سرش رو هم برميگردونه مبادا چشمشون به هم بيفته و مرتكب كفر بشه و بگه:سلاااااام..ما كه نديد بديد نيستيم اصلا ميتوني سلام نكني كه هيچ يدونه سنگ هم پرت كني بزني تو سرمون عادت كرديم ديگه...ياد دوران بچگي بخير" بچه كه بوديم وبال گردن باباهه بوديم وقتي ميگفتيم تو اين تعطيلات بايد بريم فلان جا فورا ما رو ميبرد" حالا ديگه به قدري تو رفاه زندگي ميكنيم كه مثلا همين امسال:اول عيد خانواده دور هم نشسته بوديم قرار شد بريم استارا كه هم فال بشه و هم تماشا" چه تصويرهاي قشنگي ساخته بوديم كه كجاها بريم و چي بخريم كه ديدم برادر خانم زنگ زدند كه بيا با خانواده دوتايي بريم دماوند گفتيم وااااي چه خوب عاليه و اين شد كه تصميم به رفتن دمارند كرديم حال خوشي داشتيم من پيشاپيش گفتم يادتون باشه لانسر ماهيگيري هم برداريم برگشتني بريم تو سد لار ماهي بگيريم خوش ميگذره"بچمون گفت بابا من چند تا جشن عروسي دارم شايد نتونم بيام گفتم خب بازم بد نيست دايي كه غريبه نيست ميريم با خانواده شون بازم جمع ما جمع هستش"همين بين تلفن همراهمون زنگ خورد داداش بزرگم بود داداش خونه هستيد روز دوم عيد ميايم پيشتون به به خوش اومديد كار خوبي ميكنيد چقدر هم خوشحال ميشيم غافل از اينكه كاسه كوزه برنامه هامون رو ريخت بهم....و اين يعني خوشحالي كه بهمراه ذوق مرگ همراه باشه!!!!!!!!مجدد تلفن زدم دايي؟ ببخشيد برامون قراره مهمون برسه برنامه ما كنسل شد..گفتيم خب حالا كه روز دوم قراره بيان بهتره خودمون روز اول عيد بريم جنگل ..زنگ دروازه به صدا در اومد خدا رحمت كنه رفتگان شما رو" ايل و تبار حاج اقا قاسمي رسيدند"و از اين واقعه چقدر هم سر افراز شديم ها.....سرخوش سرخوشيم شكي نيست اما دلمون خونِ ه فقط انگار با روزهاي سال قهر هستند كه فقط روز عيد يامون ميفتن""خب حالا اشكال نداره بعد از اينكه داداش اومد و رفتند برنامه ميذاريم بريم نوشهر اونجا هم كم جاهاي ديدني نداره بعدشم ميريم جنگل سي سنگان كلي خاطرات قديمي در ما زنده شد يادش بخير روزي كه رفته بوديم تو سي سنگان ناهار بخوريم اونم تو جنگل اونايي كه رفتند ميدونن وسط نوش جان كردن غذا ديديم واي يه گراز 300 كيلويي ...
سفر به چابهار قسمت هفتم(جزیره هرمز 3)
معدن خاک سرخ در جزیره هرمز مقداري جلوتر راننده ما را به سمت ساحلي بسيار ديدني راهنمايي كرد . ما هم جلو رفتيم و ناگهان تصويري را در جلوي چشممان ديديم كه تا به حال مشابهش را نديده بودن . ساحلي ماسه اي كه زماني كه به سمت دريا مي رفتي خود را بالاي صخره اي رو به تنگه هرمز مي ديدي كه در سمت چپت در ارتفاع پايين در كنار ساحل ماسه اي غاري وجود داشت كه بزرگ معمار جهان بسيار زيبا طراحي كرده بود .ساحلي بسيار زيبا كه خاك سرخ كه به زير آب كشيده شده بود رنگ آب را به سرخي متمايل كرده بود و منظره بي نظيري بود كه اگر اين ساحل در كشوري غير از ايران بود پر بود از توريست ولي در اين گوشه آرام و ساكت و بدور از توجه مانده بود . هر چه بيشتر در جزيره مي گشتيم بيشتر حسرت مي خورديم كه اين كشور چقدر جاهاي ديدني داردولي جهت معرفي و جذب توريست كمتر تلاش مي شود در حالي كه در بدو ورود به جزيره افراد هلال احمر هيچ اطلاعات مدوني از ديدني هاي جزيره به ما ندادند. دو باره به سمت ماشين شتافتيم و جلوتر ما را به سمت جنگل هاي حرا كه مصنوعي در اين قسمت از جزيره بوجود آورده بودند راهنمايي شديم .مشغول عكاسي و ديدار از محيط بوديم كه در فاصله اي دورتر دسته اي فلامينگو نظرم را جلب كرد و آهسته به سمتشان رفتيم كه زماني كه به آنها نزديك شديم آنها به طور دسته جمعي پرواز كردند و ما عكس گرفتيم .
اشعار اصفهان . . .
بیایید و بشنوید اشعاری امروزیان را در وصف حالش . . . حافظ شیراز فرموده است:خوشا شیراز و وضع بى مثالش / خداوندا نگهدار از زوالش محمد على عبرت نائینى، از شعر حافظ استقبال نموده و چنین سروده است: به از شیراز و وضع بى مثالش / هواى اصفهان و اعتدالتش نسیم خلد خیزد از جنوبش / شمیم روح آید از شمالش ندیده اصفهان را گفت حافظ / خوشا شیراز و وضع بى مثالش بود جلف به دنیا آن بهشتى / كه در عقبى نیابد كس همالش مكن باور كه ركن آباد شیراز / بود چون زنده رود آب زلالش كمال اصفهان ما دو صد ره / به است از مردم صاحب كمالش گرفت اندر جهان بازار دانش / كمال و رونق از فیض جمالش شنیدم این سخن از اهل حالى/ كه دائم خرم و خوش باد حالش صفاهان را كسى نصف جهان گفت / كه كوته بود میدان خیالش اگر باشد جهانى اصفهان است / مبادا تا جهان باشد زوالش خصال نیكو از عبرت بیاموز / كه هست از مردم نیكو خصالش نویسنده : ஜღ☆ஜنیرهஜღ☆ஜ 10 / 6 / 1389 - 9:46 اشفرده - اشفرده - (شرف الدین) دیدى تو اصفهان را آن شهر خلد پیكر آن سدره مقدس و آن عدن حور پرور آن بارگاه ملت و آن تخت گاه دولت آن روى هفت عالم و آن چشم هفت كشور شهرى چه خلد اكبر هم میوه هایش باقى هم فرشهاى مشكین هم تربتش معطر اكبر جمشیدىاصفهان ما باشد ز بسكه روحفزا اصفهان ما پیوسته شاد باشد از آن جسم و جان ما تنها نه باغ و بیشه ما سبز و خرم است پر از گل است باغچه و بوستان ما یك لكه ابر دیده نبیند به روى شهر آئینه وار جلوه كند آسمان ما یك عمر در نظر بودش خاطرات خوش روزى مسافرى شد اگر میهمان ما برند گوى لطف و ملاحت به روزگار از گلرخان روى زمین گلرخان ما در كام خضر خون شود آب بقا اگر در زنده رود بنگرد آب روان ما مى گویم این كلام و برآیم ز عهده اش باشد عروس كشور ما اصفهان ما جمشیدى از هواى فرح بخش اصفهان چون زنده رود صاف و روان شد بیان ما ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ همونطورکه احتمالا متوجه شدید این اشعار از قسمت نظرات وبلا یه دوست جدید برداشت شده بود که با حفظ حق کپی رایت دراینجا درج شدند ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ در ادامه ان شاء الله تصاویر دلچسبی از میدان امام اصفهان گذاشته میشه که حتما دانلود کنید برخی ازین تصاویر با دوربین خودم گرفته شده مم نونم