تعبیر خواب گم شدن یک لنگه کفش
!!! تعبیر خواب کردن یک دختر
اگر در خواب شتری در حال میل نمودن پنبه دانه دیدید ، تعبیرش اینست که آنچه از دوست دختران طمع دارید ، عایدتان نخواهد شد و شما دارید تیغ زده می شوید !چنانچه در خواب یا در واقعیت کف دستتان خارید ، اگر دست راست باشد ، بزودی دوست دخترتان از شما کارت شارژ طلب خواهد کرد و اگر دست چپ باشد ، بزودی بابایتان به شما پول خواهد داد که آن را در راه مقدس و شریف دوست دخترتان صرف خواهید کرد!لنگه کفش دیدن در خواب ، لطف خداوند منان را نشان می دهد که شامل حالتان شده و میخواهد به شما حالی کند که بزودی تولد " دوست دخترتان" است . نکند یادتان برود !دیدن ملاقه نیز همچین پیامی را دارد البته تفاوتش با لنگه کفش در این است که ملاقه ، تولد "زنتان" را ، یادآوری می کند !اگر خواب دیدید دوست دخترتان آمده دارد خانه تان را جارو می کند ، در واقع دارد جیبتان را جارو می کند!چنانچه در خواب خود را در حال کوبیدن آب در هاون دیدید ، نشانه آن است که تلاش های بی وقفه شما برای فرستادن زنتان به سفر تفریحی ناکام خواهد ماند و بهتر است جای دیگری دست و پا کنید برای بودن با دوست دخترتان !دیدن وقوع زلزله در خواب ، نشانه اینست که وقتی شما خواب تشریف داشتید ، دوست دخترتان زنگ زده به گوشیتان و زنتان گوشی را برداشته و فهمیده چه خبر است . پس بزودی مجلس ختمی برایس شادی روح شما برگزار خواهد شد (روحتان شاد و یادتان گرامی باد !)زهجر روی تو این دل کبابه / تو ختمت میخوریم کیک و نوشابه !(این را هم واسه سنگ مزارتان از خودم درو کردم ، خوب بید؟)دیدن موش ، نشانگر آن است که بزودی خانه تان توسط زنتان روی سرتان خراب خواهد شد . همچنین دیدن هر گونه جاندار از رده ی جوندگان ، نشانه جویده شدن قریب الوقوع خرخره ی شما توسط زنتان می باشد !دیدن اقامه ی " نماز وحشت" در خواب به این معناست که زنتان به مادرش گفته که شما زیر سرتان بلند شده و به زودی چشمتان به جمال مادر زنتان منور خواهد شد !چنانچه در خواب مزرعه تان را ملخ زده دیدید ، بزودی جمعی از اقوام زنتان که تعدادشان از 15 نفر کمتر نمی شود ، می آیند خانه تان و 17 شب و 18 روز در خانه تان اتراق می کنند و زنتان با احترام ، لیست شانصد سانتیمتری خرید را ، دو دستی تقدیم شما می نماید !اگر بانکی که در آن حساب دارید ، در خواب ، آتش گرفته ببینید ، بزودی زنتان ، تصمیم خواهد گرفت که دماغ و چانه خود را عمل کند ، شکم خود را با لیپوساکشن کوچک کند ، ابروهایش را با لیفتینگ ، بالا بکشد و موهایش را هایلایت کنددیدن هر گونه حبوبات اعم از نخود ، لوبیا ، ماش ،عدس سبز ، در خواب ، نشانه این است که زنتان برایتان آشی پخته است با یک وجب و چهار انگشت روغن اعلا!اگر خود را در حال غرق شدن دیدید ...
تعبیر خواب کفش
تعبیر خواب کفش دیدن کفش در خواب تعابیر زیادی دارد . البته این تعابیر خیلی بستگی بهرنگ کفش که سفید یا صورتی یا مشکی و سیاه یا قهوه ای باشد ندارد بلکه بیشتر به حالت آن که در چه زمانی و چگونه باشد دارد . برای شما در این پست تعبیر خواب کفش را از زبان بزرگان تعبیر خواب که در حالت های گوناگون کفش نو و کهنه و خریدن کفش و کفش پاشنه بلند و …بررسی شده است را قرار داده ایم . برای خواندن لطفا به ادامه مطلب بروید ….. تعبیر خواب به روایت امام جعفر صادق دیدن کفش درخواب بر هفت وجه بود.اول: زن — دوم: خادم. — سوم: کنیزک. — چهارم: قوت. — پنجم: معیشت. —ششم: مال. —هفتم: سفر. و دیدن کفش درخواب، دلیل بر مردی بود که میراث قسمت کند. تعبیر خواب به روایت محمد بن سیرین دیدن کفش درخواب، دلیل زن بود. اگر بیند کفش نو و کفش جدید در پای کرد، دلیل که زنی بخواهد یا کنیزکی بخرد. اگر درخواب کفش خود را سیه بیند، دلیل که آن زن توانگر بود. اگر کفش را سبز بیند، دلیل که آن زن مستوره بود. اگر کفش را سرخ بیند، دلیل که آن زن معاشر بود. اگر زرد بیند، دلیل که آن زن بیمارگونه بود. تعبیر خواب کفش از دید حضرت یوسف پیامبر ع : دیدن کفش نشانه سفری است که در آن با همسر آینده تان آشنا خواهید شد . تعبیر خواب به روایت منوچهر مطیعی تهرانی کفش در خواب ما زن است و همسر. برای زنان دیدن کفش در خواب زندگی زناشوئی است که شوهر اصل کلی آن است. اگر زن دارید و در خواب کفش ببینید خواب شما به همسرتان بر می گردد و نوئی و کهنگی و رنج و راحت آن اشاره ای است به روابط بیننده خواب و همسرش. ولی اگر بیننده خواب ازدواج نکرده باشد و در خواب ببینید کفشی جدید و نو پوشیده ازدواج می کند. اگر مردی در خواب ببیند کفش هایش لنگه به لنگه پوشیده از همسرش جدا می شود و چنانچه مرد مجردی این خواب را ببیند زنی کج خو و بد خلق نصیب او می شود ( تعبیر خواب کفش لنگه به لنگه پوشیدن). اگر مردی در خواب ببیند کفش تنگ است و پایش را می زند با همسرش اختلاف پیدا می کند. اگر ببیند کفش برای پایش کوچک شده همسرش از او تقاضائی می کند که قادر به بر آوردن آن نیست. اگر مردی در خواب ببیند کفشش سوراخ شده زنش به او خیانت می کند و اگر ببیند کفشش آن قدرکهنه و پاره و فرسوده شده است که نمی تواند بپوشد همسرش بیمار می شود. این تعابیر برای زنان نیز هست با این تفاوت که کفش زن به زندگی خانوادگی او نیز اشاره می کند و تنها شوهرش مطرح نیست. خانم آیتانوس می گفت: دیدن جعبه کفش در خواب مادر زن است به همین علت مردان غربی کفش خود را بدون جعبه می خرند و به خانه می برند و شرقی ها علاقه دارند که حتما کفششان جعبه داشته باشد. آن اشاره ای طنز آمیز به این نکته ...
کنایات و ضرب المثل های عامیانه
چهارصد کنایه و ضرب المثل متداول و عامیانه د ر گوشه و کنار ما گردآورنده : رضا عابدی فیروزجایی (شیرگاه) 1- آب از آب تکان نخوردن : کنایه از آرامش : بدون نگرانی 2- آب از آسیاب افتادن :آرامشی برقرار شد- سرو صدا خاموش شد 3- آب از سر گذشتن:امید نداشتن- به پایان آمدن امری 4- آب آمد و تیمم باطل شد :اصل کار آمد وفرع بی مورد است 5- آب توی دلش تکان نمی خورد :آرام وآهسته حرکت می کند 6- آب خوش از گلو پایین نرفتن: راحتی نداشتن 7- آب در کوزه ماتشنه لبان می گردیم : هدف ومقصود در نزدیکی ما قرار دارد اما به دنبال آن می گردیم. 8- آب را از سرچشمه باید بست :جلوی ضرر وزیان را از مبدا باید گرفت. 9- آب زیر پوستش رفته است:کمی چاق شده است-وضع مالیش بهتر شده است. 10- آبشان در یک جوی نمی رود :با هم توافق ندارند –بایکدیگر خوب نیستند. 11- آب غوره گرفتن: گریه کردن – گریستن 12- آب کش به کف گیر می گوید چقدر سوراخ داری: کسی که خود عیب بسیار دارد وبه اندک عیب دیگری ایراد و خرده می گیرد. 13- آبم است وگاوم است نوبت آسیابم است: به مناسبت چندین کار دیک موقع داشتن 14- آب نخوردن چشم:امیدی نداشتن 15- آب تاب دادن :به موضوعی اهمیت زیادی دادن –اغراق کردن 16- آب در دست داری نخور بیا:در آمدن فوق العاده عجله شتاب اشتن 17- آبی از او گم نمی شود:امکان انجام دادن کار از او نیست-نباید به او امیدی داشت 18- آبی که به زندگی نداد حسین چون گشت شهید بر مزارش توجهی به کسی در زمان لزوم نکردن در غیر زمان به آن پرداختن_مانند (نوشداروی پس از مرگ سهراب) 19- آتش چون بر افروخت بسوزد تر وخشک :در اثر حادثه گناهکار و بی گناه از بین بروند 20- آتش زیر خاکستر:آرامش موقت-موذی 21- آخر کار خود را کردن:به مقصو خود رسیدن-به هدف خود نائل آمدن 22- آخوند شدن چه آسان وانسان شدن چه مشکل:سواد پیداکردن راحت است اما انسان شدن سخت است. 23- آدم باید لقمه را به اندازه دهانش بگیرد:باید باتوجه به توانایی خود کاری انجام داد. 24- آدم شاخ در می آورد:از شدت تعجب-حرفهای دروغ وغیر قابل قبول 25- آدم گدا این همه دادا:آدمهای فقیر بیشتر ادا دارند-بیشتر عیب وایراد می گیرند 26- آدم گرسنه سنگ را هم می خورد:به کسی می گویند که بهانه مطلوب بودن غذا را از خوردن آن امتنا می کند. 27- آدم مفتخور خوش سلیقه می شود:کسی که چیزی را رایگان بدست می آورد بر آن ایراد می گیرد. 28- آدم ناشی سرنا را از سر گشاد آن می زند:به کسی که اطلاع از انجام کاری را ندارد وبه نادرست انجام می دهد. 29- آدم یکبار پایش تو چاله می افتد:از هر اتفاق وپیشامدی باید عبرت گرفت 30- آدم یک دنده:ثابت محکم،بیشتر در جهت منفی 31- آرزو را به گور بردن:به هدف ومقصود خود نرسیدن 32- آزموده را آزمون ...
خرید پاییزی با کودکان
جوراب: بهتر است از هر رنگ جوراب، دو جفت بخرید. در این صورت اگر کوچولوی شما یک لنگه از جورابش را گم کرد هنوز سه لنگه دیگر دارد. ▪ تیشرت: خرید چند تیشرت برای لباس پاییزه بچهها هم بد نیست چون آنها وقتی به کلاس درس میرسند، ژاکت و کت را از تن بیرون میآورند. در این شرایط لباس آستین بلند هم برای هوای پاییزی کلاس شاید گرم باشد و هم سرآستینهای آن در اثر تماس مداوم با میز کثیف میشود. ▪ سوئیتشرت: کاپشن برای لباس پاییزی کودک خیلی زود است. به جای آن چند سوئیتشرت رنگی برای روزهای آغاز مدرسهاش بخرید. کت، بارانی: کت و بارانی دو بالاپوش مشهور پاییزی هستند. داشتن یک بارانی برای هوای ابری پاییز ضروری است. ▪ دستکش، کلاه و روسری: برای کودک خود به سراغ خرید دستکشهای گران نروید چون دستش در حال رشد است. پارچههای ضدآب بهترین انتخاب برای دستکش هستند. بهتر است دستکش پاییزی از جنس پشم نباشد چون پس از شستن و یا حتی زیر باران خیس شدن، دیر خشک میشود.
چهارصد کنایه و ضرب المثل متداول و عامیانه د ر گوشه و کنار ما
- آب از آب تکان نخوردن : کنایه از آرامش : بدون نگرانی2- آب از آسیاب افتادن :آرامشی برقرار شد- سرو صدا خاموش شد3- آب از سر گذشتن:امید نداشتن- به پایان آمدن امری4- آب آمد و تیمم باطل شد :اصل کار آمد وفرع بی مورد است5- آب توی دلش تکان نمی خورد :آرام وآهسته حرکت می کند6- آب خوش از گلو پایین نرفتن: راحتی نداشتن7- آب در کوزه ماتشنه لبان می گردیم : هدف ومقصود در نزدیکی ما قرار دارد اما به دنبال آن می گردیم.8- آب را از سرچشمه باید بست :جلوی ضرر وزیان را از مبدا باید گرفت.9- آب زیر پوستش رفته است:کمی چاق شده است-وضع مالیش بهتر شده است.10- آبشان در یک جوی نمی رود :با هم توافق ندارند –بایکدیگر خوب نیستند.11- آب غوره گرفتن: گریه کردن – گریستن12- آب کش به کف گیر می گوید چقدر سوراخ داری: کسی که خود عیب بسیار دارد وبه اندک عیب دیگری ایراد و خرده می گیرد.13- آبم است وگاوم است نوبت آسیابم است: به مناسبت چندین کار دیک موقع داشتن14- آب نخوردن چشم:امیدی نداشتن15- آب تاب دادن :به موضوعی اهمیت زیادی دادن –اغراق کردن16- آب در دست داری نخور بیا:در آمدن فوق العاده عجله شتاب اشتن17- آبی از او گم نمی شود:امکان انجام دادن کار از او نیست-نباید به او امیدی داشت18- آبی که به زندگی نداد حسین چون گشت شهید بر مزارشتوجهی به کسی در زمان لزوم نکردن در غیر زمان به آن پرداختن_مانند (نوشداروی پس از مرگ سهراب)19- آتش چون بر افروخت بسوزد تر وخشک :در اثر حادثه گناهکار و بی گناه از بین بروند20- آتش زیر خاکستر:آرامش موقت-موذی21- آخر کار خود را کردن:به مقصو خود رسیدن-به هدف خود نائل آمدن22- آخوند شدن چه آسان وانسان شدن چه مشکل:سواد پیداکردن راحت است اما انسان شدن سخت است.23- آدم باید لقمه را به اندازه دهانش بگیرد:باید باتوجه به توانایی خود کاری انجام داد.24- آدم شاخ در می آورد:از شدت تعجب-حرفهای دروغ وغیر قابل قبول25- آدم گدا این همه دادا:آدمهای فقیر بیشتر ادا دارند-بیشتر عیب وایراد می گیرند26- آدم گرسنه سنگ را هم می خورد:به کسی می گویند که بهانه مطلوب بودن غذا را از خوردن آن امتنا می کند.27- آدم مفتخور خوش سلیقه می شود:کسی که چیزی را رایگان بدست می آورد بر آن ایراد می گیرد.28- آدم ناشی سرنا را از سر گشاد آن می زند:به کسی که اطلاع از انجام کاری را ندارد وبه نادرست انجام می دهد.29- آدم یکبار پایش تو چاله می افتد:از هر اتفاق وپیشامدی باید عبرت گرفت30- آدم یک دنده:ثابت محکم،بیشتر در جهت منفی31- آرزو را به گور بردن:به هدف ومقصود خود نرسیدن32- آزموده را آزمون خطاست:باکسی که قبل آشنا بودن ومعامله داشتن به حیث منفی33- آسمان به زمین نمی آید:اتفاق فوق العاده ای روی نخواهد داد.34- ...
ضرب المثل های فارسی
ضرب المثل های فارسی آب از آب تکان نخوردن : کنایه از آرامش، بدون نگرانی آب از آسیاب افتادن :آرامشی برقرار شد، سرو صدا خاموش شد آب از سر گذشتن:امید نداشتن ، به پایان آمدن امری آب آمد و تیمم باطل شد :اصل کار آمد وفرع بی مورد است آب توی دلش تکان نمی خورد :آرام وآهسته حرکت می کند آب خوش از گلو پایین نرفتن: راحتی نداشتن آب درکوزه ماتشنه لبان میگردیم:هدف ومقصوددرنزدیکی ماقرارداردامابه دنبال آن میگردیم آب را از سرچشمه باید بست :جلوی ضرر وزیان را از مبدا باید گرفت آب زیر پوستش رفته است:کمی چاق شده است-وضع مالیش بهتر شده است آبشان در یک جوی نمی رود :با هم توافق ندارند ، بایکدیگر خوب نیستند آب غوره گرفتن: گریه کردن ، گریستن آب کش به کف گیرمیگویدچقدرسوراخ داری:کسی که خودعیب بسیارداردوبه اندک عیب دیگری ایرادوخرده میگیرد آبم است وگاوم است نوبت آسیابم است: به مناسبت چندین کاردیکر موقعیت داشتن آب نخوردن چشم:امیدی نداشتن آب تاب دادن :به موضوعی اهمیت زیادی دادن ، اغراق کردن آب در دست داری نخور بیا:در آمدن فوق العاده عجله شتاب اشتن آبی از او گم نمی شود:امکان انجام دادن کار از او نیست، نباید به او امیدی داشت آبی که به زندگی نداد حسین چون گشت شهید بر مزارش توجهی به کسی درزمان لزوم نکردن درغیرزمان به آن پرداختن،مانندنوشداروی پس ازمرگ سهراب آتش چون بر افروخت بسوزد تر وخشک :در اثر حادثه گناهکار و بی گناه از بین بروند آتش زیر خاکستر:آرامش موقت-موذی آخر کار خود را کردن:به مقصو خود رسیدن، به هدف خود نائل آمدن آخوندشدن چه آسان وانسان شدن چه مشکل:سوادپیداکردن راحت است اماانسان شدن سخت است آدم باید لقمه را به اندازه دهانش بگیرد:باید باتوجه به توانایی خود کاری انجام داد آدم شاخ در می آورد:از شدت تعجب، حرفهای دروغ وغیر قابل قبول آدم گدا این همه دادا:آدمهای فقیر بیشتر ادا دارند-بیشتر عیب وایراد می گیرند آدم گرسنه سنگ راهم میخورد:به کسی می گویندکه بهانه مطلوب بودن غذاراازخوردن آن امتنا میکند آدم مفتخورخوش سلیقه میشود:کسی که چیزی را رایگان بدست می آوردبرآن ایرادمیگیرد آدم ناشی سرناراازسرگشاد آن میزند:به کسی که اطلاع از انجام کاری راندارد وبه نادرست انجام می دهد آدم یکبار پایش تو چاله می افتد:از هر اتفاق وپیشامدی باید عبرت گرفت آدم یک دنده:ثابت محکم،بیشتر در جهت منفی آرزو را به گور بردن:به هدف ومقصود خود نرسیدن آزموده را آزمون خطاست:باکسی که قبل آشنا بودن ومعامله داشتن به حیث منفی آسمان به زمین نمی آید:اتفاق فوق العاده ای روی نخواهد داد آسمان وریسمان را سر هم بافتن:دوچیز بی تناسب ...
کنایه ها و ضرب المثل های متداول و عامیانه
کنایه ها و ضرب المثل های متداول و عامیانه ۱- آب از آب تکان نخوردن : کنایه از آرامش ، بدون نگرانی . 2- آب از آسیاب افتادن : برقرار آرامش شدن ، خاموش شدن سر و صدا . 3- آب از سر گذشتن : امید نداشتن ، به پایان آمدن امری . 4- آب آمد و تیمم باطل شد : اصل کار آمد و فرع بی مورد است . 5- آب توی دلش تکان نمی خورد : آرام وآهسته حرکت می کند . 6- آب خوش از گلو پایین نرفتن : راحتی نداشتن . 7- آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم : هدف ومقصود در نزدیکی ما قرار دارد امّا به دنبال آن می گردیم. 8- آب را از سرچشمه باید بست : جلوی ضرر وزیان را از مبدا باید گرفت. 9- آب زیر پوستش رفته است : کمی چاق شده است ، وضع مالیش بهتر شده است . 10- آبشان در یک جوی نمی رود : با هم توافق ندارند ، بایکدیگر خوب نیستند. 11- آب غوره گرفتن : گریه کردن ، گریستن 12- آب کش به کف گیر می گوید چقدر سوراخ داری : کسی که خود عیب بسیار دارد وبه اندک عیب دیگری ایراد و خرده می گیرد. 13- آبم است وگاوم است نوبت آسیابم است: به مناسبت چندین کار دیگر موقع داشتن 14- آب نخوردن چشم : امیدی نداشتن 15- آب تاب دادن : به موضوعی اهمّیّت زیادی دادن ، اغراق کردن 16- آب در دست داری نخور بیا : در آمدن طرف فوق العاده عجله و شتاب اشتن 17- آبی از او گم نمی شود : امکان انجام دادن کار از او نیست ، نباید به او امیدی داشت 18- آبی که به زندگی نداد حسین چون گشت شهید بر مزارش توجّهی به کسی در زمان لزوم نکردن و در غیر زمان به آن پرداختن_مانند : (نوشداروی پس از مرگ سهراب) 19- آتش چون بر افروخت بسوزد تر وخشک : در اثر حادثه گناهکار و بی گناه از بین بروند 20- آتش زیر خاکستر : آرامش موقّت ، موذی 21- آخر کار خود را کردن : به مقصو خود رسیدن ، به هدف خود نائل آمدن 22- آدم شدن چه آسان وانسان شدن چه مشکل:سواد پیداکردن راحت است امّا انسان شدن سخت است. 23- آدم باید لقمه را به اندازه دهانش بگیرد : باید باتوجّه به توانایی خود کاری انجام داد. 24- آدم شاخ در می آورد : از شدّت تعجّب حرف های دروغ وغیر قابل قبول بیان کردن 25- آدم گدا این همه ادا : آدم های فقیر بیش تر ادا دارند ، بیش تر عیب وایراد می گیرند 26- آدم گرسنه سنگ را هم می خورد : به کسی می گویند که بهانه مطلوب بودن غذا را از خوردن آن امتنا می کند. 27- آدم مفت خور خوش سلیقه می شود : کسی که چیزی را رایگان بدست می آورد بر آن ایراد می گیرد. 28- آدم ناشی سرنا را از سر گشاد آن می زند : به کسی که اطّلاع از انجام کاری را ندارد وبه نادرست انجام می دهد. 29- آدم یک بار پایش تو چاله می افتد : از هر اتّفاق وپیشامدی باید عبرت گرفت 30- آدم یک دنده : ثابت و محکم ، بیش تر در جهت منفی 31- آرزو ...
چهارصد کنایه و ضرب المثل متداول و عامیانه
گردآورنده : رضا عابدی فیروزجایی (شیرگاه) 1- آب از آب تکان نخوردن : کنایه از آرامش : بدون نگرانی 2- آب از آسیاب افتادن :آرامشی برقرار شد- سرو صدا خاموش شد 3- آب از سر گذشتن:امید نداشتن- به پایان آمدن امری 4- آب آمد و تیمم باطل شد :اصل کار آمد وفرع بی مورد است 5- آب توی دلش تکان نمی خورد :آرام وآهسته حرکت می کند 6- آب خوش از گلو پایین نرفتن: راحتی نداشتن 7- آب در کوزه ماتشنه لبان می گردیم : هدف ومقصود در نزدیکی ما قرار دارد اما به دنبال آن می گردیم. 8- آب را از سرچشمه باید بست :جلوی ضرر وزیان را از مبدا باید گرفت. 9- آب زیر پوستش رفته است:کمی چاق شده است-وضع مالیش بهتر شده است. 10- آبشان در یک جوی نمی رود :با هم توافق ندارند –بایکدیگر خوب نیستند. 11- آب غوره گرفتن: گریه کردن – گریستن 12- آب کش به کف گیر می گوید چقدر سوراخ داری: کسی که خود عیب بسیار دارد وبه اندک عیب دیگری ایراد و خرده می گیرد. 13- آبم است وگاوم است نوبت آسیابم است: به مناسبت چندین کار دیک موقع داشتن 14- آب نخوردن چشم:امیدی نداشتن 15- آب تاب دادن :به موضوعی اهمیت زیادی دادن –اغراق کردن 16- آب در دست داری نخور بیا:در آمدن فوق العاده عجله شتاب اشتن 17- آبی از او گم نمی شود:امکان انجام دادن کار از او نیست-نباید به او امیدی داشت 18- آبی که به زندگی نداد حسین چون گشت شهید بر مزارش توجهی به کسی در زمان لزوم نکردن در غیر زمان به آن پرداختن_مانند (نوشداروی پس از مرگ سهراب) 19- آتش چون بر افروخت بسوزد تر وخشک :در اثر حادثه گناهکار و بی گناه از بین بروند 20- آتش زیر خاکستر:آرامش موقت-موذی 21- آخر کار خود را کردن:به مقصو خود رسیدن-به هدف خود نائل آمدن 22- آخوند شدن چه آسان وانسان شدن چه مشکل:سواد پیداکردن راحت است اما انسان شدن سخت است. 23- آدم باید لقمه را به اندازه دهانش بگیرد:باید باتوجه به توانایی خود کاری انجام داد. 24- آدم شاخ در می آورد:از شدت تعجب-حرفهای دروغ وغیر قابل قبول 25- آدم گدا این همه دادا:آدمهای فقیر بیشتر ادا دارند-بیشتر عیب وایراد می گیرند 26- آدم گرسنه سنگ را هم می خورد:به کسی می گویند که بهانه مطلوب بودن غذا را از خوردن آن امتنا می کند. 27- آدم مفتخور خوش سلیقه می شود:کسی که چیزی را رایگان بدست می آورد بر آن ایراد می گیرد. 28- آدم ناشی سرنا را از سر گشاد آن می زند:به کسی که اطلاع از انجام کاری را ندارد وبه نادرست انجام می دهد. 29- آدم یکبار پایش تو چاله می افتد:از هر اتفاق وپیشامدی باید عبرت گرفت 30- آدم یک دنده:ثابت محکم،بیشتر در جهت منفی 31- آرزو را به گور بردن:به هدف ومقصود خود نرسیدن 32- آزموده را آزمون خطاست:باکسی که قبل آشنا بودن ومعامله داشتن به حیث منفی 33- ...
انواع کنایه و ضرب المثل+معنی
12- آب کش به کف گیر می گوید چقدر سوراخ داری: کسی که خود عیب بسیار دارد وبه اندک عیب دیگری ایراد و خرده می گیرد. 13- آبم است وگاوم است نوبت آسیابم است: به مناسبت چندین کار دیک موقع داشتن 14- آب نخوردن چشم:امیدی نداشتن 15- آب تاب دادن :به موضوعی اهمیت زیادی دادن –اغراق کردن 16- آب در دست داری نخور بیا:در آمدن فوق العاده عجله شتاب اشتن 17- آبی از او گم نمی شود:امکان انجام دادن کار از او نیست-نباید به او امیدی داشت 18- آبی که به زندگی نداد حسین چون گشت شهید بر مزارش توجهی به کسی در زمان لزوم نکردن در غیر زمان به آن پرداختن_مانند (نوشداروی پس از مرگ سهراب) 19- آتش چون بر افروخت بسوزد تر وخشک :در اثر حادثه گناهکار و بی گناه از بین بروند 20- آتش زیر خاکستر:آرامش موقت-موذی 21- آخر کار خود را کردن:به مقصو خود رسیدن-به هدف خود نائل آمدن 22- آخوند شدن چه آسان وانسان شدن چه مشکل:سواد پیداکردن راحت است اما انسان شدن سخت است. 23- آدم باید لقمه را به اندازه دهانش بگیرد:باید باتوجه به توانایی خود کاری انجام داد. 24- آدم شاخ در می آورد:از شدت تعجب-حرفهای دروغ وغیر قابل قبول 25- آدم گدا این همه دادا:آدمهای فقیر بیشتر ادا دارند-بیشتر عیب وایراد می گیرند 26- آدم گرسنه سنگ را هم می خورد:به کسی می گویند که بهانه مطلوب بودن غذا را از خوردن آن امتنا می کند. 27- آدم مفتخور خوش سلیقه می شود:کسی که چیزی را رایگان بدست می آورد بر آن ایراد می گیرد. 28- آدم ناشی سرنا را از سر گشاد آن می زند:به کسی که اطلاع از انجام کاری را ندارد وبه نادرست انجام می دهد. 29- آدم یکبار پایش تو چاله می افتد:از هر اتفاق وپیشامدی باید عبرت گرفت 30- آدم یک دنده:ثابت محکم،بیشتر در جهت منفی 31- آرزو را به گور بردن:به هدف ومقصود خود نرسیدن 32- آزموده را آزمون خطاست:باکسی که قبل آشنا بودن ومعامله داشتن به حیث منفی 33- آسمان به زمین نمی آید:اتفاق فوق العاده ای روی نخواهد داد. 34- آسمان وریسمان را سر هم بافتن:دوچیز بی تناسب را به هم ارتباط دادن-نامربوط گفتن 35- آش پز که دوتا شد آش یا شور می شود یا بی نمک:دو یا چند نفر در انجام کاری دخالت داشته باشند کار پیش نمی رود 36- آش دهن سوز نبودن:مورد مطلوب نبودن 37- آش خوب باشد کاسه اش چوب باشد:اصل مهم است نه فع. 38- آش کشک خالته بخوری باته نخوری پاته:در هر حال مجبور به انجام کار بودن. 39- آش نخورده ودهن سوخته: کار ی انجام نداده ولی گناهکار شناخته شده 40- آشو لاش کردن:صدمه وآسیب سختی دادن 41- آشی برای کسی پختن:درد سری برای کسی بوجود آوردن. 42- آفتاب لب بام است:مرگ او نزدیک است 43- آفتابه لگن هفت دست وشام و ناهار هیچ:تشریفات زیاد ولی اهمیت کار کم 44- آفاتب همیشه ...
400 ضرب المثل فارسی و معنی و مفهوم آن ها
ضرب المثل های فارسی ۱- آب از آب تکان نخوردن : کنایه از آرامش : بدون نگرانی 2- آب از آسیاب افتادن :آرامشی برقرار شد- سرو صدا خاموش شد3- آب از سر گذشتن:امید نداشتن- به پایان آمدن امری4- آب آمد و تیمم باطل شد :اصل کار آمد وفرع بی مورد است5- آب توی دلش تکان نمی خورد :آرام وآهسته حرکت می کند6- آب خوش از گلو پایین نرفتن: راحتی نداشتن7- آب در کوزه ماتشنه لبان می گردیم : هدف ومقصود در نزدیکی ما قرار دارد اما به دنبال آن می گردیم.8- آب را از سرچشمه باید بست :جلوی ضرر وزیان را از مبدا باید گرفت.9- آب زیر پوستش رفته است:کمی چاق شده است-وضع مالیش بهتر شده است.10- آبشان در یک جوی نمی رود :با هم توافق ندارند –بایکدیگر خوب نیستند.11- آب غوره گرفتن: گریه کردن – گریستن12- آب کش به کف گیر می گوید چقدر سوراخ داری: کسی که خود عیب بسیار دارد وبه اندک عیب دیگری ایراد و خرده می گیرد.13- آبم است وگاوم است نوبت آسیابم است: به مناسبت چندین کار دیک موقع داشتن14- آب نخوردن چشم:امیدی نداشتن15- آب تاب دادن :به موضوعی اهمیت زیادی دادن –اغراق کردن16- آب در دست داری نخور بیا:در آمدن فوق العاده عجله شتاب اشتن17- آبی از او گم نمی شود:امکان انجام دادن کار از او نیست-نباید به او امیدی داشت18- آبی که به زندگی نداد حسین چون گشت شهید بر مزارشتوجهی به کسی در زمان لزوم نکردن در غیر زمان به آن پرداختن_مانند (نوشداروی پس از مرگ سهراب)19- آتش چون بر افروخت بسوزد تر وخشک :در اثر حادثه گناهکار و بی گناه از بین بروند20- آتش زیر خاکستر:آرامش موقت-موذی21- آخر کار خود را کردن:به مقصو خود رسیدن-به هدف خود نائل آمدن22- آخوند شدن چه آسان وانسان شدن چه مشکل:سواد پیداکردن راحت است اما انسان شدن سخت است.23- آدم باید لقمه را به اندازه دهانش بگیرد:باید باتوجه به توانایی خود کاری انجام داد.24- آدم شاخ در می آورد:از شدت تعجب-حرفهای دروغ وغیر قابل قبول25- آدم گدا این همه دادا:آدمهای فقیر بیشتر ادا دارند-بیشتر عیب وایراد می گیرند26- آدم گرسنه سنگ را هم می خورد:به کسی می گویند که بهانه مطلوب بودن غذا را از خوردن آن امتنا می کند.27- آدم مفتخور خوش سلیقه می شود:کسی که چیزی را رایگان بدست می آورد بر آن ایراد می گیرد.28- آدم ناشی سرنا را از سر گشاد آن می زند:به کسی که اطلاع از انجام کاری را ندارد وبه نادرست انجام می دهد.29- آدم یکبار پایش تو چاله می افتد:از هر اتفاق وپیشامدی باید عبرت گرفت30- آدم یک دنده:ثابت محکم،بیشتر در جهت منفی31- آرزو را به گور بردن:به هدف ومقصود خود نرسیدن32- آزموده را آزمون خطاست:باکسی که قبل آشنا بودن ومعامله داشتن به حیث منفی33- آسمان به زمین نمی آید:اتفاق فوق العاده ...