بافتن كلاه كج
صنایع دستی در صومعه سرا
گليم گليم زير اندازي است که بيش تر روستاييان و كوچندگان از آن استفاده مي كردند و چون همانند نمد جزء اقلام اساسي زندگي مردمان هر منطقه محسوب مي شد ، از منشاء پيدايش آن اطلاعاتي دردست نيست . يافته هاي كشف شده حاكي از آن است كه عده اي بسيار قبل از مهاجرت آريايي ها در جنوب كناره درياي خزر اقامت داشته و با مهارت مبادرت به بافتن گليم مي نمودند .در اين باره نوشته اند : « با اطمينان مي توان گفت كه گیــلان در بافت گليــم يك مركز نخستين محسوب مي شده ولي تعییـن زمــان دقيق آن به آساني ميسر نيست» (هال ،ص14) كشفيات و اطلاعات موجود دركتب كهن هم چون حدود العالم وجود گليم را از قرن چهارم هجري به بعد درگيلان تائيد مي كند. هيچ نمونه اي از این اعصار دردسترس نيست و تنها مي توان به بافت هاي دوره هاي اخير (دهه هاي پنجاه به بعد) اشاره داشت كه مركزيت اصلي آن را درناحيه غرب گيلان مي دانند . بر اساس باور گليم بافان و متخصصان ، طرح و نقش گليم درغرب به ويژه تالش متاثر از گليم هاي تركي و قفقازي و عشاير شاهسون – از توليد كنندگان عمده گليم در این اعصار – است « تالش ها اكثراً ترك نژادند و تاثير دست بافته هاي قفقاز درگليم هاي آن ها مشاهده مي شود . گليم هاي آن ها به خاطر بافت هاي چاكدار روشن و شاد و نگاره هاي تزييني كنگره دار و لوزي شكل شهرت بسيار دارد. حاشيه ها باريك و با طرح و ريشه ها گيس بافت يا گره دار ساده است » (هال ،ص 206) . تاثير پذيري از نقوش عشايرشاهسون و قفقاز ازدهه هاي چهل و پنجاه درغرب گيلان ترديد ناپذير است . اين به سبب روي آوردن مجدد گليم بافان غرب به اين صنعت به جهت واردات گليم به اين منطقه است و وجود گليم بافي قبل از تاثيرپذيري از عشاير به طور پراكنده براي مصارف شخصي كه قدمتي ديرينه دارند و استفاده از نقوش نياكان به شيوه موروثي ، نشان دهنده آن است كه درگيلان گليم و نقوش به كار رفته در آن به شكل تقليدي وجود نداشته ، بلكه هويتي مستقل و خاص منطقه داشته است . با گذشت اعصار و فناپذيري پشم تمايل مردم براي استفاده از فرش ها موجب شد تا گليم اعتبار خود را در شهرها از دست بدهد و به روستاهاي كوه نشين محدود گردد ، البته دراين ميان نقوش و رنگآميزي آن اصالت خود را از دست نداد و در فرش ها و چادر شب ها متجلي گرديد . در هر حال ، در غرب گيلان آميختگي نوع بافت و نقوش گليم عشاير شاهسون ، قفقاز و .. با فرهنگ بومي و محلي تالش ، به اوج رسيد ، به طوري كه نقوش مورد استفاده به مشخصه اي تبديل شد تا كارشناسان گليم از روي همين حاشيه ها كه اغلب به رنگ هاي آبي ، زرد و يا قرمز يكدست و يا نقش ونگاري از گل و ستاره و حيوانات است آن را مختص گیلانیان بدانند. ...
پوشاک سنتی مردم ایلام
بشر از همان آغاز تشكیل گروههای كوچك اجتماعی به واسطهی قدرت تفكر و تصمیم گیری عقلانی مسیر زندگی را از شیوهی زیست حیوانی جدا ساخت و علیرغم ضعف جسمانی توانست اندك اندك طبیعت پیرامون خویش را مورد شناسایی قرار داده و با درایت از مواهب آن بنا بر مقتضیات و شرایط زمان و محیطی بهره گیرد. لذا غارها را سكونتگاه خویش قرار داد و از منابع غذایی جنگلی و حیوانی تغذیه نمود و از پوست حیوانات تن پوش زمستانی ساخت و در سیر حیات انسان از مراحل اولیه تا كنون پوشاك نیز در كوران زندگی و تحت فرهنگ هر جامعه تغییرها نمود و مُدهای بسیار را پُشت سرگذاشت و در عصر حاضر نیز علیرغم اشاعه فرهنگ و تعامل اجتماعی و فرهنگی جوامع انسانی هنوز هم لباس و پوشاك یكی از مشخصهها و تمایزات فرهنگی بین گروههای انسانی و اقوام مختلف به شمار میرود. در قلمرو سیاسی فعلی ایلام اگر چه در گسترهی دنیای اطلاعات و اطلاع رسانی سرزمینی بسیاری كوچك مینماید، اما تحت آداب ورسوم، عرفها و سنتها هنوز هم پاره ای از عناصر لباس و پوشاك برخی گروهها تمایزات فراوانی را با دیگران در همین قلمرو را نشان میدهد. اگر چه لباس خود بخشی از فرهنگ میباشد ولی بواسطهی ارتباطات و تعاملات فرهنگی و غیره این ویژگی فرهنگی مردم ایلام به سوی یكنواختی گرایش یافته و تفاوتها به مراتب بسیار كمتر از گذشته میباشد و به شكلی كه لباس مردان با چشم پوشی از مردان عرب زبان جنوب استان در سایر نقاط تفاوتها آنچنان اندك است كه به سختی به چشم میآید. لباس مردم ایلام از منظری دیگر لباس مردم استان ایلام اگر چه آن اهمیت و ارزش فرهنگی و اجتماعی گذشتهی خویش را به مقدار زیادی از دست داده و در سایه انواع و اقسام مُدها و مدلهای وارداتی به سوی یكنواختی گرایش یافته ولی هنوز میتوان به برخی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن در بین گروههای قومیایلامی اشاره كرد. در گذشتهی نه چندان دور جنس مرغوب، نو بودن و بیش از هر چیز تزئینات لباس (بویژه برای زنان و دختران) یكی از شاخصهای عمده برای تشخیص فرد از دیگران و قرار دادن وی در طبقه اجتماعی و جایگاه و موقعیت او در جامعه بود وبا این ویژگیها به راحتی میتوانست حداقلی از موقعیت اقتصادی و اجتماعی افراد جامعه خودشان را باز شناخت. ولی با بهبود سطح زندگی مردم لباس معمولاً تا حدود بسیار زیادی این ویژگی خود را از دست داده است و تنها در موارد محدودتری میتواند چنین نقش و كاركردی را بازی كند. به عنوان مثال پوشیدن کت و شلوار نشانهی متشخص بودن و یا حداقل داشتن شغل مناسب است و بستن چفیه زرد ...
فرشهاي تاريخي ايران
خلاصه:واژة قالي، فرش و پارچههاي عهد هخامنشي ازكاوشهاي دوره پازيريك سيبري حفاري سالهاي 28-1327 شمسي، رنگهاي بكاررفته و نقوش و ابعاد فرشهاي مكشوفه و خصوصيات تكنيكي دربافت آنها، خصوصيات فرش بهارستان بنابه توصيف طبري. هنرقالي بافي درعهد ساسانيان، بررسي مينياتورهاي تيموري براي شناخت قاليهاي آن زمان، معرفي قاليهاي مشهورايراني در موزههاي خارج ازكشور، سابقة كاربرد گلابتون زرين و سيمين و ابريشم درقاليبافي.
پوشاك زنان و مردان ایلام
پوشاک زنان سرپوش یا «سَروَن (Sarwan ): در گذشته زنان بیشتر نقاط استان ایلام مقداری از موی طرفین سرخویش را پس از بافتن در دو طرف صورت آویزان میكردند و به آن «چَتر» میگفتند و این عمل صرفاً برای زیبایی بوده و بقیه موی سر كاملاً پوشانیده میشد. «سرون» نوعی پوشش سر برای زنان است كه در برخی نقاط مانند شیروان چرداول، ایوان و معدود نقاط دیگر استان متشكل از كلُاه یا عرقچن، یك یا دو عدد «گُل ونی» (گُل بندی = آذین یافته با گُل) و گاهی «هَبَر» و یا نوعی چفیه سیاه رنگ رگه دار میباشد كه به دور عرقچن بسته شده و حجم بزرگی را تشكیل و مقداری از اضافه آنها برای زیبایی به پشت آویزان میگردد. عرقچن یا «كِلاو »(Kelāw ): نوعی كلاه زنانه میباشد كه در نقاط مختلف استان رایج است. جنس آن معمولاً از پارچه نخی سفید رنگ و گاه به رنگهای دیگر میباشد كه مقدار كمی از سر را میپوشاند و هیچگاه به تنهایی به كار نمیرود و سایر سرپوشها روی آن بسته میشود و هرگاه كه عرقچن یا كَلاو منجوق دوزی شده باشد سرپوشهایی كه بر روی آن بسته میشود به حداقل ممكن میرسد تا زیبایی آن بیرون بماند. گُل وَنی (Golwany): نوعی سرپوش از جنس حریر، ابریشم و یا نخی میباشد كه در اندازههای مختلف كوچك و بزرگ تولید میگردد و جنس آن نازك بوده و زمینهی مشكی داشته و با گل و بوته و نقشهای ساده اسلیمی در رنگهای سفید و قرمز یا سبز و گاهی نارنجی و آبی و زرد تزئین گردیده است. در بیشتر نقاط استان بغیر از نقاط جنوبی با شیوههای تقریباً مشابه ای از «گُل وَنی» برای پوشش سر استفاده میشود و گاهی به مانند روسری و یا بر روی عرقچن و یا با بستن دو عد یا بیشتر آنها به همدیگر یك سرپوش بزرگتر تشكیل میدهند و در مناطق مانند شیروان چرداول، ملكشاهی و قسمتی از ایوان آنرا به صورت سه گوش رو سر انداخته و سرپوش «هَبَر» را روی آن بر دور سر میبندند. گاهی به گُل ونیهای بزرگ «سَرونَ» و یا «علی خانی» نیز میگویند. تا كاری (Tākāri): نوعی سرپوش زنانه كه از جنس حریر و یا نخی مربع شكل و بزرگ و از گُل ونی ضخیم تر است. زمینهی آن سیاه و دارای خطوط باریك به صورت رگههای نازك قرمز تیره و یا سبز میباشد و دارای ریسه در حاشیه میباشد و وقتی به دور سر بسته میشود حجم بزرگی را دایره وار حول سر ایجاد میكند و مقداری از اضافهی هر دو سر آن به پُشت سر آویزان میگردد و معمولاً زیر آن و برای پوشاننده طرفین صورت و موی سر از گل ونی كه زیر آن قرار دارد استفاده میشود این نوع سرپوش عموماً در منطقه ی آسمان اباد و هلیلان در شهرستان شیروان چرداول و شهرستان ایوان استفاده میشود. هَبر (Habar): یك ...
صنایع دستی لرستان(بخش سوم)
نمد مالي نمد مالي يكي از قديمي ترين صنايع دستي اين ديار است . در گذشته هاي نه چندان دور در اغلب شهرهاي لرستان كارگاه هاي نمد مالي داير بوده به گونه اي كه در بروجرد و خرم آباد راسته بازارهايي به نمد مالي اختصاص داشته است .نمد مال ها با استفاده از پشم بره كه به گويش محلي برگه ( برگن ) ناميده مي شود ، بخشي از نيازهاي عشاير و روستاييان را تامين مي كنند . رايج ترين اين توليدات عبارتند از : از كلاه نمدي ، تن پوش هاي نمدي ( كپنك ) ، گردله ( زيرزين اسب ) ،انواع زيراندازها با نقوش و اندازه هاي مختلف . آن ها براي تهيه اين نوع توليدات مراحل زير را انجام مي دهند . 1-پهن نمودن قالب نمد (حصيريابرزنت ) 2- ايجاد نقوش با فتيله -هاي پشمي رنگ شده3- ريختن پشم و كمان زدن 4-پاشيدن آب و صابون و خيساندن پشم 5-پيچيدن قالب نمد و بستن آن با طناب 6-ماليدن قالب نمد با دست و پا . وسايل و ابزار كار نمدمالي عبارتند از : چوب تركه اي ، كمان چند زهي و حصير به عنوان قالب نمد. حصير بافي حصير يا بوريا از ني ساخته مي شود ، نمونه هايي كه دربين النهرين پيدا شده متعلق به 5000 سال ق.م است ، بنابراين حتي از صنعت پارچه بافي هم كهنتراست. در ايران مراكز صنعت حصيربافي يكي در زرقان فارس وديگري در بروجرد است . حصيربافهاي برجردي بيشتر ني مورد نياز خود را از نيزارهاي اطراف بروجرد و دشت هاي خوزستان تامين مي كنند.حصيرهاي بافته شده در سقف هاي گلي همچنين بعنوان زيراندار اقشار فرودست مورد استفاده قرار مي گيرد.حصير باف،ني را بقچه اي ميخرد.اول ساقه ني را تمييز ميكند و سپس با نيكوب ساقه ها را مي كوبد و تخت مي كند و آب روي آنها مي ريزد تا نرم شوند و بعد ني هايي را كه به صورت ورقه باز شده اند در كنار هم مي چيند و يك "پود" ني را با زاويه قائمه مي بافد و از يك نوع بافت جناقي استفاده مي كند و در آخر ته ساقه "پود" بافته شده را پيچ مي دهد تا اينكه لبه هاي آن محكم باشد.اندازه هاي معمول اين حصير 8 در 4 است. جاجيم لري بختياري يكي ديگر از دست بافته هايي كه در زندگي جوامع عشايري و روستايي مناطق بختياري نشين لرستان مورد استفاده قرار مي گيرد جاجيم است كه به شگل نوار هايي باريك به عرض 30 تا 50 سانتيمتر و طول 5 تا 8 متر تماما از پشم بافته مي شود.اين نوارها را پس از بافتن از پهلو به يكديگر مي دوزند،در نتيجه سطح يكپارچه اي حاصل مي شود كه به مصرف رو انداز مي رسد.دار جاجيم عموما به صورت افقي بوده و چله كشي آن روي زمين انجام مي گيرد.بافت هاي تار آن از روي كار ديده مي شود در حالي كه پود زير آنها مخفي است.برخلاف ساير منسوجات كه در آنها نقش با پود شكل مي گيرد،در جاجيم بختياري نقش به واسطه تارها ايجاد مي شوند. اجزاي ...
پوشاک لباس ایلام
پوشاك زنان ایلام زن آفریده پروردگار بلند مرتبه برای تكمیل زندگی و مایه ی آرامش و خیال مرد است ویكی از مظاهر زیبایی خلقت ، آنطور كه در ادبیات عرفان از تعابیر و تشبیه های عارفانه و عاشقانه و خط وخال زنان بیان گردیده است. لباس زن علاوه بر اینكه ستر و پوشش بدن از دید نامحرمان ومحفوظ ماندن از سرما و گرما ست یكی از عناصر مكمل زیبایی زن نیز بوده و به مراتب از نظر پیچید گی بر لباس مردان تقدم دارد که از لحاظ زیبایی ، آراستگی ، سلیقه ها وعلایق نیز هست رنگهای متنوع ، جنس های مرغوب ، زیور آلات در عصر حاضر و آویزها ، منجوق كاریها ، مهره ها وسایر تزئینات لباس زنان كه آذین بند پوشاك زنان ایلامی ست در واقع معرف شخصیت ، منزلت و جایگاه زن و حتی نشانگر سن و تا حدودی هویت قومی او نیز می باشد. در گذشته :جنس مخمل لباس و آویزهای قروشی بصورت بر روی بالاپوش های زنان معمولاً نشانه ثروتمندی و همینطور تعلق به خانواده ی طبقه بالای جامعه بود. حداقل تمایزات و مشخصات ویژه ای كه از لباس زنان در استان ایلام در حال حاضر جلوه گر می باشد تفاوتهایی است كه در جنس ، رنگ و شكل لباس بین گروههای سنی (كهنسال ، میان سال وجوان )تقسیم شده لباس زنان ایلامی عبارتند از سرپوش یا «سَروَن (Sarwan ) : در گذشته زنان بیشتر نقاط استان ایلام مقداری از موی طرفین سرخویش را پس از بافتن در دو طرف صورت آویزان می كردند و به آن «چَتر » (atr) می گفتند و این عمل صرفاً برای زیبایی بوده و بقیه موی سر كاملاً پوشانیده می شد و هیچگاه برای مردان تحریك آمیز نبود «سرون »نوعی پوشش سر برای زنان است كه در برخی نقاط مانند شیروان چرداول ، ایوان و معدود نقاط دیگر استان متشكل از كلُاه یا عرقچن ، یك یا دو عدد «گُل ونی » (گُل بندی = آذین یافته با گُل ) و گاهی «هَبَر» و یا نوعی چفیه سیاه رنگ رگه دار می باشد كه به دور عرقچن بسته شده و حجم بزرگی را تشكیل و مقداری از اضافه آنها برای زیبایی به پشت آویزان می گردد . عرقچن یا «كِلاو »(Kelāw ): نوعی كلاه زنانه می باشد كه در نقاط مختلف استان رایج است. جنس آن معمولاً از پارچه نخی سفید رنگ و گاه به رنگهای دیگر می باشد كه مقدار كمی از سر را می پوشاند و هیچگاه به تنهایی به كار نمی رود و سایر سرپوشها روی آن بسته می شود و هرگاه كه عرقچن یا كَلاو منجوق دوزی شده باشد سرپوش هایی كه بر روی آن بسته می شود به حداقل ممكن می رسد تا زیبایی آن بیرون بماند . گُل وَنی (Golwany) : نوعی سرپوش از جنس حریر ، ابریشم و یا نخی می باشد كه در اندازه های مختلف كوچك و بزرگ تولید می گردد و جنس آن نازك بوده و زمینه ی مشكی داشته و با گل و بوته و نقش های ساده اسلیمی ...
پوشاک مردم سرزمین ایلام
پوشاك زنان زن افريده پروردگار بلند مرتبه براي تكميل زندگي ومايه ي آرامش وخيال مرد است ويكي از مظاهر زيبايي خلقت ، آنطوركه در ادبيات عرفان از تعابير وتشبيه هاي عارفانه وعاشقانه وخط وخال زنان بيان گرديده است. لباس زن علاوه براينكه ستروپوشش بدن از ديد نامحرمان ومحفوظ ماندن از سرما و گرما ست يكي از عناصر مكمل زيبايي زن نيز بوده و به مراتب از نظر پيچيدگي برلباس مردان تقدم دارد وحائز جنبه هاي زيبايي شناسانه ، آراستگي ، سليقه ها وعلايق نيز هست . رنگهاي متنوع ، جنس هاي مرغوب ، زيور آلات در عصر حاضر وآويزها ، منجوق كاريها ، مهره ها وساير تزئينات لبا زنان (بيشتر در گذشته ي نه چندان دور ) كه آذين بند پوشاك زنان ايلامي ست در واقع معرف شخصيت ، منزلت وجايگاه زن وحتي نشانگر سن و تا حدودي هويت قومي او نيز مي باشد. در گذشته ي نه چندان دور (در حال حاضر در برخي نقاط عشايري وروستايي دور افتاده )جنس مخمل لباس و آويزهاي قروشي بصورت برروي بالاپوش هاي زنان معمولاً نشانهي ثروتمندي وهمينطور تعلق به خانواده ي طبقه بالاي جامعه ( بويژه از نظر اقتصادي ) بود . حداقل تمايزات ومشخصات ويژه اي كه از لباس زنان در استان ايلام در حال حاضر جلوه گر مي باشد تفاوتهايي است كه در جنس ، رنگ وشكل لباس بين گروههاي سني (كهنسال ، ميان سال وجوان ) وتقريباً در سراسر استان ديده مي شود كه در ذيل فهرست واربه پوشاك زنان ايلامي وبا چشم پوشي از اندك تمايزات اشاره مي گردد : سرپوش يا «سَروَن ) (Sarwan ) : در گذشته زنان بيشتر نقاط استان ايلام مقداري از موسي طرفين سرخويش را پس از بافتن در دوطرف صورت آويزان مي كردند وبه آن «چَتر » (Čatr) مي گفتند واين عمل صرفاً براي زيبايي بوده وبقيه موي سر كاملاً پوشانيده مي شد و هيچگاه براي مردان تحريك اميز نبود «سرون »نوعي پوشش سربراي زنان است كه در برخي نقاط مانند شيروان چرداول ، ايوان و معدود نقاط ديگر استان متشكل از كلُاه يا عرقچن ، يك يا دو عدد «گُل وني » (گُل بندي = آذين يافته با گُل ) و گاهي «هَبَر» ويا نوحي چفيه سياه رنگ رگه دار مي باشد كه به دور عرقچن بسته شده وحجم برزگي را تشكيل ومقداري از اضافه آنها براي زيبايي به پشت آويزان مي گردد . عرقچن يا «كِلاو »(Kelāw) : نوعي كلاه زنانه مي باشد كه در نقاط مختلف استان رايج است. جنس آن معمولاص از پارچه نخي سفيد رنگ وگاه به رنگهاي ديگر مي باشد كه مقدار كمي از سر را مي پوشاند وهيچگاه به تنهايي به كار نمي رود وساير سرپوشها روي آن بسته مي شود وهرگاه كه عرقچن يا كَلاو منجوق دوزي شده باشد سرپوش هايي كه بر روي آن بسته مي شود به حداقل ممكن مي رسد تا زيبايي آن بيرون بماند . گُل وَني (Golwany) ...