اسم های گرجی
تاریخچه و وجه تسمیه مناطق گرجی نشین ایران
تاریخچه و وجه تسمیه مناطق گرجی نشین ایران: فریدونشهر : در استان اصفهان قرار دارد . سنگ بنای اولیه این شهر در سال 1013 به دست گرجیها نهاده شد. گرجیها در ابتدای ورود به این منطقه در عصر شاه عباس اول صفوی به یاد ناحیه ای زیبا درگرجستان این منطقه را مارتقوپی نامیدند ( که از منابع تاریخی از آن به عنوان مردانقوب یاد شده است ) بعد از مدتی این نام فراموش و لفظ سوپلی ( در زبان گرجی به معنی آبادی ) جایگزین شد که گرجیان اکنون این شهر را به این نام می خوانند . سپس نام این شهر به آخوره بالا به معنی انتها یا آخر، و سرانجام در سال 1340 به فریدونشهر تغییر یافت . چقیورت : روستای گرجی نشین چقیورت در فاصله تقریبی سیزده کیلومتری از مرکز شهرستان و در سمت غرب فریدونشهر قرار دارد . هنگام ورود گرجیها به این روستا ترک ها در آن سکونت داشتند . نام این روستا نیز میراثی از ترک های ساکن این روستاست که از چخیورت یعنی جایی که در آن نواحی متعدد زندگی وجود دارد به چقیورت مبدل شده است . سیبک : سیبک در فاصله 9 کیلومتری فریدونشهر واقع شده است . گرجی های اولیه که بدین محل وارد شدند آن را به یاد شهر و ناحیه ای زیبا در گرجستان ( واشلووانی ) نامیدند. واشلووانی ناحیه ای زیبا در کارتل است. بعدها نام این روستا از گرجی به فارسی ترجمه شد و وشلووانی ( جایی که درختان سیب زیادی دارد ) به سیبک مبدل گردید. جق جق : این روستا در فاصل تقریبی سیزده کیلومتری از فریدونشهر قرار دارد این روستا بعد از انقلاب به نهضت آباد تغییر نام یافته است . خنگ : این روستا در فاصله تقریبی 5 کیلومتری شرق فریدونشهر قرار دارد . در ابتدا ارامنه در این روستا ساکن بودند . این روستا در سالهای اخیر به رحمت آباد تغییر نام یافته است. میاندشت : در شهرستان فريدن قرار دارد میاندشت اسم جدید ( تورلی ) ، ( تولل ) یا ( تریل ) است ، نامی که اولین گرجیان ساکن در آنجا برای آن سرزمین انتخاب کردند. معانی متعددی بران آورده اند از آن جمله به معنای ماه و نیز دشت سبز و خرم می باشد . افوس : در شهرستان فيبدن قرار دارد . در نیمه اول قرن یازدهم هجری طایفه ای از گرجیان مسلمان در ناحیه افوس ساکن شدند نام افوس از کلمه افوسلیا که اصولا لفظی گرجی است آمده و مردم گرجی نسبت نام طایفه یا سرزمین اولیه ی خود را به سرزمین تازه نهادند. داشکسن : نام این روستا ترکی می باشد و معنی آن سنگ بر است ، اما بسیاری از ساکنان آن گرجی زبان هستند. داشکسن از روستاهای شهرستان فريدن می باشد اغچه:زبان انها نسبت به مکانهای دیگر شباهت زیادی به زبان گرجی دارد مناطق و مکانهایی که در نامشان کلمه گرجی و کلمات مشابه آن وجود دارد : این مناطق ...
درباره ی گرجی ها چه میدانید
درباره گرجی ها چه می دانیم ... (برگرفته از نشریه ی قاصدک نوشته ی استاد علی اکبر اجاکه) معنا و مفهوم کلمه گرجی در فرهنگ مرحوم دکتر محمد معین راجع به گرجی چنین ذکر شده است : گرجی صفت نسبی ، منسوب به گرج 1. از قوم گرج ، گرجستانی 2. زبان مردم گرجستان 3. خط مردم گرجستان . 4. گرج مجموعه ی اقوام ساکن گرجستان . نام گرج در نوشته های ایرانی به چندین صورت آمده . (گرج) در اصل(وراچ) بوده و در زبان ارمنی هنوز هم گرجستان را (( وراچستان )) می نامند. در هوا می کرد خود بالای برج ( اژدها ) که هزمیت می شد از وی روم و گرج . ( مثنوی . چا . علاء الدوله 22 ) عده ای از تاریخ دانان معتقدند که گرجستان مسکن اصلی آریاییان در قفقاز بوده است. در برهان قاطع به اهتمام دکتر محمد معین درباره ی کلمه گرج چنین آمده : نام ولایتی است که آن را گرجستان می گویند و منسوب بدان را گرجی گویند. گرجستان به معنی وسیع کلمه شامل ناحیه ی ماوراء قفقاز غربی و مرکزی است که مسکن اقوامی است که به تکلم می کنند. (kharth weliene ) زبان های خارثولی از بحراسود تا اندکی بیش از 100 کیلومتری شمال تفلیس ، و به معنی اخص تقریبا شامل حکومت تفلیس است. زبان و خط گرجی زبان گرجی ، زبان قوم (( گرج )) ساکن گرجستان است . زبان گرجی به دو قسمت تقسیم می شود : زبان تحریری و ادبی که برای که برای همگی یکسان است و زبان دیگری که نسبت به محلهای مختلف تغییر یافته و به شش قسمت تقسیم می شود. زبان مردم گرجستان ، گرجی است که متعلق به خانواده ی زبانهای قفقازی بوده ، و به کلی از زبانهای هند اروپایی متمایز است. زبان گرجی زبان پیچیده و صرفی ، و مورد علاقه زبان شناسان می باشد. نظام واج شناسی زبان گرجی شامل پنج واکه عمده است ، که در آنها ، کوتاهی و بلندی را نمی توان تشخیص داد. گذشته از این ، دارای بیست و هشت واج همخوان است. این زبان دارای خط ویژه می باشد ، الفبای گرجی از 33 حرف تشکیل یافته است ، که در طول حیات خود سه مرحله تطور و تغییر را طی کرده است. خاقانی شروانی شاعر قرن ششم هجری با زبان گرجی آشنایی داشته است چنان که در این رباعی از کلمات گرجی استفاده نموده است : از عشق صلیب موی رومی رویی ابخار نشین گشتم و گرجی گویی از بس که بگفتمش که : مویی ! مویی شد موی زبانم و زبان هر مویی مویی واژه ای است گرجی به معنی (( بیا )) زبانی که گرجی های ایران بدان تکلم می کنند دارای 36 حرف می باشد بدین ترتیب که حرف (( ف )) که در زبان اصیل گرجی وجود ندارد را بر اثر مجاورت با فارسها اخذ نموده اند ، و دو حرف دیگر نیز در الفبای گرجی وجود ندارد. خط ...
مناظر طبیعی گرجی محله سری پنجم
مناطق مختلف جنگلهای گرجی محله اسامی قدیمی و جالبی دارد که به چند مورد آن در این بخش اشاره میکنم: کهنه حسن - میروون - افرا چشمه - نرگسی - موزیلینگه - زرد وسه - انجیل سره - ته چال یا میر اصغر سره - اوگردشی - بسته - میاندوک - صفتپه - لاچین - دراه انجیل - دوزاغدره - دختر قلعه - هزار کشته -قلقلی - اخن چاک - گندم چال - آغوز سره - مرزامن تپه - شرشر دره و . . . شرشر دره میروون نمایی از کوههای قابل کشاورزی گرجی محله میروون(مهربان رود) اسم رودخانه ایه که از پشت کوههای گرجی محله عبور میکنه و در واقع همان رودخانه ای است که از سرچشمه های کوههای گرگان و کردکوی و گلوگاه و بهشهر سیراب می شود و پس از عبور از شهر نکا نهایتا به دریای مازندران میرسد. و اهالی برای تفریح و شنا معمولا آخر هفته های فصلهای گرم سال و حتی گاهی سرد سال به آنجا می روند . یکی از سر گرمیهای اصلی میروون ماهیگیری در رودخانه است. ماهیهای میروون اکثرا ریز و از نوع اورنج وحشی هستند و بسیار خوشمزه اند و توسط قلاب و تور (سالیک) شکار میشوند. البته گاها ماهیهای درشت هم به قلاب خوش شانس ترها گیر میکند. لحظه شکار ماهی هم خیلی هیجان آوره و اونایی که ماهی گرفتن میدونن که من چی میگم. فاصله این مکان از روستا با ماشین یک ساعت طول میکشد و جاده اش خاکی است ولی ارزشش را دارد.
قابل توجه افوسی ها
این جمع فارسی زبان گرجی بودند یک زمان زادگاهشون آپوسا بودند به دین عیسا وقتی کاخت شد ویران هجرت کردند به ایران هم پیر وهم نوعروس ساکن شدند در افوس بعد از گذشت چند سال خرد وجوان، کهنسال جمله مسلمان شدند پیرو قرآن شدند اکنون از آن روز گار داریم چندین یادگار گل واژه های زیبا اسم های رود و صحرا آخارویی ، ساچخره کویت رویی و سگره گالوستایی ، سابو کره دی روستاوی ، دی سگره ساتام باکو ، قلیسرا ساتابله، مسمقرا ساچرولی وجانگا بیر چر دری ،موریقرا بنا غواری ، گنجی ها ناسلاری، خینی ها از چند تا بازی قدیم این اسم ها را ما بلدیم گاردختما، سکانله گاوزوربا ، گندر شا له ریگی بایین ، دل دل با چل ما چلی، کور کور با امروز برای بچه ها بیگانه اند این واژه ها خر خشاله ، پیکالی گاج گاجی و مانگالی ساواسقلی و بودی نخور مالی و گودی جیریقلی و سرکلی اسگیلی و پرکلی تاوصدگامی،ساژمله جونجور گلی ، ببله ساسور ملی ...
خط و زبان گرجی و ارمنی
الفبای گرجی ა آ (مکان) ადგილი ბ ب ბატონი(آقا) გ گ გაგება(فهمیدن) დ د დაბალი(کوتاه) ე اِ ეზო(حیاط) ვ و ვაშლი(سیب) ზ ز ზეგ(پس فردا) თ ت თაფლი(عسل) ი ای იხვი(مرغابی) კ ک კარგი(خوب) ლ ل ლაქა(لکه) მ م მამა(پدر) ნ ن ნამგალი(داس) ო اُ ოთხი (چهار) პ پ პაპა(پدر بزرگ) ჟ ژ ჟეჟვა(له کردن) რ ر რვა(هشت) ს س სად(کجا؟) ტ ت ტვინი(مغز) უ او უფროსი(رئیس) ფ پ ფასი(قیمت) ქ ک ქალი(زن) ღ غ ღრუბელი(ابر) ყ ق ყიდვა(خریدن) შ ش შაბათი(شنبه) ჩ چ ჩემი(مال من) ც تس ცრემლი(اشک) ძ دز ძმა(برادر) წ تس წერა(نوشتن) ჭ چ ჭა(چاه) ხ خ ხე(درخت) ჯ ج ჯიბე(جیب) ჰ ه ჰო(آری ، بله)تاریخچه و وجه تسمیه مناطق گرجی نشین ایران: فریدونشهر : در استان اصفهان قرار دارد . سنگ بنای اولیه این شهر در سال 1013 به دست گرجیها نهاده شد. گرجیها در ابتدای ورود به این منطقه در عصر شاه عباس اول صفوی به یاد ناحیه ای زیبا درگرجستان این منطقه را مارتقوپی نامیدند ( که از منابع تاریخی از آن به عنوان مردانقوب یاد شده است ) بعد از مدتی این نام فراموش و لفظ سوپلی ( در زبان گرجی به معنی آبادی ) جایگزین شد که گرجیان اکنون این شهر را به این نام می خوانند . سپس نام این شهر به آخوره بالا به معنی انتها یا آخر، و سرانجام در سال 1340 به فریدونشهر تغییر یافت . چقیورت : روستای گرجی نشین چقیورت در فاصله تقریبی سیزده کیلومتری از مرکز شهرستان و در سمت غرب فریدونشهر قرار دارد . هنگام ورود گرجیها به این روستا ترک ها در آن سکونت داشتند . نام این روستا نیز میراثی از ترک های ساکن این روستاست که از چخیورت یعنی جایی که در آن نواحی متعدد زندگی وجود دارد به چقیورت مبدل شده است . سیبک : سیبک در فاصله 9 کیلومتری فریدونشهر واقع شده است . گرجی های اولیه که بدین محل وارد شدند آن را به یاد شهر و ناحیه ای زیبا در گرجستان ( واشلووانی ) نامیدند. واشلووانی ناحیه ای زیبا در کارتل است. بعدها نام این روستا از گرجی به فارسی ترجمه شد و وشلووانی ( جایی که درختان سیب زیادی دارد ) به سیبک مبدل گردید. جق جق : این روستا در فاصل تقریبی سیزده کیلومتری از فریدونشهر قرار دارد این روستا بعد از انقلاب به نهضت آباد تغییر نام یافته است . خنگ : این روستا در فاصله تقریبی 5 کیلومتری شرق فریدونشهر قرار دارد . در ابتدا ارامنه در این روستا ساکن بودند . این روستا در سالهای اخیر به رحمت آباد تغییر نام یافته است. میاندشت : در شهرستان فريدن قرار دارد میاندشت اسم جدید ( تورلی ) ، ( تولل ) یا ( تریل ) است ، نامی که اولین گرجیان ساکن ...
داستان کوتاه:داستان بسیار زیبایی ار مصطفی مستور
مرغابی های باغ وحش سینما مولن روژ 1 مثل مرگ از او می ترسیدیم. منظورم من و رسول و عیدی و اسی و بقیه بچه های کوچه است. همیشه پالتو سیاهی می پوشید. زمستان، تابستان، ظهر،صبح، شب. پالتوش تا نوک کفش هاش بلند بود. یقه پالتو را تا وسط کله اش بالا می کشید و وقتی از دور می دیدیش انگار سر نداشت. رسول می گفت با پالتو مثل روح های کارتون های والت دیسنی می شود که پا و کله ندارند. تنها فرقش این بود که روح های کارتون ها سفید بودند و گرجی با آن پالتو گشادش شبیه روح سیاهی می شد که توی هیچ کارتونی ندیده بودیم. پدر عیدی می گفت خودش دیده سال ها قبل یکی از سربازها پالتو را داده است به گرجی. پدر عیدی پاسبان بود و گاهی توی عروسی ها بیرون خانه عروس یا داماد می ایستاد و نمی گذاشت کسی بدون کارت عروسی برود توی مجلس. پدرم از گرجی نمی ترسید. اما وقتی روزهای سه شنبه کله سحر او را می دید که با آن پالتو بلندش بعد از انجام کارش سلانه سلانه از ته کوچه به طرف خانه اش می رود، صورتش را رو به دیوار می کرد.و چیزی زیر لب می گفت. گمانم فحش می داد به گرجی یا به شیطان یا به خودش یا به سه شنبه. 2 پدرم می گفت پنجاه و دو بار. پدر عیدی می گفت پنجاه و نه بار. بی بی خاتون که از همه بیشتر عمر داشت می گفت یا شصت و سه بار یا شصت و چهار بار. غلام سگی می گفت هزار بار. دروغ می گفت غلام . غلام سگی به هر چیزی که به نظرش زیاد بود می گفت هزار تا. می گفت بالاخره باید یک نفر این کار را بکند؛ چه یک بار، چه صد بار، چه هزار بار. به نظر من یک بار هم زیاد بود چه برسد به پنجاه یا شصت بار. برای همین بود که از گرجی می ترسیدیم. گرجی زن نداشت. یعنی از وقتی آمده بود توی محله ما کسی زنش را ندیده بود. پدر اسی می گفت گرجی زنش را گذاشته است کرمان تا نفهمد او اینجا دارد چه غلطی می کند. گمانم هفتاد سال داشت،لامسب. شاید هم بیش تر. همه موهای ابروها و ریش هایش سفید شده بود، عاشق فیلم های هندی بود. زسول می گفت صد بار او را دیده است که بریا دیدن فیلم های راج کاپور و دلیپ کومار و درمندرا توی صف سینما مولن روژ ایستاده است. خودم هم یک بار او را توی سینما دیده بودم. فیلم سنگام بود و مردم ریخته بودند آنجا. گمانم به خاطر راج کاپور و راجندرا کومار بود. توی فیلم اسم راج کاپور سوندرا و اسم راجندرا کومار گوپال بود. در فیلم هر دو عاشق دختری به اسم رادها می شدند که نقش اش را ویجانتی مالا بازی می کرد. از آن فیلم های گریه دار بود. منظورم این است که از بقیه فیلم های هندی گریه دار تر بود. فیلم چهار تا پرده بود و وقتی بین یکی از پرده ها چراغ ها را روشن کردند، چشمم افتاد به گرجی. ردیف اول نشسته بود داشت پپسی و ساندویچ می خورد. با اینکه زمستان ...
آهنگ جدید و دلچسب مجتبی حسنعلی با نام اسم تو
ترانه : مجتبی حسنعلی - آهنگ : مجتبی حسنعلی و بهزاد گرجی - تنظیم : بهزاد گرجی - میکس و مستر کوشان حداد Mp3 128دانلود آهنگOGG 56دانلود آهنگبه نقل از تک سانگکلمات کلیدی :دانلود،آهنگ،جديد،و،دلچسب،بسیار،زیبا،فوق العاده،زيبای،از،با،صدای،مجتبی،حسنعلی،به،با، نام،اسم،تو