تذهیب حاشیه
تذهیب 1
در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده است که این، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغتنامه ها، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته اند، اما این ، هم تمام معنای تذهیب نیست. در دایرةالمعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمده است که به شیوه های تذهیب، در یک دوره ی خاص از تاریخ، تعلق دارد. به هر حال تذهیب را می توان مجموعه ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُـنگهای هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند. استادان تذهیب این مجموعه های زیبا را در جای جای کتابها به کار می گیرند تا صفحه های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره ها و اطراف صفحه ها، با طرحهایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی، ساقه، گلها و برگهای ختایی، شاخه های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و ... مزین می شوند. مکتبهای تذهیب تذهیب، همچون نقاشی، دارای مکتبها و دوره های خاصی است؛ چنانکه می توان از مکاتب سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال، در مکتب تیموری ، شعبه های شیراز، تبریز، خراسان و ... را می توان تمیز داد و در واقع، تفاوت در رنگها، روش قرار گرفتن نقشها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقشها در مکتبهای مختلف، عامل این تفاوت است. برای نمونه، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتبها بازشناخته می شود. چون، در مکتب بخارا از رنگهای زنگار، شنگرف، سورنج و سیاه استفاده می شده است؛ در صورتی که در مکتبهای دیگر، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته است. می توان گفت تذهیبهای دوره های مختلف، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره ها هستند: تذهیب سده چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه، سده های پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم، سده هشتم ه.ق پرشکوه ونیرومند و سده های نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند. بررسی آثار تذهیب شده دردوره های گذشته، بر تاثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی- حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دوره ی صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است ، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند است. در ترکیه عثمانی،هنرمندان مذهّب زیاد جلوه ...
تذهیب ، هنری ریشه دار
تذهیب؛ هنری ریشه دار در اندیشه ایرانی و اسلامی تذهیب را میتوان مجموعهای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُنگهای هنری و قطعههای زیبای خط به کار میبرند .در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکرهها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمدهاست که این، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست.لغت تذهیب واژهای عربی است و مصدری از «ذهب» در باب تفعیل است. ذهب به معنای طلاست و تذهیب به معنای طلاکاری و زراندود کردن است از طرفی رنگ طلایی در هنر تذهیب بهعنوان رنگ درخشانی است که ارزش ویژه ای دارد برای همین تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانستهاند.به هر حال تذهیب را میتوان مجموعهای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُنگهای هنری و قطعههای زیبای خط به کار میبرند.استادان تذهیب این مجموعههای زیبا را در جای جای کتابها به کار میگیرند تا صفحههای زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند.در سالهای قبل از انقلاب توجه چندانی به این هنرها نمیشد. ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم، به خصوص قشر جوان چند سالی متوجه زمینههای خوشنویسی، نگارگری و تذهیب شدند.انواع تذهیب. دو نوع برجسته از تذهیب را میتوان مورد اشاره قرار داد؛ یكی تذهیب شانهای كه بر روی كاغذ ابری صورت میگرفته و مبدع آن آقا ابوطالب مدرّس، از دانشمندان عهد قاجار، بوده است . دیگری تذهیب مُعَرّق، نقشهای اسلیمی، فرنگی، یا نقوش دیگری است كه در حاشیه كتاب طراحی میشود و سپس مُذهّب یا صحّاف آن را با شفره (ابزاری آهنین و تیز با سر پهن كه جلدسازان در برش چرم از آن استفاده میكردند) بریده و بیرون میآورد . سپس آن را روی كاغذی با رنگ تیره افكنده و آن نقش را از روی این كاغذ جدا كرده بر حاشیه كتاب میچسباند. در مرحله بعدی، مُذهّب اطراف آن را مُهره زده با زر مینویسد و میان آنرا، با نقوش مورد نظر، طلااندازی میكند. این نوع تذهیب در عهد صفویان، از روزگار شاه طهماسب، متداول بود و عموماً بر حاشیه نسخههایی تعبیه میشد كه كاغذ آنها از نوع ختایی و ضخیم بوده و قابلیت پوست كردن را داشته است. پس از دوره صفویه، این نوع تذهیب از میان رفت و امروزه نیز متروك است .چگونگی انجام یک اثر تذهیببرای انجام یك اثر تذهیب، پس از آماده كردن بوم، طرح مورد نظر ...
تذهیب
ای آشنایی شما عزیزان علاقمند به هنر تذهیب و نگارگری ایرانی و آموزش مینیاتور و نقاشی ایرانی در این پست از مجله اینترنتی هنرآباد به شرح واژگان و اصطلاحات تذهیب با درج مثالهای تصویری و نمونه هایی از آنها میپردازیم … بند اسلیمی: اساس کار تذهیب بر قوس حلزونی ، بند اسلیمی است . اگر شاخه اسلیمی روی این قوس قرار گیرد ، حرکت اسلیمی پدید می آید و با آمدن گل و برگ روی قوس حلزونی (بند اسلیمی ) حرکتی بوجود می آید که ختایی نام دارد . چون اصطلاحات در این هنر شناخته نشده هر هنرمندی نامی را که دوست دارد بر آن می نهد . برخی از اصطلاحات از نظر شکل ظاهری به یکدیگر نزدیک اند ولی نام دیگری دارند . اصطلاحات تذهیب با فرش و معماری و کاشی با هم فرق دارند . طراحی سه اسلیمی در تزهیب سه اسلیمی است در صورتیکه در فرش به آن گیس باف می گویند و غالبا این دو اصطلاح را از هم تشخیص نمیدهند خط ثلث و بند اسلیمی اسلیمی : اسلیمی یا اسلامی نقشی است که از گذشته دور برای آذین بندی ظرفها و بافته ها و در حجاری ها به کار می رفته است و شاید در آن روزگاران نامی خاص داشته است . این نقش ظاهرا از دوره های سلجوقی و تیموری به این نام شناخته شده است و به مرورزمان از نظر شکل تکامل یافته است اسلیمی نقشی است که با بند اسلیمی حرکتی را به وجود می آورد . اسلیمی انواع گوناگون دارد : اسلیمی ساده ، اسلیمی توپر، اسلیمی تو خالی ، اسلیمی دهان اژدری ، اسلیمی ماری و غیره . از بررسی شاخه اسلیمی چنین بر می آید که در زمانهای قدیم همانطور که اشاره کردیم اسلیمی در ایران وجود داشته و در طول تاریخ تکامل یافته تا به شکل کنونی رسیده است . این نقش از کشور دیگر به ایران وارد نشده است برای اینکه به این شکل در نقاشی دیگر کشورها به ندرت دیده شده است شاید بنوان گفت که این نقش از نقاشی ایران به نقاشی دیگر کشور ها نفوذ کرده است . زیرا تکامل شاخه اسلیمی را فقط در ایران می توان دید . مسئله ای که حائز اهمیت است این است که شاخه اسلیمی به صورتی طراحی شده که غالب شکل و اصلاحات با آن ساخته می شود مثلا یک ترنج یا سر ترنج با حرکت نرم شاخه اسلیمی طراحی و ساخته می شود . اسلیمی ختایی : طرح هنری متنوعی است که از ترکیب غنچه گل و برگها بر اساس شیوه هنر های تزیینی ایران پدید می آید . بر این عقیده اند که این طرح را در دوره مغول از چین به ایران آورده اند . بررسی سیر تکاملی کاربرد طرح گلها در دوره های مختلف از دوره هخامنشی تا کنون حاکی از آن است که گلهای ختایی در نقش های دوره هخامنشی و اشکانی در بافته های ساسانی و در آثار هنری دوره های بعد از آن نیز دیده میشود . اگر میان نقش های ختایی هنر نقاشی ایران و نقشهای موجود در هنر ...
تذهیب
تعریف در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکرهها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمدهاست که این، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغتنامهها، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانستهاند، اما این، هم تمام معنای تذهیب نیست. در دایرة المعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمدهاست که به شیوههای تذهیب، در یک دورهٔ خاص از تاریخ، تعلق دارد. به هر حال تذهیب را میتوان مجموعهای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُـنگهای هنری و قطعههای زیبای خط به کار میبرند. استادان تذهیب این مجموعههای زیبا را در جای جای کتابها به کار میگیرند تا صفحههای زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کنارهها و اطراف صفحهها، با طرحهایی از شاخهها و بندهای اسلیمی، ساقه، گلها و برگهای ختایی، شاخههای اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و... مزین میشوند. مکتبهای تذهیب تذهیب، همچون نقاشی، دارای مکتبها و دورههای خاصی است ؛ چنانکه میتوان از مکاتب سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال، در مکتب تیموری، شعبههای شیراز، تبریز، خراسان و... را میتوان تمیز داد و در واقع، تفاوت در رنگها، روش قرار گرفتن نقشها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقشها در مکتبهای مختلف، عامل این تفاوت است. برای نمونه، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتبها بازشناخته میشود. چون، در مکتب بخارا از رنگهای زنگار، شنگرف، سورنج و سیاه استفاده میشدهاست، در صورتی که در مکتبهای دیگر، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشتهاست. میتوان گفت تذهیبهای دورههای مختلف، بیان کننده حالات و روحیات آن دورهها هستند: تذهیب سده چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه، سدههای پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم، سده هشتم ه.ق پرشکوه و نیرومند و سدههای نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند. بررسی آثار تذهیب شده دردورههای گذشته، بر تأثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی- حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دورهٔ صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند ...
تذهیب
تاریخچه. سابقه هنر تذهیب به دوره ساسانی میرسد. پس از رواج اسلام در ایران، این هنر در اختیار حكومتهای اسلامی قرار گرفت و در زمره هنرهای اسلامی در آمد؛ گرچه طی دورههای مختلف فراز و نشیبهایی نیز داشته است .در دوره سلجوقیان، مذهّبان بیشتر به آراستن قرآن، ابزار، ظروف، بِناها، و جز آن میپرداختند. در عصر تیموریان، این هنر به اوج خود رسید و هنرمندان و تذهیبگران این دوره از سراسر ایران فرا خوانده شدند و در كتابخانههای مهم پایتخت به امر تذهیب كتب ارزشمند دینی، علمی، و ادبی پرداختند .در عصر صفویان، نقاشی، تذهیب، و خوشنویسی بهنحوی بارز در خدمت کتاب آرایی قرار گرفت و آثار پدید آمده در آن زمان، زینت بخش موزههای ایران و جهان شد؛ هرچند كه این هنر در اواخر دوره صفوی رو به افول نهاد. در دورههای افشاریان، زندیان، و قاجاریان، هنر تذهیب ایران هنرمندانی برجسته به جهان معرفی نكرد؛ با این همه، به حركت كند خود ادامه داد و به همت هنرمندانی سختكوش توانست خود را زنده نگه دارد . انواع تذهیب. دو نوع برجسته از تذهیب را میتوان مورد اشاره قرار داد؛ یكی تذهیب شانهای كه بر روی كاغذ ابری صورت میگرفته و مبدع آن آقا ابوطالب مدرّس، از دانشمندان عهد قاجار، بوده است (15: 594) و دیگری تذهیب مُعَرّق، نقشهای اسلیمی، فرنگی، یا نقوش دیگری است كه در حاشیه كتاب طراحی میشود و سپس مُذهّب یا صحّاف آن را با شفره (ابزاری آهنین و تیز با سر پهن كه جلدسازان در برش چرم از آن استفاده میكردند) بریده و بیرون میآورد (7: ج 4، ذیل "تذهیب"). سپس آن را روی كاغذی با رنگ تیره افكنده و آن نقش را از روی این كاغذ جدا كرده بر حاشیه كتاب میچسباند. در مرحله بعدی، مُذهّب اطراف آن را مُهره زده با زر مینویسد و میان آنرا، با نقوش مورد نظر، طلااندازی میكند. این نوع تذهیب در عهد صفویان، از روزگار شاه طهماسب، متداول بود و عموماً بر حاشیه نسخههایی تعبیه میشد كه كاغذ آنها از نوع ختایی و ضخیم بوده و قابلیت پوست كردن را داشته است. پس از دوره صفویه، این نوع تذهیب از میان رفت و امروزه نیز متروك است . مُذهّبان برجسته. از مُذهّبان مهم قرن دوم قمری میتوان از استادانی چون یقطینی، ابراهیم صغیر، ابوموسی بن عمّار، ابن سقطی، و ابوعبدالله خزیمی نام برد. از استادان تذهیب كار قرن چهارم نیز میتوان به ابوبكر محمدبن حسن نقاش اشاره كرد كه متأسفانه اثری از وی در دست نیست. در دوره غزنویان، عثمان ورّاق خوشنویس (كه در تذهیب نیز استاد بود)، ابونصر نقاش، و عبدالملك (نقاش و مهندس سلطان مسعود غزنوی) از برجستهترین تذهیبگران بهحساب میآمدند .در سده پنجم قمری، ...
تذهیب
تذهیب در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد ؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده است که این ، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغتنامه ها ، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته اند ، اما این ، هم تمام معنای تذهیب نیست. در دایرهٔ المعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمده است که به شیوه های تذهیب ، در یک دوره ی خاص از تاریخ ، تعلق دارد.به هر حال تذهیب را می توان مجموعه ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی ، علمی ، فرهنگی ، تاریخی ، دیوان اشعار ، جُـنگهای هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند. استادان تذهیب این مجموعه های زیبا را در جای جای کتابها به کار می گیرند تا صفحه های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره ها و اطراف صفحه ها ، با طرحهایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی ، ساقه ، گلها و برگهای ختایی ، شاخه های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و ... مزین می شوند.مکتبهای تذهیبتذهیب ، همچون نقاشی ، دارای مکتبها و دوره های خاصی است ؛ چنانکه می توان از مکاتب سلجوقی ، بخارا ، تیموری ، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال ، در مکتب تیموری ، شعبه های شیراز ، تبریز ، خراسان و ... را می توان تمیز داد و در واقع ، تفاوت در رنگها ، روش قرار گرفتن نقشها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقشها در مکتبهای مختلف ، عامل این تفاوت است. برای نمونه ، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتبها بازشناخته می شود. چون ، در مکتب بخارا از رنگهای زنگار ، شنگرف ، سورنج و سیاه استفاده می شده است ؛ در صورتی که در مکتبهای دیگر ، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته است.می توان گفت تذهیبهای دوره های مختلف ، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره ها هستند: تذهیب سده چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه ، سده های پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم ، سده هشتم ه.ق پرشکوه و نیرومند و سده های نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند. بررسی آثار تذهیب شده دردوره های گذشته ، بر تاثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند ، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دوره ی صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند ، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است ، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند است. در ترکیه عثمانی ، هنرمندان ...