برنده امشب چای محسن

  • دوازدهمین قرعه کشی چای محسن

    دوازدهمین قرعه کشی چای محسن

    امروز جمعه 3 آبان 92 با کیان رفتم چهار تا چای محسن خریدم. مامان زری یکیشو ازم گرفت تا اونم توی قرعه کشی شرکت کنه. هر دوتامون شماره های مربوطه رو اس ام اس کردیم. تا الان شماره ردیفهای مربوط به خریدای من اومده یعنی امشب توی قرعه کشی شرکت داده میشم. وای خدا یعنی میشه منم برنده شم؟؟؟ اگه بشه واقعاً به شانس خودم ایمان میارم. برنامه گلخانه ساعت 10:30 از شبکه 3 سیما پخش میشه. خیلی دلشوره دارم. در ضمن خیلی هم امید دارم. یا حسین مظلوم تو از خدا بخواه تا این اتفاق بزرگ بیوفته. بعد از برنامه براتون میگم که چی شد و برنده خوش شانس امشب کی و از کدوم شهره. فعلاً...بعداً نوشت:این هفته نشد. هفته دیگه منتظر خبر خوشم باشیددددد.



  • جدیدترین آلبوم محسن چاوشی با نام پرچم سفید + جامع ترین نقد فنی

    جدیدترین آلبوم محسن چاوشی با نام پرچم سفید + جامع ترین نقد فنی

    دانلود آلبوم پرچم سفید محسن چاوشی در انتهای صفحه آلبوم پرچم سفید پرفروش ترین آلبوم سال 90 شد تنها در 5 روز آخر سالدانلود کاور های آلبوم پرچم سفید اولین نقد فنی آلبوم پرچم سفید توسط دوست عزیزم الیاس انجام شد و بعد از نقد های بی سرو تهی که تعدادشون هم زیاد بود ، این نقد میتونه ذهن مخاطبو نسبت به این آلبوم بیشتر باز کنه و گستردگیه این آلبومو بیش از پیش نشون بدهجامع ترین نقد فنی آلبوم پرچم سفیدتوجه : توضيح برخي اصطلاحات مندرج در نقد در ادامه داده شده است دانلود نقدسبك موسيقي chillout چيل اوت : نمونه اي از موسيقي آرام الكترونيك ميباشد كه از نمونه هاي هم ژانر خود بسيار زيبا و ملوديك تر ميباشد و تركيبي از سبكهاي deep house - ambient - new age و .. ميباشد كه در واقع مشتق گرفته شده از آنهاست . ترانه هاي پاوربالاد : پاور بالاد Power ballad، نوعی ترانه است که معمولا در آلبومهای هارد راک hard rock، ارینا راک arena rock و هوی متال heavy metal در سالهای 70، 80 و 90 وجود دارد و پس از آن در دهه اخیر به شیوه ای مدرنتر اجرا میشود. نوعی ترانه عاشقانه است. این ترانه ها غالبا حاوی موضوعاتی احساسی چون اشتیاق، نیاز، عشق و گمگشتگی هستند. این ترانه ها مانند اعتراف نامه ای احساساتی هستند و با موضوع معمول ترانه های متال مانند لذت جویی، خشونت و رمزگونه بودن بسیار متفاوتند معمولا پاور بالاد با مقدمه ای ملایم با کیبورد یا گیتار آکوستیک، آغاز میشود. تنظیم موسیقی طوریست که درام سنگین و گیتار الکتریکی پیچیده تا زمان همخوانی گروه همخوانان یا حتی تا اواخر ترانه، شنیده نمیشوند. قطعات مربوط به گیتار الکتریکی در نتهای سنگین نواخته میشوند و تا آغاز قطعه بعد تداوم میابند. از طرفی قطعات گیتار سولوی ملودیک و فریاد مانند هم از وجوه تمایز این سبک هستند. اثر متقابل شیوه نواختن واضح و مشخص با بخشهایی که ساز با تحریف و پیچیدگی فراوان نواخته میشود و تنظیم این دو، تاثیر فراوانی بر تنش احساسی موجود در پاور بالاد دارد. گاهی اوقات این نام به طور عمومی تر و برای توصیف ترانه های راکی که به آهستگی و با آرامش آغاز شده و بتدریج به سوی پایانی قدرتمند اوج میگیرند، به کار میرود . پست اختصاصی آلبوم پرچم سفیدبحث تنظيم در آلبوم محسن چاوشي و سينا حجازي آخرين باري كه حضور محسن چاوشي در تنظيم آلبومش پر رنگ بود آلبوم ژاكت بود كه چراغهايي روشن كرد و در قطعاتي كه اخيرا بصورت تك آهنگ منتشر شده و تنظيم هر سه را محسن چاوشي خود انجام داد نشان از بلند پروازيهاي او دارد . اين سه (نخلاي بي سر - ديوار بي در و دلتنگ) تماما اميد ما به تنظيمهاي محسن چاوشيست كه گويا يد طولايي دارد و دل نگراني ...

  • چایی

    چند وقت پیش یه بچه ها امد پیشم رفتیم چایخونه جای همه دوستان خالی یه دوسیب زدیم به بدن و برگشتیم در مغازه محمد نشسته بودیم یه دختره امد از جلومون رفت با هزار تا ناز و کرشمه... محمد گفت نمیدونم چی این با خودش فکر میکنه این همه کلاس میذاره.. بهش گفتم هم خوشگله.هم نازه.هم تو دل برو .چشماشم که سگ داره... گفت یعنی هر کی اینا رو داشت باید کلاس بذاره..... گفتم نه... گفت پس زهر مار.. گفتم دیووونه منظورم اینه که اعتماد به نفسش رفته بالا..حالا مگه باهاش مشکل داری... گفت اره ...من به این اکتیوی رو بیخیال شده رفته با یه پسر مثل فرزاد فرزین(دماغ عملی)دوست شده.. گفتم راست میگی ؟؟ گفت به جون تو.. گفتم یعنی چشماش رو در بیاریم...دختری که با پسر دماغ عملی دوست بشه رو باید چشماش رو در اورد.. گفت چطوری... گفتم اعتماد به نفسش رو کاهش میدیدم ..یکم ادرنالین تو خونش تزریق میکنیم...یه ضد حال اساسی بهش میدیم... گفت کشتیمون حالا چطوری.. گفتم خبرش رو بهت میدم... "تا شب بهش فکر کردم چطوری اشکش رو در بیاریم.." شب رفتم در مغازه یکم چیزمیز بگیرم برا خونه"ما بچه مثبتیم خرید هم میکنیم" چشمم خورد به بسته چایی یه فکر امد به سرم. زنگ زدم به محمد گفتم ..شماره این دختره رو داری گفت نه.. گفتم میتونی پیدا کنی.. گفت تا فردا پیدا میکنم گفتم اگه بشه خوبه گفت چی؟؟ گفتم فردا بهش میگم.بای فردا رفتم در مغازه گفتم پیدا کردی گفت اری.. گفتم نمیدونی این دختره چه مارک چایی میگیرند گفت گرفتی ما رو گفتم بگو کار دارم.. گفت معلومه که نه.. گفتم میتونی پیدا کنی گفت نمیشه که گفتم باباش از کجا خرید میکنه گفت از همین سر کوچه از امیر.. گفتم باهاش سروکار نداری.. گفت رفیقم باهاش.. گفتم یه زنگ بهش بزن بگو چی مارک چایی میبره زنگ زد بهش وبعد احوال پرسی و فلان... گفت چای محسن میگیره گفتم .........دمـــــــــــــــــــــــش گرم گفت یعنی چی؟؟؟ گفتم خره زنگ میزنیم به دختره میگیم شما یکی از برندگان خوش شانس جایزه خودرو هیوندای شدید.. یکم همینطوری بهم نگاه کرد و گفت از کجا میدونی حالا تو قرعه کشی شرکت کرده اند...بعش از کجا میدونی با شماره دختره ارسال کرده باشند... گفتم دیــــوانه تو نمیدونی دخترا شوق و ذوق این کارها رو دارند..گه چای محسن گرفته از بس دخترش بهش اصرار کرد بعدش خود دختره با کلی ذوق شماره رو فرستاده...اخه باباش کی حوصله این بازیا رو داره... باز محمد یکم نگاهم کرد و گفت احتمالش هست گفتم شماره رو بده.. گفت حالا میخوای زنگ بزنی... گفتم نه دیوونه جمعه شب ها قرعه کشی از شبکه 3 هم پخش میشه باید تا خونه نیستند جمعه شب بهشون زنگ بزنیم اگه میخوای جذاب تر باشه جمعه بعد از ظهر تا شب گوش به زنگ باش ببین کجا میرند گفت باشه.. خلاصه ...

  • سیدعلی ضیا ومحسن یگانه در کنسرت یگانه درشب تولدش

    استقبال چشمگیر ازجشن تولد محسن یگانه کنسرت بهاره محسن یگانه شنبه شب در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی برگزار شد. این کنسرت که اولین اجرای یگانه در سال 92 به حساب می آمد، با استقبال چشمگیر مردم روبرو شد. روزنامه تماشا: کنسرت بهاره محسن یگانه شنبه شب در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی برگزار شد. این کنسرت که اولین اجرای یگانه در سال 92 به حساب می آمد، با استقبال چشمگیر مردم روبرو شد، به طوری که صندلی خالی در سالن وجود نداشت و همه چیز برای رقم خوردن یک شب رویایی برای یگانه و طرفدارانش مهیا بود. این کنسرت با سالروز تولد آقای یگانه هم مصادف بود.   تولدم مبارک ...این کنسرت رأس ساعت مقرر برگزار شد و محسن یگانه و گروهش بدون هیچ مقدمه ای با آهنگ «آخه دله من ...» روی استیج حاضر شدند. این آهنگ که یکی از آهنگ های قدیمی محسن به شمار می رود، باعث شد یک نوع حسن نوستالژی برای حضار تداعی شود و همه یکصدا او را در خواندن این آهنگ همراهی کنند. بعد از اجرای این ترانه، یگانه ضمن سلام و خوشامدگویی به طرفدارانش به شوخی گفت: «قبل از هر چیز باید بگم تولدم مبارک ...» و ادامه داد: «امشب تولدم است و باید تا آخر کنسرت دست هایتان بالا باشد و من را همراهی کنید.» چهار سال دیگه هم ببازی باز دوستت داریم پرسپولیسنابغه موسیقی ایران برای دومین آهنگش به سراغ آلبوم «رگ خواب» رفت و تراک سوم این آلبوم یعنی «یه آسمون آبی» را اجرا کرد. این آهنگ که در زمره آهنگ های ریتیمک یگانه قرار می گیرد، باز هم با استقبال و همراهی مردم روبرو شد. بعد از اجرای این آهنگ، یگانه رو به حضار کرد و گفت: «اول باید این را بگویم که چهار سال دیگر هم پرسپولیس ببازد، ما باز هم پرسپولیسی می مانیم. امشب مهمان عزیزی در جمع ماست. بازیگر خوبی که در تیم فوتبال هنرمندان با هم بازی می کنیم، به افتخار امیر نوری ...» بعد از تشویق نوری از سوی حضار، یگانه محمدرضا مهدوی، مدافع اسبق استقلال را معرفی کرد. به افتخار مجری ماه عسلبعد از اجرای دو آهنگ تقریبا ریتمیک، حالا نوبت به خواندن آهنگ های غمگین تر رسیده بود. یگانه در این بخش از برنامه ریمیکسی از آهنگ های «سرتو بالا بگیر»، «رگ خواب» و «نمی ذارم خسته شی» را اجرا کرد. ریمیکسی که به شدت مورد توجه مردم قرار گرفت و باعث شد فضای جالبی در سالن به وجود بیاید. بعد از اجرای این ریمیکس، یگانه خطاب به طرفدارانش گفت: «نبینم اینقدر غمگین و ناراحت باشید...» او به سراغ معرفی مهمان بعدی اش رفت و به شوخی گفت: «امشب کسی در سالن حضور دارد که مدتی از دستش ناراحت بودم، اما چیکار کنم که امشب شب تولدمه ... به افتخار مجری خوب تلویزیون، علی ضیاء.» یگانه بعد از معرفی ضیاء، ...

  • انواع چای و خواص آن

    انواع چای و خواص آن

    انواع چای و خواص آنچای گل گاوزبان و سنبل طیب (طبیعت گرم و تر)خواص: آرام بخش اعصاب، خواب آور، ضد سردردهای عصبی، ضد سودا و صفرا، ضد قولنج و اسپاسم، ضد تشنج و صرع، تقویت کننده قوای جنسیطرز تهیّه: 4 قاشق چایخوری گل گاوزبان یا 1 قاشق سنبل طیب بعلاوه 1 عدد لیموعمانیچای بادرنجبویه (طبیعت بسیارگرم)خواص: در بعضی مزاج ها بالا برنده فشارخون، مقوی قلب و اعصاب خون ساز، تقویت کننده سلول هـای مغزی، خـواب آور، آرام بخش، نشاط آور، ضد بوی بددهان (گیاه مورد علاقه حضرت علی (ع))طرز تهیه: یک قاشق غذاخوری + 2 لیوان آب جوش + نباتتذکر:افرادی که دچار فشار خون هستند با احتیاط مصرف کنند.چای دارچین (طبیعت گرم و خشک)خواص: محّرک اعصاب، ضد وسواس و جنون، مؤثر در درمان ناراحتی های گوارشی، دیابت، دردهای استخوانی و سردی بدن، مفرّح و تقویت امور جنسی، تقویت کبد و معدهطرزتهیّه: چند قلم دارچین + 2 لیوان آب چوش + نباتچای زنجبیل (طبیعت گرم و خشک)خواص: بالا برنده فشارخون، ضدضعف اعصاب، تقویت حافظه، ضد درد مفاصل، تقویت کننده قوای جنسی، مقوی معده، خون ساز، ضد سم غذاییطرزتهیّه: یک قاشق چایخوری کوبیده زنجبیل + 2 لیوان آب جوش + نباتچای اسطو خودوس (طبیعت گرم و خشک)خواص: آرام بخش اعصاب، تقویت کننده سلول های مغزی، ضدمیگـرن ضدزکام و آسم و برونشیت، ضد اگزما، مؤثر در درمان روماتسیمطرز تهیّه:یک قاشق غذاخوری + 2 لیوان آب جوش + نباتچای آویش (طبیعت معتدل)خواص: بالا برنده فشارخون، تقویت اعصاب، رفع کولیتهای مزمن، مدر ( ادرارآور)، ضد انگل و رطوبت بدن، ضد صفرا، مؤثر در درمان زکام ، سرفه و آسم، اشتهـارآور، کاهش دهنده غلظت خون، مقوی جهاز هاضمه ( گوارش )، تقویت بیناییطرز تهیّه: یک قاشق غذاخوری + 2 لیوان آب جوش + نباتچای نعنا یا پونه (طبیعت گرم)خواص: ضداسهال و استفراغ، ضد نفخ، مقوی معده، خوش بوکننده دهان، رفع خستگی، مؤثردردرمان بیماری های ریوی از جمله تنگی تنفس آسم، سرفه، مقوی قلب ، مؤثردر درمان سرماخوردگیطرز تهیّه: یک قاشق غذاخوری + 2 لیوان آب جوش + نباتچای اکلیل کوهی (طبیعت گرم و معتدل)خواص: گیاه معجزه گر، مقوی اعصاب، مدر (ادرارآور)، ضد عفونت کلیه، ضد صفرا، ضددلهره و اضطراب، ضد زکام و سرما خوردگی، آسم، سیاه سرفه تقویت کننده بدن، مقوی معده، ضد دردهای روماتیسمی، استخوان و کمر، مؤثر در دفع سنگهای کلیه و کیسه صفراطرز تهیّه: 2 قاشق غذاخوری + 2 لیوان آب جوش + نباتچای مرزنجوش (طبیعت گرم)خواص: آرام بخش، بهترین داروی میگرن کهنه و سردردهای، ضد نفخ، ضد سرماخوردگی، ضد اسهال، خلط آور، تب بر، اشتهاآورطرز تهیّه: 1قاشق غذاخوری + 2 لیوان آب جوش + نباتچای بهارنارنج (طبیعت گرم)خواص: ...

  • جدیدترین آلبوم محسن چاوشی با نام پرچم سفید + جامع ترین نقد فنی

    اولین نقد فنی آلبوم پرچم سفید توسط دوست عزیزم الیاس انجام شد و بعد از نقد های بی سرو تهی که تعدادشون هم زیاد بود ، این نقد میتونه ذهن مخاطبو نسبت به این آلبوم بیشتر باز کنه و گستردگیه این آلبومو بیش از پیش نشون بدهجامع ترین نقد فنی آلبوم پرچم سفیدتوجه : توضيح برخي اصطلاحات مندرج در نقد در ادامه داده شده است دانلود نقدسبك موسيقي chillout چيل اوت : نمونه اي از موسيقي آرام الكترونيك ميباشد كه از نمونه هاي هم ژانر خود بسيار زيبا و ملوديك تر ميباشد و تركيبي از سبكهاي deep house - ambient - new age و .. ميباشد كه در واقع مشتق گرفته شده از آنهاست . ترانه هاي پاوربالاد : پاور بالاد Power ballad، نوعی ترانه است که معمولا در آلبومهای هارد راک hard rock، ارینا راک arena rock و هوی متال heavy metal در سالهای 70، 80 و 90 وجود دارد و پس از آن در دهه اخیر به شیوه ای مدرنتر اجرا میشود. نوعی ترانه عاشقانه است. این ترانه ها غالبا حاوی موضوعاتی احساسی چون اشتیاق، نیاز، عشق و گمگشتگی هستند. این ترانه ها مانند اعتراف نامه ای احساساتی هستند و با موضوع معمول ترانه های متال مانند لذت جویی، خشونت و رمزگونه بودن بسیار متفاوتند معمولا پاور بالاد با مقدمه ای ملایم با کیبورد یا گیتار آکوستیک، آغاز میشود. تنظیم موسیقی طوریست که درام سنگین و گیتار الکتریکی پیچیده تا زمان همخوانی گروه همخوانان یا حتی تا اواخر ترانه، شنیده نمیشوند. قطعات مربوط به گیتار الکتریکی در نتهای سنگین نواخته میشوند و تا آغاز قطعه بعد تداوم میابند. از طرفی قطعات گیتار سولوی ملودیک و فریاد مانند هم از وجوه تمایز این سبک هستند. اثر متقابل شیوه نواختن واضح و مشخص با بخشهایی که ساز با تحریف و پیچیدگی فراوان نواخته میشود و تنظیم این دو، تاثیر فراوانی بر تنش احساسی موجود در پاور بالاد دارد. گاهی اوقات این نام به طور عمومی تر و برای توصیف ترانه های راکی که به آهستگی و با آرامش آغاز شده و بتدریج به سوی پایانی قدرتمند اوج میگیرند، به کار میرود . پست اختصاصی آلبوم پرچم سفیدبحث تنظيم در آلبوم محسن چاوشي و سينا حجازي آخرين باري كه حضور محسن چاوشي در تنظيم آلبومش پر رنگ بود آلبوم ژاكت بود كه چراغهايي روشن كرد و در قطعاتي كه اخيرا بصورت تك آهنگ منتشر شده و تنظيم هر سه را محسن چاوشي خود انجام داد نشان از بلند پروازيهاي او دارد . اين سه (نخلاي بي سر - ديوار بي در و دلتنگ) تماما اميد ما به تنظيمهاي محسن چاوشيست كه گويا يد طولايي دارد و دل نگراني چاوشي دوستان به تنها نقطه اميد و تكيه گاه تبديل شده ، سينا حجازي كه خود نيز خواننده و تنظيم كننده است از دوستان ديرين و صميمي اوست و شنيده ها حاكي ...

  • ۷ دلیل اصلی که شما احساس شادی نمی‌کنید

    ۷ دلیل اصلی که شما احساس شادی نمی‌کنید

    ۷ دلیل اصلی که شما احساس شادی نمی‌کنید  نگاهی به اطراف خود بیندازید.چند نفر از افراد دور و بر شما، شاد نیستند؟چند نفر از آن‌ها لبخند بر لب دارند و واقعاً شاد هستند؟اکثر افراد پیرامون ما شاد نیستند. چرا این‌گونه است؟کجای راه را اشتباه رفته‌ایم که به اینجا رسیده‌ایم؟من در محله ای بزرگ شدم که در آن هر روز صبح انسان‌ها با چهره ای غمگین از خانه های خود بیرون می آمدند و به سمت ایستگاه اتوبوس می‌رفتند. در ایستگاه به راحتی می‌توانستید جمع زیادی از این افراد را ببینید. بودن در کنار این افراد به من نکات ارزشمندی را آموخت. آموختم که چرا مردم شاد نیستند.۷ علت برای اینکه شما احساس شادی نمی‌کنید۱-نگران بودن.مادر، با چهره ای درهم روی صندلی نشسته است و نگران امتحان آخر هفتهٔ پسرش است. این امتحان تعیین می‌کند آیا پسرش به یک مدرسهٔ خوب خواهد رفت یا خیر. او همچنین در فکر این است که به محله ای که نزدیک مدرسهٔ پسرش است نقل مکان کنند. او در فکر این است که نکند پسرش با دوستان بدی قاطی شود و کار سطح پایینی گیرش بیاید.مارک تواین یک‌بار گفت “من سن زیادی دارم و بسیاری از مشکلات بزرگ را می‌شناسم، اما اکثر آن‌ها هیچ گاه اتفاق نمی‌افتند”. وقتی شما نگران هستید، یک تصور غیر واقعی از آینده را در ذهن خود ایجاد می‌کنید؛ و اعتقاد به این تصور، موجب ایجاد احساس منفی در شما می‌شود. به عبارت ساده تر، شما بدون هیچ دلیل قابل قبولی، خودتان را از آینده می‌ترسانید.راه حل:شاد باشید، نگرانی را رها کنید. نگرانی برای شما هیچ سودی ندارد. اگر برای مشکل شما هیچ راه حلی وجود ندارد، نگرانی هم کمکی نمی‌کند. اگر راه حلی برای مشکل وجود دارد، پس باید با تمام قدرت به سمت آن بروید.۲-از دست دادن کنترل.مرد میان‌سالی با ناراحتی بر روی یکی از صندلی‌های مترو نشسته بود. رئیسش او را به خاطر ضرر مالی که پروژهٔ او به شرکت وارد کرده بود، توبیخ کرده و به جایگاه شغلی پایین‌تری تنزل داده بود. او شغلش را برای پرداخت اجاره خانه نیاز دارد، بنابراین چاره ای جز ماندن در این شغل ندارد.شاد بودن زمانی که شما تصور می‌کنید که همهٔ دنیا علیه شما هستند کار سختی است!! افرادی که همیشه خود را شکست خورده می‌بینند هیچ‌گاه شاد نخواهند بود. دلیل این امر نیز واضح است. آن‌ها هیچ‌گاه نخواسته‌اند تا کنترل زندگی خود را به دست بگیرند. آن‌ها معتقدند دلیل ناراحتیشان شخص دیگر یا چیز دیگری است؛ و همچنین فکر می‌کنند که این ناراحتی را شخص دیگری به جز خودشان می‌تواند بر طرف کند. آن‌ها در دنیای (بهتر است بگوییم جهنم) “ای کاش” زندگی می‌کنند.راه حل:قدرت این را در خود ایجاد کنید که هر ...

  • تربیت اصفهانی

     تربیت اصفهانی

    تربیت اصفهانی به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد . دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد . به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم . بلافاصله به سویم حـرکت کرد . در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد . بچه آمد و شکلات را گرفت . به پدرش گفتم من قصد اذیت او را نداشتم . گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است. کار تو باعث میگردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند . حال بیشتر ما چگونه عمل میکنیم . بابا میشینه تو خونه جلوی بچه کوچک به زنش میگه ، فلانی زنگ زد بگو من نیستم . مامانه به بچه میگه... مرتضی عباسی – همونطوری که خواستی آهنگ زیبا و بسیار با کیفیت و بسیار حرفه ای از مرتضی عباسی به نام همونطوری که خواستی با کیفیت اورجینال دانلود آهنگ با کیفیت بالا و لینک مستقیم بهروز عوضی یه خانومی واسه تولد شوهرش پیشنهاد داد که برن یه رستوران خیلی شیک وقتی رسیدن به رستوران , دربون رستوران گفت: سلام بهروز جان ... حالت چطوره ؟؟؟ زنه یه کم غافلگیر شد و به شوهره گفت : بهروز , تو قبلا اینجا بودی ؟؟ شوهر: نه بابا این یارو رو توی باشگاه دیده بودم ... وقتی نشستن , گارسون اومد و گفت : همون همیشگی رو بیارم ؟؟؟ زنه یه مقدار ناراحت شد و گفت : این از کجا میدونه تو چی میخوری ؟؟؟ شوهر : اینم توی همون باشگاه بود یه بار وقت خوردن غذا منو دید ... خواننده رستوران از پشت بلندگو گفت : سلام بهروز جان ... آهنگ مورد علاقتو میخونم برات .... زنه دیگه عصبانی شد و کیفشو برداشت از رستوران اومد بیرون. شوهره دوید دنبالش . زنه سوار تاکسی شد .... بهروز جلو بسته شدن در تاکسی رو گرفت و خواست توضیح بده که حتما اشتباهی پیش اومده و منو با یکی دیگه اشتباهی گرفتن .... زنه سرش داد زد و انواع فحشارو بهش داد ... یهو راننده تاکسی برگشت گفت : بهروز اینی که امشب مخشو زدی خیلی بی ادبه ها   محسن یاحقی – بگو آره آهنگ زیبا و فوق العاده شنیدنی محسن یاحقی به نام بگو آره با کیفیت اصل دانلود آهنگ ...

  • دوازدهمین جشن خانه سینما - 1

    دوازدهمین جشن خانه سینما - 1

    دوازدهمین جشن خانه سینما   امسال هم جشن خانه سینما با همه ایراداتی که داشت در شبی که ماه کامل بود ٬ در محوطه باز پیرامون برج میلاد برگزار شد. با اینکه گفته می شد فرزاد حسنی مراسم را اجرا می کند اما حسین پاکدل این امر را بر عهده داشت.به نظر من که این جشن خیلی ضعیف تر از جشن سال پیش بود٫ازهمه لحاظ(اینو گفتم که اونایی که حضور نداشتن بدونن چیزی از دست ندادن)از همون اول بی برنامگی مشهود بود٬این اولین باری بود که برای رفتن به جشنی٬در مکانی نیمه کاره٬از بین خاک و گچ و سنگ و ... باید عبور میکردم.ازدحام بیش از حد جمعیت که معلوم بود فکری به حال آن وامانده های بین زمین و هوا نکرده بودن باعث به تاخیر افتادن مراسم شد.خلاصه٬اونقدر جشن بی بخاری بود که نمیشود زیاد پیرامونش نوشت. البته لازم به ذکر است که حضور جمعیت کسیری از کارگان ساختمانی اعم از (عمله و بنا و ...) که پس از یک روز کار سخت و طاقت فرسا در برج میلاد ٬در این جشن با شکوه ٬خالی از لطف نبود.که اگر قصد گرفتن مجله ای " رایگان " از یکی از غرفه ها رو داشتی٬باید از بین این دسته از مخاطبین پرشور و اهل مطالعه میگذشتی ٬ که البته اکثر میهمانان ترجیح میدادن که به راه خود ادامه دهند و بگذارند این شیفته های سینما٬آنها رو مطالعه کنند.اما این حسن رو هم باید بگم که برای پذیرایی از مهمانان انواع نوشیدنی های سرد و گرم تدارک دیده شده بود که مانند همان مجلات ٬ آن دسته از شیفته های سینما از آنها بهرمند شدند و نمیدونم که چرا بقیه مهمانان توی صف نمی ایستادند٬تا برای یک لیوان چای یا آب یا... همدیگر رو هل دهند!؟؟! ٬٬  بگذریم ٬٬ نکته جالبی به ذهنم نمیاد که بگم٬اما : باران کوثری همراه با پدرش جهانگیر کوثری به روی سن اومد تا تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را اهدا کنه. باران قبل از خواندن نام برنده از حامد بهداد و بابک حمیدیان به عنوان دو چهره جوان سینما یاد کرد ٬ گویا انتظار داشت تا حامد بهداد تندیس را از آن خود کند چون وقتی نام برنده را خوند، قیافش یه جوری شد و خورد تو ذوقش.بابک حمیدیان که با بهت و ناباوری از برنده شدنش به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و با چشمانی اشکبار به روی سن آمد از تک تک کاندیداها تعریف و تمجید کرد و رو به حامد بهداد گفت: حامد خودت میدونی که همیشه بهترینی!! (که همه تشویقش کردن)٬ به دنیا اومدن فرزند بازغی رو هم بهش تبریک گفت و در انتها از همسرش قدردانی کرد و تندیس را به او تقدیم کرد. و در انتهای مراسم :     برندگان دوازدهمین جشن خانه سینما : بهترين فيلم: فرزند خاک - باد در علفزار مي‌پيچد - دعوت - ديوار - خاك آشنا بهترين كارگرداني: بهمن فرمان آرا (خاک آشنا)- رضا ...

  • داستانی از ژان ماری گوستاو لوکلزیو؛ برنده‌ی جایزه‌ی نوبل 2008

    داستانی از ژان ماری گوستاو لوکلزیو؛ برنده‌ی جایزه‌ی نوبل 2008

                                                                            آی دزد، دزد                                     زندگی‌ات کدام است؟      ژان ماری گوستاو لوکلِزیو ترجمه‌ی اصغر نوری                   - به من بگو، از کجا شروع شد؟      - نمی‌دونم، دیگه نمی‌دونم، خیلی وقت گذشته، حالا دیگه خاطره‌ای از اون زمون‌ها ندارم. من تو پرتقال به دنیا اومدم، تو اریسیرا، اون وقت‌ها یه روستای کوچیک ماهیگیر‌ها بود، نزدیک لیسبون، سفیِد سفید، لب دریا. بعد پدرم به دلایل سیاسی مجبور شد اون‌جا رو ترک کنه و با مادر و عمه‌ام تو فرانسه ساکن شدیم. و من دیگه هیچ‌وقت پدربزرگمو ندیدم. ولی اونو خوب به یاد می‌آرم، ماهیگیر بود. برام قصه می‌گفت، ولی حالا من تقریباً دیگه پرتقالی حرف نمی‌زنم. مثل یه شاگردبنا با پدرم کار می‌کردم. بعد اون مُرد و مادرم مجبور شد کار کنه؛ من وارد یه شرکت شدم، کار مرمت خونه‌های قدیمی، اوضاع خوب بود. اون وقت‌ها، من مثل همه بودم، یه کار داشتم، ازدواج کرده بودم، چندتا دوست داشتم، تو فکر فردا نبودم، به مریضی فکر نمی‌کردم، همین‌طور به حوادث. زیاد کار می‌کردم و پول کم بود، فقط می‌دونستم که خوش‌شانسم. بعد کارهای الکتریکی یاد گرفتم، مدارهای الکتریکی رو تعمیر می‌کردم، لوازم‌خونگی و روشنایی نصب می‌کردم، سیم‌کشی می‌کردم. از این کار خیلی خوشم می‌اومد، کار خوبی بود. اینهایی که می‌گم اون‌قدر دورن که گاهی وقت‌ها از خودم می‌پرسم حقیقت داره؟ اون وقت‌ها واقعاً این‌طور بوده؟ اینها بیشتر یه رویا نیست که اون وقت‌ها واسه خودم می‌ساختم؟ وقتی همه‌چی اون‌قدر آروم و عادی بود، وقتی شب ساعت هفت به خونه برمی‌گشتم و درو که باز می‌کردم هوای گرم خونه می‌خورد تو صورتم، جیغ‌ و داد بچه‌ها رو می‌شنیدم و صدای زنمو که می‌اومد به طرفم و منو می‌بوسید. چون خسته بودم، قبل از شام رو تخت دراز می‌کشیدم و به سایه‌ها‌یی که لامپ رو سقف می‌نداخت، نگاه می‌کردم. به هیچی فکر نمی‌کردم، اون وقت‌ها آینده وجود نداشت، همین‌طور گذشته، فقط می‌دونستم که خوش‌شانسم.     - و حالا؟     - آه، حالا همه‌چی عوض شده. اینجاش وحشتناکه این تغییر یکهو اتفاق افتاد، وقتی کارمو از دست دادم، به‌خاطر ورشکستگی شرکت؛ می‌گفتن رئیس تا خرخره تو قرضه. همه‌چی رهنی بود. خب یه روز رئیس بی‌خبر زد به چاک. سه‌ماه دستمزد به ما بدهکار بود. روزنامه‌ها در این مورد نوشتن، ولی دیگه کسی اونو ندید، نه اونو نه پولو. این‌جوری همه به صفر رسیدیم، این مثل یه سوراخ بزرگ بود که همه‌مون افتادیم توش، اون‌های که نمی‌دونم چی به سرشون اومد، فکر کنم ...