عروض در شعر ترکی - بخش سوم

عروض در شعر ترکی، دکتر ح. م. صدیق،

2ـ3ـ1. الول ساتن

یکی دیگر از کسانی که به علت منشأ عربی و اسلامی داشتن عروض، داغ کرده و به طبل ناب‌‌گرایی‌های نژادی کوبیده است «اِلوِل ساتُن» نامی، استاد دانشگاه ادینبوروی اسکاتلند است. وی در مقدمه‌ی کتاب «شعر فارسی» می‌گوید:

«بیش از هزار سال است که تحقیق در وزن‌های شعر زبان فارسی زیر سیطره‌ی اصولی انجام گرفته است که تحلیل‌گران شعر عرب وضع کرده‌اند. در نوع‌بندی وزن‌های اشعار کلاسیک فارسی همه از همین قاعده پیروی شده است. این خود سبب شده است که برخی از علما خیال کنند که این دو سیستم عروضی پیوند خویشاوندی دارند(!) و بعضی ادعا کرده‌اند که قواعد شعر فارسی مأخوذ از عربی است. من در این کتابم ثابت خواهم کرد که این ادعا بی‌اساس است(!)»[1]

خط سیاه مشق هنرمند خوش ذوق محمد رضا رحیمی 

(خط: محمدرضا رحیمی)

تنها کار ساتن این است که اول شعر فارسی را به 14 رشته‌ی وزن بخش‌بندی کرده است و سپس همه‌ی تفعله‌های عروضی را با الفبای تقطیع شعری نوشته و با سلیقه‌ی خاص خود آن‌ها را در جدولی با دو ردیف افقی و عمودی «شماره‌ی هجا» و «شماره‌ی رشته» نامیده است و جدول را با محاسبات ریاضی به گونه‌ای نظم داده است که از هر کدام از هجاهای این رشته‌ها، یکی از وزن‌های عروضی به دست می‌آید. و بدین گونه به جای تفعله‌ها شماره به کار برده است و وزن‌ها را بر اساس این جدول با شماره خوانده است. مانند: وزن 13ـ4/3 و یا 17ـ 2/ 6 که عدد 3 شماره‌ی رشته، عدد 4 نماینده‌ی مرتبه‌ی هجایی، و عدد 13 تعداد هجاها را نشان می‌دهد.

این کار ساتن، گرچه کاری علمی بر روی اوزان عروضی است، اما وی نگفته است که اگر عروض وجود نداشت، وی قادر به ایجاد این جدول نمی‌شد و این کار علمی و البته ناقص وی، نمی‌تواند دلیل بر منشأ غیر اسلامی بودن عروض باشد.

3ـ3ـ1. بهرام سیروس

بهرام سیروس پژوهشگر تاجیکستانی عروض تاجیکی[2] را چیزی جز عروض فارسی نمی‌داند و در کتاب خود بحور و اوزان به کار رفته در شعر فارسی را از روزگار رودکی تا زمان خود بررسی و تحلیل کرده است. و نتیجه گرفته است که در عروض فارسی 280 قالب شعری وجود داشته است که البته قالب‌های شعری که عبدالرحمن جامی و سیف نیشابوری نیز به صورت نظری و نه عملی، نام برده‌اند از سوی وی محاسبه شده است. اما وی توانسته است فقط به 120 قالب شعری تکیه کند و به بسیاری از قالب‌‌ها مثال شعری نیافته است.

4ـ3ـ1. اکرم جعفر

عنوان کتاب مرحوم اکرم جعفر دانشمند جمهوری آذربایجان «بنیان‌های عروض و عروض آذربایجان در مقایسه با عروض‌های عرب، فارس، تاجیک، ترک(= عثمانی) و اوزبک» است.[3]

وی در فصول اول و دوم کتاب خود به مسائل نظری عروض می‌پردازد و پس از معرفی عروض و شرح دقیق بحور و اوزان عروضی و زحافات رایج در شعر عربی، فارسی، اوزبکی(= جغتایی)، ترکی(= عثمانی) و آذربایجانی(= ترکی آذری) را جداگانه به بحث می‌گذارد. او، بحور عروضی بر شعر ملل گوناگون را چنین توزیع می‌کند:

«بحور عروض عرب: بحور عروض عرب شانزده است: طویل، مدید، بسیط، وافر، کامل، هزج، رجز، رمل، سریع، منسرح، خفیف، مضارع، مقتضب، مجتث، متقارب، متدارک.

بحور عروض فارس و تاجیک: بحور عروض فارس و تاجیک چهارده است: هزج، رجز، رمل، منسرح، مضارع، مقتضب، مجتث، سریع، جدید(غریب)، قریب، خفیف، مشاکل، متقارب، متدارک.

بحور عروض ازبک: بحور عروض ازبک سیزده است: هزج، رمل، مضارع، متقارب، مجتث، خفیف، منسرح، رجز، سریع، متدارک، کامل، طویل، مشاکل.

بحور عروض ترک: بحور عروض ترک یازده است: هزج، رمل، هزج، مضارع، مجتث، خفیف، سریع، متقارب، منسرح، کامل، وافر.

بحور عروض آذربایجان: بحور عروض آذربایجان دوازده است: هزج، رمل، منسرح، رجز، مضارع، مجتث، خفیف، متدارک، متقارب، کامل، سریع، مقتضب.»[4]

سپس هر یک از بحور را با اوزان و زحافات مختلف آن جداگانه و در چهار زبان فوق با امثله و شواهد کافی معرفی می‌کند و در معرفی هر بحری در ترکی آذری فصلی جداگانه می‌آورد و سپس فصلی با عنوان «رفرم در عروض آذربایجان» می‌آورد که نقل آن خالی از فایده نیست:

«عروض در واقع گونه‌ای سیستم وزن شعر است که از سوی زبان‌پژوهان دیرین عربی و بر اساس قواعد ذاتی این زبان تدوین و تبویب شده است. از این رو، طبیعی است که این سیستم با قواعد همه‌ی زبان‌ها انطباق پیدا نکند و نارسایی‌هایی در هر زبان غیر از عربی داشته باشد.

از سده‌ی هشتم میلادی به این سوی، عروض‌پژوهان به این نارسایی‌ها توجه کرده‌اند و به اصلاح آن‌ها کوشیده‌اند. از ابوالحسن اخفش، عبدالله انباری تا پژوهشگران غربی از قبیل اوالد، س. گویار، م. هارتمن و محققان شرقی مانند فطرت، علینقی وزیری، پرویز ناتل خانلری، مهدی حمیدی، ادیب طوسی و جز آن، خود به ایجاد سیستم‌های جدیدی دست یازیده‌اند و یا طرح‌هایی را پی‌ریزی کرده‌اند.

نارسایی‌ها در عروض را می‌توان به دو گونه تقسیم کرد: گونه‌ی نخست نارسایی‌های ذاتی و گونه‌ی دیگر، نارسایی‌هایی است که هنگام انطباق عروض با زبان‌های ملل مختلف پیدا می‌شود. این گونه نارسایی‌ها در شعر فارسی و ترکی از سوی صاحب نظران بازنموده شده است و راه‌هایی برای رفع آن‌ها یافته شده است.

در انطباق عروض با قواعد زبان ترکی آذربایجانی نیز، از قرن‌ها پیش شاهد بروز نارسایی‌هایی هستیم. اما شاعران ماهر و عروض‌دانان آذربایجان توانسته‌اند فن عروض را کاملا با زبان آذربایجانی انطباق دهند و قوانین و قواعد آن دو را به هم منطبق سازند. و این همه در عمل ظهور کرده است ولی تئوری آن تدوین نشده است. ما در این تک‌نگاری همین تجربیات را به صورت نظریه‌ای علمی مدوّن خواهیم ساخت.

با همه‌‌ی این‌ها، باید اذعان کنیم که در دانشی که به آن نام «عروض آذربایجان» می‌دهم، نقایصی وجود دارد که از عدم انطباق تفعله‌ها در قالب‌های عروض با قواعد و قوانین ذاتی زبان ترکی آذربایجانی ناشی می‌شود که مانع بهره‌گیری کامل بهره‌جویان از عروض است.

بحوری که ساختار عروض را تشکیل می‌دهد و اوزان و تفعله‌های آن‌ها از یک سو، و اصطلاحات متروک و غریب عروض از سوی دیگر، مانع ایجاد رابطه‌ای نزدیک از سوی خوانندگان آذری با عروض می‌شود. نگارنده با هدف حذف این بیگانگی و دشخواری، سال‌ها اندیشیدم و سرانجام به فکر ایجاد رفورم در عروض آذربایجانی افتادم و طرح آن را به شرح زیر، با خوانندگان در میان می‌گذارم:

در عروض شش رکن وجود دارد:

1 ـ سبب خفیف: که یک هجای بلند است.

2 ـ سبب ثقیل: که دو هجای بلند است.

3 ـ وتد مقرون: که یکی کوتاه و دیگری بلند در قالب یک واژه‌ی دو هجایی است.

4 ـ وتد میانی: که یکی بلند و دیگری کوتاه در قالب یک واژه‌ی دو هجایی است.

5 ـ فاصله‌ی صغری: که یک واژه‌ی سه هجایی است که دو هجای اول آن کوتاه و هجای سوم آن بلند است.

6 ـ فاصله‌ی کبری: در قالب یک واژه‌ی چهار هجایی است که سه هجای اول کوتاه و هجای چهارم بلند است.

رکن ششم ـ یعنی فاصله‌ی کبری ـ در تفعله‌های اصلی عروض اشتراک نمی‌شود. چرا که در این ساختار تفعله‌ی اصلی وجود ندارد. به این دلیل رکن ششم در حد یک نظریه‌ باقی می‌ماند. در اساس پنج رکن اولی، هشت اساس عروض، یا خود تفعله‌ی اصلی ایجاد شده است: فعولن، فاعلن، مفاعیلن، فاعلاتن، مستفعلن، مفاعلتن، متفاعلن، مفعولات.

با تغییر در اشکال مختلف این هشت تفعله‌ی اصلی، در عروض در حدود هفتاد تفعله به وجود می‌آید. و بر اساسِ این تفعله‌ها، تمام بحرهای عروض و تمام انواع وزن ایجاد شده است. تمام این‌ها را ـ تمام تفعله‌ها و همه‌ی قوالب وزن ـ با مجموعه اصطلاحات مرکب خود را در تفعله‌ی دوم و سوم بالا دیدیم.

حال قصد ما این است که این سیستم مرکب را به قدر امکان در یک شکل ساده بیندازیم و یک سیستم جدید ایجاد کنیم. برای جدا کردن این سیستم جدید از سیستم عروض، قبل از هر چیز لازم است نامی برای آن تعیین شود. ما به طور موقت آن را «اکرمی» نامیدیم. در عین حال قوالب تعویض کننده‌ی تفعله‌ی عروض را مُدل و تغییر دهنده‌ی رکن را هم عنصر خواندیم.

در مقابل شش رکن عروض در اکرمی شش عنصر گذاشته می‌شود:

1 ـ عنصر نۆ nü که عبارت از یک هجای کوتاه است.

2 ـ عنصر دیل dil که عبارت از یک هجای بلند است.

3 ـ عنصر نۆوه nüvə از دو هجای کوتاه است.

4 ـ عنصر دو هجایی قلم qələm که عبارت از یک هجای کوتاه و یک هجای بلند است.

5 ـ عنصر دو هجایی پَرده pərdə که عبارت از یک هجای بلند و یک هجای کوتاه است.

6 ـ عنصر جان can که عبارت از یک هجای کشیده یا دو هجای بلند است.

در میان ارکان عروضی و عناصر اکرمی یکی سری تفاوت‌ها وجود دارد. این تفاوت‌ها برتری‌های عروض اکرمی را به طور واضح نشان می‌دهد.

1ـ در عروض ارکان، تنها به هشت تفعله‌ متعلق هستند و تنها با آن‌ها تطبیق می‌شوند. اما در اکرمی عناصر به تمام مدل‌ها متعلق‌اند. تمام مدل‌های انواع وزن بلاواسطه در اشکال مختلف عناصر می‌آیند.

2ـ در عروض رکنی که بتواند هجای کوتاه را نشان دهد، وجود ندارد. ولی در اکرمی این وظیفه بر عهده‌ی نۆ گذاشته شده است.

3ـ رکن ششم در عروض تنها در حد یک نظریه باقی مانده است. در این باره حتی در قرن هشتم میلادی ابوالحسن اخفش و بعدها دیگر عروض‌شناسان هم اعتراض کرده‌اند. اما در اکرمی عنصری که در عمل بی‌اهمیت و غیر ضروری باشد، وجود ندارد.

4ـ از ارکان عروضی نه تنها فاصله‌ی کبری، بلکه فاصله‌ی صغری همه تنها یک ماده است. فاصله‌ی صغری را می‌توان با یکی کردن سبب خفیف و ثقیل عوض کرد. در اکرمی این گونه زواید وجود ندارد. در اکرمی می‌توان با یکی کردن نووه و دول یک واژه‌ی سه هجایی ساخت: نووه‌دیل.

5 ـ بر ارکان عروض نام و اصطلاحات بی‌معنا گذاشته‌اند. مثلا واژه‌ی دو هجایی کوتاه را سبب ثقیل (= طناب سنگین) و یا وتد مفروق (= میخ جدا از هم) و جز آن نام داده‌اند. لیکن عناصر اکرمی از این ایراد و اشکال یعنی از اصطلاحات بی‌معنا بری است. در آن هر نام عنصر در عین حال خود آن عنصر است.

6 ـ پیداست که چه در ادبیات و چه در زبان محاوره‌ی ما کلمه‌های دو هجایی بلند کم نیست. مانند: پریشان، جانان، افسوس، ناموس، حیات، کائنات، تبلیغ، تصدیر، ایواه، دلخواه، مثال، خیال، مجنون، ملعون، سُرور، جسور، سرباز، رنگساز، ناکام، گلاب، انقلاب و غیره. هجای پایانی برخی کلمات که به حروف بی‌صدا پایان یافته‌اند هم‌چون واژه‌های دو هجایی بلند در تعداد زیادی وجود دارد مانند: عشق، مشق، ذوق، شوق، مرد، درد، نرخ، رقص، درس، آواند، آخوند، بخت، تخت، کمند، دلبند، شرق، غرب، رنگ، آهنگ، وزن، قید، قبا، قوم، قوس، دور، دؤرد، دوست، مست، قورد.

7ـ در عروض نمی‌توان حد و مرز ارکانی را که تفعله‌ها را تشکیل داده‌اند، به آسانی دریافت. مانند: فاع، فَعَل، فعْلون، مفعولن، فاعلُ، فَعَلاتن و جز آن که ترکیب و چگونگی سازه‌بندی آن‌ها به راحتی قابل درک نیست. اما در اکرمی، عناصر تشکیل دهنده‌ی مدل‌ها به آسانی قابل تجزیه‌اند. مانند: دیل پرده (مفعولن)، قلم نۆوه (مفاعیلن)، دیل دیل قلم (مستفعلن).

8 ـ در عروض اصطلاحات پیچیده و گاه بی‌معنای زحافات‌، علت‌ها، دائره‌ها، اصول و فروع بحور پیوسته حدود مناقشه و مباحثه بوده است. اما در اکرمی این گونه پیچیدگی‌ها وجود ندارد.

به نظر می‌رسد دیگر نیازی در شرح برتری‌هایی اکرمی به عروض نداریم. در زیر معادل اکرمی 47 تفعله‌ی عروض را می‌آوریم:

 

شماره

تفعله‌های‌عروض

مدل‌های‌اکرمی

شماره

تفعله‌های‌عروض

مدل‌های‌اکرمی

1

مفاعیل

قلم‌ جان

25

فاعلان

پرده جان

2

مفاعِلان

قلم ‌نۆ جان

26

فاعلاتان

دیل قلم جان

3

مفاعیلان

قلم ‌دیل ‌جان

27

فاعلاتُ

دیل قلم نۆ

4

مفاعلاتُ

قلم‌ نۆ پرده

28

فاعلاتن

دیل قلم دیل

5

مفاعلاتن

قلم ‌قلم ‌دیل

29

فاعلُ

دیل نۆوه

6

مفاعلُ

قلم ‌‌نۆوه

30

فاعلن

دیل قلم

7

مفاعلن

قلم ‌نۆ دیل

31

فع

دیل

8

مفاعیلُ

قلم‌ پرده

32

فَعل

قلم

9

مفاعیلن

قلم ‌دیل ‌دیل

33

فَعِل

قلم

10

مفعولُ

دیل ‌پرده

34

فعلان

نۆوه جان

11

مفعولن

دیل ‌دیل‌ دیل

35

فعلاتان

نۆوه دیل جان

12

مستفعلُ

دیل‌ دیل ‌نۆوه

36

فعلاتُ

نۆوه پرده

13

مستفعلان

دیل ‌پرده ‌جان

37

فعلاتن

نۆوه دیل دیل

14

مستفعلن

دیل دیل قلم

38

فَعِلُ

نۆوه نۆ

15

متفاعلان

نۆوه پرده جان

39

فعلن

نۆوه دیل

16

متفاعل

نۆوه دیل نۆوه

40

فعلان

دیل جان

17

متفاعلن

نۆوه دیل قلم

41

فَعْلُ

پرده

18

مفتعلان

دیل نۆوه جان

42

فعْلن

دیل دیل

19

مفتعلاتان

پرده قلم جان

43

فعول

نۆ جان

20

مفتعلاتُ

دیل نۆوه پرده

44

فعولان

قلم جان

21

مفتعلاتن

پرده قلم دیل

45

فعولُ

قلم نۆ

22

مفتعلُ

پرده نۆوه

46

فعولن

قلم دیل

23

مفتعلن

پرده قلم

47

فعُل

قلم

24

فا

جان

 

 

باید اضافه کنم که در ذکر مدل‌های اکرمی، می‌توان آن‌ها را جابجا هم کرد. مانند مثال‌های زیر:

قلم= نۆ دیل   

پرده= دیل نۆ

قلم پرده= نۆ دیل دیل نۆ

دیل پرده جان= دیل دیل نۆ جان

نۆوه دیل قلم= نۆوه دیل نۆ دیل

دیل نۆوه پرده= پرده قلم نۆ

و غیره.

باید تأکید کنم که نام‌های تفعله‌های عروض کاملا بی‌معنا هستند. اما برعکس، مدل‌های اکرمی به استثنای عنصر نۆ، از عبارات معنی‌دار تشکیل شده است.

بدین‌گونه در 21 بحر عروض شعر ترکی و 72 گونه اوزان و انواع آن تعداد 160 قالب مصراع متفاوت وجود دارد. کلیه‌ی این انواع را در جدول زیر با مبانی اکرمی رو در رو می‌نهیم:

 

 

بحر

اوزان عروضی

اوزان اکرمی

هزج

 

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن

مفعولُ مفاعلن فعولن

قلم‌دیل‌دیل قلم‌دیل‌دیل قلم‌دیل‌دیل قلم‌دیل‌دیل

دیل‌پرده قلم‌پرده قلم‌پرده قلم‌دیل

دیل‌پرده قلم‌قلم قلم‌دیل

رمل

 

فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن

فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

فعلات فاعلاتن فعلاتُ فاعلاتن

قلم‌دیل‌دیل قلم‌دیل‌دیل قلم‌دیل‌دیل قلم‌دیل‌دیل

قلم‌دیل‌دیل قلم‌دیل‌دیل قلم‌دیل‌دیل دیل‌قلم

نۆوه دیل‌دیل نۆوه دیل‌دیل نۆوه دیل‌دیل نۆوه دیل‌

نۆوه‌پرده دیل‌قلم‌دیل نۆوه‌پرده دیل‌قلم‌دیل

منسرح

 

مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن

پرده‌قلم دیل‌قلم پرده‌قلم دیل‌قلم

رجز

 

مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن

 

مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن

 

دیل‌دیل‌قلم دیل‌دیل‌قلم دیل‌دیل‌قلم دیل‌دیل‌قلم. یا:

دیل‌پرده‌دیل دیل‌پرده‌دیل دیل‌پرده‌دیل دیل‌پرده‌دیل

پرده‌قلم قلم‌قلم پرده‌قلم قلم‌قلم. یا:

قلم‌نۆدیل قلم‌قلم قلم‌نۆدیل

مضارع

 

مفعولُ فاعلات مفاعیل فاعلن

 

مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن

دیل‌پرده دیل‌قلم‌نۆ قلم‌پرده دیل‌قلم. یا:

دیل‌پرده پرده‌پرده قلم‌پرده دیل‌قلم

دیل‌پرده دیل‌قلم‌دیل دیل‌پرده دیل‌قلم‌دیل

مجتث

 

مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

 

مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

 

قلم‌قلم نۆوه‌دیل‌دیل قلم‌قلم نۆوه‌دیل‌دیل. یا:

قلم‌نۆدیل نۆوه‌دیل‌دیل قلم‌نۆدیل نۆوه‌دیل‌دیل

قلم‌قلم نۆوه‌دیل‌دیل قلم‌قلم نۆوه‌دیل. یا:

قلم‌نۆدیل نۆوه‌دیل‌دیل قلم‌نۆدیل نۆوه‌دیل

خفیف

 

فعلاتن مفاعلن فعلن

 

نۆوه‌دیل‌دیل قلم‌قلم نۆوه‌دیل‌. یا:

نۆوه‌دیل‌دیل قلم‌نۆدیل نۆوه‌دیل

متدارک

 

فاعلن فعل فاعلن فعل

 

دیل‌قلم قلم دیل‌قلم قلم. یا:

دیل‌قلم نۆدیل دیل‌قلم نۆدیل

متقارب

 

فعولن فعولن فعولن فعولن

فعولن فعولن فعولن فعول

فعلن فعولن فعلن فعولن

قلم‌دیل قلم‌دیل قلم‌دیل قلم‌دیل

قلم‌دیل قلم‌دیل قلم‌دیل قلم

دیل‌دیل قلم‌دیل دیل‌دیل قلم‌دیل

کامل

 

متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن

نۆوه‌دیل‌قلم نۆوه‌دیل‌قلم نۆوه‌دیل‌قلم نۆوه‌دیل‌قلم

سریع

 

مفتعلن مفتعلن فاعلن

پرده‌قلم پرده‌قلم دیل‌قلم

مقتضب

 

فاعلاتُ مفعولن فاعلاتُ مفعولن

دیل‌قلم‌نۆ دیل‌دیل‌دیل دیل‌قلم‌نۆ دیل‌دیل‌دیل[5]

 

پیداست که اکرم جعفر با اطلاع و اشراف کامل به عروض در عربی، فارسی و گویش‌ها و لهجه‌های ترکی شرقی و غربی توانسته است طرحی برای عروض‌پژوهان معاصر در موضوع عروض در شعر ترکی آذری ارائه کند. کار او شبیه نوآوری‌های خانلری است و در واقع هر دو تلاش در ابداع معادل‌ها برای اجزاء و ارکان عروضی داشته‌اند. اما اکرم جعفر به خلاف خانلری به علم عروض نمی‌تازد، بلکه به قصد و نیت تسهیل کار عروض‌پژوهان به ابداع طرح خود دست می‌یازد. اما باید اعتراف کرد که این ابداعات و نوآوری‌ها از سوی دیگران استقبال نشد و شیاع نیافت و در حد طرح در صفحات کتاب‌ها برجای ماند.

 


[1] Sutton, Elwell. The persian Metres, London 1918.

[2] سیروس، بهرام. عروض تاجیکی، دوشنبه، 1963.

[3] جعفر، اکرم. عروضون اساسلارې و آذربایجان عروضو. (عرب،‌فارس، تاجيك، تۆرک و اؤزبک عروضلارې ایله مقایسه‌ده)،‌ باکې، علم نشریاتې، 1977.

[4] همان/ ص164.

[5] همان/ صص 388ـ374.


مطالب مشابه :


رجز ترکی

لینک های مفید. راه رجز ترکی. جملات تاثیر




رجز زیبای ترکی

لینک های مفید. راه رجز ترکی. جملات تاثیر




عروض در شعر ترکی

رجز، در لغت به معنای اضطراب و سرعت است و در علم عروض بحری است نمونه‌های شعر عروضی ترکی,




علی اصغر

نوحه ترکی - علی اصغر لینک های بير بيابان لشگر ايچره رجز خوانم فخر اله




عروض در شعر ترکی - بخش سوم

یوردوموز یووامیز yurdumuz yuvamiz - عروض در شعر ترکی - بخش سوم - یوردوموز یووامیز مقدس بیزیم




آثاراستاد ولی الله کلامی زنجانی

دیوان ناله های کلامی، یا، جلد ششم انقلاب فارسی - ترکی پدیدآورنده: ولی الله کلامی




برچسب :