زندگی نامه مریم درانی
نام و نام خانوادگی: مریم درانی
متولد : 1357
میزان تحصیلات: کاردانی سختافزار کامپیوترمديرعامل شرکت جلوه سازان کيمياخانم مريم درانی در سال ۱۳۵۷ در کرمان متولد شد. وی که اکنون ۲۷ سال دارد، مديرعامل شرکت جلوهسازان کيميا است و در کسب و کار خود موفقيتهايی بدستآوردهاست. وی از شرکت کنندگان در طرح ملی ترويج کارآفرينی بوده که توسط خانه پژوهش نوانديش و با حمايت دفتر امور بانوان وزارت کشور در سال ۱۳۸۲ برگزار شد . سايت wenet مصاحبهای با ايشان انجام داده که در زير میآيد :
با سلام و تشکر
ازاينکه وقت خود را در اختيار ما قرارداديد، لطفاً بفرماييد تحصيلاتتان چيست و از
چه زمانی شروع به کارکرديد؟ با سلام، من در سن ۱۸ سالگی و پس از اخذ ديپلم، در رشته سختافزار کامپيوتر مقطع
کارشناسی پذيرفتهشدم، اما پس از ازدواج در سال ۷۶ و گرفتاریهای مربوط به بچهداری
پس از اخذ مدرک کاردانی سختافزار مجبور به ترک تحصيل شدم. از چه زمانی مشغول به کار شديد؟ از سال ۷۷ به مدت ۲ سال در شرکت برق صنعتی کرمان کارکردم با اينکه رشتهام سختافزار
بود در آنجا تمام کارهای مربوط به کامپيوتر و نرمافزارهای نقشهکشی به عهده من
بود. پس از آن در سال ۷۹ به شرکت گاز کرمان منتقل شدم و در آنجا نيز نقشهکشی
انجام میدادم. در اواخر سال ۸۰ شرکت فنی مهندسی نوين بارز را تأسيس نمودم. چه شد که به فکر تأسيس شرکت نوين بارز افتاديد؟ برای آغاز کار چقدر وام
گرفتيد؟ من برای تأسيس اين شرکت وامی نگرفتم، اين شرکت با هدف تبديل موتورهای دوو به نيسان
اغاز بهکارکرد، و فعاليت اصلی آن تغيير و تبديل سيستمهای داخلی ليفتراک بود.
چراکه در آن زمان پی بردهبودم اکثر بردهايی که روی دستگاههای ليفتراک میگذارند
و قيمت بالايی هم دارد از آلمان وارد میشود و وارد کردن آنها دشوار است. برای
شروع کار من به همره برادر کوچکترم که در آن زمان دانشجوی رشته مهندسی برق بود يک
برد دسته دوم را به قيمت دو ميليون تومان تهيه و عليرغم همه مخالفتهايي که در
آغاز کار بود،آن را باز کرديم و پس از يکسال موفق به تهيه برد مشابه شديم. طرح
خود را به شرکت لاستيک بارز پيشنهاد کرديم، کارشناسان آن شرکت از تهران آمدند و پس
از بررسی کار ما به موفقيتآميز و اقتصادی بودن آن اذعان کردند، چراکه اين برد با
هزينهای معادل يک چهارم قيمت بردهای آلمانی تهيه میشد. اما متأسفانه شرکت لاستيک
بارز حاضر به پذيرفتن ما به عنوان يک شرکت خصوصی نبود و انتظار داشت من و برادرم
به صورت کارمند برای آن شرکت فعاليت نماييم. بهعلاوه وضعيت اکثر شرکتها بهگونهای
است که حاضرند موتورهای گران قيمت را از آلمان يا کره بخرند ولی موتورهای ما را
فقط به دليل ايرانی بودن نمیخرند و حتی حاضر نيستند آن را آزمايش کنند. از همينرو به فکر تأسيس شرکت ديگری افتادم. شرکت جديد شما کی و چگونه آغاز بهکار کرد و در چه زمينهای فعاليت میکند؟ در ابتدا و برای تهيه هزينه تأسيس شرکت، خانه خود را فروختيم و مقداری از پول آن
را صرف راهاندازی شرکت جلوه سازان کيميا نمودم، اين شرکت که در سال ۸۱ تأسيس شد،
شرکت پيمانکاری تأمين نيروی انسانی است که خدماتی از جمله پشتيبانی، اداره و
نگهبانی فضای سبز و ... را انجام میدهد. هدف من از تأسيس اين شرکت اشتغالزايی و تأمين کار برای نيروهای بيکار بودهاست،
اين شرکت در مناقصهها حضور پيدا کرده و از کارفرما پروژههای اجرايی میگيرد. تا به حال با چه کارفرماهايی پروژه داشتهايد؟ اداراتی چون مرکز مخابرات کرمان، اداره اموال کرمان، بيمارستان شفا، اداره برق
کرمان و... . در مناقصه شرکت برق ما در ميان ۲۸ شرکت کننده برنده شديم ولی از آنجا
که مديرعامل شرکت يعنی من ، زن بودم، و فکر میکردند که از عهده کار برنمیآيم،
مانعهای بسياری برای ما تراشيدند، به عنوان مثال از ما خواستند کار را ۳ ماهه
تحويل دهيم، ازآنجا که من به توانايی خودم اعتماد داشتم به آنها قول دادم که کار
را به بهترين نحو انجام دهم و همين هم شد به نحوی که قرارداد ۳ ماهه تبديل به
قرارداد دو ساله شد. پس از آن توانستم با پافشاری خدمات نگهبانی بيمارستان شفا را بر عهده بگيرم،
وضعيت آن بيمارستان در ابتدا بهگونهای بود که در ماه ۱۱ بيمار فراری داشتند و
ربودهشدن کالا نيز گهگاه اتفاق میافتاد. ما توانستيم اين آمار را به ۲ بيمار در
۵ ماه بدون هيچ سرقتی کاهش دهيم و حتی با پيگيری خودم يکی از بيماران فراری را
يافته و به بيمارستان برگرداندم که سبب تحسين فراوان هم شد. اين اصلاحات در حدی
بود که پس از آن کليه بيمارستانهای دولتی، علومپزشکی و دانشگاهها پيشنهاداتی
جهت همکاری به شرکت ما ارائه دادند. در حال حاضر چند نفر کارمند داريد؟ تعداد کارکنان ما بسته به فصل، نوعفعاليت و ميزان کار متفاوت است، اما درحال حاضر
حدود ۹۰۰ نفر با من کار میکنند.
برای توسعه کسب و کارتان چه برنامههايی داريد؟ تأسيس نمايندگی در ديگر شهرستانهای کرمان و گسترش شرکت در مناقصههای خارج از
استان از اهداف اصلی برای توسعه کارمان است.
مطالب مشابه :
زندگی نامه مریم درانی
از سال ۷۷ به مدت ۲ سال در شرکت برق صنعتی کرمان طرح خود را به شرکت لاستيک بارز
رزومه دکتر الهی فرد
- همکاري با سازمان مديريت و برنامه ريزي استان کرمان در چرخه مديريت و لاستيک بارز 84
اهميت نام تجاری یا برند
مثلاً مس کرمان! نمونه بارز اين موضوع در کابل البرز، کفش البرز، لاستيک البرز، چسب
برچسب :
لاستيک بارز کرمان