امانت فروشی تبریز

  • آیا دستفروشی جرم است؟

     ماهیت عمل دستفروشی مطابق اصل قانونی بودن جرایم و مجازات‌ها، تنها عملی را می‌توان جرم دانست که قانون آن را جرم اعلام کرده و برای آن مجازات تعیین کند، با این حساب دست‌فروشی جرم نیست؛ یعنی چنین فعالیتی ماهیتا جرم نیست، چراکه در قانون هیچ اشاره‌ای به غیرقانونی بودن این عمل نمی‌کند. با این حال، آنچه دست‌فروشان انجام می‌دهند، مصداق تخلفاتی است که در قانون برای آن مجازات‌هایی تعیین شده است؛ مثل عرضه خارج از شبکه، فرار از پرداخت مالیات و... چرا که طبق قانون مدیریت خدمات شهری در معابر، خیابان‌ها و به طور کلی تمامی سطح شهر نباید مشکلی برای رفت‌وآمدهای مردم به وجود آورند و از طرفی طبق قوانین کشور هیچ فردی نمی‌تواند بدون داشتن مجوز‌های لازم اقدام به فروش اجناسی کند و هر دوی این اتفاقات تخطی از قانون تلقی می شود. پس وقتی مجوزی برای انجام فعالیت اقتصادی داده نشده و فردی خودسرانه در خیابان و یا در مترو و اماکنی این‌چنینی اقدام به فعالیت‌های اقتصادی می‌کند، مرتکب تخلف شده و لازم است که با او برخورد قانونی صورت پذیرد.   بنا به مراتب، گرچه دست‌فروشی به تنهایی جرم نیست، اما ایجاد مزاحمت در معابر عمومی باعث به وجود آمد بار ترافیکی و در نهایت شکایت شهروندان شده و وضع نابسامانی را در شهر پدید می‌آورد که مستلزم برخوردی قانونی است.همچنین ممکن است به جرم تبدیل شود. مرز میان تخلف و جرم را می توان اینچنین تعیین کرد که اگر دست‌فروشی بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران باشد، تخلف است و زمانی که مزاحمتی برای مردم ایجاد کند، جرم محقق می‌شود. به تعبیر دیگر، اگر آنها مزاحمت ایجاد کنند، جرم مرتکب شده‌اند و اگر هم‌زمان با این کار به نقض حریم خصوصی افراد و یا ایجاد سدمعبر بپردازند جرم دیگری مرتکب می‌شوند.   اجناسی که دست‌فروشان به مشتریان خود می‌فروشند مالیات نداشته و به همین دلیل، ‌آنها را نسبت به مغازه‌دارها ارزان تر می‌فروشند. این عمل علاوه بر این که قانونی نیست، زیرپاگذشتن حقوق شهروندان و از جمله همان کسانی است که اجناس را از دست‌فروشان می‌خرند. علاوه بر آن، بسیاری از آنها فاقد کیفیت مناسب بوده یا تاریخ ‌مصرف آنها گذشته است که این اعمال خود جرم محسوب می‌شود   دست‌فروشان متکدیبر اساس تعابیر قانونی، تکدی‌گری جرم محسوب می‌شود و فرد متکدی مستوجب مجازات است.در حال حاضر متکدیان به دست‌فروشی روی آورده‌اند تا از جرم تکدی‌گری رهایی بیابند در واقع بسیاری از این دست‌فروشان متکدی هستند.   متولی جمع‌آوری دستفروشان متخلفان از آنجا که تخلف در سطح شهر انجام گرفته و حوزه کاری دست‌فروشان در اماکن عمومی است، شهرداری‌ها ...



  • احکام خرید ،فروش ، امانت ، سود

     

  • سوالات گرفته شده است ازhttp://www.crimelaw.ir

    سوالات گرفته شده است ازhttp://www.crimelaw.ir

      فرض کنید شخص الف که دارای مغازه ی کامپیوتر فروشی در یکی از مراکز فروش رایانه می باشد مقداری لپ تاپ به ارزش یک و نیم میلیارد تومان از مغازه های همسایه های طبقه بالا خریداری نموده و آنها را به مغازه های دیگر (در تبریز و تهران) فروخته است.( البته این مغازه به اسم همسر ایشان به صورت اجاره است) در حال حاضر و با سر رسید چک های وی عده ای از طلبکاران او از وی شکایت نموده و چک های برگشتی را به اجرا گذاشته اند. شخص الف نیز با این ادعا که خریداران وی همین کار را با او کرده اند، هم از دادن پول های این سیستم ها امتناع می ورزد و هم از عودت سیستم ها. عده ای از فروشنده های سیستم ها (که فعلا شاکی پرونده هستند)در زیر فاکتور فروش این شرط را قید نموده اند که: (( چنانچه در تاریخ مقرر وجه سیستم ها به طور کامل وصول نشود این سیستم ها در ید ایشان به عنوان امانت بوده و عندالمطالبه در صورت درخواست آنها باید ارائه گردند)) حال سوال این است که عمل فرد چه عنوان مجرمانه ای دارد و آیا اصلا عمل او عنوان مجرمانه دارد یا نه؟ پاسخ های خود را مستندا به مواد قانونی یا کتب اساتید محترم حقوق بیان نمایید. جوابها نظر های دوستان در www.crimelaw.ir  میباشد جواب از:http://irandavary.blogfa.com/ با سلاماحتراما، شرطی با این عنوان (( چنانچه در تاریخ مقرر وجه سیستم ها به طور کامل وصول نشود این سیستم ها در ید ایشان به عنوان امانت بوده و عندالمطالبه در صورت درخواست آنها باید ارائه گردند)) شرط خلاف مقتضای ذات عقد بیع است، چرا که در عقد بیع (در عین معین و در ما نحن فیه) با تحقق ایجاب و قبول خریدار مالک مبیع و فروشنده مالک ثمن می شود، لذا با این وصف فروشندگان نمی توانسته اند نسبت به کارسازی وجه چک ها اقدام نمایند و باید چک ها را مسترد دارند و نسبت به دریافت لپ تاپ های خود دادخواست تقدیم کنند و این مساله فاقد وصف مجرمانه است.موفق و سربلند باشیدمحمد رادپور جواب از:واحد رضاوند سلام.جرم نامبرده بنظراینجانب فقط عدم تادیه وجه چک که با صدور گواهی عدم پرداخت ازسوی بانک محال له به عنوان سنددرحکم لازم الجرا قابل پیگیری از طریق دادسرا ومراحل جلب وتوقیف اموال و ... را مطابق قانون چک دربرمیگیرد.ضمنا اینکه درج شرط در فاکتور فروش محملی از اعراب نخواهدداشت. زیرا فاکتور به عنوان رسید فروش تلقی میگردد و تصوراینکه به عنوان سندی که درش شرایط فروش یا خرید قید شود ارمنظر عرفی نمیرود.بنابراین دارنده چک طبق قانون چک باید دعوی مطالبه وجه چک را مطرح کند. جواب از:علی اکبر سید نزاد با سلام این مورد مشمول هیچ عنوان مجرمانه ای نیست و فقط میتوان صبق ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی شخص مورد نظر را محکوم ...

  • قیمت اسلحه شکاری در ایران

    قیمت اسلحه شکاری در ایران انواع اسلحه شکاری در تهران با قیمت هایی از حدود ۴۰۰ هزار تومان تا پنج میلیون تومان و بالاتر به فروش می رسد. حجت الله شفیع، یکی از فروشندگان اسلحه و وسایل شکار در تهران، در معرفی بازار تفنگ های شکاری به خبرنگار ما گفت؛ «تفنگ های شکاری موجود در بازار اجناس قدیمی هستند که از گذشته (حدود ۴۰ سال پیش تا امروز) به یادگار مانده است چرا که بعد از انقلاب، واردات هرگونه سلاح و مهمات به کشور ممنوع اعلام شد. بنابراین آنچه در بازار موجود است، همان اسلحه هایی است که در بازار به صورت دست به دست خرید و فروش می شود.» شفیع در مورد انواع تفنگ های شکاری اظهار کرد؛ «سه نوع تفنگ شکاری شامل تفنگ های ساچمه زنی، گلوله زنی و خفیف در بازار موجود است. تفنگ های خفیف در واقع نوعی تفنگ گلوله زنی است اما به دلیل کاربردش، دسته جداگانه ای برای آن در نظر گرفته شده است.» وی ادامه داد؛ « تفنگ های ساچمه زنی نیز به تفنگ های تک لول، دولول، سه لول، چهارلول و پنج تیر تقسیم می شوند.» این فروشنده اسلحه همچنین در مورد گران ترین و ارزان ترین تفنگ های موجود در بازار یادآور شد؛ «انواع تفنگ های ایرانی، ترکیه ای و اروپایی در بازار خیابان فردوسی یافت می شود که از این میان تفنگ های بلژیکی و ایتالیایی جزو گران ترین تفنگ های ساچمه زنی و تفنگ های تولید صنایع نظامی با عنوان نخجیر ۱ و ۲و ۳ و نیز تفنگ های ترکیه ای از ارزان ترین ها محسوب می شوند.» وی با اشاره به آزاد بودن فروش بعضی از انواع سلاح در بازار، خاطرنشان کرد؛ «فشنگ این اسلحه ها در بازار موجود نیست بنابراین صاحبان این نوع سلاح برای خرید فشنگ باید به بازار آزاد مراجعه کنند و در واقع باید مشتری اجناس قاچاقی باشند. قیمت این گلوله ها در مقایسه با سایر فشنگ ها و گلوله ها بسیار بالاتر است.»شفیع تاکید کرد؛ «محل فروش وسایل شکار و از این دست ادوات و ارایه خدماتی این گونه تقریبا محدود به همین بازار کوچک فردوسی در کل تهران است به همین دلیل مشتریان و فروشندگان یکدیگر را می شناسند. براین اساس می توان گفت که این بازار، یکی از منحصربه فردترین بازارهای کشور به شمار می رود.» این فروشنده و فعال بازار همچنین تصریح کرد؛ «از تفنگ های خفیف بیش تر در تمرینات تیراندازی استفاده می شود و فشنگ آن نیز جزو نایاب ترین انواع فشنگ در بازار شکار به شمار می رود و چون قدرت گلوله این تفنگ ها بسیار کم است و تنها شکار را زخمی می کند، مجوز شکار با این نوع اسلحه صادر نمی شود.» شفیع به موارد تاثیرگذار بر قیمت یک تفنگ اشاره و اظهار کرد؛ «از عوامل موثر بر قیمت تفنگ می توان به کالیبر تفنگ، کشور سازنده، ...

  • استخدام بادیگارد برای مرغ فروشی ها!!!

    استخدام بادیگارد برای مرغ فروشی ها!!!

  • صحنه ای دلخراش خیابان امام ارومیه!

    دستگیری همدستان قاتل خیابان امام ارومیه/ قاتل متواری استارومیه - خبرگزاری مهر: همدستان قاتل شاگرد مغازه کفش فروشی خیابان امام خمینی(ره) ارومیه بعد از گذشت دو روز توسط ماموران پلیس آگاهی دستگیر شدند ولی قاتل همچنان متواری بوده و جستجوها برای یافتن وی ادامه دارد. به گزارش خبرنگار مهر، عصر روز شنبه همزمان با عید غدیر خم شاگرد مغازه کفش فروشی روبروی پاساژ ستارخان خیابان امام خمینی ( ره ) ارومیه توسط اراذل و اوباش به وسیله ضربت شمشیر و اثابت آن از ناحیه گردن در مقابل انظار عموم به قتل رسیده و قاتل ح . پ با سابقه شرارت و دارای سابقه به سرعت از محل حادثه گریخت. بر اساس شواهد و مدارک موجود مقتول هفته گذشته با حضور در دادگاه بر علیه قاتل شهادت داده و اختلاف و خصومت شخصی باعث وقوع قتل شده که هم اکنون بر اساس اعلام نیروی انتظامی قاتل به همراه پدرش که وی نیز دارای سابقه شرارت بوده متواری شده و جستجو برای دستگیری وی ادامه دارد. رئیس پلیس آگاهی فرماندهی نیروی انتظامی آذربایجان‌غربی با اشاره به اینکه چهار نفر از اراذل و اوباشی که قاتل را حین انجام جرم همراهی می کردند به همراه تعدادی قمه و سلاح سرد بر اساس فیلمهای دوربین مدار بسته داخل مغازه دستگیر و بازجوییهای فنی از آنها آغاز شده است. رسول النقی ‌پور اظهار داشت: با توجه به فیلم ضبط شده توسط دوربین های مدار بسته داخل مغازه قاتل پس از ورود به مغازه با توهین به صاحب مغازه او را تهدید و در حالی که شاگرد مغازه سعی در آرام کردن قاتل را داشته، مورد حمله قرار گرفته و با وارد شدن ضربه ای به شاهرگ گردنش در مقابل دیدگان مردم به قتل می رسد. وی با بیان اینکه در این راستا چهار نفر از دوستان قاتل در خارج از مغازه در داخل خودرو منتظر وی که بعد از ارتکاب جرم، ح . پ را از صحنه جرم فراری داده و آلت قتل را نیز مخفی می‌ کنند که با تلاش ماموران این افراد دستگیر و آلت قتل نیز کشف شده، ولی قاتل به همراه پدرش متواری هستند. رئیس پلیس آگاهی فرماندهی نیروی انتظامی آذربایجان غربی نزاع و کینه های قبلی را از دلایل اصلی وقوع این قتل عنوان کرد و گفت: در حال حاضر قاتل سابقه دار و پدرش که شرارتهای زیادی را در پرونده خود دارد متواری بوده که امیدواریم هر چه سریعتر مخفیگاه وی شناسایی و دستگیر شوند.

  • مینا

    تاریکی تمام شهر را در خود فرو برده بود در خلوت کوچه های پر از سکوت تنها صدای پایی از دور به گوش میرسید.صورتش از سردی سرخ شده بود ولی برایش اصلا اهمیتی نداشت.خزانی بس سرد بر کوچه ها و خیابانها حاکم شده بود و بادی ملایم میوزید برگ درختان یکی پس از دیگری به روی زمین می افتاد.همچنان که از طول جاده کاسته میشد هم بر خوشحالی اش افزوده میشد و هم کاسته.در این شرایط بهتر میشد بوی زمستان را حس کرد.مینا در حالیکه دست در جیب مانتواش کرده بود آرام آرام قدم برمیداشت.او اصلا به سردی هوا اهمیت نمیداد و همچنان به زندگی گذشته و آینده خود با قلبی پر از شور و اشتیاق جوانی فکر میکرد.در کوچه ها قدم میزد و هر چند که اصلا دلش نمیخواست از لذت محروم شود سعی کرد تندتر راه برود.چون همه چشم انتظار او بودند.چشم انتظار دختری که محبوب همگان بود.او از گرمای وجود مادر محروم بود.چراغ مادر برای همیشه خاموش.اما کسانی بودند که نگران دیر رسیدن او به خانه باشند.پدر با آغوشی باز مثل همیشه از او استقبال میکند و مادربزرگ با قربون صدقه هایش او را به داخل اتاق میکشاند و همیشه بهترین جای اتاق برای اوست از همه بیشتر پدربزرگ هر وقت او را میدید از خوشحالی بال در می آورد.مینا هم سعی میکرد با شیرین کاری هایش بیشتر خودش را در آنان جا کند.همیشه همه با مهربانی از او استقبال میکردند و خانه آکنده از مهر و محبت بود بطوریکه او کمتر جای خالی مادر را احساس میکرد.مادری که هرگز او را ندیده بود و فقط با عکسهای داخل آلبوم او را میشناخت.پدر بخاطر عشق و علاقه ای که به او داشت و همچنین بخاطر وجود مینا هیچگاه تن به ازدواج نداده بود تا از یادگار همسر مهربانش به خوبی مراقبت کند.همسری که خوبی هایش را به کرات از دهان همگان شنیده بود و ذکر خیرش در همه جا بود.مادربزرگ همیشه به نیکی از عروس خوب و مهربانش یاد میکرد.کسی که او را با تمام وجود دوستش میداشت و حالا میفهمید که خداوند گلچین است و تمام آدمهای خوب را نزد خود میبرد.بیچاره مادربزرگ اصلا از عروس شانس نیاورده بود و هر دو عروس خود را از دست داده بود.یکی از آنها به دلیل سرطان خون و دیگری که مادر مینا بود به خاطر زایمان سخت از دنیا رفته و دار فانی را وداع گفته بودند.مهرداد تنها فرزند عمو و زنعمو بود که از آنها به یادگار مانده بود.مهرداد سه سال از مینا بزرگتر بود.عمه نسرین و عمه لیلا هم که هر کدام پی سرنوشت خودشان رفته بودند ولی با این وجود علاقه خاصی به مینا و مهرداد به خصوص مینا داشتند.مینایی که از همه لحاظ بین فامیل و دوستان دارای محبوبیت و احترام خاصی بود. مینا به غیر ار عمه نسرین و عمه لیلا عمه دیگــری هم داشت که از بقیه حتی عمو ...

  • خرید وفروش قاچاقی قرقاول

    خرید وفروش قاچاقی قرقاول

    گروه محیط طبیعی: در حالی که قرقاول به عنوان گونه حمایت شده توسط سازمان حفاظت محیط زیست معرفی شده است، اما برخی پرنده فروشی ها در تهران اقدام به خرید و فروش این پرنده می کنند. یکی از این پرنده فروشی ها که در غرب تهران قرار دارد، هر جفت قرقاول را به قیمت 200 هزار تومان به فروش می رساند. قرقاول با نام علمی Phasianus colchicus، پرنده‌ای است که به خاطر داشتن دم بلند و راه رفتن باشکوهش از سایر پرندگان متمایز می‌شود. این پرنده یکی از عجیب‌ترین پرندگان جهان است چرا که در ۲ یا ۳ هفته اول زندگی، یک جفت پنجه روی هر بال وجود دارد.قرقاول ها پس از خوردن یک غذای کامل، آن قدر سنگین می شوند که پرواز برای آنها مشکل می شود. شکارچیان از همین فرصت برای زنده گیری پرنده استفاده می کنند. قرقاول در هنگام خطر معمولاً پرواز نمی کند و در عوض با سرعت زیاد می دود و پنهان می شود. پرواز این پرنده پرتوان است ولی آغازی پرسر و صدا دارد. در ارتفاع کم پرواز می کند و مدت پروازش معمولاً کوتاه است.ورود زیرگونه های غیر بومی قرقاول به ایران جهت پرورش، نگرانی های زیادی را به دنبال داشته است چرا که زیر گونه های غیربومی، می توانند به عنوان «گونه مهاجم»، نسل قرقاول بومی ایران را به خطر اندازند.هرچند که اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) وضعیت جهانی قرقاول را "با کمترین تهدید" معرفی کرده است اما این وضعیت در ایران متفاوت است و قرقاول ایرانی در معرض خطر انقراض قرار دارد.           

  • ایلگار دخترم 3

    مانی اشكهایش را پاك كرد، هر چند تمامی نداشتند. پرسید : - پس مانلی چی، اونو كی نگه می داشت؟ - درد بزرگم همین بود بچه ام رو یواشكی، یه گوشه و كنار برای چند لحظه می دیدم، طوری كه مادر شوهر و خواهر شوهرام نبینن و نفهمن وگرنه حسابم با كرام الكاتبین بود. مریم آهی سینه سوز، از ته جگر كشید و گفت : - مانلی رو همون وقتها از دست دادم، بچه ام فقط به من عات داشت. چند ماه اول كه رفته بودم تو اون خونه، بردنش خونه ی خواهر بتول و نذاشتن ببینمش. بعد از سه چهار ماه كه دیدمش جیگرم كباب شد، بچه ام پوست و استخوان شده بود. حتی چند جا از تن و بدنش رو با قاشق داغ سوزونده بودن. چشمهای مانیا داشت از حدقه بیرون می زد. از حیرت، صدایش می لرزید، ناباورانه پرسید : - وای، چرا؟ - مانلی تو اون دو سال كه با هم بودیم فقط به من عادت داشت، فقط از دست خودم غذا می خورد و هنوز هم از شیر نگرفته بودمش كه سهراب گرفتار شد. مادر مرده گریه می كرده و منو می خواسته، اونا هم تنبیهش می كردن. از وقتی هم كه دل خواهر بتول خانم به رحم اومد و خواسته بود بچه رو برگردونن پیش من نمی ذاشتن من برم طرفش، تا بچه میومد طرف من خواهر شوهر بزرگم كه خیلی زشت بود و همین زشتی تو دلش شده بود یه عقده، چنان موهای بچه ام رو می كشید و از زمین بلندش می كرد كه مانلی كبود می شد. واسه همین پا روی دلم می ذاشتم و بهش اخم و تخم می كردم كه طرفم نیاد. خب طفل معصوم بچه بود و نمی فهمید، می اومد طرف من و مامان مامان می كرد. مثل دیوونه ها كتكش می زدن. منم به خاطر خودش بچه ام رو از خودم می روندم. چه زجری می كشیدم فقط خدا می دونه. مادر و دختر از شدت گریه به هق هق افتاده بودن، مانی حالا می فهمید ریشه ی ناراحتی ها و عقده های درونی مانلی كه حالا سر باز كرده كجاست. مریم با همان هق هق ادامه داد : - هیچ وقت یادم نمیری، یه روز سكینه، همون عمه ی بزرگت، نمی دونم چه جوری فهمید كه من توی خواب، لبهای مانلی رو بوسیدم. خب بچه ام بود، دلم براش پر می كشید. مانلی چهار سال و دو سه ماهش بود از خوشگلی شده بود عین عروسك. تو گرمای تابستون خوابیده بود و موهای مثل ابریشمش رو سكینه از ته تراشیده بود، به بهونه ی گرمای هوا. وقتی خواستم از بالای سرش رد بشم، شیرم جوشید و یواشكی لباش رو بوسیدم. فقط یه لحظه لبامو به لباش رسوندم، فقط یه لحظه. عصرش دیدم مستوره، خواهر شوهر سومیه، یه چیزی در گوش سكینه گفت و اونم بدو بدو رفت سراغ بتول خانم و در گوشش پچ پچ كرد. قلبم ریخت و فهمیدم یه چیزی شده ولی نمی دونستم موضوع چیه. یهو سكینه رفت تو آشپزخونه و یه قاشق گذاشت رو اجاق و برگشت. زن عموم گفت : - عفریته بیا اینجا ببینم. با ترس و لرز رفتم جلوش وایستادم. پكی به قلیانش زد ...

  • کیفیت نفوذ به جلسه بهايي‌ها در تبریز

    کیفیت نفوذ به جلسه بهايي‌ها در تبریز حاج محمد حسن عبديزداني در دومین جلسه از سلسله نشست هاي واگوئي بيش از نيم قرن مبارزه حق عليه باطل در مسجد حاج خلیل کوی اسلامیه تبریز به کیفیت نفوذ به جلسات بهاييان و آگاهي از انحرافات آن‌ها و هوشيار كردن مردم از اين دين‌تقلبي مي‌پردازد: در همان سالهای 38-37 که حنیف نژاد و سید محمد میلانی وارد دانشگاه شده بودند، بهایی ها در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز که در خیابان ارتش شمالی بود و الان محل آن به یک چاپخانه تبدیل شده فعالیت داشتند. میلانی و حنیف نژاد که در دانشگاه با تبلیغات اینها آشنا شده بودند پیش آقای کهنمویی آمدند و گفتند که اینها مردم و دانشجویان را به بهائیت ترغیب می کنند و می گویند که بهائیت دین پیشرفته تر و قابل تری است و دستوراتش متناسب با زمان است و کذا و کذا. آقای کهنمویی گفتند که "اینها سه کتاب اساسی دارند: اقدس و ایقان و بیان.[1]قانون آنها در کتاب اقدس آمده و عمده افتضاح کاریهایشان هم در همین کتاب اقدس است.اگر این کتاب را به دست بیاورید، من نقطه ضعف های آن کتاب را برای شما بیان خواهم کرد". در آن روزها من طلبگی می کردم و در دانشگاه نبودم. مغازه را هم اداره می کردم. روزی یکی از مالیاتچی های اداره دارایی تبریز به مغازه آمد به نام جواد نیک بین. که به خودش سید هم می گفت و شده بود سید جواد نیک بین. کارمند دارایی بود و دامادش دکتر لامعی هم در خیابان تربیت با کلیمیان شرکتی داروخانه داشت که عمده فروشی دارو می کرد. خانه خودش در محله شهناز بود که مرکز تبلیغاتشان هم همان خانه بود.در بند قناره کاشی. این آدم وقتی در مغازه کتابهایی را روی میز من دید، پرسید:دین و مرامت چیست جوان؟! من که نمی دانستم او بهایی است به زبانم آمد و گفتم: هنوز دینی برای خودم انتخاب نکرده ام.در حال مطالعه و تحقیق هستم تا دین خودم را انتخاب کنم. انگار که گمراهی برای هدایت یافته باشد،ذوق زده شد و گفت: احسنت! انسان باید دین خودش را درک کند. روش تو عالی ترین روش است. من خودم هم دین خودم را با تحقیق انتخاب کرده ام و به بهائیت رسیده ام. ما جلساتی داریم که روزهای دوشنبه تشکیل می شود البته جمعه ها هم جلسه ای داریم ولی عمده جلسات ما دوشنبه ها تشکیل می شود. به آن جلسات بیا که برای دیانت تو بسیار مفید خواهد بود! من دعوت او را قبول کردم ولی قبل از رفتن با دوستانم مشورت کردم و آنها توصیه کردند که پنهانی و ساده واری پیش بروم و ارتباطم را با آقای کهنمویی و جلسات مذهبی پنهان کنم. اولین باری که به آن جلسه رفتم با استقبال و تشویق روبرو شدم. جلساتشان سر  ساعت شروع می شد و اگر یک دقیقه تاخیر می  کردی درها بسته می شد. این هم خودش ...