ادکلن پیر گاردین

  • خرید اینترنتی عطر و ادکلن Let`s Move مردانه خنک و تند

    خرید اینترنتی عطر و ادکلن Let`s Move مردانه خنک و تند

    نام محصول : عطر و ادکلن Let`s Move مردانه خنک و تند جنسیت: مردانه | نوع عطر: Eau De Toilette | بو: خنک و تند | فصل: ماه های گرم سال بنتون عطر جدید خود به مردان ورزشکار اختصاص داد .این عطر ورزشی بسیار پرطراوت و پرانرژی می باشد و با اسانس های ترنج ، نارنگی و فلفل در نت اولیه و گل شمعدانی و اسطوخودوس در نت میانی و چوب سدر ، تونکا ، عنبر و وانیل در نت پایانی این عطر را بسیار خاص نموده است .از نکات قابل توجه این عطر ماندگاری و پخش بوی مناسب این عطر است که بسیار مناسب جهت استفاده روزمره می باشد .این عطر در حجم های 40 و 100 بصورت EDT در سال 2012 وارد بازار گردید .برای خرید این محصول و تحویل آن در سراسر ایران اینجا کلیک نماییدبرای خرید انواع هدیه مارک دار و برند به قیمت بازار اینجا کلیک نمایید



  • ایران زیبا و زیبایی های ایران

    ایران زیبا و زیبایی های ایران

    معرفی روستاهای گردشگری ایران (ماسوله ) تاريخ : چهارشنبه بیست و سوم اسفند 1391 | 22:15 | نویسنده : مهتاب چهارطاقي با اینکه میدانم کمتر کسی است که تا به حال به ماسوله سفر نکرده و یا راجع به آن نشنیده و نخوانده باشد، میخواهم در این آخرین هفته سال با من همراه شوید و ماسوله را از دریچه دوربین من نیز ببینید پس این آخرین سفر سال را نیز همراه من باشید. وقتی میرسیم غروب شده و خورشیددر پس کوههای ماسال ناپدید گشته. ماشینها پشت هم قطار شده اند و راننده ها برای پیدا کردن جای پارک با هم در قال و مقالند. اینجا همان ماسوله زیبا و رویایی است. خدا برسد به داد ما! توی روستا یا بهتر بگویم شهری که پیدا کردن جای پارک کار حضرت فیل است، چطور میشود یک جای خواب راحت پیدا کرد؟ خب چه میشود کرد بالاخره باید شانس خودمان را امتحان کنیم پس سری به هتل ماسوله میزنیم که در پایینترین طبقه روستا به سبک و سیاق خانه های روستایی ساخته شده تا مبادا وصله ناجوری بر پیشانی ماسوله باشد. اگر شانس بیاوریم اتاقی گیرمان می آید که از پنجره اش بتوان آسفالت جاده را دید و قطار ساخته شده از ماشینها را. نه !محال است. اینهمه راه را نیامده ایم که پنجره اتاقمان چنین چشم اندازی را مقابل دیدگانمان بگشاید. دلم میخواهد شب را در یکی از این خانه های قدیمی که روی هم چیده شده اند به صبح برسانم. جایی که پنجرهاُرُسیاتاقمان به روی طبیعت سبز و گلدانهای شمعدانی باز شود و وقتی پنجره را باز میکنم اکسیژن ناب را به ریه هایم بفرستم نه دود ماشینها را! جایی که پشت بام خانه پایینی زیر پایم فرش شود و صبح با صدای خروس صاحبخانه از خواب برخیزم نه با قیل و قال ماشینها و صاحبانشان. پس راه می افتیم پله ها را بالا و پایین کردن و درب تک تک خانه ها را زدن - سلام خانم جان! خانه اجاره ای میخواستیم - نداریم یعنی داریم ولی از دیروز کرایه داده ایم. دختربچه ای از اهالی روستا نمیفهمم از کی و کجا دنبال ما راه می افتد تا بلکه خانه ای گیر بیاوریم - خاله زری اتاق خالی ندارید؟ - نه داشتیم همین امروز صبح کرایه دادیم باید زودتر می آمدید این موقع شب که نمیشود اتاق پیدا کرد یک طبقه بالاتر میرویم - خاله رعنا اتاق کرایه ای دارید؟ - پیش پای شما چندتا جوان تهرانی آمدند دادیم به آنها البته از یک هفته پیش تلفنی رزرو کرده بودند! - عمو حسن اتاق کرایه نمیدهید؟ - بچه ها از شهر آمده اند با خودشان هم مهمان آورده اند وگرنه اتاقها را کرایه میدادیم خوبیش این است که اینجوری همه اهالی روستا را میبینی و به اسم میشناسی (البته ناگفته نماند که این اسامی همگی ساختگی اند چون اسم آنهمه آدم را فراموش کرده ام ) باید به هر قیمتی شده حتی در آخرین ...