اصول کارآفرینی
اصول کارآفرینی
1- مسيررشدوتوسعه يافتگي كشورها :* كشورهاي توسعه يافته-اقتصادسالم-شركتهاوسازمانهاي موفق-منابع انساني موفق-آموزش وفرهنگ 2- دليل رشدوتوسعه يافتگي كشورهادرقديم وجديد:* دنياي قديم = دانايي-افزايش اطلاعات دنياي جديد= دانايي-افزايش كارايي-افزايش كارافريني 3- تعریف کارآفرینی :* فرایندی است که کارافرین رادرجهت مناسب برای نیل به اهداف رهبری می کند- یعنی فرایندایجادارزش ازراه تشکیل مجموعه منحصربه فردازمنابع به منظوربهره گیری ازفرصتها- یعنی نیروی محرکه توسعه اقتصادی – 4- نتایج کارافرینی : موجب اشتغال می شود –کیفیت زندگی رابهبودمی بخشد- موجب سوداجتماعی ازطریق دولت می شود – موجب ایجادترکیب های جدیدتولیدمی شود –عامل مهم دررشدوتوسعه اقتصادی می شود –موجب بهره برداری ازمنابع وفعال شدن بهره وری می شود 5- تعریف کارافرین : فردی که مسئولیت اولیه جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب وکارراداشته وتمرکزاوبرنواوری وتسعه فرایندمحصول یاخدمات جدیدمی باشد- مشخصه اصلی فرکارافرین نواوری است – فعاليتهايي كه منجربه كارافريني شودنواوري است 6- صفات عمده کارافرینان : داشتن هدف وپشتکار-امادگی روبرویی باشکست وتوانایی به حداقل رساندن خطرات –مشورت باخبرگان وکارشناسان -حل مشکلات بصورت مداوم (شناسایی محل،پیدانمودن راه حل های جدید،اینتخاب بهترین راه حل) – سلامت جسمی وروحی-اعتمادبه نفس- قابلیت تغییروانعطاف پذیری(شرايط باوضعيت بازارومشتري قابل تغييروانعطاف باشد)-استقلال –تعهد- اطلاعات فنی مرتبط-روابط انسانی وتوانایی ایجادارتباط(ديگران اوراقبول داشته باشند)-مسئولیت اعمال خودرامی پذیرد-داشتن عقل معاش-اعتدال درميزان خطرراترجيح مي دهد-بدنبال بازتاب عملكردخوداست 7- وظایف کارافرین : ازموقعیت های محیط آگاه شود-برای کارسرمایه گذاری کند-نواوریهارامعرفی کند-تصمیم صحیح بگیرد –محصولات خودرا با سودبفروشد-کاروتولیدرانظم بخشد-برای آینده برنامه ریزی کند- برای استفاده ازموقعیت هاخودرابه خطرمی اندازد 8- تاثیرات اقتصادی ومدیریتی کارافرینی : 1- کارافرینی بعنوان یک تسرع کننده ، جرقه رشدوتوسعه اقتصادی رافراهم می کند 2- جامعه به دو بخش تقسیم می شود : کسانی که نسبت به اشتهای خودعذای بیشتری دارند وکسانی که نسبته به غذای خوداشتهای بیشتری دارند 9- تعریف کارافرین ازدیدگاه بازاردرحوزه اجرا: نیازبه کالاوخدمات یک موقعیت اقتصادی است بطورکلی توانایی اشخاص برای ارائه نوع کالاو خدمتی که دیگران نیازدارنددرزمان ومکان مناسب وبه افرادمناسب وباقیمت مناسب راکارافرینی می گوییم 10-انواع کارافرینی ...
با کارآفرینان ایرانی
مرتضی سلطانی، بنیانگذار گروه صنعتی و پژوهشی زر و خالق برند معتبری چون زر ماکارون است.او از آن سال های رنج و صد البته فروغ نگاه مهربان و نجیب مادر یاد می کند و بعد به جایی در بیست سال بعد می رسد که او صاحب یک برند بزرگ معروفی شده است و به پاس آن رنج ها، به نام مادرش در زادگاهش بیمارستانی می سازد. سلطانی معتقد است که هرچه هست، هنوز کمترین است. از کودکی شان شروع کردیم تا وقتی تلاش آن جوان کم سن، بعد از سال ها زحمت، تحصیل و کار بی وقفه به ثمر نشست و مرتضی سلطانی توانست اولین گام خود را در مسیر آنچه که می خواست با موفقیت بردارد. راهی که با تاسیس کارخانه های ماشین سازی، قالب سازی، نورد لوله سرد، آرد و ماکارونی کماکان ادامه دارد.مرتضی سلطانی، امروز، یک کارآفرین مطرح، یک صنعتگر موفق، یک صادرکننده نمونه و یک مدیر برتر است. سلطانی در سال ۱۳۴۰ به دنیا آمده است . مادرش، همسر دوم پدرش بود. آغاز کودکی او، در محرومیت از حداقل های زندگی سپری شد. اما این تنها مشکل نبود، تقدیر، محبت واقعی پدر را نیز از او سلب کرد و حتی او را مجبور ساخت در همان دوره کودکی، زمانی را از مهر مادری دور باشد. سرما، تنهایی، گرسنگی و بی محبتی، تمام چیزهایی بودند که در آن دوران، همراهش بودند.خیلی از مردان بزرگی که بعدا پله های ترقی را طی کردند، در شرایط سخت بودند. او با افتخار تمام از روزهای سیاهی که پشت سر گذاشته است یاد می کند و معتقد است اگر بتوان در چنین شرایط سختی، شرافت و عزت نفس را حفظ کرده و با تازیانه های بی رحم زندگی، خود را برای آینده ای درخشان آماده کرد، پس می توان آن دوران را با احساس افتخار یاد کرد.سلطانی برای رفع نیاز اش از شستشوی قبور در گورستان شروع کرد تلاشی سخت و طاقت فرسا…خودش میگوید : " روزهای پنجشنبه و جمعه به گورستان می رفتم تا شاید با شستن قبرها، اندک درآمدی به دست آورم و کمک خرجی برای مادر باشم با پای برهنه در خاک و گل می دویدم و با سطلی پر از آب در دستم، سنگ قبرها را می شستم…":از کی کسب و کار جدی تر را شروع کردید؟در ابتدای جوانی، اولین تجربه خود را در کسب و کار جدی به دست آوردم و مشغول فرش فروشی شدم اما فرش فروشی آنی نبود که بتواند روح پرخروش مرا راضی کند. می خواستم وارد فضای تولید و صنعت بشوم. به اتفاق چند دوست، واحد تراشکاری ای را راه اندازی کردیم و این اولین تجربه به من می آموزاند که برای موفقیتی بیشتر باید به کار گروهی اعتماد کرد. در آن روزها با گروهی آشنا شدم که پیمانکاری پوشش سوله را انجام می دادند. در این کار وارد شدم اما سوالی مهم، ذهن کنجکاو مرا به خود درگیر ساخته بود.. سوال من این بود: «ما چه چیزی را پوشش می دهیم؟ پیدا کردن ...
دیدبان جهانی کارآفرینی
ديدبان جهاني كارآفريني (GEM) ، در سال 1997 با مشاركت دانشجويان برجسته كشورهاي انگليس، آمريكا، فنلاند و ايرلند، بابسون كالج و دانشكده كسب و كار لندن و با حمايت قوي بنياد كارآفريني كافمن ايجاد شد. ديدهبان جهاني كارآفريني، كنسرسيوم دانشگاهي مركب از تيمهاي علمي- پژوهشي است كه مأموريت اصلي آن ارزيابي و ارائه دادههاي پژوهشي معتبر در سطح بينالمللي درخصوص فعاليتهاي كارآفرينانه است. هدف برنامه پژوهشي ديده بان جهاني كارآفريني (GEM)، برآورد سالانه سطح ملي فعاليتهاي كارآفرينانه ميباشد. GEM فعاليتهاي پژوهشي خود را آغاز كرد. در اولين گزارش سالانه GEM كه در سال 1999 منتشر شد، تنها 14 كشور (كانادا، دانمارك، اكوادور، فنلاند، فرانسه، آلمان، ژاپن، اسرائيل، ايتاليا، اردن، پرو، پرتقال، انگلستان و آمريكا) همكاري داشتند. اما اعضاي اين كنسرسيوم در سال 2000 و 2001 به ترتيب به 21 و 29 كشور افزايش يافت. در سال 2001 كشورهاي مجارستان، مكزيك، هلند، زلاندنو، پرتغال، آفريقاي جنوبي، روسيه و لهستان، عضو ديدهبان جهاني كارآفريني شدند. البته تعداد كشورهاي عضو در سال 2002 نيز همچنان افزايش يافت و به 29 كشوررسيد. حضور كشورها در سال 2003 به 41 كشور رسيد و در سال 2004 كشورهاي اكوادور، اردن و پرو نيز به جمع اين كشورها پيوستند. در سال 2006 اعضاي GEM به 42 كشور رسيد. اما در 10 اكتبر سال 2007 ميلادي (17 مهرماه 1386)، كشور عزيزمان ايران به عضويت GEM درآمد. از اوايل سال 1387، دفتر GEM IRAN در دانشكده كارآفريني، مطابق برنامه زماني اعلام شده و همزمان با ساير كشورها براي اولين بار در ايران اين پروژه تحقيقاتي را اجرا نمود. از جمله مزایای عضویت ایران در GEMمی توان به ارزیابی علمی و مستمر توسعه کارآفرینی در ایران، رصد علمی نهضت توسعه کارآفرینی در ایران، کسب آگاهی و شناخت از اثر بخشی سیاست ها و برنامه های توسعه کارآفرینی در ایران، محک زنی جایگاه و سطح کارآفرینی ایران با سایر کشورهای فعال در عرصه کارآفرینی، آگاهی از تجربیات سایر کشورها به ویژه کشورهای توسعه یافته درخصوص سیاست ها و برنامه های توسعه کارآفرینی آنان و کمک به تولید و توسعه دانش جهانی کارآفرینی در ایران اشاره کرد. GEM Iran Office : شاخص های کارآفرینانه در سال 1391 در مقایسه با 4 سال گذشته برای پنجمین سال متوالی در سال 1391 شاخص های فعالیت های کارآفرینانه در کشور مقایسه شد و امکان مقایسه این شاخص ها در طی 5 سال متوالی فراهم گردید شاخص ها 1387 1388 1389 1390 1391 کارآفرینی نوپای بین المللی 3 1 1 2 2 کارآفرینی نوپای نوآورانه ...
اصول کارآفرینی
به زبان ساده، «کارآفرینی» همان فرایند تاسیس یک کسب و کار (شرکت) بر مبنای یک فکر و ایده نو است. اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق و نوآور به عنوان کارآفرینان منشا تحولات بزرگی در عرصه تولید و خدمات شده اند . حتی شرکتهای بزرگ جهانی برای حل مشکلات خود به کارآفرینان مراجعه می کنند . چرخ های توسعه اقتصادی با توسعه کارآفرینی حرکت می کنند. امریکا اقتصاد خود را مدیون همین افراد است . وقتی مسیر حوادث ، وقایع و روند فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی جوامع را بررسی می کنیم ، در می یابیم که انسان ها همواره به دنبال تغییر بوده اند و در این میان ، افرادی بوده اند که از قوانین کلی جوامع تبعیت نکرده و باعث تغییر در جوامع خود و به طور کلی جوامع بشری شده اند . جامعه پیشرفته امروزی ، توسعه خود را مدیون انسان هایی است که قادر به تبدیل رویاها و ایده های خلاقانه خود به حقیقت بوده اند ، روحیه استقلال طلبی برای کاوش موقعیت های جدید را داشته اند و از جرأت کافی برای مبارزه با روش های متداول و جا افتاده برخوردار بوده اند . این عاملان تغییر ، شخصیت و روحیه ای داشته اند که امروزه « کارآفرینی » نامیده می شود . کارآفرینی هم دارای بعد نظری (تئوریک) و هم دارای بعد عملی (کاربردی) است و با توجه به اینکه کارآفرینی فرایندی اکتسابی است می توان با روش های مختلف آموزشی ، به آموزش کارآفرینان همت گماشت تعاريف زيادی از کارآفرينی شده است با اين همه هنوز مفهوم و ماهيت اصلی کارآفرينی شناخته شده نمی باشد . تعاريف کارآفرين : كارآفرين كسی است كه متعهد می شود مخاطرههای يك فعاليت اقتصادی را سازماندهی ، اداره و تقبلكند (فرهنگ دانشگاهی وبستر ) . کارآفرین کسی است که تلاش می کند با راه اندازی شرکت خود یا به تنهایی عمل کردن در دنیای اقتصاد سودی بدست آورد مخصوصاً که باید پذیرای مخاطرات باشد ( فرهنگ کمبریج ) . در دايرهالمعارف بريتانيكا، كارآفرين اينگونه تعريف شده است: شخصی كه كسب و كار و يا موسسه اقتصادی را سازماندهی و مديريت كرده و خطرات ناشی از آن را می پذيرد . واژه كارآفرينی از قرنها پيش و قبل از آنكه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول گرديد. اين واژه معادل كلمه فرانسوی Enterprendre به معنای " متعهد شدن " (معادل under Take در زبان انگليسی ) می باشد كه در سال 1848 توسط "جان استوارت " ميل به كارآفرينی ( Enterpreneur ) در زبان انگليسی ترجمه شد . انواع کارآفرينی : کارآفرينی به سه دسته تقسيم می شود : 1) کارآفرينی مستقل : در قالب افراد آزاد و غير وابسته به سازمان . 2) کارآفرينی درون سازمانی : در قالب فعاليتی است که کارکنان سازمان ...
اصول مذاكرات خوب، اصولي يا حرفهاي
نكات مديريتي 1- روابط انساني ايجاد كنيدمذاكرات مبتنيبر موضعگيري به دليل از بين بردن روابط انساني، موجب قفل شدن مسير مذاكرات ميشود. به اين رو رعايت اصولي كه به ايجاد روابط انساني كمك ميكند، در رسيدن به تعامل دو طرفه بسيار حائز اهميت است. اگر قبول داشته باشيم كه طرفين مذاكره براي پيدا كردن راهحل يك مساله با هم مذاكره ميكنند و اگر بپذيريم كه در روابط غيرانساني توانايي طرفين براي ارائه راهحل به طرز قابلملاحظهاي كاهش پيدا ميكند، به ضرورت ايجاد روابط انساني براي افزايش قابليت طرفين براي ارائه راهحل مسائل پي ميبريم. در اينجا بايد به اين نكته دقت كرد كه مقصود از روابط انساني، روابط صميمانه خارج از عرف تجاري و اخلاقي نيست. از اين رو در اينجا بايد تاكيد كرد كه هيچ مذاكرهكننده حرفهاي به خود اجازه نميدهد از طريق ايجاد روابط خارج از قواعد تجاري يا اخلاقي به هدفهاي خود برسد. در ضمن بايد اشاره كرد كه هر مذاكرهكنندهاي وراي جنسيت خود مذاكره ميكند و هيچ مذاكرهكنندهاي حق ندارد از جنسيت خود براي پيشبرد هدفهاي تجاري استفاده كند؛ بنابراين شخصيت مذاكرهكنندگان بايد به گونهاي قوي باشد كه طرف مقابل احساس كند جداي از جنسيت، با يك فرد حرفهاي مذاكره ميكند. مواردي كه براي ايجاد روابط انساني موثر هستند، به شرح زير تشريح ميشوند:1-1 به صورت نبضدار سخن بگوييماين نوع سخن گفتن كه به سخن گفتن سينوسي نيز معروف است، با تغيير لحن و تن صدا و بالا و پايين آوردن آن، موجب انتقال انرژي و جلب توجه دائمي فرد به ما ميشود. از طريق گفتار سينوسي، توجه فرد به گفتار ما متمركز و از پراكنده شدن حواس وي جلوگيري ميشود. البته بايد دانست سينوسي صحبت كردن در هنگام تالم يا ناراحتي جايز نيست؛ زيرا در جايي كه فرد احساس ميكند بايد دلداري داده شود، نبايد شائبه شادي يا خوشحال بودن را در وي ايجاد كرد. به اين رو صحبت سينوسي در تمامي موارد محتمل زندگي، به غير از وقايع دردناك، كاربرد دارد. در مذاكرات، گفتار سينوسي به انتقال انرژي، ايجاد رابطه انساني و پايدار ماندن آن كمك ميكند. شايسته است در مذاكرات، بهخصوص در مواقعي كه ميخواهيم توافق طرف را به سمت خودمان جلب كنيم، به صورت سينوسي صحبت كنيم.2-1- به طرف مقابل اطلاعات مثبت بدهيممنظور از دادن اطلاعات مثبت اين است كه با بيان ويژگيها و خصلتهاي مثبت كالا يا محصول يا سازمان خودمان، سعي كنيم طرف مقابل را به سمت تصميمگيري خودمان هدايت كنيم؛ به عبارت ديگر بايد وي را به سمت هدفهاي خودمان هل بدهيم و او را به حال خودش نگه نداريم. در بسياري مواقع يك معرفي مناسب ...
سمینار هوش تجاری
هوش تجاری چیست: سیستم هوش تجاری (BI) که از آن بعنوان هوش کسب و کار نیز یاد می شود، سیستمی است که با استفاده از آن، دادههای خام و بلااستفاده سازمانها به اطلاعات ارزشمند تبدیل میگردد. سپس سیستم بر اساس آن اطلاعات با زبانی ساده و شفاف به تمامی پرسشهای مدیران و کارشناسان سازمان در ارتباط با اتخاذ تصمیمات جاری و پیش بینی آینده سازمان، پاسخ میدهد. برخی از ویژگیهای دوره: 1. بهرهگیری دانشپذیران از فضای آموزشی هوشمند دوره در دانشکده علوم و فنون نوین دانشگاه تهران 2. کاربردی بودن دوره و تعامل هریک از دانشپذیران با یکی از برترین سیستمهای هوش تجاری حاضر جهان با لایسنس اصلی 3. بهرهگیری دانشپذیران از جزوات و منابع آموزشی اصلی و ترجمه شده و اساتید مجرب سیستم هوش تجاری فوق 4. ارائه مباحث دوره از مقدماتی تا پیشرفته و متعاقبا امکان حضور متقاضیان با مبانی دانش مدیریت و فناوری اطلاعات 5. دانشپذیران برتر اول، دوم، و سوم پس از پایان هر دوره بترتیب 30%، 20%، و 10% از شهریه خود را دریافت خواهند کرد 6. گواهینامه های پایان دوره: - گواهینامه دوره فناوری هوش تجاری از طرف دانشکده علوم و فنون نوین دانشگاه تهران - گواهینامه دوره کاربردی مهندسی هوش تجاری از طرف معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی ریاست جمهوری - گواهینامه لاتین دوره کاربردی مهندسی هوش تجاری از طرف آکادمی اندیش سیستم بعنوان همکار آموزشی تارگیت در ایران 7. جلسه پرسش و پاسخ رایگان: پنجشنبه 18 دی ماه 1393 ساعت 14 الی 16 در دانشکده علوم و فنون دانشگاه تهران جهت کسب اطلاعات بیشتر مانند سرفصل، شهریه، و حضور در جلسه پرسش و پاسخ با شمارههای زیر تماس حاصل فرمایید 88980035 - 021 88954200 - 021
اصول کـارآفـرینـی مدیریت کسـب و کـار
اصول کـارآفـرینـیمدیریت کسـب و کـار( مفاهیم سازماندهی ، حقوقی و فنآوری اطلاعات )گروه مدیـریت و خدمـات اجتمـاعیتهیه و تنظیم : مجید نیکخومدیریت کسب و کار ( مدیریت واحدهای تجاری کوچک )ضرورت فراگیری مهارتها و علوم مربوط به مدیریت کسب و کار کارآفرین باید ارزش آفرین باشد ایجاد کسب و کار موفق طرح تجاری کارآمد بکارگیری اصول سازماندهی ، حقوقی ، فنآوری اطلاعات و ... (نه سود آوری) (لازمه ارزش آفرینی ) (لازمه کسب وکار ) تمام اصول سازماندهی ، مالی ، بازاریابی ، حقوقی و ... باید در قالب جلب ، جذب ، حفظ و بهبود رضایت مشتری بنا گردد .در قالب اصول سازماندهی ، بازاریابی ، حقوقی و ... باید محصولات را بهتر ( کیفیت ) + بیشتر ( توزیع ) + برتر ( نوآوری ) و نه جدید و ارزان ارائه نمود .تعریف سازمان:سازمان سیستم اجتماعی ست که دارای هدف از پیش تعیین شده ای بوده و به صورت آگاهانه شکل یافته و با محیط خارجی خود جهت حفظ بقا و رشد در ارتباط است وجوه مشترک سازمان ها 1. تمام سازمانها دارای هدف اند 2. برای نیل اهداف برنامه دارند 3. منابع متعددی جهت اجرای برنامه باید تامین کنند 4. برای تامین بهینه و مقرون به صرفه منابع باید مدیریت داشته باشندتعریف مدیریت : بکارگیری موثر و کارآمد از کلیه منابع و امکانات از طریق فرایندهای برنامه ریزی ، سازماندهی ، هماهنگی ، هدایت و کنترل جهت نیل به اهداف سازمانیتعریف سازماندهی : سازماندهی عبارت است از فرایندی که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروه ها و هماهنگی میان واحدهای کاری به منظور کسب اهداف امکان پذیر می گردد .سازماندهی از طریق تفکیک و تلفیق همزمان حاصل می گردد . عمودی افقی واحد جمعی ( تقسیم کار) (تخصص گرایی ) (استانداردسازی ) (تعیین روابط بین واحدها و افراد)ضرورت سازماندهی در کسب و کار 1. اگر انسانها و اجتماع آنها را به عنوان یک سیستم اجتماعی بپذیریم آنگاه نیازمند قواعدی هستیم که با شکل دادن به مجموعه های انسانی و مادی اجازه تحقق اهداف سازمانی را فراهم سازد .2. اگر افراد به درستی از نقش و سهم خود در پیشبرد اهداف آگاه باشد و همچنین درست روابط بین نقشها را با هم ادغام و هماهنگ کنیم ، راندمان سازمان بهبود می یابد ...
اثر مار کبری
یکی از نکاتی که در تفکر سیستمی به صورت جدی مورد تاکید قرار میگیرد، «افزایش افق تحلیل» است. از آنجا که این بحث بسیار مهم و گاه بسیار پیچیده است، اجازه بدهید آن را از یک مثال ساده آغاز کنیم. اثری که میخواهیم به آن بپردازیم "اثر کبری" نام دارد. سالها پیش وقتی هند مستعمرهی انگلیسی ها بود، تعداد مارهای کبری در سطح شهر دهلی زیاد شده بود و این یک خطر جدی محسوب میشد. دولت احساس کرد به تنهایی نمیتواند از عهدهی مدیریت این وضعیت بر بیاید. به همین دلیل تصمیم گرفته شد که شهروندان به مشارکت دعوت شوند. برای هر مار مردهای که تحویل میشد، جایزهای نقدی در نظر گرفته شد. این استراتژی ابتدا بسیار موفقیتآمیز بود و مارهای مردهی زیادی تحویل شد. به نظر میآمد که در طول زمان باید تعداد مارهای مرده کم و کمتر میشد. اما با کمال تعجب دیده شد که تعداد مارهای مرده تحویلی هر روز در حال افزایش است! احتمالاً میتوانید دلیلش را حدس بزنید. مردم احساس کردند این کار درآمد خوبی دارد و بسیاری از آنها به پرورش مارهای کبرا پرداختند تا درآمد خوبی به دست بیاورند. ماجرا در همین جا تمام نشد. دولت اعلام کرد که دیگر برای مارهای کبرای مرده جایزه نمیدهد! حالا مردم که میدیدند این کسب و کار دیگر رونق ندارد، مارهای خود را در گوشه و کنار شهر رها کردند. هر کس مارهای خود را به دورترین نقطه از خانهاش میبرد و رها میکرد و می توانید حدس بزنید که همان زمان که یک نفر در سمت دیگر شهر، مارهایش را رها میکرد، کسی هم بود که از آن سمت شهر به این طرف آمده بود تا مارهای خود را رها کند! اجازه بدهید مثال دیگری را هم بررسی کنیم. در ویتنام زمانی که مستعمرهی فرانسویها بود، به دلیل زیاد شدن موشها، دولت برنامهای برای مشارکت شهروندان تدوین کرد. طبق این برنامه، شهروندان موشها را می کشتند و دفن میکردند و دم موش را میبریدند و برای دولت میآوردند تا پاداش خود را بگیرند. بعد از مدتی تعداد زیادی موشهای دمبریده در شهر دیده میشد! مردم ضمن حمایت از موشها و کمک به رشد و تکثیر و زندگی آنها، دم های آنها را میبریدند و به دولت تحویل میدادند و دوباره موشها را رها می کردند تا موشها زاد و ولد کنند و درآمد بیشتری را به ارمغان بیاورند. در هر دو مثالی که دیدیم، یک ویژگی مشترک وجود داشت و آن اینکه فقط به «نخستین تاثیر یک تصمیم» توجه شده بود. در حالی که اگر افق دید خود را گسترش دهیم و عمیقتر کنیم میتوان دید که هر تصمیمی، زنجیرهای از اتفاقات را رقم میزند و بدون در نظر گرفتن این زنجیره نمیتوان اثرات ناشی از یک تصمیم را تحلیل کرد. مشابه همین ...
پروژه های هندوانه ای
«پروژههای هندوانهای» به پروژههایی گفته میشود که ظاهرا سبزند ولی از داخل سرخ هستند. بگذارید ببینیم اصلن چرا این پدیده اتفاق میافتد و با چند نوع از هندوانهها آشنا بشویم. در خیلی از شرکتهای بزرگ، برای مدیریت عالی این امکان وجود ندارد که در جریان جزئیات همه پروژهها باشد. برای همین آنها فقط به نمایشگرها نگاه میکنند تا وقت خودشان را بهتر هزینه کنند. خیلی وقت پیش، کسی تصمیم گرفت پروژهها را به شکل علامت راهنمایی رانندگی در بیاورد و آنها را قرمز و زرد و سبز صدا کند. قرمز بودن پروژه به این معناست که مدیر باید در پروژه شیرجه بزند و در مورد آن تحقیق کند. به همین دلیل، کمتر مدیر پروژهای پیدا میشود که بخواهد پروژه ی خود را قرمز نشان بدهد، حتا اگر واقعن در حال آتش سوزی باشد. در واقع آنها احساس میکنند اگر مدیر ارشد پروژه ی قرمزی از آنها ببینید باید از فردا صبح به دنبال کار جدیدی باشند. همین مساله باعث شده که مدیران پروژه همیشه بگویند پروژهشان سبز یا در بدترین حالت زرد است. پروژهها به همین دلیل در پشت رنگ بهتری پنهان میشوند و تیم پروژه آرزو میکند قبل از اینکه کسی متوجه بشود پروژه به حالت بهتری تغییر جهت بدهد و اوضاع بهتر بشود. پس آنها پروژههای قرمز را در پوستهای سبز قرار میدهند و نفس خودشان را در سینه حبس میکنند. به کلام دیگر، پروژها را به هندوانه تبدیل میکنند.انواع هندوانهراههای بسیاری وجود دارد که مدیر پروژه بتواند پروژهی خود را خوب نشان بدهد. بعضی از این راهها به کمک دروغ و فریب است ولی دست این روشها زود رو میشود. راههای دیگری که گرفتن مچشان سختتر است آنهایی هستند که آنچه تیم میداند با آنچه گزارش میشود متفاوت است. اگر خیلی دقیق نگاه کنید یا در واقع هندوانه را قاچ کنید، میتوانید مشکل را پیدا کنید.1. تغییر در محدوده، تغییر در ارزشتغییر در محدودهی پروژه همیشه اتفاق میافتد و کاملن هم طبیعی است. زمانها تغییر میکنند و ویژگیهای خروجی کم و زیاد میشوند. پروژهها در طول عمر خود بارها تغییر محدوده میدهند. ممکن است این تغییرها تاثیر درخشانی بر روی محصول نهایی داشته باشد. اما ممکن است که خلاف این هم بشود.خیلی از مدیران پروژه معیارهایی برای حرکت روی زمان و بودجه دارند ولی چیزی که معمولن دیده نمی شود لیست ویژگیهایی است که خروجی پروژه باید حتمن داشته باشد. وقتی پروژه از زمان عقب افتاد و زرد شد، خیلی راحت میتوان یکی از قابلیتها را از محصول نهایی کم کرد و با این کار به سبز برگشت. گاهی تیم پروژه ویژگیهای کلیدی محصول را هم به فاز بعدی پرتاب میکند، به جایی ...