انشا در مورد کتاب
انشای سوم و دوم راهنمایی/کتاب قدیم/الیاس امیرحسنی
انشای سوم راهنمایی درس اول: تفاوت زبان گفتار و نوشتار: در این درس می آموزیم: همه ی ما ناچاریم گاهی بنویسیم . فکر کنید در خیابان گواهی نامه ای پیدا کرده اید و می خواهید به صاحبش بدهید .برای این کار چه کار می کنید ؟آسان ترین کار این است که چیزی بنویسیم و به شیشه مغازه، اداره یا کار خانه بزنیم تا صاحبش بخواند و بیاید بگیرد . خوب چه بنویسیم ؟کار سختی نیست . اول هر چه می خواهیم بنویسیم ؛می گوییم . به این صورت :" این گواهی نامه این جا پیدا شده هر کی گم کرده نشونی اونو بده و اونو بگیره ."این به زبان گفتار (محاوره ) است .حالا به زبان نوشتار تبدیل می کنیم :"یک گواهی نامه پیدا شده ،هر کس آنرا گم کرده است نشانی اش را به صاحب مغازه بدهد و گواهی نامه را بگیرد ."در گفتار معمولا کلمات و فعل های شکسته به کار می بریم . مثل نشونی بده چون مخاطب حضور دارد و اما در زبان نوشتار این امکان نیست . خلاصه :برای نوشتن کافی است آنچه رامی خواهیم به زبان بیاوریم، یعنی حاصل فکر خود را روی کاغذ بنویسیم . اما باید به چند نکته توجه داشته باشیم : 1-کلمات شکسته به کار نبریم .2- از تکرار بپرهیزیم .3-مطالب زاید را حذف کنیم .4- تا می توانیم رسا وواضح بنویسیم چون مخاطب را نمی بینیم و نمی توانیم با زبان گفتار به او توضیح بدهیم . موضوعات انشا : 1-از دوست خود دعوت کنید تا برای درس خواندن به خانه شما بیاید . ابتدا به زبان گفتار بنویسید سپس به زبان نوشتار تبدیل کنید. 2-جملاتی از درس چشمان مادر بزرگ را به زبان گفتار بنویسید . 3-گفت وگوی خیالی میان تخته سیاه و گچ را به زبان گفتار بنویسید . 4- جمله ی زیر را کامل کنید : بدین سان درز ندگی محمد آرامشی پدید آمد ولی افسوس...... 5- کلمات زیر را در جمله به کار ببرید : پاکیزگی ،حصیر ،غمخوار 6- بیت زیر را به نثر روان بنویسید و در باره آن کمی توضیح دهید : به گفتار پیغمبرت راه جوی دل از تیرگی ها بدین آب شوی 7-شرح حال نظامی گنجوی و سعدی شیرازی را فراهم کنید ودر کلاس بخوانید . 8-درباره ی زندگی وشخصیت یکی از بزرگان ایران که به تمدن اسلام خدمت کرده است تحقیق کنید . 9- 10- سوالات درس: 1- برای نوشتن کافی است آن چه را که می خواهیم به زبان بیاوریم یعنی ..........روی کاغذ بنویسیم . 2-در نوشتن (تبدیل زبان گفتاربه نوشتار )به چه نکاتی باید توجه داشته باشیم؟
موضوع انشا: دربارهی کتاب و کتابخوانی هر چه میدانید بنویسید.
چاپ شده در هفته نامه <<سمنان امروز>> - شماره ۱۰ به نام خدایی که ما را آفرید و کتاب را هم آفرید انشای خود را آقاز میکنم. معلم ازیز از ما خواست تا فکر کنیم و دربارهی کتاب و کتابخوانی انشایی بنویسیم و من باید بگویم هیچچیز بهتر از این نیست که آدم بنشیند فکر کند و درباره کتاب و کتابخوانی انشایی بنویسد. و من هم برای اینکه بتوانم انشای خوبی بنویسم خیلی فکر کردم و خیلی تهقیق کردم. و طبق معمول به سراق بابایم رفتم و به او گفتم:« بابا جان! کتاب چه اهمیتی دارد؟» و بابایم بلافاصله بعد از یک مکث 30 دقیقهای توضیحاتی برایم داد و من از حرفهای بابایم چیزهای زیادی فهمیدم. مسلن من فهمیدم که کتاب باعث به هم رسیدن خیلیها شده است. مسل خشایار خاله کبرای من که در دانشگاه آنقدر به سوگل یکی از همکلاسیهایش، کتاب داد و کتاب گرفت که آخرش حراست دانشگاه فهمید و آنها را فرا خواند و در آنجا آنها را به شایستگی ارشاد کرد و الان سوگل با 1363 عدد سکهی یک میلیون و سیصد هزار تومانی زن رسمی و قانونی خشایار است(البته این قسمت مال زمان نوشتن انشا است و من نمیدانم الان که دارم این انشا را برایتان میخوانم سکه چند است.) همچنین من فهمیدم که کتاب باعث جدایی خیلیها شده است . مسلن ساغرـزن آبتین، پسر عمه شکوه- یکبار خواست از خودش ابتکار در کند و کتاب دیوان شمس پسر عمه آبتین را که از همان اول با روزنامه جلد شده بود، جلدش را عوض کند. چون این کتاب یادگار دوران مجردی آبتین بود و ساغر میدانست که آبتین او را خیلی دوست دارد. ولی وختی جلد روزنامهای را باز کرد، دید داخل جلد آن یک پیام عاشقانه نوشته شده و خیلی ناراحت شد. و بیشتر از این ناراحت شد که دید آن پیام را یکی از دوستان خودش در دوران مجردی برای آبتین نوشته بود و همین باعث شد که زندگی آنها از هم بپاشد و الان که من دارم این انشا را برایتان میخوانم آبتین دارد هر ماه یک سکهی یک میلیون و خوردهای به ساغر میدهد. و دربارهی کتاب این را هم باید بگویم که کتاب نقش مهمی در زندگانی همه ما بازی میکند مخسوسن در خانهی ما. چون کتاب تقریبن هر روز ما را از خطر مرگ نجات میدهد . چون مادرم هر روز به یکی از صفحات داخل کتاب که در آن دستور پخت یک غذای رویایی با یک دسر ماورایی وجود دارد مراجعه میکند و سعی میکند آن را برایمان بپزد. ولی بعد از ساعتها کلنجار رفتن با «مواد لازم» وختی ناامید میشود به صفحهی اول کتاب برمیگردد و با درست کردن یک املت فضایی همهی ما را خوشحال میکند و از خطر مرگ نجاتمان میدهد. و البته من از بابایم چیزهای زیادی دربارهی کتاب یاد گرفتم. من فهمیدم بابایم ...
انشا
انشا در مورد تدبیر و دوراندیشی معمولاً زندگی انسان ها به عوامل مختلفی بستگی دارد که شاید چشم انداز یکی از مهم ترین آنها باشد. تدبیر و تدبر برای جلوگیری از بحران های غیر قابل پیش بینی یا پیش بینی نشده بسیار موثر است. انسان ها با در نظر گرفتن این که ممکن است آینده چه اتفاقی بیفتد، همواره به طور نا محسوس نگرا ن آینده اند. با این وجود اگر انسان ها تدبیر و تدبر را با دور اندیشی و نگاه به آینده در آمیزند، قطعاً پیشرفت های شایانی در زندگی خواهند داشت. تدبیر و دور اندیشی امروزه لازمه ی هر کاری است؛ زیرا که در جوامع متلاطم امروز ریسک پذیری گاهی موجب پیشرفت اما اکثراً باعث شکست و نابودی می شود. در علم مدیریت، جایگاه ویژه ای به دور اندیشی و آینده نگری اختصاص داده اند، به طوری که مدیر موفق به کسی اطلاق می شود که توانایی بالایی در آینده نگری یا دور اندیشی داشته باشد. نتیجه: با توجه به اهمیت و جایگاه تدبیر و دور اندیشی در زندگی روز مره ی انسان ها، ما نیز بایدخود را آموخته سازیم و بیاموزیم این هنر را. ما باید با برنامه ریزی های کوتاه مدت، افق هایی از فردا را برای خود روشن سازیم و با کوشش و پشتکار برای دست یابی به آنها تلاش کنیم.
کتاب «نگارش و انشا» در مدرسه
کتاب «مهارت نوشتاری» یا «انشا» در سال تحصیلی جدید به درسهای کلاس هفتم و هشتم اضافه میشود. فریدون اکبری شلدره - عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی - که در عین حال ریاست گروه زبان فارسی سازمان پژوهش و برنامهریزی کتابهای درسی را هم بر عهده دارد در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به تدوین دو کتاب تازه در این گروه گفت: دو کتاب با عنوان «آوزش مهارتهای نوشتاری» (نگارش و انشا) تدوین شده که البته اکنون در مرحله پیشنویس است و در سال تحصیلی جدید به مواد درسی پایه هفتم و هشتم متوسطه افزوده میشود. این کتاب توسط فریدون اکبری شلدره و معصومه نجفی تدوین شده و بر اساس نسخه پی دی افی که از این کتاب بر روی سایت دفتر برنامهریزی کتابهای درسی گذاشته شده، کتاب شامل فصلهایی چون مهندسی نوشتن، بیشتر بخوانیم، بهتر بنویسیم، نگاه کنیم و بنویسیم، گوش بدهیم و بنویسیم، فعالیتهای نگارشی، درستنویسی، حکایتنگاری، مثلنویسی، تصویرنویسی و غیره میشود. در این کتاب بخشهای تمرینی هم آمده است. همچنین به آثار نویسندگان و شاعرانی چون نادر ابراهیمی، محمد گودرزی، محمد بهمنبیگی، قیصر امینپور، نیما یوشیج و هوشنگ مرادی کرمانی اشاره شده و نکاتی از کتابهای آموزش نگارش کسانی چون ابوالحسن نجفی، حسن ذوالفقاری و احمد سمیعی مورد استفاده قرار گرفته است. درباره این نسخه پیدیاف در سایت این دفتر نوشته شده است: به اطلاع همکاران، صاحبنظران و معلمان گرامی درس زبان و ادبیات فارسی میرساند نگاشت اولیه (غیرقابل استناد) کتاب «آموزش مهارتهای نوشتاری» (نگارش و انشا) هشتم جهت آشنایی بیشتر همکاران با ساختار کتاب، در دسترس عموم قرار میگیرد. لازم به ذکر است این کتاب نسخه نهایی نیست و به دلیل احتمال تغییرات، به هیچ وجه قابل استناد نیست. شما میتوانید نظرات و پیشنهادات خود را جهت بهبود روند تالیف کتاب از طریق پست الکترونیکی برای گروه درسی زبان و ادبیات فارسی ارسال کنید: [email protected] انتهای پیام
انشا نویسی
انشا نویسی انشاء به معنی ایجاد کردن،پرورش دادن،ابداع و خلق کردن است و آنچه را که امروزه فن انشاء گفته میشود از نخستین معنای آن(ایجاد)گرفته شده است. انشاء به معنی نظم دادن به فکر به معنی ایجاد کلام و سخن و نگارش آن است.معادل فارسی انشاء دبیری است که به معنی منشیگری و کتابت میباشد.در اصطلاح ادبیات انشاء عبارت از نگارش جملات و عباراتی است که افکار نویسنده را به صورتی روشن و زیبا بیان کند که خواننده آنها را به سهولت بفهمد و برایش خوشایند و مطلوب باشد. هدفهای آموزش انشا 1)دانشآموزان بتوانند آنچه را که میاندیشند و میخوانند به دیگری بگویند و بنویسند. 2)دانشآموزانی که تخیل قوی و استعدادی بیشتر در نویسندگی دارند بشناسیم و در مسیری صحیح هدایت کنیم. 3)پرورش قوه استدلال،تفکر و دقت دانشآموزان و وادار کردن آنها به درست دیدن و شنیدن،سپس دیده و شنیده خود را به طرز ساده و روشن بیان کردن و نوشتن است. روش آموزش انشا زمینه یادگیری انشاء مانند کودکی میماند برای سخن گفتن،غذا خوردن،راه رفتن از ساده به مشکل نیاز به کمک بسیار ما دارد این دانشآموز و یا نوآموز برای اینکه بهتر بنویسد و بهتر بیان کند و مطالب را آنچه که هست بازگو کند نیاز به کمک و راهنمایی و هدایت ما دارد. *پایه نوشتن صحیح و مستقل از همان کلاسهای اولیه گذاشته میشود.دانشآموزان از سال اول تحصیل میآموزند که چگونه منظور خود را درست بیان کنند در کلاس دوم علاوه بر جملهسازی و تکمیل جملههای ناقص،با کلمههای آشنا جواب سؤالات را به صورت کتبی مینویسند و از کلاس سوم نوشتن انشاء عملاً آغاز میگردد و دانشآموزان ابتدا برای هر انشاء طرحریزی مینمایند و این طراحی در مرحله اول به طور شفاهی انجام میگیرد و بعد به صورت کتبی درمیآید. *برای دانشآموزان انشاء آموزگاران باید دانشآموزان را هدایت و راهنمایی کنند که شاگردان نظم فکری داشته و در مشاهدات خود دقیق باشند،درست بیندیشند،خوب بیان کنند و به قاعده بنویسند. تنها دادن موضوع برای نوشتن انشاء کافی نیست دانشآموزان لازم است که بیاموزند که قبلاً فکر کنند و ریزهکاریها را دقیق مشاهده نمایند و پس از آنکه فکر و مایهای برای نوشتن پیدا کردند ما به کارگیری اصول نگارشی را که از آموزگار خود فرا گرفتهاند شروع به نوشتن انشاء نمایند.*یکی از شرایط نوشتن انشاء تسلط و مهارت یافتن در خواندن است برای این کار یکی از بهترین روشها جمع کردن کتاب داستان دانشآموزان و دادن کتابها به دانشآموزان که آن کتابها را نخواندهاند و به همین ترتیب تا همه دانشآموزان در مدت یکی دو هفته متوالی بتوانند تمامی ...
انشایی در مورد انشاء
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> چه شبی بود، مادرم باز رو انداخت که باید چند انشایی برای خواهرت بنویسی، رفتم دیدم خواهرم دوباره برگههایی از انشا در مورد فصول، طبیعت و موضوعاتی دیگر را در دست گرفته و حفظ میکند. چارهای نبود، قلم را برداشتم و در مورد آزادگان به دلیل تناسب روز مطلبی نوشتم، اسراف موضوع بعدی بود، دیگر حوصلهام سر رفت، بقیه را به فردا صبح موکول کردم، راستش یاد دوران تحصیلات خودم افتادم، زنگ انشا جزء بدترین ساعات درسیم بود. و هنوز هم تفاوتی ایجاد نشده، بچههای این نسل هم از نوشتن میترسند، نمیدانند چه بنویسند، چگونه و از کجا آغاز کنند؟ چگونه ادامه بدهند و چگونه به پایان برسانند؟ حالا تصور بکنید در این فضا که مدیران و معلمان و آموزش و پرورش هیچ نوآوری و شکوفایی نداشتهاند، و نتوانستهاند از دامنه این بحران بکاهند، کودکان باید در مورد نوآوری و شکوفایی انشا بنویسند. انشایی از انشاء همه دارند عرق میریزند، صورتها در هم فشرده است، کاغذها را خط خطی میکنند وگلولههای مچاله شده را پرت میکنند توی سطل آشغال.یکی زلزده به پنجره، فکرش به جایی نمیرسد، یکی ته مدادش را گاز میگیرد و پلکهایش را روی هم فشار میدهد، یکی میگوید من هیچ چی به فکرم نمیرسد، آن یکی میگوید چند خط باید باشد، یکی مدام لبها و گاهی هم ناخن میجود معلم دفترش را ورق میزند، محکم دستش را روی میز میکوبد و با صدای بلند میگوید ساکت کلاس گرم است، بچهها کتشان را در میآورند، هی روی صندلی جابجا میشوند، غر میزنند، از دست هیچ کس کاری بر نمیآید، زیاد فرصت ندارند، الان زنگ میخورد، بالاخره دانشآموزان از روی ناچاری کاغذهای خط خطی و نوشتههای درهمشان را جمع میکنند و میدهند دست معلم وقت تمام شد. این کلاس، کلاس انشا بود آب، بابا سرمشقهای آب، بابا یادمان رفت رسم نوشتن با قلمها یادمان رفت گل کردن لبخندهای همکلاسی در یک نگاه ساده حتی یادمان رفت ترس از معلم، حل تمرین، پای تخته آن روزهای بیکلک را یادمان رفت راه فرار از مشقهای زنگ اول ای وای ننوشتیم آقا یادمان رفت آن روزها را آن قدر شوخی گرفتیم جدیت تصمیم کبری یادمان رفت شعر خدای مهربان را حفظ کردیم یاش بخیر اما خدا را یادمان رفت در گوشمان خواندند رسم آدمیت آن حرفها را زود اما یادمان رفت فردا چه کاره میشوی، موضوع انشا ساده نوشتیم آنقدر تا یادمان رفت دیروز تکلیف آب بابا بود و خط خورد تکلیف فردا نان و بابا یادمان رفت