تعبیر خواب زاییدن

  • تعبیر خواب اسب 2

    تعبیر خواب اسب 2

                                                                                 محمد بن سیرین می گوید : اگر ببیند بر اسب برهنه نشسته بود (اسب بدون زین و نعل یا اسب وحشی ) ، دلیل که مصیبت و معصیت و گناه او بیشتر بود . اگر آن اسب از شخصی دیگر بود ، آن چه گفتیم خداوند اسب را بود . اگر دید اسب برهنه بود ، لکن مطیع او شد ، دلیل بر بزرگی و شرف او بود . اگر ببیند بر اسبی نشسته بود و آن اسب بر بام خانه یا بر دیوار ایستاده بود ، دلیل آن چه گفتیم از گناه بیشتر و صعب تر نماید . اگر ببیند بر اسبی نشسته بود و آن اسب بر هوا می پرید ، یا ببیند که آن اسب را پرها بود و چون مرغ همی پرید ( تعبیر خواب اسب بالدار یا پرنده ) ، دلیل که وی را شرف و بزرگی بود در دین و دنیا باشد که خداوندش سفر نماید .                                                                                                                                                                               ابراهیم کرمانی می گوید : اگر دید بر اسب ابلق نشسته بود ، دلیل بر کاری کند که بر وی گواهی دهند . اگر دید بر اسب سیاه نشسته بود ، دلیل بر کاری نماید که وی را مال و مهتری حاصل شود . اگر ببیند بر اسب کمیت بود ، دلیل که از پادشاه قوت و بزرگی یابد . اگر دید بر اسب اشقر (اسب سرخ رنگ یا قرمز سرخ مو ) بود ، دلیل است بر صلاح دین و حرمت او از پادشاه . اگر دید بر اسب زرد بود ، دلیل که اندک بیماری یابد و بر اسب سمند همین دلیل بود . اگر ببیند بر اسب جرمه بود ، دلیل است بر خیر و صلاح . اگر دید که بر اسب سلیس بود ، دلیل است زن خواهد . اگر دید از اسب فرود آمد ، دلیل است از شرف و بزرگی بیفتد . اگر دید از اسب برهنه فرود آمد ، دلیل که از گناه و معصیت باز ایستد . اگر ببیند بر اسب نشسته بود و سلاح تمام پوشیده بود ، دلیل که شرف و بزرگی یابد ، چنانکه شخص از آن مانع نباشد و دشمن بر او ظفر نیابد . اگر ببیند اسب را همی تاخت تا جنگ نماید ، دلیل که از وی گناهی در وجود آید با ترس و وهمی بدو رسد ، بر قدر تاختن اسب . اگر دید بر اسب نشسته بود و اسب او را در مسجد برد ، هیج خیر اندر این نبود ، مگر ببیند که اسب او را از آنجا بیرون آورد . اگر دید اسب او را مراغمه همی کرد ، دلیل که مال و دولت یابد . اگر ببیند اسب با وی سخن گفت ، دلیل بود که کاری نماید که مردمان از او به شگفت آیند . اگر دید اسب بیگانه در سرای وی درآمد ، یا درکوچه وی ، دلیل که مردی شرف و نام دار در سرا یا در کوچه وی درآید ، به قدر و قیمت اسب و در آنجا مقام سازد . اگر دید اسبی از کوچه او بیرون رفت ، دلیل کند که مردی شریف از کوچه او غائب شود ، یا بمیرد .                                                                                                 ...



  • فرهنگ لغات روستایی(فالونک)..

    گویش محلی لغات، خود ایجاد فرهنگ لغاتی خاص می نماید.در اینجا بر آن شدم تا بخش عمده ای از کلماتی که در گویش فالونکی به صورت مکالمه  روزانه بکار می رود را بیان کنم. از دوستان و هم ولایتی های عزیز هم خواستارم که در صورتیکه کلمه ای جا افتاده، راهنمایی بفرماین.از شاخصه های گویش فالونکی این است که که حرف (د) از آخر بعضی کلمات حذف می شود. مثال: اونا فالنکی ان(د)؟آنها فالونکی اند؟ آنها فالونکی هستند؟..یا در بیشتر موارد به انتهای اسامی حرف (ن) اضافه می شود.مثال: این موبایل هست؟ای موبایلن؟این آچار هست؟گفته می شود: ای آچارن؟آفتو;آفتاب.aftow اَفتوجنگ : آفتاب درخشان.aftow e jeng اَفتوپرس : آفتاب پرست.آفتاب گردون.aftow paras آفتو زدن:هنگام طلوع آفتاب.aftow zadan آله پلنگی : مانند پوست پلنگ.ale palangi آله پیسه : سیاه وسفید.ale piceآلنگ:حالت چهارنعل دویدن آرام  اسب یا الاغ.alang آلله بختگی:شانسی.allah bakhtegi آن تریک : تحریک.an trick آردبیز : الک دانه ریز.ardbiz آرمه : ویار.armeاوشه:حیاط.owsheاووس:حامله.باردار.owsادبار:بدریخت.بدبخت.edbaarاشلنگ:بوته ایی که در شوره زار می روید و در قدیم  به جای صابون  رختشویی استفاده میشده .oshlong آسک : آسیاب دستی.assak آشپاله : آبکش –صافی.ashpale اَدسکی : از روی عمد.adassaki آلشت کردن:عوض کردن.alesht kerdan اَندری : نا تنی.andary اَیاق :صمیمی.ayaaghاوم تو سرت:خاک بر سرت.oom to saret اینجو:اینجا.injowاشکزه:چوب بندی روی دیوار کاهگلی.eshkaze ازیبر:از این ور.azibar آلو:سیب زمینی.alooالو:آتیش.آتش.alow اِمشو : امشب.emshow ایشوم : خانوار و اثاثیه عشایر.eyshoom اُرسی : کفش.orci اُسپول : طحال.ospol اسادن:گرفتن.esadan اُسّو : استاد.osso اُو : آب.ow اُو گردون :آبگردان.owgardoon اوله : آبله.owle اورک : تاب.owrak اوسار : افسار.owsarاوسا: آن وقتی که.oosaاوسین:ابزاری دستی برای جابه جایی علوفه.owsin اوریت:پرکنی یا مو کنی مرغ یا کله پاچه با آب جوش.owreetایناشا:اینهاش.inashaاوناشا:اونهاش.oonashaاوضای ال:اوضاع در هم برهم.owzay alای:این.eiای بید:این بود.ei bidای طو:این طور.ei towاوخو لولو:موجودی خیالی برای ترساندن بچه ها.ookhoo loolooاوفی:کلمه ای در بیان یک کاری که دوسداشتی انجام بشه.ooffeyازوبر:از اون ور.از آن طرف.azoobarانومه:زشت.نکبت.anoome باد لوله : گرد باد.baad loole بادگلوله:گردباد.baad goloole بداُنق :بداخلاق.bad onogh بدهور : بدهیکل.bad howr بافه : دسته ای از گیاه بریده شده به اندازه یک بغل.bafe بلگ : برگ.balg بنه :پسته کوهی.baneبنه:مگر نه.bane بید : بود.beed بش:وحشی.دیم.bash باریکه : قالی کم عرض.barikeبالیشت:بالش.baaleesht بَرم : سدکوچکی برمسیرجوی آب.barm بَس : مرز مزرعه و زمین.bas بیو:بیا.biowبچ کردن:تولید مثل کردن.بچه به دنیا آوردن.bach kerdanبنج:گنج.زنبور قرمز.benjبهل کردن:ول کردن.بیخیال چیزی شدن.behel kerdan بختر : بهتر.bekhtarبیف ...

  • خفن ترین جک های سال 89

    دلداری غضنفر به دوست دخترش : مهم نیست که قشنگ نیستی ! قشنگ اینه که مهم نیستیآب مایه ی حیات است پس در مصرف برق صرفه جویی کنید, شرکت ملی گاز اردبیلدفترچه خاطرات غضنفر : خیلی فقیر بودیم ،هیچ پولی نداشتیم ، مادرم قادر به زاییدن من نبود ، در یک شب آفتابی خاله ام مرا زایید غضنفر ماشینش پنچر میشه…میره از لوله اگزوز فوت میکنه..لره رد میشه..میگه:خره…تا صبح هم فوت کنی لاستیکت باد نمیشه…چون شیشه های ماشینت پایینهبه غضنفر میگن : تولدت کِیه ؟ میگه : ۵ آذر ، میگن چه سالی ؟ میگه : هر سالبه غضنفر میگن که با کاروان یه جمله بساز گفت :توی حمام هیچوقت دوش کار وان رو نمیکنهبه غضنفر میگن خیلی آقایی. میگه: ما بیشتر!!!غضنفر و لره میرن مغازه میگن :آقا نوشابه خانواده دارین؟صاحب مغازه میگه:بعله. می پرسن : به آدم مجرد هم میدین؟!غضنفر میاد تهرون میره هتل..صبح روز اول میره تو رستوران هتل صبحانه بخوره می بینه تابلو نوشته از ساعت ۷الی۱۱ صبحانه...از ساعت ۱۱الی ۵ ناهار و از ساعت ۵الی ۱۱ شب شام سرو می شود..پیش خودش میگه پس من کئ وقت کنم برم شهر رو ببینم؟ به غضنفر می گن چرا جلوی بانک نشستی لنگاتو باز کردی؟ می گه آخه شنیدم به بازنشسته ها وام می دن. ازغضنفر می پرسن کجای تهران می شینی می گه هرجاخسته شدم!!!! اصفهانیه یه بطری آب معدنی میخره یه کمی ازش میخوره ، به زنش میگه : زن یوخده آب بیار بریزیم توش خیلی غلیظس !! وصیت نامه لره :من تمام نمازهایم را خواندم فقط برایم چهل سال وضو بگیرید !!!به غضنفر میگن : بابات مُرد ، زود بیا خونه ، غضنفر میگه : دروغ میگین یه اتفاقی افتاده نمی خواهید به من بِگِید !!!اصفهانیه نذر میکنه اگه توی امتحان ورود به دانشگاه قبول شد مادرش رو پیاده بفرسته کربلا. دعای غضنفری : آرزو دارم خدا کنه این سالها به حق پنج تن الهی آمین !!!دعای بچه تهرونی : خدایا ، ماه رمضان را مانند المپیک هر 4 سال یک بار در یک کشور قرار بده و ما را در مرحله مقدماتی حذف بفرما ، الهی آمین !!!!!به پشه ميگن چرا زمستونا پيداتون نيست؟!؟؟؟! ميگه:نه اينکه تابستونا خيلي برخوردتون خوبه به غضنفر مي گن بچه كجائي ؟ ميگه : بچه تهرون مي گن : كجاي تهرون؟ ميگه: جاده تهران - اردبیل کیلومتر 700غضنفر ميره خواستگاری. ازش می پرسن چه كاره ای؟ روش نميشه بگه قصاب، ميگه لوازم يدكي گوسفند دارم! !!به غضنفر میگن: چرا همش داری دور میدون با ماشینت میچرخی؟می گه: راهنمام گیر کرده به غضنفر ميگن از چه گلي خوشت مياد...ميگه اقاقيا...ميگن هميني روكه گفتي بنويس....ميگه غلط كردم رز الــیکا

  • لذت یا حسرت ؟؟

    این روزها چه قدر قشنگه !!!! روزهای من و گروه !!!!! روزهای من و شادی با کاهش و صبوری با استاپ بچه ها !!!! این روزها حال خوش کوه بودن و دل دریایییی داشتن رو دارم . توی تاکسی نشستم و یه هوییی میخندم .خنده ای نه یواش و آروم خنده ای پر محتوی و عمیق .از اعماق وجودم. یاد کامنت های بچه ها می افتم .بعد میگم خدا وقتی هر کدوممون به ۶۰رسیدیم و از کشتی جدا شدیم درسته میتونیم بازم با هم باشیم ولی واقعا این لذت امروز رو نداریم .انگار خدا تو سختی ها لذت ها رو گذاشته . اصلا به نظرم رژیم سخت نیست همش عشقه و تفریح .یه بازی سرگرم کننده که تو هیچ وقت ازش خسته نمیشی . امروز پرم از هوای تازه . اون قدر پرم از شوق لاغری که اصلا میلی به چیزی ندارم .اونقدر پرم از شوق ورزش که دلم نشستن و استراحت کردن نمیخواد . حس خوب اعتماد به نفس رو دارم .حس خوب پایداری و مقاوم بودن . دو روز پیش توی آلبوم عکس ها رو نگاه میکردم .عکس هایی از دوران ۱۰۶ کیلوییی .افسرده و زرد رنگ .صورتی پر از جوش و لک . ابروهایییی نامرتب و شلخته . حالم از خودم و از دوران جهالتم به هم خورد . بازوهام مثل گوشت ...... رو هم و پیچ خورده .شکمم روی رون ها افتاده و غبغبی که گردن رو پوشونده و انگار من اصلا گردن ندارم ... اون عکس رو آوردم و گذاشتم برای شراره  .تا ببینه .و درس بگیره . تا بدونه چه دوران سختی داشتم. من اول قبل از اینکه عکس خودمو بگذارم عکس دخترهای فامیلمون رو گذاشتم . تو تلفن هایی که با شراره داشتم همیشه بهش توضیح میدادم که خانواده ی ما کلا خیلی به قیافه و تیپ واندام اهمیت میدن . داماد بخوان بگیرن اول میگن : خوبه ؟؟ خوشکله ؟؟ بعد فاکتورهای دیگه . عروس هم همینطور .کلا قیافه ات خوب نباشه جاییی تو این خانواده برات نیست .بیشتر خانواده مامانم. همه خوشکل وخوشتیپ . شاید شراره باور نکرد . ولی من بهش گفتم بیا تا برات عکس هاشون رو بگذارم . عکس ها رو براش گذاشتم. اول عکس دخترهای فامیلمون رو گذاشتم خداییی هیکل هاشون با اینکه هر کدومشون ۲تا شکم زاییدن و مدام مهمونی میدن و دوره میرن و .... عالیه . بعد از عکس اون ها عکس دوران چاقی و افسردگیم رو گذاشتم . و بعدش عکس حالا رو گذاشتم. هدفم از اینکار اول از همه اثبات حرفم بود  . دوم یادآوری دوران زجری که کشیدم. سوم میخواستم فرق قبل و بعد رو ببینه . گاهی میشنوم که میگن : خوش به حالت مرجان !!!! چه قدر اراده ات خوبه!!! بعد من میخندم و میزنمش به شوخی و غم این همه سال حقارت رو میندازم مثل همیشه پشت لبخندم. تا نفهمن دردی رو که از چاقی تو این سال ها کشیدم. تا لبخند لذت این روزها رو فقط ببینن. وقتی  اون عکس ها رو دید!!!! دختر دایی ها و دختر خاله ها رو دید!!!  حرف عجیب و نکته داری زد که شاید ...

  • توصیه های طب اسلامی - ایرانی برای زایمان راحت

      توصیه های طب اسلامی - ایرانی برای زایمان راحت از زمان‌های گذشته و در تمامی تمدن‌ها، همیشه از وضعیت قرار گیری مادر به عنوان راهی برای زایمان و تولد سریعتر، آسان تر و قابل تحمل تر استفاده شده است. از عهد باستان تا نیمه قرن هجدهم، زنان با پیروی از غریزه و تمایلشان آزاد بودند در حین زایمان، در وضعیت قائم مانده و زایمان فعالی را تجربه کنند در حدود 2500 سال پیش از میلاد مسیح زنان باردار مصری، جهت زایمان به مراکز خاص مراجعه می‌کردند آنان در این مراکز می‌توانستند زایمان در وضعیت‌های نشسته بر روی سنگ‌های داغ یا نشسته بر روی چهار پایه زایمانی را تجربه کنند و یا در حالت خم شده به جلو و یا زانو زده زایمان کنند. اولین فردی که به شکل رسمی استفاده از چهار پایه زایمانی را متداول کرد فرزند یک ماما یعنی بقراط بود، وضعیت نشسته بر روی صندلی زایمانی تا قرون وسطی نیز طرفداران زیادی داشت، در طب سنتی ایران نیز وضعیت قرارگیری مادر در حین زایمان به عنوان یکی از روش های تسهیل زایمان مورد توجه واقع شده بود، در این زمینه بوعلی سینا معتقد بود که در حین زایمان، زن باید یک ساعت بنشیند و پاهایش را دراز کند سپس یک ساعت به پشت بخوابد پس از آن بلند شود و از پله ها بالا و پایین رود. بهترین چیزی که زن هنگام زایمان می تواند بر آن بنشیند صندلی ایی با تکیه گاه پشت است نشستن بر چنین صندلی ای به باز شدن دهانه رحم نیز کمک می کند اگر زنی چاق باشد بهتر است به حالت سجده پیشانی اش را بر زمین بگذارد و زانو را زیر شکم ببرد این وضعیت امروزه در دنیا طرفداران زیادی دارد.یکی از افرادی که زایمان در بستر را رواج داد لوئی شانزدهم پادشاه فرانسه بود وی به منظور مشاهده مراحل زایمان همسرش دستور داد تا وی را جهت زایمان در وضعیت خوابیده به پشت قرار دهند. اما اولین فردی که زایمان در بستر را به شکل علمی مرسوم کرد یک پزشک فرانسوی به نام موریسو بود وی معتقد بود که وضعیت خوابیده برای زائو و عامل زایمان خوشایندتر است با این حال وی انتظار نداشت که این وضعیت به روش رایج برای زایمان تبدیل شود زیرا  خود وی نیز با قدم زدن حین زایمان به سبب آن که وزن جنین به باز شدن دهانه رحم کمک کند موافق بود پس از آن در قرن 19 و همزمان با ظهور طرح ارائه مراقبت های پزشکی حین زایمان توسط متخصصین این امر وضعیت خوابیده به پشت در آمریکا رواج یافت، این وضعیت با دیگر وضعیت های زایمان رایج در اروپا مانند وضعیت های خوابیده به پهلو، نشسته و نیمه نشسته تفاوت های بسیاری داشت. در سال های اخیر با توجه به تمایل بسیاری از زنان به استفاده از روش های ساده‌تر برای وضع حمل، مجدداً وضعیت های قائم جهت زایمان ...