منوچهر اقبال
منوچهر
اقبال از نخستوزيران عصر پهلوي دوم در 20 مهر 1288 ش در مشهد به دنيا
آمد. پدر او حاج مقبلالسلطنه خراساني-معروف به «اقبال التوليه» در آذر
1304 عضو مجلس مؤسسان شد كه انتقال سلطنت را به رضاخان سردار سپه تسجيل
نمود. مقبلالسلطنه علاوه بر منوچهر داراي 5 پسر و 6 دختر نيز بود.(1)
منوچهر
اقبال تحصيلات ابتدايي را در مشهد و تحصيلات متوسطه را در مدارس ثروت و
دارالفنون تهران پايان برد. در 1305 عازم اروپا شد و در سال 1311 بهعنوان
متخصص امراض عفوني از دانشگاه پزشكي پاريس فارغالتحصيل گرديد. وي در همين
سال با يك دختر مسيحي فرانسوي ازدواج كرد. منوچهر اقبال پس از بازگشت به
ايران نشان درجه 2 علمي گرفت و در مهر 1312 به خدمت سربازي رفت. او چند ماه
در هنگ 29 پياده خدمت كرد و سپس در بيمارستان لشكر 8 شرق خراسان به كار
پرداخت . در سال 1313، رضاخان در سفري به خراسان دچار زنبور گزيدگي شد و
منوچهر اقبال درد او را التيام بخشيد و مورد محبت او قرار گرفت. پس از
پايان سربازي، در سال 1314 رئيس بهداري شهرداري مشهد شد و مدتي بعد به
تهران آمد و در شهريور 1315 رياست بخش بيماريهاي عفوني بيمارستان رازي را
بهعهده گرفت. وي در سال 1318 دانشيار پزشكي دانشگاه تهران و سپس استاد
كرسي بيماريهاي عفوني در اين دانشكده شد.
او از اعضاي رسمي و فعال
فراماسونري ايران بود ولي ورود وي به صحنه سياست با شهريور 1320 و سقوط
ديكتاتوري رضاخان مقارن است. او از جمله جوانان تحصيلكردهاي بود كه
ديدارها و مذاكرات پنهاني با محمدرضا پهلوي داشت و از همين زمان سهم مهمي
در تحكيم مواضع شاه جوان بهعهده گرفت و روابط نزديكي ميان اين دو آغاز شد.
منوچهر اقبال به تبع اين نقش در احزاب سياسي راستگراي روز چون حزب اراده
ملي متعلق به سيد ضياءالدين طباطبائي، حزب دموكرات قوامالسلطنه و حزب
پيكار مشاركت فعال داشت.
اقبال در دولت اول قوام ـ مرداد تا بهمن 1321ـ
به معاونت وزارت بهداري رسيد و اين سرآغاز مشاغل طولاني دور و دراز دولتي
او بود. در شهريور 1323 در كابينه محمد ساعد كفيل وزارت بهداري شد و در
دولت دوم قوام ـ بهمن 1324 تا آذر 1326 ـ به وزارت بهداري و وزارت پست و
تلگراف رسيد.
منوچهر اقبال در دولت عبدالحسين هژير ـ تير تا آبان 1327 ـ
عليرغم رقابتهايي كه با وي براي تصاحب پست نخستوزيري ميشد، وزير فرهنگ
شد و بهعنوان رئيس سازمان شاهنشاهي خدمات اجتماعي نفوذ خود را گسترده
ساخت. اقبال در سمت وزير فرهنگ دولت هژير به اقداماتي دست زد كه براي وي
شهرت مثبتي درپي نداشت. مهمترين اين اقدامات، پيگيري تز «سياست را از فرهنگ
جدا كنيد» بهمنظور سياستزدايي از مدارس و دانشگاهها بود.
منوچهر
اقبال در دولت دوم محمد ساعد ـ آبان 1327 تا فروردين 1329 ـ ابتدا وزير راه
شد و مدت كوتاهي بعد ـ 21 آذر 1327 ـ وزير بهداري و سرپرست وزارت كشور
گرديد، در 21 اسفند به وزارت كشور رسيد. در اين دوران اقبال بهعنوان يك
چهره وابسته به استعمار بريتانيا و دربار شهرت بيشتري يافت. اوج شهرت وي
زماني بود كه به بهانه ترور نافرجام شاه در 15 بهمن 1327، اجراي يك سلسله
اقدامات سركوبگرانه از جمله توقيف و تبعيد آيتالله كاشاني و انحلال برخي
احزاب و توقيف جرايد را به مجلس پانزدهم اعلام داشت. منوچهر اقبال در دولت
حسنعليمنصور ـ فروردين سال 1329 ـ نيز بهعنوان وزير راه حضور داشت.
با
صعود رزمآرا به صدارت، اقبال به كابينه راه نيافت و توسط شاه بهعنوان
استاندار آذربايجان راهي اين خطه شد. در دوران دولت مصدق، اقبال متصدي شغلي
نبود و تنها در دانشگاه تدريس ميكرد. او مدتي بعد در 1331 عازم اروپا شد و
در اين زماني بود كه برخي مجامع فرهنگي غرب، با اهداف سياسي، عاليترين
نشانهاي علمي خود را به اقبال دادند و وي به عضويت فرهنگستان پزشكي فرانسه
درآمد. او در اين سفر به عضويت فراماسونري نيز درآمد. و طبق اسناد ساواك در
سالهاي پس از آن، در رأس لژهاي تابع تشكيلات فراماسونري فرانسه قرار
گرفت.(2) در كابينه اقبال نيز 5 تن از وزيران ـ دكتر كيان، مهندس اشراقي،
دكتر هادي هدايتي، اشرف احمدي و دكتر جلالي ـ فراماسون بودند و فراماسونها
تلاش داشتند تا كابينه كاملاً در اختيار آنان باشد.(3)
پس از كودتاي 28
مرداد 1332، منوچهر اقبال به تهران بازگشت، به دستور شاه سناتور شد و در 18
دي ماه 1333 رياست دانشگاه تهران را بهعهده گرفت. وي در 12 خرداد 1335
وزير دربار شد. اوج موفقيت اقبال از اين زمان بود. اقبال در سمت وزارت
دربار به منظور تحكيم موقعيت خود نزد خانواده شاه، دختر خود ـ مريم ـ را به
عقد پسر اشرف پهلوي ـ شهريار شفق درآورد.
منوچهر اقبال در 15 فروردين
1336 پس از حسين علاء به نخستوزيري رسيد. دولت اقبال به سرعت بهعنوان يك
دولت مطيع شاه شهرت يافت. روي كارآمدن وي نتيجه نارضايتي مقامات امريكايي
نسبت به دولت علاء بود.
تاسيس حزب مليون به امر شاه و به دبيركلي اقبال،
تشكيل كنفرانس پيمان سنتو به رياست شاه در تهران، مذاكره با دولت اسرائيل
براي ايجاد رابطه «دو فاكتو» و شناسايي اسرائيل، حمله تبليغاتي جمال
عبدالناصر به ايران و قطع روابط سياسي تهران و قاهره، سفر ملك فيصل دوم
پادشاه عراق به تهران و كودتاي عبدالكريم قاسم عليه وي كه به سقوط حكومت
سلطنتي در آن كشور انجاميد، برگزاري انتخابات پر تقلب دوره بيستم مجلس
شوراي ملي و افزايش مدت 2 ساله كار نمايندگان به 4 سال، از جمله رويدداهاي
دوران نخستوزيري منوچهر اقبال بود.
دولت اقبال پس از سه سال و 4 ماه، در روز 5 شهريور 1339 سقوط كرد و جعفر شريفامامي به دسئور شاه مأمور تشكيل كابينه شد.
روز
ششم اسفند 1339 دكتر منوچهر اقبال ـ رئيس دانشگاه تهران، رهبر حزب مليون و
نماينده مجلس بيستم ـ در ساختمان دانشكده پزشكي دانشگاه تهران مورد حمله و
توهين دانشجويان قرار گرفت و اتومبيل وي به آتش كشيده شد. اقبال پس از اين
تحولات عازم لندن شد و سپس در آبان 1342 به ايران بازگشت و توسط شاه به
جاي عبدالله انتظام بهعنوان مديرعامل شركت ملي نفت ايران منصوب شد. او در
اين پست تا آخر عمر باقي ماند و در آذر 1356 درگذشت.
پينوشتها:
1. ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، فردوست، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، ج2، ص 329.
2. ظهور و سقوط، همان، ص 337.
3. دو دهة واپسين حكومت پهلوي، حسين آباديان، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، ص 126.
منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي
مطالب مشابه :
اقبال کيهانی
انجمن ریاضی دانشگاه آزاد اسلامی همدان - اقبال کيهانی - فعالیت های انجمن
تکمیل ظرفیت
دانشجویان اقبال لاهوری مشهد - تکمیل ظرفیت - اخبار دانشگاه و ارتباط با دانشجویان - دانشجویان
آخرين مهلت تحويل تمزين دوم كارگاه سيستم عامل Local User & Domain User
دانشجویان اقبال لاهوری مشهد - آخرين مهلت تحويل تمزين دوم كارگاه سيستم عامل Local User & Domain User
شیوه ارائه مطالب
دانشجویان اقبال لاهوری مشهد - شیوه ارائه مطالب - اخبار دانشگاه و ارتباط با دانشجویان
کلاس حل تمرین معماری
دانشجویان اقبال لاهوری مشهد - کلاس حل تمرین معماری - اخبار دانشگاه و ارتباط با دانشجویان
منوچهر اقبال
منوچهر اقبال از نخستوزيران عصر پهلوي دوم در 20 مهر 1288 ش در مشهد به دنيا آمد. پدر او حاج مقبل
علامه اقبال لاهوری شاعر و عارف متفاوت
علامه اقبال لاهوری شاعر و عارف متفاوت. كمتر كسي است كه (اقبال لاهوري) را نشناسد و
برچسب :
دانشگاه اقبال