بازی سوسن خانوم

  • چهره سوسن خانم، دختری که در کلیپ بروبکس بازی کرده است!!

    چهره سوسن خانم، دختری که در کلیپ بروبکس بازی کرده است!!

    سوسن خانم نام آهنگی‌ است که گروه بروبکس آن را اجرا کرده است. در کلیپ این آهنگ، دستان دختری دیده می‌شود، اما هرگز تصویر این دختر نشان داده نشده است. حالا شما می‌توانید چهره این دختر را ببینید!      



  • سوسن خانوم

    طبق معمول چهارشنبه ها ظهر که از سر کار برگشتم یه راست رفتم خونه ی مامانا . چهارشنبه ها آرتاخان از صبح اونجاست تا خود غروب که مامانی از سر کار برگرده .بهش قول داده بودم که کلیپ " سوسن خانوم " رو براش نمایش بدم . صبحش تو اداره کلیپ با فرمت ویدئویی و موبایلی  اون رو دانلود کرده بودم و دستم پر بود .وقتی بهش گفتم " سوسن خانوم می بینی ؟ " یه کلام می گفت " ن ن قووم " خلاصه مموری رو از کیفم بیرون آوردم و به مامانی دادم . مامانی مموری رو به یو. اس. بی. دستگاه دی. وی. دی. نصب کرد اما مگه خبری از سوسن خانوم بود . آرتا هم یه ریز " ن ن قووم " می کرد . هر چی منوها رو بالا و پایین رفتیم نتونستیم این صاحاب مرده رو پیدا کنیم . در واقع فرمت فایل دانلود شده از طرف دستگاه ساپورت نمی شد .خیلی طول کشید تا آرتاخان از صرافتش بیفته .شب که همراه مامانی اومد خونه با خوشحالی گفتم : " آرتا ! سوسن خانوم می بینی ؟ " دوباره پرید بالا و گفت : " ن ن قووم ، ن ن قووم " . اما یه مشکل کوچیک پیش اومد  . فلش مموری رو تو خونه ی مامانا جا گذاشته بودم . آرتاخان دیگه تحمل نداشت . دوبار برای این سوسن خانوم لعنتی سر کار می رفت . دیگه غیر قابل تحمل بود . چاره ای نداشتم جز اینکه دوباره سوسن خانوم رو دانلود کنم . برای اینکه آرتاخان به من فرصت دانلود بده به پیشنهاد مامانی باهاش فوتبال بازی کردم . اون هم چه فوتبالی .آرتا به خاطر تبش و بی حالی خیلی زود از بازی خسته شد و چشماش دوباره سنگین شد . تا اومد بهانه ی سوسن خانوم رو بگیره فایل 20 مگا بایتی دانود شده بود و اینک این لپ تاب بود و این آرتاخان .فکر کنم نزدیک به 35 بار کلیپ رو دید . دیگه کار به جایی رسیده بود که خودش گزینه ی مربوطه رو کلیک می کرد و از نو می دید . بعد از اینکه کامپیوتر به مرز سوختن رسید آرتاخان بی خیال شد و اون موقع بود که رفتم بیرون تا براش " هننه " یا همون هندونه بخرم . همین که شلوارم رو پوشیدم دیدم فلش مموری توی جیب شلوارمه !!!! مموری رو دستم گرفتم و به مامانی نشونش دادم . هر دو بدون اینکه کوچکترین حرفی رد و بدل کنیم با نگاههایی که هزار معنی می داد به هم چشم دوخته بودیم . آرتاخان هم با گردش سرش به سمت من و مامانی سعی داشت سر در بیاره که موضوع از چه قراره .بالاخره بعد از چند ثانیه :- هننه !- باشه دارم می رم .

  • چهره سوسن خانم، دختری که در کلیپ بروبکس بازی کرده است!!

    چهره سوسن خانم، دختری که در کلیپ بروبکس بازی کرده است!!

    منبع : سیمرغ

  • نقدو بررسی سوسن خانم

    خوشگل خانوم / ابرو کمون / چشم عسلی / سوسن خانوم خوشگل خانوم / ابرو کمون / چشم عسلی / سوسن خانوم نکته مهم در این بیت، رعایت موازین اخلاقی است به نحوی که عاشق مورد نظر، فقط به تشبیه لوازم و تجهیزاتی که قابل رویت است و در محدوده گردی صورت - که نگاه کردن به آن اشکالی ندارد- واقع شده است، پرداخته است! هم چنین تقید و تعهد نامبرده باعث شده تا وی  از نام بردن معشوق مورد نظر (سوسن) بدون لفظ خانوم خودداری نماید و در سراسر متن به کرات و انحصارا لفظ سوسن خانوم را استعمال نماید.  میخوام بیام در خونتون ………….نمی خوام بیای حرف بزنم با باباتون ……………وای نمی خواد آقا میخوام بیام در خونتون  / حرف بزنم با باباتون بگم شدم عاشق دخترتون  / می خوام بشم من دومادتون در این ابیات شاعر بار دیگر تعهد و معصومیت خود را به وضوح به تصویر می کشد. نامبرده تاکید می کند که قصد دارد ادامه رابطه اش با "سوسن خانوم" در چهارچوب خانواده و با اطلاع ابوی سوسن خانوم باشد. هم چنین تاکید می کند که قصد دارد در اولین جلسه خواستگاری با پدر سوسن خانوم مذاکره نموده و از جلف بازی و دوستی های سخیف خیابانی جدا بپرهیزد!با نهایت تاسف مشاهده می شود که سوسن خانوم، با این رویه مخالف بوده و از نظر تفکر نزدیک به سران فتنه (کروبی، موسوی و خاتمی) بوده و احتمالا خود میان تنه یا پایین تنه فتنه به حساب می آید، زیرا با خواستگاری و در جریان گرفتن خانواده ها مخالفت نموده و علاوه بر آن با صدای پر عشوه و تحریک کننده ای می گوید: وای نمی خواد آقا ... که لازم است نامبرده در طرح جدید مبارزه با نوامیس! مورد عنایت ماموران محترم قرار گیرد! بابا می خوام بیام خواستگاری نگو نه نگو نمیشه این قلب من عاشقه تازه عاشق تر هم میشه بابا می خوام بیام خواستگاری نگو نه نگو نمیشه میشم فدات / عاشق چشمات / میریزم به پات / تو هرچی بخوای در اینجا بار دیگر عاشق مفلوک، خواسته معقول مشروع خود مبنی بر خواستگاری را به اطلاع سوسن خانوم می رساند و هم چنین مراتب صدق نیت خود را از طریق به پای سوسن خانوم ریختن دار و ندار خویش اعلام می نماید. حالا نمه نمه بیا تو بغلم / سوسن خانوم آره تویی تاج سرم آی نمه نمه بیا تو بغلم / سوسن خانوم آره تویی تاج سرم از اینجا به بعد، متاسفانه جریان فتنه و گروه موسوم به چیزوی! ، عاشق بیچاره را تحت تاثیر قرار داده و از طریق ایجاد روابط نامشروع سعی در اغفال نامبرده و ارتکاب اعمال شنیع و خلاف عفت دارند.قول مشهور دیگری نیز وجود دارد، که نمه نمه توی بغل رفتن یک تعبیر عرفانی به معنای سیراب شدن از منبع فیض است که در این صورت اشکالی بر نامبرده وارد نیست.موضوع دیگری که مشهود است تعلق خاطر فرد نامبرده، ...

  • سوسن خانوم...ابرو کمون ...می خوام بشم داماد باباتون!!!!از این به بعد بزنم تو گوش خودتون...

    لب هایش از ژل پر شده و برآمده است...بارژ لب قرمز قرمز از برندی احتمالا مرغوب...!!بینی زیبا و موهای رنگ شده ی براقی دارد...درباره ی هیکلش خودتان تخیل کنید... !!توضیح ندارد!! یک سگ پا کوتاه دارد  و....همه ی شرایط خونریزی فراهم است!!!! دو پسر جوان مورد حمله ی پرهام عصبانی که از چشمهایش خشم و خون می چکد،قرار می گیرند....پرهام ظاهرا دوست پسر غیرتی دختر است و دوپسر جوان طفلکی (!)که فکر کرده اند این لب ها وبینی و موهای باحال ، بی صاحب است ،متلکی مهربانانه!!عاشقانه!!خدمت سوسن خانوم قصه تقدیم کرده اند!! ... دوجوان با پرهام دست به یقه اند و طبق معمول ،من آن وسط به مسئولیت انسانی و شرعی!!واجتماعی خودم فکر می کنم و اینکه چطور میتونم این سه نفر را  از هم جدا کنم...!!؟!!(آنهم تنها با 54 کیلوگرم وزن)!! دختر سگ را در آغوش می گیرد و لبخندی به لب دارد که احتمالا ناپلئون بعد از بزرگترین فتوحاتش بر لب نداشته!!!احساس افتخار !!احساس عشق به دوست پسر غیرتی!!احساس ارزش مندی!!احساس سوسن خانوم بودن... پرهام را نگاه می کنم جوانی عاشق ولاغراست که ابروهایش را برداشته وچنین بروس لی بازی هایی؟!!...تنم از تصور یک اتفاق بد می لرزد... به سمت دختر رفته ام تا بگویم نخند ، شاید بمیرد ها ...آرامش کن...اما نمی روم نمی گویم و او همچنان کیف می کند از این تایتانیک بازی که پرهامش جان برکف بود!!! مردم هم کیپ تا کیپ ایستاده اند...بدون کوچک ترین دخالتی!!و90 کیلوهایی زیادی در جمع بینندگان بودند!!! مشت های پرهام!!خشم!!درد !!کبودی ...خونریزی ...و لبخند؟... ... نرها ،با هم می جنگند... و  ... بعدش وقتی مالکیتشان ثابت شد و صاحب سوسن خانوم شدند، اغلب با خود سوسن خانوم وارد جنگ ابدی می شوند...از این هم خونین تر!!       فقط یه نکته : دوست دختر پرهام ،که با لب های قرمزت می خندیدی، خواستم بگم: به خدا دعوا سر تو نیست ها!!! به نظر من پرهام برای خودش می جنگه .....!!همون طوری که تو بچگی هاش سر هیچ و پوچ با دوستاش می جنگید...سر هیچ و پوچ ها... سوال مهم مردانه: دوستان مذکر خیلی ممنون می شم اگه برای من یه کم از فلسفه و منطق غیرت بگین ...لطفا صادقانه باشه آخه واسه ی مریض می خوام...بنویسید خواهش می کنم...غیرت؟...