جنجالیترین اتفاقات در تاریخ لیگ برتر فوتبال ایران
در این برهه زمانی گلری مثل سوشا مکانی وقتی اسمش را در فهرست تیم پرسپولیس نمیبیند، از اردوی تیم پرسپولیس بیرون میرود، قهر میکند. سوشا مکانی که یکی از بدترین گلهای تاریخ پرسپولیس را در بازی برگشت این تیم برابر تیم فوتبال فولاد خوزستان دریافت کرده، باید به یاد داشته باشد اگر امروز نیلسون در تیم پرسپولیس مانده بود و سوشا نیمکتنشین میشد، هیچ اعتراض خاصی از جانب او شکل نمیگرفت.
از رفتار قدرناشناسانه مکانی نسبت به درخشان و پرسپولیس که بگذریم، در این مقال نگاهی خواهیم داشت به برخی از رویدادهای حاشیهساز در مسابقات فوتبال لیگ برتر، از روز اول تا امروز؛ البته نگاه ما تنها به درگیریهای دو طرفه نخواهد بود و بحث درگیری میان علی پروین، علی دایی، دایی و مایلیکهن، مایلیکهن و قلعهنویی، دایی و کاشانی، فتحاللهزاده و واعظآشتیانی و... بالاتر از سطح درگیری سوشا مکانی است و مباحثی در اندازه سوشا هم جذابیت زیادی برای مخاطب ندارد، بنابر این به بهانه این درگیری نگاهی به مسائل جنجالی تاریخ لیگ برتر ایران داریم.
1ـ انتقاد از اسم لیگ حرفهای: وقتی در مهر 1380 اسم لیگ کشور از لیگ آزادگان به لیگ حرفهای با عنوان لیگ برتر تغییر یافت، انتقادات وحشتناک شروع شد. خیلیها از جمله مردان محبوبی چون ناصر حجازی انتظار بسیار بالاتری از لیگ برتر داشتند و میگفتند در لیگ جدید تنها نام تیمها لاتین شده و عادات بد، لیگ غیرحرفهای را که همان بینظمی بود در سالهای اول همراهی میکرد. از آنجا که دیکته نانوشته غلط ندارد، این دیکتهنویسی به مرور زمان بهتر شد و حالا کمتر کسی به یاد میآورد که اول جنجال لیگ برتر با نام آن شروع شد.
2ـ طلا لای زخم: ماجرای طلا لای گز که بعدها تبدیل به استخوان لای زخم وجدان فوتبال شد، بعدها از سوی دادکان، رئیس فدراسیون فوتبال در سالهای اولیه دهه 80 افشا شد، بر این اساس دادکان مسئولان فوتبال تیمی از اصفهان را متهم کرد که لای گزهای اهدایی به داوران سکه طلا را به صورت رشوه قرار داده است، ماجرایی که بعدها مورد استناد قرار گرفت.
3ـ اثر انگشت عماد رضا: تیمهای سپاهان و پرسپولیس بر سر عمادرضا درگیر شدند و کمیته انضباطی رای برحقانیت سپاهان داد. ماجرا از این قرار بود که عماد رضا با تیم پرسپولیس به توافق رسیده بود، اما سپس مسئولان سپاهان او را راضی کردند که به سپاهان برود. او با پرسپولیس قرارداد داخلی امضا کرده بود، اما چون قراردادش در هیات فوتبال اصفهان بعد از مهلت مقرر ثبت و امضاشده بود، مورد اعتراض باشگاه پرسپولیس واقع شد.
با این حال اصفهانیها اعلام کردند قرارداد عماد رضا در ساعت 30 دقیقه بامداد امضا شده و تمام بازیکنانی که در آن روز قراردادشان در دفتر هیات فوتبال ثبت شده بود بین ساعت 12 تا 30 دقیقه بامداد در هیات فوتبال اصفهان حاضر شده و قراردادشان را ثبت کردند. شاهحسینی رئیس کمیته انضباطی هم حرف اصفهانیها را پذیرفت.
4ـ ترقه در چشم سرباز: بالاخره ترقههای تماشاگران، سلامت یک سرباز بیگناه را گرفت و فوتبال ایران که با پرتاب ترقه از سوی تماشاگران در مقدماتی جام ملتهای آسیا 2004 نزدیک بود درگیر یک رسوایی بینالمللی شود، درس نگرفت و ممانعتی در این راه به وجود نیاورد تا تماشاگران در لیگ سال 86 باعث نابینایی سرباز وظیفهای شوند.
در پی این حادثه تیم سپاهان را تنبیه انضباطی کردند و از این تیم پنج امتیاز کسر شد؛ البته بعدها این پنج امتیاز تبدیل به سه امتیاز شد. لیگ 86 تمام شد و چشم سربازی که سمبل بیفرهنگی تماشاگران فوتبالش بود، بینا نشد.
5ـ یک شب مقابل 43 سال: فکرش را بکنید شب خوابیدند و صبح از خواب بیدار شدند و اعلام کردند تیم فوتبال پاس از تهران به همدان میرود. دلیل این امر هم روشن بوده است، رضایت مردمی که خارج از تهران زندگی کرده و دوست داشتند صاحب تیم فوتبال شوند. آنها اعتقاد داشتند این حق شهرستانیهاست که تیم داشته باشند؛ بنابراین پاس به همدان رفت و پیکان به قزوین و صبا به قم، قرار بود راهآهن هم به شهرستانها برود. حاصل این انتقال محو پاس تهران و بازیهای صبا با صد تماشاگر علاقهمند قمی و برگشت پیکان به تهران بود.
6ـ سربازی گیت: مسئولان فجر شهید سپاسی که به دسته اول سقوط کردند از یک ماجرای عجیب پرده برداشتند، در حکم معافیت بازیکنان تیم فولاد که فجریها با اعتراض به آنها قصد سقوط این تیم را به جای خود داشتند، آدم نابینا ومعلول حرکتی هم وجود داشت، فولادیها قهرمان لیگ ماندند و قهرمانی آنها پس گرفته نشد اما یک رسوایی بر دامن فوتبال ما ماند که چون هنوز مدت زیادی از آن نگذشته همچنان داغ است و سالها بعد قطعا گفته میشود که بزرگترین رسوایی فوتبال در تاریخ لیگ ایران درا ین زمان به وقوع پیوسته است. ماجرایی که به محرومیت نزدیک به 60 بازیکن منجر و معلوم شد در فوتبال ایران فساد اداری حاکمیت دارد.
7ـ جنجال داوری: در بازی بین دو تیم پرسپولیس و سپاهان در لیگ سال 1392، داور بازی بین دو تیم محسن قهرمانی در همان دقیقه اول بازی به جای اعلام خطا روی مدافع تیم پرسپولیس، خطای پنالتی یار پرسپولیس را گرفت و او را اخراج کرد، تصمیم عجیب قهرمانی منجر به اظهار نظرات مختلف، آشکار شدن رازهای سر به مهر بسیار، محرومیت قهرمانی و افراد دخیل در تخلفات گذشته شد تا بزرگترین جنجال داوری در تاریخ فوتبال ایران در این دهه شکل بگیرد، این ماجرا هم از جهت نزدیکی به امروز، زیاد موشکافی نمیشود.
8ـ منشور: وقتی در سال 81 توسط عزیز محمدی به فوتبال ایران معرفی شد و وقتی در جام ملتهای آسیا همراه تیم ملی بود، ساکتتر از آن بود که تصور شود یکی از بلندترین صداها را در تاریخ فوتبال ایران سر میدهد، علیپور، فوتبالیترین فردی که جامه روحانیت بر تن دارد، با پیش کشیدن مساله منشور و بازیکن و مربیان منشوری در تاریخ فوتبال سروصدایی عجیب کرد.این جریان جنجالهای زیادی را به همراه داشت که هنوز هم پس لرزههای آن را شاهد هستیم.
9- حاجی مایلی: آخرین بخش از ده گانههای لیگ برتر در تاریخ 14 سالهاش، فردی است به نام محمد مایلیکهن. مردی که در لیگ اول با ضربه سنگی که به سرش خورد، به بیمارستان رفت، مردی که بیپردهترین حرفها را زد، با علی دایی و قلعهنویی و فیروز کریمی و فتحاللهزاده و دادکان دعوا کرد، به زندان رفت، به قلعهنویی گروهبان قندلی گفت، سرمربی تیم ملی شد و قبل از هر گونه فعالیت فنی، استعفا کرد چون تماشاگران تیم استقلال به او توهین کرده بودند، به گلگهر رفت. مایلیکهن بارها با مصاحبههای جنجالی خود تیتر اول روزنامهها شد.
10- اشکهای مهدویکیا: از کنار اشکهای مهدی مهدویکیا براحتی گذشت، کاپیتان تیم ملی ایران در بازی با داماش بسیار غریبانه خداحافظی کرد. او پس از آن به برنامه نود رفت و در مورد یک عمر دستاوردهای خود در فوتبال ایران، شروع به حرف زدن کرد. در میانه حرفها یکباره چشمهای مهدی خیس شد و شروع کرد به گریه کردن، اشکهای بازیکنی محجوب و محبوب که در فوتبال ایران به موشک معروف بود، بدون شک یکی از تلخترین اتفاقهای فوتبال ایران بود.
مهدویکیا در مورد آن اشکها گفت: «لحظهای که داشتم درباره خاطراتم در تیم ملی و تشکر از مردم صحبت میکردم، این احساس به من دست داد که بعد از سالها حضور در عرصه فوتبال ملی و باشگاهی در حال خداحافظی با مردم هستم و نا خودآگاه گریهام گرفت.»
اخبار ورزشی - جام جم