ماجرای تصادف پرویز پورحسینی در دورهمی + عکس
پرویز پورحسینی مهمان مهران مدیری در دورهمی شد
برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری در آخرین شب از تیرماه 96 ساعت 23 روی آنتن شبکه نسیم رفت . مهران مدیری در این برنامه میزبان پرویز پورحسینی بازیگر پیشکسوت کشورمان بود و گفتگوی جذابی را با این هنرمند سینما و تلویزیون رقم زد.
دوران کودکی و جرقه بازیگری در پرویز پورحسینی
پرویز پورحسینی بعد از سلام و احوال پرسی با مهران مدیری و مردم برای حضور در این برنامه تشکر کرد و از علاقه خاصی که به آقای مدیری دارد گفت و صحبت هایش را با یادآوری دوران کودکی اش آغاز کرد و گفت :من کودکی سختی داشتم چون در 12 سالگی باید نقش پدر خانواده را هم ایفا میکردم و تامین مخارج خانواده برعهده من بود و مجبور بودم کار کنم . بعد از کلاس ششم مدرسه را به صورت شبانه ادامه دادم و به دلیل علاقه خاصی که به دنیای بازیگری داشتم در کلاسهای استاد سمندریان شرکت کردم و در دانشکده هنرهای زیبا پذیرفته شدم . کار من در آن دوران صحافی کتاب و مجله و چاپ آنها بود به همین دلیل در مواقع بیکاری کتاب زیاد میخواندم . یک روز که مشغول کار بودم اعلامیه ای دیدم که اداره تئاتر هنرجو میپذیرد و برای ثبت نام رفتم و زیر نظر استاد سمندریان آموزش دیدم ، این ماجرا مربوط به سال 1339 است و در حال حاضر 76 سال سن دارم.
مهران مدیری از پرویز پورحسینی خواست درباره دوران جوانی اش بگوید که گفت :من در تمام جوانی مشغول تئاتر بودم و به جوانها توصیه میکنم جسم و روحشان را بسازند چون الان وقت ساخت جسم و روحشان است و در این میان یادی از اقتدار و بنیه استاد داریوش اسدزاده کرد که در سنی نزدیک به 100 سال هنوز ایستاده و مقتدر است.
مجری برنامه دورهمی نمایش ماهان کوشیار و فیلم کمال الملک را به عنوان یکی از بهترین کارهای پرویز پورحسینی معرفی کرد و بازیگر پیشکسوت درباره آنها توضیح داد.
ماجرای ناسزا گفتن به پرویز پورحسینی و واکنش مادربزرگش
پرویز پورحسینی در برنامه دورهمی
در فیلم شب حادثه سیروس الوند من تصادف میکنم و در تمام طول فیلم پایم میلنگد و بچه ای دارم که او هم تصادف میکند و من در آن نقش به فکر انتقام گرفتن می افتم و تقریبا یک شخصیت منفی دارم. زمانی که برای اولین بار مادر و مادربزرگم را به سینما بردم برای تماشای این فیلم ، یکی از تماشاگران در حین تماشای فیلم ناسزایی به من (شخصیتم در فیلم ) میگوید و مادربزرگم شروع به دعوا کردن با او میکند که پسر من اصلا بد نیست و ...
پرویز پورحسینی درباره عشق و ازدواجش گفت :با همسرم همکار بودیم و همیشه برای تماشای تئاتر میرفتیم . ماجرای آشنایی ما هم از همانجا شکل گرفت و پورنگ پسرم حاصل این عشق است و دو نوه به نام های سپهر و ستاره دارم . متاسفانه همسرم در سال 74 با بیماری سرطان از میان ما رفت .
ماجرای تصادف و رودربایستی پرویز پورحسینی
پرویز پورحسینی خاطره ای از تصادف و قرار گرفتن در رودربایستی مردم تعریف کرد و گفت :زمانی که از فیلمبرداری فیلم مریم مقدس به سمت خانه برمیگشتم تصادف کردم و عصبانی و برای دعوا از ماشین پیاده شدم و میخواستم داد و بیداد کنم که یکدفعه طرف مقابلم ذوق زده گفت :وای حضرت زکریا شما هستید و من هم در رودربایستی او قرار گرفتم و بدون گفتن کلمه ای و با خوشحالی تمام از تصادف از او خداحافظی کردم.
پرویز پورحسینی درباره درآمد هنرمندان گفت :به جز تعداد انگشت شمار سوپراستارهای سینما ما هنرمندان حقوق نرمالی میگیریم و زندگی نرمالی داریم و در بخش پایانی برنامه از مزاحمت و آلودگی صوتی که وانتی ها در کوچه ها ایجاد میکنند صحبت کرد و یک تابلوی رنگ روغن قدیمی با قدمت حدود 50 سال را به موزه دورهمی هدیه داد.