بازی شهرنشینان
بازی آنلاین...
سلاممن یه مدت کوتاهیه که با بازی شهرنشینان آشنا شدمبازی قشنگیه...فقط یکم حوصله میخوادhttp://shahrneshinan.comنکته جالب اینه که این بازی ساخت ایرانه
تاریخچه Monkey Island شاهکار لوکاس آرتز
در اینجا نمی خواهم که از داستان حرفی بزنم چون داستان بازی تنها بهانه ای است برای آشنایی با دزدان و این جزیره ی مرموز و پر از لحظاتی شاد که نظیرش را نمی گویم که در هیچ بازی اما در کمتر بازی دیده اید چون تا کنون هنوز رازی که در جزیره میمونها قرار دارد را کسی کشف نکرده و نخواهد کرد!هر قسمت از مراحل بازی شما را در یکی از جزایر کاراییب به دنبال خود می کشاند جزایری که در این بازی آن مخوف بودن و هراسناک بودن خود را از دست داده و تبدیل به مکانی مفرح برای گیمرها می شود حتی لباس دزدان دریایی نیز شباهت چندان به دزدان دریایی ندارد و به نظر می رسد که ایده این لباس ها از کتاب های کمیک و طنز اقتباس شده تا از تاریخ و مراجع!و شباهتی بیشتر به دنیای مدرن دارند که به طرز نامعقولی در تن این دزدان بخت برگشته شده! نکاتی پیرامون این شاهکار Ron Gilbert, Tim Schafer , Dave Grossman کسانی هستند که این شاهکار را خلق کرده اند اینها نوابغ لوکاس آرتز هستند که تا دو شماره اول این بازی را ساختند و با همدیگر همکاری کردند اما پس از ساخت دو شماره اول گیلبرت لوکاس آرتز را ترک کرده و یک استدیوی دیگری با نام Humongous را تأسیس نمود و بازی ها موفق و در خور توجهی منجمله سری Putt-Putt را روانه دنیای بازی کرد.دیو گراسمن نیز پس از ترک لوکاس آرتز به همکاری با گیلبرت پرداخت و هم اکنون در کار ساخت سام و مکس با Telltale Game's مشغول است و تیم شافر در سال 2000 مانند دیگر وستانش لوکاس آرتز را ترک کرده و همانند گیلبرت، با تأسیس استدیوی بازی سازی Double Fine ادامه داد.اینگونه بود که لوکاس آرتز کار خود را بدون افراد اصلی ادامه داد و نسخه سوم و چهارم را به کمک بیل تیلر ادامه داد.و پس از مدتها گیلبرت قرار است که نسخه پنجم را با همکاری Michael Stemmle بسازد گرچه او در این نسخه چندان فعال نیست اما با طراحی و بنای اولیه این بازی دخیل است و می توان امید زیادی به این بازی داشت.بازی در یک جزیره تخیلی و با نام "Tri-Island Area", روایت می شود، جزیره ای ساختگی در مجمع الجزایر کاراییب.اما قرار نیست که تمامی اتفاقات در این جزیزه رخ دهد بلکه در ادامه با جزایر مختلفی آشنا می شوید و در نسخه های بعدی در مجموع 13 جزیره به لوکیشن اضافه می شود که در نسخه دوم (Monkey Island 2: LeChuck's Revenge )شاهد اضافه شدن چهار جزیره در نسخه سوم (The Curse of Monkey Island introduces)سه جزیره و در نسخه چهارم (The Escape from Monkey Island)شاهد 3 جزیره جدید دیگر خواهیم بود.که در نسخه چهارم نیز با پرداختن بیشتر به جزایر قدیمی تر Tri-Island Areaکه خود شامل سه جزیره با نام های Mêlée Island, Booty Island, Plunder Island می باشد که در مجموع همانطور که گفته شد شاهد 13 جزیره در کل بازی خواهیم بود که اتفاقات جالب و با مزه ای در آنها ...
تاریخچه اسباب بازی در ایران -بازخوانی از سایت تابناک
تاریخچه اسباب بازی در ایران از اسباب بازیهای کودکان ایرانی در دورههای پیش از اسلام آگاهی چندانی نداریم. باستانشناسان در کاوشهایی که در شوش، گیلان و سیلک کاشان انجام دادهاند، مجسمههای ظریفی از انسان و چهارپایان و پرندگان یافتهاند که از سفال و چوب و سنگ ساخته شدهاند. تعدادی از این مجسمههای ظریف میتوانند اسباببازی بوده باشند. بعضی از نویسندگان دورههای بعد از اسلام در نوشتههای خود به اسباب بازیهای کودکان ایرانی اشارهای کردهاند. مثلا نویسنده کتاب دارابنامه، در کتاب خود نام بعضی از اسباب بازیها، مانند دهل، بوق، گردونچه (گردونه کوچک) و اسب چوبی را آورده است. در کتابهای تاریخ و واژهنامههای قدیم نیز نام بعضی از اسباببازیهای سنتی و کهن ایرانی آمده است که از آن میان میتوان به فرفره، چالیک، (الک دولک)، جغجغه، اسب چوبی و عروسک اشاره کرد. ورود اسباب بازیهای غربی به دوره ناصرالدین شاه بر میگردد. وی از سفرهای خود به اروپا سوغاتیهای مختلفی بههمراه آورد. عروسک نیز یکی از آنها بود. عروسکهایی که چهرههای ایدهآل غربی داشتند با چشمانی روشن و موهایی بلند و آرایشی مخصوص اروپاییها. به این ترتیب آنچه شاه قاجار از فرنگ آورده بود، به چیزی بیش از یک اسباب بازی بدل شد، چرا که به الگویی برای زیبایی زنان ایرانی بدل شد.. عبارت «خوشگل مثل عروسک» بهطور عام به زیبایی و ظرافت چهره اشاره دارد، ولی بهطور خاص به شبیه بودن به ایدهآلهای زیبایی غربی مربوط میشود. این عبارت از آن زمان وارد فرهنگ عامه شده و امروز هم که باربی به بازار آمده، علاوهبر چهره به الگویی برای تناسب و زیبایی اندام هم بدل شده. حتی این اواخر عروسکهایی به نام فَشن به بازار آمدهاند که اندام ظریف اغراق شدهای دارند و مرحله زیبایی چهره و اندام را پشت سر گذاشتهاند و خریدار باید پوشش و لباسهای مختلف و به قول معروف تیپ زدن را از این عروسک یاد میگیرد! در مورد اسباب بازیهای دیگر اطلاعات مدونی در دست نیست، ولی بهنظر میرسد آنها نیز همانند دیگر محصولات غربی بهعنوان یکی از نیازهای انسانی که میخواهد سرتا پا غربی شود، اندک اندک وارد کشور شدند. با ورود فرهنگ غربی کار بهجایی رسید که خانههای ما نیز فرنگی شدند، یعنی برخی از شهرنشینان از روی اجبار آپارتماننشین شدند. وقتی که زندگی افراد به زندگی آپارتمانی تبدیل شود کودک چارهای نخواهد داشت جز اینکه در فضای اندک آپارتمان بازی کند و بیشتر اوقات حتی اگر فضایی برای بازی کودک در بیرون ...
چرا بعضی از قشقایی ها تمایلی به حرف زدن ترکی با فرزندانشان ندارند؟
اما موضوع بحث اینکه چرا بعضی از قشقایی ها تمایلی به حرف زدن ترکی با فرزندانشان ندارند و چه راهکارهایی برای تشویق این قبیل افراد به ترکی حرف زدن با فرزندانشان می توانیم ارائه دهیم؟ ابتدا وضعیت کلی جامعه حل حاضر قشقایی با جامعه بیست الی سی سال قبل را مقایسه می کنیم و در انتها هم چندین راهکار را که به نظر می تواند مثمر ثمر باشد ارائه می دهیم … در سی سال قبل ارتباطات رسانه ای و مخابراتی همانند حال حاضر نبود. کل وسایل ارتباط جمعی خلاصه می شد در یک رادیو ضبط که اعتقاد بر این بود ضبطش بیش از رادیوی آن باطری مصرف می کند و چون باطری کمیاب بود اولویت با رادیو و آن هم گوش دادن به اخبار هواشناسی مخصوصا در زمستان هایی که باران تاخیر داشت، بود. خلاصه با کلی بدبختی و جوشاندن چندین باره باطری ها حداکثر تا یک ماه می شد از یک سری باطری استفاده کرد. از فیلم و سریال و کتاب داستان هم خبری نبود. کل سرگرمی شبانه بچه ها گوش دادن به متلهایی بود که توسط بزرگترها روایت می شد و اتفاقا همه این متل ها به زبان ترکی بودند. اسباب بازی ها هم همه محلی بودند. پسرها با تیر و کمان، فلاخن (ساپان) و یا چوب دستی و دخترها با بافتن قالی های مینیاتوری، عروسک های خودساخته (گلین بازی)، تیکه پارچه ها و ... مشغول می شدند که همه این وسایل نمایانگر زندگی قشقایی ها بود و هیچ نماد خارجی در بین آن ها یافت نمی شد. ارتباطات با دنیای مدرن تر از دنیای قشقایی ها هم خیلی کم بود و از همه مهمتر، وضعیت نسبی اقتصادی قشقایی ها خیلی بهتر از شهرنشینان بود و این را می توان از خاطرات حال حاضر پدران ما که گاهی اوقات بیان می کنند، متوجه شد. به عنوان مثال: "تورپاخ کلمه الدو نه! فلان ایل نچه دهنه دکان شیراز دا قرخ گچینن عوض ادلرده ولی من گچه مه ورمدم تورپاغا". و اقتصاد در کنار شکوه و عظمت ایل یکی از بزرگترین عوامل اعتماد به نفس بالای افراد ایل در آن زمان به حساب می آمده است. لذا دلیلی برای فارس نشان دادن خود نمی دیدند. اما متاسفانه امروزه وضعیت بد اقتصادی ایل در کنار انواع جک های ساخته شده برای اقوام در کشور ما، مسائل فرهنگی، اجتماعی و مسائل دیگر اعتماد به نفس کلی را از قشقایی های مقیم شهر ها گرفته است. از طرفی ارتباطات رسانه ای افراد به شکل حیرت آوری پیشرفت نموده است. انواع سریال ها، کارتون ها، فیلم های نمایش خانگی، اسباب بازی های سخن گو، کتاب کودک و .... به وفور در دسترس کودکان ایل دیده می شود. لذا یک کودک ایلی بیش از آن که با زبان مادری خود در ارتباط باشد با زبان فارسی در ارتباط است و خود به خود در مواجهه با یک شی، حیوان و یا هر پدیده دیگر قبل از اصطلاح ترکی آن اصطلاح فارسی آن در ذهن ...
پارک ملت تنها مامن شهرنشینان تکاب در حال نابودی+ تصاوير
وبلاگ بهروز ميرزائي شيرمرد- هادی نوری: فضاهای سبز سمبل بهداشت و سلامتی محسوب می شوند. در واقع کانون حیاتی شهرها محسوب می شوند. اگر محیط پارک ها با صدای ریزش آب و موسیقی های نرم همراه باشد تاثیرات روانی مثبت و در نتیجه شادابی افراد را به همراه خواهد داشت. پارک ها محیطی هسنتد که تمامی نسل ها می توانند به آرامش نسبی در آن دست پیدا کنند. از کودکان گرفته تا افراد کهنسال همیشه پارک ها را به عنوان مامن آرامش برای خود می دانستند. امروزه نقش و اهمیت فضاهای باز و سبز در محیط زیست و کیفیت زندگی مجتمع های زیستی به طور چشمگیری رو به افزایش است. معرفی پارک ملت پارک ها در بسیاری از شهرها به عنوان شناسنامه و هویت آن ها شناخته می شوند و بسیاری از شهرهای مختلف در جهان وجود دارند که در ارتباط با وجود پارک های زیبای موجود در آنها شناخته می شوند. پارک ها در اکثر شهرهای کشورمان همیشه از استقبال عمومی افراد بومی و غیر بومی(مسافران) برخوردار بوده اند. این استقبال تا جایی است که در آخر هفته ها و بخصوص در فصل گرم سال به بیشترین حد رسیده و لبریز از وجود نسل های متفاوت سنی داخل پارک می شد.پارک ملت شهرستان تکاب شناسنامه و هویت شهری تکاب است. پارک از آب فراوانی به دو صورت چاه یا چشمه و گذر رودخانه ای از کنار پارک برخوردار است. علی رغم قدمت زیاد پارک و وجود آب فروان و گسترده پارک ، هیچگونه پیشرفتی در آن قابل مشاهده نیست و در مقام مقایسه با پارک های قدیمی سایر شهرهای اطراف مسیر روبه زوالی را طی می کند . پارک ملت تنها پارک به نام در شهر تکاب می باشد و چند پارک کوچک هم در گوشه و کنار شهر وجود دارد که از لحاظ ساختاری و اصول دسترسی عموم به شکل گسترده دارای نواقص می باشد. با این حال پارک ملت نیز طی سالهای اخیر از استقبال عمومی بسیار کمی برخوردار بوده است. پارک ها با نسل های متفاوت سنی افراد رابطه دارند به گونه ای که خیلی از کودکان برای بازی و اسباب بازی های سرگرم کننده به پارک می آیند. نوجوانان و جوانان برای قدم زدن ، مطالعه ، صرف نوشیدنی های سرد و گرم و مشورت با دوستان و افراد میان سال و کهنسال نیز برای آرامش به این مکان عمومی روانه می شوند. مقاله در نظر دارد که مشکلات موجود در رابطه با پارک را از منظر برنامه ریزی محیطی مورد بحث قرار دهد. 1.با وجود وسعت زیاد پارک و وجود فضای های کافی برای ایجاد مکان هایی جهت ترغیب دو چندان مردم برای گرایش به این پارک، وجود چند ساختمان و مکان بی ربط با پارک داخل آن و فضاهای گسترده ای که هیچ گونه استفاده ای از آن جهت جذب عموم انجام نمی گیرد جای سئوال دارد...وجود مرکز ترک اعتیاد داخل پارک ...