اصطلاحات رایج ترکی
معادل ترکی کلمات و اصطلاحات رایج در حقوق (1)
حاضیرلایان : کوراوغلواشاره : با توجه به فقدان متولی و فرهنگستان ترکی در ایران و جمع آوری و ساخت کلمات جدید و مورد نیاز ، وظیفه هر دانشجو و متخصص تورک زبان است که از گنجینه وسیع لغات و قدرت لغت سازی در زبان ترکی استفاده نموده و برای لغات تخصصی رشته خود معادلهایی بیابد یا خود بسازد.این حقیر(کوراوغلو) نیز در رشته فعالیت خود (حقوق) برای اولین بار دست به این کار زدم و امید است که همه دوستان و اساتید ( استاد سالاریان، شیروانلی، رنجبران و ...) با گوشزد نمودن اشکالات دستوری و یا معنایی ویا پیشنهاد نمودن لغات بهتر به این جانب و سایر حقوق خوانان کمک کنند تا در جهت ترجمه قوانین کشورها و کتب حقوقی به ترکی برآییم.عربی .............. فارسی .......... تورکی ........... Türkcəقانون : ؟ یاسا Yasaاساسی: ؟ کؤک Kökقانون اساسی: ؟ آنا یاسا ana yasaقانونی : ؟ یاسال Yasalغیر قانونی : ؟ یاسال سیز Yasalsızمدون : نوشته یازیلمیش Yazılmışغیر مدون : نانوشته یازیلمامیش Yazılmamışمجلس : نشیمنگاه !! قورولتای Qurultayمنقول : ؟ ترپنر Tərpənərغیر منقول : ؟ ترپنمز Tərpənməzقاضی : دادرس یارقیچ Yarqıçقضاوت : دادرسی یارقیلاماق Yarqılamaqمحکمه : دادگاه یارقیلاق Yarqılaqعدلیه : دادسرا یارقی ائوی Yarqı eviجرم : بزه سوچ Suçمجرم : بزه کار سوچار Suçarمجنی علیه : بزه دیده سوچیلمیش Suçılmışفوت : مرگ اؤلوم Ölümمتوفی : مرده اؤلموش Ölmüşقتل : کشتن اؤلدورمه ک Öldürməkقاتل : کشنده اؤلدورن Öldürənمقتول : کشته شده اؤلدورولمیش Öldürülmişمعاون : ؟ یاردیمچی Yardımç قایناق :http://koroglu1370.blogfa.com/post/35
اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی
دانلود بخش اول اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی به همراه ترجمه فارسی امیدوارم مفید واقع بشه.
برخی اصطلاحات رایج در تزئینات معماری به انگلیسی
برخی اصطلاحات رایج در تزئینات معماری به انگلیسی نقوش اسلیمی Arabesque traceries بست Binder مجسمه بالاتنه Bust قاب تزئینی Cartouche سر ستون تزئینی Capital ornamented قلم گیری Delineation رنگینه Dye آجرلعابدار Enameled brick کاشی معرق Faience mosaic منقوش Figured لایه محافظ Fine cout گل نگارگری Flower painting گلبوته Flowering shrup استخوان بندی، چارچوب Frome work ماده زمینه ساز (بوم)، گچ چسب آمیخته Gesso لعاب رنگ Glaze آجر لعابدار Glazed brick شمایل Icon کتیبه Inscription رنگ تند ، پرمایه Intense colour تزئینات داخلی Interior decoration مشبک کاری Lattice form پنجه برگی Leaf palmette نقش نخل و پیچکی Manthemionن ترنج Medallion کاشیکاری Mosaic faience کاشیکاری Tile work کاشی زرین فام Golden tile نقش مایع Motif بستر Moulding ، دیوار نگاره نقاشی دیواری Mural painting(wall painting) نقاشی رنگ و روغن Oil painting آرایه ، زینت ، نقش زینتی Ornament کاشی خشت(کاشی هفت رنگ) Painted tile صورت نگاری Pictography رنگدانه Pigment آستر Priming نقش بر جسته Relief آرایه پیچکی Scroll آرایه پیچکی Scroll work طرح زیر ساخت Sinopia شیشه نگاره Stained glass مقرنس Stalactite گچ بری Stucco گچبری برجسته Stucco relief تزئینات گچ بری Stucco ornament تکیه گاه Support رنگ بابست تخم مرغی Tempera نقش برجسته سفالی Terracotta relief موزاییک مرمری Terrazo مهره موزائیک Tessera خشت Adobe ( Mud brick) طاق نما- قوس Arch رواق ، گذرگاه طاقدار Arcade طاق گهواره ای Barrel vault کاه گل Cob ملات گچ Compo رگ چین Course طاق چهار ترکی Coved vault قبه Cupola ارسی Dome طاق کوکبی(طاق ستاره ای) Dome -chamber(dome hall) ازاره Equilateral arch نما Groin غرفه ، دهلیز Groin vault پاکار قوس Impost معماری داخلی Interior architecture قوس سر نیزه ای(قوس شاخ بزی) Lancent arch نعل درگاهی Lintel ملات Mortar شبستان Nave محراب Niche طاقچه Ninche قوس جناغی Ogee arch لچکی Pendentive پیشخان ،رواق Porch سر در Portal ایوان ،سرسرا Portico ارسی Sask طاق کوکبی(طاق ستاره ای) Stellar vault ازاره Dado نما Façade غرفه ، دهلیز gallery صحن ، حیاط Cortyard برگرفته شده از سایت : http://daneshgahebozorgmehr.mihanblog.com
اصطلاحات پرورش انگور در گویش ترکی قره پاپاق (منطقۀ سولدوز)
آغ اوزوم (ağ üzüm): نوعی انگور سفید با دانه های کوچک که سبزه و کشمش از آن تهیه میشود. پته (pətə): موقعی که کشمش یا سبزه خشک شد بعضی دانه های آن دیر خشک میشود و هنوز کاملا خشک نشده است که به آن پته گفته میشود. پته له مخ (pətələməx): عمل جدا کردن پته یعنی کشمش یا سبزه خشک نشده از خشک شده. تیس تیس (tıs tıs): نوعی انگور سیاه بی آب که مزه گسی هم دارد. چالقی (çalqı): وسیله ای مانند جارو که از بستن ترکه های چوب به همدیگر درست شده و جهت پاک کردن کشمش یا سبزه از چوبش استفاده میشود. چالماخ (çalmax):عمل جدا کردن کشمش یا سبزه خشک شده از چوبش با کمک وسیله ای به نام چالقی. چرز (çərəz) : مکانی است که مردم انگور خود را به متصدی آن تحویل میدهند و او از آن دوشاب تهیه میکند. چؤوورمخ (çövürməx): وقتی یک طرف خوشه انگور خشک شد طرف دیگر آن را برمیگردانند تا خشک شود به این عمل چؤوورمخ میگویند. حوسئینی (hüseyni): نوعی انگور سفید بزرگتر از آغ اوزوم که زودتر میرسد. خلیلی (xəlili): نوعی انگور سفید بزرگتر از آغ اوزوم که زودتر میرسد. دوندارما سویو (dondarma suyu): آبی که در آغاز فصل سرما به تاکستان داده میشود تا در زمین یخ ببندد و موجب نابودی آفات و حشرات شود. زینگ باسماخ (zing basmax): آفت زدن انگور زینگیرته (zingirtə): خوشه کوچک انگور و یا بوته ای از خوشه بزرگتر. چنانکه اگر یک خوشه انگور را که مانند یک درخت دارای بوته هایی است تصور کنیم هر شاخه از این خوشه یک زینگیرته نامیده میشود. ساخلیم (saxlım): خوشه سبزه (səbzə): کشمشی که با اغشتن انگور سفید به ماده شیمیایی به دست میآید. اینکار را با ریختن ماده شیمیایی بهمراه آب در پاتیل بزرگی انجام میدهند. در منطقه سولدوز سبزه ای که با آویزان کردن انگور از سقف و بوداده کردن آن تهیه میشود، معمول نیست. سبزه باسماق (basmax səbzə): عمل فرو بردن سبدهای پر از انگور در ماده مخصوص شیمیایی و سپس پهن کردن انگورها روی ورزن یا پشت بام تا خشک شود و تبدیل به سبزه شود. سووورماخ (sovurmax): جدا کردن مواد زاید از کشمش یا سبزه با کمک باد. صاحابی (sahabı): نوعی انگور قرمز بزرگ فخری (fəxri): نوعی انگور سفید بزرگتر از آغ اوزوم که زودتر میرسد. قارا اوزوم (qara üzüm ): نوعی انگور سیاه قانا (qana): هر کرتی باغ انگور که به شکل حرف یو لاتین است. فکر میکنم تنها قعر این کرتی یو شکل را قانا میگویند. قیزیل اوزوم (qızıl üzüm): نوعی انگور قرمز قندیمه : نوعی انگور قرمز کال اتی (kal əti): نوعی انگور بزرگ سفید کیشمیش (kişmiş): کشمشی که بدون زدن ماده شیمیایی به انگور تهیه میشود. گزندایی (gəzəndayı): نوعی انگور گیله (gilə): حبه انگور لال بئدانا (lalbedana): نوعی انگور قرمز بزرگ با دانه های گرد. ماراغا اوزومو(marağa üzümü ): نوعی انگور سفید بزرگتر ...
درس یازدهم:آشنایی با اصطلاحات آب و هوا،طبیعت و عوارض طبیعی در ترکی قشقایی
ترکی : تلفظ / فارسیAy : آی /ماهGün: گون /خورشیدOlduz :اُلدوز / ستارهGöy : گؤی / آسمانBulut : بولوت / ابرIldırım : ایلدیریم / رعد و برق، صاعقهYağuş : یاغوش / بارانTiğir : تیغیر / تگرگsıcaq :سیجاق/گرمsouq : سُئوق / سردQar : قار / برفYel : یِل / بادYel əsmək : یِل اَسمک / وزیدن بادToz : تُز / گرد و خاکZilzile : زیل زیله / زلزلهSel : سِـل / سیلÇay : چای / رودخانهGöl : گؤل / دریاچهDuman : دومان / مه،دودdərə : دَرَ / درهDağ : داغ / کوهKotur : کُ تور/ تخته سنگÇat : چات / محل بر خورد چند رشته کوه بهم، Şikaft : شیکافت / غارDaş : داش / سنگQum : قوم / شن ، ماسهTorpağ : تُرپاغ / خاکÇamur : چامور/ گِل، مخلوط آب و خاکBulağ : بولاغ / چشمهAğaç : آغاچ / درخت، چوبƏlo : اَلو / شعله های آتش
اصطلاحات ترکی پرورش انگور
اصطلاحات پرورش انگور درگویش ترکی قره پاپاق(منطقه سولدوز) آغ اوزوم (ağ üzüm): نوعی انگور سفید با دانه های کوچک که سبزه و کشمش از آن تهیه میشود. پته (pətə): موقعی که کشمش یا سبزه خشک شد بعضی دانه های آن دیر خشک میشود و هنوز کاملا خشک نشده است که به آن پته گفته میشود. پته له مخ (pətələməx): عمل جدا کردن پته یعنی کشمش یا سبزه خشک نشده از خشک شده. تیس تیس (tıs tıs): نوعی انگور سیاه بی آب که مزه گسی هم دارد. چالقی (çalqı): وسیله ای مانند جارو که از بستن ترکه های چوب به همدیگر درست شده و جهت پاک کردن کشمش یا سبزه از چوبش استفاده میشود. چالماخ (çalmax):عمل جدا کردن کشمش یا سبزه خشک شده از چوبش با کمک وسیله ای به نام چالقی. چؤوورمخ (çövürməx): وقتی یک طرف خوشه انگور خشک شد طرف دیگر آن را برمیگردانند تا خشک شود به این عمل چؤوورمخ میگویند. حوسئینی (hüseyni): نوعی انگور سفید بزرگتر از آغ اوزوم که زودتر میرسد. خلیلی (xəlili): نوعی انگور سفید بزرگتر از آغ اوزوم که زودتر میرسد. دوندارما سویو (dondarma suyu): آبی که در آغاز فصل سرما به تاکستان داده میشود تا در زمین یخ ببندد و موجب نابودی آفات و حشرات شود. زینگ باسماخ (zing basmax): آفت زدن انگور زینگیرته (zingirtə): خوشه کوچک انگور و یا بوته ای از خوشه بزرگتر. چنانکه اگر یک خوشه انگور را که مانند یک درخت دارای بوته هایی است تصور کنیم هر شاخه از این خوشه یک زینگیرته نامیده میشود. ساخلیم (saxlım): خوشه سبزه (səbzə): کشمشی که با اغشتن انگور سفید به ماده شیمیایی به دست میآید. اینکار را با ریختن ماده شیمیایی بهمراه آب در پاتیل بزرگی انجام میدهند. در منطقه سولدوز سبزه ای که با آویزان کردن انگور از سقف و بوداده کردن آن تهیه میشود، معمول نیست. سبزه باسماق (basmax səbzə): عمل فرو بردن سبدهای پر از انگور در ماده مخصوص شیمیایی و سپس پهن کردن انگورها روی ورزن یا پشت بام تا خشک شود و تبدیل به سبزه شود. سووورماخ (sovurmax): جدا کردن مواد زاید از کشمش یا سبزه با کمک باد. صاحابی (sahabı): نوعی انگور قرمز بزرگ فخری (fəxri): نوعی انگور سفید بزرگتر از آغ اوزوم که زودتر میرسد. قارا اوزوم (qara üzüm): نوعی انگور سیاه قانا (qana): هر کرتی باغ انگور که به شکل حرف یو لاتین است. فکر میکنم تنها قعر این کرتی یو شکل را قانا میگویند. قیزیل اوزوم (qızıl üzüm): نوعی انگور قرمز کال اتی (kal əti): نوعی انگور بزرگ سفید کیشمیش (kişmiş): کشمشی که بدون زدن ماده شیمیایی به انگور تهیه میشود. گزندایی (gəzəndayı): نوعی انگور گیله (gilə): حبه انگور لال بئدانا (lalbedana): نوعی انگور قرمز بزرگ با دانه های گرد. ماراغا اوزومو(marağa üzümü ): نوعی انگور سفید بزرگتر از آغ اوزوم با دانه های آبدار. مایا مؤو (maya möv): نوعی انگور ...
شبکه استانی سهند (مرکز تبریز ) -ترویج ترکی قفقازی و مقابله با زبان فارسی
تلویزیون حکومتی مرکز آذربایجانشرقی (شبکه سهند )، ترویج ترکی قفقازی و مقابله با زبان ملی · ناصر امیرخیزی - تبریز شبکه سهند (شبکه استانی آذربایجان شرقی) در بخش اخبار به زبان محلی (زبان آذربایجانی) و یا ترجمه برخی سریالهای فارسی به این زبان، روش خاصی دارد که شامل ویژگیهای زیر می باشد: 1- استفاده از لغات ترکی قفقازی و غیر رایج در زبان آذری های ایرانی. 2- تلاش برای عدم استفاده از لغات و اصطلاحات فارسی که در زبان آذری های ایران رایج است. 3- ساختن لغات و اصطلاحات "من در آوردی" 4- تلفظ برخی لغات به لهجه برخی روستاها به عنوان نمونه در سریال "وزیر مختار" که در تاریخ 12/12/91 از شبکه استانی آذربایجان شرقی پخش شده به عبارتهای ذیل توجه کنید: - حرمسرا "قادینلاردینی" - اولار اوز "طالع لریندن" راضی دیلار - اسیر "قادینلاردان" بیر سیاهی ... - روسی "سفیر خاناسی" - محاربه وسیله لری - "یولداشیمی" دؤیدولر (یولداش به معنای همسر!) - او افسرلر، او عسگر لر کی... لغاتی ماننده قادین (=زن)، طالع (=سرنوشت)، سفیرخانه (=سفارت یا سفارتخانه)، محاربه (=جنگ)، عسگر (=سرباز) و از این دست لغت ها در زبان آذری های ایران رایج نیست، و بر عکس در زبان ترکی قفقازی رایج می باشد. چرا در ترجمه و دوبله سریال "وزیر مختار" که از شبکه استان آذربایجان شرقی پخش شد، کوشش می شد ترجمه به زبان ترکی قفقازی نزدیک شود؟ هدف از اشاعه زبان ترکی قفقازی در میان آذری های ایران چیست؟ شایان ذکر است ، لهجه شیعیان آذری قفقاز – که بعد از انعقاد عهدنامه های ننگین گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شدند – در تلفظ زبان آذربایجانی تا قبل از سلطه نظام کمونیستی بر قفقاز با لهجه مردم آذربایجان ایران بخصوص لهجه تبریز تفاوت بسیار اندکی داشت . اشعار شاعرانی مانند سیدعظیم شروانی ، قمری دربندی ، صابر شروانی و... که به زبان آذربایجانی سروده شده ، در ساختار و تلفظ لغات ، عین شعر شاعران معاصر آذربایجان ایران است. اما با سلطه نظام کمونیستی بر قفقاز ،زبان شیعیان آذری این منطقه دچار تغییرات خسارتباری شدکه این تغییرات رفته رفته موجب شکل گیری لهجه ای جعلی و فاقد سابقه تاریخی در ایران شمالی (جمهوری آذربایجان ) شد. تغییر الفبای اصیل و تاریخی ،ورود گسترده لغات روسی و مغولی و استانبولی و... ، قطع ارتباط تاریخی زبان آذربایجانی با زبان فارسی با ممنوعیت آموزش زبان فارسی ، پایه قرار دادن لهجه شهر باکو به عنوان لهجه درسی و آموزشی زبان برای مردم ولایتهای مختلف شیعیان آذری قفقاز و تلاش برای منسوخ کردن لهجه های دیگر مانند لهجه زبانی ولایتهای ...
تلویزیون آذربایجان شرقی (شبکه سهند)،ترویج ترکی قفقازی و مقابله با زبان ملی
شبکه سهند (شبکه استانی آذربایجان شرقی) در بخش اخبار به زبان محلی (زبان آذربایجانی) و یا ترجمه برخی سریالهای فارسی به این زبان، روش خاصی دارد که شامل ویژگیهای زیر می باشد: 1- استفاده از لغات ترکی قفقازی و غیر رایج در زبان آذری های ایرانی. 2- تلاش برای عدم استفاده از لغات و اصطلاحات فارسی که در زبان آذری های ایران رایج است. 3- ساختن لغات و اصطلاحات "من در آوردی" 4- تلفظ برخی لغات به لهجه برخی روستاها به عنوان نمونه در سریال "وزیر مختار" که از شبکه استانی آذربایجان شرقی پخش شده به عبارتهای ذیل توجه کنید: - حرمسرا "قادینلاردینی" - اولار اوز "طالع لریندن" راضی دیلار - اسیر "قادینلاردان" بیر سیاهی ... - روسی "سفیر خاناسی" - محاربه وسیله لری - "یولداشیمی" دؤیدولر (یولداش به معنای همسر!) - او افسرلر، او عسگر لر کی... لغاتی ماننده قادین (=زن)، طالع (=سرنوشت)، سفیرخانه (=سفارت یا سفارتخانه)، محاربه (=جنگ)، عسگر (=سرباز) و از این دست لغت ها در زبان آذری های ایران رایج نیست، و بر عکس در زبان ترکی قفقازی رایج می باشد. چرا در ترجمه و دوبله سریال "وزیر مختار" که از شبکه استان آذربایجان شرقی پخش شد، کوشش می شد ترجمه به زبان ترکی قفقازی نزدیک شود؟ هدف از اشاعه زبان ترکی قفقازی در میان آذری های ایران چیست؟ شایان ذکر است ، لهجه شیعیان آذری قفقاز – که بعد از انعقاد عهدنامه های ننگین گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شدند – در تلفظ زبان آذربایجانی تا قبل از سلطه نظام کمونیستی بر قفقاز با لهجه مردم آذربایجان ایران بخصوص لهجه تبریز تفاوت بسیار اندکی داشت . اشعار شاعرانی مانند سیدعظیم شروانی ، قمری دربندی ، صابر شروانی و... که به زبان آذربایجانی سروده شده ، در ساختار و تلفظ لغات،عین شعر شاعران معاصر آذربایجان ایران است. اما با سلطه نظام کمونیستی بر قفقاز ،زبان شیعیان آذری این منطقه دچار تغییرات خسارتباری شدکه این تغییرات رفته رفته موجب شکل گیری لهجه ای جعلی و فاقد سابقه تاریخی در جمهوری آذربایجان شد. تغییر الفبای اصیل و تاریخی ،ورود گسترده لغات روسی و مغولی و استانبولی و... ، قطع ارتباط تاریخی زبان آذربایجانی با زبان فارسی با ممنوعیت آموزش زبان فارسی ، پایه قرار دادن لهجه شهر باکو به عنوان لهجه درسی و آموزشی زبان برای مردم ولایتهای مختلف شیعیان آذری قفقاز و تلاش برای منسوخ کردن لهجه های دیگر مانند لهجه زبانی ولایتهای گنجه و نخجوان و شکی که با لهجه آذری های ایرانی یکسان است ، از جمله اقداماتی بود که موجب تغییر لهجه در زبان آذربایجانی شیعیان قفقاز شد. این لهجه با زبان عمومی کنونی مردم آذربایجان ایران ، تفاوت آشکار و محسوسی ...