تزيين سكه براي عيد غدير
تزئین سکه عید غدیر
عده ای از دوستان برای عید غدیر تزئیناتی میخواهند. فکر میکنم برای عید غدیر عده ای از دوستان سکه هدیه میدهند و دوست دارند که این هدیه زیبا جلوه کند. البته من تا به حال چنین رسمی را ندیده ام که سکه را تزئین کنند ولی من میتوانم برای این دوستان ایده بدهم با این که نمیدانم موضوع از چه قرار است. آیا سکه طلا است یا سکه معمولی،اگر طلا باشد خودش تزئین است و اگر به من کسی طلا بدهد راضی به زحمت نیستم که کسی این هدیه را تزئین کند ولی اگر سکه معمولی است بهتر است که با کمی حوصله و سلیقه این هدیه را زیباتر جلوه دهید. ایده اول: یک کارت زیبا درست کنید و اگر اسکناس هدیه میدهید آنرا لای این کارت قرار دهید و اگر سکه میدهید سکه را با چسب داخل کارت بچسبانید.
هديه دادن، هديه گرفتن
معمولا هديه اي را كه سادات در روز عيد غدير به دوستان و آشنايان خود مي دهند، به دادن سكه يا شيريني خلاصه مي شود. امسال من علاوه بر گرفتن چند سكه و خوردن مقداري شيريني، هديه اي با ارزش را از سيد هادي ذبيحي،دوست بزرگوارم،گرفتم. اين هديه چيزي نبود جز يك كتاب. فرصت مطالعه ي كتاب در آن ايام پيش نيامد و بعد از آن نيز به زمان امتحانات نزديك شديم. چند روز پيش تصميم گرفتم شروع به خواندنش كنم. كتاب باغ، مجموعه داستان هاي پرويز دوايي است، كه در اين شبهاي سرد زمستان 90 سرگرم مطالعه ي آن هستم. در بين كتاب هاي داستاني كه قبلا خوانده بودم اين كتاب براي من بسيار نو مي باشد. نو بودن آن شيوه ي نثر داستان نويسي اش مي باشد.تصوير سازي كتاب در نوع خود جالب است و خواننده را در فضاي مورد نظر نويسنده قرار مي دهد. خواندن كتاب را به ساير دوستان پيشنهاد مي كنم. نكته ي ديگري كه بد نيست به آن اشاره اي كنم، موضوع هديه دادن و هديه گرفتن است. ميزان هديه گرفتن من از دوستاني كه بعد از ورود به دانشگاه با آنان آشنا شده ام نسبت به دوستاني كه از قبل داشتم به مراتب كمتر بوده است .همچنين شخصا قبل از ورود به دانشگاه، بسيار به دوستانم هديه مي دادم و هميشه مقدار پولي را به اين كار اختصاص مي دادم،كه متاسفانه اين امرنيز به ميزان زيادي كمتر شده است. هديه دادن از جمله كار هايي است كه در دين سفارش زيادي در مورد آن شده است. اثرات اين كار نيز قابل توجه است. هديه هر چه باشد، باعث نزديكي ما آدم ها به يكديگر مي شود و نتيجه ي آن افزايش محبت در ميان خودمان است.از طرف ديگر اگر هديه چيزي همچون يك كتاب مفيد باشد، علاقه ي ديگران به مطالعه را بيشتر ميكند. كتاب هديه دادن، راه خوبي است براي بالا بردن ميزان مطالعه در جامعه چرا كه معمولا افراد تشويقبه خواندن آن مي شوند.
اسلام و عيد نوروز
اسلام و عيد نوروز نوروز واژهاي است مركب از دو جزء كه روي هم به معناي روز نوين است و بر نخستين روز از نخستين ماه سال خورشيدي آن گاه كه آفتاب به برج حمل انتقال مييابد گذارده ميشود. و اصل پهلوي اين واژه نوك روچ يا نوك روز بوده است. بيروني در تعريف نوروز نقل ميكند "نخستين روز است از فروردين ماه و از اين جهت روز نو نام كردند، زيرا كه پيشاني سال نو است و آنچه از پس اوست از اين پنج روز همه جشنهاست." مورخين و محققان درباره جايگاه نوروز با هم اختلاف دارند. به نظر ميرسد آريائيها از مهاجرت به فلات ايران و هم مرز شدن با تمدن ميانرودان سال را به دو قسمت تقسيم ميكردند كه هر يك با انقلابي شروع ميشد و دو جشن نوروز و مهرگان سرآغاز اين دو انقلاب بودند. يعني هنگام انقلاب تابستاني جشن نوروز گرفته ميشد و زمان انقلاب زمستاني جشن مهرگان پاس داشته ميشد. برخي معتقدند كه جشن نوروز و مهرگان جشني بوده است كه در ايران قبل از ورود آريائيها وجود داشته است و اقوام قبل از آريائيها كه در فلات ايران ساكن بودهاند به آن عمل ميكردهاند. "نوروز" را ايرانيان گرامي ميدارند و آييني است كهن كه گرچه طي هزاران سال دگرگون يافته، اما هرگز از ميان نرفته و از سوي اقوام و مذاهب مختلفي كه در سرزمين ايران حضور پيدا كردهاند، مهر تأييد خورده است. بدين سان امروزه نوروز از نمادهاي بزرگ و وحدت بخش ملت ايران با همه تكثرهاي قومي، مذهبي، فرهنگي و زباني است. آيينها و رسمهاي مردم فرآيند الزامات و نيازهاي درهم تنيده مادي و معنوي، در پيوند جغرافيايي و شيوههاي توليد و ساختارهاي اقتصادي دورهاي مختلفاند که برحسب ضرورت پيوسته در حال تغييرند و به مقولههايي که در ژرفا معنا دارند پاسخ ميدهند.ظهور اسلام و برخورد مسالمت آميز آن با ساير اديان و آيينها از جمله اعتقادات مذهبي و ملي ايرانيان موجب شد كه مراسم و آداب مربوطه، به يكباره از جامعه اسلامي ايران رخت بر نبندد، فقط با مسلمان شدن تدريجي ايرانيان از وسعت آنها كاسته شد و اندك اندك همراه اعتقادات ديني اسلام، اسطورهها و داستانهاي عربي نيز در ميان توده مردم نفوذ كرد. طي گذشت ايام، زماني كه برخي از سنتها و آداب در تضاد آشكار با اعتقادات و رسوم گذشته قرار ميگرفت ايرانيان ميكوشيدند سنت كهن ملي را در قالب شخصيتهاي اسلامي باز يابند و به عبارت روشنتر سنتهاي ملي ايراني را با سنتهاي اسلامي در آميختند. در نتيجه از ميان انبوه جشنهاي ايراني قبل از اسلام آنچه ميان ايرانيان مسلمان باقي ماند منحصر به عيد نوروز، جشن ...
تکم خوانی
به هنگامي كه برفها در سينه ساوالان آب شده و بصورت رودها در سرزمين پهناور آذربايجان جاري مي شود صداي تكم و تكم چي ها نيز در شهر و روستا مي پيچيد كه با زبان شيرين و آهنگين خود به مردم نويد آمدن بهار را مي دهند و خلق را براي پاك كردن كينه از دلها و گرد و غبار از خانه هايشان دعوت مي كنند ، تكم يك عروسك چوبي سنتي است . واژه تكم Takam از دو بخش "تكه " و " م " تشكيل شده است . تكه در زبان تركي به معني بز نر قوي هيكل كه هميشه در راس گله حركت مي كند و گله را به چراگاه و محلهاي معين هدايت مي كند "م" ضمير ملكي دوم شخص مفرد است و تكم در واقع به معني " بز نرمن " است . به كسي كه تكم را مي رقصاند " تكم چي " مي گويند كه اشعار مخصوص تكم را با آهنگي خاص مي خواند . البته شايان ذكر است كه اشعار تكم در چند آهنگ كه خاص تكم بوده خوانده مي شود . تكم عروسكي است چوبين كه روي آنرا با مخمل يا پارچه هائي به رنگ قرمز مي پوشانند و روي اين پارچه را با پولك ، زنگوله ، سكه و نيز پارچه هاي الوان و حتي ائينه تزيين مي كنند. هر يك از تزئينات تكم علت و فلسفه اي داشته است : مثلا زنگوله و سكه براي ايجاد سروصداي بيشتر بوده تا مردم را از داخل خانه ها به كوچه ها و دم در خانه ها بكشاند . از سوي ديگر يك ضرباهنگ براي حركت تكم بوجود مي آورد . اينكه به دو طرف عروسك ( طرفين شكم عروسك ) آئينه نصب مي كردند . به اين دليل بود كه تكم خبر فرا رسيدن سال نو را به مردم مي داد و با خود آئينه اي به رسم روشنائي و صفا داشت. اينكه در ساخت تكم هميشه از رنگ قرمز براي پوشاندن بدنه اصلي استفاده مي کردند شايد به اين دليل بوده که درآذربايجان قديم لباس و توري سر و روي عروس به رنگ قرمز بوده و خواسته اند تكم نيز مثل هر عروسي مظهر شادي و خوشي باشد نحوه تكم گرداني :تكم گرداني جزو حرفه هاي گوساني و بصورت هنري بوده كه نسل به نسل و از پدر به پسر مي رسيده و اشعار تكم نيز سينه به سينه منتقل مي شده است . تكم عروسكي بود به شكل بز كه بر سر چوب گردي سوار مي شد . اين بز روي يك صفحه چهارگوش يا گرد كه سوراخي در وسط داشت قرار مي گرفت كه چوب پايه ان از سوراخ وسط صفحه مي گذشت . تكمچي چوب را بدست مي گرفت و تكم را روي صفحه چوبي به حركت در مي آورد و متناسب با حركات آن اشعاري را به آواز مي خواند . سر و صداي زنگوله و خوردن تكم بر صفحه چوبي نوعي ريتم و آهنگ براي آواز تكمچي بوجود مي آورد. اينهم نمونه هايي از اشعار تكمچي :<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> بهار آمد بهار آمد خوش آمدعلي با ذوالفقار آمد خوش آمد گل و نسرين به باغ آمد خوش امد سيزون بوتازه بايراموز مبارك آيوز ، ايلوز ، هفتوز ، گونوز مباركجناب جبرئيل نامه گتورديگتور ...
آداب و رسوم عید نوروز در مازندران
آداب و رسوم عید نوروز در مازندران<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> نوروز خواني : نوروز خوانان معمولا" پانزده روز قبل از فرا رسيدن عيد نوروز به داخل روستاها مي آيند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانه هاي محلي، طليعه سال نو را به آنان مژده مي دهند. نوروز خوانان چند نفر هستند كه يك نفر اشعار را مي خواند، يك نفر ساز مي زند،نفر ديگر كه به آن كوله كش( باركش ) مي گويند به در خانه هاي مردم مي رود و مي خواند:بادبهارون بيمو / نوروز سلطون بيمو/ مژده دهيد به دوستان / گل به گلستون اومد / بهار آمد بهار آمد خوش آمد/ علي باذولفقار آمد، خوش آمد/ نوروزتان نوروز ديگر / شما را سال نو باشد مبارك صاحب خانه نيز با دادن پول، شيريني ، گردو، تخم مرغ و نخود، و كشمش از آنان پذيرايي مي كند .چهارشنبه سوري : از مراسم به جامانده در ايران زمين، چهارشنبه سوري است كه در پايان چهارشنبه هر سال برگزار مي شود. صبح روز چهارشنبه آش هفت ترشي، درست مي كنند. آشي كه هفت نوع ترشي مانند آب نارنج، آب ليمو، آب انار، سركه، گوجه سبز، و اب از گيل در آن مي ريزند و بعد از آماده شدن بين همسايه ها پخش مي كنند غروب روز مي خوانند با ارزوي شادي و خوشي براي خود و خانواده خود از روي آتش مي پرند. آنها مي خوانند :چهارشنبه سوري كمي پارسال دسوري كمي، امسال دسوري كمي عيد نوروز : هنگام تحويل سال افراد خانواده دور سفره هفت سين كه با ظرافت و سليقه خانم خانه چيده شده مي نشينند و در حاليكه پدر خانواده دعاي تحويل مي خواند منتظر سال نو مي شوند. در گذشته كه امكانات ارتباطي مانند راديو و تلويزيون نبود با تيراندازي يا گفتن اذان سال جديد را به همه اعلام مي داشتند. بعد از اين كه سال نو شد كسي كه به عنوان مادرمه انتخاب شده با مجمعي كه در ان قرآن ، آيينه، اب ، سبزه و شاخه هاي سبز جوان قرار دارد وارد خانه مي شود چهارگوشه اتاق ها را آب مي پاشد قرآن را كنار سفره هفت سين مي گذارد و شاخه هاي سبز ( درخت آلوچه) را به اين نيت كه سال سرسبز و خوش و خرمي براي خانواده باشد، جلوي در اتاق آويزان يا روي طاقچه اتاق مي گذارد. دراين روز مادر خانه، غذاي عيد، سبزي پلو با مرغ يا گوشت درست مي كند. علاوه بر آن غذايي به عنوان خيرات براي اموات مي پزند و بين مردم پخش مي كنند . در غروب شب اول سال به اين اعتقاد كه چراغ خانه آنها هميشه روشن و نوراني باشد، به سر در خانه ها شمع يا شعله آتش آويزان مي كنند.جشن نوروز ماه :مردم مازندران در اواسط مرداد ماه جشني به نام نوروز ماه دارند وقتي كه اولين محصول برنج زودرس رسيد بعد از جمع آوري و درو با همان برنج غذا درست مي كنند و درخارج از روستا جشن پايان كار مي گيرند. اين مراسم ...
لباس محلي مازندراني
تن پوش زنان شليته يا چرخي شلوار، تمبون قمبلي : دامن پرچين و كوتاهي است از جنس پارچه ابريشمي و كتان هاي ظريف يك رنگ كه معولا" دورادور لبه پايين آن را با نوار سياه رنگي تزيين مي كردند و به آن سياهيك مي گويند.در تنديس هاي به دست آمده از دور اشكانيان مجسمه زني با شليته اي بلند و پيراهني نيمه كوتاه وجود دارد. در حال حاضر از شليته اي هنگام جشن ها و براي رقص ها ي محلي استفاده مي شود. تمبان تنگه تمبان يا پشمبال : نوعي شلوار با الگوي ساده به رنگ تيره معمولا" از جنس پارچه اي سنتي كرباس و يا از جنس پارچه هاي تهيه شده از بازار به نام دبيت حاج اكبري است.در چين كمر تمبان به جاي كش، نوار بلند كتاني يا كج استفاده مي شود. نيم ساق :نيم ساق هم نوعي شلوار تنگ به رنگ هاي سبز ، سفيد يا سرخ از جنس ابريشم يا مخمل است كه آن را معمولا" دختران و زنان جوان در زير پيراهن مي پوشند.. جومه:پيراهن و دامن يك سره از شانه تا زير زانو است جنس اين پيراهن معمولا" كتان يا چيت است. نيم تنه:اين جليقه به شكل جليقه هاي مردانه با يقه هفت يا گرد و جلو باز است و چند دكمه مي خورد . قسمت جلويي آن از پارچه پشمي و پشت آن آستري است .گاه جليقه را از جنس مخمل سرخ يا زرد و آراسته به سكه و پول هاي قديمي تزيين مي كنند در محل هزار جريب به اين جليقه سيمپوش مي گويند. كليجه : كتي بلند و معمولا" از جنس مخمل رنگي همراه با يراق دوزي وسكه هاي عراقي و رضاشاهي است كه در زمستان استفاده مي شود. اين كت آستين ساده بلند دارد. نوع ديگر آن با آستيني كه تا روي آرنج مي رسيد به نام چكبن شناخته مي شد. چادر شو : چادر شب مربع شكلي را سه گوش كرده دور كمر در پشت گره مي زنند.هنگام عروسي سر و چهر عروس را با آن مي پوشانند. جنس چادر شب د رخانواده هاي اعيان از ابريشم است و مردم عادي چادر شب هايي ازجنس كج ( ابريشم درجه 3 ) و يا مخلوطي از ابريشم و كج استفاده مي كنند. سرپوش زنان چارقد: روسري چهارگوش با رنگ روشن و گل دار از جنس وال، ململ، چيت و يا ابريشم است. از رنگ روشن چارقد همراه با آرايه هاي نقره اي به نام سرچنگك در محل شقيقه ها ، در جشن ها استفاده مي شود. مندل : سربندي است از جنس كتان كه آن را سه گوشه و روي چارقد استفاده مي كنند مندل بيشتر هنگام كشاورزي و كارهاي روزمره استفاده مي شود. سراقوچ:نوعي كلاه زنانه است از پارچه نخي و يا الگويي مشابه كلاه نوزاد كه براي نگهداري گيسوان بافته شده به كار مي رود. لبه اين كلاه را چين كش مي كنند. گيس بند يا موباف: بند نازكي است كه آن را با رشته هاي تابيده شده از نخ برن كه معمولا" سفيد رنگ استتهيه مي كنند. از گيس بند براي بستن گيسوان بافته شده استفاده مي شود. پاپوش زنان جوراب: ...
آداب ورسوم مازندران
آيين سنتي 26 عيد ماه : آيين ويژه سنتي 26 عيد ماه طبري هر سال در تاريخ 28 تيرماه شمسي در بيشتر روستاهاي استان برگزار مي شود. در روستاي امامزاده حسن سوادكوه اين مراسم با آداب خاصي انجام مي شود اين رسم به جشن مردگان نيز معروف است. بر اساس سنت رايج و باورهاي مردم در زمان هاي قديم فريدون پادشاه پيشدادي به خونخواهي پدرش جمشيد شاه حاك پادشاه را سرنگون مي كند مردم خبر اين پيروزي را در شب با آتش زدن بوته ها به يكديگر اطلاع مي دهند. و فرداي آن روز با برپايي جشن و مسابقه كشتي اين پيروزي را گرامي مي دارند.امروزه نيز اهالي روستاهاي اطراف همگي به امامزاده حسن مي آيند و علاوه بر خيرات كردن براي اموات خود و روشن كردن شمع روي مزارها، تماشاگر مسابقه كشتي سنتي لوچر مي شوند. در اين روز كشتي گيران سوادكوه در اين محوطه گرد مي آيند و به مصاف هم مي روند.در مناطق جلگه اي جشن مردگان در آرامگاه ها برگزار مي شود. مراسم ورف چال ( چاه برف ) : يكي از مراسم قابل توجه در ارتباط با آب در روستاي اسك واقع در جاده هزار مراسم ورف چال است. اين مراسم در يكي از روزهاي جمعه در فاصله اول تا پانزده ارديبهشت ماه كه آخرين برف هاي زمستاني در حال ذوب شدن است. انجام مي شود. تاريخ اجراي اين مراسم قبلا” از طرف بزرگان محل به اطلاع عموم رسانده مي شود. در اين روز كليه مردان محل جهت انجام مراسم ورف چال واقع در دامنه كوه دماوند پس از صرف صبحانه با همراه داشتن غذاي ظهرو بساط ميوه و چاي از روستا را ندارد و امور روستا در اين روز در دست زن هاي محل است كه با اجتماع درمساجد و نقاط ديگر به اجراي برنامه هايي مانند عروس و داماد شاه وزير بازي و … سرگرم هستند از ورود هر مردي به داخل روستا جلوگيري مي شود در صورتي كه مردي به تذكرات و اخطار آنها توجهي نكند و داخل روستا شود به شدت با چوب به وسيله زن هاي محل تنبيه مي گردد. مردان روستا پس از رسيدن به محل ورف چال كه از دوران گذشته چاهي درآنجا براي جمع آوري برف به وسيله شخصي به نام سيد حسن ولي حفر شده و مقبره او نيز در روستاي نياك محل زيارت اهالي منطقه است اقدام به جدا كردن قطعات برف از كوه مي كنند و هر كس به توانايي خود مقداري از قطعات آخرين برف زمستاني را به داخل چاه مي ريزد. پس از پرشدن چاه از برف و پوشانيدن در چاه مردان به صرف ناهار و چاي و ميوه در اطراف چاه مي پردازند و نماز به جامي آورند . سپس همگي به روستا باز مي گردند.اين مراسم ريشه در مبارزه با كم آبي براي مسافران و دام ها در فصل تابستان دارد با توجه به اين كه منطقه مورد بحث در گذشته يكي از مناطق دامداري محسوب مي شد، دامدارها براي تامين آب مورد نياز دام ها در فصل تابستان كه برف هاي روي ...
آداب و رسوم مازندران
نوروز خواني : نوروز خوانان معمولا" پانزده روز قبل از فرا رسيدن عيد نوروز به داخل روستاها مي آيند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانه هاي محلي، طليعه سال نو را به آنان مژده مي دهند. نوروز خوانان چند نفر هستند كه يك نفر اشعار را مي خواند، يك نفر ساز مي زند،نفر ديگر كه به آن كوله كش( باركش ) مي گويند به در خانه هاي مردم مي رود و مي خواند:بادبهارون بيمو / نوروز سلطون بيمو/ مژده دهيد به دوستان / گل به گلستون اومد / بهار آمد بهار آمد خوش آمد/ علي باذولفقار آمد، خوش آمد/ نوروزتان نوروز ديگر / شما را سال نو باشد مبارك صاحب خانه نيز با دادن پول، شيريني ، گردو، تخم مرغ و نخود، و كشمش از آنان پذيرايي مي كند .چهارشنبه سوري : از مراسم به جامانده در ايران زمين، چهارشنبه سوري است كه در پايان چهارشنبه هر سال برگزار مي شود. صبح روز چهارشنبه آش هفت ترشي، درست مي كنند. آشي كه هفت نوع ترشي مانند آب نارنج، آب ليمو، آب انار، سركه، گوجه سبز، و اب از گيل در آن مي ريزند و بعد از آماده شدن بين همسايه ها پخش مي كنند غروب روز مي خوانند با ارزوي شادي و خوشي براي خود و خانواده خود از روي آتش مي پرند. آنها مي خوانند :چهارشنبه سوري كمي پارسال دسوري كمي، امسال دسوري كمي عيد نوروز : هنگام تحويل سال افراد خانواده دور سفره هفت سين كه با ظرافت و سليقه خانم خانه چيده شده مي نشينند و در حاليكه پدر خانواده دعاي تحويل مي خواند منتظر سال نو مي شوند. در گذشته كه امكانات ارتباطي مانند راديو و تلويزيون نبود با تيراندازي يا گفتن اذان سال جديد را به همه اعلام مي داشتند. بعد از اين كه سال نو شد كسي كه به عنوان مادرمه انتخاب شده با مجمعي كه در ان قرآن ، آيينه، اب ، سبزه و شاخه هاي سبز جوان قرار دارد وارد خانه مي شود چهارگوشه اتاق ها را آب مي پاشد قرآن را كنار سفره هفت سين مي گذارد و شاخه هاي سبز ( درخت آلوچه) را به اين نيت كه سال سرسبز و خوش و خرمي براي خانواده باشد، جلوي در اتاق آويزان يا روي طاقچه اتاق مي گذارد. دراين روز مادر خانه، غذاي عيد، سبزي پلو با مرغ يا گوشت درست مي كند. علاوه بر آن غذايي به عنوان خيرات براي اموات مي پزند و بين مردم پخش مي كنند . در غروب شب اول سال به اين اعتقاد كه چراغ خانه آنها هميشه روشن و نوراني باشد، به سر در خانه ها شمع يا شعله آتش آويزان مي كنند.جشن نوروز ماه :مردم مازندران در اواسط مرداد ماه جشني به نام نوروز ماه دارند وقتي كه اولين محصول برنج زودرس رسيد بعد از جمع آوري و درو با همان برنج غذا درست مي كنند و درخارج از روستا جشن پايان كار مي گيرند. اين مراسم دست مانند سيزده به در است و اعتقاد دارند كه اين روز را حتما" بايد بيرون از روستا ...
آداب و رسوم مردم مازندران
آداب و رسوم مردم مازندران سنت حسنه برف چال: يكي از آداب و رسوم بجاي مانده از گذشتگان در خطه سبز شمال كشور سنت حسنه برف چال است كه مردم برف را در چاه سر پوشيده اي ذخيره مي كنند و اين چاه در 90 كيلومتري شهر آمل ( بخش لاريجان ) در ضلع جنوبي قله سترگ دماوند قرار دارد . برف چال نوعي مخزن برف سر پوشيده است كه عمق آن از سطح زمين حدود 7 متر و دهانه آن حدود 4 متر مي باشد ديواره اين مخزن از سنگ چيده گرديده و سقف آن با چوب و گل پوشيده شده و در سالهاي اخير روي آن را بتن داده اند و براي برداشت برف در قسمت پائين دست چاه تونلي حفر شده كه ضمن برداشت برف مي توان به كف چاه دسترسي پيدا كرد .منشاء سنت برف چال را بايد يك رويكرد زيست محيطي و معيشتي دانست منبع اصلي اين عملكرد در ارتباط با شرايطي است كه دامداران اين گروه در روستاي اسك در مرتع اسك وش به دنبال كندن چاله اي براي ذخيره كردن برف براي استفاده در تابستان بودند اما رويكرد منسكي و رسمي آن را بايد به باني اين رسم يعني سيد حسن ولي نسبت داد . اگر چه رسم برف چال با يك رويكرد معيشتي اقتصادي شروع مي شود ء اما پيوند آن به يك رسم را بايد از دير باز به انديشه ها و باورهاي مذهبي به معني وسيع آن آميخته دانست به خاطر همين هر بار توانسته با شرايط هر عصري همخواني يابد به خصوص كه امروزه علاوه بر كاركرد اقتصادي و مذهبي با كاركرد هاي اجتماعي و هويتي همراه شده است .از گذشته مراسم برف چال هر ساله در يكي ازروزهاي نيمه اول با نيمه دوم ارديبهشت برگزار مي شد و روز جمعه به خاطر مناسب بودن آن به لحاظ مذهبي وشغلي اجرامي شد. نوروزخوانی: از عمده ترين آيين هايي كه همراه با موسيقي خاص خود هنوز هم بصورت كمرنگي در نواحي مختلف كوهستاني ، كوهپايه يي و جلگه يي البرز رواج دارد بايد از نوروزخواني ياد كرد . مازندران پيوسته يكي از مراكز پر رونق ‹‹ نوروزخواني ›› بوده است . در اين رابطه علاوه بر نوروزخوانان مازندراني ، تعداد قابل توجه اي از نوروزخوانان كومش و طالقان وظيفه اجراي آنرا در اين منطقه برعهده داشته اند .همه ساله قبل از فرا رسيدن نوروز ، تعداد بيشماري از نوروزخوانان همراه با يك همخوان كه به اصطلاح محلي آنها را ‹ پيوري كر › piyurikar ) ( يا ‹ په خون › ( (pekunkمي گويند . كليه روستاها و آباديهاي كوهستاني و جلگه يي را زير پا گذاشته و ضمن توقف در مقابل يكايك منازل به اجراي نوروزخواني مي پرداختند .حضور نوروز خوانان در روستاها و آباديها به منزله فرا رسيدن بهار و بشارت نوروز بوده است . از همين رو مردم ضمن استقبال گرم از نوروز خوانان ، انعام قابل توجه اي را تقديم آنان مي داشته اند . كارنوروزخوانان معمولا از دوازدهم اسفند ...