ماجرای آشنایی و ازدواج ناصر ممدوح در دورهمی
دورهمی مهران مدیری با ناصر ممدوح
برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری روز گذشته دوم تیر 96 ساعت 23 روی آنتن شبکه نسیم رفت . مهران مدیری در این برنامه میزبان ناصر ممدوح گوینده ، دوبلور و بازیگر پیشکسوت کشورمان بود .
گفتگو با ناصر ممدوح در برنامه دورهمی
ناصر ممدوح بعد از سلام و احوال پرسی با مردم درباره نحوه ورودش به دنیای گویندگی از طریق فیلمنامه ای که در سال 40 و در حالی که 19 سال داشت ، نوشته بود بود گفت و ادامه داد بعد از دادن فیلمنامه آنهم با کلی استرس برای یکسال زیر نظر اساتید این رشته تحت آموزش قرار گرفتم و بعد از گذراندن مراحل آموزش برای کار به تلویزیون دعوت شدم و برای شبکه دو کاری را انجام دادم و اکنون در سن 75 سالگی هنوز هم عاشق گویندگی هستم.
ناصر ممدوح درباره دوران کودکی اش گفت :کودکی ام همه به شیطنت و بازی گذشت و درباره اینکه کسی از دوران کودکی به او گفته بود صدای خوبی دارد گفت :صدای من در دوران بلوغ و نوجوانی شکل گرفت و پیش از آن در دوران کودکی همیششه صدای من را پشت تلفن با خانم ها اشتباه میگرفتند.
مهران مدیری درباره سختی کار دوبله پرسید که دوبلور پیشکسوت گفت :دوبله برخلاف گویندگی کار بسیار دشواری است. خیلی ها وارد این حرفه شدند اما دوام نیاوردند و رفتند . این کار عشق میخواهد که اگر نداشته باشی هرگز نمیتوانی در این حرفه دوام بیاوری. من با فیلم های دهه 40 که واقعا بی نظیر بودند خاطرات خوبی دارم و هنوز هم با آنها زندگی میکنم.
ناصر ممدوح در برنامه دورهمی
ناصر ممدوح در این بخش از برنامه سوالاتی از مهران مدیری پرسید و او هم به آنها پاسخ داد.
مهران مدیری در پاسخ به سوالات ناصر ممدوح گفت :تیرماه امسال 33 سال است که کار حرفه ایم را آغاز کرده ام و از تئاتر وارد این حرفه شدم و در آن ماندگار شدم. یک روز در رادیو مشغول کار بودم که علی ومحمد عمرانی به من پیشنهاد یک نقش برای یک فیلم را دادند و از آنجا بود که وارد دنیای بازیگری شدم .
مهران مدیری درباره سبکش در نگاه کردن به دوربین گفت :این سبک از جنگ 77 اختراع شد و در حال حاضر سیامک انصاری پیشکسوت سبک نگاه کردن به دوربین در حین ایفای نقش است.ناصر ممدوح راجع به مستندهایی که درباره طبیعت کار کرده بود صحبت کرد .
مهران مدیری از گوینده پیشکسوت پرسید عاشق شدید ؟ ناصر ممدوح گفت :بله و ثمره این عشق سه فرزند به نام های آرش ، آبتین و فرناز است. در همسایگی ما خانواده ای زندگی میکردند که یک روز به طور اتفاقی دیدم که دختر خانمی به منزل آنها آمد . با دیدن آن خانم پرس و جو کردم و منزلشان را پیدا کردم. چند باری در مسیر بازگشت از مدرسه او را دیدم و این دیدن ها ادامه داشت تا اینکه بعد از 4 سال منجر به ازدواج شد .
این خاطره باعث شد مهران مدیری هم خاطره ای از یکی از عاشق شدن هایش تعریف کند . من و دوستم در خیابان بودیم که دیدم دختر خانمی به یکی از خانه های محلمان رفت . از دوستم پرسیدم این دختر را میشناسی ، که کشیده محکمی به من زد و گفت که خواهر من است و از پس دیگر جرات عاشق شدن این چنینی را پیدا نکردم.
در بخش پایانی برنامه ناصر ممدوح گزیده ای از غزلیات حافظ را به موزه دورهمی تقدیم کرد.