اشعارمذهبی

  • حضرت زینب(س)-مدح و ولادت

    حضرت زینب(س)-مدح و ولادت   عاشق طواف کعبه ی آمال می کند اخلاص را چکیده ی اعمال می کند عاشق شراب می چکد از دیده ی ترش با گریه مست می شود و حال می کند دیوانه ی حسین شدن اوج بندگی ست این کار را عقیله ی این آل می کند زینب همان کسی ست که نام معظمش هر قامت الف شده را دال می کند شاگردی کنیز خدا را نموده است این راه را چو فاطمه دنبال می کند آنجا که جبرییل امین هم حجاب بود او سجده روی تربت گودال می کند اشک از رزق اعظم و رزاق زینب ست فرمانروای کشور عشاق زینب ست ما را خدا ز حاصل زینب دُرُست کرد از خورده هایی از دل زینب دُرُست کرد دلواپس ادامه ی راه حسین بود ما را خدا مقابل زینب دُرُست کرد در پاسخ حسین که من اشک مومنم بنیاد گریه را دل زینب دُرُست کرد خلاق روزگار گِل هرچه گریه کن با اشک های نازل زینب دُرُست کرد عشاق سرشکسته ی بازار عشق را از چوبه های محمل زینب دُرُست کرد هرگز کسی حقیقت او را ندیده است نور عظیم حائل زینب دُرُست کرد نور حسین شد همه جا بحر او حجاب مسطوره بود و عابده ی آل بوتراب وقتی نماز شب که به حال قیام بود مانند کعبه جلوه ی نورش تمام بود پنجاه و هفت سال ز هر کجا گذر نمود گرم طواف او سه امام بود پای حسین زندگی خویش را گذاشت او در مسیر عاشقیش مستدام بود جایی که احترام به او وحی نازل است در پیش پای او قیام نکردن حرام بود گرچه علی شهیده ی خود زنده کرده است دانی که فرق زینب و حیدر کدام بود او از تن بدون سری حرف می کِشید با حنجره بریده شده هم کلام بود عقل این زبان بسته به زنجیر میکشد ورنه مسیر عشق به تکفیر میکشد آیین دار صبر خدا دخت حیدرست زهرای روزگار تجلی کوثرست گویند در حدیث کساء نیست نام او زینب همان عبای یمانی دلبرست زینب خلاصه ی همه ی پنج تن شده شأن و مقام و مرتبه اش فوق باورست زینب غریب آمد و زینب غریب رفت آری ظهور جلوه ی او روز محشرست یک یاحسین گفت سپاهی عقب کِشید خاتون خانواده یفتاح حیدرست در کربلاست معجر او مُحی  الحسین تنها گواه گفته ی من نعش اکبرست داده نجات با نفسش نُه امام را تا دید روی ناقه امامی که مضطرست ما قائلیم یک تنه او یک سپاه بود دعوای عصر روز دهم پای معجرست این روزها که بیت علی ریخته بهم با دستهای کوچک خود یار مادرست با دستمال خیس کمی پاک می کند خون آبه راکه بر لب بیمار بسترست با فضه گفت هر چه سر مادر آمده تقصیر داغ بودن مسمار آن دَر ست



  • شورسینه زنی همراه سبک.شهادت امام حسن عسگری(ع)

    دریافت سبک  جان جهان فدایی ات،فخربشر گداییت هستیم همه یا سیدی،سائل سامراییت به عشق سامرای تو،دلم شده هواییت هستیم همه یا سیدی،گدای سامراییت نور دلها امام حسن امام حسن،مولای ما امام حسن امام حسن یابن الزهرا امام حسن امام حسن، یابن الزهرا امام حسن امام حسن... ای شرف ِ ارض و سما،ای ثمر نخل ولا سال دگر ماه ربیع،وعده ی ما کرببلا ای گل باغ فاطمه،ای پسر خون خدا سال دگر ماه ربیع،وعده ی ما کرببلا امام حسن امان ازین غم و بلا،جدّ شما شده به دشت کربلا در قتلگاه سر مقدّسش جدا،یا ثارالله حسین غریب کربلا..

  • شهادت حضرت زهرا(س)-ترکی

     شهادت حضرت زهرا(س)-ترکی  زهرا گیدوب الیمدن غمخواریم اُلدی یارب

  • حضرت ام البنین(س)-وفات

    حضرت ام البنین(س)-وفات   مردم بهم شیرآفرین نمیگن داره من و میکشه این "نمیگن" ام البنین چقد بهم می اومد دیگه بهم "ام البنین" نمیگن   ام البنین شدن چه دردسر داشت تابوتش و معلوم نشد کی برداشت غریبیِ امروزش و نبینید ام البنین ی روز چهار پسر داشت   بوی علی چارتاییشون می دادند خیلی برا فاطمه جون می دادند یادش بخیر دور و برم که بودن همه من و به هم نشون می دادند   کبوتر مدینه پر نداره؛ خونه م ستاره و قمر نداره؛ "دیگه من و ام البنین نخونید" ام البنین دیگه پسر نداره؛   غصه و ماتم من و میبینن اوضاع درهم من و میبینن اونایی که محو رشیدیم بودن حالا قد خم من و ...   کشته شدن ولی خبر نداشتم به هیچ کدومشون نظر نداشتم تا می بینید من و بگید:"حسین جان" اصلاً خیال کنید پسر نداشتم   دلم شکسته؛ می دونم شکسته قدم کمونه؛ گمونم شکسته روزا میام تو آفتاب می شینم از چار طرف سایه بونم شکسته   همه ش می گفت: برام گلاب نیارید من و دیگه پیش رباب نیارید سر مزار من اگه اومدید هر چی میارید ولی آب نیارید؛ *** از سایت روضه

  • اشعاروفات حضرت ام البنین(س)

      اشعاروسبک نوحه وفات حضرت ام البنین(س)    

  • وفات حضرت ام البنین(س)ترکی

    وفات حضرت ام البنین(س)ترکی   زوجه ی شیر خداوند وحید فاطمه، امّ ابوالفضل رشید ویردی ترتیب اول ستم کش دورت مزار هر بیری بیر نوجوانه یادگار ایتدی قبرستاندا دائم مسکنین عرش اعلایه اوجاتدی شیونین یاد ایدردی اوز عزیز جانلارین تشنه لب جاندان گیچن اوغلانلارین وای اوغول وای دلده، گوزده اشک ناب یثربین اهلینه ایلردی خطاب حالیمی بی حد پریشان ایتمیون رحم ایدون گوزیاشیمی قان ایتمیون اولمیون راضی اولوم چوخ دل کباب ایتمیون امّ البنین آدی خطاب سویلینده سیز منه امّ البنین آرتیرور بو آد منه شور و انین یادیمه قهراً دوشور اوغلانلاریم قوّت روحیم عزیز جانلاریم واریدی دورت سرو آزادیم منیم اونلاریله خاطر شادیم منیم نه روادور بیر اوغولسوز مادرین سسلسونلر آدینی امّ البنین وای منه ایوای بلالی قلبیمه وا اسف ایوای یارالی قلبیمه نقل ایدولّر کربلادن بیر خبر بو خبر ایلور منی شوریده سر اوغلوم عبّاسین دیولّر اهل شام اللرین قطع ایلیوبلر تشنه کام ای منیم شیر اوغلوم، ای آرام جام ای آدی عبّاس، اوزی شیر ژیان من ایشیتدیم بیر ستمکار عنود کربلاده ووردی باشوندان عمود سنکه دعواده آجیقلی شیریدون صاحب سرپنجه و شمشیریدون واریدی کیمده جسارت برملا سن کیمی شیره ایده بیله جفا الده گر اولسیدی شمشیرون سنون ایلینمزدی جسارت دشمنون بس بیله معلوم اولور قوم شریر اللرون کسمیشدی ای شیر دلیر تا حیاتیم وار بو دنیاده ملول وا ابوالفضلا دیوب یانّام اوغول قولینه فعلیله بانوی جهان ویردی دنیاده غریبه امتحان جان ویرونجه ایتدی افغان آغلادی توکدی گوزدن خون دل، قان آغلادی یثربون والیسی مروان شرور جنب قبرستاندان ایلوردی عبور گوردی بیر عورت ایله فریاد ایدور وای اوغول وای دلده آه و داد ایدور شش جهاتی دولدوروب شیون سسی پارچالور قلبی فغان و ناله سی سویلدی کیمدور بو سینه داغلوری هانسی ثکلا اوغلونا قان آغلوری ویردیلر اول سنگدل شومه جواب بو بلا همخانه سی خانه خراب بوترابه زوجه دور امّ البنین مادر عبّاس فُهل بی قرین شمریدن آرتوق شقی مروان دون گوزیاشین توکدی، غمی اولدی فزون بیر بیره چالدی الین اول نابکار سویلدی امّ البنینون حقّی وار واردی تا دنیا یوزینده کائنات دوغماز عبّاسین نظیرین امّهات ای بنی هاشم آیی کان ادب وی اولان باب الحوائج منتخب من حسینی ناخوشام هم بی کسم دامنون محکم دوتوب ویرّم قسم بیر حسین اول شاه دینین جانینه بیر آنان امّ البنینون جانینه ایسته اللهوندان ای کان وفا بو مرضدن تیز منه ویرسون شِفا اوچ آیی گیچدی ملول و دلغمین بیر تصادم ایلیوب خانه نشین نه سنق چی باش تاپور نه بیر طبیب باری سن لطفوندن ایتمه بی نصیب تا شِفا ویرسون خدای لایَنام آستانوزده ...

  • حضرت ام البنین(س)-مدح و مصائب

    حضرت ام البنین(س)-مدح و مصائب   همسایه های لقمه ی نانت فقیرها سجاده ی عروج تو تکه حصیرها "انفاق" خُلق اوست که همسفره ی علی است... بر همسر امیر نیاید حریرها راه کمال تو به کنیزی زینب است اینجا برای قرب، جدا شد مسیرها تو مادری برای علمدار کربلا یعنی که دست بوس شمایند امیرها تازه شروع کرب و بلای مدینه است وقتی که می رسند به یثرب اسیرها در پاسخ سوال "حسینم چه شد؟" هنوز لکنت گرفته است زبان بشیرها ** باید کنار "ام بنین" گفت "فاطمه" تا چشمه سار ساخت ز چشمِ کویرها هیزم...تنور...زخم علی تازه می شود... نان می شود ز داغ دل او خمیرها هر کس که بغض داشت خودش را رسانده بود آتش زدند خانه ی حق را اجیرها  

  • زمینه-حضرت زهرا(س)

    زمینه-حضرت زهرا(س) ازحالم توخبرداری که رفتی و خونمون تاریکه می سوزم مثه شمعی هرشب آب میشم پای اشک ِ زینب غربت و غصه هام بی شماره – میخ در اشکمو درمیاره بوی یاس ِ تنت مونده اینجا – جای ِ تو زینبت خونه داره (بی تو یافاطمه –صبر حیدر تمومه       اینهمه بی کسی – بغض توی گلومه) ازیادم نمیره اون روزو اون حال و ناله ی جانسوزو دیدمت پشت ِدر افتادی پای من فاطمه جون دادی بی هوا می زدن تازیونه – سیلی بر صورتت زد نشونه تارسیدم دیدم رفتی از حال – روی دیوارو در  ردِ خونه (بی تو یافاطمه –صبر حیدر تمومه       اینهمه بی کسی – بغض توی گلومه)  می بارم با غم سنگینت جون دادم لحظه ی تدفینت دق کردم بخدا بریدم وقتی که لحدت رو چیدم  پاشو که همسرت بی قراره – حال و روز ِ علی گریه داره از تو مونده برام یادگاری – چادر ِ خاکی و گوشواره (بی تو یافاطمه –صبر حیدر تمومه اینهمه بی کسی – بغض توی گلومه) دریافت سبک 

  • اشعاروفات حضرت ام البنین(س)ترکی

    وفات حضرت ام البنین(س)ترکی  ای مـاه جبین قامتی طوبا آی ابوالفضل تنگ اولدی گوزومده منه دنیا آی ابوالفضل روحیم قوشی یوروقون دوداقمدا سنی گوزلر گوز یاشی توکر غملی بلوطلار کیمی گوزلر هی سوژه ویرور گوز یاشنا غصه لی سوزلر دردیم کیمی اشگیم اولی دریا آی ابوالفضل دل ملکینـه رعـدی پیـاپی شـاخور آغلور گوز یاشی سارالمش یوزومه هی آخور آغلور گل برگی کیمی لبلر اسور گوز باخور آغلور آغلار منیم احوالیمه اعدا آی ابوالفضل آی تک باتورام دورمه آهیم یایلاندا گورم سنی بیر لحظه یاتان بخت ایلاندا من باشـدیام آواره لـر آدی سایلاندا گوزلور سنی بو کلفت زهرا آی ابوالفضل گلمور گوزومه خوش نه چمن زار و نه گلشن چونکه گوزلیم گوزدن آتوبسان آناوی سن جانیم چالیشور سینه ده یول گوزلیورم من قویما ننوی بیکس و تنها آی ابوالفضل غربتده اوغوللار اولالار یا که وطنده گوزلر آنـا اوغلانلاری جان اوسته ئولندها تابوت ال اوستنده گئده قبره گئدنده گرچه کسیلوب اللرون اما آی ابوالفضل مدتدی فراقونده سنون غرق عزایم ئوز حالیمه یوخ من سنه مشغول رثایم قلبـی یـارالی عـورتم امّ الشهدایم زنداندی منه منزل و ماوا آی ابوالفضل جان اوسته رضایم که غمیم قلبیمی سیخسون هجران سیلی دیوار سـرای دیلی یخسون گل بیرده ئوپوم صاق گوزوی جان صورا چیخسون بی کس ننوم عازم عقبا آی ابوالفضل

  • سبک نوحه وفات حضرت ام البنین(س)

    وفات حضرت ام البنین(س) ام البنين فرشته ي مهر و وفا ام البنين مادر مهربونيا ام البنين دلش به شور و شينه ام البنين اميد زينبينه ذكر لبش دم همه دم حسينه مي گفت به عباس پسرم ، ارباب تو حسينه تو شبهاي غربت و غم ، مهتاب تو حسينه ـــــــــــــــــــــــــ يه كاروان برگشته اما بي سپاه يه آسـمون ستـاره ي ‌بـدون مـاه  براش خبر آوردن از كربلا از علقمه از ماه نخلستونا از سرهايي كه رفت روي نيزه ها  مي گفـت چهار تا پسـرم ، فـداي نـور عيـنم مي‌گفت به زينب عزيزم، بگو كجاست حسينم ـــــــــــــــــــــــــ زينـب حالا داره مي ده شـرح ســفر با اشك مي‌گه از چل تا شام بي سحر غريبونه گلاي ياسو چيدن ماه منو به خاك و خون كشيدن پيش چشام لاله رو سر بريدن  پيشوني حسينمو ، با سنگاشـون شكستند سر ابا الفضـل تو رو ، به روي نيزه بسـتند دریافت سبک