بستن دکمه سر دست

  • دکمه سر آستین از اصول لباس های رسمی

    دکمه سر آستین از اصول لباس های رسمی

    دکمه سر آستین از اصول لباس های رسمی دکمه سرآستین چیست؟ دگمه‌های سرآستین، جواهرات و دکمه‌های تزئینی هستند که برای تزئین و بستن دو بخش سر آستین پیراهن مردانه(و گاهی اوقات زنانه) استفاده می‌شود. یک طرف دگمه سرآستین به اندازه جادگمه سرآستین است و بخش دیگر آن که بزرگتر است، تزئینی است. هر دو بخش با یک زنجیر یا میله به هم متصل هستند. دگمه‌سرآستین یک وسیله جانبی خیلی کوچک است که بیشتر در مواقع رسمی استفاده می‌شود و تاثیر زیادی در ظاهر کت یا پیراهن مردانه دارد. دکمه سرآستین از جنس‌های مختلفی ساخته می‌شود: سنگ، استخوان، شیشه، پلاستیک، سنگ جواهر، پارچه یا فلزهای قیمتی. اولین دگمه های سرآستیناولین دگمه‌های سرآستین زمانی ابداع شد که مردان تصمیم گرفتند به‌جای استفاده از بند و نوار برای متصل کردن سرآستین پیراهن، از چیز زیباتر و ظریفتری استفاده کنند. در آغاز آنها از زنجیرهای کوچکی که به انتهای دگمه‌های فلزی یا طلایی بسته می‌شد، استفاده می‌کردند که از سوراخ سرآستین عبور می‌کرد تا سرآستین را به هم وصل کند؛ به این ترتیب نخستین دکمه سرآستین متولد شد! اولین دگمه‌های سرآستین در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم در اروپا ظاهر شد. نخستین باری که استفاده از دکمه سرآستین به طور مستند و دقیق ذکر شده است، سال ۱۷۸۸ است. اوایل دکمه‌های سرآستین مخصوص طبقه اشراف و ثروتمندان بود و به‌عنوان زیور و تزئینی گرانقیمت فقط در اختیار طبقه بورژوا بود و همه آنها با دست ساخته می‌شد . در اواسط قرن هجدهم با اختراع ماشین استامپ با نیروی بخار، دگمه‌های سرآستین به تعداد زیادی تولید ‌شد و در دسترس همگان قرار گرفت و به مدی رایج در میان مردم بدل شد.در دهه ۱۸۴۰ دگمه سرآستین فرانسوی بسیار متداول و محبوب شد و برخلاف بسیاری سبک ها و مدهای دیگر تا امروز هم به صورت مد باقی مانده است. طبقه متوسط جامعه هم دگمه سرآستین را به‌کار می‌بردند، اما توانایی خرید دگمه سرآستین‌هایی را که از سنگ های قیمتی و نقره ساخته می‌شد، نداشتند و به جای آن از الماس‌های بدل یا آلیاژهای به رنگ طلا استفاده می‌کردند.در آن دوره، داشتن تار مویی از معشوق از دست رفته زیر شیشه روی دگمه سرآستین مرد، نشانه غم و اندوه فراوان او بود.در دهه ۱۸۸۰ جورج کرمنز در آمریکا دستگاهی را به ثبت رساند که بر‌اساس ماشین ساخت پوکه فشنگ ساخته شده بود و می‌توانست حجم زیادی ...



  • "فنون آرایش داماد"

    "فنون آرایش داماد"

    حتما شما هم در بعضی عکس های عروسی دیده اید که عروس خانم کاملا آراسته و زیبا است ولیداماد صورتش بر اثر عرق یا چرب بودن پوست برق می‌زند یا زیر چشم هایش سیاه و پف کرده به نظر می‌آید و یا اگر صورتش را اصلاح کرده است, دو رنگ متفاوت به وجود آمده که ناشی از سبز رنگ بودن جای ریش است و مواردی مانند این شاید پس از دیدن چنین عکس های نا هماهنگی است که برخی از آقایان خوش تیپ به این فکر افتاده اند که در جشن ازدواجشان, در آراستگی و زیبایی و خوش لباسی از عروس خانم جا نمانند.این روزها در برخی از آرایشگاههای مردانه در شهر ما, خدمات مخصوصی به نام"آرایش و پیرایش داماد" ارایه می‌شود که موافقان ومخالفان خاص خود را هم دارد.   <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />   آرایش آقایان برای جشن ازدواج, به همان مفصلی آرایش بانوان نیست بلکه کاملا بیرنگ است و عمدتا جنبه یکدست کردن رنگ های صورت آقایان را دارد. به خصوص نواحی اصلاح شده صورت و گودی و سیاهی زیر چشم با نواحی دیگر صورت همرنگ می‌شود. آرایش داماد در جشن ازدواج به شکلی است که هیچ کس متوجه آن نمی شود و در واقع می‌توان گفت که یک نوع گریم است. به طور معمول گریم صورت داماد به این دلیل انجام می‌شود که در آتلیه هنگام گرفتن عکس های جشن ازدواج, صورت او هماهنگ تر با صورت عروس به نظر بیاید چون به هر حال زیر نور فلاش های دوربین های عکاسی تمام خطوط و لکه ها و دو رنگی های صورت بیشتربه چشم می‌آیند و به این ترتیب صورت عروس و داماد یکدست خواهد بود. نکته ای دیگر که در آرایش و گریم آقایان در جشن ازدواج رعایت می‌شود, این است که مواد آرایشی که برای آقایان استفاده می‌شود موادی براق و یا چرب نیست و این خبر خوبی برای آقایانی است که مخالف گریم صورتشان در جشن ازدواج هستند. موادی که برای گریم آقایان استفاده می‌شود به هیچ وجه به چشم نمی آید و کسی متوجه تغییر صورت آقایان با لوازم ومواد آرایشی نخواهد شد. بیشتر محصولاتی که برای گریم آقایان ساخته می‌شود مرطوب کننده هستند تا چرب کننده. زیر نور فلاش این روزها برای آرایش آقایان, در جشن ازدواج, اغلب آنچه در آرایشگاهها انجام می‌شود مانند خانم هاست. اول از یک پاک کننده مناسب برای پاک کردن آلودگی های سطح پوست استفاده می‌شود و سپس تونیک و مرطوب کننده روی پوست مالیده می‌شود. بهتر است هر سه این محصولات مانند پاک کننده, تونیک و مرطوب کننده از محصولاتی باشد که برای آقایان طراحی و ساخت شده است. کرم پودر و یا پودری که برای یکنواخت کردن رنگ پوست آقایان استفاده می‌شود, همان کرم پودر و پودر هایی است که برای صورت بانوان استفاده می‌شود با این تفاوت که چرب و براق ...

  • نبض یک مرد 27

    فصل سوم :زمانی که در اوج خوشبختی هستی ... زمانی که به اندازه تک تک روزهایت از زندگی لذت میبری ...زمانی که در اوج خوشبختی خدا را شکر می کنی ...این ادم ها هستند که مانع چشیدن لذت این خوشبختی می شوند ...پیراهن سفید را در برابرم گرفت و گفت : بپوش ببینم چطور میشه !نگاهم را از خط های راه راه سیاهش پایین کشیدم . پیراهن را بین دستهایم رها کرد و به سمت چمدان رفت . کاور کت و شلوار را هم به سمتم گرفت : اینا رو هم بپوش .کاور را به دست گرفتم : فقط واسه من خرید کردی !با ارامش و مهربانی نگاهم کرد : برای خودمونم خرید کردم . وارد اتاق شدم و بلند تر پرسیدم : برام دعا کردی ؟در چهارچوب در ایستاد و گفت : ازش خواستم هر چی به صلاحه همون بشه .پیراهن را به تن کردم و در حال بستن دکمه هایش به سمتش رفتم : صلاح من تو بودن تو و ساوانه !دست روی دستم گذاشت و خود مشغول بستن دکمه ها شد : دلم برات تنگ شده بود . لبخند زدم . سر به سینه ام گذاشت و گفت : دیگه نمی خوام بدون تو هیچ جا برم .موهایش را نوازش دادم : امشب می خوام با خیال راحت بخوابم . این هفته چشم روی هم نزاشتم . به سمت کت و شلوار رفت و گفت : یعنی دلت برام تنگ شده بود ؟به دنبالش رفتم . دستانم را دور شکمش حلقه کردم : بیشتر از اونی که فکر کنی .شلوار را به سمتم گرفت و گفت : فکر کنم حاج خانم از دستم عصبانیه .بیشتر به سمت خود کشیدمش : برات یه داستان باحال تر دارم . مادرت اومده بود .به تندی به سمتم چرخید : فهمید ؟سرم را تکان دادم : خدا امین و خیر بده . بخاطر ما کلی چاخان کرد که رفتیم خارج از شهر به یکی از دوستای من سر بزنیم و این حرفا ...نفس حبس شده اش را ازاد کرد و گفت : خیالم راحت شد .-:نمی دونی تا بره چه زجری کشیدم . -:بمیرم !-:خدا نکنه خانمم .خدا برای همیشه حفظت کنه همسرم . برای بودنت در کنار من . برای ارامش وجودم ...بشقاب پر از تکه های خرد شده ی سیب را در برابرم گذاشت . نگاه از تلویزیون گرفتم و لبخند زدم : چطور بود ؟پرتقالی برداشت و گفت : خیلی متفاوت ... خیلی مشهد رفتم ولی تا حالا اینطور بهم خوش نگذشته بود . وای مرصاد خیلی متفاوت بود . سال اول دبیرستان میبردن مشهد . اونقده دلم می خواست باهاشون برم ولی بابا اجازه نداد . همه کلاس رفتن جز من ...لبخندی زدم . اخمهایش در هم بود . ادامه داد : این دفعه ازاد بودم . مثل همیشه کسی کنترلم نمی کرد و مجبور نبودم به همه جواب پس بدم . احساس می کردم بال دارم و می تونم پرواز کنم . با همه ی دفعات پیش که اونجا بودم فرق می کرد . واقعا بهم خوش گذشت . هیچ وقت اینطور احساس نکرده بودم می تونم از مسافرت لذت ببرم . همیشه بابا یه جورایی مسافرت و بهم زهر می کرد ولی اینبار ... اینبار با دفعات پیش فرق می کرد خیلی فرق می کرد ...

  • آموزش جدید روش های بستن شال و روسری

    آموزش جدید روش های بستن شال و روسری

    آموزش جدید روش های بستن شال و روسری مجموعه بی نظیر آموزشی ویژه تمام خانم های خوش سلیقه ایرانی کاملا جدید مطابق با جدیدترین مدهای سال 91 حتما شما هم از روش یكنواخت بستن شال خود خسته شده اید! به دنبال مدل های جدید و متنوع هستید؟! چطور شال خود را زیباتر سر كنیم؟! فقط با آرایش چهره زیبا نمی شوید...آموزش کاملا فارسی در قالب پکیجی کاملا شکیل و اورجینالقیمت : 6500 تومان اگر روسری و شال خود را به زیبایی سر كنید جذاب ترو زیباتر خواهید شد... برای اولین بار مطابق با جدیدترین مدل هاس سال 91 تقدیم به خانوم هایی كه شیك و به روزهستند ... حتما از تأثیر نحوه بستن شال در زیبایی و جذابیت چهره تان آگاه هستید! یكی از مهمترین عوامل زیبا به نظر رسیدن خانم های ایرانی پوشش سر آنهاست مطمئن باشید با دیدن این مدل ها شما هرگز شال خود را به روش قبلی نمیبندید این مدل ها را ببینید و به دوستان خود هم توصیه كنید... پس این فرصت استثنایی و بی نظیر را از دست ندهید.شما با یاد گرفتن این مدل های زیبا و جدید همواره متفاوت و متمایز از دیگران خواهید بود. فقط با آرایش چهره زیبا نمی شوید... اگر روسری و شال خود را به زیبایی سر كنید جذاب تر و زیباتر خواهید شد...این روش ها توسط بهترین طراحان و آرایشگران تدوین شده است هركدام از این روشها به صورت مرحله به مرحله و كامل توضیح داده شده است ما این مدل ها را از میان ده ها مدل گلچین كرده ایم و به علاقه مندان تقدیم می كنیم. بهترین هدیه برای خانم های ایرانی ...روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.قیمت : 6500 تومان

  • لطیفه های پس از دهه محرم

    من هنوز هم نفهمیدم چرا دخترا برا بستن دکمه های مانتوشونم میرن جلو آیینه وایمیستن ؟خوبیه سرما خوردگی اینه که هر وقت دست میکنی تو بینیت دست پر برمیگردی مورد هم داشتیم:طرف عینِ سگ از سوسک میترسه، بعد رفته اژدها تاتو کرده!ﻣﻦ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺧﯿﺰ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﺎﺷﻢ ﻣﯿﮕﻦ ﺳﺮﭘﺎﯾﯽ ﯾﻪ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺮﯾﺰ !امروز پشه هه اومد ازم خدافظی کرد گفت:حلالمون کن هوا سرد شده داریم میریم از اینجا! اگه دخترا میگن ابرو مال ماست پسرا نباید بردارن......پس سیبیل هم مال ماست دخترا نباید بردارن ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻃﺮﻑ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺑﻮﺩﻩﻭﺍﺳﻪ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﻗﻔﻞ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩﺑﺪﻭﻥ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻗﻔﻠﺶ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯿﺸﺪﻩ!

  • ترول های جدید

    ترول های جدید

    ترول رانندگی خانومها و آشپزی آقایون

  • رمان پسر پولدار دختر فقیر53

    افسانه خانم: راستی، پس فردا شب یه مهمونی گرفتیم، امیدوارم بیاید. مهمونی؟ چرا من خبر نداشتم. دیگه بهترِ واردِ بحثشون شم. قبل از بیرون رفتن سری به غذا زدمو زیرشو خاموش کردم.از جام بلند شدمو جلویِ در دمپاییامو پوشیدم. _به به. میبینم افسانه خانمِ گلِ ما هم که حسابی از منطقه ی فقیر نشین لذت بردن. بابا شما چیزی لازم ندارید؟ افسانه خانم در جوابم لبخندی زدو بابا هم به گفتنِ نه اکتفا کرد. انگار من مزاحمم. کلاً نمیدونم چرا جایی من همون پشتی درو دیوار بهتره. وقتی میرم یه جایی همه بحثو عوض میکنن. منم خدا رو شکر از قبل از بحثاشون مطلعم...هه..فک میکنن من نمیدونم چی میگفتن نه خیرم ما از اوناش نیستیم که گوشاشون درازه. بله. افسانه خانم: خب دیگه از مهمون نوازیتون ممنونم. ما باید بریم. چن تا کار داریم که باید قبل از رفتن به خونه انجامشون بدیم. بابا: خیلی زوده که. میموندین از حسن جیگرکی، کباب میگرفتم. _به به. چه دستو دلباز شدی بابا جون. من براتون زرشک پلو درست کردم فقط زحمت تیکه تیکه کردنِ مرغا با خودتون. بابا: دستت درد نکنه بابا. نمیخواست زحمت بکشی ولی خب دلمم برا دست پختت تنگ شده بود. لبخندی زدمو مانتومو از رویِ بندِ رختی برداشتمو تنم کردم. مشغول بستنِ دکمه هاش بودم که افسانه خانم گفت: میره اونورِ حیاط یه زنگ به راننده بزنه که اگه جایی رفته بیاد سرِ کوچه. بابا به سمتم اومدو گفت: مواظبی خودت که هستی؟ _ آره بابا جون. ملالی نیست جز دوریِ شما. افسانه خانمم دیگه ازم نمیخواد غذا درست کنم. میگه تو مثلِ دخترم میمونیو ازم میخواد اونجا رو خونه ی خودم بدونم. بنده خدا به خاطرِ از دست دادنِ شوهرش افسرده شده منم امیدوارم همونجور که سعی کردم حالِ روحیِ شما خوب بشه باعثِ خوب شدنِ حالِ افسانه خانمم بشم. بابا: میدونم که میتونی. مریم، خوشحالم که خیلی زود بزرگ شدیو درکت این همه بالا رفته. _ دستِ شما درد نکنه بابا. ما رو دستِ کم گرفتیا. دستشو پشتِ سرم، رویِ موهام گذاشتو گفت: تو هر چقدرم از نظر عقلی و سنی و حتی روحی بزرگ بشی، همیشه مریم کوچولوی خودمی اونم با گیسایِ خوشگلش. بعد گیسامو نوازش کرد. _ شمام همیشه بابایِ دوست داشتنی و غُدِ خودمی. بابا: اِ نداشتیما. افسانه خانم: چیه باز شیطنت کردی دخترم؟ بابا یه نگاهی به افسانه خانم و بعد به من انداختو گفت: اونجام شیطونی میکنه؟ افسانه خانم: گهگاهی، پس مهمونیِ پس فردا شبو یادتون نره. بابا لبخندی به من زدو گفت: نه، حتماً میام