بازی های تیزپا
سوتی های جواد اقا خیابانی
من ولی می گویم آمار این گاف ها ۱۰ برابر هم که بشود، باز می شود همه اش را با آن توصیف خوبی که از خداداد داشت در می شود؛ غزال تیزپا ... با این حال لطفا این جمله را بخوانید: «دلیل اینکه لئو مسی در بازی های امسال شرکت نکرده این بوده که او چشم به راه نخستین فرزند خود است و می خواهد پدر بشود وگرنه آقای گل بازی ها می شد.»یا این یکی را: «یه اشتباه ... اشتباه مرگ بار ... بله ... مرگ مکزیک نزدیک می شه در این مسابقه» انصاف می دهید که این جمله ها به خودی خود ایرادی ندارند؛ مثلا اگر عادل این جمله ها را می گفت کسی خرده نمی گرفت، اما وقتی جناب خیابانی همین جملات را می گوید ما می خندیم! چرا؟!چون او زیاد گاف داده و ما هم که به ترک دیوار می خندیم و از هر اتفاقی جک می سازیم، چرا باید از کنار خیابانی بی تفاوت بگذریم. او گاهی با سوتی هایش اعصاب ما را هنگام تماشای فوتبال به هم ریخته و شاید این انتقام ناخواسته ما از آقای گزارشگر باشد.به بهانه جام ملت های اروپا و حضور پررنگ آقای خیابانی در این شب های تلویزیون، مجموعه ای از سوتی های منتسب به او را اینجا جمع کرده ایم؛ «منتسب به او» چون واقعا مطمئن نیستم همه اینها شاهکارهای خودش باشند و شاید عده ای در راستای همان انتقامی که حرفش را زدیم، جملاتی را به او نسبت داده باشند. بخوانید و لبخند بزنید. ما هم از طرف شما به آقای خیابانی می گوییم: «جواد جان، همه اینها فقط یک شوخی است، شما هم لبخند بزن، شما هم بخند ...»- هر تیمی که ببازه یعنی اینکه بازی رو باخته!- گگللللللللللل ... نه ... نه ... نهههههه! گل نبوووووووود! ... کریم عصبانی نشو... کریم نباید این کارا رو بکنی! .... داور می خواد کارت بده... نه داور کارت نده!/ «ابتدای بازی ایران و کره شمالی»- همه چیز به بازی آخر می چسبه!- تشنه اش شده داره آب می خوره، نوش جان!- کاسیاس از توپی که داره بازی می شه انتقاد کرده بود!- ساندویچی از بازیکن در اونجا به وجود میاد- هنوز هم مزه مزه می کنن تا توپو بزنن!- دومنک بازیگر آماتور و حرفه ای تئاتر!- حالا یک فرصت تلخ برای چلسی!- داور در سوت خودش می زنه!- بذارید به صراحت بگم که دو دقیقه وقت به پایان مسابقه باقی مونده!- شاید نزدیک ترین کشور به قطب جنوب، آفریقای جنوبی باشه!- باران هم به شدت می وزه!- وقتی یه بازیکن هوندوراس تنه می زنه، انگار یه درخت تنه می زنه!- اسپانیا یه گل زده، داوید ویا هم زده، خیلی قشنگم زده، ۵ دقیقه پیشم زده!- نود ثانیه، از الان بشمارید تا مسابقه تموم شه!- با شماره ۲۰۱۳ تماس بگیرید و پیامک بدید!- دقیقه ۱۵ بازی هستیم ... اگر تبریزی ها این بازی رو واگذار کنند چیزی از ارزش های این تیم کم نمی شه!- داور هند پنالتی رو دیده و می گه ...
دانلود انیمیشن دوبله bolt
نام انیمیشن: Bolt – تیزپا ژانر:انیمیشن ، کمدی ، ماجراجویی کارگردان: Byron Howard , Chris Williams نویسنده : Brad Bird گویندگان: Craig T. Nelson , Holly Hunter , Samuel L. Jackson , Jason Lee سال انتشار: ۲۰۰۸ کیفیت : DVDRip فرمت:Avi مدت فیلم : ۹۰ دقیقه دوبله فارسی خلاصه داستان : bolt هنر پیشه ای است که به گمان خود تمامی اتفاقات فیلم هایی که بازی می کند و قدرت خارق العاده اش ، حقیقی است . او در پی اشتباهی از محل فیلمبرداری خارج شده و به دنبال نجات دوستش پتی روانه شهر می شود. در آنجا با اتفاقاتی که پیش رویش قرار می گیرد به حقیقت امر پی برده ولی … رمز فایل :www.vivadl.com منبع : گروه نرم افزاری ویوا دانلود دریافت فایل از سرور ویوا دانلود
عارف قلی زاده؛یادت بخیر شماره 5 تسلیم نشدنی
ورزش فوتبال ملی - دکتر حمید صدر مورخ و کارشناس سرشناس فوتبال ایران در یادداشتی از بازیکن سرشناسی نوشته که خیلی بی سر و صدا رسانه های ایرانی از خبر درگذشتش گذشتند. خبر درگذشت عارف قلی زاده ، کاپیتان سال های دور استقلالپارسال در 1393 بود که جعفر نامدار وداع کرد و رفت، یک سال قبل تر بیوک جدیکار در 1392 خداحافظی کرد و حالا عارف قلی زاده در 1394 رفته. هر سه نفر آنها وقتی تیم ملی ایران در آذر 1335 برای انجام چهار دیدار راهی شوروی شدند کنار هم بازی می کردند. تیمی به رهبری مایوفسکی که در اولین دیدارش در ایروان برابر اسپارتاک ارمنستان به میدان رفت و به تساوی 2-2 دست یافت. دیداری که در ایروان از رادیو به صورت مستقیم پخش شد. دیدار بعد با دینامو تفلیس و بعد جوانان تفلیس و هردو شکست 3 صفر. چهارمین بازی با منتخب آذربایجان شوروی به پیروزی 2-1 ایران انجامیدعارف در قلب دفاع جلوی امیر آقا حسینی سنگربان ایران بازی می کرد. سایر بازیکنان عبارت بودند از محمود بیاتی، امیر عراقی و امیر مسعود برومند. عارف هجده ساله بود که پیراهن ملی را بر تن کرده بود. مدافعی سرسخت با اندامی برتافته که از نبردهای تن به تن بیمی به دل راه نمی داد.عارف قلی زاده در 1317 در بادکوبه به دنیا آمد. پدرش علی قلی اف یکی از تجار ایرانی تبار موفق بود و مادرش نجیبه خانم. دولت کمونیستی خانواده قلی اف را مجبور به ترک شوروی کردند. آنها راهی تبریز شدند و از آن جا که ترکیب "اف" در ایران ممنوع شده بود پسوند "زاده" را برگزیدند. عارف قلی زاده شش برادر داشت و یک خواهر. آنها در هفت سالگی عارف راهی تهران شدند و در خیابان سپه تهران سکنی گزیدند و عارف خردسال در زمین ها خاکی سنگلج با فوتبال آشنا شد. معلم ورزش مدرسه مهیار او را به علی دانایی فرد در باشگاه دوچرخه سواران معرفی کرد و دانایی فرد قدرت جسمی عارف و توپ گیری و ضربه هایش را فوق العاده یافت و پرواز ورزشی عارف آغاز شد. عارف در دوازده سالگی بود که به دوچرخه سواران پیوست.او ابتدا به عنوان مدافع چپ بازی کرد و سپس در قلب دفاع تاج هم جای گرفت. او شماره 5 را بر تن کرد. از نبردهای او با ستاره های شاهین قصه ها می گفتند. مثل نبرد خشن دو تیم در اردیبهشت 1337 در امجدیه. جایی که قلی زاده برابر پرویز دهداری و امیر مسعود برومند دو شاهینی تیزپا و قوی پنجه با قدرت بازی کرده بود. ضربه زده و ضربه خورده بود. او را با قدرت جسمی بالا، تمرکز فراوان و البته درگیری هایش که آمیخته به شور فراوان بودند می شناختند. چنان که در بازی تکراری دو تیم پاییز همان سال که تاج با دو گل برابر شاهین شکست خورد توپ را اواخر بازی با خشم به دل تماشاچیان کوبید تا واکنش آنها را برانگیزد... ...