ساز شناسی. دف

 

دف

 

در نگاهی به ریشه کلمه دف در می یابیم که در آغاز دوب بوده است که در زبان سومری به معنای لوحه و خط به کار رفته است و بعد از آن به دوپو و توپو تبدیل گردیده و بعد وارد زبان آرامی به دوپ تبدیل شده و بعد ها از سرزمین پارسیان وارد کشورهای عرب شده و به نام دف مشهور گردیده است.

این ساز از جنس چوب به طور کمانه از دو طرف به یکدیگر وصل شده و شکل دایره به خود گرفته و در یک طرف این دایره پوست کشیده می شود و در طرف دیگر یک فرورفتگی در چوب وجود دارد که آن را شستی می گویند و در درون دایره حلقه های فلزی آویزان می کنند که این حلقه ها با پوست در تماس هستند و نوازنده از آنها در مواقع دلخواه استفاده می کند.

قدمت این ساز به طبق روایات ادبیات ایران باستان به دوران سامانیان می رسد و از تصاویر به دست آمده از سفالها و نقاشی های قدیمی به پیش از میلاد مسیح بر می گردد.

 

نظری به تاریخچه ی دف

موسیقی هر ملت بخش مهمی از هویت آن ملت است. تا آنجا که با شنیدن قطعه ای موسیقی می توان به مسایل اجتماعی فرهنگی تاریخی یک جامعهی برد. زیرا موسیقی بخشی از فرهنگ است.

موسیقی در ایران ریشه ای کهن و تاریخی طولانی دارد که مانند بیشتر هنر ها نزد اقوام و ملل جهان نمی توان مبدا و زمان مشخصی برای آن معین کرد.

اما بر اساس تحقیق محققان کهنترین سابقه آن در ایران به 800 سال قبل از میلاد مسیح باز می گردد. موسیقی که در امروزه در ایران به نام سنتی یا اصیل مطرح شده است با روی کار آمدن سلسله ی قاجاریه و خصوصا از اواسط این دوره رونق و رواج یافته است.

ساز دف ساز بسیار قدیمی است که پیدایش آن را می توان به دوره ی مادها و یا حتی پیش از آن تخمین زد. در نگارگری های موجود در تخت جمشید و طاق بستان ساز دف به خوبی مشاهده می شود. با این وجود این ساز تا دو دهه قبل تنها در محافل خصوصی مورد استفاده قرار می گرفت. اما در سال های اخیر به خاطر جذابیت ریتمیکی که این ساز دارد به صورت گسترده در بین مردم رواج یافته است. به گونه ای که در اکثر کشور های جهان نوازندگان حرفه ای ساز ها ی کوبه ای این ساز را به خانوادهی ساز های کوبه ای افزوده اندو نتایج مطلوبی نیز گرفته اند. البته عمل کرد پیشینیان در موقعیت این ساز در عرصه ی جهانی حایز اهمیت است.

هر چند امروزه این ساز به عنوان ساز همراه کننده در اغلب سازهای گروهی و آوازی موسیقی سنتی ایران موجود است ولی نمی توان بعد مقامی – آیینی آن را نادیده گرفته اند. در خطه ی کردستان این ساز به عنوان سازی مقدس مورد احترام می باشد و در مراسم آیین های مهم به کار می رود. اصطلاح مقام های دف از آنجا ناشی می شود که چون در مراسم مختلفکه اغلب با آواز همراه است این ساز مقام مخصوصی را می خواند همراهی می کرده ریتم مذکور را به نام آن مقام نام گذاری کرده اند.

شایان ذکر است که درعمر متد های آموزشی این ساز به یک دهه نمی رسد. به همین خاطر پرداختن به نگارش متد های آموزشی برای این ساز امری مطلوب به شمار می آید.


شنیدم که غم رساند گزند
خروشیدن دف بود سودمند
بر گوش حرامیان حرام است
آوای سه تار و نغمه ی دف

 
دف و دپ اسم صوت است و صدایی است که از کوبیدن ضربه ای به پوست دف بر می آید. ساز دف از متداولترین و اساسی ترین نمونه ی آلات ضربی (سازهای کوبه ای)‌ یا آلات ایقاعی روزگاران قدیم به شمار می آید. در فرهنگ نامه موسیقی ایران آمده: دف دایره ای است از چوب که بر روی آن پوست کشیده اند. در برخی مناطق حلقه هایی نیز بدان آویزان کنند و در مجلس سماع صوفیان اشعار مذهبی و عرفانی را با آهنگ های دل انگیز و جانسوز در دستگاه های مختلف و نیز ریتم های متفاوت به همراه دف می خوانند و مجلس آنان شور است و شوق و نیایش.
در فرهنگ معین آمده است: دف (فارسی عربی،‌ترکی،‌آلبانیایی) همان دایره است ضمن این که این لفظ در مصر و آلبانی به طور کلی معنای دایره می دهد. در الجزایر ساز مخصوصی است با قاب چهارگوش که دارای دو پوست است و در پشت این پوست را از داخل چهار تار زهی کشیده اند. در نقش برجسته شکار گوزن در طاق بستان دو نوازنده یکی از سمت چپ نای یا سورنای می نوازد و دیگری ساز چهارگوشی در دست دارد که نوعی دف مربع شکل می باشد. شکل دست های نوازنده این ساز به گونه ای است که بیش از هر چیز موید این نظریه است که دف از دوره ی باستان مورد توجه بوده است. این نوع دف یعنی دف چهارگوش هنوز هم در مصر و سوریه رواج دارد و قاب آن به شکل قاب خشت مالان است.
در دایره المعارف فارسی مصاحب آمده است دف سازی است که اساسا عبارت است از قالبی که بر یک (و گاه) دو طرفش پوست کشیده شده است و با زدن به واسطه ی انگشتان یا تکان دادن آن نواخته می شود.

چنان که یاد شد دف چهار گوش در پیش از اسلام متداول بوده ولی در این روزگار نواختنش متروک شده است. در حال حاضر در بسیاری از ارکسترهای ایرانی دف یا دایره یکی از سازهای اصلی به شمار می آید.

منحصرا در کردستان است که دف یا دایره به عنوان یک ساز مذهبی به کار می رود. آنان دف را با آهنگ مناجات برای حالت سماع یا جذبه می نوازند. صدای این ساز مثل دایره ولی هیجان انگیزتر است. وقار مخصوصی دارد که شنونده را به تفکر در عوالم رویا وامی دارد.
این ساز چنانکه از کتابهای موسیقی و نوشته‌ها و اشعار بر می‌‌آید در دوره اسلامی ایران برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار می‌‌رفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار می‌بردند. در کتابهای لغت در معنی دف یا دایره می‌‌نویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقه‌ها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو میکشیدند.
در قدیم دف یا دایره کوچک را که چنبر آن از روی و برنج ساخته می‌‌شد خمک یا خمبک می‌‌گفتند. به دست زدن با وزن و به اصطلاح بشکن زدن هم خمبک یا خمبک می‌‌گفتند.
دف یا دایره‌هایی هم بوده که بر چنبر آن زنگ تعبیه می‌‌کردند و می‌‌نواختند. زنگ های دف را جلاجل می‌‌گفتند. در دوره اسلامی به کسانی که دف یا دایره می‌‌نواختند جلاجل زن می‌‌گفتند.

در ایران کهن جلاجل وسیله‌ای بیضی شکل و بزرگ بود که زنگ‌هایی بر آن می‌‌بستند و در جنگ‌ها به کار می‌‌بردند و ظاهراً صدای مهیبی داشته است.دف یا دایره کوچک را که بر آن زنگوله تعبیه می‌کنند دایره زنگی می‌گویند.
پس از آنکه تمبک مجلسی شد به تدریج جای دف را گرفت و از رونق دف کاست و دف را بیشتر در شهرهای کوچک وقصبات در مجالس عیش و سرور به کار می‌‌بردند به ویژه در کردستان و آذربایجان بسیار متداول بود و نوازندگان ماهر داشت. در سال‌های اخیر دف نوازی در بیشتر شهرهای ایران رایج‌تر شده است و هنر آموزان به آموختن آن روی آورده‌اند

ساختمان و ابعاد قسمت های دف

متشکل از چنبری است از چوب بید که بر یک روی آن پوستی از بره کشند و آویزه هایی حلقه مانند از داخل بر جدار دایره ی چوبی کشند. به کف دست گیرند و به سر انگشتان با ضربه های موزون می نوازند. معلق نگاه داشتن دف در هوا هنگام نواختن به نحوی که در مواقع لازم با کف دست محافظت شود- نوازندگی آن را مشکل می نماید.


▪ کمانه: حلقه ی چوبی دایره شکل به عرض ۵ تا ۷ و قطر دایره ۴۸ تا ۵۳ سانتی متر(ضخامت چوب یکسان نبود و بعضی مواقع ۱ تا ۳ میلی متر نیز می رسد). دهانه ی کاملا مدور موجب یکنواختی صدا می گردد.

▪شستی: فرورفتگی منحنی شکل. محل استقرار انگشت شست دست چپ بر روی لبه ی کمانه.

▪ پوست: پوست کهنه ی بز با ضخامت یکسان و به رنگ یکسان (تگرگی با دانه نباشد) پوستی مناسب است (بهتر است آهکی نباشد)
البته پوست آهو – میش – بز کوهی – ماهی نیز مرسوم بوده است.

▪ گل میخ: برای حفظ پوست دف پونزهایی از برنج – مس – آهن در جداره ی بیرونی کمانه کوفته می شود.

▪ قلاب: از آهن یا مس در جداره ی داخلی کمانه و محل اتصال حلقه هاست. فاصله ی هر قلاب از پوست در محدوده ی ۳.۵ و از فلاب مجاور ۳ سانتی متر است.

▪ حلقه: از برنج و مس و گاهی آهن. به قلاب های دیواره ی داخلی متصل است. چهار حلقه آویزه ی یک قلاب و قطر حلقه ۱.۵ سانتی متر است.

▪ تسمه ی چرمی: برای جلوگیری از خستگی مچ های نوازنده در دف نوازی طولانی تسمه ی چرمی در قسمت داخلی کمانه وصل می شد.

 

منبع:
http://sazha.blogfa.com

 

 


مطالب مشابه :


مقام های دف - اثر استاد سلامیه

هدف این وبلاگ جمع آوری اطلاعات منتشر شده در کتابها و سایت های موسیقی درباره ساز ها ی کوبه ای




مقامهای دف

دف و ذکر در مقام جمع الجمع در باطن صفه مقدور تواند بود و دف عمیق ترین نماد های




ساز شناسی. دف

اصطلاح مقام های دف از آنجا ناشی می شود که چون در مراسم مختلفکه ساختمان و ابعاد قسمت های دف.




مقام‌های تنبور

مقامهای تنبور کلاسهای آنلاین دف ، سه تار ، تار ،نی،کمانچه،عود،قانون،سنتور و تمبک در




نرم افزارهای تصویری آموزش دف

در این میان مجموعه های آموزش دف می شود.ریتم شناسی ، مقام های دف ، سازشناسی دف ، ساختار




آموزش تخصصی دف نوازی در قالب کتاب و نرم افزار

مشق عشق، تنها تولیدکننده مجموعه های آموزش دف در قالب بخشند.ایقاع و مقام های دف نوازی




برچسب :