تحقیق درباره ی ارایه های ادبی
تحقیق در مورد انواع آرایه های ادبی
تحقیق در مورد انواع آرایه های ادبی تحقیق به صورت کاملا شکیل صفحه بندی و اعراب گذاری شده است و برای هر آرایه ی ادبی تعدادی بیت شعر به عنوان نونه ذکر شده است دسته بندی زبان و ادبيات فارسي فرمت فایل doc حجم فایل 15 کیلو بایت تعداد صفحات فایل 8 قسمتی از تحقیق به عنوان نمونه: تناسب ( مراعات النظیر): آوردن دو یا چند کلمه که با هم مناسبتی داشته باشند. مثال: مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشتة خویش آمد و هنگام درو تلمیح: اشاره به داستان یا قصه یا آیه یا حدیث در شعر. مثال: یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبة احزان شود روزی گلستان غم مخور اشاره به داستان حضرت یوسف(ع). حسن تعلیل: آوردن دلیل دلپذیری برای اثبات مطلبی. دلیلی که شاید چندان منطقی نیست اما با موضوع سخن تناسب دارد. مثال: تا چشم توریخت خون عشاق زلف تو گرفت رنگ ماتم یعنی: علت سیاهی زلف تو خون ریزی چشمان تو است. مثال دیگر: عجب نیست از خاک اگر گل شکفت که چندین گل اندام در خاک خفت
آرایه های ادبی و دانش های زبانی و ادبی
آرایه های ادبی تشبیه : تشبیه ، ادعای همانندی میان دو یا چند چیز است . هر تشبیه چهار رکن دارد : 1) مشبه : چیزی یا کسی که قصد مانند کردن آن را داریم . 2) مشبه به: چیزی یا کسی است که مشبه ، به آن مانند می شود . 3) ادات تشبیه : وازه ای است که نشان دهنده پیوند شباهت است . 4) وجه شبه : ویزگی یا ویزگی های مشترک میان مشبه و مشبه به است . ژاله ها دانه دانه درخشند همچو الماس مشبه وجه شبه ادات تشبیه مشبه به برای شناخت بیشتر و بهتر تشبیه توجه به این نکات لازم است : الف ) وجه شبه معمولاً باید در مشابه به بارزتر ومشخص تر باشد ( چراغ مثل خورشید می درخشد ، نه آنکه : خورشید مثل چراغ بود ) ب ) برای فهم یک تشبیه باید به سراغ (( مشبه به )) رفت که مهم ترین پایه تشبیه است زیرا وجه شبه از آن استنباط می شود . ج) مشبه و مشبه به طرفین تشبیه نام دارند و در تمام تشبیهات حضور دارند اما ادات و وجه شبه می توانند حذف شوند . د ) حذف وجه شبه و ادات تشبیه سبب تلاش ذهنی و لذت ادبی بیشتر می گردد . هـ ) تشبیه مشروط بر این است که آن مانندگی یا تشابه ، مبتنی بر کذب یا حداقل دروغ نما باشد یعنی با اغراق همراه باشد . این ما هستیم که این شباهت را ادعا و برقرار می کنیم . تشبیه باعث اعجاب می شود وکسی به مفاد آن باور ندارد . مثلاً جملاتی مانند : او مثل سرو است ! یا : او مثل برق رفت ! تشبیه اند اما جمله ای چون نفت مثل بنزین است ، تشبیهی نیست . و ) و نکته آخر این که وجه شبه در هر مورد آن صفتی است که منظور گوینده باشد ؛ از باب مثال ممکن است شخص منافق یا دو رو را به گل به جهت پشت و روی دو گانه گل ، و رخسار زیبا را هم به گل ، به سبب زیبایی آن ، تشبیه کنند اما روشن است که وجه شبه را در این دو مورد ، با یکدیگر تفاوت بسیار دارد . برای بهتر فهمیدن اضافه تشبیهی به این مصراع رودکی توجه کنید : دانش اندر دل چراغ رو شن استـــ دانش در روشن کردن دل مانند چراغ در راه است ـــ دانش مانند چراغ است ـــ دانش چراغ است چراغ دانش ؛ که یک اضافه تشبیهی است و در کتب فارسی نمونه های این گونه تشبیه فراوان است . مانند اقلیم وجود - محبس تن - درخت علم - ابر لطف - دفتر عمر - و .... 1) روی مرداب ، این آفتاب پوسیده روی رودخانه ، این ماه زنده 2) ابر هزار پاره بگیرد ستیغ کوه چون لشکری که رو به سوی دشمن آورد 3) زندگی مانند جوی آبی است 4) به پیش سپه آمد افراسیاب چو کشتی که موجش بر آرد زآب 5) من اینجا چو نگهبانم تو چون گنج ( دو تشبیه) 6) علم بال است مرغ جانت را جان بخشی به اشیا یا تشخیص : آنچه به عنوان جان بخشی به اشیا در فارسی دوم آمده است ...
دربارهی ارثیهی ادبی ما
شمارهی نوشته: ۵٣/ ١٢ احسان طبری دربارهی ارثیهی ادبی ما ادبیات ایران یکی از جهات نیرومند فرهنگ دیرینهی میهن ما است. گویندگان این سرزمین از دیر باز عواطف انسانی و پندارهای فسونگر خویش را با بیانی دلافروز و زبانی خوشآهنگ عرضه میکنند. نیروی تخیل مقتدر و پرجولان، و ظرافت سخن فریبا و دلپسند، ازگاتها و یشتهای کهن سال زرتشت گرفته تا نوشتههای سخنوران معاصر، همه جا با تجلی رنگارنگ جلوهگر است. بهویژه کلام منظوم در ایران به اوجی حیرتانگیز و ظرافت و رقتی بیمانند رسیده: شاعرانی مانند فردوسی، ناصرخسرو، خیام، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ در ادبیات جهانی در زمرهی هنرمندان قدر اولند و مردم کشورما از هرباره ذیحقند بدانان مباهات ورزند. ادبیات ایران مانند دیگر رشتههای فرهنگ این سرزمین ثمرهی تلاش جمعی و هماهنگ خلقها و اقوام گوناگونی است که در فلات ایران میزیند یا میزیستهاند و نیز آن خلقهایی که در برخی دورانها در خطه فرمانروایان ایران قرار داشتهاند. از این رو شگفت نیست اگر مردم سرزمینهایی که برخی از سخنوران به نام پارسی گوی در میان آنها زاده و زیستهاند و اینک در آن سرزمینها ملتها و دولتهای جدا و مستقلی بهسر میبرند، خود را در گنجینهی ادبی ما ذیحق و سهیم بشمرند. بههمین سبب به نظر نگارندهی این مقال خطاست اگر در اثبات تعلق ملی این یا آن سخنور کار به تعصب و اغراق بکشد. واقعیت عینی تاریخی آنست که کاخ دلاویز سخن پارسی و فرهنگ ایرانی را در پیچ و خم قرنها افراز ندگان و آرایندگانی بوده که برخی از آنها در درون مرزهای کنونی ایران بهسر نمیبرند ولی سهم خود را نیز در آفرینشهای تاریخی و فرهنگی مشترک با ما نمیتوانند فراموش کنند. اگر فیالمثل مردم هندوستان امیرخسرو دهلوی را به عنوان شاعرکبیر خود تجلیل کنند و یا مردم افغانستان حسن غزنوی و امامی هروی و یا مردم تاجیکستان رودکی سمرقندی و کمال خجندی و یا مردم آذربایجان نظامی گنجوی و خاقانی شیروانی را به ادبیات خود متعلق شمارند، در اینجا چیزی ناروا و نامفهوم نیست. ولی ناروا خواهد بود اگر بانیان یک فرهنگ مشترک و مشاع برای خود سهمهای مفروض و انحصاری ترتیب دهند و بهرهی خلقهای دیگر را که در بهپاداشتن و آراستن کاخ همراه و مددکار بودهاند در طاق نسیان گذارند، هرکه میخواهند، باشند.در زمینه تبویب و تحلیل؛ ادراک و هضم عمیق و شناساندن ارثیهی ادبی ایران چه از جانب ادیبان و پژوهندگان ایرانی و چه خارجی بهویژه در نیم قرن اخیر کار پربرکت ...
آموزش ارایه های ادبی
تشبیه، استعاره، مجاز ، کنایه از مهمترین موضوعات علم بیان به شما می رود با این حال این چهار مورد گاهی در علم بدیع مورد استفاده قرار گرفته و در میان آرایه ها و صناعات ادبی مورد تحلیل قرار می گیرد. در اینجا تنها به بهانه آشنایی با معروفترین آرایه های ادبی به این چهار مقوله نیز نگاهی گذرا داریم:تشبيه:نشان دادن همانندي بين دو يا چند پديده است .هرتشبیهی در اصل 4رکن و پایه دارد:اركان تشبيه : مشبّه و مشبّهٌ به ? ادات تشبيه ? وجه تشبيه مثال:بلم آرام چون قویی سبکبال // به نرمی بر سر کارون همی رفتبلم=: مشبّه / چون= ادات تشبیه / قویی سبکبال = مشبّهٌ به / نرم و آرام پیش رفتن = وجه تشبیه 1- تشبیه انواع مختلف دارد:تشبيه بليغ : دو ركن ادات تشبيه و وجه تشبيه حذف مي شود . تشبيح بليغ اسنادي : مشبّه و مشبّه به با كسره به هم اضافه نشده اند : علم ، نور است ? قدش ، سرو است . تشبيه بليغ اضافي : مشبّه و مشبّه به با كسره به هم اضافه شده اند : نورِعلم ? درختِ دوستي ? قدِ سرو 2- استعاره :به كار بردن كلمه در غير معني اصلي . استعاره مصرحه : تشبيه بليغي است كه مشبّه آن حذف شده باشد . تشبيه ادعاي همانندي دو پديده است ولي استعاره ادعاي يكسانيِ آنها است .مثال:سبک تیغ تیز از میا ن برکشید // بر شیر بیدار دل بر دریدشیر بیدار دل استعاره برای سهراب استبتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد// بهار عارضش خطّی به خون ارغوان داردبت استعاره برای یار زیبای شاعر است. 3- مجاز:به كار بردن واژه در غير معني اصلي آن است به شرط آن كه نشانه اي ، را به معني غير اصلي راهنمائي كند كه اين نشانه را قرينه مي گويند . هر استعاره اي ، مجاز است و علاقه آن ، شباهت است . پيوند و تناسبي كه معني حقيقي و مجازي را به هم مربوط مي سازد علاقه ناميده مي شود .مثال:طاقت سر بریدنم باشد// وز حبیبم سر ِ بریدن نیستسر در مصراع اول معنی حقیقی دارد ولی در مصراع دوم مجاز است و به معنی اندیشه و تصمیم و قصد به کار رفته است.کلام تو گیاه را بارور می کند و از نَفَسَت گل می روید( نَفَس ، مجاز برای سخن است)4 - كنايه:سخني كه داراي يك معني ظاهري و نزديك به ذهن و يك معني باطني و دور از ذهن باشد و منظور، معني باطني و دور از ذهن باشد كنايه است .مثال:نرفتم به محرومی از هیچ کوی // چرا ازدر حق شوم زرد روی زرد رویی کنایه از خجالت و شرمندگی استبیفشرد چون کوه پا بر زمین // بخایید دندان به دندان کین هردو مصراع ،کنایه از ابراز شدت خشم است5 - سجع:به آهنگ بر خاسته از كلمات پاياني دو جمله يا بيشتر گفته مي شود . مثال:توانگري به هنر است نه به مال و بزرگي به عقل است نه به سال ( حال و سال مسجع )سجع موسیقی درونی (لفظی ) و تاثیر کلام را افزایش می دهدده روزه ...
آرایه های ادبی در ادبیّات فارسی
به نام خدا مهمترین آرایه های ادبی در ادبیّات فارسی که در کتب درسی دوره متوسطه از آن بحث شده است عبارتند از: تشبیه . استعاره . کنایه . حقیقت و مجاز .واج آرایی . سجع . موازنه و ترصیع . جناس . اشتقاق . تکرار و تصدیر . مراعات نظیر . تلمیح . تضمین . تضاد .تناقض . حس آمیزی . ایهام .لف و نشر . اغراق . حسن تعلیل . عکس و .... 1- ردیف : کلمه یا کلمات تکراری که در پایان ابیات به معنای یکسان به کار می روند ، ردیف می گویند. آوردن ردیف در شعر اختیاری است . شعری که دارای ردیف باشد ، به آن مُردّف گفته می شود. مثال: ای ساربان آهسته را ن ، کارام جانم می رود وان دل که با خود داشتم ، با دلستانم می رود 2- قافیه : به واژه هایی که در پایان مصراع ها می آید و یک یا چند حرف آخر آن ها مشتــرک می باشـد. در بیتی که ردیف وجود داشته باشد ، کلمات قافیه قبل از آن می آیند و در بیتی که ردیف نداشته باشد کلمات قافیه در پایان بیت می آیند. آوردن قافیه درابیات شعر اجباری است. مثال : سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند دل مــن همــی داد گفتـــی گــــوایــــی کــه بـاشــد مــرا ازتو روزی جدایی 3- تشبیه : تشبیه ادّعای همسانی است . اگردو یا چند پدیده را که به نوعی ویژگی ها و صفات مشتـــرکی داشته باشند به همدیگر مانند کنیم ،از آرایه ی تشبیه استفاده کرده ایم . تشبیه یکی از پر کاربردترین آرایه های ادبی می باشد. هر تشبیه از چهار رکن تشکیل می یابد. ارکان تشبیه عبارتند از : - مشبّه : چیزی ادّعای تشبیه در آن می شود ، یعنی کلمه ای را که می خواهیم مورد تشبیه قرار دهیم. - مشبّه به: کلمه ای است که مشبه را به آن تشبیه می کنیم . و از نظر داشتن صفات از مشبه برتر است. - ادات تشبیه: کلماتی که به وسیله آن ها به وجود تشبیه در جمله پی می بریم . از قبیل: مثل ، مانند، چو، شبیه، و ... - وجه شبه : صفات و ویژگی های مشترک بین مشبه و مشبه به را می گویند. نکته : مشبه و مشبه به را طرفین تشبیه می گویند که باید در تمام تشبیه ها حضــور داشته باشند ، امّا ادات تشبیــــه و وجه شبــه می توانند از تشبیه حذف شوند. مثال : دانا چو طبله ی عطّار است ، خاموش و هنر نمای دانا ( مشبه) طبله ی عطّار ( مشبه به) چو ( ادات تشبیه) خاموش وهنر نمای ( وجه شبه ) مثا ل دیگر: تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی آید روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم ...
تحقیق قالب های شعری و آرایه های ادبی
موضوع قالب های شعری و آرایه های ادبی استاد ارجمند: محمد رضا زنگنه تهیه کننده: مهدی صنعتی فهرست انواع نوشته از نظر طرح نوشتن ............................................. 3 انواع نثر ........................................................................... 3 قطعه ................................................................................ 3 مثنوی ............................................................................... 4 غزل ................................................................................. 4 ترجیع بند و ترکیب بند .......................................................... 4 قصیده ............................................................................... 5 رباعی .............................................................................. 5 دوبیتی ............................................................................... 6 مسمط ................................................................................ 6 شعر نو .............................................................................. 7 چهار پاره ........................................................................... 7 صنایع شعری ...................................................................... 8 تشبیه ................................................................................. 8 مراعات نظیر ...................................................................... 8 تضاد ................................................................................. 8 جناس ................................................................................ 9 جناس تام ............................................................................ 9 جناس ناقص ...................................................................... 10 تکرار .............................................................................. 10 استعاره ............................................................................ 10 تفاوت اضافه استعاری با اضافه تشبیهی .................................... 11 تفاوت اضافه استعاری با اضافه اقترانی .................................... 11 سجع ............................................................................... 11 تشخیص .......................................................................... 11 تلمیح .............................................................................. 12 نماد ............................................................................... 12 اغراق .............................................................................. 13 حس آمیزی ....................................................................... 13 واج آرایی ........................................................................ 13 ایهام ............................................................................... 13 اشتقاق ............................................................................ 14 مجاز ............................................................................. 14 کنایه ............................................................................. 14 موازنه و ترصیع .............................................................. 14 موضوع:انواع نوشته از نظر طرح نوشتن 1-نظم: نظم در لغت به یکدیگر پیوستن و رشته کشیدن دانه های جواهر می باشد و در اصطلاح سخنیست که موزون باشد و در تداول نظم را تسامح به شعر اطلاق می کنند.تفاوت شعر و نظم این است که شعر طبق تعاریف کلام موزون و اندیشیده ...
آرایه ادبی
-حشو ملیح : یا لوزینه که عبارت است از کنایات یا جملات دعایی و خطابی که موجب رونق و حسن کلام می شود . مانند:دی که ـ پایش شکسته باد ـ برفت گل که ـ عمرش دراز باد ـ آمد 2- حشو متوسط : که نه بر رونق و زیبایی کلام می افزاید نه از آن می کاهد . مانند : زهی زلعل لبت پسته بر شکر خندان فروغ عارضت ای دوست شمع حجره جان 3- حشو قبیح : آن است که لفظی زاید و نا به جا بیاورند که موجب سستی کلام و اخلال در معنی شود . مانند : از بس که بار منت تو بر سر من است در زیر نعمت تو نهان و مسترم حل : در مقابل عقد است و آن ترجمه و بازگردانی Restoration))عبارات منظوم به نثر است . این اصطلاح از آرایه های ادبی محسوب نمی شود . خمریات : اشعاری است مشتمل بر اوصاف و احوال شراب و ذکر جمال ساقی و نوع مجلس گردانی او . از شعرا حکیم سعد الدین نزاری بیرجندی قهستانی ( قرن هفتم -هشتم ) به خمریه سرا معروف است که خود می گوید : چهل سال مداح می بود ه ام هنوزش به واجب نه بستوده ام ( ر ،ک، بدایع الافکار فی ... ،صص 224-223) دعای تابید : شاعر در ابیات پایانی قصیده به دعای ممدوح می پردازد و برای او عمر جاویدان و ابدی از خدا می خواهد و معمولا این دعا را با ظرافت خاص هنری یا همراه شرط یا خواسته ی شخصی بیان می کند به خاطر آن به دعای تابید شریطه نیز می گویند . مانند : تا عیان است مهر را تابش تا نهان است چرخ را اســرار روز و شب جز سخا مبادت شغل سال و مه جز طرب مبادت کار دو بیتی یا ترانه یا فهلویات: Quatrain)) به قالب شعری اطلاق می شود که از چهار مصرع تشکیل می شود و شاعر در آوردن قافیه مصرع سو م آزاد است . این قالب معمولا با لهجه محلی سروده می شود و هجا های اول مصر ع ها کوتاه است . دو بیتی های بابا طاهر همدانی و فایز دشتستانی معروف است . مثال از بابا طاهر : به صحرا بنگرم صحرا ته وینم به دریا بنگرم دریا ته وینم چه در شهر و چه در کوه و چه در دشت به هر جا بنگرم آنجا ته وینم ذات مطالع یا تجدید مطلع : آن است که شاعر سخن خود را به طوری طو لانی و مفصل بیان کند که دوباره با همان وزن و رعایت قافیه مطلع دیگر بیاورد و سخن را ادامه دهد . تجدید مطلع در قالب قصیده رخ می دهد و خاقانی به تکرار مطلع در قصیده معروف است ...
مصاحبه دربارهی ادبیات معاصر فارسی و نقد ادبی
جناب استاد، یکی از مسائلی که دربارهی ادبیات مطرح میشود این است که چرا با وجود اینکه اصولاً زبان ادبیات فارسی زبان شعر و ادبیات است، با این حال مدتهاست که کمتر اثری در حد و اندازهی جهانی و یا حداقل قابل تأمل در ایران تولید میشود. این ماجرا البته در عرصهی ادبیات منثور خصوصاً رمان بیشتر مشهود است. آیا رمان، آنچنان که برخی میگویند، ماهیتی غربی دارد و بنا بر ادلهی این عده که چون این ژانر ادبی با مختصات فرهنگی ما هماهنگ نیست، یعنی ظرفی نیست که بایسته و شایستهی فرهنگ ایرانی با تمام مختصات آن باشد، در ایران مهجور مانده است و یا دلایل دیگری بر این امر مترتب است، چنانکه شاید مشکل در آکادمیهای ادبیات و شیوههای تدریس آن باشد که نتوانسته مختصات و شیوههای مختلف خلق این نوع ادبی را به خوبی آموزش دهد؟پاینده: رمان بی هیچ تردیدی یک ژانر غیرایرانی است و هیچ ریشه یا سابقهای در ادبیات کهن ما ندارد. این نوعِ ادبی در حدود انقلاب مشروطه از راه ترجمهی نمونههای خارجی (در ابتدا عمدتاً رمانهای فرانسوی) وارد ادبیات ما شد. این ترجمهها از زمان ناصرالدین شاه آغاز شدند و اکثر آنها رمانهای تاریخی بودند. محمدطاهر میرزا، حسینقلی سالور، عبدالحسین میرزا و حسینقلی مستعان جزو مترجمانی بودند که دهها رمان را تا سال 1320 به زبان فارسی ترجمه و منتشر کردند. نگاهی گذرا به عناوین این رمانها نشان میدهد که مترجمان ما در آن زمان بیشتر به سراغ رمانهای تاریخی (مثلاً در آثار الکساندر دومای پدر) و سپس رمانهای رمانتیک (مثلاً در آثار ویکتور هوگو و شاتو بریان) رفتند. ترجمهی رمانهایی مانند سه تفنگدار، کُنت مونت کریستو و ژوزف بالسامو هم بر ذائقهی خوانندگان ایرانی تأثیر گذاشت و هم اینکه نخستین الگوها از رماننویسی را در اختیار نویسندگان ما قرار داد. نخستین رمانهای ایرانی به تقلید از این رمانهای خارجی و به همین سیاق نوشته شدند و عمدتاً صبغهای تاریخی و همچنین خیالانگیز و عاشقانه داشتند. ردپای این ترجمههای اولیه را در رمانهایی مانند شمس و طغرا، ماری ونیزی و طغرل و همای از محمدباقرمیرزا خسروی، عشق و سلطنتاز شیخموسی کبودرآهنگی و «فرنگیس» از سعید نفیسی میتوان دید. با ذکر این تاریخچه میخواهم نتیجه بگیرم که ژانر رمان، همچون بذر گیاهی ناشناخته، در خاک ادبیات ما کاشته شد و آن کسانی هم که در ابتدا به رویش این گیاه کمک کردند، همان روشهایی را در پیش گرفتند که در اروپا متداول بود. با این همه، این گیاه آرامآرام با ویژگیهای محیط جدیدش انطباق یافت و رشد و نمو کرد. برای مثال، شاید رمانی مانند ...
آرایه های ادبی
تشبیه :تشبیه ، ادعای همانندی میان دو یا چند چیز است . هر تشبیه چهار رکن دارد : 1) مشبه : چیزی یا کسی که قصد مانند کردن آن را داریم . 2) مشبه به: چیزی یا کسی است که مشبه ، به آن مانند می شود . 3) ادات تشبیه : وازه ای است که نشان دهنده پیوند شباهت است . 4) وجه شبه : ویزگی یا ویزگی های مشترک میان مشبه و مشبه به است . ژاله ها دانه دانه درخشند همچو الماس مشبه وجه شبه ادات تشبیه مشبه به برای شناخت بیشتر و بهتر تشبیه توجه به اين نکات لازم است : الف ) وجه شبه معمولاً باید در مشابه به بارزتر ومشخص تر باشد ( چراغ مثل خورشید می درخشد ، نه آنکه : خورشید مثل چراغ بود ) ب ) برای فهم یک تشبیه باید به سراغ (( مشبه به )) رفت که مهم ترین پایه تشبیه است زیرا وجه شبه از آن استنباط می شود . ج) مشبه و مشبه به طرفین تشبیه نام دارند و در تمام تشبیهات حضور دارند اما ادات و وجه شبه می توانند حذف شوند . د ) حذف وجه شبه و ادات تشبیه سبب تلاش ذهنی و لذت ادبی بیشتر می گردد . هـ ) تشبیه مشروط بر این است که آن مانندگی یا تشابه ، مبتنی بر کذب یا حداقل دروغ نما باشد یعنی با اغراق همراه باشد . این ما هستیم که این شباهت را ادعا و برقرار می کنیم . تشبیه باعث اعجاب می شود وکسی به مفاد آن باور ندارد . مثلاً جملاتی مانند : او مثل سرو است ! یا : او مثل برق رفت ! تشبیه اند اما جمله ای چون نفت مثل بنزین است ، تشبیهی نیست . و ) و نکته آخر این که وجه شبه در هر مورد آن صفتی است که منظور گوینده باشد ؛ از باب مثال ممکن است شخص منافق یا دو رو را به گل به جهت پشت و روی دو گانه گل ، و رخسار زیبا را هم به گل ، به سبب زیبایی آن ، تشبیه کنند اما روشن است که وجه شبه را در این دو مورد ، با یکدیگر تفاوت بسیار دارد . برای بهتر فهمیدن اضافه تشبیهی به این مصراع رودکی توجه کنید : دانش اندر دل چراغ رو شن استـــ دانش در روشن کردن دل مانند چراغ در راه است ـــ دانش مانند چراغ است ـــ دانش چراغ است چراغ دانش ؛ که یک اضافه تشبیهی است و در کتب فارسی نمونه های این گونه تشبیه فراوان است . مانند اقلیم وجود - محبس تن - درخت علم - ابر لطف - دفتر عمر - و .... 1) روی مرداب ، این آفتاب پوسیده روی رودخانه ، این ماه زنده 2) ابر هزار پاره بگیرد ستیغ کوه چون لشکری که رو به سوی دشمن آورد 3) زندگی مانند جوی آبی است 4) به پیش سپه آمد افراسیاب چو کشتی که موجش بر آرد زآب 5) من اینجا چو نگهبانم تو چون گنج ( دو تشبیه) 6) علم بال است مرغ جانت را استعارههرگاه واژهای به دلیل شباهتی که باواژه دیگردارد '''به جای آن''' به کارروداستعاره پدیدمیآید.(همچنین ...
دانلود جزوه آرایه های ادبی(استعاره-تشبیه همراه با مثال وتست های کنکور)
دانلود پسورد: adabiat-91.blogfa.com