احجام متداخل در معماری
عجبیب ترین و زیباترین معماری جهان در روم !!
اساساً، مسأله به شکلی که رومیان میدیدند، چنین بود: چگونه باید فضایی پهناور را محصور کرد و بر فرازش سقف زد و چگونه نور کافی به این فضای بزرگ رساند و در عین حال ... یکی از بهترین و سالم ترین یادمانهای رومی، خود شهر رم است و یکی از پرآوزه تری و پر نفوذترین بناها در تاریخ معماری، معبد پانتئون است؛ این معبد در حدود ۱۲۵ میلادی ساخته شد و تأثیر فضای درونیش بسیار پر مخافت است. یکی از بهترین و سالم ترین یادمانهای رومی، خود شهر رم است و یکی از پرآوزه ترین و پر نفوذترین بناها در تاریخ معماری، معبد پانتئون است؛ این معبد در حدود ۱۲۵ میلادی ساخته شد و تأثیر فضای درونیش بسیار پر مخافت است. مخصوصاً به این علت که از نمای بیرونش چنین مخافتی احساس نمیشود. پانتئون معبدی گرد و گنبد دار است، در جلویش رواقی مستطیلی دارد که به نظر میرسد آنچنان که باید و شاید با ساخت گردوار اولیه آن تناسبی ندارد و احتمالاً بعدها برآن افزوده شده است. تأثیر اولیه حاصل از مشاهده این بنا احتمالاً با تأثیر امروزیش متفاوت بوده است، زیرا پانتئون در آغاز یک بنای مستقل نبود بلکه به یک باسیلیکای قدیمیتر متصل بود و امتداد آن یالهای جانبی پانتئون را میپوشانده است.گذشته از این، در جلوی رواق معبد یک حیاط ستون بندی شده قرار داشت که بخشی از رواق نیز جزو آن بود و در آغاز تنها بخش قابل رؤیت ساختمان از روبرو بود. این حیاط که در دوره هادریانوس ساخته شد، احتمالاً از طرحهای همین امپراتور تنوع طلب بوده است. بنای پانتئون از گونه ای سادگی پرهیبت در مقیاس بزرگ برخوردار است. برفراز اندرون مدورش گنبدی نیمکره وار به قطر ۴۳ متر زده اند که فاصله نوک گنبد از کف پانتئون نیز ۴۳ متر است.بدین ترتیب، طرح پانتئون بر تقاطع دو دایره – یکی عمودی، دیگری افقی – قابل تصور به صورت مقاطعی از یک کره «فضا» که در درون بنا محاط شده اند استوار گشته است. گنبد پانتئون، پوسته ای بتونی دارد که تدریجاً در سمت قاعده بر ضخامتش افزوده میشود تا در جای لازم بر قدرت آن بیفزاید. در مرکز گنبد، سوراخی گرد (به نام «چشمه نور» یا «نورگیر») به قطر ۹ متر تعبیه شده که شیشه ای ندارد، رو به آسمان باز شده و تنها منبع نور برای تأمین روشنایی اندرون بنا است. دیوارهای نگه دارنده گنبد بسیار ضخیمند و در سطحشان فرونشستگیهای مستطیل و نیمدایره یک در میان ایجاد شده است، که بر بالای هر کدام طاقی هلالی زده شده تا فشار حاصل از گنبد را به جرزهای عظیم سنگی منتقل کنند. گنبد پانتئون از درون قاب بندی شده تا آنکه هم جلوه هندسی زیبایی از مربعهای کوچک در درون دایره ای عظیم را پیدا کند هم از فشار و سنگینی کل گنبد بکاهد ...
معماری روم
تأثیر اولیه حاصل از مشاهده این بنا احتمالاً با تأثیر امروزیش متفاوت بوده است، زیرا پانتئون در آغاز یک بنای مستقل نبود بلکه به یک باسیلیکای قدیمی تر متصل بود و امتداد آن یالهای جانبی پانتئون را میپوشانده است. گذشته از این، در جلوی رواق معبد یک حیاط ستون بندی شده قرار داشت که بخشی از رواق نیز جزو آن بود و در آغاز تنها بخش قابل رؤیت ساختمان از روبرو بود. این حیاط که در دوره هادریانوس ساخته شد، احتمالاً از طرحهای همین امپراتور تنوع طلب بوده است. بنای پانتئون از گونه ای سادگی پرهیبت در مقیاس بزرگ برخوردار است. برفراز اندرون مدورش گنبدی نیمکره وار به قطر ۴۳ متر زده اند که فاصله نوک گنبد از کف پانتئون نیز ۴۳ متر است.بدین ترتیب، طرح پانتئون بر تقاطع دو دایره – یکی عمودی، دیگری افقی – قابل تصور به صورت مقاطعی از یک کره «فضا» که در درون بنا محاط شده اند استوار گشته است. گنبد پانتئون، پوسته ای بتونی دارد که تدریجاً در سمت قاعده بر ضخامتش افزوده میشود تا در جای لازم بر قدرت آن بیفزاید. در مرکز گنبد، سوراخی گرد (به نام «چشمه نور» یا «نورگیر») به قطر ۹ متر تعبیه شده که شیشه ای ندارد، رو به آسمان باز شده و تنها منبع نور برای تأمین روشنایی اندرون بنا است. دیوارهای نگه دارنده گنبد بسیار ضخیماند و در سطحشان فرونشستگیهای مستطیل و نیمدایره یک در میان ایجاد شده است، که بر بالای هر کدام طاقی هلالی زده شده تا فشار حاصل از گنبد را به جرزهای عظیم سنگی منتقل کنند. گنبد پانتئون از درون قاب بندی شده تا آنکه هم جلوه هندسی زیبایی از مربعهای کوچک در درون دایره ای عظیم را پیدا کند هم از فشار و سنگینی کل گنبد بکاهد بی آنکه صدمه ای به قدرتش زده باشد. کف پانتئون، مختصر تحدبی دارد و زهکشهایش به صورت خطوطی کم عمق در مرکز (مستقیماً در زیر نورگیر) ایجاد شده اند تا هر آبی را که از آن بالا میریزد به سوی خود سرازیر گرداند. تابلوی اندرون پانتئون اثر جووانی پانینی بهتر از هر عکسی، وحدت شکل و مقیاس طرح، سادگی نسبتها، عظمت پرهیبت آن را نشان میدهد. در این تابلو تقریباً تجربه هر تازه وارد به این فضای عظیم مدور به نمایش گذاشته شده است و آن نه احساس سنگینی دیوارهای گرداگرد بنا بلکه حضور ملموس خود فضاست؛ زیرا معماری نمایانده شده در این تابلو، قبل از هر چیز یک معماری مختص فضاسازی است.در معماریهایی که بیشتر مطالعه کردیم، شکل فضای محصور شده، تقریباً به طرزی تصادفی از طرز قرار گرفتن دیوارها و احجام، تبعیت میکرده است و این عناصر نیز به اندازه ای که در شکل فضای مزبور گسستگی ایجاد میکنند باعث شکل دادنش نمیشوند. دیوارها و احجام در معماری مصر و بین النهرین ...
هنر اتروسك (امپراتوری پیشین«معماری و طرحهای عمرانی)
یکی از بهترین و سالم ترین یادمانهای رومی، خود شهر رم است و یکی ازپرآوزه تری و پر نفوذترین بناها در تاریخ معماری، معبد پانتئون است؛ این معبد درحدود ۱۲۵ میلادی ساخته شد و تأثیر فضای درونیش بسیار پر مخافت است. یکی ازبهترین و سالم ترین یادمانهای رومی، خود شهر رم است و یکی از پرآوزه تری و پرنفوذترین بناها در تاریخ معماری، معبد پانتئون است؛ این معبد در حدود ۱۲۵ میلادیساخته شد و تأثیر فضای درونیش بسیار پر مخافت است. مخصوصاً به این علت که از نمایبیرونش چنین مخافتی احساس نمی شود. پانتئون معبدی گرد و گنبد دار است، در جلویشرواقی مستطیلی دارد که به نظر می رسد آنچنان که باید و شاید با ساخت گردوار اولیهآن تناسبی ندارد و احتمالاً بعدها برآن افزوده شده است. تأثیر اولیه حاصل از مشاهدهاین بنا احتمالاً با تأثیر امروزیش متفاوت بوده است، زیرا پانتئون در آغاز یک بنایمستقل نبود بلکه به یک باسیلیکای قدیمی تر متصل بود و امتداد آن یالهای جانبیپانتئون را می پوشانده است.گذشته از این، در جلوی رواق معبد یک حیاط ستون بندیشده قرار داشت که بخشی از رواق نیز جزو آن بود و در آغاز تنها بخش قابل رؤیتساختمان از روبرو بود. این حیاط که در دوره هادریانوس ساخته شد، احتمالاً از طرحهایهمین امپراتور تنوع طلب بوده است. بنای پانتئون از گونه ای سادگی پرهیبت در مقیاسبزرگ برخوردار است. برفراز اندرون مدورش گنبدی نیمکره وار به قطر ۴۳ متر زده اند کهفاصله نوک گنبد از کف پانتئون نیز ۴۳ متر است.بدین ترتیب، طرح پانتئون بر تقاطعدو دایره – یکی عمودی، دیگری افقی – قابل تصور به صورت مقاطعی از یک کره «فضا» کهدر درون بنا محاط شده اند استوار گشته است. گنبد پانتئون، پوسته ای بتونی دارد کهتدریجاً در سمت قاعده بر ضخامتش افزوده می شود تا در جای لازم بر قدرت آن بیفزاید. در مرکز گنبد، سوراخی گرد (به نام «چشمه نور» یا «نورگیر») به قطر ۹ متر تعبیه شدهکه شیشه ای ندارد، رو به آسمان باز شده و تنها منبع نور برای تأمین روشنایی اندرونبنا است. دیوارهای نگه دارنده گنبد بسیار ضخیمند و در سطحشان فرونشستگیهای مستطیل ونیمدایره یک در میان ایجاد شده است، که بر بالای هر کدام طاقی هلالی زده شده تافشار حاصل از گنبد را به جرزهای عظیم سنگی منتقل کنند. گنبد پانتئون از درون قاببندی شده تا آنکه هم جلوه هندسی زیبایی از مربعهای کوچک در درون دایره ای عظیم راپیدا کند هم از فشار و سنگینی کل گنبد بکاهد بی آنکه صدمه ای به قدرتش زده باشد. کفپانتئون، مختصر تحدبی دارد و زهکشهایش به صورت خطوطی کم عمق در مرکز (مستقیماً درزیر نورگیر) ایجاد شده اند تا هر آبی را که از آن بالا می ریزد به سوی خود سرازیرگرداند.تابلوی ...
برنامه کلاسهای دوره مقدماتی (پرسپکتیو پرزانته رنگ و شیت بندی) و پیشرفته (اسکیس و طرح معماری)
برنامه کلاسهای دوره مقدماتی (پرسپکتیو پرزانته رنگ و شیت بندی) ۱. اصلاح دید. شناخت انواع خط و هاشور. مقدمات درک فضا به صورت یک نقطه ای. جذب اطلاعات محیطی ۲. شناخت ابزارهای مداد و مداد رنگی و ماژیک. هاشور پیشرفته ۳. تکمیل دید یک نقطه ای. ترکیب احجام. کیفیت خطوط در فضا ۴. آشنایی با اصول هنر نقاشی. ترسیم طبیعت و آسمانها. ۵. مقدمات دید دو نقطه ای ۴۵ درجه. نمایش عمق.پس زمینه ها. مدیریت سایه و بازتاب ۶. تکمیل دید دو نقطه ای. دید به احجام متداخل با زوایای مختلف. آشنایی با رنگ ۷. آشنایی با پرسپکتیو داخلی. شناخت انواع متریال ها. ۸. آشنایی با دید پرنده. تمرین پرزانته و ارائه ی معمارانه احجام ۹. آشنایی با اصول شیت بندی ۱۰. تکمیل پرسپکتیو(شیب ها و دایره و ....) این دوره شامل ۱۰ جلسه ۳ ساعتی و هزینه کل دوره ۱۵۰۰۰۰۰ ریال است. برنامه کلاسهای دوره پیشرفته (اسکیس و طرح معماری) ۱. بررسی موضوعات اسکیس ۲. شیت بندی و زبان گرافیک ۳. ایده و کانسپت جلسات ۴ تا ۱۰ به کرکسیون موضوعات اسکیس اختصاص دارد. این دوره شامل ۱۰ جلسه ۴ ساعتی و هزینه ی آن ۱۸۰۰۰۰۰ ریال است. کلیه کلاسها متعلق به دانشجویان معماری و مهندسین معمار است. در صورت داشتن سوال با اینجانب تماس گرفته یا از طریق ایمیل در ارتباط باشید. ثبت نام از طریق پیام کوتاه و ایمیل انجام خواهد شد. کلاس ها روزهای ۵ شنبه و جمعه برگزار می شود. شماره تماس و پیام کوتاه: ۰۹۱۲۵۴۸۵۰۱۳ ایمیل: [email protected]
معماری پست مدرن
برخي از مورخان معماري مدرن را واكنشي بر ضد پلوراليسم سبك شناسي قرن نوزدهم دانسته اند . مدرنيسم با تعريف " انسان مدرن " براي قرن بيستم بر آن شد تا معماري و هنر هاي ديگري ارائه دهد كه از اساس با هنر هاي پيش از خود تفاوت داشتند . از نخستين معماران مدرن بايد به آدولف لوس اشاره كرد كه با استفاده از هر گونه عنص تزئيني بي جا و بي فايده را در .ساخت بنا ممنوع اعلام كرد و ساخته هايش از جمله خانه ي اشتاينردر وين ( 1909) از نمونه هايي هستند كه سبك منزه و پالوده ي آغاز مدرنيسم را به بهترين وگجه به نمايش مي گذارند . خانه ي اشتاينر از نخستين خانه خصوصي است كه تماما از بتن مسلح ساخته شده است . پس از او پتر برنوس كه با اولبريش . و هافمن آشنايي داشت در سال 1907به مشاور هنرزي كمپاني معظم آاگ منصوب شد و براي اين كمپاني سالن عظيم توربين را در برلين ساخت (1909) . برنس بر سه نسل پياپي از معماران پس از خود تاثير به جاي گذاشت ، بر كساني همچون والتر ، گروپيوس ، لوكوربوزيه ريا، و لودويگ ميس ون در روهه ( روئه) كه مستقيم يا غير مستقيم با او كار مي كردند . گروپيوس در آلمان از رويكردي مكتنيستي پيروي مي كرد . نمونه هايي كه در فاصله ي سال اي 1910 تا 1920 ساخت از جمله بهترين نمونه هاي معماري مدرن صنعتي در سالهاي پيش از جنگ جهاني دوم به شمار مي آيند .
زايش معماری ايرانی از روح پيکرتراشی
چکیده: عنوان این مقاله ناظر است به کتابی از فردریش ویلهلم نیچه فیلسوف نامی آلمانی با عنوان زایش تراژدی از روح موسیقی.این فیلسوف"نخست فرهنگ يوناني پيش وپس از سقراط را روياروي هم قرار داد و نخستين را ستود و دومين را نكوهيد وسپس به اين بحث پرداخت كه فرهنگ آلماني روزگار وي با فرهنگ يوناني پس از سقراط سخت همانند است وتنها راه نجات آن آكندنش از روح موسيقي واگنر است"(فردريك كاپلستون تاريخ فلسفه جلد هفتم ص382) بدينسان اندیشه او بوجود آورنده دورانی نو در نگرش انتقادی محسوب می گردد. معماری ایرانی مهمترین رشته پیوند دهنده وبی گسست هنر ایرانی است که تاریخش به بلندی تاریخ انسان متمدن است واز آنجا که در قلب جهان متمدن ومتحول از آنروزگارتا کنون نشسته است هم از آنان بسیار تاثیر پذیرفته وهم بر آنان بسیار تاثیر گذارده است وبدلایل بسیاری که به بخشی از آنها می پردازیم جریانهایی مهم در هنرهایی پایه چون مجسمه سازی ومعماری پدید آورده است.این پژوهش بنا دارد تاثیر وتعامل جدی مجسمه سازی ومعماری ایرانی بویژه پس از استیلای اعراب وتحریم مجسمه سازی را بکاود وادغام این هنر را در کالبد معماری ایرانی نمایش دهد وبا ارایه شواهدی از معماری سایر بلاد اسلامی در آن زمان وحتی ممالکی که بدلیل نوع باورها وآیین هایشان چنین محدودیتی نداشته اند نشان دهد که معماری ایرانی چگونه در قالبی متفاوت بیشتر از آنان به فرم پرداخت ودر عین بهرمندی از تمامی اصول پایه معماری ریخت شتاسی دیگری یافت واز طرف دیگر علاوه بر آنکه خود در بسیاری از نمونه ها به پیکره ای با شکوه در منظر شهری بدل شد هیچکدام از اصول شریعت نوین را معطل نگذارد واز قضا در غنای آنها نیز همپای سایر عناصر فرهنگ ایرانی کوشید.معماری ایرانی به باور ما خود بدل به آرشیو هنرهای مهجور مانده گردید وبنوعی تخمه آن هنرها چون پیکرسازی و نقاشی وصورتگری رادر خود ذخیره نمود ودر این راه به چنان پییدگی های معنایی وفرمی دست یافت که بینظیر می نماید ودر گذشته این تمدن نشانی از آن نمی یابیم.بدين شكل گويي معماري ايراني در رويكرد خود پس از اسلام دوباره وبواسطه باروري از مجسمه سازي زايش مي يابد.واز جهتي نيز مجسمه سازي با اين پيوند عميق با معماري از گزند زمان مصون مانده وامروز مي توان آنرا از دل معماري ايراني بيرون كشيد .آرتور شوپنهاور فيلسوف شهير آلماني ميپنداشت"زمان سمبل فناست .كون وفضا زاده زمانست .زمان صورت تغيير است ومكان صورت ثبات"(مهرداد مهرين مكتبهاي ...
فرانک گهری (Frank Gehry)
فرانک گهری (Frank Gehry) در کارهای اولیه گری میتوان تأثیراتی از معماران سوئیس و فرانسه به خصوص لو کوربوزیه مشاهده کرد. این تأثیرات را تا سال ۱۹۷۲ میتوان در کارهای گری مانند استفاده از فرمهای هندسی ساده مشاهده کرد.به طور کلی در کارهای گری نوعی گرایش مجسمه سازانه را میتوان مشاهده کرد چه در توسعه خانه همسرش ۱۹۸۷ تا موفقترین کارش در سبک فولدینگ که موزه هنرهای معاصر بیلبائو است. او معتقد است:من آثار هنرمندان را نگاه میکنم و هنر را به مثابه وسیلهای برای الهام خودم میپندارم و سعی میکنم تحت تأثیر هیچ فرهنگی نباشم در هر کارم روشهای جدید را جستجو میکنم. برای من قانون و قاعده محدود کننده وجود ندارد و اصولا مرزی بین درست و نادرست نمیدانمفرانک اون گهری در ۲۸ فوریه ۱۹۲۹ در تورنتو کانادا متولد شد. نام مذهبی اش ابراهیم بود و محض خنده او را ماهی ( (fish صدا می کردند. بلافاصله پس از جنگ دوم جهانی کانادا را ترک کرد و با خانواده اش در لوس آنجلس اقامت گزید، آن هم نه در یک خانه ی ویلایی واقع در حومه سرسبز شهر که در مرکز شهری با تراکم جمعیت بالا و خطرناک. در کالیفرنیا نام خانوادگی اش را از گلدبرگ تغییر داد و تا اندازه ای با محیط سینمایی درخشان هالیوود آشنا گردید. در سال ۱۹۵۲ در سن ۲۳ سالگی همچون اردکی بیرون از آب است. در این هنگام خانم آنیتاسنایدر با درآمدی معمولی برای تامین مخارج زندگی مستقل خویش با او آشنا گردید و ازدواج کرد و در یافتن مسیری برای زیستن با فروتنی به کمک وی شتافت. بدین طریق گهری توفیق یافت که در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ثبت نام نماید. او در ابتدا هنر را انتخاب نمود سپس با تغییر رشته تحصیلی در سال ۱۹۵۴ در معماری فارغ التحصیل شد. کمی بعد، حین خدمت سربازی در جورجیا پروژه هایی را مطابق الگوهای معمار معروف به نام رایت طرح کرد و آثار کوچکی را با استفاده از باقی مانده ابزار ساده ای که طی دوران نوجوانی اش در مصالح فروشی پدر بزرگش می فروخت به مرحله اجرا رسانید. اینک همکاری با ویکتور گروئن را آزموده بود کسی که با ورود به لوس آنجلس مشی خبرگانی از وین را چون شیندلر و نیترا تعقیب می کرد. گروئن که در دفتر معماری آبرومند و معتبر خود عملیات اجرایی صدها طرح را برنامه ریزی نموده است به معمار جوان پیشنهاد می کند که پس از دوران سربازی معماران دهه پنجاه را در زمینه شهرسازی مورد مطالعه و بررسی عمیق قرار دهد. گهری ۲۷ ساله پدر دو دختر در دانشکده طراحی هاروارد است در نوستون کاری نمی یابد. در سال ۱۹۵۸ به دفتر گروئن باز می گردد. کار دو سال ادامه می یابد اما برای گذر از حالت سکون وشرایطی که دورنمای پیشرفتی اندک را نشان می دهد به همراه ...
زایش معماری ایرانی از روح پیکر تراشی
زایش معماری ایرانی از روح پیکر تراشی چاپ شده در کتاب اولین سمپوزیوم مجسمه تهران.اسفند ماه هشتادوشش همکاران پژوهش:خانمها سمیه زارعان وزهرا شجاعی زایش معماری ایرانی ازروح مجسمه سازیچکیده:عنوان این مقاله ناظر است به کتابی از فردریش ویلهلم نیچه فیلسوف نامی آلمانی با عنوان زایش تراژدی از روح موسیقی.این فیلسوف"نخست فرهنگ يوناني پيش وپس از سقراط را روياروي هم قرار داد و نخستين را ستود و دومين را نكوهيد وسپس به اين بحث پرداخت كه فرهنگ آلماني روزگار وي با فرهنگ يوناني پس از سقراط سخت همانند است وتنها راه نجات آن آكندنش از روح موسيقي واگنر است"(فردريك كاپلستون تاريخ فلسفه جلد هفتم ص382) بدينسان اندیشه او بوجود آورنده دورانی نو در نگرش انتقادی محسوب می گردد.معماری ایرانی مهمترین رشته پیوند دهنده وبی گسست هنر ایرانی است که تاریخش به بلندی تاریخ انسان متمدن است واز آنجا که در قلب جهان متمدن ومتحول از آنروزگارتا کنون نشسته است هم از آنان بسیار تاثیر پذیرفته وهم بر آنان بسیار تاثیر گذارده است وبدلایل بسیاری که به بخشی از آنها می پردازیم جریانهایی مهم در هنرهایی پایه چون مجسمه سازی ومعماری پدید آورده است.این پژوهش بنا دارد تاثیر وتعامل جدی مجسمه سازی ومعماری ایرانی بویژه پس از استیلای اعراب وتحریم مجسمه سازی را بکاود وادغام این هنر را در کالبد معماری ایرانی نمایش دهد وبا ارایه شواهدی از معماری سایر بلاد اسلامی در آن زمان وحتی ممالکی که بدلیل نوع باورها وآیین هایشان چنین محدودیتی نداشته اند نشان دهد که معماری ایرانی چگونه در قالبی متفاوت بیشتر از آنان به فرم پرداخت ودر عین بهرمندی از تمامی اصول پایه معماری ریخت شتاسی دیگری یافت واز طرف دیگر علاوه بر آنکه خود در بسیاری از نمونه ها به پیکره ای با شکوه در منظر شهری بدل شد هیچکدام از اصول شریعت نوین را معطل نگذارد واز قضا در غنای آنها نیز همپای سایر عناصر فرهنگ ایرانی کوشید.معماری ایرانی به باور ما خود بدل به آرشیو هنرهای مهجور مانده گردید وبنوعی تخمه آن هنرها چون پیکرسازی و نقاشی وصورتگری رادر خود ذخیره نمود ودر این راه به چنان پییدگی های معنایی وفرمی دست یافت که بینظیر می نماید ودر گذشته این تمدن نشانی از آن نمی یابیم.بدين شكل گويي معماري ايراني در رويكرد خود پس از اسلام دوباره وبواسطه باروري از مجسمه سازي زايش مي يابد.واز جهتي نيز مجسمه سازي با اين پيوند عميق با معماري از گزند زمان مصون مانده وامروز مي توان آنرا از دل معماري ايراني بيرون كشيد .آرتور شوپنهاور فيلسوف شهير آلماني ميپنداشت"زمان سمبل فناست .كون وفضا زادهزمانست .زمان صورت تغيير است ومكان ...
نور درمعماری
نور در معماری نورپردازی در معماری [ویرایش] نورپردازی در معماری (Architectural lighting design) یکی از بخش های معماری و مهندسی معماری است . نورپردازی یک بنا یکی از مهمترین جنبه های طراحی آن می باشد که در شب می تواند جلوه منحصر به فردی به دید بیننده آن بنا بدهد. FPRIVATE "TYPE=PICT;ALT=" بحث نور و پرداختن به آن می تواند در مباحث زیبائی شناسی و هنر جایگاه ویژه ای داشته باشد. از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشاره داشت ،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کننده ی نور مصنوعی هستند ،مطرح می باشند. در هنر معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار ،نظم فضایی، مصالح، رنگ و … مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند. یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود.معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح، یکی برای زنده بودن و دیگری برای حضور مادی این جهان به دیگری نیاز دارد و آن هنگام که نور بر جسم فضا جاری می شود هر دو در جهان مرئی «وجود» پیدا می کنند. یکی از چالش هایی که معماری امروز با آن سر و کار دارد طرح این سوال است که حضور نور بخصوص نور طبیعی در معماری می تواند معنایی فراتر از روشنایی داشته باشد و آیا دستیابی به الگوی صحیحی از بکارگیری نور امکان پذیر است؟ و یا اساسا لزومی در آن است؟ مساله مهم در این میان آن است که با بالا رفتن تکنیکهای ساخت و ساز و دستیابی به سهولت در اجرا در بیشتر موارد توجه و ظرافت هایی که در گذشته و در سبک های متنوع معماری کشورمان و سایر ملل در پرداختن به نور بوده متاسفانه امروزه دیگر به چشم نمی خورد و نیروی کار آمد نور در ادراک فضا و بالا بردن کیفیت معماری و بدنبال آن کیفیت زندگی بلا استفاده شده است.نور یک ابزار بیان معماریست که علاوه بر آن بر سایر ابزارهای معمارانه نیز تاثیر گذار است. سناریویی که معمار برای نور مطلوب ساختمان خود در روز وشب در نظر می گیرد در پیدایش حال و هوای کلی حاکم در بنا نقش دارد و همان اهداف کلی که گام اول در بدست آمدن کالبد روحی بناست را شکل می دهد. اگر چه نور مناسب شب معمولا توسط طراح داخلی انتخاب می شود و معمار نقش چندانی در تنظیم آن ندارد ولی نقش معمار در طراحی سلسله مراتبی که به لحاظ تاریکی و روشنایی مخاطبین را با آن مواجه می کند بسیار مهم و اساسی است.نور قادر است از لحاظ بصری به فضا وسعت ببخشد. اما فضایی که با نور یکنواخت ...