اموزش هنر تبيان

  • دین و هنر

    - دین وهنر دارای خواستگاه مشترک بوده وهر دو ریشه در فطرت وطبیعت آدمی دارند.۲- هر دو دارای محتوا وقالب، یا باطن وظاهر می باشند. .یعنی در هر دو، جنبه های بیرونی ودرونی یافت می شود.۳- بخشی از هر دو، در زمینه پیام رسانی، مربوط به” هست و نیست ” ، وبخشی نیز متعلق به ” باید ونباید ” است.۴- مقوله هایی از جنس ” معرفت ” و” تربیت ” ، درهر کدام به نسبت اصالت وگستردگی شان موجود است.۵- بخشی از دین که عمدتاً لایه های زیرین آن به حساب می آید، قابل تجربه یا به اصطلاح کشف وشهود عرفانی است. وهنر نیز ماهیتاً از همین صبغه وخصوصیت بر خوردار است.۶- هر دو پویا ودینامیک بوده وهمواره از نشاط وزندگی برخوردارند.۷- هر کدام به اندازه وزن و ارزش ذاتی خود در ساختن بنای سعادت وخوشبختی انسان مؤثر بوده وبه توسعه مدینه فاضله انسانی کمک می کند.۸- هیچکدام در انحصار طبقه خاصی نیست ونباید باشد. وهمه انسان ها می توانند از نعم معنوی هر دو استفاده کرده وهمگان از حقوق مساوی در این زمینه برخوردارند.۹- گرچه طبیعت اصلی دین وهنر، پاک بوده؛ وجوهره دیندار وهنرمند، سالم وبه دور از آلودگی است؛ اما هر دو می توانند دچار آسیب شده، وآفات وامراضی مانند ریا وتظاهر آنها را آلوده نماید ؛ که در این صورت ماهیت آنها مسخ وحقیقت آنها دگرگون می شود.اینجاست که نه آن دین است ونه این هنر؛ هردو بکلی از خاصیت و تأثیر افتاده وبلکه تمام جاذبه آنها تبدیل به دافعه خواهد شد.۱۰- استعداد نوع بشر در رابطه با باورهای اصیل دینی وپذیرش آن بطور طبیعی یکسان بوده وهمگان از فطرتی هماهنگ برخوردارند. این استعداد در مورد هنر نیز در زمینه پذیرش وتأثیر پذیری از آفرینش های هنری اینگونه است. البته این مطلب با واقعیت متفاوت بودن آدمیان وذو مراتب بودنشان در کمیت وکیفیت پذیرش وهمچنین نوع ونحوه پذیرش منافاتی نداشته وآن را انکار نمی کند؛ بلکه در بیان اصل پذیرش وتأثیر پذیری است.با تأملی در عناصر اصلی تشابه وتفاوت که در بالا آمد می بینیم، مهمترین وجه افتراق آن دو در خاستگاه متفاوت است. خاستگاه دین- منشأحدوث آن- اراده خداوند یکتاست؛ وخاستگاه هنر فطرت اصیل انسان است. ومهمترین وجه اتفاق آن دو نیز خواستگاه مشترک است. خواستگاه دین وهنر- منشأ پذیرش آن دو- فطرت کمال طلب، حقیقت جو ، وزیباپسند آدمی است.از آنچه گفته شد، روشن می شود؛ دین وهنر در طول هم می باشند نه در عرض هم. زیرا در مهمترین فصل مقوّم ماهیت، اشتراک داشته ودر یک راستا می باشند. یعنی در بدایت امر، خواستگاه مشترک- فطرت- ، هر دو را مورد پذیرش وحمایت قرار داده است. آدمی نسبت به هر دو احساس نیازی عمیق دارد وبطور تکوینی در جستجوی آنها ودر تکاپوی سیراب ...



  • آموزش هنر در مدارس

    آموزش هنر در مدارس

    آموزش هنر در مدارس آموزش هنر در مدارس، مؤلف هلن دالوندي، به وسيله سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) منتشر شد. محتواي اصلي اين کتاب، به فن آموزش هنر به کودکان اختصاص دارد. هنر به‌عنوان علمي مدون با اصطلاحات حرفه‌‌اي و مهارتهاي منحصر به فردش، و با اساس آموزش و ثمرات بي‌نظيرش، موضوع اصلي اين کتاب است. به گزارش تبيان، کتاب "آموزش هنر در مدارس"، با هدف ارائه‌ي توانايي‌هاي لازم به معلمين هنر در مقطع دبستان، چاپ و منتشر شد. بسياري از دانشجويان رشته‌هاي هنري، در طي تحصيل يا پس از آن، براي هميشه يا مدتي به تدريس هنر در مقاطع گوناگون مي‌پردازند. اين در حالي است که تقريباً تمامي واحدهاي درسي مورد مطالعه در طي تحصيلشان، در جهت ارتقاي توانايي‌هاي علمي و عملي خود آنان بوده است، و نه هنرآموزي به ديگران. اين کتاب، به قصد دادن بصيرت و تواناييهاي لازم براي تدريس هنر در دوره‌ي دبستان، تدارک ديده شده است و هرچند مخاطب اصلي آن دانشجويان هستند، اما محتواي آن براي تمام کساني که به نحوي در جريان مسائل تعليم و تربيت قرار دارند نيز، قابل استفاده است، چرا که امتياز اصلي آن، يعني ساده‌نويسي در بيان مطالب، موجب مي‌شود تا خوانندگان با هر سطحي از معلومات، از آن بهره‌مند گردند. هرچند مخاطب اصلي اين کتاب دانشجويان هستند، اما محتواي آن براي تمام کساني که به نحوي در جريان مسائل تعليم و تربيت قرار دارند نيز، قابل استفاده است کتاب، ضمن مطرح کردن مشکلات واقعي آموزش هنر، پيشنهادها و راهکارهايي به معلمان ارائه داده است، همچنين والدين پس از مطالعه آن مي‌توانند صاحب مهارتهايي در تربيت هنري فرزندانشان شوند. هنر درسي است، از حيث مضمون و دشواري، هم‌تراز با ساير علوم؛ ليکن چون نتيجه‌ي عيني و آشکاري مانند آموزش خواندن و نوشتن نداشته است، مورد سطحي‌نگري واقع شده و بي‌برنامه رها شده است. درواقع بخشي از مشکلات نظري تربيت هنري در نظام آموزشي ما، متأثر از اين تصور است که قلمرو فرعي هنر، فاقد اهميت لازم براي تنظيم و تدوين برنامه‌ريزي هدف‌مندي است. نتيجه‌ي اين ديدگاه در عمل اين است که معلمان صرفاً براساس برداشت‌هاي شخصي و بدون عنايت به اهداف تربيت هنري، اقدامات جسته و گريخته‌‌اي انجام مي‌دهند. سهم اندک ساعت‌هاي هنر يا با بي‌برنامه‌گي و بطالت به هدر مي‌رود و يا مدير مدرسه، در صورت لزوم مقداري از وقت آن را براي جبران عقب‌ماندگي‌ها و مطالعه‌ي دروس رياضي، و علوم مي‌گيرد و درنتيجه دانش‌آموزان از مجموعه‌ي وسيعي از تجارب آموزشي و خلاق، محروم مي‌شوند. هنر درسي است، از حيث مضمون و دشواري، هم‌تراز ...

  • اقلام ستّه (شش قلم) شامل

    اقلام ستّه (شش قلم) شامل ثلث، نسخ، محقق، توقيع، رقاع و ريحان است. اين اقلام توسط ياقوت مستعصمى از بين اقلام مختلف انتخاب شد. وى در زيبا کردن اين خطوط ابتکاراتى بخرج داد و در واقع اين خطوط توسط وى ظهور کرد. اين اقلام به خطوط اصول نيز مشهورند. کوفی ریحان توقیع رقاع ثلث نسخ محقق کوفى نخستين نوع خوشنويسى که قرآن به آن نوشته شد کوفى بود. بعد از ظهور اسلام در ايران، اين خط نيز رواج يافت. با تأسيس شهرهاى کوفه و بصره در دومين دههٔ شکوفايى اسلام، دانشمندان گرانقدرى بوجود آمدند که توجه زيادى به زبان و خط عربى داشتند و کوفه نقش تعيين‌کننده‌اى در خط مکّى - مدينه‌اى داشت؛ و خط جديدى پديد آمد که بنام خط کوفى مشهور شد. خط کوفى در نيمه دوم قرن اول هجرى به اوج خود رسيد و سه قرن دوام يافت. بطورکلى خط کوفى در دو نوع ظاهر شده است. يکى تحريري، کتابتي، ساده و تزئينى و موشّح و ديگرى کوفى بنّايى ومعقّلي. خط کوفى تزئيني، از قرن دوم هجرى عامل بسيار مهمى در هنر اسلامى براى سوره‌هاى قرآن مجيد، نوشته‌هاى روى سکه‌ها و لوحه‌هاى يادبود بشمار مى‌آمد. اما مهم‌ترين جلوۀ خط کوفى تزئينى را بايد در قرن چهارم هجرى در کتيبه‌هاى سلجوقى که در اواخر حکومت خلفاى عباسى فعاليت داشتند، جست‌وجو کرد. از قرن چهارم به بعد خط کوفى به تنهايى شکل تزئينى يافت و اين تحول تا اواخر قرن پنجم هجرى ادامه يافت. از اين زمان به بعد خط کوفى عملکرد اصلى خود را از دست داد و صرفاً تزئينى گشت. خط بنايى يا معقلى خطى است بدون دور و متکى بر سطح. خط بنايى تشکيل شده از خطوط مستقيم عمود برهم که زوايايى را بوجود مى‌‌آورد. اصل و منشأ خط کوفى از خط سريانى است. خط کوفى ايرانى نيز براساس نتايج برخى پژوهندگان معاصر در آثار بازمانده کشف شده است. اين خط کوفى شيوهٔ خاصى داشته با حروف منفصل که با خاطى مويين به يکديگر پيوسته و در آن شباهتى با خط اوستايى و پهلوى يافت شده است که آن را کوفى شيوهٔ ايرانى ناميده‌اند. خط کوفى در ايران تا مدت پنج قرن معمول بوده است که بيشتر در کتابت قرآن و تزئين ابنيه و کتب، ظروف و ... بکار مى‌رفته است. ثلث خط ثلث با ساختارى ايستا و موقر، بيشتر در تزئين کتاب‌ها و کتيبه‌ها بکار مى‌رفته است. انواع گوناگون ثلث تزئينى توسط ابن‌بواب و ياقوت ابداع شده که براى کتابت قرآن و ديگر کتب مذهبى بکار مى‌رفته است. ابن‌بواب زيبايى و ظرافت را با خط ثلث همراه کرد. خط ثلث در ايران براى نوشتن عنوان سوره‌هاى قرآن کريم، پشت جلدنويسي، سرلوحه‌ها، و بخصوص در کتيبه‌ها و کاشى‌کارى‌ها بکار رفته است و هنوز نيز رايج مى‌باشد. ريحان خط ريجان از خط نسخ مشتق شده است؛ اما از خط ثلث ...

  • آموزش کاریکاتور

    گفته شده هنر کاريکاتور خيلي پيش از پيدايش روزنامه نگاري و حتي اختراع ِ صنعت چاپ در دنيا رواج داشته و در واقع عمري به  درازاي تاريخ مکتوب انسان دارد . قرنها پيش از اين که اصطلاحات کاريکاتور ، کارتون ( يا هر عنواني که در زبانهاي مختلف به آن داده شده ) ابداع گردد ، اين هنر در عصر باستان شناخته شده و رواج داشته است . اولين کاريکاتورهايي که در آنها مسائل سياسي و اجتماعي مطرح شد ، در حفاريهاي شهر پمپي به دست آمده که تقريبا 1900 سال پيش در زير گدازه هاي آتشفشاني پنهان  بود.  اين کاريکاتورها بر روي ستونهاي سنگي کنده شده بود و در معرض ديد همگان قرار داده مي شد. در قرن اخيرگرچه در نقاشيهاي نقاشان بزرگ قرن 16 ميلادي ، از قبيل «هولباين» و «بروگل » نقشهاي کاريکاتور فراوان به چشم مي خورد، اما سُنت کاريکاتور سازي که اساس آن تاکيد بر جنبه هاي خنده آور اشخاص، موضوع کاريکاتور است ، در قرن 17 ميلادي به دست "کاراچي" در ايتاليا پايه گذاري شد. "آگوستينو کاراچي" نقاش ايتاليايي اولين هنرمندي بود که براي سرگرمي خود و دوستانش از چهره ي انسانهاي واقعي ، تصاوير کميک مي کشيد . کساني که از کارگاه او ديدن مي کردند ، سوژه هاي تصاوير وي مي شدند . اين بازديد کنندگان چهره ي خود را به صورت سگ ، خوک ، قاطر و يا حتي پارچ آب و قرص نان مي ديدند . واژه کاريکاتور برگرفته از نام "کاراچي " نقاش نيست و از کلمه ايتاليايي "کاريکار" به معني "انباشتن" (اغراق در جزئيات ) ساخت شده است . پس از "کاراچي" ، نقاشان ايتاليايي متعددي اين شيوه – کاريکاتور – را برگزيدند. يکي از آنان «پي يرگتسي» (1674-1755) بود . تصاوير وي ملايم ، جالب و هوشمندانه بود.  پس از آن ، هنرمندان ديگري نيز به کاريکاتور روي آوردند . معروفترين اينان در قرن 18 نقاش انگليسي "ويليام هوگراث " بود (1764-1697) هوگراث نمي خواست به عنوان يک کاريکاتوريست شناخته شود.  در حقيقت کارهاي وي بسيار جدي تر از کاريکاتورهايي بود که پيش از آن کشيده شده بود . در طرح ها و نقاشي ها وي تمام چيزهاي شيطاني و احمقانه در انگلستان آن زمان نشان داده شده است . او به   ندرت چهره ي واقعي مردم را مي کشيد ، اما شخصيتها در تصاوير وي شامل آدمهاي خوب و بد ، مستها ، مردان و زنان  مد پرست هستند . "هوگراث" هنرمندي بزرگ بود و نشان داد که يک  کاريکاتور  تا  چه  اندازه مي تواند پرمعنا باشد . ديگر هنرمندان انگليسي براي نمايش زشتي و حماقت بويژه در سياست از شيوه ي "هوگراث " پيروي کردند. نامدار ترين اين هنرمندان توماس رولندسون (1827-1756) جيمز گيلري (1815-1757) و جرج کرويک شانک (1878-1792) بودند . آنها همه چيز را ، از مدلهاي مختلف کلاه گرفته  تا  سياستمداران  مشهور ،  به  مسخره  ...

  • براي يک طراحي دقيق ،سايه ونور مدل را با دقت ببينيد

    مبحث سايه روشن در طراحي اهميت فراواني دارد و نيازمند تمرين و مشاهده مداوم و دقيق در همه اشياي پيرامون ماست. پارچه اي سفيد انتخاب کرده و با يک پونز به ديوار نصب کنيد. طرح کم رنگي از آن پياده کرده سپس بدون آنکه به تکميل آن بپردازيد، مدل را به دقت بررسي نماييد. قسمت هايي را که سايه افتاده پيدا کنيد و با يکديگر مقايسه نماييد. سپس با استفاده از تيرگي مداد، اين قسمت ها را، در طرحي که ترسيم کرده ايد به طور کامل و يکدست سياه کنيد. در اين حالت، طرح شما دو رنگ سفيد مطلق و سياه مطلق خواهد داشت. در مدل شما سايه هايي متنوع ديده مي شود و شما بايد تصميم بگيريد که کداميک را در گروه سفيد و کدام را در گروه سياه قرار دهيد. اين شيوه تقسيم بندي سايه هاي مدل به دو گروه سفيد و سياه را طراحي «ليت» مي گويند. مشاهده دقيق سايه و نور و تعيين مرزبندي بين نقاط تيره و روشن، نقطه آغاز تفاوت ديدگاه يک طراح و يک فرد عادي است. شما حتي در ساعات مختلف و در حين انجام کارهاي روزمره نيز بايد به بررسي وضعيت نور و سايه در اشيا» اطراف خود بپردازيد و از اين راه حافظه و ديدگاه خود را وسعت ببخشيد.  استفاده از مداد براي سايه روشن براي ايجاد سايه روشن بايستي حتما تسلط و مهارت لازم را براي کنترل وسيله طراحي داشته باشيد. وسيله کار شما هر چه باشد با کمي تمرين اوليه مي توانيد شناخت لازم جهت شروع کار را به دست آوريد. يکي از شيوه هاي تسلط بر مداد براي سايه روشن، استفاده از کادر يا محدوده است. تعدادي کادر در اندازه هاي مختلف بکشيد (اندازه ها از 4 سانتي متر بيشتر نباشد) با پهناي نوک مداد، سطح يکي از کادرها را به طور يکدست و کامل رنگ آميزي کنيد و دقت کنيد که هيچ فاصله يا خلل و فرجي در سطح آن به وجود نيايد. در کادر ديگر، فشار دستتان بر مداد را بسيار کم و حساس کرده و خاکستري ملايم و کم رنگي به وجود آوريد. هر قدر به طرف پايين کار مي آييد بر فشار مداد بيفزاييد اما سطح خاکستري همچنان منظم باشد. در کادر ديگر مشابه همين تمرين را انجام دهيد. با اين تفاوت که خاکستري روشن را از گوشه بالاي سمت چپ شروع کنيد، حرکت دستتان مورب باشد و باز هم تاکيد مي کنيم که هيچ فاصله و بي نظمي در تکرار و ترسيم نباشد. پهناي نوک مداد در اين مورد به شما بيشتر کمک مي کند. حرکت دستتان در کادر سوم حالتي منحني خواهد داشت. همين حرکت را به طور وارونه در کادر بعد تکرار کنيد و همچنان سعي کنيد که تيرگي و روشني متغيري در سطح کار حاکم باشد. در پنجمين کادر، حالتي گرد و مدور در حرکت مداد ايجاد نماييد. حرکت دستتان در اين مرحله فرمي شبيه خط هاي فرفري بسيار بسته و در هم ترسيم مي کند. خطوط در اينجا نه در کنار هم، بلکه بر روي ...

  • نقاشی طبیعت بیجان

    بنا به تعريفي که در کتاب شيوه طراحي آمده طبيعت بيجان به همه اجسامي گفته مي شود که در طبيعت وجود دارد ولي حرکت ندارند .به عنوان مثال مي توان از سيب ،چراغ،کوزه،يک شاخه گل ،پارچه،مجسمه و...نام برد که هر يک مي توانند مدلهاي مناسبي براي طراحي باشند. به هنگام طراحي از طبيعت بيجان ،چند شئ با جنس و رنگهاي متفاوت را انتخاب کنيد و بر سطح ميز قرار دهيد.نحوه قرار دادن يا چيدن اشيا براي طراحي ،اهميت بسيار دارد.دقت داشته باشيد که:همه اشيا بر روي يک خط و کاملاً در کنار يکديگر قرارنگيرند برخي را جلوتر و يا عقب تر از اشياي ديگر قرار  دهيد .  بهتر استکه اشيا ،از لحاظ عرض و ارتفاع نيز داراي تنوع باشند._اندازه طراحي اشيا ،متناسب با اندازه کاغذ باشد.از طراحي اشيا در ابعاد کوچک و ريز جداً خودداري کنيد._ابتدا محور اصلي اشيا را ترسيم کنيد.بدين وسيله مي توانيد نسبت فضاي اشغال شده کاغذ توسط مدل را بسنجيد و پيش از آغاز به کار ،اندازه مناسب را پيش بيني نماييد._با استفاده از قاب منظره ياب ،مدل را از تمام زوايا مشاهده و بررسي کنيد.در تمام اين حالتها ،نمونه هاي ساده اي در ابعاد کوچک طراحي کنيد ،تا علاوه بر آنکه تمام ويژگيهاي اشيا را مي شناسيد ،براي تشخيص مناسب ترين زاويه هاي ديد توانايي لازم را بيابيد. نسبت به مدل فاصله مناسبي را در نظر بگيريد مناسب ترين فاصله براي طراحي ،تقريباً برابر است با دو برابر طول هر سوژه ._تابش نور بر مدل نيز نکته مهمي است .نور طبيعي مطلوب تر است ،البته چنان چه براي کار کردن به اندازه کافي روشنايي داشته باشد .در غير اين صورت از نور مصنوعي به صورتي استفاده کنيد که مدل در معرض تابش مستقيم و شديد نور نباشد ._از خطوط متنوع و مناسبي استفاده کنيد .براي اين منظور توجه داشته باشيد که تفاوت هاي ظاهري اشيا را توسط خطوط متفاوت بيان کنيد ،از بکار بردن خطوط يکنواخت خودداري کنيد .علاوه بر خصوصيات ظاهري عامل مهم ديگري نيز وجود دارد که به خط شما شخصيت و کيفيت مي بخشد و آن توجه داشتن به نور و منبع روشنايي است ،كه تحت عنوان مبحث  ارزش خطي است

  • چهره شناسی

    چشم چشمان درشت چشمان کوچک چشمان سربالا ، سر پايين چشمان نزديک به هم چشمان با فاصله - گود رفته چشمان از حدقه بيرون آمده چشمان سه گوش چشمان مربع مستطيل چشمان کماني انواع ديگر چشمها                     ابروهايي که تاج آنها به سمت بالا رقته ابروهاي کماني ابروهاي مثلثي يا خنجري ابروهاي پريشان ابروهاي مجعد ابروهای راست ابروهای سربالا ابروهای سر پايين ساير ابروها پيشاني پيشاني فراخ پيشاني باريک پيشاني مثلثي شکل پيشاني کوتاه پيشاني مسطح يا گود پيشاني صاف و محدب پيشاني هلالي شکل خط پيشاني V شکل خط پيشاني به شکل M خط پيشاني با سه انحنا خط پيشاني مستطيل شکل لبهاي متناسب و کامل لب بالا کلفتتر ار بل پايين لب پايين کلفتتر ار لب بالا لب بالايي پيش آمده لب پاييني پيش آمده لبهاي غنچه اي لبهاي باريک و راست دهان کج گوشه هاي دهان متمايل به بالا گوشه هاي دهان متمايل به پايين انواع ديگر دهان دندان ابرو ابرو ی نازک ابروی کلفت ابروهای نزديک به هم ابروهای با فاصله ابروهای پيوسته اشکال صورت صورت گرد صورت مستطيلي صورت لوزي صورت مثلثي صورت دراز و کشيده  صورت شش ضلعي صورت  ذوزنقه اي صورت پهن چهره ی نا متقارن بيني بيني کشيده و بدون انحناء بيني رومي، قوس دار و کوتاه بيني گوشتي ، ناهموار و شيري بيني کج و بيني برگشته انواع ديگر بيني ها دهان و لبها دهان