اشعار عاشقانه کوتاه
اشعار عاشقانه وعارفانه كوتاه...
شعر های عاشقانه تو كيستي،كه اينگونه،بي تو بي تابم؟ شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم شعر عاشقانه کوتاه دل كه آشفته روي تو نباشد دل نيست آنكه ديوانه خال تو نشد عاقل نيست دوبیتی عاشقانه زدرد عشق توبا كس حكايتي كه نكردم چرا جفاي تو كم شد؟شكايتي كه نكردم شعر عاشقانه غمگین بشنو از ني چون شكايت ميكند از جداييها حكايت ميكند شعر عاشقی غير از غم عشق تو ندارم , غم ديگر شادم كه جز اين نيست مرا همدم ديگر شعر عاشقانه ی کوتاه گر بي خبر آمديم به كوي تو، دور نيست فرصت نيافتيم كه خود را خبر كنيم شعر عشقولانه گرچه میدانم نميآيد،ولي هردم از شوق سوي درميآيم و هرسو،نگاهي میکنم شعر عاشقانه زیبا از سوز محبت چه خبر اهل هوس را اين اتش عشق است نسوزد همه كس را شعر عاشقانه عارفانه آورم پيش تو از شوق پيام دگران گويمت تا سخن خويش به نام دگران شعر عاشقانه قشنگ من بخال لبت اي دوست گرفتار شدم چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم شعر عاشقانه جدید گاه گاهي به من ازمهر پيامي بفرست فارغ ازحال خود و جان و جهانم مگذار شعر عشقولانه غمي خواهم كه غمخوارم تو باشي دلي خواهم كه دل آزارم تو باشي شعر عاشقی زیبا گر نرخ بوسه را لب جانان به جان كند حاشا كه مشتري سر مويي زيان كند اشعار عاشقانه گر هيچ مرا در دل تو جاست بگو گر هست بگو نيست بگو راست بگو شعر عاشقانه دوبیتی صبر در جور و جفاي تو غلط بود غلط تكيه بر عهد و وفاي تو غلط بود غلط
اشعار کوتاه شکست در عشق و..
در شبان غم تنهایی خویش عابد چشم سخنگوی تواممن در این تاریکیمن در این تیره شب جانفرسازائر ظلمت گیسوی توام* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *خداحافظ مگو بامن مرو ای روح از جانمدر این دنیای عاشق کش تو هستی جان وجانانمتمنایم همه اینست ای تصویر رویاییبرای خواهش اشکم بمان در قاب چشمانم.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * تقســیم کردیـــــــم از ازل مـن بـا دل توتنها تـرین فصل دلـــــــــــــم تنها دل تودیگر چه فرقی میکند وقتی شکسته ستباشد دل من ریـــــز ریــــــــــز ویا دل تو* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *مجنونــــم و مستم به پای تو نشستمآخر ز بدیهات بیچــــــاره شکســتممجنونــم و دستم به دامان تو بستــــمهــشیار شدم آخر از دام تو جستـــم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *من هنوزم عاشقم باید تورا پیدا کنماین دل ماتم زده را ناگهان شیدا کنممن ندانم اسم تو شاید هنوزم دیر نیستممکن است امروز نامت ناگهان پیدا کنم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *کنارم سایه ی یاری درون قلب من پایشچنان آزرده از یارم که دیگر برده ام یادش* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ســـ ــینه از آتش دل در غم جانانه بسوختآتشی بود در این خانه که کاشانه بسوختتنم از واسطه دوری دلبر بگداختجانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *برو راه وفـــا آمـــوز که من بار ســفر بستـــــماگر از مقصدم پرسی بدان راه رها جستـــمبرو عشق از خدا آموز که من دل را بر او بستماگر از عاقبت پرسی بدان از دام تو جستـــم* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * تاریکم ای یلدا مهتاب می خواهملب تشنه ام ای اشک ، سیلاب می خواهمدر حسرت موجم ، باران کفافم نیستدرمان درد من ، باران ِ نم نم نیست* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * یا با من مدارا کن که من مجـــنونم و مســـتماگر از عاشقی پرسی بدان دلتنگ آن هستمبیا با من مدارا کن که من غمگین و دلخستماگر از درد من پرسی بدان لب را فرو بســتم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *کاش بودی و دلم تنها نبودتا اسیر غصه ی فردا نبودکاش بودی تا برای قلب منزندگی اینگونه بی معنا نبود* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * چشمه ی چشمای تو دریای ابچشمای خسته من دنبال خواببا خیال تو شبا چشم من خواب نمیرهبرق اون چشمای مست دیگه از یاد نمیره
زیباترین شعر کوتاه
اینجا را اختصاص می دهم به زیباترین شعر کوتاه دوستانی که متمایل باشند زیباترین شعر کوتاه را بگذارند یا لینک بدهند در بخش نظرات بگذارند. خودم ابتدا دو شعر ذیل را به عنوان زیباترین شعر کوتاه می گذارم شما قضاوت کنید زیباترین شعر کوتاه است یانه؟ شعراول: نقل قول از سیاه بوف کور: نذر کــَـــردم سفره ای پهــن کـُنم از حــَـــ ـــ ـرف های نگفتــه ی دلم .. ....اگـــــ ـــ ــر برگـــَـــردی .... شعردوم: با احتیـــــاط بخـــوانید ... . . . این شعـــر لغزنده ست بسکه شاعر سطر به سطر بارید و نوشت ( مهران پیرستانی / فروردین 91 ) چشم مان براه نظرات شما خوبان است
شعر عاشقانه کوتاه اشعار عاشقانه کوتاه شعر کوتاه عاشقانه
سلام به همه دوستای خوبم خسته نباشید باتوجه به نظر سنجی وب اکثرا شعر کوتاه عاشقانه دوست دارندچشم سعی می کنم اشعار کوتاه بیشتر استفاده کنم یه شعر کوتاه جالب هرکی تورو ازم گرفت الهی بیچاره بشه روزه قیامت که رسید مجرم و آواره بشه به آب آتیش میزنم فکرت نمیره از سرم می خوام فراموشت کنم اما بازم عاشق ترم طفلی دل عاشق من نشد تورو نگه داره فقط یادم میاد نوشت چشماتو خیلی دوست داره
شعر دلتنگی
دلتنگي يه سلام عاشقونه با يه بغض بي بهونه مي نويسم تا بدوني ياد تو، تو دل مي مونه يادته وقتي مي رفتي دم به دم نگات مي كردم بغض سنگين توي چشمام گفتي: صبر كن برمي گردم يادته قسم مي خورديم عزيزم بي تو ميميرم اما حالا كه تو نيستي من با دلتنگي اسيرم يادمه وقتي مي گفتم به خدا نميري از ياد آه سردي مي كشيدي! توي قلبم مثل فرياد اما حالا كه تو نيستي حال و روز من خرابه آخر قصه ي عاشق اشك و ماتم و سرابه اما حالا كه مي بينم بي تو دل رنگي نداره توي آسمون چشمام غروبا بارون مي باره مي دوني طاقت ندارم با غم و غصه اسيرم زود بيا كه خيلي تنهام به خدا بي تو ميميرم سخن از او هست و نيست<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> ذهن پر از ياد او هست و نيست يادش را غريبانه به دوش مي كشم نگاهش را بي قرار فرياد مي كشم و چشمانش را بي صدا به آغوش مي كشم و اوست كه هم هست وهم نيست... پر مي كشم به سوي خيال و چه بي پروا در روياي كاذب خويش رها مي شوم هيچ نيست جز سكوت... سكوت ... سكوت ... وباز هم سكوت... واي كه چقدر اين سكوت مبهم را دوست دارم و چه بي صبرانه فرياد غرق در اين سكوت را به انتظار مي نشينم هيچ نمي گويم... دارم كه بگويم اما نبايد گفت شايد اين سكوت زيباتر است فرياد سكوتم را هيچ كس نشنيد يا كسي نخواست كه بشنود در خود شكستم نابود شدم باريدم... و هيچ كس نفهميد كه چه شدم... نه ماه بودم، نه خورشيد... اما هيچ دلي سراغ مرا از آسمان تنهايي اش نگرفت گويي ابرها هيچ اند و فقط ابرند و بايد ببارند... و تنها باريدم... خسته ام... خسته از باريدن ...
اشعار کوتاه اس ام اس عاشقانه متن عاشقانه شعر كوتاه عاشقانه
سلام به همه دوستای خوبم خسته نباشیدبرا همتون آرزوی موفقیت دارم با نظراتتون منو خوشحال کنیدشعرای خودتونو برام بفرستید تا تو وب استفاده کنم و با اسم خودتون درج کنمدر نگاه ات همه ی مهربانی هاست: قاصدی که زندگی را خبر می دهد. و در سکوت ات همه ی صداها: فریادی که بودن را تجربه می کند. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد. در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی کرد- من با نخستین نگاه تو آغاز شدم. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * تو که ای؟ سرو آزاده ی من نور چشم خدا داده من چشم تو، جام من، باده ی من تو امیدم، توانم، بقایم. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سالها دل بمهر تو بستم پشت خود را ز غمها شکستم نیمه شبها براهت نشستم تا شود از تو روشن سرایم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * چون روی بامدادان ز پیشم غمزده، خسته جان، دلپریشم بی خبر از دل و جان خویشم همدم غم، اسیر بلایم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * تا که شب سوی من باز گردی بادل خسته همراز گردی همدم جان ناساز گردی بر فلک هست، دست دعایم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * من ز دنیا، تو را برگزیدم رنج بی حد بپایت کشیدم تا شود سبز، باغ امیدم ـ جان ز تن رفت و نیرو ز پایم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * زندگی بی تو، شوری ندارد بی تو جانم سروری ندارد چشم من بی تو نوری ندارد ای جمال تو نور و ضیایم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * یادم آید یکی نیمه شب بود در تن و جان تو سوز تب بود جان من زین مصیبت بلب بود شاهدم گریه ها یهایم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بی خبر بودی از زاری من غافل از رنج بیداری من فارغ از درد و غمخواری من و آنهمه ندبه و ناله هایم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بودی آن عهدها خاکبیزان میخرامیدی افتان و خیزان من بدنبال تو اشکریزان تا که در پای تو سر بسایم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بود آن روزگاران، شبانم نرگسی مست تر از شرابم سیمگون سینه، چون ماهتابم رفت از کف جمال و صفایم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بلبل من! نوای تو خواهم عمر را در هوای تو خواهم زندگی را برای تو خواهم تو بپائی اگر من نپایم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *