آثار ایلیا رپین
کیچ یا زباله دور ریختنی
کیچ یا زباله دور ریختنی مقاله زیر را فرانک میرزاحسینی نوشته و برای سایت رسم ارسال کرده است. این طراح گرافیک در این نوشتار به ریشهیابی کلمه اسکیس (برگرفته از کلمه کیچ) پرداخته و نتیجهگیری میکند که استفاده مداوم و مکرر برخی نقوش (از جمله اسلیمیها) در آثار گرافیک، به دور از دیدگاه پست مدرن است و به نوعی هنر کیچ محسوب میشود: کیچ واژهای آلمانی و در معنای لغوی به معنی زباله یا دور ریختنی است. اما این واژه امروز به معنای هنر بازاری و قابل دسترس است. هنر کیچ هنری فاقد ارزش زیبایی شناسی و در دسترس عوام است. به عبارت دیگر کلیشه شدن مفهوم و گردش نسل به نسل آن، موجب آفرینش کیچ میشود. وقتی که هنر دیگر بیانی و حاوی پیام نباشد و فقط جنبه دکوراتیو دارد یا به عبارتی جنبه عمومی پیدا کند و به تولید چند نسخهای برسد، کیچ آرت نامیده میشود. هنر کیچ تکرار حقیقت یا تقلیدی از مقولهای است که پیشتر بارها بیان شده است. آغاز هنر کیچ را میتوان به دوره رومانتیک ارجاع داد.ریشه این واژه برآمده از زمانی است که دلالهای هنری آلمانی در خلال سالهای 1860 تا 1870 آثار هنری بیارزش را خریداری میکردند و به عنوان هدیه یا کارت تبریک میفروختند. واژه کیچ در 1930 توسط یکی از تئوریسینها وارد فرهنگ ادبیات هنر شد. اسکچ یا اسکیس به معنای یادداشت سریع است و بعضا ریشه کیچ یا زیرمجموعه و برآمده از هنر کیچ نامیده میشود. اما ادوارد کولول عنوان کرده که اسکچ شاید هنر کیچ باشد، اما ریشه آن نیست. زیرا یک اثر کیچ اثر هنری تمام شده و کامل است و جنبه یادداشت گونهای چون اسکیس را ندارد. اما از این دیدگاه که آثار اسکیس هنرمندان توسط دلالهای هنری با قیمت پایین فروخته میشده و به دست عموم مردم میرسیده، شاید بتوان اسکیس را کیچ آرت نامید.کیچ فرهنگ یا مفهوم جدیدی را عنوان نمیکند، بلکه به تکرار آن فرهنگ میپردازد. هنرکیچ به دلیل فرم الگوبرداری شده و قابل هضماش برای مردم عامه جذاب و قابل فهم و سرگرمکننده است. با انقلاب صنعتی و تولید انبوه، نیاز مردم عادی و قشر متوسط به تفریحات و هنر موجب شد که تولید انبوه ارتباطی میان قشر متوسط و هنر ایجاد کند. سوزان سونتاگ در یادداشتهای خود به این نکته اشاره کرده که هنر کیچ به دلیل جنبه عمومی و قابل دسترس خود، قابل تحسین و تاثیرگذار است.پاپ آرت به نوعی بیانگر هنر کیچ است و از خصوصیت عمومی بودن و شناخته شدن کیچ بهره برده است. برای نمونه بستهبندی سوپی که اندی وارهول در آثار خود به کار برده، نمادی از هنر کیچ و شناخته شده برای تمام اقشار جامعه است. کیچ در واقع قالبی ثابت است که در هر دوره فقط ...
پوچگرایی
پوچگرایی پوچگرایی یا نیهیلیسم (برگرفته از nihil لاتین به معنای هیچ) یک دکترین فلسفی است که زندگی را بدون معنا و هدف خارجی یا ارزشهای اخلاقی درونی میداند. تاریخچه نیهیلیسم نخستینبار در قرن ۱۹ روسیه و در اوایل دوران حکومت الکساندر دوم به وجود آمد و گسترش یافت. اولین بار ایوان تورگینف بود که در رمان مشهور پدران و پسران این واژه را از طریق شخصیت بازاروفِ نیهلیست مشهور کرد. این تفکر در نتیجه ویرانیهای حاصل از دو جنگ جهانی اروپا رشد گستردهای کرد. امروزه یکی از مهمترین جریانهای پوچگرا، پوچگرایی اگزیستانس است؛ هرچند بسیاری از اگزیستانسیالیستها خود را خارج از محدوده پوچگرایی قرار میدهند. تفکر پوچگرایی پوچگرایی بیانگر فرم خامی از مثبتگرایی و مادیگرایی است، انقلابی علیه نظم برپای اجتماعی و مخالفت با تمامی منابع قدرت ناشی از حکومت، کلیسا یا خانواده. پایه این تفکر هیچ چیز جز حقایق علمی نیست. از آنجا که پوچگرایان منکر وجود ماهیت دوگانه شامل جسم و روح برای انسان بودند مورد حملههای خشنی از طرف قدرت کلیسا قرار میگرفتند. از طرفی به علت مورد پرسش قرار دادن سیاست حق الهی وارد دعوای مشابهی با قدرتهای سکولار شدند. ایوان تورگنیف ایوان تورگنیفچهره تورگنیف در نقاشی رنگ روغن ایلیا رپین در نگارخانه ترتیاکوف، مسکو، ۱۸۴۷نام اصلی ایوان سرگئییویچ تورگنیفИва́н Серге́евич Турге́невزمینه کاری رماننویس، شاعر و نمایشنامهنویسملیت روسزادروز ۹ نوامبر ۱۸۱۸استان اریول، روسیهمرگ ۳ سپتامبر ۱۸۸۳بوگیوال؛ حوالی پاریسایوان سرگئییویچ تورگنیف (به روسی: Ива́н Серге́евич Турге́нев) (زاده (۹ نوامبر ۱۸۱۸ در استان اریول، روسیه - درگذشته ۳ سپتامبر ۱۸۸۳ در بوگیوال؛ حوالی پاریس) رماننویس، شاعر و نمایشنامهنویس روس بود که نخستین بار توسط او کشورهای غربی با ادبیات روسی، آشنا شدند. آثار او تصویری واقعگرایانه و پرعطوفت از دهقانان روس و بررسی تیزبینانهای از طبقه روشنفکر جامعه روسیه که در تقلای سوق دادن کشور به عصری نوین بودند، ارائه میدهد تورگنیف سالهای زیادی را در اروپای غربی گذراند چرا که او به عنوان یک لیبرال از یکسو شاهد حکومت تزاری ارتجاعی رومانفها در وطنش بود و از سوی دیگر در محافل هنری و علمی روسیه نیز روح انقلابیگری رادیکال را در جریان میدید پدرش سرهنگ ارتش تزاری بود و وقتی او شانزده ساله بود درگذشت. او در دانشگاههای مسکو، سن پترزبورگ و برلین در رشتههای ادبیات کلاسیک، ادبیات روس، زبان شناسی و فلسفه تحصیل کرد او در ابتدا با لئو تولستوی و فئودور داستایوسکی رابطه ...
سبك هاي هنري جهان چيست؟ (قسمت اول)
کلا سی سیسم عبارت است از اصول و قواعد، یا کیفیت های جمال شناختی ای که در هنر یونان و روم باستان یافت می شود. از حیث لغوی کلاسی سیسم یعنی پیروی کردن از اصول کلاسیک و کلمه کلاسیک علاوه بر معنای تحت اللفظی اش ( عالی و نمونه ) در زمینه هنر و اد بیات یعنی تبعیت از اصول و روش های هنری و ادبی یونان و روم باستان میدانیم که نزد یونانیان انسان معیار همه چیز است، زیرا به واسطه قدرت تفکر خود قادر به شناخت طبیعت است و از این لحاظ بر همه موجودات دیگر بر تری دارد. به اعتقاد یونانیان آنچه که انسان می شناسد همان نظم طبیعت است که با نظم عقل یکی است. یونانیان این هردو نظم را ساده و زیبا می دانستند و به گمان آنها انسان می توانست از طریق خود شناسی به روح زیبایی دست بیابد. با این مقدمه خیلی طبیعی به نظر میرسد که موضوع اصلی آثار هنری کلاسیک یونانی و رومی انسان بوده است. آنها براساس این اعتقادات اصول وروش هایی ابداع کرده بودند که بر محور زیبایی و سادگی می چرخید . این اصول و قواعد، در تاریخ هنر بارها احیاء گرد ید. یکی درعهد رنسانس و نیز در نیمه قرن هیجدهم .اما بهتراست کلاسی سیسم قرن هیجدهم را نئوکلاسی سیسم بنامیم. در باره این مطلب زمان خود ش توضیح خواهیم داد از جمله آثار کلاسیک یونانی و رومی (دیسک انداز) اثر میرون و (منظره چوپانی) است. در عهد رنسانس بر مبنای الگوهای کلاسیک یونان و روم بخصوص در مرحله اوج (رنسانس) هنرمندان نام آوری مانند ( لئوناردو داوینچی ) و( میکل آنژ ) آثار هنری ارزشمندی بوجود آوردند که بخصوص در زمینه نقاشی بدعت گذار بودند. منریسم منریسم که معنای آن مترادف با شیوه گرایی است، در زمینه هنر و ادب، استفاده افراطی از یک شیوه یا اسلوب اختصاصی و شخصی می باشد. این اصطلاح معمولا به گرایشهای هنری اواخر رنسانس، یعنی از زمان مرگ رافائل (1520) تا پایان قرن شانزدهم، اشاره می نماید. منریست ها آثار خود را نه بر پایه دریافتهای بصری بلکه بر اساس باورهای ذهنی بوجود می آوردند. و مدل های خود را نه در طبیعت بلکه در استادان (اوج رنسانس) بخصوص میکل آنژ و پیکره سازهای رومی جستجو می کردند. به عبارت دیگر به عوض آنکه طبیعت استاد آنها باشد، هنر این وظیفه را به عهده می گرفت. به گمان منریست ها نوعی خشونت در طبیعت وجود داشت که می باید ملایم می شد، بنا بر این نقطه رجوع آنها همان جایی بود که خشونت در آن ملایم شده بود و این نبود مگر در هنر (اوج رنسانس و هنرکلاسیک)، اما از سوی دیگر آنها به تبعیت از میکل آنژ، این حق را برای هنرمند قائل بودند که قوانین و قواعد را به شیوه شخصی خود تفسیر کند. بر این مبنا، هنرمندان منریست هر یک درحد توانایی و استعداد ...
تولستوی-زندگینامه و جملات
تولستوی لئو تولستوی پرتره لئو تولستوی اثر ایلیا رپین سال ۱۸۸۷ نام اصلی لئو نیکلایویچ تولستوی Лев Никола́евич Толсто́й زمینه کاری رمان نویس ملیت روسیه زادروز ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادییاسنایا پالیانا[۱] از توابع تولا مرگ ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی ایستگاه راه آهن آستاپوفو[۲] جایگاه خاکسپاری در زادگاه خویش پیشه نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی همسر(ها) سوفیا آندر ژونا برس لئو نیکلایویچ تولستوی، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. خانوادهای بسیار قدیمی و اشرافی در یاسنایا پالیانادر ۱۶۰ کیلومتری جنوب مسکو زاده شد. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در ۹سالگی از دست داد پس از آن تحت تکفل عمهاش قرار گرفت. تولستوی در روز۲۰نوامبر۱۹۱۰میلادیدرگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. او یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگترین شخصیتهای تاریخروسیهمیباشد. رمانهایجنگ و صلحوآنا کارنیناجایگاه او را در بالاترین رده ادبیات داستانی جهان تثبیت کردهاند. تولستوی بهحدی در کشورش مشهور و محبوب است که اخیرأ سکه طلاییادبودی بهاحترام وی ضرب شدهاست. او در سال۱۸۴۴میلادیدر رشته زبانهای شرقی در دانشگاهکازانثبت نام کرد و پس از سه سال، در تاریخ۱۸۴۶میلادیتغییر رشته داده و خود را بهدانشکده حقوق منتقل نمودتا با کسب دانش ِ وکالت بهوضعیت نابسامان ۳۵۰ نفر کشاورز روزمزد که پس ازمرگ پدر و مادرش بهاو انتقال یافته بودند، رسیدگی و با اصلاحات اراضی خودبه شرایط رنجآور اجتماعی آنان خاتمه دهد او در دوران جواني ، به منطقهقفقاز رفت و در كنار ارتش روس عليه جنبش ملي قفقاز و قهرمان ملي آن ،شيخ شامل وارد جنگ شد و در اين باره رماني نوشت. او با دختري بنام صوفيهازدواج نمود و صاحب سيزده فرزند شد . سرانجام در سال 1880 ، بعد ازمبارزات زياد با خود و اشراف ، به خدمت محرومين پرداخت او دو بار از كانديد شدن خود براي دريافت جايزه جهاني ادبيات نوبل عذرخواهي كرد و آنرا رد نمود،چون به نظر او نه تنها نقدهاي ادبي دوستانه، بلكهجايزه و پول زيادي موجب فساد و ابتذال خلاقيت هنري هنرمند ميشوند. تولستوي از جملهنويسندگان معروف جهاني است كه مورد توجه اهل سياست و نظريه پردازانانقلابي نيز قرار گرفت. رمانهاي تولستوي را لنين مورد نقد قرار دادلنين قبلاز انقلاب اكتبر به مدت سه سال در دوره تبعيد طي مقالاتي به نقد آثارتولستوي پرداخت، چون آثار او را داراي ارزش اجتماعي و سياسي براي جنبشمردمي ميدانست. لنين در سال 1908 در مقاله: تولستوي، آئينه انقلاب، خفقانو بي عدالتي اجتماعي را سبب تضادها در آثار او دانست، گرچه او آثارتولستوي را حاوي نوعي آنارشيسم مذهبي ميدانست. ...