انشا در مورد همه جای ایران سرای من است
جشن نیکوکاری و احسان مردم خیر خطیرکلائی
مردم خیر و نوعدوست خطیرکلائی در هفته وحدت و به تأسّی از پیامبر مهر و رحمت در جشن بزرگ نیکوکاری شرکت کردند و در روزهایی که همه به استقبال سال جدید میروند داشته هایشان را با نیازمندان قسمت نمودند. شایان ذکر است هماهنگ کننده و برگزار کننده این جشن در روستای خطیرکلا مؤسسه خیریه حضرت بقیه الله بوده است . این مؤسسه در چند سال گذشته به صورت خودجوش شکل گرفت و در آغاز به صورت غیرعلنی به فعالیت مشغول بود و با توجه به افزایش کمک ها و گسترش فعالیت با حمایت همه جانیه دهیاری روستا-شورای محل و پایگاه بسیج اقدام به ثبت و گشایش دفتر نمود تا خیل مردم خیّر و نیکوکار روستا با سهولت بیشتر کمک های خود را به دست نیازمندان واقعی که از هم محلی هایشان نیز می باشند برسانند. بنا به گفته یکی از اعضای این مؤسسه خیریه مردم نوعدوست خطیرکلائی قریب به ۳۰۰۰۰۰۰ریال به صورت نقدی و ۶۰۰۰۰۰۰ ریال به صورت غیر نقدی به هم محلی های خود کمک کردند. این عکس ها هم مربوط به همین روز می باشد البته فقط پایگاه مرکزی. کار رو که به آقایون بسپاری معلوم نیست آخرش چی میشه. عکس های دو پایگاه دیگه رو سپرده بودم به اخوی محترم و از صبح بالای ۱۰ بار یادآوری هم کردم اما غروب که عکس ها رو خواستم یک کلمه گفت نگرفتم و به قول جنوبی ها خلاص!! انشا الله خود حضرت صاحب عصر علیه السلام که اولین یاور مظلومین و نیازمندانه اجر این برادران رو بده و کارشون مورد قبول درگاه احدیت قرار بگیره. دفتر مؤسسه خیریه حضرت بقیه الله که از طرف مرحوم ابراهیم ابراهیم زاده به این مؤسسه اهدا و وقف امور خیریه شده است.
موضوعات متنوع انشا(200 مورد)
ما به تعداد لغاتی که در لغتنامه معین یا دهخدا آمده است موضوع انشاداریم که باید در خور اطّلاعات ، فهم و نیز علاقه ی دانش آموز باشد و به گونه ای باشد که انگیزه را برای نوشتن تقویت کند . موضوعات انشا همیشه مکتوب و نوشتنی نیستند ، بلکه گاهی دیدنی و احساس کردنی می باشند . از آن جا که دغدغه ها ، احساسات ، اندیشه ها ، سطح سواد ، نحوه ی زندگی و ... در دانش آموزان یکسان نیست ، بهتر است به سمتی پیش برویم که دامنه ی موضوعات انشا گسترش یابد و هرگز فراگیران را در حصار یک موضوع زندانی نکنیم . موضوع پیشنهادی انشا در ابتدا باید ساده و ملموس باشد چیزی که دانش آموز نتواند بهانه ی عدم اطّلاع را بیاورد . در مرحله های بعدی ، موضوع ها می توانند انتزاعی و معقول باشند . معلّم می تواند تعداد موضوعات انشای بیشتری در اختیار دانش آموز قرار دهد تا از بین آنها انتخاب کرده بنویسد . می تواند در همان ابتدای سال تحصیلی صد موضوع انشا را که آماده کرده است و تکثیر کرده ، در اختیار آن ها قرار دهد تا از بین آن ها سی مورد را انتخاب کنند و در صفحه ی فهرست و ابتدای دفترشان بنویسند و هر جلسه هر کدام را که دوست داشتند بخوانند . به این صورت هر کدام از دانش آموزان در مورد یک موضوع جدید انشا خواهند داشت و کلاس انشا دارای تنوّع و جذابیّت خواهد بود . دانش آموزان موضوعات تخیّلی راهم راحت می نویسند امّا گاهی هم باید موضوعاتی داده شود تا دانش آموز موظّف شود با تحقیق و مطالعه نوشتن خود را بهبود بخشد .به دانش آموزان بگویید صفحه ای از دفترشان رابه بهترین جملات انشای دوستان خود اختصاص دهند در این صورت مجبور هستند به همه ی انشا ها خوب گوش دهند و بهترین جمله ها را انتخاب کرده با ذکر نام دوستانشان در صفحه ی مورد نظر بنویسند . صفحه ای را نیز به بهترین ستایش ها و به نام خداهای شعری زیبا اختصاص بدهند تا برای هر متن یک به نام خدای جدید داشته باشند . 1- توصیف یک صحنه ی تصادف ، جنگ ، زلزله ، سیل، توفان، آتش سوزی ، دزدی 2- توصیف تصاویر متنوّع کتاب درس3- برای توصیف زیبایی های بهار از چه واژه هایی استفاده می کنید ؟ (فقط یک صفحه واژه ) 4- باغبان با نگرانی وارد باغ شد...... 5- یکی شدن با طبیعت 6- برای شهرم چه خدمتی کنم؟ 7-ترافیک در شهر 8-خانه ای با بچّه های شلوغ 9-چهره ی شهر در هنگام صبح 10-در اتوبوس 11-خنده دار ترین صحنه ...
نکات مهم املایی و موضوعات انشا در مقطع راهنمایی
موضوعات پیشنهادی انشای فارسی مقطع راهنمایی جهت استفاده ی همکاران محترم اول راهنمایی ۱ – دوست دارید با خدای خود چگونه راز و نیاز کنید . 2 – شما چگونه می توانید به ایران عزیز خدمت کنید و در سازندگی کشور سهیم باشید . 3 – قانون شکنی در جامعه چه آثاری می تواند داشته باشد ؟ 4 – شنیده های خودتان را در مورد رهبری امام خمینی ( ره ) و پیروزی انقلاب اسلامی بنویسید . 5 – توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود ( اهمیت و ارزش علم و دانش اندوزی ) 6 – برای پیشرفت و سربلندی کشور عزیزمان ، چه باید کرد ؟ 7 – ای کاش من ... 8 – نمونه هایی از زیبایی های آفرینش (خورشید ، ماه ، ستارگان، طبیعت ، کوه ها و ... )را توصیف کنید . 9 – در مورد عطوفت و مهربانی مادر و چگونگی جبران زحمات او انشایی بنویسید . ۱0 – زندگی همین لحظه هاست . ( وقت طلاست . ) ، ( چگونه می توانیم از ساعات عمرمان بهتر استفاده کنیم؟) ۱۱ ـ علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی ۱2 – هر چه کنی کشت همان بدروی کار بد و نیک چو کوه و صداست ۱3 – شیرین ترین و تلخ ترین خاطره ای که دارید . ۱4 – چرا باید میهن خود را دوست بداریم و از آن دفاع کنیم . ۱5 – در باره ی تصویر زیر انشایی بنویسید . (تصاویربه انتخاب دبیران گرامی ) ۱6 – خلاصه ی داستان یکی از فیلم های مورد علاقه ی خود را بنویسید . ۱7 – ما می توانیم . ۱8 – به یک نوجوان غیر ایرانی نامه ای بنویسید و ایران را به او معرفی کنید . ۱9 – فایده ی کتاب و کتاب خوانی 20 – مدرسه ی خود را توصیف کنید . ( کلاس خود را ، مسجد محله ی خود را در ماه محرم و ... ) 2۱ – به کلاس خود شخصیت انسانی داده و خواسته های او را از زبان او بنویسید . 22 – یکی از مکان های فرهنگی یا تاریخی را که می شناسید ؛ توصیف کنید . دوم راهنمایی ۱ – در مورد حفاظت از انقلاب اسلامی و ارزش های آن انشایی بنویسید . 2 – از شنیدن این بیت یاد چه داستانی می افتید . عشق با دشوار ورزیدن خوش است چون خلیل از شعله گل چیدن خوش است 3 – علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی 4 – سخن را سر است ای خردمند و بن میاور سخن در میان سخن 5 – صبر تلخ است ولی میوه ی شیرین دارد . 6 – نقش و اهمیت ورزش در زندگی 7 – کتاب و کتاب خوانی و اهمیت مطالعه در زندگی 8 – بابهره گیری از آرایه های ادبی « تشبیه » و « تشخیص » در مورد شمع و گل و پروانه انشایی بنویسید. 9 – در مورد فصل های سال و مقایسه ی آن ها با مراحل عمر انسان انشایی بنویسید . ۱0 – تصویر زیر را به گونه ی ادبی توصیف کنید . ( ارائه ی تصویر به انتخاب دبیران محترم ) ۱۱ – یک نوجوان شایسته چه خصوصیات اخلاقی باید ...
جایگاه های ایران در جهان
رشد ايران و جايگاههاي درآمد زا و فرهنگي ايران <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> اين نوشتار روزانه ويرايش خواهد شد با پيغام هاي خويش مرا ياري دهيد. بخش يكم برتريهاي درآمد زا برتريهاي جهانگردي بر پايه گزارش سازمان جهانى جهانگردى، ايران جايگاه دهم كششهاى باستانى و تاريخى و جايگاه پنجم كششهاى سرشتي (طبيعي) را در جهان دارا است ولى با اين همه تا كنون چندان در كشش گردشگران برونمرزي توانا نبودهاست. طبق آمار ارائه شده از سوی سازمان توریسم جهانی، ایران در مقام شصتمین کشور جذب گردشگر قرار دارد. بر اساس این رده بندی، ورودی گردشگران خارجی در سال گذشته با کاهش 50 درصدی مواجه بوده است. هم اکنون طبق اعلام مسئولان گردشگری، سهم ایران از بازار گردشگری جهان، در حدود 0.08 درصد است. کاوش هاي كارشناسي در گورستان شهر سوخته و گرد آوري بيش از 500 نمونه اسکلت انسان بسيار كهن، انگيزه اين شده است كه اين پايگاه به بزرگترين و رساترين کارگاه انسان شناسي خاور ميانه شناخته شود. برتري هاي ديگر درآمد زا جايگاه دوم جهاني نفت و گاز ایران، دومین اندوخته هاي نفتی جهان، یازده در صد اندوخته هاي يافت شده نفتی زمین برابر ۱۳۰ میلیارد بشکه، و نیز دومین اندوخته هاي گازی جهان، هجده در صد اندوخته هاي يافت شده گاز زمین، برابر ۲۶ تریلیون متر هشته (مكعب) را دارد. جايگاه نخست بافت و فروش قالي جهان با رويكرد به اینكه هم اكنون سالانه ۶/۵میلیون مترچهاره (مربع) قالي دستباف در كشور بافتهمیشود و نزدیك به ۱۰میلیون تن در بر گيرنده بافندگان و خانوارهای آنها در این گروه جایدارند، افزایش بافت وبهينه سازي و گسترش بازرگاني قالي نیازمند پشتيباني درست نهادهای كارگزاراز بافندگان قالي دستباف است. و ايران جايگاه نخست جهاني را در بازرگاني فرش داشته است كه اكنون از اين رو كه دولت پشتيباني كمي از اين هنر و پيشه مي كند به جايگاه سوم پس از تركيه وهند افت كرده است جايگاه نخست پرورش و فروش زعفران جهان زعفران گیاه زراعی بی نظیر و منحصر به فرد است که خصوصیات ویژه آن باعث شده است که تکنولوژی تولید آن که در نوع خود از پیچیدگی زیادی برخوردار است بین کشاورزان سینه به سینه منتقل گردد .از ویژگیهای بارز این گیاه ظهور گل آن قبل از هر اندام رویشی دیگر ، شروع رشد آن در پائیز ، انتهای رشد آن در بهار ، عدم تولید بذر بارور بر خلاف تولید گلهای کامل فراوان و ضرورت برداشت گل آن در صبح قبل از گرم شدن هوا میباشد.در حال حاضر ایران با تولید نزدیک به 90% پرورش زعفران جهان مقام اول را در جهان داراست. جايگاه نخست تا سوم فروش گيلاس جهان بر پايه آمار سازمان خواروبار ...
طرح سوال : تفاوت "است" و "هست" چیست؟
است و هست اشکالاتی که در زمینه آموزش این دوفعل - - "هست " و "است" – - برای فارسی آموزان و معلمان زبان وجود دارد مرا بر آن داشت که به جستجوی پاسخی برای این سوال برآیم که چه تفاوتی بین " است" و" هست از نظر کاربردی وجود دارد. پاسخی دقیق یافتن در مجال این جستجوی اجمالی شاید خوشباورانه باشد اما سوالهای زیادی وجود دارد که مطمئنم طرح آنها نمی تواند خالی از فایده باشد. به جملات زیر توجه کنید: مرد در خانه است.( مرد تو خونه س) آب در خانه است. ( آب تو خونه س) مرد در خانه هست. ( مرد تو خونه هست) آب در خانه هست. ( آب تو خونه هست) در خانه مرد هست. درخانه آب هست. ( تو خونه آب هست) در خانه مرد است. ( تو خونه مرده) در خانه آب است. ( تو خونه آبه) کتاب روی میز است. ( کتاب روی میزه) کتاب روی میز هست. روی میز کتاب است. ( روی میز کتابه) روی میز کتاب هست. اینجا خانه ی من است.( اینجا خونه منه) اینجا خانه ی من هست. خانه من اینجا ست. خانه من اینجا هست. او در کنار من است. اودر کنار من هست. خدا هست. خوب هست. او خوب هست. او خوب است. ( او خوبه) ما بعنوان کسانی که فارسی زبان مادری آنها است ممکن است بعضی از این جمله ها را ثقیل یافته ، بعضی را درست وبعضی دیگر را نادرست پنداشته ، بعضی را فقط در یک زمینه خاص بپذیریم. ولی چه چیزی باعث تفاوت این جمله ها می شود؟ آیا دلیل تفاوت آنها فعل "است" و "هست" است؟ آیا ترکیب جمله باعث این تفاوت می شود؟ آیا نوع مسندالیه و مسند تاثیرگذار است ؟ به کتابهای دستور زبان مراجعه میکنیم. تفاوت فعل هست و است مصدر این افعال ریشه تاریخی متفاوتی دارد "هستن" و "استن" ولی از آنجا که " بودن" تنها مصدری است که در فارسی امروز در این معنی هنوز بکار می رود ما در اینجا از مصدر بودن به عنوان مصدر هر دو فعل است و هست استفاده می کنیم. اگر مجموع کتابهای دستور زبانی که در اختیار من بود را به دودسته تقسیم کنیم : دسته اول،آنها که برای فارسی زبانان نوشته شده اند و دسته دوم، آنها که برای آموزش زبان فارسی به کسانی که زبان مادری آنها انگلیسی است نوشته شده اند، می توان در یک گروه بندی کلی گفت که در دستور زبانهای دسته اول فعل بودن ( است و بود) در کنار شدن، گشتن، و گردیدن به عنوان یک فعل ربطی معرفی شده است ودر بیشتر آنها قید شده است که اگر" بودن" به معنای وجود داشتن باشد فعل ربطی نیست بلکه فعل تام است. این کتابها عموماً به تفاوت است و هست و یا صرف این فعل نپرداخته اند. در کتب آموزش زبان فارسی به انگلیسی زبانها این فعل معادل فعل to be عنوان شده و معمولا دردو فرم بلند و کوتاه ( پسوندی) معرفی می شود صورت بلند : هستم/ هستی/هست/ ...
مولانا و مثنوی معنوی
سخن از مولانا جلال الدین زیاد است.این مرد، مردی غیر از تمام گویندگان زبان فارسی است.کتابش ، آثارش،شعرش و زندگیش با همه شاعران اختلاف دارد.البته منظور بنده عظمت فوق العاده او نیست.در زبان فارسی نمونه های بسیار شگفت انگیز و زیبای دیگری هم داریم که هر یک در جای خود توانایی همسری و برابری با شعر او را دارند.اما قصد من جزییات زندگی و آثار اوست.حافظ شیرازی تقریبا صد و بیست سال بعد از مولانا دار فانی را وداع گفت اما هیچ نکته ی قطعی و یقینی از زندگی وی در دست نداریم.و آنچه می دانیم گوشه هایی تاریک و گاهی افسانه های خنده دار درباره اوست.حتی در باره فردوسی هم ما اسم او را نمی دانیم(ابوالقاسم کنیه ی اوست نه اسم او!). اما در مورد مولانا وضع فرق می کند.آن قدر اسناد ومدارک معتبر درباره ی زندگی وی از خودش،از پدرش،از یاران نزدیکش،از مریدان و معاصرانش در دست است که گاه آدم سرگیجه می گیرد و توانایی تطبیق آن ها و برتر دانستن یکی نسبت به دیگری دشوار است. شگفتی دیگر: مولانا شاعری پرکار است.کارنامه ادبی او را 27000 بیت مثنوی و 42000 بیت دیوان کبیر(شمس) تشکیل می دهد که در مجموع از شاهنامه فردوسی نزدیک بیست هزار بیت بیشتر است! دو کتاب فیه ما فیه و مجالس سبعه(=هفت گانه) از کار های اوست.مجموعه ی نامه ها و رباعیاتش هم جداگانه به چاپ رسیده است. با هم یک رباعی از مولانا را با هم می خوانیم: هر روز دلم در غم تو زارتر است هرروز از این عشق تو بیزارتر است بگذاشتی و غم تو مگذاشت مرا انگار غمت از تو وفادار تر است اما تمام این میراث عظیم حاصل 22 سال شاعری و شیفتگی اوست حال آنکه حافظ در طول 50 سال شاعری تنها 486 غزل از خود بر جای گذاشته است. بر خلاف عقاید بسیاری از افراد، مولانا تا سن چهل سالگی و دیدار شمس شعر نسروده بود!در دوران وصال و همجواری با شمس هم موجی برای شعر گفتن نداشت.اما هنگام فراق آن هم نه به نام خود بلکه بنام شمس به سرودن آن غزل های آتشین می پردازد.به طوری که اگر کسی اطلاع کافی از زندگی او نداشته باشد فکر می کند این اشعار سروده شمس تبریزی است نه مولانا. مثنوی او هم همینطور است و مخاطب فکر می کند که این ها سروده فردی بنام ضیا الحق حسام الدین چلبی است یا دست کم گوینده کتاب آن را ساخته و پرداخته ی او میداند. در آغاز دفتر چهارم می خوانیم: ای ضیاالحق حسام الدین، تویی که گذشت از مه به نورت مثنوی گردن این مثنوی را بسته ای می کشی آن جا که تو دانسته ای مثنوی را چو تو مبدا بوده ای گر فزون گردد تو اش افزوده ای چلبی حسام الدین آخرین خلیفه و جانشین و یار محبوب و مورد علاقه مولانا همواره او را به سرودن مثنوی تشویق می کرد.وقتی ...
انشای فرشیدک!
آیا 22 خرداد یک امتحان الهی بود؟ موضوع انشاء من در مورد انتخابات 22 خرداد می باشد که معلمان ازمان خواسته آنرا بنویسیم که امتهان! الهی چه چیزی می باشد. من نمی دانستم که خدا هم معلم می باشد و از ما امتحان می گیرد و ما باید بعد ازاین بهش بگوییم آقا اجازه !من از اول خیال می کردم فقط ما بچه ها که به مدرسه می رویم امتحان داریم و به آن امتحان نهایی می گوییم اما این روزها هم فهمیده می بوده باشم که وقتی بزرگ شویم یک امتحان دیگر هم می باشد که خیلی سخت می باشد و از درس انتخابات! می باشد و به آن بجای امتحان نهایی امتحان الهی می گویند. و پدرم می گوید امتحانش خیلی سخت می باشد و اگر کسی ندهد چوب در آستینش می کنند و من نمی دانم چوب را چطوری در آستین می کنند چون آستین لباس تنگ و کوچک می باشدو آن چوب بزرگ داخل آن نمیشود مگر اینکه چوبش خیلی کوچک باشد.خدا کند روز یکه من بزرگ شدم و خواستم این امتحان را بدهم از آخرهای کتابش سوال نیامده باشد و از جاهای آسان و آنجاهایی که ما خواندیم بیاید .من نمی دانم چرا امتحان آدم بزرگها از این درس خیلی با مال ما فرق دارد و اصلا در آن نمره نیست یا قبول می شوی یا قبول نمی شوی اگر قبول شدی پدرم می گوید نانت در روغن است و من اصلا دوست ندارم نان را با روغن بخورم بلکه دوست دارم با عسل و کره و پنیر بخورم. پدرم می گوید او هم عسل! را خیلی دوست دارد و عاشقش است و دوست دارد همه اش! را بخورد. از غزا! اسم دختر همسایه مان که خیلی هم خوشگل می باشد عسل می باشد. پدرم می گوید اگر رد شوی چپقت چاغ! است......ببخشید اگر بین انشا چند لحظه ای مکث! افتاد چون رفتیم دستشویی و آمدیم خب... و نمی دانم چرا بجای چپق سیگار نمی دهند و من گاهی سیگارهای پدرم را یواشکی کش می روم و می کشم خیلی مزه می دهد زیراچپق خیلی بد است و یادم می آید قبلا ها که پدر بزرگم چپق می کشید با هر پک یک عالمه سرفه می کرد و گاهی بین سرفه هایش یک صدای بدی هم از یک جای دیگرش خارج می شد که من رویم نمیشود اسمش را اینجا بیاورم.پدرم می گوید از دیگر فرقهای امتحان آدم بزرگها در اینست اگر تقلب کنی کلی تشویقت می کنند و پست و مقام می دهند و هر که اعتراض کند چرا تقلب کردی یا می کشنش یا اوهوم اوهوم...نمی دانم چرا وسط انشا یک دفعه سرفه مان گرفت می اندازند زندان و نمی دانم چرا اینقدر سخت می گیرن که یک تقلب بشود. در مدرسه ما اگر تقلب کنیم نهایت ورقه مان را می گیرند و یا آقای ناظم یک خودکار لای انگشتهایمان می گذارد و فشار می دهد ولی وقتی من می گویم به پدرم که آیا در مورد شما هم اگر در امتحان انتخابات که الهی می بوده باشد قبول نشوید و به آقا اجازه! بگویید فلانی که قبول شده است تقلب ...
مقاله در مورد 22 بهمن
جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ اِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان تنها امید رژیم پهلوی، به عنوان نخست وزیر معرفی و باقی مانده بود. این ایام که مصادف با اربعین امام حسین« علیه السلام» و گسترش راهپیمایی ها و اعتراضات مردمی بود، امام« قدس سره» طی پیامی، نکات تازه ای را برای هوشیاری مردم یادآور می شوند. همزمان با سایر شهرها، در تهران نیز راهپیمایی ها ادامه می یابد و فریاد الله اکبر جمعیت میلیونی لرزه بر اندام آخرین بقایای طاغوت می اندازد. انسان های بپا خاسته و از جان گذشته با عزمی پولادین می روند تا سرنوشت مملکت خود را به دست بگیرند و همگی خواستار انحلال حکومت پهلوی و تشکیل حکومت اسلامی هستند و با شعار « استقلال، آزادی ، جمهوری اسلامی» خط مشی آینده را ترسیم می نمایند. به دنبال گسترش قیام مردمی، امام قدس سره در پیامی عزم خود را مبنی بر بازگشت به ایران اعلام می دارد. بختیار که با حمایت امریکا و به عنوان یک چهره ی ملی قصد مهار انقلاب و خاموش کردن شعله های قیام را دارد، خود را در این امر ناتوان می یابد و می کوشد که با قانونی جلوه دادن دولت خود، قیام مردم را سرکوب نماید. مخالفت خود را با بازگشت امام قدس سره اعلام، و دستور بسته شدن فرودگاه های کشور را می دهد. در پی انتشار این دستور مردم خشمگین، به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای کوبنده دولت بختیار را مخاطب قرار می دهند. امام« قدس سره» در روز پنج شنبه پنجم بهمن که از بازگشت ایشان به ایران جلوگیری شد، ضمن مصاحبه ای فرمود:(1) «من از ایرانیانی که با من همراهی کرده اند متشکرم. من می خواستم فردا را در میان ملت باشم و هر رنجی که آنها می برند من هم با آنها باشم. لکن دولت خائن از این امر مانع شده و همه ی فرودگاه های ایران را بست. من پس از باز شدن فرودگاه ها، بلافاصله به ایران خواهم رفت به او خواهم فهماند که شما غاصب هستید و خائن به ملت ما، و ملت ما دیگر تحمل شما نوکرهای خارجی را نخواهد کرد. باری اینها باید بدانند که وقت آن که قلدری بکنند گذشت. من ملت ایران را به ادامه ی نضهت دعوت می کنم تا این قلدرها را بر جای خودشان بنشانند، لکن آرامش را از دست ندهند. من از همه ی ملت ایران تشکر می کنم و در اولین فرصت پیش مردمم به ایران خواهم رفت تا با آنها یا کشته شوم و یا حقوق ملت را بگیرم که به ملت برگردانم. خداوند همه ی شما را توفیق بدهد، ملت ایران باید بداند که این شخص که متکفل حکومت شده است، به ایل خودش خیانت می کند. آن ایلی که پشتوانه ی ایران بودند و رضاشاه آنها را از پای در آورد. این شخص به ایل خودش، به ملت خودش خیانت می کند. ...