تنگاره

  • عكسهاي قديم ماهشهر(8)

    عكسهاي قديم ماهشهر(8)

      از چپ: اسماعیل حسینی--محمد گشتیل--مراد امراللهی--یدالله خواجویازراست زنده یاد صالح اصلاحی --حمدان زکی زاده-بهمن1340-صحاري اطراف ماهشهراوس خدرحيدري-صاحب خياطي كاپرين در ماهشهر-مكان عكسبرداري احتمالا باغ ملي ماهشهربرگزاری ورزش باستانی توسط باستانی كاران ماهشهر بمناسبت دهه فجر 1362 در محل زورخانه نيمه تكميل(بدون سقف) ماهشهر در آن سالهاجوانان اوايل دهه50ماهشهر-نفر اول از سمت: چپ اقای خدر حيدریاوس خدر حيدری در سالهاي جواني-عمرشان باعزت بادحاج صمد نظارات-خ شريفي-ديماه1391زورخانه پر جنب و جوش ماهشهر، محل ورزش باستانی كاران ماهشهری-زمان عكسبرداری: بهمن سال 1368- كه متاسفانه چندسال بعد بدلايل خاص و نيز بی توجهی مسئولين ماهشهر به تعطيلی و نابودی كشيده شد!سردر ورودي مرقد امامزاده حمزه(ع)-ماهشهر فروردين1392ضريح متبرك امامزاده حمز(ع) كه توجه هرچه بيشتر مسئولين و خيرين ماهشهر را ميطلبدحاج جعفر درويش-خادم بارگاه حضرت امامزاده حمزه(ع)-ماهشهر:فروردين1392سيدطالب حسيني-خ منتظري-اسفندماه1391علي روستافرج الله جمشيدي-خ شريفي-فروردين1392مرحوم صالح اصلاحي مرحوم صالح اصلاحیمرحوم علی بهبهانیمرحوم وهاب اميري-تاريخ عكس  45/11/20مصطفي پارسا از پيشكسوتان خوش اخلاق و مردمی و محبوب ورزش ماهشهر  نمایی از گنبدسبز شاهزاده حمزه(ع) در فروردين1392چندتن از جوانان قديم ماهشهر- از چپ: ناشناس،غلامعلی اصلاحی، شهیدعبوداصلاحی، ابراهیم سلیمانی، ومرحوم صمدامینی در جوار مرقد امامزاده حمزه(ع) در سالهای دهۀ چهل يا پنجاهپايان سری هشتم عكسهای قديم ماهشهر سری نهم عكسهای قديم ماهشهر



  • ماهشهر یا مهشور؟

    ماهشهر یا مهشور؟

    بندرماهشهر  یکی از بنادر كهن و تاریخی کرانۀ خلیج هميشه فارس است. در تاریخ آمده است که این سرزمین در دوران ساسانیان و پيش از آن این منطقه به "ماچول" و در زمانی به نام "مهروبان" معروف بوده است. درباره واژۀ مهروبان آنچه که به نظر میرسد این است که این نام  آميزه‌ای از دو واژه "ماهی" و "روبیان" (میگو) است. این واژه ها هر دو فارسی است و به نظر میرسد بدلیل اینکه این منطقه بندری است که پيشينۀ تاریخی در ماهیگیری داشته است به آن اطلاق شده باشد. با نگاهی به شباهت واژه‌هاي "ماچول" و "معشور " و "مهشور"به آسانی میتوان دریافت که معشور در حقیقت شکل عربی شده همان نام پارسي و تاريخی ماچول است. واژۀ معشور واژه ای به ظاهر عربی است اما هیچ معنای خاصی در این زبان ندارد. آنکه بعضی از افراد مهشور را آميزه‌اي از دو واژه "ماء" به معنای آب و "شور" میدانند و استدلال میکنند که معشور به معنای مکانی است که آب شور در آن جاری است مطمئنا استدلال موجهی ندارند زیرا که آميزه‌اي از دو واژۀ فارسی و تازی و نامیدن مکانی با چنین واژه‌ای در هیچ منطقه ای دیده نشده است. ابن بطوطه جهانگرد اندلسی نیز از این منطقه به نام ماچول یاد کرده و تاکید کرده است که معشور همان ماچول است: از عبادان بدريا نشستم بقصد زمين لور (لر) وعراق عجم و پس از چهار روز به ماچول رسيدم و آن شهرکوچکي باشد بر ساحل دريا زمين آن شوره ناک بي گياه ودرخت . و بازاري بزرگ داشت از بزرگترين بازارها و يک روز آنجا ببودم پس ستوری به کری گرفتم و سه روز از صحرائی محل اکراد که چادرهاي موئينه داشتند بگذشتم وبه شهر رامز (رامهرمز) رسيدم و از آنجا به تستر شدم...و در جایی دیگر در سفرنامه خود مینویسد: «از بندر ماچول تا هندوان در زیر سایه درختان راه می‌رفتیم و در روز روشن از انبوهی درختان کم‌تر نور آفتاب را می‌دیدیم.» هندوان در این‌جا نامی دیگر باری هندیجان است. و در جایی دیگر آورده:ماچول شهر کوچکی بوده با زمینهای شوره زار و بدون درخت و سبزه، و دارای یکی از بزرگترین بازارها بوده و از رامز (رامهرمز) به آنجا حبوبات می برده اند، و از ماجول تا رامز از طریق بیابان سه روز راه بوده است. پيشينه ماهشهر:در این ناحیه  از عصر ساسانی و اشکانی گمرکخانه وجود داشته و احتمالاً مالیات گمرکی 10%  عُشر  بهای کالا بوده که بعدها اعراب آن را به «عشور» ترجمه کرده اند. گمرکخانه های این بنادر به امیران و ثروتمندان اجاره داده می شد و گویا این رسم در عصر اسلامی ، تقلیدی از عهد ساسانی بوده است (ص 46ـ47). در قرن چهارم ، ریشهر منبر داشت و دَیْرْجان (یا دارجان / دَریان )، شهرکِ رُستاق (تقریباً برابر دهستان امروزی) ریشهر به شمار می آمد و فاصلۀ ...

  • کوکر زيباترين پرنده ايران و وضعیت اسفناک آن

    کوکر زيباترين پرنده ايران و وضعیت اسفناک آن

    و در این میان وجود پرنده ای بسیار زیبا و کمیاب بنام کوکر بعنوان نماد حیات وحش در ماهشهر، در فرهنگ و باور منطقه خودنمایی میکند که حکایت آن، خود روایت از نامهربانیهای بسیار روزگار و مردمانش میکند.جفایی بس بزرگ که در حق این پرنده زیبا و آزاد میگردد را نمیتوان با زبان قاصر گفت و اینک ادامه حکایت...کوکر(بر وزن کوثر) پرنده ای است دانه خوار از راستۀ پرندگان Near passerine . کوکر به زبان انگلیسی sandgrouse و به زبان عربی قطا نامیده می شود. پرندگانی کبوتر مانند ، پر جثه و خشک‌زی هستند ، با بالها و دم دراز و نوک‌تیز و پاه‌های کوتاه پردار ،پرواز آنها سریع و مستقیم است ، مانند کبوتر‌ها راه می روند . زیستگاه آنها معمولا بیابان و زمین‌های لم یزرع است ، رنگ پر و بالشان بیشتر خاکی و با زیستگاه آنان مطابقت دارد ، نر و ماده آنها همشکل نیست ، پرندگانی اجتماعی هستند و گاهی گله‌های بسیار بزرگ را تشکیل می دهند ، معمولا روزها در ساعت معینی گله‌های آنها جهت نوشیدن آب مسافت زیادی را طی می کنند ، روی زمین آشیانه می سازند و از دانه‌ها ، میوه‌های سته ، جوانه گیاهان و حشرات کوچک تغذیه می کنند .در برخی از نقاط ایران باقره و باقرقره نیز گفته می شود. (طبق نظرات پرنده‌شناسان و نیز دوستداران طبیعت در رای گیری مجله پرنده‌شناسی خاورمیانه «کوکر طلایی نر» زیباترین پرنده موجود در خاورمیانه شناخته شده‌است)این پرنده در نگاه اول به کبک و بلدرچین شبیه است و در پرواز نیز به کبوتر می ماند اما از نظر پرنده شناسی دارای خانواده ای مستقل از آنهاست که Pteroclidiformes نامیده می شوند و ویژه گی های خاص خودشان را دارند. چهارده (وبه تعریفی دیگر شانزده) نوع کوکر در جهان وجود دارند. کوکر عموما پرنده ای مهاجر است که در بیابانها و دشتهای نیمه بیابانی و خشک زندگی می کند و در دو فصل بهار و پاییزبه سرزمینهایی بسیار دور دست مهاجرت میکند.در فصل بهار برای جفتگیری و تخم گذاری به به بوته زار های نیمه بیابانی و سرزمینهای گرمی که پوشیده از گیاهان بوته ای و دانه دار است پروازمی کند و با آغاز پاییز گریزان از باران و برف به مناطق سرد اما خشک بیابانی باز می گردد. مغولستان – ازبکستان – قرقیزستان - بخشهایی از شرق روسیه و سراسر ترکیه زیستگاههای پاییزی و زمستانی کوکر و ایران – کویت- عراق- هند – پاکستان- اسرائیل(فلسطین) – سوریه – تونس – مراکش و اسپانیا مهمترین زیستگاه بهاری و تابستانی آن هستند. اما استثناء هایی هم وجود دارند. نوعی از کوکرها در قطب شمال و نوعی دیگر در جزیره مادگاسکار( جنوب شرق آفریقا) نیز زندگی می کنند. استثناء اول با جثه ای نسبتا بزرگتر از دیگر کوکرها ...

  • معرفي فرودگاه بندرماهشهر

    فرودگاه مجموعه ای از افراد متخصص و تجهيزات و تاسيسات گوناگون كه بمنظور فراهم آوردن امكانات براي انجام پرواز هواپيماها و جابجايي ترابري هوايي نظامي و غير نظامي احداث و گرد آوري گرديده.همان گونه كه حمل و نقل دريايي نيازمند بندر ميباشد.فرودگاه را نيز ميتوان به بندر هوايي تشبيه كرد.كه لازمه ترابري هوايي ميباشد.فرودگاه و ترابري را ميتوان از پديده هاي تكنولوژي قرن بيستم بشمار آورد.با وجود عمر نسبتا كوتاه خود تحول چشمگيري را در زندگي انسانها بوجود آورده است.در كشورها و شهرهايي كه مراكز جمعيت و تجارت در فواصل نسبتا دور از يك ديگر قرار دارند.احداث و نگهداري راه هاي درجه يك و سربع السير و زمان جابجايي به لحاظ امكانات اجرايي و اقتصادي قابل توجيح نميباشد.لذا تنها راه حل قابل اطمينان براي جابجايي مسافرين و ارسال مايحتاج و محصولات اضطراري از جمله نظامي و پزشكي و حمل مجروحان و پشتيباني از شهرهاي شبكه حمل و نقل هوايي و فرودگاه مناسب بهره برداري استاندارد از آنها ميتواند.عظيم ترين سرمايه گزاري و برنامه ريزي مالي و انساني را در منطقه به خود مشغول و نقش اقتصادي-سياسي-اجتماعي و خدماتي داشته باشد.و بعنوان يك مجموعه مطمئن در خدمت اقتصاد و مردم و همگام با ديگر بخش هاي اقتصادي و اجتماعي منطقه در برنامه ريزي هاي آينده نقش داشته باشد.لذا فرودگاه ماهشهر  که در سال 1349 احداث و در سال 1370 توسعه یافت را ميتوان بعنوان يك ثروت ملي و اساسي براي شهر محسوب كرد.كه با سرمايه گزاري و رفع موانع و تجهيز آن ميتوان بخش عظيمي از نارسايي ها بويژه در زمينه سرمايه گزاري در منطقه اقتصادي پتروشيمي ماهشهر و مجتمع بندري امام خميني(ره) را مرتفع نمايد. الف-فعاليت اصلي فرودگاه ماهشهر در حال حاضرتامين نظم و تربيت و تسريع در پذيرش و نشست و برخاست هواپيماها و جلوگيري از برخورد آنان با موانع و هواپيماهاي ديگر در فضاي كنترل شده و باند پروازي و taxi-way هاي فرودگاه طبق مقررات مصوب. نگهداري و عملياتي نگهداشتن دستگاهها و سيستم هاي ناوبري و ارتباطي-هدايت هواپيماها و ارتباطات امنيتي حفاظتي.آماده و عملياتي نگهداشتن كليه واحدهاي فرودگاهي با تجهيزات لازم براي پذيرش هواپيما و مسافرين آنان و مبادله اطلاعات هوانوردي و گزارشات جوي به فرودگاه مبداء و دريافت اطلاعات لازم براي آمادگي فرودگاه.مطابق روز نمودن اطلاعات هوانوردي و هواپيمايي توسط مديريت فرودگاه.طبق كتاب AIP بين المللي هواپيمايي كشوري و انكس ها.انجام پيشگيري هاي لازم در اطفاي حريق در هنگام سانحه و سوخت گيري و دستورات لازم براي نجات سر نشينان هواپيما بر اساس دستورالعمل هاي مصوب.پشتيباني و نظارت ...

  • واژگان شناسی ماهشهر

    سرزمین اهورایی ایران باستان و ایران جغرافیایی- سیاسی امروز، در روزگاران گذشته و حال بجز زبان فارسی یا دری که زبان نوشتاری و گفت و گوی رسمی است، در شهرها و آبادی های کوچک و بزرگ خود دارای گویش های محلی گوناگون بوده و هست که به لحاظ ریشه شناسی واژگان و سیر تحول تاریخی زبان عمومی فارسی مفید فایده های بسیار تواند بود و همچنین خلقیات،آیین ها،آداب و رسوم گویشوران و مزایای ارزشمند دیگر را در خود حفظ و به شایستگی هرچه بیشتر پاسداری کرده است در نگاه دورتر و دقیق تر نشان دهنده سند قومیت و تاریخ هر منطقه و مهم تر از این ها پشتوانه ای استوار و گران بها از برای زبان پارسی به حساب می آید. برخی از این واژگان که در آبادی های دور و نزدیک، از واژه های کاربردی روزمره مردم است پیشینه و ریشه در زبان و فرهنگ باستانی ما دارند. برای نمونه: واژه اَرس/ ars در لهجه ماهشهری و خَرس/ xars در لارستانی و لری جنوب به معنی اشک یا پُس/ pos و دُت/ دَوت dowt بهبهانی و لاری، همچنین پهریز= پرهیز ،زبان رسمی امروز از واژگان بازمانده و زنده پهلوی است. واژگانی هم هست مربوط به بازی های سنتی و شیوه برگزاری خود بازی که در میان مردم صاحب گویش مشترک عیناً یکی است مانند بازی دارتوپا در حوزه لارستان و  دارتوپه در منطقه ماهشهر با اختلاف جزئی آوایی حرف آخر- در کتاب ارجمند لارستان کهن و فرهنگ لارستانی آمده است: - دارتوپا (دارتوپه)  : بازی با توپ و چوبدستی که بازیکنان به دو گروه تقسیم شوند و توپ کوچکی را با چوب مانند بازی تنیس به سوی طرف پرتاب می کنند. نگارنده این سطور در دوران کودکی- که یادش بخیر باد- از بازیکنان پر و پاقرص این بازی پرتحرک بوده است اینجا می خواهم استطراداً شیبه این بازی که فرنگی آن را پذیرفته ایم بازی های محلی دیگری در اطراف و اکناف این سرزمین پهناور وجود دارد که اگر با علوم ورزشی روز آداب و ترتیب یا به اصطلاح قانون ورزشی جهان پسند برای آنها تدوین کنیم با بسیاری از بازی های مشابه فرنگی رقابت می کنند و چیزی هم برسری دارند. - آساره asareh : ستاره-یک شعر ماهشهری باکاربرد واژه آساره: تیلته سیرمه ننه سیرمه جلایه          آساره من آسمون سیت مفتلایه یعنی: چشمهایت را سورمه نزن (زیرا)سورمه باعث درخشندگی(چشمهایت) میشود (بطوریکه حتی)ستاره ی درون آسمان (نیز)گرفتار تو خواهند شد -  آسک asak: سنگ آسیاب - آرد بیز : الک، وسيله اي برای بیختن آرد. آربز  اسّم ossom : کف گیرآشپزخانه - اوتیه owtieh: چشم و رو.(بی اوتیه: انسان بی چشم و رو) - بادقوس : بادی که با بخارآب همراه است و از جانب خلیج فارس می آید. - بادِکوس : درماهشهر کشاورزان معتقدند وزش این باد نشانه آمدن باران است و در چین ...

  • تحليلی بر كشتار آبزيان خورموسی

    تحليلی بر كشتار آبزيان خورموسی

    شايد بندرت بتوان  ایرانی يافت كه از شنيدن نامي غير از از نام خلیج‌فارس در برابر اين تحریف به‌خشم در نيايد اغلب هم ما با ارسال با ایمیل‌ها، يا پر كردن فلان پتیشن و جمع‌آوری امضاء و برپایی گردهمایی‌های داخلی و خارجی یا شركت در نظرسنجی‌های اینترنتی گمان مي‌كنيم توانسته‌ایم مشت محكمی به دهان یاوه‌گویان و جاعلان تاريخ بزنیم! اما حقیقت آن است كه حرمت‌شكنی خلیج فارس فقط در تحریف نامش خلاصه نمی‌شود. وقتی در سواحل هرمزگان برای چندمین بار شاهد قتل‌عام فجیع اهالی آبزیان خلیج فارس و دریای عمان هستیم و از تاریخ  درس نمی گیریم، وقتی در نايبند بی مهابای فرداها به خلیج فارس سم تزریق می‌كنیم؛ وقتی در بوشهر اینگونه با سواحل رؤیایی‌مان رفتار می‌شود؛ وقتی در ماهشهر بخاطر آلودگی‌های ناشی از پسابهای صنايع نفت و پتروشيمی سالهاست كه كسی جرأت خوردن ماهی را ندارد! و وقتی در كارون و اروندرود، به جای آب زلال چشمه‌سارهای سبزكوه و دنا، پساب مسموم و فاضلاب متعفن كارخانه‌ها و اراضی كشاورزی و سكونتگاه‌های انسانی را به باختری‌ترین مرز خلیج فارس هدیه می‌دهیم؛ دیگر نباید فقط از تحریف نام خلیج فارس نگران باشیم!    پاسخ اين پرسش را برعهدۀ وجدانهای بيدار می‌گذارم: فارس نامیدن آلوده‌ترین محیط آبی جهان چه فخر و وقاری برای ما دارد؟ واقعیت تلخ این است كه ما خلیج فارس را به یك آبریزگاه عمومی و متعفن و قتلگاه آبزيان و كشتارگاه سيصدگونه پرنده بدل ساخته‌ایم و بگذار نام این آبریزگاه هر چه می‌خواهد باشد! هرگاه دو نام محيط زيست و ماهشهر به‌ميان می‌آيد انسان خودبخود بياد آلاينده‌های پتروشيمی و آلودگی آب و هوای اين منطقه می‌افتد! و كسی پاسخگوی سالها جنايت عليه محيط زيست در ماهشهر نيست و نخواهدبود! توسعۀ صنایع پتروشيمی در ماهشهر وورود آلودگیهای روزافزون از سال 1352 و شتاب گرفتن اين مصيبت مرگبار در سالهای اخير و در سايۀ شوم سكوت و انفعال مسئولين شهری و استانی و گاه انكار و كتمان حقايق توسط آنان، به محيط زيست و زندگی آبزیان در خور موسی و خليج‌فارس خسارات جبران‌ناپذيری واردکرده است!   تهی شدن دريا از ماهی، مرگ ناگهانی دسته‌جمعی ماهيان و ديگر آبزيان و پرندگان، عوض شدن مزه و بوی ماهيهای صيدشده از سواحل و خورهای اطراف ماهشهر و بويژه خورموسی و ريزش بارانهای اسيدیتنها يكی از نشانه‌های بارز اين جنايت عليه محيط زيست ميباشد! «خور موسی» کانال طویل و عمیقی است که از خلیج فارس منشعب شده و به دلیل ویژگی‌های خاص خود در منطقه از موقعیت ممتازی برخوردار است. بر اساس کنوانسیون سال 1971 رامسر (کنوانسیون تالاب‌های جهان) «خورموسی»، ...

  • جاده مرگ(آبادان-ماهشهر)

    جاده مرگ(آبادان-ماهشهر)

    سالها بعد، با آغاز جنگ تحمیلی و اشغال شهر خرمشهر و محاصره شدن آبادان، تنها راه ارتباطی به این دوشهر و خط مقدم جبهه همین جاده آبادان-ماهشهر بود که بدلیل اهمیت آن، بخشی از این جاده تا سال1361 تحت اشغال نیروهای متجاوز بعثی بود و شهدای بسیاری در همین جاده به فیض شهادت نائل آمدند و از جملۀ این شهدا، شهیدتندگویان وزیرنفت وقت بود که در همین جاده به اسارت در آمد و به شهادت رسید. اما پس از پایان جنگ و با افزایش جمعیت و زیاد شدن شمار رفت آمدهای بین دو مرکز مهم صنعتی-اقتصادی ماهشهر و آبادان و بویژه با احداث و گسترش تاسیسات بندری و صنایع پتروشیمی در شهرستان ماهشهر و ایاب و ذهاب پرسنل آبادانی شاغل در صنایع پتروشیمی در ماهشهر و نیز ازدیاد تعداد خودرهای شخصی و نیز افزایش روز افزون بازدید از مناطق عملیاتی خوزستان و همچنين ایجاد کاروانهای راهیان نور و عبور و مرور کامیونهای حامل بار به مقصد عراق در سالهای اخیر ، این جادۀ فرسوده از جنگ و گذشت زمان، جوابگوی اینهمه حجم رفت آمد را نداشته و استانداردهای 90سال پیش طبعا برای روز امروز مناسب نخواهد بود.جاده ای بدون سیستم روشنایی و نیز پایگاه امدادی و پاسگاه پلیس و پمپ بنزین و کلا فاقد هرگونه نشانه ای از یک جاده قرن بیستمی که این عوامل خود، سرآغاز یک سلسله حوادث تلخ و خونین در این جاده گردیده و متاسفانه هر چند وقت یکبار تعدادی از هموطنانمان که بیشتر خوزستانی میباشند در این جاده بطرز دلخراشی طعمۀ این جادۀ بدنام شده و خانواده های زیادی را داغدار نموده و مینماید.در حالیکه  هنوز داغ کشته شدگان حوادث صنایع پتروشیمی ماهشهر و دانش آموزان بروجنی بر دل خوزستانها تازه بود، خبرهای پی در پی کشته شدن مسافرین جادۀ مرگ نیز به این مجموعه مصیبتها افزوده میگردد و شوک ناشی و بهت ناشی از آن سرتاسر ایران را در بر گرفته است. عصر جمعه خبری بر روی خبرگزاریها منتشر شد که مردم آبادان و ماهشهر را یکبار دیگر شوکه کرد : " تصادف خونین در محور آبادان – ماهشهر با 8 کشته" . آری... تصادف دو خودروی پژو 405 و پراید که باعث درجا کشته شدن هشت نفر و زخمی شدن دو نفر دیگر شد که در گزارش های بعدی از این حادثه خبر رسید متأسفانه دو نفرمجروح باقیمانده هم دارفانی را وداع گفتند.اما عمق این فاجعه هنگامی مشخص میشود که در بین تلفات این تصادف متاسفانه سه کودک 2 تا 4 ساله و یک زن 50 ساله در دم جان سپردند.تازه اين پايان فاجعه نبود:مردم منطقه هنوز داغ آن عزيزان از دست رفته را بدل داشتند كه دوباره در هفته بعد در همان محل در اثر تصادفي ديگر، 4نفر ديگر از هم استانيهايمان بطرز دلخراشي كشته شدند! وبلاگ تنگاره ضمن عرض تسلیت به عزاداران ...

  • نگاهي به گذشته پارك شهر

    نگاهي به گذشته پارك شهر

    این میدان که نخست باغ ملی و سپس پارک شهر و امروز میدان امام نام گرفته است، برای نسل قبل ازما، 50سال خاطره بوده، اما جهت اطلاع جوانان امروز ماهشهر عرض ميكنم این میدان در گذشته شاید 50سال پیش قبرستان شهر بود، اموات را درآن دفن می­کردند و یا اینکه در اتاقکی به عرض یک، طول دو و ارتفاع یک و نیم متر بنام "حديره" به امانت می­گذاشتند و پس از چند ماهی با تشریفات خاص آنها را به عراق برده و در وادی­ السلام نجف اشرف به خاک می­سپردند. در آن زمان مسئول بردن اموات به عراق نخست مرحوم زائر علوان و بعد از ایشان مرحوم زائر مِـزعِـل بود، روحشان شاد. از موضوع دور نشویم. در شرق قبرستان دو بقعه وجود داشت: یکی به نام امیرالمؤمنین که گفته می­شد قدمگاه آنحضرت و دیگری بی بی سیدی(از سادات مورد احترام در ماهشهر) و چند مغازه و دکه از جمله قماره معروف استاد هاشم که لات­های شهر در آن جمع می­شدند. رحمت خدا بر آنها باد!از سال­های 1339 تا 1340 دیگر مرده­ای در آنجا دفن نمی­شد. از اینرو قبرستان متروکه شده و منظره بسیار بدی  پیدا کرده بود. این وضع ادامه داشت تا اینکه آقای خسروبُد، رئیس وقت گمرک با حفظ سمت کفیل شهرداری ماهشهر شد. او بايك اقدام بيسابقه به اين وضع پايان داد. با توجه به تعصبات مذهبی آنروز این عمل  جسارت و قاطعیت می­خواست.بطوريكه طبق گفته ها، روزی كه قرار بود اين مكانها تخريب شوند راننده لودر شهرداری از انجام آن خودداری نمود و خود شهردار شخصا سوار بر لودر، محل را تخريب كرد! پس از تخریب دو زیارتگاه و قبرستان ، کلنگ باغ  ملی زده شد و ساخت آن توسط مرحوم استاد قنبر خزائی(معروف به اوس قنبر)، معمار شهرداری، آغاز شد. یادمان نرود که استاد قنبر از محترمین شهر که به سبک قلندرها شعر می­خواند و در ایام محرم ایشان یکی از نوحه خوان­های هیئت سینه زنی قنواتی­ها بود. روحش شاد. پس از تکمیل کارهای ساختمانی پارک، زنده یاد حاج بابا، پدر گرامی آقای خداوردی طهماسبی، باغبانی و حفاظت آنرا برعهده گرفت. بدون مبالغه طولی نکشید که آن قبرستان متروكه با زحمات شبانه روزی مرحوم حاج بابا كه از درختان و گياهان باغ ملی همچون فرزندان خود مراقبت مینمود و نيز حمايت شهرداری وقت، تبدیل به گلستان شد که احتیاج به شرح و تفسیر ندارد بطوريكه ميتوان ادعاكرد تا امروز نيز نمونۀ آن در منطقه ساخته نشده است. زنده ياد حاج بابا پدر خداوردی طهماسبی-باغبان زحمتکش باغ ملی ماهشهردر قسمتی ازآن پارک یعنی ظلع جنوبی، کتابخانه­ ای احداث گردید که در آن کتابهای نفیس، باارزش  و کمیاب بسیاری دیده می­شد. اگر اشتباه نکنم آقای زائر عباسی مدیر و مرحوم حسین دهدشتی، کتابدار آن بودند. سالهاي سال و بويژه ...

  • ترانه محلی ماهشهری بنام یالله یالله

    یا لله یالله یالله ، بفرما بالا یالله ج :یالله یالله یالله بفرما بالا یالله اولِ عید اومدی دِل مِ شکِنودی یالله سی مرزِ رَه رهتنم نشون نهودی یا لله تَش گِرُت ریشه دلُم ئیخوم بمیرم یالله هزار تا پُرس داشت دلُم جواب ندودی والله یالله یالله یالله بفرما بالا یالله گفتی سی خاطرخدا بِرَم اوتی تر یالله نَبینهِ بوت وکوکات بباره سیت شر یالله نی تَرُم دیرِت بِرَم خدا م ئی دونه یالله التماسِت ئی کُنُم بُمونُم بیشتر والله یالله یالله یالله بفرما بالا یا لله دِسَلِت می بلگ گل گردن بلوره یالله لُپِّلِت مهتاب شو چَشمه ی نوره یالله تیَلِت آهِن رُبای پُشتیک تَشِ سرخ یالله نی ترم دیرِت بِرَم حرفِ تو زوره والله یالله یالله یالله بفرما بالا یالله کربونِ قد وبالات برگِت کمنده یالله زونیمه سُس ئی کُنهِ دل وایهَ مَندِه یالله خالکی سر کَچّهِ تِ می تیر برِ نو یالله کی تَرِه ماجَم بیای رَهمه ببنده والله یالله یالله یالله بفرما بالا یالله مِرزِنگِت پیشَل خرمای سایَش بهشته یالله و کارِ دسته خدای نه مالِ کِشتِه یالله دل نیای تَرکِت کُنُم اَ سنگ بُباره یالله اَ بِگِن لشکر اومه رَه سیت نَلِشتِه والله یالله یالله یالله بفرما بالا یالله غنچه ی تازه دوری سی جای دهونِت یالله لو وَلِت می پر گُلِه کُربون زَبونِت یالله کی تره پاپس بِنِه سی گنجِ دنیا یالله خواسگاریت ئی کُنُم خومَم غلومِت والله یالله یالله یالله بفرما بالا یالله جعفررفیعیان برگردان: یا لله یالله یالله ، بفرما بالا یالله ج :یالله یالله یالله بفرما بالا یالله اول عید آمدی دلم را شکستی برای رفتن من خطی نشان کردی آتش گرفت ریشۀ دلم ،ميخواهم که بمیرم یالله یالله یالله بفرما بالا یالله هزار سئوال داشت دلم که جواب ندادی گفتی برای خاطر خدا دور تر بروم می آیند پدرت وبرادرت ومی بارد برایت شرّ نمی توانم از تو دور شوم ،خدایم می داند به تو التماس می کنم اجازه بده بیشتر بمانم یالله یالله یالله بفرما بالا یا لله دست هایت همانند برگ های گل است گردنت مثل بلور لپ ها یت همچون مهتاب درشب است ویک چشمه نور چشم هایت جذّاب پیشابیت چون آتش سخ سوزنده یالله یالله یالله بفرما بالا یالله نمی توانم از تو دور شوم حرف زور می زنی قربان قد وبالایت ای ابرو یت کمند است زانو هایم را سست می کند(توانم را می گیرد) دلم آرزومند است خال کوچکی روی چانه داری که همانند تیر تفنگ برنو کشنده است چه کسی می تواند به من نزدیک شود بر روی من راه را ببندد یالله یالله یالله بفرما بالا یالله مژگانت همانند شاخه ی درخت نخل سایه ای چون سایه ی بهشت دارد این قدرت ومعجزه الهی است نه ژن و وراثت دل نمی گذارد ترکت ...

  • شعاری که در حال تحقق است-پتروشیمی بسم ا...

    شعاری که در حال تحقق است-پتروشیمی بسم ا...

    در تمام ابعاد فرهنگی، اجتماعی ، اقتصادی ، ژئوپلتیکی و …. ماهشهر شهری مهم و تاثیر گذار در عرصه های مختلف بوده وهست.ماهشهر ورزشی نیز امروزه اهمیت دوچندانی پیدا کرده است.حضور دوتیم پرطرفدار و مردمی بستکبال درلیگ برتر و چند تیم هم درلیگ های دسته های پائین تر، تیمهای والیبال ، تنیس روی میز و ووشو ، تیراندازی، هندبال،کشتی،وزنه برداری واترپولو و فوتبال و فوتسال و...  باهمه کاستیها و موانع موجود، در لیگهای مختلف مشغول فعالیت می باشند. تجربه نشان داده است که هرگاه به جوانان بومی این شهر کمی میدان داده شود بسیار شایسته تر از حد انتظار میدانداری خواهندکرد، معرفی ورزشکاران ارزنده در رشته های گوناگون ورزشی تا سطوح ملی و کسب مقامهای ارزشمند منطقه ای و کشوری و حتی بین المللی توسط ورزشکاران جوان و بومی ماهشهری (بانوان و آقایان)گواه این مدعاست. بندرماهشهر از جمله مناطقی در این استان بوده است که در سال‌های آغازین پس از جنگ تحمیلی همواره حضوری پررنگ در مسابقات لیگ برتر استان داشته و در برخی از سال‌ها از مدعیان قهرمانی خوزستان به شمار ‌رفته‌ و رقبایی قدرتمند برای تیم‌های بزرگ آن سال‌ها همچون جنوب، استقلال اهواز و نفت آبادان به شمار می‌رفتند.تیم‌های استقلال و عملیات غیرصنعتی با حمایت پرشور چند ده هزارنفری تماشاچیان ماهشهری و سکوهای مملو از جمعیت (آمار خیره کننده با توجه به جمعیت آنزمان ماهشهر) در آن روزها نشان دادند که فوتبال ماهشهر هم می‌تواند حرف‌هایی برای گفتن داشته باشد و به قدرت‌های خوزستان و حتی کشور تبدیل شود اما... .... و امروز پس از سالها رکود تاسف بار در فوتبال شهرستان ماهشهر، رگه های امیدی پدیدار شده است: هیئت فوتبال ماهشهر با همکاری فرمانداری شهرستان اخیرا اقداماتی به عمل آورده است تا تیمهای فوتبال شهرستان بهتر و آسانتر و با خیالی آسوده تر در لیگهای کشوری و درون استانی فعالیت نمایند. تجهیز هیات فوتبال به رایانه مستقل ، تجهیزات اداری،ساختمان مستقل و ساختار سازمانی نسبتا خوب و همچنین کمک مالی به تیمهای استقلال ، شاهین ، پیروزی و دارایی ، برطرف نمودن مشکل ایاب و ذهاب تیمهای مختلف ، سروسامان دادن به محوطه چمن استادیوم ورزشگاه شهدا از اقدامات انجام شده هیات فوتبال بوده و برنامه ریزی مسابقات فوتبال رده های سنی مختلف ، کمک به تیمهای دارای مجوز فعالیت رسمی ، تدارک برای انجام مسابقات دوستانه با تیمهای بزرگ و نامدار استان ، تشکیل کانون پیشکسوتان ، تشکیل صندوق تعاون پیشکسوتان ، برگزاری همایش بزرگداشت پیشکسوتان و خادمین ورزش شهرستان ماهشهر از جمله برنامه های هیات فوتبال می باشد. در بخش ساخت ...

  • فرهنگ ماهی صبور(یادی از گذشته ها)

    تماشای صحنه ی ماهی صبوری که روی منقل در حال کباب شدن است، برای یک خوزستانی در حد لذت تماشای زنده و حضوری بازی برزیل و آرژانتین در استادیوم مرکزیِ ریودوژانیرو است و بیشتر.