توصیف زیبایی های باران

  • توصیف فصل پاییز

    به نام خالق زیبایی ها   موضوع انشا: توصیف فصل پاییز                                                        91/8/10       اواخر تابستان بود و کم کم روزهای پایانی خود را سپری می کرد . من از گرمای آن به تنگ آمده بودم٬  دلم می خواست هر چه زودتر فصل پاییز از راه برسد٬ بالاخره پاییز آرام آرام به روستای ما قدم گذاشت. در این هنگام حس و حال خوبی به من و دوستانم دست داد. مدرسه ها باز شدند ٬  نوبت زنگ انشا بود. دبیر جدید وارد کلاس شد و بعد از توضیح درباره ی فصل های سال ٬موضوع: توصیف یکی از فصل های سال را پای تخته نوشت ٬ من فصل پاییز را انتخاب کردم زیرا هر ساله ٬آرزوی رسیدن این فصل را لحظه شماری می کنم و خیلی از آن لذت می برم. یک روز کنار حوض  آب٬ در حیاط نشسته بودم .به آواز خوش بلبلان گوش می دادم و از خوشحالی پرندگان دلم می خواست بال داشته باشم ٬ با آنها پرواز کنم و در شادی آنها شریک باشم به گوشه ی دیگر حیاط خیره شده بودم ناگهان پروانه ها را دیدم با بال های زرد وطلایی خود از فرا رسیدن پاییز احساس خوبی نداشتند و منتظر رسیدن بهار و شکوفه دادن گل ها بودند دلم برایشان سوخت . بعد از گذشت چند روزی از پاییز کم کم درختان رنگ زرد و طلایی به خود گرفتند٬ یک روز که کنار پنجره نشسته بودم و به بیرون نگاه می کردم متوجه شدم درختان از خوشحالی آرام آرام شروع به رقصیدن می کنند من هم این منظره بسیار زیبا را تماشا کردم و مدتی به فکر فرو رفتم . در حالی که تمام حواس و نگاهم به درختان بود یک دفعه صدای عجیبی شنیدم . لحظه ای طول نکشید که صدای شر شر باران گوش های مرا نوازش داد و حال و هوای رفتن به کوچه و خیابان جلوی خانه به من دست داد چتر را برداشتم  و در کوچه قدم زدم دیدم که دیگر آن صدای خش خش برگ های درختان که در روزهای قبل زیر قدم های من له می شدند و گوش عابران دیگر ی که از کوچه می گذشتند را نوازش می داد قطع شده است . برگ ها خیس شده بودند و آب  باران آن ها را با خود می برد. احساس کردم فرشی که زیر پای عابران گسترده شده بود را با خود می برد. اما همه جا را تمیز کرد. من هنوز در رویاهای پاییزی بودم که زمستان با کوله بارش از راه رسید و همه درختان را به خواب برد .  بله اینها همه از زیبای های جهان خلقت هستند که خداوند برای ما آفریده است. و ما باید قدر این نعمت های خداوند را بدانیم. در پایان هم از دبیر گرامی تشکر می کنم که این موضوع را برای ما گفت و پیرامون فصل های سال صحبت کرد.         نویسنده: کلثوم جنگانی پور دانش آموز پایه سوم راهنمایی مدرسه راهنمایی ایثار دبیر مربوطه: ابراهیم سیاحی  



  • موضوع انشاء : پاییز را توصیف کنید

    موضوع  انشاء : پاییز را توصیف کنید

                                   (( به نام او که پاییز را آفرید )) Thank پاییز، نمیدانم از کجایش باید شروع کنم. از تغییر آب و هوا و برگ درختان یا بازشدن مدارس و یا مریضی ها که مثل کنه به آدم میچسبد. از اول شروع میکنم یعنی باز شدن مدارس. دوباره ماه مهر آمد و مدرسه ها باز شدند. نمیدانم بچه ها منتظر این لحظه  هستند یا نه، ولی چه خوششان بیاید و چه خوششان نیاید باید درس بخوانند. زیاد از مدرسه چیزی نمیگویم، چون اینقدر درباره مدرسه و  درس و از این جور چیزها شنیده اید، که ظرفیت مغزتان تکمیل شده است.  درباره مریضی ها می گویم. وقتی پاییز شروع می شود، حساسیت ها و سرماخوردگی و هزارجور  مریضی دیگر هم شروع می شود و بدبختی ما هم به اوج می رسد. دکترها و داروخانه ها و درمانگاه ها حسابی کاسبی میکنند. از مریضی هم زیاد نمی گوییم چون خودتان ما شاالله این قدر مریض شدید و قرص های شش کیلویی خورده اید که اگر از مریضی هم بگویم حالتان به هم بخورد. خوب پس می رویم سراغ تغییرات اصلی آب وهوا و رنگ برگ درختان و میوه ها. وقتی پاییز شروع میشود باران و سیل و برف می آید.البته مربوط به استان های دیگر کشور است نه به خوزستان. در خوزستان اگر در بهمن نسیم سرد بوزد شاهکار کرده است. ما که انتظار زیادی نداریم چون عادت کرده ایم، پس میسوزیم و زندگانی میکنیم. در جاها و کشورهای دیگر آن قدر برف وباران آمده که چند نفر جان خود را از دست داده اند. برگ درختان هم کم کم تغییر میکند.رنگ آن زرد و قرمز و نارنجی می شود. قرمز و نارنجی در داستان ها است و رنگ رزد در طبیعت. چون من تا به حال درختی در پاییز درختی ندیده ام  که برگ هایش رنگ قرمز یا نارنجی باشد. حتما با گل اشتباه گرفته اند. پرتغال و نارنگی و صددانه یاقوت و میوه های پاییزی دیگر هم در این فصل می رویند و ما آن ها را میخوریم.   حالا یک خط هم درباره ای احساس مردرم به پاییز می نویسم. بیشتر مردم پاییز را به خاطر باران و برف وسیل دوست دارن و بعضی ها هم مثل من پاییز را به خاطر سیل و بارانش دوست ندارند.  پاییز زیبایی های فراوانی دارد که در ای ن دفتر کوچک جا نمیشود . پس همین جا تمامش میکنم.                                                                       *  خداحافظ    *                                                                   خب خوندید؟ چه طور بود؟  به نظر من که خیلی چرت بود!!!!!!!! اون موقع کلی فکر کردم که چی بنویسم و کلی و ذوق کردم بابت نوشتنم ولی الان بهش میخندم. واقعا که زمان چه میکنهمعلمم یادش رفت نمره بده من خودم به خودم نمره بیست دادم!!                        خب حالا  شما چه نمره ای بهم میدید؟

  • پادشاه فصل ها، پاییز

    نوع ادبی: غنایی سبک: معاصر قالب: نیمایی محتوا: توصیف فضای اجتماعی ایران در قالب توصیف پاییز شاعر: مهدی اخوان ثالث  درآمد شعر باغ من نمونه ای از اشعار اجتماعی و سیاسی دهه ی سی است. شاعر باغ پاییزی را توصیف می کند. او باغ بی برگی را نماد جامعه ی ایرانی گرفته، و سالهای 1335 و اختناق رژیم شاه را نشان می دهد. اخوان با توصیفات زیبا و طبیعی خود پیوندی میان مسائل عصر و طبیعت زده و این دو را در هم می آمیزد. باغ من نمونه ای از ادب معاصر است که ما را با اخوان و مضامین شعری او اشنا می کند. اخوان در سال 1307 در مشهد متولد شد. در سال 1326 اولین مجموعه ی شعریش را با نام «ارغنون» منتشر کرد. از این اوستا، در حیاط کوچک پاییز در زندان و زمستان از اشعار اوست.  شرح مفاهیم درس آسمانش را گرفته ... با سکوت پاک غمناکش آسمان سرزمین ابری است، هوایش گرفته از اختناق و استبداد است. مردم فقیر و محروم سرزمین من ناامید و تنها و غمگین، معصومانه سکوت کرده اند.  شعر در سال 1335، عصر اختناق پهلوی سروده شده است. در این شعر توصیف طبیعی را با وضع جامعه ی سیاسی عصر خو در هم آمیخته است. «ش» در آسمانش، ضمیر متصل، مرجع آن«باغ من». آرایه ها: تشخیص، تشبیه، متناقض نما، مراعات نظیر(آسمان، ابر، نمناک)، ایهام (بی برگی:1- خزان، 2- فقر و محرومیت. برگ یعنی توشه، زاد، معاش) باغ من: همان خانه ی من است، ایران                ابر: همان حاکمیت استبداد است پوستین سرد: تصویری متناقض نما است، چرا که همه از پوستین انتظار گرما دارند. این تصویر بیانگر حاکمیتی است که به جای آن تکیه گاه و پشتیبان مردم باشد و به منافع ملی بیندیشد، سرمایه های ملتش را چپاول می کند و بر او می تازد. ساز او باران، ... زرتار، پودش باد ساز این باغ خزان زده (ایران) باران است و سرود شادی اش هوی هوی باد، عریانی (محرومیت و فقر) لباس این باغ است و پوشش دیگرش بافته ای است که تار آن از شعله های طلایی آفتاب است و پود آن باد مثل همان شولای عریانی. «باد و باران می خوانند و خزان پوشش باغ است، آفتاب هم بر این پیکره ی عریان هنوز می تابد، غمناکی، تصویر نهانی این باغ عظیم انسانی است». شولا: خرقه، لباس                     شولای عریانی: لباس برهنگی، متناقض نما آرایه ها: تشبیه (باران به ساز، باد به سرود، باد به پود)، شعاع آفتاب ( شعله ی زر) به تار. مراعات نظیر: (باد و بارانف تار و پود) متناقض نما، استعاره (شعله ی زر: استعاره از تابش آفتاب) گو بروید یا نروید، ... چشم در راه بهاری نیست در این باغ خواه چیزی بروید یا نروید هیچ تفاوتی ندارد، باغی که باغبان ندارد کسی از آن گذر نمی کند. باغی از آنِ مردمی ناامید، چنین باغی نمی تواند بهار ...

  • نقد کتاب توران تور آثار اعضای ادبی مرکز 5

    نقد کتاب توران تور شیرین نعیمی فرد مربی مرکز 5اردبیل رما ن توران تور مانند بعضی از فیلمهای  طنز در ابتدا تمام شخصیتهای داستان را در همان قدم اول برای خواننده آشنا  می کند در اینجا نویسنده مانند یک کارگردان میدانسته چه کاری انجام می دهد کتابش چه چیز می گوید چگونه و از کجا شروع می شود و به چه روشی و چطور پایان می یا بد پس خواننده با خواندن این کتاب و با کمکی که در ابتدای داستان از طرف نویسنده شده خواننده به راحتی از پس این کتاب بر می آید من با خواندن این کتاب یاد فیلمهای طنز می افتم . این کتاب دارای یک طنز زیبای است شخصیتهای اصلی این داستان از شخصیتهای فرعی و حتی از سیاهی لشکر بیشتر است . یعنی نویسنده همه برنامه و اتفاقات این کتاب را بر روی شخصیتهای اصلی آنها یعنی آنهای که در صفحه اول کتاب یک به یک معرفی کرده است می اندازد.  نویسنده از اسامی جالب برای شخصیتهای اصلی و حتی فرعی در داستان استفاده کرده است که این خود نمک این کتاب را بیشتر کرده است مثل هر فیلم طنز که برای نشان دادن مشکلات یک خانواده و حتی یک جامعه با یک بگو مگو شروع می شود در اینجا نیز نویسنده هم شروع داستان را با یک بگومگو که همان پیدا نشدن جوراب آقای توحفه کش است تا سایر مشکلات دیگر شروع می کند  ص15 جورابهای من کجاست؟ باز این جورابهای بی صاحب مونده منو بردید چپوندید تو سوراخ سممبه ها؟ این اجاق گاز زنگ زده هم که خاموشه تا باز خرید نشده بودی لااقل واسه شکم خودت هم که بود این صبحونه کوفتیاتی به راه بود....... محمود آقا سرویس مدرسه دخترش است . البته مینی بوس نه بیشتر شبیه کالسکه است این را می شود از توضیحات خود آقا محمود پی برد و جود این مینی بوس باعث خجالت دخترش سارا میشود . و همین مشکلاتی که در مینی بوش است باعث ایجاد توران تور می شود . یعنی همه خانواده  به فکر ایجاد یک شغل برای پدر می شوند. نویسنده در این کتاب خیلی راحت و روان همه چیز را در جای خود قرار داده است  یعنی زبان موجود کتاب ساده روان و قابل فهم است وجود شعرهایی به حالت طنز که دوستان سارا برای آمحمود آقا می گفتند داستان را زیباتر کرده است  صفحه 25محمود آقا شرمنده می دونی ساعت چنده چیزی به هشت نمونده ماشین وبزن به دنده صفحه 26 آقا محمود بوقت کو کباب دادی دوغت کو؟پس ما می بینبم  که این طنز پردازی های ملیح یک جذابیت خاص به هر بخش کتاب داده است به وضوح این جذابیت آشکار است از صفحه 50 به بعد که سفر با مینی بوس یا همان توران تور آغاز می شود نویسنده آنجا هم در مورد 11زن مسافر به زیبای حرف می زند و این مانند یک صحنه زیبای تلویزیونی هر خواننده را به آن فضا می برد .البته کمی نسبت به اوایل کتاب ترس هم ...

  • نمونه سوال نگارش و انشا پایه ی اول راهنمایی

     ۱-  برای هرکدام از موارد زیر ، نشانه ی اختصاری مناسب به کار ببرید. ( 5/0 نمره )   پیامبر اکرم(            )                                        حضرت علی (             ) 2-      جمله ­های ادبی زیر را به صورت جمله­ ی زبانی بنویسید . ( 1 نمره ) گل یک تابلوی نقاشی قشنگ که خداوند در برابر چشمان ما قرار داده است.    گل ها در بهار خندیدند . با هر یک از ترکیبات زیر جمله بسازید:۲ نمره بازوان آهنین: دوستی و رفاقت  : ۴- درباره ی تصویر روبه رو یک بند بنویسید.(انتخاب تصویر با همکار محترم) حداقل ۶ جمله۵/۱ ۵-یکی از زیبایی های فصل بهار را در چهار جمله توصیف کنید.۱ نمره 6-      عبارت زیر را با نشانه های مناسب ، نشانه گذاری کنید . ( حدّاقل چهار نشانه ) ( 1 نمره ) چون مادرم چنان دید  دعا کرد و گفت یا رب تو از وی خشنود باش و درجتش درجه ی اولیا گردان ۷-در داستان نویسی زاویه ی دید را توضیح دهید ۱ نمره ۸-برای نوشتن نامه چه مواردی را باید توجه کنیم چهار مورد نام ببرید.۱نمره       9-      یکی از آرایه های ادبی ( زیبایی­ های ادبی ) ابیات زیر را توضیح دهید .   ( 1 ) دانـــــه آرام بر زمین غلتیـــد        *       رفت و انشای کوچکش را خواند از مو ضوعات زیر یکی را انتخاب نموده و انشایی بنویسید .( 10  نمره  ) ۱- مدرسه ی خود را توصیف کنید. 2-      یکی از خاطرات خود را بنویسید.  ۳- نامه ای دوستانه بنویسید.       4-      یک سفر تخیّلی. ۵- نامه ای به یکی از شخصیت های مورد علاقه ی خود بنویسید. 6-      دنیای رؤیایی من . ۷-من بزرگم یا کوچک نمونه سوالی دیگر:           1)به شيوه ي روايت داستان .................................... مي گويند .2)نسبت دادن ويژگي هاي انساني به غير انسان را ...........................مي گويند .      13)واژه ي كوه را يك بار در جمله ي پرسشي و يك بار در جمله ي عاطفي به كار ببريد .كوه :كوه :    24)كلمات داده شده را در يك بند (سه سطر )به كار ببريد  :نسل آينده ساز –سال هاي نوجواني – شكوفه –دوستان     35) در باره ي تصوير داده شده يك جمله ي ادبي و يك جمله ي زباني بنويسيد : 6) با كلمات داده شده شبكه ي مراعات نظير بسازيد : آسمان   (................-....................- .................. - .......................)معلم  (..................... -..................... -  ...................... - .................. )                                                                                    27) يك مورد از موضو ع هاي زير را انتخاب نموده و انشا بنويسيد .(تميز – خوش خط  همراه با جمله هايي زيبا )  (10نمره ) 1-    اززبان يك درخت بنويسيد .2-    اگر به جاي معلم خود بودم ...........3-    اي كاش مي توانستم ....................................................................................................................................                                              � ...

  • موضوعات متنوع انشا(200 مورد)

    ما به تعداد  لغاتی  که در لغتنامه  معین  یا دهخدا  آمده است موضوع  انشاداریم که  باید  در خور  اطّلاعات ، فهم  و نیز  علاقه ی دانش آموز  باشد و به  گونه ای  باشد  که انگیزه  را برای  نوشتن تقویت  کند . موضوعات  انشا  همیشه  مکتوب  و نوشتنی  نیستند ،  بلکه گاهی  دیدنی  و احساس  کردنی می باشند . از آن جا  که دغدغه ها ، احساسات ، اندیشه ها ، سطح سواد ، نحوه ی زندگی  و ...  در دانش آموزان یکسان نیست ، بهتر است  به سمتی  پیش برویم  که دامنه ی  موضوعات  انشا  گسترش  یابد  و هرگز  فراگیران  را در حصار  یک موضوع  زندانی  نکنیم  . موضوع پیشنهادی  انشا در ابتدا  باید ساده  و ملموس  باشد  چیزی  که دانش آموز نتواند  بهانه ی عدم  اطّلاع  را بیاورد . در مرحله  های بعدی ، موضوع ها می توانند  انتزاعی  و معقول باشند . معلّم  می تواند  تعداد  موضوعات  انشای  بیشتری  در اختیار  دانش آموز  قرار دهد  تا از بین آنها انتخاب  کرده  بنویسد . می تواند  در همان  ابتدای سال  تحصیلی  صد  موضوع انشا  را که آماده  کرده است و تکثیر کرده  ، در اختیار آن ها  قرار  دهد  تا از بین آن ها  سی مورد  را انتخاب  کنند  و در صفحه  ی فهرست  و ابتدای  دفترشان بنویسند و هر جلسه هر کدام  را که دوست  داشتند  بخوانند . به این صورت  هر کدام  از دانش آموزان  در مورد  یک موضوع  جدید انشا  خواهند  داشت  و کلاس  انشا  دارای  تنوّع و جذابیّت  خواهد بود  .  دانش آموزان موضوعات  تخیّلی  راهم  راحت  می نویسند امّا گاهی  هم باید موضوعاتی   داده  شود  تا دانش آموز  موظّف شود  با تحقیق  و مطالعه   نوشتن خود را  بهبود  بخشد .به دانش آموزان بگویید  صفحه ای  از دفترشان  رابه بهترین   جملات انشای دوستان خود اختصاص  دهند در این صورت  مجبور هستند  به همه ی  انشا ها  خوب  گوش دهند  و بهترین  جمله ها را  انتخاب کرده  با ذکر  نام دوستانشان  در صفحه ی مورد نظر  بنویسند  . صفحه ای را نیز  به بهترین  ستایش ها  و به نام خداهای شعری  زیبا اختصاص بدهند  تا برای  هر متن  یک  به نام خدای جدید  داشته باشند .   1-    توصیف یک  صحنه ی تصادف ، جنگ ، زلزله ، سیل، توفان، آتش سوزی ، دزدی   2-    توصیف  تصاویر متنوّع  کتاب درس3- برای توصیف زیبایی های  بهار از چه واژه هایی استفاده می کنید ؟ (فقط یک صفحه واژه )   4- باغبان با نگرانی وارد باغ شد...... 5-   یکی شدن با طبیعت   6-   برای شهرم چه خدمتی کنم؟   7-ترافیک در شهر   8-خانه ای با بچّه های شلوغ   9-چهره ی شهر  در هنگام صبح   10-در اتوبوس   11-خنده دار ترین  صحنه ...

  • ادبیات توصیفی و انواع آن

      ادبیات توصیفی و انواع آن  بخش عظیمی از ادبیات فارسی است که به توصیف عناصر و زیبایی های جهان وجود؛شرح وقایع و مناظر دل پذیر یا سهمگین می پردازد. نمونه های منظوم از ادبیات توصیفی: *توصیف میدان های رزم و وصف ساز و برگ جنگی و پهلوانان در شاهنامه *توصیف عناصر طبیعت نظیر بهار،باران،شب،ستاره و .. در اشعار منوچهری،فرخی،عنصری ،بهار و... *توصیف مجالس بزم و شادی در خمسه نظامی *توصیف شور عاشقانه و وجد عارفانهو لحظه های وصل و فراق در سروده های سعدی ،مولوی وحافظ.  نمونه های منثور از ادبیات توصیفی: تاریخ بیهقی،کلیله و دمنه،گلستان و مرزبان نامه که صحنه های طبیعی و حوادث تاریخی و حالات اشخاص را به خوبی در خود می نمایاند.  انواع ادبیات توصیفی:  *تخیلی توصیفاتی که از تصور و پندار شاعر یا نویسنده مدد می گیرد و حادثه ای تخیلی می آفریند که محصول گره خوردگی حواس ظاهری با احساسات انسانی است و می توان آن را از زیباترین و دل انگیز ترین انواع توصیف خواند. مانند مسمط گویی بط سفید جامه به صابون زده است ازاحمدبن قوص( منوچهری دامغانی)   *نمادین توصیفاتی که بر تشبیه و مقایسه بنا نهاده اند.در این نوع توصیف منظور ترسیم منظره یا چهره ای نیست بلکه هر پدیده را نشانه یا نماد  چیزی دانسته اند. مثلاٌ سنگ را نماد نفوذناپذیری و کاریز را نماد انسان مغرور و خودخواه می دانند.   نکته: ادبیات نمادین را در اروپا سمبلیک می نامند.  *واقعی شرح جزییات وقایع و حوادث یا مناظر و اشخاص بدون دخل وتصرف یا همان گونه که هست را ادبیات واقعی می گویند. در این گونه توصیف گوینده به صورخیال کاری ندارد. این نوع توصیف یادآور مکتب ادبی ناتورالیسم(طبیعت گرایی) است. نکته: امیل زولا  نویسنده بزرگ فرانسوی در قرن نوزده، واقع بینی را به جای تخیل اصلی ترین شرط نویسندگی می داند. نخستین نمونه رمان ناتورالیستی  ترِز راکن (1867)اثر امیل زولاست. در ضمن طبیعت گرایان زبان محاوره را نخست در رمان  و سپس در تئاتر وارد کردند.  توجه! ادبیات توصیفی بیش تر در دنیای رمان و داستان جایگاه دارد تا در عوالم شعر و شاعری.شاد و سرافراز باشید.یزدان پناه