تیبا
«تیبا» هاچبک چگونه خودرویی است؟
دنیایخودرو: در یکی از روزهای پایانی سال 1391 و در جشن چهل و هفت سالگی شرکت سایپا از محصولی رونمایی شد که انتشار خبر مربوط به آن سئوالات زیادی را در اذهان عمومی ایجاد کرد. «تیبا»ی هاچبک چگونه خودرویی است؟ پیشفروش آن کی انجام میگیرد و چه زمانی به بازار میآید؟این پرسشها در کنار سایر سئوالات فنی مربوط به این خودرو بخشی از گفتوگوی خانوادهها را در تعطیلات نوروزی و در میهمانیها تشکیل میداد اما شاید هیچ کس به اندازه مهندس علیرضا مصدقی مدیر پروژه تیبای هاچبک که از سال 1372 در شرکت سایپا مشغول به کار است نمیتوانست به این پرسشها، پاسخ صحیح بدهد. به همین دلیل با او در این باره گفتوگو کردهایم تا بیشتر با این محصول جدید که «تیبا2» نام دارد، آشنا شویم. //آقای مهندس مصدقی! ایده ساخت تیبای هاچبک از چه زمانی شکل گرفت؟اگر به سابقه شرکت سایپا نگاه کنید خواهید دید که تجربه موفقی در زمینه عرضه خودروهای پنجدرب نظیر ژیان، رنو5 و پراید داشته است. به همین خاطر وقتی تیبا را به عنوان یک محصول ملی تولید کردیم از همان ابتدا برنامه تولید نمونه هاچبک آن را نیز در دستور کار قرار دادیم. بنابراین در همان اوایل در بخش طراحی «اتود» این مدل زده شد و طرح مذکور برای ساخت تیبای هاچبک یا پنجدرب از اوایل سال 1390 عملیاتی شد. سپس حدود هفت تا هشت طرح متفاوت از این خودرو تهیه شد که «رندرهای» کاملی بودند ما پوسترهای بزرگ این رندرها را تهیه کردیم که مثلاً در یکی چراغها پهنتر و در یکی کوچکتر بود یا در هر یک از این پوسترها صندوق عقب و خطوط طراحی با یکدیگر فرق داشت ما در یک کلینیک از 100 نفر از افرادی که از اقشار مختلف جامعه انتخاب شده بودند دعوت کردیم تا بیایند و به این هفت یا هشت مدل رأی بدهند تا ما از میان آنها بهترین گزینه را برای تولید انتخاب کنیم. آنچه اکنون نهایی و تولید شده براساس نظرسنجی بوده که از مردم انجام گرفته بنابراین آینده خوبی را برای آن پیشبینی میکنیم.با توجه به عرضه متعدد خودروهای هاچبک در بازار ایران توسط شرکتهای مختلف، آیا فکر میکنید بازار خودروهای هاچبک در ایران هنوز برای عرضه محصولات جدید جا داشته باشد؟بله! خودروهای هاچبک در ایران بسیار پرطرفدار هستند به خصوص در میان جوانان و خانمها. به همین خاطر معمولاً شرکتها، یک سوم از آن مدلی را که عرضه میکنند به هاچبک همان مدل اختصاص میدهند و ما هم برای تیبا، یک سوم آنچه که تولید خواهیم کرد را هاچبک در نظر گرفتهایم.تیبای هاچبک را در کجا تولید خواهید کرد؟به طور کلی از آنجا که تیبا محصول اصلی و استراتژیک شرکت سایپا است و به تدریج ...
تصاویر تیبا 2 ( شیشه دودی )
تیبا2 ادمین پس از دودی شدن شیشه های جانبی و عقب . اندازه واقعی اندازه واقعی
خودرو ملی سایپا؛ تیبا هاچبک+عکس
محمدرضا شیخ عطارزاده در بازدیدی که گروه خودروسازی سایپا برای خبرنگاران از سایت سایپا کاشان تدارک دیده بود، در این باره گفت: هم اکنون طراحی مدل هاچ بک این محصول کاملا ایرانی کلید خورده و تا دو سال دیگر اجرایی خواهد شد، همچنین با توجه به برنامه ریزیهای صورت گرفته در گروه خودروسازی سایپا در این مدت مدل فیس لیفت این خودرو با هدف جذب مشتریان بیشتر و تامین ذائقه مشتریان به بازار خواهد آمدtrade of car
ماشین تیبا
تیبا جون یکشنبه صبح راحت بیدار شدی آماده شدی کتاب شطرنجت رو برداشتی با بابا رفتی مهدکودک عصری مامان اومدم چون بابا ماشین رو برام آورده بود حسابی تو حیاط با دوستات بازی کردی بعدش هم رفتیم رشته آشی خریدیم برات آش بپزم. گفتم مامان بیا بریم گل بخریم رفتیم با هم انتخاب کردیم و بردیم خونه دوتایی با هم کلی بازی کردیم یک کاردستی از شهر کتاب انتخاب کرده بودی با هم نشستیم اونها رو درست کردی خیلی ناز بودند کیسه های پارچه ای بودند که با چسب های رنگی روشون رو نقاشی کردی بعد هم با پولک و سنگ روشون رو تزئین کردی گذاشتیم گوشه که خشک بشن بعدا" گل سرات رو بذاری توشون عسل مامان. بعد هم نشستیم یکی از کتابهایی که خریده بودی را کار کردیم بعدش هم شام خوردی سی دی دیدی و ساعت ۲۰ خوابیدی.من هم رفتم رو بالکن مشغول کاشتن گل ها شدم. راستی امروز یک خبر جالب شنیده بودم بهت گفتم تیبا جون یک ماشین ایرانی درست کردند می دونی اسمش رو چی گذاشتن تمام ماشین ساخت کشور خودمون ماشین ملی ما. گفتی نه مامان اسمش چیه گفتم تیبا خیلی خوشت اومد خندیدی گفتی اسباب بازی بخریم گفتم نه مامان بزرگ مثل ماشین خودمون گفتی ماما ن ببینم مجله رو بهت نشون دادم اسم خودت رو خوندی گفتی مامان دیگه اسم من زیاد. چونکه همیشه به من می گفتی مامان چرا اسم من کم من دوست دارم زیاد باشه اسمم شراره باشه گفتم مامان بزرگ بشی متوجه میشی اسم کم خوبه خلاصه فکر شما هم خیلی جالبه خوشگل مامان. بابادد که زنگ زده بودند بهشون گفتی می دونی یک ماشین اومده اسمش تیبا. صبح هم به بابا گفتی بابا هم خوشحال شد آماده شدیم عدسی خوردی رفتیم. عصری هم اومدم دنبالت رفتی که با آوین تاپ بشینی کنارش اون بهت اجازه نداد خیلی بهت برخورد شروع کردی به گریه کردن انتظارش رو نداشتی چونکه تاپ هم جا داشت مامان آوین هم ناراحت شد هر چی هم که بهش گفت بذار تیبا جون پیشت بشینه فایده ای نداشت ما هم با گریه رفتیم . تو ماشین بهت گوجه سبز دادم مشغول شدی یادت رفت عزیزم .رفتیم خونه سی دی دیدی یک نقاشی از مهد آورده بودی گفتی آرمینا کشیده برام رنگش کردی مامان هم برات آش کشیدم خوردی بعذ با هم کتاب خوندیم و بازی کردیم تا وقت شام . شامت رو خوردی ساعت ۴۵/۱۹ خوابیدی فدات بشم من خوابهای خوب ببینی نازنینم .