انشا نماز

  • انشا نماز

    به نام خدا موضوع انشا: زیبایی های نماز صدای دلنشینی گوشهایم را نوازش میکند و سکوت و تنهایی ام را در هم میشکند بویی به مشامم میرسد.عصاره عطر اقیاقیاست که با گل رز آمیخته شده و فریاد دلنشین الله اکبر را با نسیم صبحگاهی به در خانه مردم می کوبد؛خدا بزرگ است.« حی علی فلاح»بشتابید به سوی رستگاری.از خواب برمی خیزم به کنار حوض می روم شنای ماهیان درون حوض مرا به یاد،شستشوی انسان بوسیله ی نماز های پنج گانه می اندازد. چه صدای دلنشینی«لا اله الا الله»معبودی جز او نیست.سجاده ام را باز می کنم،فریادی از درون،خود را به دیواره های وجودم می کوبد و انگار دیگر تحمل سکوت را ندارد. می خواهد بغض سکوتش را بشکند و فریاد بزند و با خدای خویش راز و نیاز کند. قنوت چه لحظه زیبایی است. انسان را به یاد ان پرستویی می اندازد که سالهاست در فراغش به افق نظاره میکند. و من در بی کسی هایم تنها نام مقدس تو را زمزمه میکنم چون تو تنها کسی هستی که در اوج فاصله ها صدایم را میشنوی. ای یاری دهنده دلهای ناامید از تو میخواهم دلم را با نورت روشن سازی ودر هنگام مصیبت ها پناه دل بی کسم باشی.نماز را دوست دارم وقتی که سر بر سجده میگذارم ودر مقابل مقام بلند تو حاجتم را میخواهم وقتی که سجده میکنم میخواهم ساخته شدن وجودم از خاک را به یاد آورم و همچنین از نعمت های بی کران خداوند تشکر کنم.وقتی نماز میخوانم به کرانه های آسمان میرسم،به اعلاء و به عروج میرسم نماز لحظه ی زیبایی است. آری چه زیباست زمانی که فرشتگان در زمان خواندن تو را همراهی میکنند و آن نور و درخششی که در چهره ی ما پدیدار می گردد.فرشتگان را ببین در دستهایشان قلم هایی است که ثواب نماز را می نویسند قلم هایشان از جنس انوار الهی است. انسان با نماز به شناخت حقیقی خدا می رسد. و چه زیباست مرگ در حال نماز.



  • انشا در مورد نماز

    عبادات و بندگی خدا راه رسیدن به هدف خلقت است بندگی خدای متعال وسیله است برای رسیدن به آن گنجینه‌ها. اگر خداوند متعال فرمود: «و ما خَلَقتُ الجنَ و الانسَ الا لیعبدون» من جن و انس را نیافریدم مگر این که مرا عبادت کنند، در آیه دیگر از قرآن کریم فرمود: «ان اعبدونی هذا صراط مستقیم» مرا عبادت کنید که این، راه و صراط مستقیم است. و در آیه دیگر قرآن کریم توضیح داد که این صراط انسان را به کجا می‌رساند. فرمود: «واعبد ربَّک حتی یأتیک الیقین» عبادت کن تا به معرفت برسی، عبادت کن تا به یقین برسی. یقین یعنی چه؟ یعنی اینکه موانع را از سر راهت، از دیده قلبت بردارد تا بتوانی آن طوری که متن حقیقت است شهود کنی و تحقق به متن واقع و حقیقت پیدا کنی. البته یقین مراتب دارد – علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین و حتی برد الیقین – که در جای خود بحث می‌شود. یقین در مراحل نهایی، یعنی تحقق به کمال حقیقی انسان. یعنی اینکه به هدف خلقتت برسی. در نماز، بحث همین است. در روزه، همین است. در حج، همین است. وقتی فردی برای حج می‌رود، در مراسم حج به او می‌گویند لباس احرام بپوش، لباس دوخته را بیرون بیاور اینها همه اسراری دارد که انسان را به سوی حقیقتش می‌برد. در بیانی امام سجاد علیه‌السلام در فلسفه حج، به یکی از یارانش می‌فرماید: آیا وقتی که مُحرم شدی این کار را کردی؟ آیا وقتی طواف کردی فلان نیت را داشتی؟ آیا وقتی سعی صفا و مروه می‌کردی فلان نیت را کردی؟ حضرت،‌ تک تک اعمال حج را سوال می‌پرسد و می‌فرماید آیا آن طوری که من می‌گویم نیت کردی یا نه؟ عرض کرد: نه من فقط این اعمال ظاهری را انجام دادم. حضرت فرمود: پس طواف نکردی، سعی نکردی، نماز نخواندی، حج نکردی! ببینید! یعنی روح این عمل ظاهری و این طواف و حج، آن حقایق است. اگر ما به آن حقایق، توجه کردیم، اگر به آن معارف توجه کردیم، آنچه را که انجام دادیم در مدار مقبولیت و در مدار ارزش برتر قرار می‌گیرد ولی اگر به آن مسائل توجه نکردیم قطعاً ارزشش پایین خواهد بود. عبادات، ما را به هدف برتر می‌رساند پس این عبادات برای این است که ما را در یک حوزه معارف برتر قرار دهد، بالاتر ببرد. این عبادات یک راه راستی است، یک مسیری است که تو را می‌تواند به آن هدف اعلی و برتر راهنمایی کند. مهم این است که ما این‌ها را دقیقاً درک کنیم، به این‌ها توجه کنیم، بعد دریافت کنیم که اگر در نماز، بحث طهارت را داریم، اگر اذان، قیام، رکوع، سجود داریم، اینها در حقیقت، ارشاد به چه حقایقی است. به عبارت دیگر چه حقایق بلندی است که تنزل پیدا کرده و تمثل پیدا کرده به یک سری اعمال این چنینی که اسمش نماز است. و به عبارت دیگر، باطن این مسئله چیست ...

  • زیباترین انشا نماز+مقاله کوتاه در مورد نماز +زیباترین جملات در مورد نماز

    زیباترین انشا نماز+مقاله کوتاه در مورد نماز +زیباترین جملات در مورد نماز

    موضوع انشا نماز به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازاوست      عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازاوست   دلم می خواست به معشوقم بگویم که دوستش دارم وگفتم اما با همین یک کلام ته دلم راضی نشد دنبال واژه های دیگری برای بیان کردن وعبارات دیگری برای انتقال این مفهوم ناب دوست داشتن گشتم .  اما باز دیدم که نشد آشکارا کم آوردم این کلمات نتوانستتد بیان کننده ی احساسات درونی ام باشند  شاید من راه درستی راانتخاب نکرده بودم بله باید کلماتی را که خودش برای مافروفرستاده را به کار می بردم کلمات خدا در دست پیامبر همان کلماتی که در کتاب آسمانیمان  قران آمده همان ها که هنگام نماز به کارمی بریم  این کلمات  به خوبی می توانند بیانگرحس من ونیازمن باشند گفتم خدا ی من مشتاقم به دوستی با تو من به یک دل بستگی  پاک قناعت دارم اما فکر کردم مگر می شود انسان باخدادوست باشداوخیلی بزرگ است ومن خیلی کوچک ،هرچند او گفته است از رگ گردن به شما نزدیکترم امارگ گردن که نزدیک مانیست عضو ی از ماست اودرمادمیده است وما عاشق به دنیاآمدیم چون نفس اودروجودماست امامن دوست داشتم بااودوستی کنم درهرحالتی همانطورکه خودش گفته ایستاده ونشسته وبر پهلو آرمیده با اوصحبت کنم به یاد حضرت ابراهیم (ع)افتادم مگرتوبه اونگفتی خلیل الله.یعنی دوست خدا پس ماهم می توانیم با تودوست باشیم درست است که اوپیامبربودوبزرگواراما من هم می توانستم برای این رابطه تلاش کنم اگریک قدم به سوی تو برمی داشتم توصد ها گام به سمت من می آمدی می دانم که تو حتی از من هم برای  این رابطه مشتاق تربودی می دانم  چقدر دلت برای آن ها که روی از توبرگرداند ه اند تنگ شده است اگر می دانستم پاره پاره وجودشان از شوق وصال از هم می گسیخت کاش آن ها هم شاخه ی گلی بردارندولباس پاکی بپوشند وبه خانه معشوق رهسپار شوند ای معشوق ترین من حالا تو دوست خوب منی اسرار درونم رامی دانی وبرملا نمی کنی تنهاکسی هستی که مطمئنم به من خیانت نمی ورزی ازمن بزرگتری وهیچ گاه پایان نمی پذیری اما...امادوستان دیگرم چطور دوستان دنیایی من افرادی مثل خودم .دوست نیمه دیگر ماست،دوست همسایه ی دل ماست .خدایا کمکم کن نیمه دیگرم را درست انتخاب کنم.کسی که مثل من با تو دوست باشد به عبادتت بپردازد عاشق تو باشد .وقتی نماز می خواند سنت حضرت فاطمه (س) را به جا می آوردوبرای دیگران هم دعا می کند ،تاتو به فرشتگانت بگویی :ببینید بنده ام چگونه از دیگران گسسته وبه من پیوسته اند،شاهد باشید که او را آمرزیده ام وحاجتش رابرآورده کردم.دوستی که مرابه تو نزدیک کند،دوستی که درتحکیم رابطه ی بین من وتو وبهبود این دوستی نقش مثبتی ایفا کند .دوستی که درقنوت نمازش ...