توصيف طبيعت
در توصیف طبیعت
به نام او که در این نزدیکیست دگر بار شد و همه مستند زین عشق آسمانی چون که به سر رسیدند،چون ناز جاودانی ما که ز عشق تو چون،باده کشان راهیم دل را به عشق دادیم،زین ناز بی امانت زیباست و از دست توصیف دور است این همه شگفتی گیتی،که هر کجا پا نهادیم بر آن،لحظه ای دل نخواست برود بر چشمه سار.همیشه از حرکت مورچگان،سخت به شگفتم که چگونه ره می یابند در این سرای بی پایان و همیشه در این عجبم که هرچندآسمان سخت و گریان شود،باز هم گیاهان و درختان یاران با وفای او هستند. هر آنقدر که بروم،بروم بالا،همه جا و همه جا،همیشه متحیرم زیرا اوست که مرا ساخته و اوست که لطفش همه جا هست و این زیبایی ها هستند که خود میگویند که ما نداریم زیبایی را که در بهشت برین وجود دارد.خدایا کاری کن تا ما کمی از زیباییت را درک کنیم و درکی ده که بدانیم که کیست و چیست دنیا و زندگی. هرجا که پا نهادم،هرجا که سر گذاریم زیبایی ببینم زین لطف بی امانت در هر شب که لیلی،برجام مشت میزد مجنون بی امان را،کز سر دو دست میزد ما چون شبان بودیم،در صحرا ی عشقت جامی بده که ما هم،زین راه باز مانیم NOJUM 1375 @ yahoo.com
طبیعت در قرآن
طبیعت در قرآن سيدمحمدعلي ايازي قرآن كريم همواره از طبيعت و شناخت آن سخن ميگويد: از آسمان، زمين، خورشيد، ماه، ستارگان، از ابرهاي بارانزا و ابرهاي غير بارانزا، ريزش فراوان آب از آسمان، رويش گياهان، زيباييهاي نور، جلوههاي گوناگون رنگ و وزش باد. راستي چه وقتي ديدن طبيعت مفهوم ديگري پيدا ميكند و زيبايي وجذابي ديگر را فراهم ميسازد؟ در صورتي كه بدانيم در سراپرده طبيعت، دستي تدبير ميكند و براي اين نعمتها درجهت آسايش و رفاه انسان در كار است. قرآن كريم در آيات بسياري از تسخير طبيعت براي انسان توسط خدا خبر ميدهد مانند سوره ابراهيم /32 و 33، نحل /12 و 14، حج /65 و لقمان / 29، همچنين از رام كردن تمام آسمانها و زمين براي انسان خبر ميدهد: سوره لقمان /20 و جاثيه/12. اما مهم اين است كه بدانيم طبيعت چه اهميتي دارد و چه زيباييهايي ميآفريند و چگونه ميتوان از آن به گونهاي نيكو استفاده كرد و مهمتر اينكه بدانيم همه اين نعمتها نشانه خدا و با تدبير خدا هستند و هدفي براي آفرينش آنها وجود دارد و ما انسانها ناسپاسي نعمت نكنيم و به ستم از آن استفاده ننماييم . به همين دليل، در برخي آيات قرآن آمده است كه سفر كنيد و در زمين بگرديد و بنگريد چگونه خداوند آفرينش را آغاز كرده؛ سپس باز او جهان ديگري را پديد ميآورد. خداست كه بر هرچيز تواناست ( عنكبوت/20) . و در روايات رسيده است كه« سافروا تصحوا » سفر كنيد تا سالم باشيد ، زيرا گشت و گذار در طبيعت، ديدن منظرههاي زيبا و آشنايي با آداب و رسوم ملت ها ، گذشته ا زآنكه خداشناسي ما را تقويت ميكند و به شگفتيهاي آفرينش خدا آشنا ميسازد و فايدههاي بيشمار مادي و معنوي براي ما ارمغان ميآورد، آدمي را از افسردگي ميرهاند و به سلامتي جسم و روان ما كمك ميكند. اكنون براي اينكه ابعاد گوناگون طبيعت قرآن را نشان داده باشيم به آيات چند كه در وصف طبيعت آمده، اشاره ميكنيم: اهميت طبيعت در قرآن در قرآن كريم بيش از 750 آيه اشاره به ظواهر طبيعت ميكند ابعاد گوناگون جلوهها و زيباييهاي آن را يادآور ميشود. در اغلب اين آيات، ما را توصيه به مطالعه كتاب طبيعت و پندآموزي آن ميكند. بيگمان، هدف اين آيات، طرح علوم طبيعي و بيان قوانين آن نيست، هر چند به نكاتي اشاره دارد كه پس از قرنها اهميت و حساسيت آن شناخته شده و خبر از اين حقيقت ميدهد كه گوينده آن در اتصال به مبدأ الهي و آفريننده جهان است. آفرينندهاي كه از همه چيز خبر دارد و با آگاهي آنها را پديد آورده و براي ما رام كرده است. قرآن كتاب هدايت است و منظور از ذكر اين شگفتيها تدبر در موجودات طبيعي و توجه به نشانههاي آن در اصل خلقت ...
بر امد باد صبح و بوی نوروز
ز آنجا که به قول شيخ اجل سعدي شيرازي برگ سبز درختان در نظر هوشياران و حقيقت جويان هر ورقش دفتري از معرفت کردگار مي باشد بايد بهار را موسم حقيقت طلبي و خدا شناسي دانست. يکي ازخصوصيات تدبر و تعمق روياندن انديشه احساس دردل و روان آدمي است از اين رو بهار تنها "دگرگوني در طبيعت" نيست، بلكه هنگامه "تحولي عميق و هدفمند در روح و قلب آدمي" نيز مي باشد. بدين صورت بايد گفت: آمد و رفت بهار، تکرار درس هاي معلم طبيعت است که همواره در گوش انسان زمزمه گر اين واقعيت است که؛ رستاخيز آمدني و بلاشک است و خداوند تمامي کساني را که در قبرها آرميده اند زنده مي گرداند که اين حقيقت در واقع بيانگر حيات مجدد و شور انگيز پس از مرگ مي باشد.نرم نرمك صداي پاي بهار به گوش مي رسد و نسيم دل انگيز بهاري پيام طراوت و شادابي، اميد و سرزندگي و شور و نشاط را به گوش همگان مي رساند. چقدر تمام ناشدني مي نمود شب هاي بلند و يلدايي زمستان! زمستان، امسال بيش از هميشه ادعاي ماندگاري داشت. سردي، جمود و تاريكي چنان همه جا را فراگرفته بود كه گويي زمستان سيطره اي دائمي بر طبيعت و زمين دارد. ولي اين بهار است كه با دست و پنجه نرم كردن با آن بار ديگر پيروزمندانه و طرب انگيز شور زندگي را بر جمود و سردي مستولي مي گرداند.زمستان رفت. چون مانند همه امور دنيوي محكوم به رفتن بود. اما با رفتن آن دو چيز به جا ماند: يكي پاداش بهار براي صابران و ديگري رو سياهي براي ذغال. حيات دوباره طبيعت در واقع يکي از نمايش هاي خداوند مهربان در جهان است، طبيعتي كه در فصل زمستان ميميرد و سبزي وشادابي خود را از دست ميدهد، اما در فصل بهار دوباره زنده شده و جاني تازه ميگيرد. طبق تعبير قرآن، خداوند بادها را ميفرستد كه ابرها را برانگيزد، آن گاه آن را به سوي سرزمين مرده ميراند تا زمين را پس از مرگش دوباره زنده كند. توصيف طبيعت و حيات دوباره آن يك نمونه از شگفتيهاي طبيعت در قرآن است، اما جالب است بدانيم هدف اين توصيف، نشان دادن طبيعي حيات انسان پس ازمرگ است. به عبارت ديگر براي آن است كه بدانيم چگونه پس از آنكه تمام جسم پوسيد و متلاشي شد، دوباره زنده ميشود، همانگونه كه طبيعت زمين پس از پژمردگي و خزان ومرگ حياتي مجدد پيدا ميكند.دستي در سراپرده طبيعت، نعمت بهار را براي انسان وتمامي جانداران تدبير ميكند و اين نعمت درجهت آسايش و رفاه همراه با (ابر و باد و مه و خورشيد وفلک) در كار است. بهار رستاخيز كوچك و سمبلي از رستاخيز بزرگ است. بهار فصل رويش، شادي و زندگي مي باشد و از منظر قرآن آيه و نشانهاي است كه بايد مورد توجه اهل بصيرت قرار گيرد. خداوند متعال بارها در قرآن ...
نمونه ای از جلوه های زیبای آفرینش فصل سوم کتاب فارسی سوم راهنمایی
ازموارد توصيف طبيعت در قرآن، توصيف رنگهاست . تنوعي که حس کنجکاوي انسان ها را بر مي انگيزد و به انسان گوشزد مي کند که درباره علت پيدايش رنگ ها تأمل کند و از سوي ديگر نسبت به برخي از رنگ ها مي گويد: اين رنگ، براي بينندگان و تماشگران ايجاد سرور مي کند(بقره/69) . رنگ ها در طبيعت به دو بخش تقسيم مي شوند: رنگ هايي که حزن آورند و رنگ هايي که شادي آفرين هستند . قرآن به رنگ هاي شادي بخش، اهميت ويژه اي مي دهد که شگفتي همگان را برمي انگيزد و انگيزه اي براي جلب توجه به وجود مي آورد مانند رنگ زرد، رنگ سبز و سفيد . مثلا در اوصاف بهشتيان از رنگ سبز ياد مي کند که بهشتيان بر پشتي هاي سبز رنگ تکيه زده اند (رحمن/76) يا از رنگ سفيد در توصيف نوشيدني هاي اهل بهشت ياد مي کند : بيضاء لذه للشاربين .(صافات/40) از تنوع رنگ هاي ميوه ها به عنوان يک نعمت ياد مي کند : آيا ندانستي که خداوند از آسمان آبي فرو فرستاد . ما بدان آب ميوه هايي با رنگ هاي گوناگون خارج ساختيم و نيز از کوه ها راه ها و رگه هاي سفيد، سرخ و به رنگ هاي ختلف و گاه به رنگ کاملا سياه پديدار نموديم .(فاطر/27)
شگفتی های طبیعت در قرآن
قرآن كريم در آيات بسياري از تسخير طبيعت براي انسان توسط خدا خبر ميدهدسوره ابراهيم /32 و 33، نحل /12 و 14، حج /65 و لقمان / 29، همچنين از رام كردن تمام آسمانها و زمين براي انسان خبر ميدهد: سوره لقمان /20 و جاثيه/12. اما مهم اين است كه بدانيم طبيعت چه اهميتي دارد و چه زيباييهايي ميآفريند و چگونه ميتوان از آن به گونهاي نيكو استفاده كرد و مهمتر اينكه بدانيم همه اين نعمتها نشانه خدا و با تدبير خدا هستند و هدفي براي آفرينش آنها وجود دارد و ما انسانها ناسپاسي نعمت نكنيم و به ستم از آن استفاده ننماييم . به همين دليل، در آيات قرآن آمده است:سوره عنکبوت 20(( قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ )) (( كه سفر كنيد و در زمين بگرديد و بنگريد چگونه خداوند آفرينش را آغاز كرده؛ سپس باز او جهان ديگري را پديد ميآورد. خداست كه بر هرچيز تواناست )) و در روايات رسيده است كه(( سافروا تصحوا )) سفر كنيد تا سالم باشيد ، زيرا گشت و گذار در طبيعت، ديدن منظرههاي زيبا و آشنايي با آداب و رسوم ملت ها ، گذشته ا زآنكه خداشناسي ما را تقويت ميكند و به شگفتيهاي آفرينش خدا آشنا ميسازد و فايدههاي بيشمار مادي و معنوي براي ما ارمغان ميآورد، آدمي را از افسردگي ميرهاند و به سلامتي جسم و روان ما كمك ميكند. اكنون براي اينكه ابعاد گوناگون طبيعت قرآن را نشان داده باشيم به آيات چند كه در وصف طبيعت آمده، اشاره ميكنيم: اهميت طبيعت در قرآن در قرآن كريم بيش از 750 آيه اشاره به ظواهر طبيعت ميكند ابعاد گوناگون جلوهها و زيباييهاي آن را يادآور ميشود. در اغلب اين آيات، ما را توصيه به مطالعه كتاب طبيعت و پندآموزي آن ميكند. بيگمان، هدف اين آيات، طرح علوم طبيعي و بيان قوانين آن نيست، هر چند به نكاتي اشاره دارد كه پس از قرنها اهميت و حساسيت آن شناخته شده و خبر از اين حقيقت ميدهد كه گوينده آن در اتصال به مبدأ الهي و آفريننده جهان است. آفرينندهاي كه از همه چيز خبر دارد و با آگاهي آنها را پديد آورده و براي ما رام كرده است. قرآن كتاب هدايت است و منظور از ذكر اين شگفتيها تدبر در موجودات طبيعي و توجه به نشانههاي آن در اصل خلقت است. پيدايش حيات در زمين و اهميت آب يكي از مسايلي كه همواره فكر بشررا به خود مشغول كرده، مساله حيات و چگونگي پيدايش آن در زمين است. در سير طبيعت ما به زندگي موجودات گوناگون برخورد ميكنيم و چگونگي حيات آنها براي ما شگفتانگيز است. قرآن كريم در چگونگي حيات آنها براي ما اشاره ميكند. ...
كوير
اي كوير، اي طبيعت بكر و دست نخورده، اي طبيعت تنها و عريان، اي ابريشم سوخته ي طبيعت ،اي صحراي بورو بردبار به گوش باش و به هوش از من خواسته اند كه شب هاي بي مانند و روزهاي سخت تو را توصيف كنم. تو اي آيينه ي شكيبايي خلقت، تو گل هاي لطيف و نازك اندام را نمي شناسي و نمي خواهي بشناسي چه آن ها را نه در حد خود مي داني! نازكي و لطافت گل با روح و طبيعت تو سازگاري ندارد.شب هايي تو ترانه ي سكوت را مي سرايند.سكوت و آرامش را براي انسان به ارمغان مي آورد.موسم شب هاي مهتابي، ماه پرده ي شوم شب را از رخسار تو بر مي افكند و رويت را نوراني مي كند.ستارگان با شادي و سرور وصف ناشدني بر تو لبخند مي زنند و به يمن ديدن روي زيباي تو به پاي كوبي و شادماني مي پردازند.نسيم نيز به آرامي تن لطيف و روان تو را نوازش مي كند و با تو نجوا مي كند. نسيم به آهستگي ذرات جسم تو را به جنبش در مي آورد.ذرات هستي تو به نرمي روي تن هم مي غلتند و به بازي گوشي مي پردازند.وزش شبانه ي نسيم در كوير ،زيباترين ترنّم خلقت است.ترانه ي زيبا و گوش نواز نسيم كويري ما را خودشناسي و خداشناسي فرا مي خواند. كه مي گويد كه كوير زيبا نيست؟زيبايي كوير يعني روان بودن شن ها يعني تپه هاي شني.يعني دشت يك دست صاف و هموار.تو ناپيدا كران و نامحدودي. روزه اي آفتابي ،انوار تند و سوزان خورشيد سرو روي تو را مي سوزاند.امّا اين سوزاندن تو را استوار تر مي گرداند.خورشد بايد اين گونه تو را نوازش كند.اگر خوشيد كوير مانند خورشيد دامنه هاي خنك كوه باشد ديگر كوير،كوير نيست.بايد تن تو سوزانده شود تا تو اسوه ي صبوري گردي.خورشيد بايد اين گونه به تو بتابد تا همواري و زيبايي تو محفوظ بمماند.تصّور اين كه در دل كوير ايستاده باشم چه در روز و چه در شب مرا دگرگون مي نممايد.خوشحالي وصف ناپذير به من دست مي دهد و در پوست خود نمي گنجم. چه خوش و فرح افزاست كه آهسته هسته راه دامان طبيعت و كوير را پيش گيريم.اي مخلوق صبور و بردبار!روزي به سوي تو خواهم آمد.
طبیعت در قرآن
سيدمحمدعلي ايازي قرآن كريم همواره از طبيعت و شناخت آن سخن ميگويد: از آسمان، زمين، خورشيد، ماه، ستارگان، از ابرهاي بارانزا و ابرهاي غير بارانزا، ريزش فراوان آب از آسمان، رويش گياهان، زيباييهاي نور، جلوههاي گوناگون رنگ و وزش باد. راستي چه وقتي ديدن طبيعت مفهوم ديگري پيدا ميكند و زيبايي وجذابي ديگر را فراهم ميسازد؟ در صورتي كه بدانيم در سراپرده طبيعت، دستي تدبير ميكند و براي اين نعمتها درجهت آسايش و رفاه انسان در كار است. قرآن كريم در آيات بسياري از تسخير طبيعت براي انسان توسط خدا خبر ميدهد مانند سوره ابراهيم /32 و 33، نحل /12 و 14، حج /65 و لقمان / 29، همچنين از رام كردن تمام آسمانها و زمين براي انسان خبر ميدهد: سوره لقمان /20 و جاثيه/12. اما مهم اين است كه بدانيم طبيعت چه اهميتي دارد و چه زيباييهايي ميآفريند و چگونه ميتوان از آن به گونهاي نيكو استفاده كرد و مهمتر اينكه بدانيم همه اين نعمتها نشانه خدا و با تدبير خدا هستند و هدفي براي آفرينش آنها وجود دارد و ما انسانها ناسپاسي نعمت نكنيم و به ستم از آن استفاده ننماييم . به همين دليل، در برخي آيات قرآن آمده است كه سفر كنيد و در زمين بگرديد و بنگريد چگونه خداوند آفرينش را آغاز كرده؛ سپس باز او جهان ديگري را پديد ميآورد. خداست كه بر هرچيز تواناست ( عنكبوت/20) . و در روايات رسيده است كه« سافروا تصحوا » سفر كنيد تا سالم باشيد ، زيرا گشت و گذار در طبيعت، ديدن منظرههاي زيبا و آشنايي با آداب و رسوم ملت ها ، گذشته ا زآنكه خداشناسي ما را تقويت ميكند و به شگفتيهاي آفرينش خدا آشنا ميسازد و فايدههاي بيشمار مادي و معنوي براي ما ارمغان ميآورد، آدمي را از افسردگي ميرهاند و به سلامتي جسم و روان ما كمك ميكند. اكنون براي اينكه ابعاد گوناگون طبيعت قرآن را نشان داده باشيم به آيات چند كه در وصف طبيعت آمده، اشاره ميكنيم: اهميت طبيعت در قرآن در قرآن كريم بيش از 750 آيه اشاره به ظواهر طبيعت ميكند ابعاد گوناگون جلوهها و زيباييهاي آن را يادآور ميشود. در اغلب اين آيات، ما را توصيه به مطالعه كتاب طبيعت و پندآموزي آن ميكند. بيگمان، هدف اين آيات، طرح علوم طبيعي و بيان قوانين آن نيست، هر چند به نكاتي اشاره دارد كه پس از قرنها اهميت و حساسيت آن شناخته شده و خبر از اين حقيقت ميدهد كه گوينده آن در اتصال به مبدأ الهي و آفريننده جهان است. آفرينندهاي كه از همه چيز خبر دارد و با آگاهي آنها را پديد آورده و براي ما رام كرده است. قرآن كتاب هدايت است و منظور از ذكر اين شگفتيها تدبر در موجودات طبيعي و توجه به نشانههاي آن در اصل ...