به نام خدا های ادبی
به نام خدا های شعری: ( 164 مورد) + دعای شروع کلاس
اللهم اخرجني من ظلمات الوهم واكرمني بنور الفهم اللهم افتح علينا ابواب رحمتك وانشر علينا خزاين علومك برحمتك يا ارحم الراحمين .پروردگارا خارج كن مرا از تاريكي هاي فكر وبه نور فهم مرا گرامي بدار پروردگارا برما درهاي رحمتت را بگشاي وگنج هاي دانشت را برما بگستران به اميد تو اي مهربان ترين مهربانان .دانش آموزان من عادت کرده اند که برای شروع هر انشا یا املایی باید حتما ازیکی ازاین به نام خداهای شعری یا به نام خداهای زیبایی که خودشان ساخته اند وغیرتکراری هم هست استفاده کنند .هم عادت می کنند کارهایشان را به نام خدا شروع کنند وهم نوشته هایشان زیباتر می شود. من در هر جلسه به جای تحمیدیه ی «به نام خدا» ،یکی از ابیات را روی تخته سیاه می نوشتم ومی خواندم. پس از چندجلسه متوجّه شدم که همه دانش آموزان منتظر هستند که ببینند این جلسه رابا چه بیتی آغاز می کنم؟................................................................................................................................... 1 -سر آغاز هر نامه نام خداست که بی نام او نامه یکسر خطاست 2- به نام خالق پیداوپنهان که پیدا و نهان داند به یکسان 3- به نام خداوند دادار پاک پدید آور آدم ازآب وخاک 4 - به نام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه برنگذرد 5- به نام خدایی که برذات وی محال است هرگز بردعقل،پی 6- به نام خدایی که خاک آفرید کزان خاک انسان پاک افرید 7- ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز 8-بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید درگنج حکیم 9-به بسم الله می خوانم خدارا زمشتی خاک آدم ساخت مارا 10-به نام خداوندجان آفرین حکیم سخن درزبان آفرین 11-به نام خداوند خورشید وماه که دل را به نامش خرد داد راه 12-به نام آن که درجان وروان است توانایی ده هرناتوان است 13-به نام آن که جان رافکرت آموخت چراغ دل به نورجان برافروخت 14-به نام آن خدای پاک سبحان که ازخاک آفرید اینگونه انسان 15-سرآغاز گفتارنام خداست که رحمتگر ومهربان، خلق راست 16-بنیاد سخن به نام حق، نه کزهرچه به است نام حق به17-به نام آنکه درماگفتن آموخت به انسان، درمعنی سفتن آموخت 18-ای همه هستی زتوپیداشده خاک ضعیف ازتوتواناشده 19-به نام آنکه هستی،نام ازاویافت فلک جنبش ،زمین آرام ازاویافت20-اگرنه ...
آغاز با نام خدا در اشعار فارسی
مخزن الاسرار نظامی بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم فاتحۀ فکرت و ختم سخن نام خدای است بر او ختم کن پیش وجود همه آیندگان بیش بقای همه پایندگان سابقه سالار جهان قِدم مُرسله پیوند گلوی قلم خسرو و شیرین نظامی به نام آنکه هستی نام ازو یافت فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش گواهی مطلق آمد بر وجودش جواهر بخش فکرتهای باریک به روز آرندۀ شبهای تاریک غم و شادی نگار و بیم و اُمّید شب و روز آفرین و ماه و خورشید لیلی و مجنون نظامی ای نام تو بهترین سر آغاز بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای هیچ خطی نگشته ز اوّل بی حجت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی ای هفت عروس نه عماری بر درگه تو به پرده داری ای هر چه رمیده وآرمیده در کن فیکون، تو آفریده ای محرم عالم تحیّر عالم ز تو هم تهیّ و هم پر از ظلمت خود رهاییم ده با نور خود آشناییم ده هفت پیکر نظامی ای جهان دیده بودِ خویش از تو هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت، بدایتِ همه چیز در نهایت، نهایتِ همه چیز ای برآرندۀ سپهر بلند انجم افروز و انجمن پیوند آفرینندۀ خزانۀ جود مبدع و آفریدگار وجود شرفنامه نظامی خدایا جهان پادشاهی تو راست زما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست تویی آفرینندۀ هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده ای چراغ هدایت تو بر کرده ای نبود آفرینش تو بودی خدای نباشد همی هم تو باشی به جای اقبالنامه نظامی خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید رهایی ده بستگان سخن توانا کن ناتوانانِ کُن نهان وآشکارا درون و برون خرد را به درگاه او رهنمون به حکم آشکارا به حکمت نهفت ستاینده حیران ازو، وقت گفت شاهنامه فردوسی به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیهان و گردون سپهر فروزندۀ ماه و ناهید ومهر ز نام و نشان و گمان برتر است نگارندۀ بر شده گوهر است به بینندگان آفریننده را نبینی مرجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد بوستان سعدی به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کز درش سر بتافت به هر در که شد، هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردنفراز به درگاه او بر زمین نیاز غزلیات سعدی اول دفتر به نام ایزد دانا صانع پروردگار حیّ توانا اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم صورت خوب آفرید ...
متن های ادبی زیبا درباره نماز
نماز گفتگوی راز است و برآوردن نیاز؛ راز بزرگ بندگی و نیاز به سخن گفتن با همصحبتی که در صحبتش ملالی نیست و آنچه از همدمی اش بار می آید شیرینی و راحتی و آرامش است. نماز هم تسلیم است هم پرخاش؛ تسلیم در برابر شگفتی عظمت و شکوه زیبایی خدا و پرخاش علیه هر قدرتی که از سرِ پستی و زبونی، آهنگ توانایی را در موازات قدرت حق، مغرورانه می نوازد «ایاک نعبد و ایاک نستعین» نماز نردبانی برافراشته در تمام طول عمر است تا بتوان شبانه روزی چندین بار و نه تنها در ساعتی مشخص- برفرازش رفت، بی واسطه با معبود سخن گفت و بی پرده با حبیب درد دل کرد. نماز برای آلودگان وسیلة پاکسازی از زشتیها و راه یافتن به شایستگیهای پاکان است و برای شایستگان و راه یافتگان، پیمودن بخش دیگری از راه وصل و در اختیار گرفتن منزلی نزدیکتر به دوست. نماز از یک سو قطره قطره آب شدن است و از سوی دیگر جرعه جرعه آب نوشیدن.
به نام خدا
سلام به همه دوستان. اول از همه می خوام کریسمس رو به همه مردم جهان تبریک بگم: merry christmas ببخشید که مطلبی نگذاشتم. انشاءالله دفه دیگه یه مطلب قشنگ براتون آپ می کنم.
به نام خدا در اشعار شاعران
1-سر آغاز هر نامه نام خداست که بی نام او نامه یکسر خطاست 2- به نام خالق پیداوپنهان که پیدا و نهان داند به یکسان 3- به نام خداوند دادار پاک پدید آور آدم ازآب وخاک4 - به نام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه برنگذرد 5- به نام خدایی که برذات وی محال است هرگز بردعقل،پی6- به نام خدایی که خاک آفرید کزان خاک انسان پاک افرید 7- ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز8-بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید درگنج حکیم9-به بسم الله می خوانم خدارا زمشتی خاک آدم ساخت مارا 10-به نام خداوندجان آفرین حکیم سخن درزبان آفرین 11-به نام خداوند خورشید وماه که دل را به نامش خرد داد راه 12-به نام آن که درجان وروان است توانایی ده هرناتوان است 13-به نام آن که جان رافکرت آموخت چراغ دل به نورجان برافروخت 14-به نام آن خدای پاک سبحان که ازخاک آفرید اینگونه انسان 15-سرآغاز گفتارنام خداست که رحمتگر ومهربان، خلق راست 16-بنیاد سخن به نام حق، نه کزهرچه به است نام حق به17-به نام آنکه درماگفتن آموخت به انسان، درمعنی سفتن آموخت 18-ای همه هستی زتوپیداشده خاک ضعیف ازتوتواناشده 19-به نام آنکه هستی،نام ازاویافت فلک جنبش ،زمین آرام ازاویافت20-اگرنه مدبسم الله بودی تاج عنوان ها نگشتی تاقیامت نو،خط شیرازه دیوان ها 21-خدایاجهان پادشاهی توراست زماخدمت آید،خدایی توراست22-ستایش کنم ایزد پاک را که گویاو بینا کندخاک را23-جهان رابه پستی بلندی تویی ندانم که ای، هرچه هستی تویی24-خداوندمایی ومابنده ایم به نیروی تو یک به یک زنده ایم25-ای خدای بی نهایت جزتوکیست چون تویی بی حدوغایت جزتوکیست26-به نام آنکه مارازندگی داد وزان پس مژده پایندگی داد27-به نام خداوندباران نقل وتگرگ نفس های باد وتپش های برگ 28-به نام خداوند رنگین کمان خداوند بخشنده مهربان29-بده مفتاحی ازسطر کلامم وزان بگشای قفل ازگنج کامم به ذکرخودبلندآوازه ام کن رفیق لطف بی اندازه ام کن 30-شکر وسپاس ومنت وعزت خدای را پروردگارخلق وخداوند کبریادادارغیب دان ونگهدارآسمان رزاق بنده ...
آرایه های ادبی در ادبیّات فارسی
به نام خدا مهمترین آرایه های ادبی در ادبیّات فارسی که در کتب درسی دوره متوسطه از آن بحث شده است عبارتند از: تشبیه . استعاره . کنایه . حقیقت و مجاز .واج آرایی . سجع . موازنه و ترصیع . جناس . اشتقاق . تکرار و تصدیر . مراعات نظیر . تلمیح . تضمین . تضاد .تناقض . حس آمیزی . ایهام .لف و نشر . اغراق . حسن تعلیل . عکس و .... 1- ردیف : کلمه یا کلمات تکراری که در پایان ابیات به معنای یکسان به کار می روند ، ردیف می گویند. آوردن ردیف در شعر اختیاری است . شعری که دارای ردیف باشد ، به آن مُردّف گفته می شود. مثال: ای ساربان آهسته را ن ، کارام جانم می رود وان دل که با خود داشتم ، با دلستانم می رود 2- قافیه : به واژه هایی که در پایان مصراع ها می آید و یک یا چند حرف آخر آن ها مشتــرک می باشـد. در بیتی که ردیف وجود داشته باشد ، کلمات قافیه قبل از آن می آیند و در بیتی که ردیف نداشته باشد کلمات قافیه در پایان بیت می آیند. آوردن قافیه درابیات شعر اجباری است. مثال : سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند دل مــن همــی داد گفتـــی گــــوایــــی کــه بـاشــد مــرا ازتو روزی جدایی 3- تشبیه : تشبیه ادّعای همسانی است . اگردو یا چند پدیده را که به نوعی ویژگی ها و صفات مشتـــرکی داشته باشند به همدیگر مانند کنیم ،از آرایه ی تشبیه استفاده کرده ایم . تشبیه یکی از پر کاربردترین آرایه های ادبی می باشد. هر تشبیه از چهار رکن تشکیل می یابد. ارکان تشبیه عبارتند از : - مشبّه : چیزی ادّعای تشبیه در آن می شود ، یعنی کلمه ای را که می خواهیم مورد تشبیه قرار دهیم. - مشبّه به: کلمه ای است که مشبه را به آن تشبیه می کنیم . و از نظر داشتن صفات از مشبه برتر است. - ادات تشبیه: کلماتی که به وسیله آن ها به وجود تشبیه در جمله پی می بریم . از قبیل: مثل ، مانند، چو، شبیه، و ... - وجه شبه : صفات و ویژگی های مشترک بین مشبه و مشبه به را می گویند. نکته : مشبه و مشبه به را طرفین تشبیه می گویند که باید در تمام تشبیه ها حضــور داشته باشند ، امّا ادات تشبیــــه و وجه شبــه می توانند از تشبیه حذف شوند. مثال : دانا چو طبله ی عطّار است ، خاموش و هنر نمای دانا ( مشبه) طبله ی عطّار ( مشبه به) چو ( ادات تشبیه) خاموش وهنر نمای ( وجه شبه ) مثا ل دیگر: تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی آید روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم ...
به نام خدا های شعری
5- به نام خدایی که برذات وی محال است هرگز بردعقل پی6- به نام خدایی که خاک آفرید کزان خاک انسان پاک افرید7- ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز8--بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید درگنج حکیم -89- به بسم الله می خوانم خدارا زمشتی خاک آدم ساخت مارا1.-10به نام خداوندجان آفرین حکیم سخن درزبان آفرین11-به نام خداوند خورشید وماه که دل را به نامش خرد داد راه12-به نام آن که درجان وروان است توانایی ده هرناتوان است13-به نام آن که جان رافکرت اموخت چراغ دل به نورجان برافروخت14-به نام آن خد ای پاک سبحان که ازخاک آفرید اینگونه انسان15-سرآغاز گفتارنام خداست که رحمتگر ومهربان، خلق راست16-بنیاد سخن به نام حق، نه کزهرچه به است نام حق به17-به نام آنکه درماگفتن آموخت به انسان درمعنی سفتن اموخت18-ای همه هستی زتوپیداشده خاک ضعیف ازتوتواناشده19-به نام آنکه هستی نام ازاویافت فلک جنبش زمین آرام ازاویافت20-اگرنه مدبسم الله بودی تاج عنوان ها نگشتی تاقیامت نو خط شیرازه دیوان ها21-خدایاجهان پادشاهی توراست زماخدمت آید خدایی توراست22-ستایش کنم ایزد پاک را که گویاو بینا کندخاک را23-جهان رابه پستی بلندی تویی ندانم که ای، هرچه هستی تویی24-خداوندمایی ومابنده ایم به نیروی تو یک به یک زنده ایم25-ای خدای بی نهایت جزتوکیست چون تویی بی حدوغایت جزتوکیست26-به نام آنکه مارازندگی داد وزان بس مژده پایندگی داد27-به نام خداوندباران نقل وتگرگ نفس های باد وتپش های برگ28-به نام خداوند رنگین کمان خداوند بخشنده مهربان29-بده مفتاحی ازسطر کلامم وزان بگشای قفل ازگنج کاممبه ذکرخودبلندآوازه ام کن رفیق لطف بی اندازه ام کن30-شکر وسپاس ومنت وعزت خدای را پروردگارخلق وخداوند کبریادادارغیب دان ونگهدارآسمان رزاق بنده پرور و خلاق رهنما31-ستایش خداوندبخشنده را که موجودکردازعدم بنده را32-به نام آ ن که گل راخنده آموخت وبرجان شقایق آتش افروخت33-ثناوحمدبی پایان خدارا که صنعش دروجود آورد مارا34-خردهرکجاگنجی آردپدید زنام خداسازد آن را کلید35-به نام خداوندلوح وقلم حقبقت نگاروجود وعدمخدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست36-به نام خداوند شمشیر وتیغ که باران آتش درآرد زمیغ37-به نام خداوند نیکوسرشت ...
انواع شعروآرایه های ادبی فارسی ششم
انواع شعروآرایه های ادبی فارسی ششم به همراه مثالانواع شعروآرایه های ادبی فارسی ششم به همراه مثالبه نام خدانظم: درلغت به معنی ترتیب دادن است ودراصطلاح«نظم»سخنی است که دارای وزن وقافیه باشد.ارکان شعرعبارتنداز:۱- مصراع:کوتاه ترین پاره ی سخن موزون را«مصراع»گویند.نصف هربیت را«مصراع»یا«نیم بیت»گویند.بیت: کوچکترین واحدشعررا«بیت»می گویند ومرکب ازدومصراع است. به بیت زیرتوجه کنیدخداوندمایی ومابنده ایم به نیروی تویک به یک زنده ایممصراع مصراعقافیه: به کلمات هماهنگ گفته می شود که آخرهمه ی اشعارمی آیدوحرف اصلی آخرآن هایکسان است.«قافیه»معمولادرپایان مصراع هامی آید.دربیت بالادوکلمه «بنده ایم»و«زنده ایم»قافیه هستند.۴- ردیف: اگریک کلمه عینادرآخرهمه ی اشعارتکرارشود،آن را«ردیف» گویند.به عبارت دیگرکلمه یاکلماتی که بعدازقافیه عیناتکرارمی شود«ردیف»استمثال: قافیه ردیف قافیه ردیفخدایا جهان پادشاهی توراست زماخدمت آید،خدایی توراستپادشاهی وخدایی = حرف(ی) درهردوکلمه یکسان است پس هم قافیه هستند.توراست وتوراست = ردیفانواع شعر(قالب شعری) به همراه شکل گرافیکی ومثالا- غزل،قصیده،مثنوی،رباعی،قطعه و …۱- غزل: شعری است که قافیه آن دردومصراع بیت اول ومصراع های دوم تمام بیت هارعایت شده است.موضوع غزل: این نوع شعرغالبا مضامین عاشقانه وعارفانه داردومعمولابیان عواطف واحساسات است.نکته: معمولا تعدادابیات غزل ازهفت بیت تا۱۴ و۱۶ بیت است وکم تراز۴بیت رانمی توان غزل نامید.شکل قرارگرفتن قافیه درغزل چنین است قصیده: مجموعه ای ازابیات هم وزن است که قافیه دردومصراع اول وتمام مصراع های زوج(سمت چپ)یکی است.قافیه های قصیده ازجهت قرارگرفتن شبیه به غزل است.موضوع قصیده مدح وستایش خداوند،امامان بزرگوار،اشخاص بزرگ،تعریف مسایل اجتماعی واخلاقی ووصف طبیعت و…است.نکته: تعادابیات قصیده معمولا بین ۱۲ تا۷۰ ،۸۰ بیت استشکل قرارگرفتن قافیه درقصیده مانند غزل است .شکل بالامثنوی: شعری است که هربیت آن قافیه ای جداگانه دارد.موضوع مثنوی: معمولا حماسه های ملی،داستان های عشقی ومباحث عرفانی واخلاقی استنکته: شماره ی ابیات مثنوی محدودنیست.شکل قرارگرفتن قافیه هادرشعر«مثنوی»چنین است:قطعه: شعری است که غالبا مصراع های دوم همه ی بیت های آن هم قافیه هستند.موضوع قطعه: موضوعات اخلاقی،پندواندرزوستایش …. می باشد.نکته: تعدادابیات قطعه ۲بیت وحداکثر۱۶ بیت است.شکل قرارگرفتن قافیه هادر«قطعه» چنین است:برای دریافت کامل آرایه های ادبی فارسی ششم بروی کادرزیرکلیک کنید.برای دریافت آرایه های ادبی بایستی ...